• خطای شناختی
    مقالات

    خطای شناختی، انواع، راهکار

    خطای شناختی، انواع، راهکار و …

     

    خطای شناختی، انواع، راهکار و … در تصمیم گیری و قضاوت افراد از موقعیتها تأثیر میگذارند. بررسی این خطاها در حوزهی دیدگاه شناختی رفتاری صورت

    میگیرد. خطای شناختی، انواع، راهکارطبق این دیدگاه هدف مغز از خطاهای شناختی کمک به تصمیم گیری سریعتر و بهتر و دور کردن فرد از بعضی خطرات و آسیبهای روانی مانند
    اضطراب است. با این حال سودی که خطاهای شناختی میرسانند پیامدهایی نیز دارد و ممکن است گاهی هزینههایی را بر فرد تحمیل کنند. خطاهای
    شناختی بر روابط زناشویی، موقعیت شغلی، سبک زندگی و بسیاری از ابعاد دیگر زندگی فرد تأثیرات مخربی میگذارند. با آگاهی از آنها در برخورد با
    موقعیتهای روزانه میتوانید تصمیم بهتری اتخاذ نمایید. دریافت مشاوره روانشناسی برای باال بردن آگاهی از خود ضروری میباشد.

    خطاهای شناختی راههایی برای حفظ و تأیید و قوانین و فرضیات غلط ذهن افراد در مورد خود، دیگران و دنیا هستند. فرد عالرغم این که شواهد متناقض
    با فرضیات خود را مشاهده میکند اما همچنان بر خطاهای شناختی خود وفادار میمانند. افراد میتوانند این خطاهای شناختی را در خود شناسایی و آنها را
    اصالح کنند. این خطاها زمینه را برای ابتال به انواع اختالالت روانی فراهم میکنند….

     

    ادامه مطلب

    با کلیک بر روی لینک زیر فایل خطای شناختی را دریافت کنید.

    خطای شناختی

    در صورت نیاز به مشاوره تلفنی در خدمت شما خواهیم بود: 44244916
    ارتباط با ما:
    Instagram: arameshravan_clinic
    whatsAPP: 09924793881
    www.aramesheravan.com

  • مقالات

    انواع رضایت شغلی

    انواع رضایت شغلی

     

     

    رضایت شغلی


    رضایت شغلی متغیری در زمینه روانشناسی محیط کار است که بیشتر از سایر متغیرها مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته است. و با بسیاری موارد همچون؛ مسائل روانشناختی، عوامل سازمانی و طراحی شغل مرتبط است. 
    این مقاله شامل تعریف کلیدی رضایت شغلی، نظریه های اصلی مرتبط با رضایت شغلی، و همچنین انواع و مسائل مربوط به اندازه گیری رضایت شغلی است. یکی از مسائل مهم دیگر عوامل موثر بر رضایت شغلی است که در مقاله ای دیگر به آن می پردازیم.


    رضایت شغلی چیست


    با توجه به گسترش مفهوم رضایت شغلی در حوزه روانشناسی حرفه ای و سازمانی ، محققین و متخصصین تعاریف مختلفی درباره رضایت شغلی ارائه می دهند. با این حال، دو تعریف شایعتر رضایت شغلی عبارتند از:

    1.  رضایت شغلی ناشی از ارزیابی شغل به عنوان دستیابی یا تسهیل دستیابی به ارزش های شغلی
    2. میزان (رضایت) یا (نارضایتی)شغلی 


    به طور کلی، اغلب تعاریف، احساس عاطفی کارمند را نسبت به شغل خود پوشش می دهند. این می تواند مربوط به نگرش آنها نسبت به جنبه های خاص و کلی شغل باشد، مانند: همکاران، پرداخت حقوق و شرایط کاری . به عبارتی، میزان رضایت شغلی علاوه بر سنجش رضایتمندی کارکنان، می تواند نتایج حاصل از کار یا انتظارات کارکنان را نیز تعیین کند تابر و آلیگر براساس پژوهش انجام شده در بین کارکنان موسسه آموزشی آمریکایی دریافتند که میزان لذت فرد از وظایفش در یک نقش با نمرات رضایت شغلی و رضایت شغلی جهانی (هرچند ضعیف) در ارتباط است. همچنین دریافتند که سایر اقدامات (مانند میزان تمرکز مورد نیاز برای شغل، میزان نظارت و اهمیت کار) هیچ تأثیری بر رضایتمندی نداشتند. 


    رضایت شغلی چیست؟

    اگر رویکرد سازمانی منجر به رضایت شغلی کارکنان شود از این طریق دو هدف وصول می شود.

    1.  رسیدن به اهداف اصلی سازمان
    2. کسب رضایت فردی کارکنان

    نظریه های رضایت شغلی


    نظریه های رضایت شغلی دارای همپوشانی قوی با نظریه هایی است که انگیزه های انسانی را توضیح می دهد. رایج ترین و برجسته
    ترین نظریه ها در این زمینه عبارتند از:

    1.  نظریه سلسله مراتب نیازهای
    2. نظریه های رضایت شغلی هرتزبرگ
    3. نظریه رضایت شغلی کورمن؛
    4. مدلهای رضایت شغلی؛

    اهمیت رضایت شغلی


    طبق گزارش رضایت شغلی و استخدام کارکنان برای مدیریت منابع انسانی، تعداد کارکنانی که از شغل فعلی خودراضی هستند، در سال ۲۰۱۶ از ۸۱ درصد سال ۲۰۱۳ به ۸۸ درصد افزایش یافت. اقتصاد بهبود یافته یکی از عواملی است که سطحرضایت را ارتقا می بخشد، زیرا کارفرمایان قادر به افزایش حقوق و مزایای کارمندانشان هستند.علاوه بر این، با تثبیت بازار کار، جویندگان کار از فرصت های جدید برای موقعیت هایی که به بهترین وجه مهارت ها و منافع آنها را
    دربردارند، استفاده میکنند. اکثر سازمان ها برای رضایت کارکنان تالش می کنند، اما همه به آن دست نیافتند. به همین دلیل برای متخصصان منابع انسانی مهم است که در مورد عواملی که می تواند رضایت کارکنان را افزایش دهد، و چگونگی حصول به موفقیت کلی در شرکت، بیشتر بدانند.


    شکی نیست که کارکنان منبع شماره یک سازمان هستند. نگهداری شادی کارکنان کمک می کند که:
    1. گردش مالی کمتر : گردش مالی کارکنان یکی از باالترین هزینه های مربوط به بخش منابع انسانی می باشد. ابقا کارکنان کمک می کند تا یک محیط بهتر ایجاد شود و با کارآمدی و ارتقا کیفیت کار به نحوی آسانتر در هزینه ها صرفه جویی شود. کارکنان راضی به احتمال کمتری کار خود را ترک میکنند.
    2. بهره وری باالتر : صرف نظر از عنوان شغلی و پرداخت حقوق، کارکنانی که رضایت شغلی دارند، تمایل بیشتر و بهره وری
      باالتری دارند.
    3.  افزایش سود : نگهداری کارکنان با ایمنی و رضایت می تواند منجر به فروش بیشتر، هزینه های پایین تر و خط مشی قویتر شود.
    4. وفاداری : هنگامی که کارکنان احساس می کنند که شرکت به بهترین وجه عالقه مند است از کارمندان خود حمایت کند. برای رسیدن به اهداف سختتر کار می کنند. و ممکن است همکاران دیگر را نیز به این امر تشویق کنند.
      حفظ رضایت کارکنان به معنای ایجاد شادی برای آن ها نیست. آنها می خواهند احساس امنیت و احترام کنند،یعنی در یک محیط امن، با پرداخت خوب و فرصت هایی برای پیشبرد کار کنند.
      هنگامی که شرکت شما راه هایی برای ارائه این عوامل مهم ایجاد می کند، می تواند رضایت کارکنان را برآورده کند و به ایجاد یک آینده قوی و پایدار و سودآور کمک کند. 

