• دسته‌بندی نشده,  مقالات

    شالوده زیستی پرخاشگری در آدمیان


    یکی از عوامل تأثیر گذار بر پرخاگری مردان میزان هورمون تستسترون است، تتسترون هورمونی مردانه است که بسیاری از خصوصیات نرینه را تعیین می کند و در میمون ها با پرخاشگری ارتباط دارد.
    پژوهش های اخیر حاکی از ان است که در ادمیان زیاد بودن تستسترون با پرخاشگری بیشتر همراه است، در بررسی بسیار گسترده ای 4400 سرباز بازگشته از جنگ به آزمون های روانی مختلفی پاسخ دادند برخی از انها پرخاشگری را می سنجیدند، برای سنجش تستسترون از این افراد خون گرفته شد کسانی که میزان تستسترون در انها زیاد بود تا حدی سابقه پرخاشگری نیز داشتند.(دایز و موریس،1990/هیلگارد)
    این یافته ها شواهدی است حای از اینکه پرخاشگری در ادمیان اساس زیستی دارد و می توان آن را در زمره سایق ها قرار داد، در یک تحقیقی که در مورد 26 ملوان که به دلایل پرخاشگرانه گوناگون بازداشت شده بودند به عمل آمد مشخص شد که در خون پرخاشگرها مقدار بیشتری از ماده نوراپی نفرین که باعث حالت های هیجانی می شود وجود دارد و افراد دارای پرخاشگری کمتر، دارای سطح بالاتری از ماده سروتونین(ماده آرامبخش و مسکن) هستند
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    کروموزم های جنسی و پرخاشگری

    در زمان حاضر ، بعضی پژوهشگران برای اینکه ثابت کنند پرخاشگری پایه و اساس زیستی(بیولوژیک) دارد به کوروموزم ها توجه می کنند، گاه یک یا چند کروموزم به الگوی طبیعی کوروموزم ها اضافه می شود و به صورت (xyy) یا (xxy) در می اید و د نتیجه موجودی پا به عرصه وجود می گذارد که واجد امادگی بیشتری برای پرخاشگری و بزهکاری است. با تحقیقات انجام گرفته مشخص شده است مردانی که دارای یک یا چد کوروموزم y و x اضافی هستند، بسیار پرخاشگرتر و در میان مرتکبان جنایت های خشن درصد بالاتری را تشکیل می دهند، در سال (1996) که متهم به کشتن هفت پرستار در شیکاگو شده بود دارای الگوی کوروموزم (xyy) بود
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    پرخاشگری و جنسیت

    طبق یکی از فکرهای قالبی پسرها و مردها پرخاشگرتر از دخترها و زنها هستند ، تحقیقات هم به طور کلی این دیدگاه را تأیید می کند، پسرها در کودکی بیشتر احتمال دارد بازی های پر زدوخورد انجام دهند و بیشتر احتمال دارد دعواهایی کنند که در انها پرخاشگری فیزیکی رخ دهد، نوجوان مذکر بیشتر احتمال دارد عضو دسته های خیابانی شوند و اعمال خشن انجام دهند، احتمال پسر بودن کودان و نوجوانان که اختلال سلوک دارند (یعنی رفتارهای تهاجمی و ازار دهنده دارند که حقوق اساسی دیگران را نقض می کنند) سه برابر دختر بودن انهاست.(کوهن و دیگران،1993) بزرگسالان مذکر بیشتر از بزرگسالان مؤنث متخاصم هستند و بیشتر مرتکب قتل و تجاوز می شوند
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    نظریه ناکامی پرخاشگری


