آزمون روانشناسی

مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر بزرگسالان

آزمون های شناختی

معرفی آزمودنی

مریم رامندی، متولد 1365 است و هم اکنون دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات است. وی مجرد است و هیچ سابقه پزشکی و روانپزشکی خاصی نیز نداشته است.از وضعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی برخوردار است. برروی این خانم هم آزمون هوش وکسلر و هم آزمون حافظه و آزمون ویسکانسین اجرا شده است که نتایج هرکدام از این آزمون ها تفسیر و بررسی شد.

 

این مقیاس متشکل از مجموعه آزمون های هوشی مرکب است که به صورت فردی اجرا می شود و حوزه مختلفی از توانایی هوشی را می سنجد و شرایطی را بوجود می آورند که جنبه های مختلفی از شخصیت را می توان مشاهده کرد. این مقیاس 3نمره مختلف هوشبهر را به دست می دهد: هوشبهر کلی، هوشبهر کلامی و هوشبهر عملی. هوشبهر کلامی و عملی از متوسط نمره های 11خرده آزمون به دست می آیند. شش مقیاس کلامی که عمدتا عامل درک و فهم کلامی را می سنجند و وپنج مقیاس عملی که توانایی های دیداری-فضایی را اندازه گیری می کنند.

 

تعریف هوش

هوش یک مفهوم انتزاعی است ودرواقع هیچ گونه پایه محسوس، عینی وفیزیکی ندارد.هوش یک برچسب کلی برای گروهی ازفرایندهاست که ازرفتارها وپاسخ های آشکار افراد استنباط می شود.وکسلر هوش را یک مفهوم کلی تلقی می کرد که شامل توانایی های فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی وبرخورد موثربا محیط است.

سطوح پنج گانه پياپي رويهء تفسيريWAIS-R

سطح 1

تفسير هوشبهر كلي

Total IQ= 115                 In Range of 90-109بهنجار يا متوسطTotal IQ=115 percentile rank= 84%

آزمودني با داشتن هوشبهر115، در دامنه بهنجار يا متوسط قرار مي گيرد؛ رتبه درصدي آزمودني نيز 84 درصد مي باشد (نمره آزمودني از نمره 84 درصد از افراد هم سنش بيشتر يا مساوي مي باشد).

 

 

 

سطح 2

الف) تفسير هوشبهر كلامي و عملي

سطح 2

الف – نمره های هوشبهر کلامی وعملی

Verbal IQ= 122

Performance IQ= 103

بين هوشبهر كلامي و عملي 19 نمره تفاوت وجود دارد (V>P) كه اين اختلاف در سطح 0.01 معنادار مي باشد.اين اختلاف از دو جهت قابل توضيح مي باشد. از طرفي آزمودني فردي با تحصيلات بالا و متعلق به خانواده اي با سطح اجتماعي- اقتصادي بالا مي باشد كه اين عوامل تا حدودي مي تواند باعث بالاتر بودن هوشبهر كلامي نسبت به عملي باشد و از طرفی آزمودنی تکالیف مقیاس های عملی را با کندی و بی حوصلگی انجام می داد که این می تواند در کاهش نمرات عملی موثر بوده باشد.

 

 

 

 

 

 

 

ب) نمره هاي عامل

  1. نمرات عامل را با استفاده از نمره هاي مقياسي اصلاح شده بر حسب سن محاسبه مي كنيم.

Verbal Comprehension Index: 1.4 (I+V+C+S)+44

Verbal Comprehension Index= 1.4 (13+13+17+12)+ 44= 121

 

Perceptual Organization Index: 2 (PC+BD+OA)+40

Perceptual Organization Index= 2 (10+15+11)+40= 112

Freedom from Distractibility Index: 2.8 (DSP+A)+44

Freedom from Distractibility Index= 2.8 (4+14)+44= 94.4

 

  1. 2. ميانگين نمره هاي استاندارد مربوط به هر سه عامل را محاسبه مي كنيم.

= (121+112+94.4) /3 = 109.13

 

  1. 3. تفاوت نمره هاي استاندارد هر يك از عامل ها را از اين ميانگين محاسبه مي كنيم.

Xve– = 121 –109.13 =11.87

Xpe– = 112– 109.13 = 2.87

Xfr– = 94.4 – 109.13 =-14.73

همان گونه كه مشاهده مي شود، عامل اول يعني درك و فهم كلامي تقريباً11.87نمره با ميانگين اختلاف دارد كه اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار مي باشد(تفاوت 7 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است) و بايد تفسير شود. از آن جايي كه اين عامل، شاخص نسبتاً خالصي از توانايي هاي كلامي است با توجه به سطح تحصيلات و سطح اجتماعي – اقتصادي قابل توجيه مي باشد، همان گونه كه اين تفاوت در مورد هوشبهر كلامي و عملي نيز صادق بود.