    در صورت نیاز به مشاوره تلفنی در خدمت شما خواهیم بود: 44244916
    ارتباط با ما:
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
     09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com

  • نظر یونگ در مورد وسواس
    دسته‌بندی نشده

    نظر یونگ در مورد وسواس

    نظر یونگ در مورد وسواس

    یونگ از شاگردان فروید است که ابتدا جذب روانشناسی و نظریات فروید شد، به اونزدیک و از دوستانش شد و البته با او همفکر و
    هم عقیده بود اما این دوستی دیری نپایید و در تفکرات و روش علمی آندو تفاوت ایجاد شد و بعد از گذشت چندی دوستی و رابطه
    علمی آنها قطع شد. یونگ نیز مانند فروید از قطبهای روانشناسی قرن بیستم محسوب میشود در ادامه به بعضی از مهمترین
    دستاوردها و نظریات علمی یونگ میپردازیم.
    الف) روان
    در روانشناسی یونگ به طور کلی شخصیت روان نامیده میشود. این کلمه التینی در اصل روح و یا جان و نفس معنا میداد اما در
    عصر جدید به معنای ذهن آمده است همچنان که کلمه روانشناسی یعنی دانش ذهن یا روان. روان تمام افکار، احساسات و رفتار
    آگاهانه و ناآگاهانه را در بر میگیرد. و کنش و عملکرد آن، به عنوان راهنما و هادی ایفای وظیفه نموده و فرد را با محیط اجتماعی
    همگام کرده نظم و تعادل بخشیده و وابسته میدارد. یونگ در جلد نهم مجموعه آثارش نوشته است: روانشناسی نه بیولوژی (زیست
    شناسی) نه فیزیولوژی است. ونه هیچ علم دیگری روانشناسی دانش روان است.
    پندار مربوط به روان به نوعی این نظریه مقدماتی یونگ را ثابت میکند که یک شخص در وهله اول توسط تجربیات و آموختهها به
    شکل یک مجموعه در آمده باشد.
    ” یونگ این پندارگرایی یعنی چسبندگی اجزاء شخصیت به یکدیگر را صریحا رد میکند. از دیدگاه وی بشر هیچگونه جد و
    جهدی برای دستیابی به این تمامیت به خرج نمیدهد زیراکه از پیش آن را دارا بوده است و یا دقیقتر اینکه با آن متولد شده است.
    بنابراین آنچه که او در سراسر زندگیش باید انجام دهد – به گفته یونگ- آن است که این تمامیت ذاتی و جبلی را به باالترین
    درجه ممکن در تفکیک و تمیز مفاهیم ارتباط و وابستگی مطالب توازن تطبیق و هماهنگی گسترش داده رشد و تکامل بخشد. و
    نیز آنرا علیه خرد شدن و ظهورجدایی میان قواعد ناپیوسته روشهای متضاد نظامهای پرتعارض و ناسازگار و قاعدههای مغایر و مملو
    از کشاکش حفظ و پاسداری کند.”یک شخصیت دارای گسستگی شخصیت ناقص است. فعالیت یونگ به
    عنوان یک روانکاو کمک به بیماران جهت بازیابی تمامیت و کلیت از دست داده شان بود. همچنین تقویت روان آنان بدانسان که

    بتوانند از قطع و تجزیه شدن آتی آن جلوگیری نمایند. اینگونه هدف نهایی روانکاوی برای یونگ روانسازی بود. روان تشکیل شده
    است از تعداد بیشماری نظامها وسطوح متنوع و متغیر متعامل دراینجا سه سطح از سطح روان را میتوان از هم جدا کرد این سه
    عبارتند از: آگاهی یا هشیاری، ناآگاهی(ناهشیاری) شخصی و ناآگاهی جمعی یا(مجموعه ناهشیاریها).
    ب) آگاهی
    آگاهی تنها قسمتی از ذهن است که به گونهای مستقیم برای خود فرد شناخته شده است و این آگاهی خیلی زود در زندگی
    شخص- شاید هم قبل از تولد-ظاهر میشود. “هنگام مشاهده یک کودک خردسال آدم میتواند کارکرد هشیارانه آگاهی را در
    زمانی که کودک والدین خود رابا اسباب بازیها و دیگر اشیایی که اورا احاطه کرده اند شناسایی نموده هویتشان را تشخیص میدهد،
    دقیقا مالحظه نماید. هشیاری آگاهانه با به کارگیری چهار کنش ذهنی –که یونگ آنرا فکر کردن تفکر، احساس کردن داشتن
    عاطفه، درک کردن (تشخیص دادن)و بینش داشتن(فراست) نامیده بود- روزانه در حال روییدن و افزایش است.” 
    عالوه براین چهار کنش ذهنی دو نگرش (و یا تلقی و حالت)نیز وجود دارند که جهتگیری آگاهانه ذهنی را مشخص میسازند. این
    دو نگرش عبارتند از: برونگرایی و درونگرایی، نگرش یا حالت برون گرا آگاهی را به سوی دنیای بیرونی و خارجی و یا عینی و قابل
    مشاهده سوق میدهد. در مقابل حالت یا نگرش درون گرا آگاهی را به سوی دنیای درونی باطنی و یا ذهنی و طرز تفکر شخصی
    هدایت میکند. فرایند)جریان ومرحله طرز عمل(که توسط آن شخص هویت خود را شناخته و از دیگر افراد مجزا میشود در
    روانشناسی تحلیلی یونگ به نام تفرد (منفردسازی)شناخته میشود. ” که به معنای جریان و روند آماده ساخته شدن یک فرد و
    متمایز شدن شخصیت اوست” (همان)
    ج)ضمیر
    “ضمیر یا نفس نامی است که یونگ ازآن برای تشریح سازمان ذهن آگاه استفاده میکند و از آن دریافتهای آگاهانه خاطرات
    تفکرات و احساسات تشکیل شده است. هرچند که ضمیربخش کوچکی از تمامیت روان را اشغال میکند با این وجود نقش حیاتی
    و مهمی را به عنوان عمل کننده دروازهبان آگاهی ایفا میکند. تا هنگامی که ضمیر وجود یک عقیده یا تصور(نگره) یا یک
    احساس یک خاطره و یا یک ادراک را تصدیق نکند هیچ یک از آنها نمیتوانند به آگاهی آورده شوند.”ضمیر هویت
    و اصلیت و نیز پیوستگی و تداوم برای شخصیت را میسر میسازد زیرا که ضمیر میتواند با گزینش و حذف مواد روانی کیفیتی
    مداوم و پیوسته در ارتباط و وابستگی فردیت شخصیت را حمایت نموده، مداومت بخشد. و نیز بخاطر وجود ضمیر است که ما می-
    توانیم احساس کنیم امروز هم همان شخصی هستیم که دیروز بودیم. از این دیدگاه تفرد و ضمیر در رابطهای نزدیک با یکدیگر در
    راه پرورش دادن یک شخصیت ممتاز و در حال پیشرفت عمل میکنند. یک شخص تنها تا به آن حد می تواند تفرد یافته و منفرد
    گردد که ضمیرش به تجربیات وارده اجازه آگاهی یافتن بدهد.
    د)ناآگاهی (ناهشیاری)شخصی
    برای آن دسته از تجربیاتی که ضمیر، شناخته شدن و یا تصویب آنها را رد میکند چه اتفاقی میافتد؟ مسلما آنها از روان ناپدید
    نمیشوند زیرا چیزی که تجربه بشود هرگز از وجود داشتن دست نمیکشد. در عوض آنها در انباری که یونگ آن را ناهشیاری
    شخص مینامد ذخیره میشوند.” و این سطح از ذهن به ضمیر متصل میگردد. و این حفره یا نهنجی است که تمامی آن فعالیتهای
    روانی را شامل شده و در خود گرد آورده است و محتویاتی که با تفرد آگاهانه کنشها نامتجانس بوده است و یا آنهایی که یکبار با
    تجربیات شخصی محسوب میشده و سپس زمانی به دالیل متعدد سرکوب و منکوب یا نادیده گرفته شده است همانند افکار محنت
    زده مشکالت حل نشده ناسازگاری خصوصی و موضوعات ناشی از مسائل اخالقی. ” اینها اغلب به سادگی فراموش
    میشوند از آن روکه در هنگام وقوع تجربه نامربوط بوده یا بیاهمیت شمرده میشدهاند. پس تمامی تجربیاتی که برای دستیابی به
    هشیاری بسیار ضعیف بوده و یا بیش از آن کم قوه بودهاند که در هشیاری باقی بمانند در ناآگاهی شخصی ذخیره میگردند