    پرخاشگری آیا پرخاشگری پاسخی به ناکامی است؟ به باور جان دالرد و همکارانش ، همیشه نتیجه و پیامد پرخاشگری است و ناکامی همیشه منجر به پرخاشگری می شود، هیچ یک نمی تواند بدون دیگری رخ دهد، هر چیزی که مانع رسیدن به هدف شود ناکامی را سبب می شود.(مایرز، 1988)
    در نظریه ناکامی – پرخاشگری به جای تأکید روی گرایش انواع ادمها به پرخاشگری به انواع وضعیت ها یا تجربه هایی که ممکن است پرخاشگری را در هر فردی رشد دهد تأکید می شود، خواستگاه ناکامی ممکن است ممکن است در ساختار شخصیت فرد یا در محیط خارجی وی باشد، شدت ناکامی متغییر است، شدت تمایل درونی به پرخاشگری نیز متغیر است.(ستوده، 1381)
    روانکاوان نیز نظریه ناکامی- پرخاشگری را می پذیرند و ناکامی را یک عامل مهم پیدایی پرخاشگری می دانند.
    بوکوویتز(1989) نشان می دهد که ناکامی حتی زمانی که غیره منتظره و شدید باشد همیشه منجر به پرخاشگری نمی شود احساسی که به ما دست می دهد در بروز پرخاشگری مهم است. یکی از مطالعات گروه ییل بدین شکل بود که از آزمودنی خواسته شد که خودشان را در16 موقعیت ناکامی و سرخوردگی تصور نمایند و آنگاه از انها پرسیده شد چه احساسی در این حالت دارند.
    به عنوان مثال در یک وضعیت ، افراد تحت ازمایش تصور کردند که در انتظار اتوبوس هستند و راننده اتوبوس در ایستگاه از کنار آنها گذشت، بنابراین افرادی که در انتظار سوار شدن بودند ناکام ماندند. ازمایش شوندگان ، در این رابطه گزارش دادند که در این شرایط و 15 شرایط دیگر انها احساس عصبانیت داشتند، این ازمایش فرضیه ناکامی – پرخاشگری را اثبات می کند.(ستوده، 1381
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    نظریه یادگیری اجتماعی

    نظریه یادگیری اجتماعی بر این حقیقت تأکید دارد که رفتار پرخاشگرانه مانند دیگر رفتارهای اجتماعی آموخته می شود، روانشناسان اجتماعی پافشاری می کنند که پرخاشگری یک رفتار اجتماعی است که در نتیجه پاداش و تنبیه و نیز از طریق تقلید از الگو ها اموخته می شود.
    به همین دلیل از لحاظ اجتماعی پرخاشگری نه تنها قابل آموزش است، بلکه قابل کنترل و پیشگیری است و در تأیید این عقیده دلایل بسیاری اورده شده است.
    الف)- دشمنی حیوانات بایگدیگر فطری نیست بلکه اموختنی است.
    ب )- وجود y)) اضافی دلیل بر ذاتی بودن پرخاشگری نیست، بلکه افرادی که دارای این الگوی کوروموزمی هستند، دارای اندامی درشت ، قوی و بلند بوده و همین امر از نظر اجتماعی سبب گزینش انان به کارهای خشن می شود، مدت ها بود که تصور می شد که کروموزم y اضافی ، مردان را به طرف ابر مرد بودن و بسیار پرخاشگر بودن سوق می دهد.
    مطالعات دقیق با زندانیان دارای الگوی کوروموزمی xyy مشخص کرد که اغلب انها در جنایاتی غیره خشونت بار مثل سرقت اتومبیل، دزدی، و گزارش های نادرست به پلیس دستگیر شدند و تنها تعداد کمی مرتکب جنایت خشونت امیز شده بودند.(اون، 1972) ممکن است مردان دارای الگوی کوروموزمی xyy نه به علت بالا بودن پرخاشگری بلکه به علت کم هوشی بیشتر زندانی شده باشند.(ویت کین ، 1976)
    ج )- تحریک الکتریکی هیپوتالاموس حیوان وقتی باعث رفتار پرخاشگرانه می شود که در برابر حیوان ضعیفتر از خود قرار گیرد، اگر در برابر حیوان قویتر از خود قرار گیرد واکنش او فرار و ترس است. شناخت دراین میان نیز مؤثر است ممکن است فردی که با کلمه توهین امیزی عصبانی می شود، فرد دیگری نشود.اگر ذاتی بود باید هر دو عصبانی می شدند.
    د )- تحقیقات برکوویتز (1986) نشان می دهد که مشاهده ابزار الات پرخاشگری در شخص مشاهده کننده حالت پرخاشگرانه را برمی انگیزد، او عقیده دارد که وجود محرک های خشونت و پرخاشگری ارتباط مستقیمی با ارتکاب خشونت دارد، هر چه میزان حضور این محرک ها برای فرد بیشتر وجود داشته باشد، میزان خشونت و مبارزه جویی او نیز بیشتر خواهد شد.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    پرخاشگری چگونه یاد گرفته می شود