در مورد عامل دوم يعني سازمان دهي ادراكي تفاوت تقريباً 2.87 نمره اي با ميانگين وجود دارد (سازمان دهي ادراكي 2.87 نمره از ميانگين كمتر است) كه اين تفاوت نيز از نظر آماري معنادار نمي باشد (تفاوت 9 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است).

در مورد عامل سوم يعني رهايي از حواسپرتي اختلاف تقريباً 14 نمره اي وجود دارد كه به لحاظ آماري معنادار مي باشد (تفاوت 9 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است). این نمره ، ضعف در تمرکز، ضعف در حافظه و زنجیره ای کردن، ضعف در توانایی عددی، اضطراب، خودبازبینی و دشواری در انتقال ذهن را نشان می دهد.

4.معنادار بودن تفاوت نمره ها را آزمون مي كنيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ج) گروه بندي هاي اضافي

طبقه هاي بناتاين:

  1. نمرات استاندارد هر چهار طبقه را با استفاده از نمره هاي مقياسي اصلاح شده بر حسب سن محاسبه مي‌كنيم.

 

Spatial Ability: 2 (PC+BD+OA)+ 40

Spatial Ability = 2 (10+15+11)+ 40= 112

 

Verbal Conceptualization: 1.9 (V+C+S)+ 43

Verbal Conceptualization = 1.9 (13+17+12)+ 43= 122.8

 

Sequential Ability: 2.1 (DSP+A+DSY) + 37

Sequential Ability = 2.1 (14+14+7) +37= 110.5

 

Acquired Knowledge: 1.9 (I+V+A) +43

Acquired Knowledge = 1.9 (13+13+14) +43= 119

 

  1. 2. ميانگين نمره هاي استاندارد مربوط به هر چهارطبقه را محاسبه مي كنيم.

 

= (112+122.8+110.5+119) /4 = 116.07

 

  1. 3. تفاوت نمره هاي استاندارد هر يك از طبقه ها را از اين ميانگين محاسبه مي كنيم.

Xsp– = 112– 116.07 = – 4.07

Xve– = 122.8 – 116.07 =6.73

Xse– =110.5 – 116.07 = – 5.57

Xac– = 119 – 116.07= 2.93

 

عامل نخست يعني عامل درك فضايي تقريبا به اندازه 4.07 نمره از ميانگين كمتر است كه اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار نمي باشد(تفاوت 10 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است).

در مورد عامل دوم يعني مفهوم سازي كلامي نيز اختلاف تقريباً5 نمره اي به لحاظ آماري معنادار نمي باشد (تفاوت 8 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است)، .

عامل سوم يعني توالي كردن 5.57 نمره از ميانگين پايين تر است كه به لحاظ آماري معنادار نمي باشد (تفاوت 9 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است).

در مورد عامل چهارم يعني عامل دانش آموخته شده يك اختلاف 2.93 نمره اي بين اين عامل و ميانگين وجود دارد كه اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار نمي باشد (تفاوت 10 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است).

 

 

  1. معنادار بودن تفاوت نمره ها را آزمون مي كنيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نيمرخ ACID:

  1. نمرات استاندارد اين نيمرخ را با استفاده از نمره هاي مقياسي اصلاح شده بر حسب سن محاسبه مي‌كنيم.

ACID: 1.6 (A+DSY+I+DSP) +36

ACID= 1.6 (14+7+13+14) +36= 112.8

  1. تفاوت نمره استاندارد اين نيمرخ را از هوشبهر كلي محاسبه مي كنيم.

 

XACID–Total IQ                    135 – 112.8 = 22.2

 

 

  1. معنادار بودن تفاوت را آزمون مي كنيم.
همان گونه كه مشاهده مي شود تفاوت بين نمره نيمرخ ACID و هوشبهر كلي تقريباً 22 نمره است كه اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار مي باشد (تفاوت 10 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است).

 

 

 

 

گروه بندي هاي هورن:

  1. نمرات استاندارد هر سه گروه را با استفاده از نمره هاي مقياسي اصلاح شده بر حسب سن محاسبه مي‌كنيم.