    ه) عقده ها
    یکی از جالب توجه ترین و مهمترین خصوصیات نا خود آگاهی شخصی این است که گروهی از مندرجات می تواند دسته ای انبوه
    را تشکیل دهد. که طرح ریزنده یک بی نظمی (درهم وبرهمی) یا طرح مجموعه نظم فلکی (مجمع الکواکب) باشد. یونگ اینها را
    عقده (کمپلکس)یا مجموعه سازمان یافته ای از صفات شخصی می نامید. نخستین پرهیب موجودیت عقده ها در مطالعات یونگ با
    استفاده نمودن از آزمون تداعی معانی کلمات فراهم آورده شد.”که یک به یک فهرستی از لغات خوانده میشود و
    شخص مورد نظر(آزمودنی)تعلیم داده شده است که به اولین کلمه ای که به ذهنش میرسد واکنش نشان میدهد. یونگ مشاهده
    میکرد که گاهی اوقات اشخاصی برای پاسخ دادن خیلی طول میدهند هنگامی که او می پرسید به چه علتی واکنششان آنقدر کند
    بوده است آنها نمیتوانستند علت تأخیرشان را توجیه کنند. یونگ حدث میزد که دلیل این تاخیرها عواطف و هیجانات ناآگاه است.
    و این امر بود که ممانعت از بروز واکنش سریع میکرد. وی همچنین دریافت که کلمات دیگری هم که به آن(واژگان مسبب تاخیر)
    بستگی داشتند نیز باعث دیرکرد در پاسخ میشدهاند سپس او نتیجهگیری کرد باید مجموعه همبستهای از احساسات افکار و
    خاطرات (عقده ها یا برخورد های ضمیری)در ناخودآگاهی وجود داشته باشد.
    و)ناخود آگاه جمعی
    “هم ذهن هشیارو هم ذهن ناهشیار دربیشتر مواقع به عنوان ناشی شده از تجربیات مختلف قبلی به حساب میآمدند. بنا به عقیده
    فروید ضربههای روانی حادث شده از تجربیات سرکوب شده کودکی باعث ایجاد ناآگاهی بودند هرچند که او بعدها –احتماالً تحت
    تاثیر نفوذ یونگ- بر آن شد که در این نظر تعدیلی انجام دهد. در هر صورت این یونگ بود که خود را کامالً از قید فلسفه تاثیر
    جبری محیط بر ذهن آدمی رهانید و نشان داد که توالد و توارث کپیهای از اصل روان را میسر میکنند همچنان که آنها از اصل
    بدن نیز کپیهای فراهم میآورند. در نتیجه کشف و دریافت ناخودآگاه جمعی نقطه تحولی در تاریخ روانشناسی بود.” 
    ذهن با همتای مادیش یعنی مغز، خصوصیات شخصی را که فرد با آنها تصمیم میگیرد، در مقابل تجربیات زندگی چه عکس-
    العملی نشان داده و حتی تصمیم میگیرد که چه نوع تجربیاتی داشته باشد به ارث میبرد. ذهن بشر با تکامل تدریجی از قبل
    تنظیم شده است. نه تنها به گذشته طفولیتش بلکه به منتها درجه اهمیت به گذشته نوع بشر و حتی به قبل از آن به وسعتهای
    دور و به تطور بنیانی وابسته به موجودات ازلی. این جای دادن روان به درون روند تدریجی مراحل تطوری واالترین موفقیت و
    پیروزی یونگ بود.
    ناخودآگاه جمعی مخزن ذخیره تصاویر مکنون و پوشیده است که یونگ غالبا آنها را تصاویر ابتدایی یا تصاویر بدوی “وی” نامید.
    درعین حال پریموردیال نخستین و اصلی هم معنا می دهد بنابراین لفظ تصاویر ابتدایی به ظهور پیشرفت وتوسعه روان بر میگردد.
    انسان این تصاویر را از نیاکانش به ارث میبرد گذشتهای که شامل نیاکان انسانی و هم شامل اجداد حیوانی اش قبل از ظهور نژاد
    فعلی انسان است وراثت این تصاویر نژادی بدین معنا نیست که شخص آگاهانه آنها را به خاطر بیاورد و یا اینکه آنها را چنانچه
    اجدادش انجام میدادهاند مجسم کند بلکه بیشتر بدین معنا است که آنها برای رودرروشدن و واکنش نشان دادن به تجربیات این
    جهان واجد تمایالت و آمادگیهای قبلی و یا عوامل بالقوه و نهانی هستند به همان روش برای اجداد بشر بوده است. به عنوان مثال
    وحشت بشر از ماریا از تاریکی را مد نظر قرار میدهیم. او نیازی ندارد به اینکه ترس از مار و یا تاریکی را شخصاً تجربه کند اگرچه
    تجربه شخصی میتواند این عامل بالقوه او را(که مابیشتر به عنوان غریزه می شناسیم) تقویت و یا اثبات کند. ما عامل بالقوه هراس
    از مار و تاریکی را به ارث بردهایم زیرا که اجداد بدوی ما این ترسها رادر طی نسلهای بیشمار تجربه کردهاند و بدینگونه این هراسها
    بر روی مغز ما حک شدهاند.
    ( کهن الگو)الگوی ازلی)
    محتویات ناخودآگاه جمعی را کهن الگو (Type Arche )مینامند.

    واژه کهن الگو به معنای مدل یا نمونه اصلی است که طرحها و دیگر چیزهای مشابه از آنها سرمشق گرفته و قالب ریخته شدهاند.
    واژه مترادف آن “پروتوتایپ” به معنای شکل اولیه ویا مدل و نمونه اصلی است. یونگ سالهای بسیاری از چهل سال آخر عمر خود
    را صرف تحقیق و نوشتن درباره کهن الگو کرد. در میان کهن الگوهای متعددی که وی تشخیص داد و تشریح نمود، میتوان از تولد،
    تجدید تولد (حیات)، مرگ، قدرت، جادو (سحر)،قهرمان، کودک، نیرنگباز، خدا، اهریمن، مرد پیردانا، کره، مادر، غول و بسیاری از
    اشیای طبیعی مانند درختان، خورشید، ماه، باد، رودها، آتش و حیوانات و نیز اشیای ساخته شده به دست بشر از نوع حلقه
    انگشتری و سالحهای جمعی نام برد.
    برخی از کهن الگوها در حالت دادن به شخصیت و رفتارها از چنان اهمیتی برخوردارند که یونگ با توجه ویژهای به آنها پرداخت.
    اینها عبارتند از: نقاب شخصیت(Persona)، نرینه شخصیت(Anima)، مادینه شخصیت(Animus )و سایه (Shadow )که
    تعریف هریک از آنها در ادامه آورده میشود.
    “کهن الگوها، جهانی و در همه جا یکسانند، به این ترتیب که همه افراد تصاویر و تجسمات یگانهای به ارث میبرند. هر نوزادی، در
    هر نقطهای از جهان یک کهن الگوی مادر را به ارث میبرد. این تصویر از قبل آماده شده مادر، بعدها در سیما و چگونگی رفتار
    معین مادر واقعی ادغام میگردد و در روابط و تجربیاتی که طفل با او دارد وضوح یافته، به تکامل میرسد. اما تفاوتهای فردی
    اشخاص در برداشتشان از کهن الگوی مادر بزودی آشکار میشود، از آنرو که تجربیات مادران در روشهای تربیتی و در بزرگ کردن
    اطفال در یک خانواده با یک خانواده دیگر و یا حتی در مورد دو کودک در یک خانواده با هم اختالفاتی خواهد داشت.” 
    یونگ همچنین متذکر شده است که همزمان با بروز اختالفات نژادی و ایجاد فرق میان آنها، در ناخودآگاه جمعی و نژادی مختلف
    نیز تغییرات بنیادی پدیدار گشت.
    ک)پرسونا (نقاب)
    “منشا لغوی واژه پرسونا یا نقاب شخصیت، نقابی است که بازیگر به چهره میزند تا او را برای ایفای نقش ویژهای آماده کند. واژه-
    های دیگری که از همین منبع سرچشمه گرفتهاند بدین قرارند: )پرسون= شخص( و )پرسونالیتی= شخصیت(. در روانشناسی یونگ،
    کهن الگوی پرسونا با معنی و هدف مشابهی به کار میرود. یعنی وسیلهای را در اختیار فرد میگذارد تا شخصیت کسی را تجسم
    بخشد که الزاماً خود او نیست. پرسونا، نقاب و یا نمای خارجی است که شخص در انظار عمومی به نمایش میگذارد، به این منظور
    که با معرفی خود تأثیر مطلوبی به جای گذارده و باعث میشود که جامعه او را موجود قابل قبولی بشناسد، بنابراین میتوان آن را
    کهن الگوی “همنوایی” هم نامید.”
    تمامی کهن الگوها ملزم هستند که هم برای هر فرد بشر و هم برای نژاد بشر، نافع و سودمند باشند در غیر این صورت هرگز به
    عنوان بخشی از ماهیت ذاتی بشر در نمیآمدند. وجود پرسونا برای ادامه حیات و بقا، امری ضروری است و برای ما این امکان را
    میسر میسازد که حتی با اشخاصی که مورد عالقه ما نیستند، دوستانه و تفاهم آمیز رفتار کنیم و میتواند در کسب دستاوردها و
    موقعیتهای شخصی راهبر ما باشند، عالوه بر این “پرسونا” پایه اجتماع و زندگی اشتراکی ماست.
    ل)آنیما(نرینه شخصیت) و آنیموس(مادینه شخصیت)
    یونگ پرسونا را سیمای “بیرونی” روان نامید، برای اینکه صورتی است که میبیند بنابراین “سیمای درونی” را در جنس نر “آنیما”
    و در جنس ماده “آنیموس” نام گذارد. کهن الگوی آنیما، جنبه مونث مرد و کهن الگوی آنیموس جنبه مذکر زن است.” هر
    شخصی برخی از صفات جنس مقابل خود را دارد، نه تنها به مفهوم زیست شناختی (بیولوژیکی) آن، که مرد و زن هر دو
    هورمونهای نهفته جنس مردانه و زنانه دارند، بلکه همچنین به مفهوم وابسته به علم روانشناسی آن در مورد گرایشها و حاالت روش
    و رفتار و نیز عواطف و احساسات. مرد کهن الگوی آنیمای خود را در طی نسلها توسط ارایه و در معرض گذاردن مداوم به زن
    گسترش داده است. در اثر زندگی و در طی نسلها متقابل بر روی هم گذاردن، هر جنسیتی صفات ویژهای از جنس مقابل خود

    کسب کرده که باعث تسهیل واکنشهای متقاضی و توافق نظر بین دو جنس متقابل میشود. بدین ترتیب، کهن الگوهای آنیما و
    آنیموس، مانند کهن الگوی پرسونا، دارای ارزشهای محکم وابسته به بقاست.” اگر بر این قرار باشد که شخصیتها به
    خوبی سازگار دارای توازن و هماهنگی باشند، بخش مونث شخصیت مردانه و بخش مذکر شخصیت زنانه باید مجاز به ادای صریح و
    روشن خود در ضمیر آگاه و نیز در رفتار باشند. چناچه مردی فقط خصیصههای مذکر خود را ابراز کند، خصیصههای مونث او در
    ضمیر ناخودآگاه او باقی میماند و به همین دلیل این خصایص رشد نمیکند و ابتدایی باقی میمانند. این موضوع به ضمیر
    ناخودآگاه کیفیتی از ضعف و تاثیر پذیری میبخشد. به همین دلیل مردانی که بیش از دیگران ظاهر مردانه و رفتار مردانه دارند،
    اغلب باطناً ضعیف و مطیع هستند و زنانی که در زندگی خود ظرافت و زنانگی مفرطی نشان میدهند، در ضمیر ناخودآگاه خود
    کیفیتهایی چون لجاجت و خودسری دارند یعنی خصایصی که اغلب معرف اخالق بیرونی مردان است.
    م)سایه (شدو)
    آنیما یا آنیموس، چنانکه گفته شد فرافکنی یا تجلی یک جنس بر روی جنس مخالف مسئول چگونگی روابط فیما بین
    جنسیتهاست. لیکن کهن الگوی دیگری وجود دارد که معرف و نماینده جنسیت خود شخص است و بر روابط و دوستیهای شخص
    با همجنسان خود اثر میگذارد و این روابط را زیر نفوذ و کنترل دارد. این کهن الگو را یونگ شدو (سایه) نام گذارد. شد و بیش از
    هر کهن الگوی دیگری اساس طبیعت حیوانی بشر را دارد و به علت ریشههای به غایت عمیقی که در تاریخ تحولی و تکاملی و
    تطوری دارد احتمالا پرقدرتترین و به گونهای بالقوه خطرناکترین کهن الگو از میان کهن الگوهاست.” لذا مبدأ و مأخذ بهترین و
    بدترین جنبههای انسانی خصوصاً در روابطش با دیگر همجنسان خود میباشد. برای اینکه کسی بتواند عضو جامع و کاملی در
    اجتماع باشد، الزم است که خوی حیوانی خود را که در شدو قرار دارد، رام کند. این رام کردن با فرونشاندن و ممانعت کردن از
    تجلیات سایه صورت میگیرد و نیز با نمو و با تکامل بخشیدن به یک پرسونای پرقدرت است که شخص میتواند نیروی سایه را بی-
    اثر و خنثی نماید. شخصی که بخش حیوانی طبیعت خود را تحت فشار و سرکوب قرار میدهد، ممکن است که موجودی متمدن
    بشود، ولی این عمل به قیمت نقصان نیروی محرکه جهت عملکردهای سریع و فیالبداهه خالقیت، احساسات پرشور و هیجان و
    فراست و بینشی ژرف تمام میشود، ونیز خود را از خرد وابسته به غریزه طبیعی جدا میکند، خردی که میتواند عمیقتر از هر
    دانش و معرفتی باشد که فرهنگ و پرورش در اختیار ما میگذارد. یک زندگی بدون شد و یا بیسایه به سوی بیروحی و سطحی
    بودن کشیده میشود. ” 

  • آزمون آنلاین برن رویتر
    آزمون روانشناسی

    آزمون آنلاین برن رویتر

    آزمون آنلاین برن رویتر

    سواالتي که خواهيد ديد ، براي بررسي علائق و نگرش هاي شما طرح شده است . اين سواالت از نوعسوال هاي هوشي نيست . بنابراين ؛ پاسخ درست يا غلط وجود نخواهد داشت پس از هر سوال کلمات “بلي” ، “خير” يا عالمت سوال “؟” خواهيد ديد . اگر به طور مطلق نمي توانيد ،


    پاسخ “بلي” يا “خير” بدهيد ، در آن صورت عالمت سوال”؟” را انتخاب کنيد.

    1.  آيا از اين که نمي توانيد با مقررات اجتماعي سازگار شويد ، رنج مي بريد؟ بلي خير ؟
    2.  آيا گاه و بي گاه خيالبافي مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    3.  آيا عادت داريد ، به جاي کمک گرفتن از ديگران ، کارهايتان را خودتان انجام دهيد ؟ بلي خير ؟
    4.  ايا اتفاق افتاده است که مسيرتان را عوض کنيد تا با فردي روبرو نشويد؟ بلي خير ؟
    5.  آيا مي توانيد انتقادهاي ديگران را بدون ناراحتي تحمل کنيد؟ بلي خير ؟
    6. آيا گاه و بيگاه به گدا پول مي دهيد ؟ بلي خير
    7.  آيا دوست داريد در جمع کساني باشيد که جوانتر از شما هستند ؟ بلي خير ؟
    8.  آيا معموال خود را بدبخت احساس مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    9. آيا در محيط هاي ناشناخته ، اگر راهتان را گم کنيد ، خيلي ناراحت مي شويد ؟ بلي خير ؟
    10.  اگر ديگران با عقيده شما مخالفت کنند ، فورا دلسرد مي شويد ؟ بلي خير ؟
    11. آيا سعي مي کنيد عقيده خود را دنبال کنيد ، اگر چه احتياج به مبارزه باشد ؟ بلي خير ؟
    12.  آيا معموال سرخ و سفيد مي شويد ؟ بلي خير ؟
    13.  آيا به ورزش بيشتر از مسائل علمي عالقه داريد ؟ بلي خير ؟
    14.  آيا خودتان را يک فرد عصبي مي دانيد ؟ بلي خير ؟
    15.  آيا وقتي در صف ايستاده ايد و منتظر نوبت هستيد ، اگر کسي بدون رعايت نوبت در جلوي شما بايستد ، اعتراض مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    16. آيا تا به حال سعي کرده ايد به زور وارد جايي بشويد يا به حيله متوسل شويد ؟ بلي خير ؟
    17.  آيا به طور کلي در مقابل تعريف و سرزنش حساسيت داريد ؟ بلي خير ؟
    18.  آيا نسبت به بعضي مسائل حساسيت داريد ؟ بلي خير ؟
    19.  آيا وقتي چيزي مي خريد چانه مي زنيد ؟ بلي خير ؟
    20.  آيا در مقابل مقامات علمي و اداري خونسردي خود را حفظ مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    21.  آيا گاه و بيگاه ، به علت فکر و خيال ، نمي توانيد بخوابيد؟ بلي خير ؟
    22.  آيا در اتخاذ تصميم کند هستيد ؟ بلي خير ؟
    23.  آيا فکر مي کنيد يک کار خوب و شخصي مي تواند دوري يک دوست را از يادتان ببرد؟ بلي خير؟
    24.  آيا از کمرويي رنج مي بريد ؟ بلي خير ؟
    25.  آيا تمايل داريد علت اعمال ديگران را تحليل کنيد ؟ بلي خير ؟
    26. آيا اغلب آماده عصباني شدن هستيد ؟ بلي خير ؟
    27. آيا اغلب سليقه تان عوض مي شود ؟ بلي خير ؟
    28. آيا خيلي پرحرف هستيد ؟ بلي خير ؟
    29. آيا گاه و بيگاه حرف سخنران را قطع مي کنيد يا او را مورد بازخواست قرار مي دهيد؟ بلي خير ؟
    30. اگر بخواهيد چيزخريداري شده را دوباره به فروشنده برگردانيد ناراحت مي شويد ؟ بلي خير ؟
    31. آيا وقتي تنها هستيد ، نسبت به زماني که در اجتماع هستيد ، مسائل خيلي خنده دارتر يا خيلي جديتر به نظرتان مي رسد ؟ بلي خير ؟
    32. 12ا ترجيح مي دهيد ، به جاي تنها سفر کردن ، با کسي مسافرت کنيد که تمام تشريفات را بر عهده مي گيرد ؟ بلي خير ؟
    33. آيا دوست داريد ، به جاي انجام دادن کارهاي مافوق مورد احترام ، کارهاي خود را انجام دهيد ؟بلي خير ؟

    34-آيا نظ خود را با نوشتن بهتر از گفتن شرح مي دهيد ؟ بلي خير ؟
    35-آيا کاري را که مجبور خواهيد شد چند سال متوالي به تنهايي انجام دهيد ، رد خواهيد کرد، )مثال
    جنگلباني( ؟ بلي خير ؟
    36-آيا اتفاق افتاده است که براي مساله اي پول از ديگران درخواست کنيد ؟ بلي خير ؟
    37-آيا معموال سعي مي کنيد از افراد با قدرت دوري کنيد ؟ بلي خير ؟
    38-آيا فکر مي کنيد مصاحبت با مردم بهتر از مطالعه کردن،افکار شما را روشن مي کند؟ بلي خير ؟
    39-اگر يک کار توهين آميز براي شما پيش بيايد خيلي ناراحت مي شويد ؟ بلي خير ؟
    40-آيا تا به حال با اراده خود اقدام به تشکيل گروه ها يا دسته ها کرده ايد ؟ بلي خير ؟
    41-اگر شاهد حادثه اي باشيد ، براي کمک کردن عجله مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    42-آيا گاه و بيگاه بدون علت مي ترسيد ؟ بلي خير ؟
    43-آيا دوست داريد مسووليت ها را به تنهايي بر عهده بگيريد ؟ بلي خير ؟
    44-آيا براي شما کتاب بهتر از دوست سرگرم کننده است ؟ بلي خير ؟
    45-آيا تا به حال سرگيجه گرفته ايد ؟ بلي خير ؟
    46-آيا شوخي هاي توهين آميز شمارا ناراحت مي کند، ولو اين که از حقيقت آن ها اطالع داشته باشيد ؟
    بلي خير ؟
    47-آيا وقتي خبر ناگواري مي شنويد احتياج داريد کسي پيش شما باشد ؟ بلي خير ؟
    48-اگر ديگران ، به هنگام کار ، شما را تماشا کنند ناراحت مي شويد ، ولو اين که کار خود را خوب
    انجام دهيد ؟ بلي خير ؟
    49-آيا معموال احساس تنهايي مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    50-آيا سعي مي کنيد از مشاجره دوري کنيد ؟ بلي خير ؟
    51-ايا زود رنج هستيد ؟ بلي خير ؟
    52-آيا در انجام نقشه هاي خود سعي مي کنيد ، به جاي کمک گرفتن از ديگران ، خودتان کار کنيد ؟
    بلي خير ؟

    53-آيا احساس مي کنيد که اگر ديگران را در شاديهايتان سهيم کنيد بيشتر لذت خواهيد برد ؟ بلي خير ؟
    54-آيا وقتي با مردم هستيد ، معموال احساس تنهايي مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    55-آيا وقتي چيزي از مردم مي گيريد ، در نگهداري آن دقت مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    56-آيا از گفتن مطلبي که ديگران را ناراحت کند خودداري مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    57-آيا به آساني گريه مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    58-اگر در رستوران غذاي خوبي به شما ندهند اعتراض مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    59-ايا در مقابل جمع به سختي حرف مي زنيد ؟ بلي خير ؟
    60-آيا اتفاق مي افتد که نامه اي را قبل از پست کردن ، عوض کنيد ؟ بلي خير ؟
    61-آيا دوست داريد شبها تنها باشيد ؟ بلي خير ؟
    62-آيا به سادگي دوستان تازه اي پيدا مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    63-اگر در رستوران غذا بخوريد ، دوست داريد فرد ديگري غذاي شما را سفارش بدهد ؟ بلي خير ؟
    64-آيا در امانت گرفتن چيزي از کسي که او را خوب مي شناسيد، ترديد مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    65-اگر اشتباها به کسي سالم کنيد ناراحت مي شويد ؟ بلي خير ؟
    66-آيا به سختي مي توانيد از چنگ يک فروشنده خالص شويد ؟ بلي خير ؟
    67-آيا گاه و بيگاه از شما مشورت مي خواهند ؟ بلي خير ؟
    68-آيا در دنبال کردن هدفي که به آن معتقديد معموال احساسات ديگران را نديده مي گيريد ؟ بلي خير ؟
    69-آيا مي توانيد قبل از دير شدن تصميم بگيريد ؟ بلي خير ؟
    70-آيا وقتي مريض هستيد دوست داريد مورد توجه دوستان قرار بگيريد ؟ بلي خير ؟
    71-آيا معموال ُخلق خود را عوض مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    72-آيا معموال در اين فکر هستيد که کمتر از ديگران نباشيد ؟ بلي خير ؟
    73-آيا افکار پوچ معموال فکر شما را مشغول مي کند ؟ بلي خير ؟
    74-اگر کاري به کسي بسپاريد و به موقع انجام ندهد او را سرزنش مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    75-آيا در مبارزه يا رقابت با حريفي که خيلي قويتر از شماست مي توانيد از حداکثر توانايي خود بهره
    بگيريد ؟ بلي خير ؟
    76-آيا تا به حال براي چند نفر سخنراني کرده ايد يا آن ها را سرگرم نموده ايد ؟ بلي خير ؟
    77-آيا پيش مي آيد که از شما سوء استفاده شود ؟ بلي خير ؟
    78-ايا وقتي غمگين هستيد کسي را پيدا مي کنيد که غم شما را از بين ببرد ؟ بلي خير ؟
    79-آيا وقتي مطلبي را به تنهايي مطالعه مي کنيد بهتر از موقعي که با ديگران درباره آن بحث مي کنيد
    مي فهميد؟ بلي خير ؟
    80-آيا به خودتان اطمينان داريد ؟ بلي خير ؟
    81-آيا به خاطر کاري که انجام مي دهيد ، دوست داريد از شما تعريف کنند؟ بلي خير ؟
    82-آيا حاضر مي شويد شانس خود را در معامله اي که عاقبت آن معلوم نيست امتحان کنيد ؟ بلي خير ؟
    83-آيا خواسته هاي شما گاه و بيگاه بايد ، بر اثر تماس با افراد موفق ، تحريک شود؟ بلي خير ؟
    84-آيا معموال از مشورت کردن دوري مي کنيد؟ بلي خير ؟

    85-آيا رعايت آداب و رسوم اجتماعي را يکي از جنبه هاي اصلي زندگي مي دانيد؟ بلي خير ؟
    86-اگر روزي با دوستان خود دورهم باشيد، اجازه مي دهيد که فرد ديگري نوع سرگرمي ها را تعيين
    کند؟ بلي خير ؟
    87-آيا در ميهماني ها يا در مجالس ، دوست داريد افراد شما را معرفي کنند؟ بلي خير ؟
    88-اگر به يک جلسه ديرتر از موقع برسيد، دوست داريد، به جاي اين که در رديف جلو بنشينيد در
    عقب سرپا بايستيد؟ بلي خير ؟
    89-آيا بيش از اتخاذ يک تصميم مهم ، دوست داريد نظر افراد زيادي را بدانيد ؟ بلي خير ؟
    90-آيا براي کسي که شما را قدرتمند احساس مي کند سعي مي کنيد خود را قدرتمند نشان دهيد؟ بلي خير
    ؟
    91-آيا گاهي آن قدر گيج مي شويد که نمي دانيد چکار مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    92-آيا اتفاق مي افتد که ، درباره مساله خاصي با فرد مسني که براي او احترام مي گذاري، مشاجره
    کنيد؟ بلي خير ؟
    93-آيا به دشواري مي توانيد خودتان تصميم بگيريد؟ بلي خير ؟
    94-آيا گاهي ابتکار تحرک دادن به جلسه اي را که خيلي بي روح است به دست مي گيريد؟ بلي خير ؟
    95-آيا سعي مي کنيد باکسي که خبرهاي دروغ درباره شما شايع مي کند، تفاهم ايجاد کنيد؟ بلي خير ؟
    96-آيا در ميهماني ها يا در مجالس ، در مالقات با اشخاص مهم ترديد مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    97-آيا تماس با هم فکران خود ، محرک خوبي براي شماست؟ بلي خير ؟
    98-ايا تماشاي تئاتر را به تماشاي رقص ترجيح مي دهيد؟ بلي خير ؟
    99-آيا ميل داريد در نظرهاي سياسي ، مذهبي و اجتماعي خود قاطع باشيد ؟ بلي خير ؟
    100-آيا ترجيح مي دهيد در لحظه هاي هيجان انگيز تنها باشيد ؟ بلي خير ؟
    101-آيا معموال ترجيح مي دهيد که با ديگران باشيد ؟ بلي خير ؟
    102-آيا وقتي شما را تعريف مي کنند بهتر کار مي کنيد ؟ بلي خير ؟
    103-آيا به دشواري با افراد ناشناس وارد صحبت مي شويد؟ بلي خير ؟
    104-آيا ، بدون علت ، از شادي به غم روي مي آوريد؟ بلي خير ؟
    105-آيا از چيزي که به خود شما تعلق دارد، بهتر مواظبت مي کنيد؟ بلي خير ؟
    106-آيا نگران بدبختي هاي خود هستيد؟ بلي خير ؟
    107-آيا معموال سعي مي کنيد که احساسات خود را مخفي نگهداريد؟ بلي خير ؟
    108-آيا مي توانيد مدت زيادي ، بدون خستگي و تشويق ، به انجام دادن کاري ادامه دهيد؟ بلي خير ؟
    109-آيا از خواندن يک کتاب همان قدر لذت مي بريد که درباره آن با ديگران بحث کنيد ؟ بلي خير ؟
    110-آيا عادت داريد با غم و اندوه به تنهايي و بدون کمک ديگران روبه رو شويد ؟ بلي خير ؟
    111-آيا در پنج سال گذشته رسما سرپرستي يک گروه را بر عهده گرفته ايد؟ )نماينده، کاپيتان، مدير(؟
    بلي خير ؟
    112-آيا دوست داريد تصميمات فوري را به تنهايي ا تخاذ کنيد؟ بلي خير ؟
    113-آيا در گردش علمي ، وقتي هيچ کس مسير را بلد نيست، اجازه مي دهيد که فرد ديگري مسووليت
    هاي گروه را بر عهده بگيرد؟ بلي خير ؟
    114-آيا وقتي از کوچه عبور مي کنيد خيال مي کنيد مردم به شما نگاه مي کنند؟ بلي خير ؟
    115-آيا اغلب بيش از حد به هيجان مي آييد ؟ بلي خير ؟
    116-آيا فردي هستيد که به انتقاد کردن از ديگران شهرت داريد ؟ بلي خير ؟
    117-آيا معموال سعي مي کنيد مسووليت هاي تازه اي بر عهده بگيريد؟ بلي خير ؟
    118-آيا در ميهماني هاي تشريفاتي سعي مي کنيد در حاشيه قرار بگيريد؟ بلي خير ؟
    119-اگر به شما بگويند که چگونه کارتان را انجام دهيد خيلي بدتان مي آيد ؟ بلي خير ؟
    120-آيا ازدواج را يک امر اساسي در خوشبختي فعلي و اينده خود مي دانيد؟ بلي خير ؟
    121-آيا دوست داريد بيشتر با دوستانتان باشيد ؟ بلي خير ؟
    122-اگر افراد دور و بر شما آدم هاي بدي باشند، بازهم خوشبين باقي مي مانيد؟ بلي خير ؟
    123-آيا انضباط موجب ناراحتي شما مي شود؟ بلي خير ؟
    124-ايا در نظر ديگران شما نسبت به جنس مخالف بي تفاوت هستيد؟ بلي خير ؟
    125-آيا اطمينان داريد بتوانيد حرفي بزنيد و بين افراد يک گروه بحث ايجاد کنيد ؟ بلي خير ؟

  • پرسشنامه روابط بین فردی
    آزمون روانشناسی,  دسته‌بندی نشده

    پرسشنامه روابط بین فردی

    پرسش نامه روابط بین فردی

     

    معرفی پرسشنامه مهارتهای ارتباطی بین فردی منجمی زاده

     

    هدف: سنجش میزان مهارت ارتباطی بین فردی در افراد مختلف

     

    روش نمره گذاری و  تفسیر

     

         این پرسش نامه دارای 19 سوال بوده و هدف آن سنجش میزان مهارت ارتباطی بین فردی در افراد مختلف است.

     

    طیف پاسخگویی آن از نوع لیکرت بوده که امتیاز مربوط به هر گزینه در جدول زیر ارائه گردیده است:

     

    برای بدست آوردن امتیاز کلی پرسشنامه، مجموع امتیازات همه سوالات را با هم جمع کنید. این امتیاز دامنه ای از 19 تا 95 را خواهد داشت. نمره های بالاتر نشان دهنده مهارت ارتباط بین فردی بالاتر در شخص پاسخ دهنده خواهند بود و برعکس. اما برای یک نتیجه دقیق‌تر، می توان از دسته بندی زیر جهت سنجش میزان مهارت ارتباط بین فردی شخص پاسخ دهنده استفاده کرد:

    • نمره زیر 45 مشکل حاد ارتباطی
    • نمره 46-65 مشکل ارتباطی
    • نمره 66-95 فرد توانمند

     

        روایی  و  پایایی:

     

    در پایان نامه منجمی زاده (1391) جهت روایی همزمان پرسشنامه محاسبه و یک همبستگی قوی بین آن با پرسشنامه توانایی برقراری ارتباط موثر بدست آمد ( 0.698r =) و در نتیجه روایی همزمان آن مورد تایید قرار گرفت. همچنین پایائی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با استفاده از روش اندازه گیری آلفای کرونباخ محاسبه شد. معمولاً دامنه ضریب اعتماد آلفای کرونباخ از صفر (0) به معنای عدم پایداری، تا مثبت یک (+1) به معنای پایائی کامل قرار می‌گیرد و هر چه مقدار بدست آمده به عدد مثبت یک نزدیکتر باشد قابلیت اعتماد پرسشنامه بیشتر می‌شود. آلفای کرونباخ برای پرسشنامه مهارت‌های ارتباطی بین فردی 0.73 بدست آمد که نشان دهنده پایایی خوب این پرسشنامه است.

     

    هر یک از گویه های زیر تا چه حدی در مورد شما وجود دارد.

    بسیار پایین

    پایین

    رضایت بخش

    خوب

    بسیار خوب

    1.     من می توانم احساساتم را دقیقا شناسائی کنم.

     

     

     

     

     

    2.     من می توانم احساس فرد دیگری را دقیقا شناسائی کنم.

     

     

     

     

     

    3.     من می توانم احساساتم را با دقت بیان کنم.

     

     

     

     

     

    4.     من ارزش خودم را می دانم و احساس خوبی نسبت به خودم دارم.

     

     

     

     

     

    5.     من محدودیتهای خود را با آرامش می پذیرم.

     

     

     

     

     

    6.     من می توانم احساسات منفی خود را شناسائی و آنها را بیان کنم.

     

     

     

     

     

    7.     من می توانم بدون اینکه دچار احساس خجالت و پوزش طلبی و معذرت خواهی شوم باز خورد مثبت را بپذیرم.

     

     

     

     

     

    8.     من می توانم پیامهای غیر کالمی دیگران را دقیقا بفهمم.

     

     

     

     

     

    9.     من می توانم دیگری را درک کنم و با احساسات او همانند سازی کنم.

     

     

     

     

     

    10. من می توانم اهداف و نیاتم را واضح بیان کنم.

     

     

     

     

     

    11. من می توانم به طور موثری با پیام هائی که دیگران ارسال می کنند ارتباط برقرار کنم.

     

     

     

     

     

    12. در شرایطی که میزان استرس زیاد است من می توانم آرام بمانم.

     

     

     

     

     

    13. من می توانم فیدبک مثبت دهم تا دیگران احساس خوبی کنند و احساس اطمینان داشته باشند.

     

     

     

     

     

    14. من می توانم در وقت مناسب باز خورد منفی بدهم.

     

     

     

     

     

    15. من می توانم احساساتم را بدون کلمات بیان کنم.

     

     

     

     

     

    16. من می توانم بقیه را آنطور که هستند بپذیرم.

     

     

     

     

     

    17. من می توانم رفتار دیگری را همان طوری که می بینم توصیف کنم بدون آنکه راجع به آن قضاوت کنم.

     

     

     

     

     

    18. من می توانم نظرات سایرین را بپذیرم گر چه شبیه نظرات من نباشند.

     

     

     

     

     

    19. من نسبت به ارزشها و نظریات جدید و تجارب، برخورد بی تعصبی دارم.

     

     

     

     

     

     

    در صورت نیاز به مشاوره تلفنی در خدمت شما خواهیم بود: 44244916
    ارتباط با ما:
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
     09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com

  • پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی
    آزمون روانشناسی,  مقالات

    پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی

    پرسشنامه صمیمیت زناشویی باگاروزی

     

    پرسشنامه صمیمیت زوجین

     

      این پرسشنامه مشتمل بر 85 سوال می باشد که توسط اولیاء و همکاران (1385) ساخته شده است و مقیاس آن طیف لیکرت است و در 9 بعد صمیمیت زناشوئی به ترتیب شامل :

    (صمیمیت عاطفی 11 گذاره) ، (صمیمیت عقلانی 8 گزاره) ، (صمیمیت بدنی 6 گزاره) ( صمیمیت اجتماعی – تفریحی 8 گزاره)،(صمیمیت ارتباطی 11 گزاره) ، (صمیمیت معنوی 9 گزاره)( صمیمیت روانشناختی9 گزاره)، (صمیمیت جنسی 8 گزاره) و ( صمیمیت کلی 15 گزاره ) می باشد.

     

    الف اطلاعات جمعیت شناختی

    لطفا” هر جمله را به دقت خوانده و توافق خود را در هر مورد با ضربدر مشخص کنید

    نام و نام خانوادگی:

     

    1-چند سال دارید؟                                          2-نسبت شما با شهید،آزاده وجانباز چیست؟

    3-چند سال است که ازدواج کرده اید؟                   4-چند فرزند دارید؟

    5-وضعیت اقتصادی خانواده شما چقدر است؟        ضعیف…..               متوسط……                  خوب……

    6-میزان تحصیلات شما چقدر است؟

    سیکل و پایین تر…     دیپلم….     فوق دیپلم….     لیسانس….     فوق لیسانس و بالاتر…..

    7-وضعیت شغلی شما چگونه است؟      شاغل….             خانه دار….

     

    ب – پرسشنامه صمیمیت زوجین

     

    ردیف

    سوالات

    همیشه

    گاهی اوقات

    به ندرت

    اصلاً

    1

    ترجیح می دهم که احساساتم را برای خود نگه دارم و آن را برای همسرم بازگو نکنم.

     

     

     

     

    2

    می توانم احساسات منفی ام را مثل (غمگینی، ترس، خشم، بی حوصلگی و … ) با همسرم در میان بگذارم.

     

     

     

     

    3

    به راحتی احساسات مثبتم را مثل (هیجان،شادی و رضایت) با همسرم در میان می گذارم .

     

     

     

     

    4

    من به احساساتم همسرم توجه می کنم.

     

     

     

     

    5

    احساساتم را به همسرم منتقل می کنم .

     

     

     

     

    6

    برای من مهم است که هرگاه احساساتم را با همسرم در میان می گذارم ، او به من گوش داده و مرا درک کند.

     

     

     

     

    7

    من و همسرم روزهای خاص زندگیمان را ( تولد،سالگرد ازدواج و … ) به خاطر می سپاریم. 

     

     

     

     

    8

    برای من مشکل است که به همسرم بگویم دوستش دارم .

     

     

     

     

    9

    در روابط ما ، عشق و محبت زیادی وجود دارد .

     

     

     

     

    10

    بچه ها تنها حلقه اتصال من و همسرم هستند .

     

     

     

     

    11

    هرگاه از همسرم دور شوم ، احساس ناراحتی شدیدی می کنم یا به شدت دلم برایش تنگ می شود.

     

     

     

     

    12

    اگر عقیده هرکدام از ما بهتر باشد ، آن را به راحتی می پذیرم .

     

     

     

     

    13

    وقتی راجع به یک موضوع عقاید متفاوتی داریم سعی می کنیم به یک عقیده مشترک بهتری برسیم.

     

     

     

     

    14

    نظر و عقیده خود را درمورد زندگی با همسرم در میان می گذارم.

     

     

     

     

    15

    سعی می کنیم باورهایمان را با همدیگر در میان بگذاریم .

     

     

     

     

    16

    هرکدام از ما حق دارد متفاوت از دیگری فکر کند.

     

     

     

     

    17

    مشکلات زندگی با همفکری من و همسرم حل می شود.

     

     

     

     

    18

    مشکلاتی که در طول روز اتفاق می افتد را به راحتی با همدیگر در میان می گذاریم.

     

     

     

     

    19

    تفاوت هایی که در باورهای همدیگر وجود دارد را می پذیرم .

     

     

     

     

    20

    علاقمند به بغل کردن و در آغوش گرفتن همسرم هستم.

     

     

     

     

    21

    قادر به نزدیکی و تماس بدنی با همسرم هستم.

     

     

     

     

    22

    نزدیک شدن به همسرم برای من سخت است .

     

     

     

     

    23

    نزدیک شدن به همسرم باعث ترس من می شود.

     

     

     

     

    24

    من ترجیح می دهم که همسرم وجود فاصله ای بین ما را همیشه رعایت کند.

     

     

     

     

    25

    همسرم به راحتی مرا مورد نوازش خود قرار می دهد.

     

     

     

     

    26

    در مراسم اجتماعی و خانوادگی با همسرم شرکت می کنم.

     

     

     

     

    27

    علائق تفریحی و اجتماعی مشترکی داریم.

     

     

     

     

    28

    همسرم مایل نیست در مراسم خانوادگی شرکت کند.

     

     

     

     

    29

    ترجیح می دهم اوقات فراغتم را با همسرم سپری کنم.

     

     

     

     

    30

    سعی می کنم درباره سرگرمی های مشترک یا جداگانه با همسرم توافق داشته باشم.

     

     

     

     

    31

    واقعاً به گذران وقت با همسرم علاقه زیادی دارم.

     

     

     

     

    32

    به سختی باید همسرم را راضی کنم که با من بیرون از منزل بیاید .

     

     

     

     

    33

    من و همسرم در چگونگی گذران اوقات فراغت توافق نداریم.

     

     

     

     

    34

    همسرم به خوبی به حرف هایم گوش می کند .

     

     

     

     

    35

    برایم دشوار است که باب گفتگو را با همسرم بازکنم.

     

     

     

     

    36

    من و همسرم زمان هایی را برای صحبت کردن با هم اختصاص می دهیم.

     

     

     

     

    37

    من و همسرم به دلیل مشغله کاری فرصت کافی برای حرف زدن با همدیگر نداریم.

     

     

     

     

    38

    همسرم به حرف های من خیلی خوب گوش می دهد.

     

     

     

     

    39

    در هر مورد بدون اطلاع همسرم تصمیم گیری می کنم.

     

     

     

     

    40

    همسرم بسیاری از مسائل را با من در میان می گذارد.

     

     

     

     

    41

    از میزان صحبت کردن با همسرم در طول شبانه روز راضی هستم.

     

     

     

     

    42

    وقتی از همسرم ناراحت می شوم ، با او به مذاکره و گفتگو می پردازم.

     

     

     

     

    43

    گفتگو در مورد مسائل مختلف اغلب به مشاجره ختم می شود.

     

     

     

     

    44

    از پرده پوشی ها و پنهان کاری ها اجتناب می کنم.

     

     

     

     

    45

    با وجود اختلاف نظر هرکدام از ما مجاز هستیم باورهای مذهبی خود را داشته باشیم.

     

     

     

     

    46

    وقتی همسرم اصول اخلاقی و مذهبی را رعایت نمی کند عذاب می کشم.

     

     

     

     

    47

    به راحتی افکار ، باورها و تجارب معنوی خود را با همسرم در میان می گذارم .

     

     

     

     

    48

    من و همسرم از لحاظ تجارب مذهبی و ارزشهای اخلاقی به همدیگر شبیه هستیم .

     

     

     

     

    49

    پایبندی به اصول اخلاقی و ارزشی همدیگر اساسی ترین رکن زندگی ماست .

     

     

     

     

    50

    من و همسرم به عقاید مذهبی همدیگر احترام می گذاریم.

     

     

     

     

    51

    ما بر سر مسائل مذهبی با هم بحث و دعوا می کنیم .

     

     

     

     

    52

    عقاید مذهبی همسرم با من متفاوت است.

     

     

     

     

    53

    ارزشهای مذهبی موجب افزایش صمیمیت بیشتر ما شده است .

     

     

     

     

    54

    هیچ گاه نمی توانم با همسرم ارتباط روحی نزدیکی برقرار کنم.

     

     

     

     

    55

    همسرم همیشه به نیازهای روحی من توجه می کند.

     

     

     

     

    56

    من و همسرم می توانیم نیازهای روحی همدیگر را درک کنیم .

     

     

     

     

    57

    من و همسرم نیازهای روحی همدیگر را ارضا می کنیم.

     

     

     

     

    58

    برایم خیلی سخت است که خود را فردی متفاوت و متمایز از همسرم ببینم.

     

     

     

     

    59

    احساس می کنم از نظر روحی از همسرم بسیار فاصله دارم.

     

     

     

     

    60

    بعد از بروز اختلاف با همسرم سعی می کنم بیشتر از او فاصله بگیرم.

     

     

     

     

    61

    ویژگی شخصیتی من و همسرم مانع از نزدیکی ما به همدیگر می شود.

     

     

     

     

    62

    همسرم به نیازهای روحی من توجه نمی کند.

     

     

     

     

    63

    اگر مشکلی در رابطه جنسی داشته باشم با گفتگو با همدیگر آن را رفع می کنیم.

     

     

     

     

    64

    برای بهبود ارتباط جنسی با همدیگر همکاری می کنیم.

     

     

     

     

    65

    خواسته های جنسی خود را راحت مطرح می کنیم.

     

     

     

     

    66

    در زمینه تعداد دفعات رابطه جنسی توافق داریم.

     

     

     

     

    67

    در حین رابطه جنسی با همدیگر عمیق ترین آرامش و لذت را تجربه می کنیم.

     

     

     

     

    68

    اطمینان دارم که همسرم اسرار جنسی ما را با کسی در میان نمی گذارد.

     

     

     

     

    69

    براحتی خواسته ها و نیازهای جنسی ام را با همسرم در میان می گذارم .

     

     

     

     

    70

    اطمینان دارم که همسرم رابطه جنسی با من را برداشتن رابطه جنسی با دیگران ترجیح می دهد.

     

     

     

     

    71

    بسیار سعی کرده ام به همسرم نزدیک شوم اما همیشه احساس می کنم دیواری بین من و او وجود دارد.

     

     

     

     

    72

    می ترسم به همسرم نزدیک شوم و اواز این نزدیکی سوء استفاده کند.

     

     

     

     

    73

    قاعده دوری و دوستی را در تداوم رابطه با همسرم اساسی ضرورت می دانم.

     

     

     

     

    74

    احساس می کنم وجود من و همسرم مانند دو قطب منفی آهن ربا همدیگر را دفع می کند.

     

     

     

     

    75

    حرف مشترکی بین من و همسرم باقی نمانده است .

     

     

     

     

    76

    حتی برای خرید لوازم شخصی نیز ترجیح می دهم با همسرم به خرید روم.

     

     

     

     

    77

    همسرم نزدیکترین فرد در زندگی من است.

     

     

     

     

    78

    هیچ کس نزدیکتر از من به همسرم نیست ( حتی خانواده ، فرزند یا صمیمی ترین دوستش)

     

     

     

     

    79

    مطمئنم که اولین فردی هستم که اسرار همسرم را می شنوم .

     

     

     

     

    80

    ما دلمان می خواهد اوقات خود را با هم بگذرانیم.

     

     

     

     

    81

    همسرم نشان می دهد که مرا دوست دارد.

     

     

     

     

    82

    ما با همدیگر روراست و صادق هستیم.

     

     

     

     

    83

    فکر می کنم همسرم بهترین کسی است که مرا می فهمد .

     

     

     

     

    84

    در کنار همدیگر احساس آرامش می کنیم .

     

     

     

     

    85

    من و همسرم چیزی را از همدیگر پنهان نمی کنیم.

     

     

     

     

    روش نمره گذاری

        نمره فرد از طریق جمع نمرات گزینه ها بدست می آید. سوال های 1 ، 8 ، 10 ، 22، 23، 24، 28، 32، 33، 35، 37، 39، 43، 46، 47، 51، 52، 54، 59، 60، 61، 62، 71، 72، 73، 74، 75 معکوس نمره می گیرند و سایر گزینه ها مستقیم نمره گذاری می شوند. حداقل نمره 85 و حداکثر 340   می باشد. هرچه نمره بیشتری کسب کند نشانگر صمیمیت زناشویی بیشتر اوست.

     

    پایایی و روایی آزمون

        به منظور تعیین روایی محتوایی از نظر 5 تن از متخصصان مشاوره دانشکده روانشناسی دانشگاه اصفهان استفاده شده است و برای تعیین روایی سوالات از روش همبستگی هر سوال با نمره کل آزمون استفاده شده است.

     سوال هایی که ضریب همبستگی آنها با نمره کل معنادار نبوده و نیز سوالاتی که در سطح 5٪ معنادار بودند حذف گردیده و 85 سوال که در سطح حداقل 1٪ با نمره کل همبستگی داشته اند ، انتخاب شده اند.

     به منظور بررسی همزمان پرسشنامه صمیمت زناشویی از مقیاس صمیمیت تامپسون و واکر استفاده گردیده است. نتایج نشان داده شده که همبستگی بین آزمون صمیمیت زناشوئی و مقیاس تامپسون و واکر برابر 92/0 بوده است که در سطح 1٪ معنادار است.  ( 01/0 › p ، 92/0 = r ) برای تعیین پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است که آلفای کرونباخ کل آزمون 58/98 محاسبه شده است ( رضایی و همکاران، 1389).

    در صورت نیاز به مشاوره تلفنی در خدمت شما خواهیم بود: 44244916
    ارتباط با ما:
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
     09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com

  • طرحواره درمانی برای چه کسانی مناسب است؟
    مقالات

    طرحواره درمانی برای چه کسانی مناسب است؟

    طرحواره درمانی برای چه کسانی مناسب است؟

    هرچند ST در ابتدا برای درمان اختلال شخصیت مرزی ابداع شد، در حال حاضر از این روش برای درمان گسترهی وسیعتری از تظاهرات بالینی نیز استفاده میشود؛ البته شواهد مربوط به کارآمدی طرحواره درمانی برای رفع مشکلات دیگری به جز اختلال شخصیت مرزی هنوز ناکافی و نوپا است. مراحل درمان بسته به اختلالهای شخصیتی مختلف، از قبیل اختلال شخصیت خودشیفته و اختلال شخصیت ضداجتماعی تغییر داده میشود. طرحواره درمانی (ST) برای تمام بیمارانی که حداقل بعضی مشکلات فعلیشان ریشه در دوران کودکی دارد و همچنین بیمارانی که با مشکل برگشت الگوهای منفی زندگی و تاثیر گذاشتن این الگوها بر موقعیتهای فعلی روبر هستند، مفید است. طرحواره درمانی چارچوب مفیدی برای تمامی بیماران، از جمله بیماران مبتلا به روانپریشی و ناتوانیهای یادگیری است، البته این روش گاهی اوقات باید تغییر داده شود تا با شرایط سازگار شود. به یاد داشته باشید که طرحواره‌ها همانطور که گفته شد باورهای راسخی هستند که از دوران کودکی وتحت تاثیر ارتباط شما با والدین و سبک‌های تربیتی آنان ایجاد شده‌اند، پس انتظار نداشته باشید که خیلی زود این باورها و افکار از بین بروند. طرحواره درمانی می تواند برای بیشتر بیماری‌های روانی و مشکلات رفتاری متوسط تا شدید مورد استفاده قرار بگیرد. در درمان آنها جدی باشید چون در غیر این صورت شما نیز این طرحواره های ناسازگار را به فرزندانتان به ارث خواهید داد.

    اگر شما هر کدام از علائم را در خود میبینید و یا به دنبال شناخت طرحواره های خود هستید ما در کلینیک روانشناسی ندای ارامش روان در خدمت شما عزیزان هستیم.

    کلینیک روانشناسی ندای آرامش روان بزرگترین مرکز مشاوره در غرب تهران با بیش از 200 مشاوره حرفه ای در فلکه دوم صادقیه واقع شده است

    جهت دریافت نوبت و راهنمایی با شماره های زیر در ارتباط باشید:

    02144244916

    02144297251

  • سبک های مقابله ای طرحواره ها
    دسته‌بندی نشده,  مقالات

    سبک های مقابله ای طرحواره ها

    سبک های مقابله ای طرحواره ها

    سه شیوه برای پاسخ به طرحواره وجود دارد . یانگ آنها را واکنش های مقابله ای نامید . زمانی که این سبک های مقابله ای طرحواره ها مکرراً مورد استفاده قرار گیرند . به سبک های مقابله ای شخصی فراگیر بدل می شوند . مقابله با طرحواره ، به چگوگی کنار آمدن فرد با طرحواره های خود اشاره دارد . بر این اساس ، این مقابله را نمی توان با رفتار حیوان در جنگ ، گریز یا میخکوبی مقایسه کرد .چرا که اینها توصیف گر رفتار در برابر دشمن بیرونی هستند .

    اما طرحواره یک ( دشمن درونی ) است . سبک های مقابله ای طرحواره ها مطابق با مفهوم یکپارچه ذهنیت های مقابله ای است . به طور خلاصه تسلیم در برابر یک طرحواره ، به معنای رنج بردن دائمی از آن است . در حالی که جبران ، رفتاری متضاد با طرحواره اصلی را نشان می دهد .

    سبک های مقابله ای طرحواره ها شامل :

    ۱- تسلیم :

    فرد خود را به طرحواره می بازد.

     

    رفتار : این امر در الگوی رفتاری تکرار شونده از دوران کودکی مشاهده می گردد . در آن شخص به دنبال اشخاص و موقعیت هایی می رود که با شرایط و افرادی که موجب تشکیل طرحواره شده اند. مشابه است .

    افکار : اطلاعات به صورت گزینشی پردازش می شوند . ( فقط چیزهایی را می بیند که طرحواره تایید می کند . نه آنچه که با آن مغایرت دارد .)

    احساسات : درد هیجانی طرحواره به طور مستقیم احساس می شود .

    ۲- اجتناب :

    فرد از فعالیت هایی که محرک طرحواره و واکنش های هیجانی هستند ، اجتناب می کند . در نتیجه طرحواره فعال نمی شود . هیچ راهی برای دسترسی به طرحواره و به منظور تغییر آن یا تجدید نظر در آن وجود ندارد .

     

    رفتار : شامل اجتناب به هر دو صورت منفعل و فعال از تمامی موقعیت هایی است که می تواند طرحواره را تحریک کند .

    افکار : می توان این حالت را در انکار رویداد ها یا خاطرات آسیب زا مشاهده کرد . همچنین شامل دفاع های روان شناختی است . مانند تجزیه ( بی تفاوتی هیجانی ) نیز می شود .

    احساسات : این حالت شامل بی اهمیت نشان دادن احساسات یا فرار به سمت حالت بی حسی است .

    ۳- جبران :

    فرد در جهت مخالف طرحواره رفتار می کند . این کار منجر به دست کم گرفتن قدرت و نفوذ طرحواره می شود . این سبک در رفتارهایی دیده می شود که به شکلی جسورانه مستقل . اما با روکشی شکننده همراه است .

     

    رفتار : ممکن است توسط رفتار اغراق آمیزی مشخص شود . که بر خلاف طرحواره است .

    افکار : در تقابل با محتوی طرحواره و با احساسات متضاد با آن همراه است . فرد وجود طرحواره را انکار می کند .

    احساسات : فرد در مورد احساسات پیوند خورده به طرحواره احساس ناخوشایندی دارد . در صورتی که در جبران افراطی شکست بخورد . ممکن است احساساتش بر گردند.

جهت تماس با کلینیک کلیک کنید