    تجربه شخصی و مشاهده دیگران به ما یاد داده است که پرخاشگری اغلب بی نتیجه نیست ، مطالعات نشان می دهد که حیوانات را می توان به کمک یک سری درگیری ها از موجوداتی مطیع و سر به راه به جنگنده هایی افسار گسیخته تبدیل کرد.(پیترسون و همکاران، 1967)
    البرت بندورا (1961) پیشرو نظریه یادگیری اجتماعی عقیده دارد که پرخاشگری نه تنها از طریق تجربه ، بلکه با مشاهده رفتار دیگران نیز مانند بسیاری از رفتار های اجتماعی دیگر اموخته می شود.
    البرت بندورا دو گروه کودک را انتخاب کرد و هر گروه در معرض تماشای یکی از دو فیلم قرار داده در یکی از این فیلم ها ، الگو فرد بزرگسالی بود که عروسکی (عروسک باد شده) را به شیوه خشونت بار مورد ضرب و شتم قرار می داد، در فیلم دیگر الگو به روشی غیره خشونت بار و ارام و کاملا ساکت با عروسک بازی می کرد،بعد از نمایش فیلم به کودکان هر دو گروه اجازه داده شد که ازادانه در اتاقی که پر از اسباب بازی ها از جمله عروسکی که مورد استفاده الگو بوده ، بازی می کنند. مشاهده رفتار انان نشان داد که کودکانی که رفتار پرخاشگرانه و خشونت امیز مدل را دیده بودند بیشتر از گروهی که چنین رفتاری را ندیده بودند تمایل به انجام رفتار پرخاشگرانه و خشونت امیز با عروسک را داشتند
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    نقش رسانه های گروهی و فیلم های تلویزیونی در اموزش پرخاشگری

    رسانه های گروهی در شکل دهی و اموزش رفتارهای گوناگون نقش مهمی بر عهده دارند ، براساس مجله اخبار امریکا و گزارش های جهان ، کودکان امریکایی روزانه یازده ساعت با ویديو و تلویزیون سرو کار دارند.، کودکان امریکایی در دوره ابتدايی 5000 هزار ساعت در پایان دوره دبیرستان 19000 هزار ساعت به تلویزیون نگاه می کنند و این ارقام شگفت اور نشانگر زمانی بیشتر از مدت زمانی است که انها در کلاس درس حضور پیدا می کنند. براساس تحیقات پراپل(1981) یک کودک امریکایی بین 5 تا15 سال به طور متوسط بیشتر از 13400 صحنه خشونت بار و خرابکارانه را از تلویزیون نگاه می کنند.(ستوده، 1381)
    رسانه های گروهی هر روز بیش از پیش فیلم های خشن و وحشیانه را به نمایش در می اورند و کتاب و نوارهایی از این مقوله را منتشر می سازند.یافته های پژوهشی نشان می دهد که فیلم های تلویزیونی و ویدیویی از عوامل بسیار مؤثر کجروی ها و بزهکاری های جوانان هستند.
    البته نقش رسانه های گروهی را در کم کردن پرخاشگری نمی توان نادیده گرفت.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    ایا پرخاشگری همواره زیان اور است یا فایده هایی هم دارد؟

    بر خلاف انچه در بادی امر به نظر می رسد، پرخاشگری همیشه ناپسند و زیان اور نیست ، بلکه اگر از حد اعتدال خارج نشود و هدف ان تسلط بر مشکلات زندگی و ترقی و تعالی و اسایش ادمی باشد نه تنها سودمند است بلکه ضرورت نیز دارد . البته اشکال بزرگی که در اینجا وجود دار د این است که نمی توان میان پرخاشگری های ناپسند و زیان اور و انهایی که برای زندگی ضرورت دارند و سودمند است حدی معین و خط فاصلی کشید.
    براساس مطالعه انجام شده در برخی از میمون ها متوجه شده اند که پرخاشگری در گروهی از انها نقش مهمی در تغذیه، تولید مثل و شیوه تسلط ایفا می کنند، و پرخاشگرترین و قویترین مذکر گروه از طریق ابراز پرخاشگری،مقام مسلط را به خود اختصاص می دهد(ارونسون، 1992)

    به نظر می رسد وضع و حال رفتار ادمی نیز به همین گونه است کوششهای بچه میمون و کودک انسان که از روی کنجکاوی و کسب استقلال صورت می گیرد ، گاه با پرخاشگری همراه است.
    جین گودال جانور شناس انگلیسی در جنگلهای تانگانیکا مشاهده کرد که یک شمپازده نر بزرگ با غرور تمام از سر لاشه جانوری که به تازگی کشته بود کنار رفت تا ماده ای که بچه کوچکی نیز به همراه داشت از ان بخورد ، هیچ یک از نر هایی که ناظرصحنه بودند، با تمام عجز و ناله ای که کردند اجازه خوردن ان را نیافتند
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    کنترل پرخاشگری

    روانشناسی فروید ، کلیه اعمال ادمی را با دو غریزه مرگ و زندگی تحلیل میکند و می گوید غریزه مرگ باید به شکلی تخلیه شود یا به بیرون به صورت پرخاشگری و دگر کنشی و یا به درون به صورت اعمال خود تخریبی و خود کشی.به همین دلیل است که نمی توان پرخاشگری را به کلی ریشه کن کرد ، حداکثر کاری که میتوان کرد(پالایش) ان است، یعنی هدایت کارمایه این انرژی در جهتی که مورد قبول اجتماع و به سود ان باشد، مثل مسابقات ورزشی ، فعالیت های سیاسی و رقابت های سالم. به تعبیر فروید برای پالایش روانی و کنترل پرخاشگری راه حل هایی وجود دارد.(معینی، 1379)
    الف) صرف نیرو در فعالیت های بدنی از قبیل بازی های ورزشی ، جست و خیز
    ب ) اشتغال به پرخاشگری خیالی و غیره مخرب
    ج ) اعمال پرخاشگرانه مستقیم ، حمله به ناکام کننده، ناراحت کردن او و ناسزا گفتن
    د ) دوری جستن از موقعیت های پرخاشگری
    ح ) برای رهایی از تنش های روانی ، بزرگسالان باید فرصت هایی بدست اورند تا مانند کودکان رفتار کنند (بازگشت به زمان کودکی).(معینی، 1379)
    بسیاری از پژوهش های انجام شده بیانگر آن است که نوجوانان و جوانانی که پرخاشگر هستند در دوره کودکی از طرف والدین خود مورد پرخاشگری زیادی قرار گرفته اند

    تعریف و بیان موضوع به طور کلی، روان شناسان در مورد تعریف پرخاشگری با هم توافق ندارند. موضوع اصلی آن ها این است که آیا پرخاشگری را باید بر اساس پی آمدهای قابل مشاهده تعریف کرد، یا بر اساس اهداف کسی که پرخاشگری را از خود بروز می دهد(اکبری، 1385: 189).

    روان شناسان اجتماعی نیز اگر چه پرخاشگری را به صورت «آسیب رسانی عمدی»تعریف می کنند، ‌اما آن ها می دانند تعیین این که آیا عملی که باعث آسیب وارد شدن به دیگری شده است از روی قصد و عمل بوده یا نه، کاری بسیار دشوار است(بارون و همکاران، ‌1388: 619).

    به هر حال، ‌در لغت نامه فارسی، پرخاشگری به معنای «ستیزه جویی» آمده است. اتکینسون معتقد است که: «پرخاشگری رفتاری است که قصد آن، ‌صدمه زدن جسمانی و زبانی به فرد دیگر و نابود کردن دارایی اوست».

    باندورا نیز پرخاشگری را رفتاری می دانست که از نظر اجتماعی مخرب و صدمه زننده است و ارونسون در این خصو می گوید: پرخاشگری از ویژگی های فطری و غریزی است و انسان، ‌حیوانی پرخاشگر و ستیزه جو می باشد» (شکاری، ‌1383: 90). اما بهترین و جامع ترین تعریفی که از پرخاشگری ارائه شده، تعریف براون(BROWN) است. از نظر او «هر عمل و رفتاری که به طور مستقیم در جهت هدفی و به منظور آزار و اذیّت رساندن به دیگران که مایل نیستند مورد آزار و اذیت قرار گیرند اعمال شود» پرخاشگری نامیده می شود (صادقی و مشکبید حقیقی، 1385 :31).

    پرخاشگری به منزله مفهومی کلی تر از تهاجم(INCURSION) به ندرت موضوع بررسی های جامع در روان شناسی یا در بخشی از آن یعنی روان تحلیل گری واقع شده و به طور کلی به نحو چشمگیری جای آن در فهرست مجموعه های مربوط به تحول کودک خالی است.

    کمیابی بررسی های مربوط به این موضوع، چند دلیل دارد. عمده ترین دلیل آن بی تردید مربوط به این امر است که تحول پرخاشگری یا کینه، مانند تحول لیبیدو یا عشق نیست و برخلاف آن چه بر مبنای الفاظ به ذهن متبادر می شود، در این زوج های متضاد، ‌مفاهیم قرینه یکدیگر نیستند. چرا که در واقع آن چه در جریان تحول تغییر می کند و متحول می شود، ‌پرخاشگری به خودی خود نیست؛ بلکه مهار کردن و ظرفیت هدایت آن به راه های اجتماعی قابل قبول است. به عبارت دیگر، چیزی که تغییر شکل می دهد، «من» است.

    دلیل دیگر نیز مربوط به تردیدهایی است که در سطح نظری بین روان تحلیلگران، ‌روان شناسان و رفتار گرایان وجود دارد (دادستان، 1386 :68). در مجموع می توان گفت پرخاشگری یک نوع مکانیسم روانی است که در آن، ‌فرد به طور ناخودآگاه فشارهای ناشی از محرومیت ها و ناکامی های خود را به صورت واکنش هایی چون: حمله، ‌تجاوز، رفتار کینه توزانه و پرخاشگرانه نشان می دهد و تنها در صورتی که این رفتارها تحت کنترل قرار گیرند، حرکت رشد، ‌طبیعی و مطلوب خواهد شد(اکبری، 1385: 191-189).

    البته باید به این واقعیت اعتراف کرد که پرخاشگری بخش مشترکی از زندگی اجتماعی است، زیرا کم تر کسی را می توان یافت که با بیان های تند و انتقادهای شدید به دیگران آزار نرسانده باشد یا در هنگام خشم، رفتار خشن انجام نداده باشد. هم چنین ممکن است فردی برای تلافی از دشمن منتظر فرصت مناسبی باشد تا کینه خود را خالی کند.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    نظریه دانشمندان مربوط به پرخاشگری

    دانشمندان در خصوص پرخاشگری نظرات مختلفی را ارایه کرده اند. به عنوان مثال گفته اند

    الف- پرخاشگری یک رفتار غریزی است

    کهن ترین و شاید شناخته شده ترین تبیین در مورد پرخاشگری انسان، نظریه غریزه است که بیان می کند انسان به گونه ای نامشخص برای رفتار پرخاشگرانه برنامه ریزی می کند.

    مشهورترین صاحب نظران این دیدگاه زیگموند فروید است. به باور فروید، پرخاشگری عمدتاً ناشی از سرکوب غرایز است که به سوی خود و آزار به خود متوجه شده و سپس به آزار دیگران می پردازد(احمدی، 1382: 135و 136). او معتقد بود که ریشه های پرخاشگری را باید در آرزوی مرگ یا غریزه مرگ جست و جو کرد که بر همه اشخاص حاکم است(صادقی و مشکبید حقیقی، 1385 :29).

    کنراد لورنز (KONRALD LORENZ-1966) نیز معتقد است که پرخاشگری اساساً ‌از یک غریزه جنگیدن ذاتی ناشی می شود که تضمین می کند تا قوی ترین نرها جفت گیری کرده و ژن های خود را به نسل بعدی منتقل کنند(بارون و همکاران، 1388 :621). برخی از روان کاوان نیز عقیده دارند پرخاشگری غریزی است و به عنوان تلاشی برای رسیدن به تخلیه هیجانی و رهایی از تمایل های پرخاشگرایانه متراکم شده به وجود می آید.

    ب- پرخاشگری یک رفتار اجتماعی است که یاد گرفته می شود

    نظریه یادگیری اجتماعی بر اهمیت یادگیری رفتار پرخاشگرانه از الگوها تأکید دارد. از این نظریه بیشترین حمایت پژوهشی به عمل آمده است(ویتیگ، ‌1386 :189). هواداران این دیدگاه بر این واقعیت تأکید دارند که پرخاشگری پدیده ای خطرناک و بی ثبات است که می بایست به عنوان یک رفتار اجتماعی یاد گرفته شود.

    در مقابل نظریه غریزی بودن پرخاشگری، ‌این نظریه معتقد است که انسان ها با مجموعه ای از انگیزه های پرخاشگری و پاسخ های خشن پا به عرصه حیات نمی گذارند، بلکه هم چنان که اشکال پیچیده دیگر رفتار را یاد می گیرند، رفتار پرخاشگرانه را نیز باید یاد بگیرند(احمدی، 1382 :136و 137). چنان چه دیده می شود مردم فرهنگ های مختلف به شیوه های خاص خود مثل: کونگ فو، ‌تفنگ دولول و یا سرنیزه به دیگران حمله می کنند. (صادقی و مشکبید حقیقی، 1385 :31).

    پ- پرخاشگری یک سائق خارجی است

    برخی از روان شناسان اجتماعی اعتقاد دارند که پرخاشگری از یک سائق خارجی برای آسیب رساندن به دیگران ناشی می شود. طبق این دیدگاه، ‌شرایط خارجی متفاوت، انگیزه های نیرومند برای انجام رفتار خشونت آمیز ایجاد می کند و سائق پرخاشگری به تهدید علنی علیه دیگران می انجامد. این نظریه فرضیات ناکامی پرخاشگری را مورد بررسی قرار داده و اذعان می دارد که ناکامی سائق پرخاشگری را تحریک می کند و این سائق به هدف های گوناگون و به ویژه به منابع ناکامی حمله کرده و آسیب می رساند (احمدی، 1382: 136و 137).

    نظریه ناکامی پرخاشگری بیانگر این مسئله است که به دنبال ناکامی، پرخاشگری بروز خواهد کرد. البته باید به خاطر داشت که پرخاشگری می تواند حالت پرخاشگری پنهان یا آشکار داشته باشد. یعنی ممکن است هدف پرخاشگری، خود فرد یا دیگری باشد. افزایش افسردگی، یأس و دلزدگی جوانان، انحراف های اجتماعی، فرار از خانه، اعتیاد، الکلیسم، ‌خودکشی و مانند این ها جلوه هایی از پرخاشگری پنهان هستند که متأسفانه در جامعه ایران نیز رو به فزونی است (منطقی، 1383 :165). از آن جایی که موقعیت های بیرونی بیش تر از گرایش های ذاتی در شیوع پرخاشگری نقش دارند، بنابراین در خصوص احتمال پیشگیری از این رفتار شاید بتوان گفت که نظریه سائق خوش بینانه تر از نظریه غریزه است(صادقی، و مشکبید حقیقی، 1385 :30).

جهت تماس با کلینیک کلیک کنید