 

Fluid Intelligence:1.1 (DSP+S+PC+PA+BD+OA) +34

Fluid Intelligence = 1.1 (14+12+10+9+15+11) +34 = 112.1

 

Crystallized Intelligence:1.4 (I+V+C+S) +44

Crystallized Intelligence = 1.4 (13+13+17+12) + 44= 131.82

 

Retention: 2 (I+DSP+A) +40

Retention = 2 (13+14+14) +40 = 122

  1. 2. ميانگين نمره هاي استاندارد مربوط به هر سه گروه را محاسبه مي كنيم.

 

= (112.1+131.82+122) /3 = 121.97

 

 

  1. 3. تفاوت نمره هاي استاندارد هر يك از گروه ها را از اين ميانگين محاسبه مي كنيم.

Xfl–  = 112.1 – 121.97 = – 9.87

Xcr–  =131.82 – 121.97 =9.85

Xre–  =122 – 121.97 = 0.03

  1. 4. معنادار بودن تفاوت نمره ها را آزمون مي كنيم.
عامل نخست يعني هوش سيال تقريباً به اندازه9 نمره با ميانگين اختلاف دارد (كمتر است) كه اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار مي باشد (تفاوت 9 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است).اين عامل از خرده مقياس هايي تشكيل شده است كه مربوط به دانش زيستي است و خرده مقياس هايي با محدوديت زماني نظير الحاق قطعات، تنظيم تصاوير و طراحي مكعب ها در اين عامل قرار مي گيرند كه آزمودني در آنها نمره نسبتاً پاييني گرفته است و همين عامل مي تواند موجب اين اختلاف شود.

عامل دوم يعني هوش متبلور تقريباً 9 نمره بيشتر از ميانگين است كه اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار است (تفاوت 6 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است). اين عامل كه مربوط به دانش آموخته شده و اكتسابي است،  ازخرده مقياس هاي كلامي تشكيل شده است و افرادي با تحصيلات بالا در اين عامل نمره بالايي مي گيرند كه اين عامل در مورد آزمودني نيز كه فردي با تحصيلات دانشگاهي بالا است، صادق است

عامل سوم يعني نگهداري، اختلافي تقريباً 0.03 نمره اي با ميانگين دارد كه اين تفاوت به لحاظ آماري معنادار نيست (تفاوت 9 نمره اي در سطح 0.05 براي سنين 74 – 20 سال معنادار است).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سطح 3

تفسير پراكندگي خرده‌آزمون‌ها

این سطح دارای سه گام می باشد که در گام اول باید معنی دار بودن نوسان بین خرده آزمون ها را مشخص کنیم. تفاوت بین هوشبهر کلامی و عملی برابر با 19 است یعنی بالاتر از 12 می باشد بنابراین میانگین خرده مقیاس های کلامی و عملی را بدست می آوریم. میانگین هوش کلامی برابر با 13.8و میانگین هوش عملی برابر با 10.4 است و میانگین هوش کلی برابر با 12.27 است. پراکندگی کل خرده آزمون ها 10 می باشد که نشانگر دامنه متوسط پراکندگی هاست. پراکندگی بین خرده آزمون های کلامی برابر با 5 و پراکندگی خرده آزمون های عملی برابر با 8 است. پراکندگی بین خرده آزمون ها معنادار نمی باشد پس به سطح 3ب و3پ نمی رویم.مشاهده می شود که هوش کلامی بیشتر از هوش عملی است که با توجه به تحصیلات بالا و وضعیت اقتصادی – اجتماعی خوب آزمودنی قابل توجیه است.

I = اطلاعات عمومي                                                                             OA = الحاق قطعات

V = درك كلامي (لغات)                                                               DSP = فراخناي ارقام (حافظه عددي)        

C = درك و فهم (درك مطلب)                                                       A = محاسبه (رياضيات)

S = شباهت ها                                                                            DSY = نماد ارقام (رمز نويسي)

PC = تكميل تصاوير                                                                    PA = تنظيم تصاوير

BD = طرحي با مكعب ها

سطح 4

تغییر پذیری درون خرد آزمون ها

در این سطح آزمودنی به همان ترتیب که ماده ها تنظیم شده اند عمل کرده است یعنی آزمودنی از عهده ماده های اولیه برآمده است و شکست وی در پاسخ دادن به ماده های دشوار به آهستگی و با آهنگ یکنواختی آغاز شده است.

author-avatar

درباره admin

مشاوره روانشناسی حضوری | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره آنلاین ۲۴ ساعته | مرکز مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی آنلاین | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره روانشناسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *