• دسته‌بندی نشده,  مقالات

    سه مرحله تحول از نظر اسلام

    نحوه برخورد با فرزند در مراحل رشد:
    هفت سال اول او را آزاد بگذاريد تا استقلال در عمل پيدا كند. هفت سال دوم، آمادگى خاصى براى الگوپذيرى دارد، الگوهاى مناسبى در اختيارش قرار دهيد و محيط تعليم و تربيت او را هرچه بيش تر غنى و اصلاح كنيد تا از طريق مشاهده الگوهاى مفيد و جذّاب، رشد كند. اما در مورد دوره نوجوانى اورا آزاد بگذاريد تا خود انتخاب كند و حتى در مورد مسائل گوناگون زندگى با او مشورت كنيد و از او نظرخواه باشيد.
        اگر با نوجوان اين گونه برخورد شود، طبيعى است كه هم اعتماد به نفس او تقويت مى شود و هم احساس امنيت و آرامش مى كند و اضطراب، كه اصلى ترين عامل رفتار پرخاشگرانه است، در او تقليل و تعديل پيدا مى كند. اين اساسى ترين راه حل براى مهار و كاهش رفتار پرخاشگرانه نوجوان است.
    اَشکال پرخاشگری

    پرخاشگر بودن، به معنای حمایت از خود به شیوه ای است که در آن به حقوق دیگران تجاوز می شود. ‌رفتار پرخاشگرانه به صورت معمول تنبیه گرایانه، ‌سرزنش آمیز، ‌تحکیم جویانه و خصمانه است و می تواند تهدید، توهین و حتی تنبیه بدنی را شامل شود. حتی لبخند تمسخر آمیز، عبارت طعنه و غیرت نیز نوعی پرخاشگری است(اسفندیار، 1388: 78).

    رفتارهای پرخاشگرانه ممکن است به شکل های مختلف دیگری نیز از قبیل: برانگیختگی بیش از حد، ‌نگاه های تند و خشن، به هم فشردن دندان ها، ‌ایجاد مزاحمت کردن و حالت دفاعی به خود گرفتن، دیگران را سرزنش کردن، ‌نظم کلاس و مدرسه را به هم ریختن، دروغ گویی، دزدی عدم رضایت از رابطه خود بااطرافیان، ‌از مدرسه و معلم خاطره خوش نداشتن‌، فرار از مدرسه و منزل(صادقی و مشکبید حقیقی 1385: 9).

    آزار و اذیت دیگران، شکستن یا پاره کردن وسایل منزل، دشنام دادن به دیگران، مخالفت کردن، ‌پرت کردن اشیاء، تحقیر دیگران‌، بی ادبی، ‌پای کوبی روی زمین، ‌غرغرکردن، ‌فریاد زدن‌، انزوا و سکوت، ‌در خود فرو رفتن همراه با بغض کردن، غذا نخوردن و گریه کردن جلوه گر شوند. هم چنین بعضی از نوجوانان و جوانان با بلند کردن موهای خود، ‌کتک زدن خود، ‌کوبیدن سر به دیوار و یا به جای زنگ زدن برای ورود به منزل بااستفاده از مشت و لگد، ‌پرخاشگری خود را ابراز می کنند. علاوه بر این ها، ‌پرخاشگری ممکن است بدنی باشد. مانند: لگد زدن و گاز گرفتن.

    یا این که لفظی باشد. مانند: فریاد زدن و رنجاندن. از طرفی، ‌پرخاشگری ممکن است به صورت تجاوز به حقوق دیگران نیز ظاهر شود. مانند: چیزی را به زور از دیگری گرفتن. به هر حال‌، رفتار پرخاشگرانه بروز عکس العمل های منفی را به دنبال دارد که احساسات نوجوان را تشدید می کند(اکبری1385: 189).

    اکثر روان شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت پرخاشگری ها را بر اساس نسبت، ‌قصد و انگیزه پرخاشگری تقسیم بندی می کنند؛ به طوری که آن ها بین پرخاشگری خصمانه که تنها هدفش آسیب رسانی است با نوعی از پرخاشگری که هدفش کسب پاداش، پول و مقام است تفاوت قائل هستند(شکاری، 1383: 91).

    از طرفی دیگر، ‌پرخاشگری ممکن است به صورت فردی یا گروهی باشد. در پرخاشگری فردی نوجوان یا جوان نسبت به هم سن و سال های خود پرخاشگری نشان می دهد؛ اما این پرخاشگری به صورت فردی و معمولاً به دور از پنهان کاری است. در پرخاشگری جمعی، فرد سعی می کند با کسانی که هم جنس و هم فکر او هستند، ‌به صورت متحد و گروهی اقدام به پرخاشگری کند و در صورت بروز دعوا و کتک کاری، به صورت جمعی و گروهی عمل می کنند(اکبری، 1385 :196).

    نوع دیگری از پرخاشگری، ‌پرخاشگری رابطه ای است که موجب حذف اجتماعی و آزار سایرین می شود. پرخاشگری رابطه ای دارای همان الگوی رفتاری پرخاشگری جسمانی است که به آسیب و آزار دیگران از راه روابط می انجامد. این نوع پرخاشگری به روابط دوستانه آسیب می رساند و کنار گذاشته شدن فرد از گروه هم سالان را در پی دارد. کودک پرخاشگر با پخش شایعات و بدگویی یا وادار کردن سایرین به قطع رابطه دوستانه، موجب حذف یک فرد از گروه می شود که قربانی این نوع رفتار دچار مشکلات سازگاری روانی اجتماعی خواهد شد(شهیم، 1386 :265).
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    عوامل مؤثر در بروز پرخاشگری


    به طور كلى، عوامل مؤثر بر پرخاشگرى را به سه دسته مى توان تقسيم كرد:عوامل زيست شناختى عوامل روان شناختى, عوامل فرهنگى ـ اجتماعى ـ اقتصادى و محيطى
         الف ـ عوامل زيست شناختى
        1. مواد زيست شيميايى: بطور مثال افزايش تستوسترون در سطح خون موجب پرخاشگرى مى شود
        2. گرما
         ب ـ عوامل روان شناختى
        1. افسردگى
        2. الگوى شخصيّت
        3. تأثير احساس گناه
        ج ـ عوامل فرهنگى ـ اجتماعى ـ اقتصادى و محيطى
    1. خانواده
    2. فقر
    3. تأثيرات الگويى
    4. تأثيرات پاداش و تأييد اجتماعى
    5. تأثيروسايل ارتباط جمعى 
    نانجل، ‌اردلی کارپنتر و نیومن (NANGLE ,ERDLEY,CARPENTER&NEWMAN-2000) (BONICA , مسئله پرخاشگری را یکی از مهم ترین مسائل دوره نوجوانی (عاشوری و همکاران، ‌(1387 معرفی کرده اند که ناشی از عوامل مختلفی است. از جمله:
    * ناکامی

    مهم ترین عامل در ایجاد پرخاشگری از میان همه موقعیت ها، ‌صرف نظر از عوامل فیزیولوژیکی ناکامی است. اگر فردی در رسیدن به اهداف خود با شکست مواجه شود، ناکامی حاصل شده احتمال پاسخ پرخاشگرانه را در او افزایش می دهد)زرگری مرندی، ‌1385 :68(

    * محیط زندگی

    به این نکته مهم باید توجه داشت که همه انواع خشونت ها اساساً‌ نتیجه عملکرد مغز و عموماً ناشی از وضعیت محیط زندگی فرد است. به بیان دیگر، ‌ریشه خشونت را می توان در تداوم تاریخی مبارزه و مقابله انسان با خطرها و تهدیدهای محیط زندگی فرد دانست که بر تفکر و رفتار او و چگونگی برخورد وی با تهدیدها و خطرها اثر می گذارد. برای مثال، مردانی که برای دفاع از خود به خشونت ترغیب می شود تمایل بیشتری برای پرخاشگری دارند و در مقابل تهدیدهای جزئی، پاسخ خشونت آمیز می دهند)لطف آبادی، 1385: 175و 176(
    مسائل فرهنگی مربوط به نقش جنسی تحقیقات اخیر نشان داده اند که مسائل فرهنگی مربوط به نقش جنسی، رشد رفتار پرخاشگرانه در پسرها را تقویت می کند. بر اساس الگوهای فشار نقش جنسی، انتظارات ضد و نقیض از نقش جنسی بسیاری از مردان را در وضعیت غیر ممکن قرار می دهد. پسران و مردان از این که از عهده نقش جنسی خود بر نمی آیند، اغلب احساس شرم می کنند. گاهی این احساس شرم به رفتارهای دیگری مانند پرخاشگری منتقل می شود که قدرت بخش تر هستند. این گرایش، با الکسی تیمیا یعنی عدم توانایی در تعریف احساسات که در میان مردم مرسوم است، ‌تقویت می شود)میکوچی، 1383: 201(


    * تنبیه های والدین و مربیان

    بسیاری از پژوهش های انجام شده بیانگر آن است که نوجوانان و جوانانی که پرخاشگر هستند در دوره کودکی از طرف والدین خود مورد پرخاشگری زیادی قرار گرفته اند و این عمل را به نوعی رفتار مناسب در ذهن خود حک کرده اند و رفتار پرخاشگرانه در آن ها رشد و تجلی یافته است و این مطلب برای آن ها چنان تداعی می شود که«آن چه را که من انجام می دهم، انجام بده، نه آن چه را می گویم، زیرا رفتار عملی بیش تر از بیان تئوری مطالب اثر می گذارد». به همین دلیل تنبیه عامل فزاینده و تقویت کننده پرخاشگری است، زیرا علاوه بر این که سبب خشم و احتمالاً پرخاشگری کودک می شود، شخص تنبیه کننده نیز الگوی نامناسبی برای پرخاشگری کودک خواهد شد.

    * تأیید رفتار پرخاشگرانه

    عده ای از افراد، پرخاشگری و زورگویی را تقبیح نمی کنند، ‌بلکه آن را نشانه شهامت و قدرت در فرد می دانند. این افراد، ‌اعمال پرخاشگرانه خود و دیگران را مثبت، موجه و حتی لازم می دانند و به آن صحه می گذارند.

    * تشویق رفتار پرخاشگرانه

    گاهی اوقات برخی از والدین و مربیان به بهانه دفاع از خود به کودکشان می گویند: «از کسی کتک نخوری»، «توسری خور نباشی» و مواردی از این قبیل که به طور وضوح به جای نشان دادن رفتارهای منطقی در مقابل برخورد با موانع، شخص را به پرخاشگری بی مورد تشویق می کنند)اکبری، 1385 :193-200(

    * عوامل فرهنگی

    پرخاشگری اغلب به وسیله اعمال یا گفته های دیگران برانگیخته می شود، اما می تواند به وسیله عوامل فرهنگی مثل: باورها، ‌هنجارها و انتظارهای یک فرهنگ خاص که حاکی از آن است که پرخاشگری مناسب یا شاید حتی تحت شرایطی الزامی است نیز برانگیخته شود )بارون و همکاران، 1388 :652-628(


    * تماشای خشونت

    مطالعات مختلف حاکی از نقش بسیار زیاد تماشای برنامه های خشونت آمیز بر رفتار پرخاشگرانه است. به طور مثال، پژوهشی که به وسیله لینز و همکاران(LEYENS ET AL -1957) انجام شد، ‌دو گروه از دانش آموزان در معرض مجموعه ای از فیلم های گوناگون قرار گرفتند. گروهی از آن ها هر روز پنج فیلم خشن و گروه دیگر پنج فیلم غیر خشن مشاهده کردند. پس از مشاهده فیلم ها، ‌رفتار دو گروه در فعالیت های روزمره مورد بررسی قرار گرفت.

    گروهی که در معرض تماشای فیلم های خشن قرار گرفته بودند به شیوه های گوناگون رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دادند. در پژوهش دیگری که توسط فیلیپس(PHILIPS-1983) انجام شد، ‌وی به این نتیجه رسید که میزان کشتارها در آمریکا در روزهای بعد از مسابقات بوکس سنگین وزن به گونه معناداری افزایش یافته است(احمدی، 1382)

    وود، ‌وانگ و کاچر(WOOD ,WONG & CHACHERE-1991) نیز نشان دادند که در مورد پسرها، ‌تماشای خشونت می تواند پرخاشگری در روابط شخصی را به ویژه در کودکان افزایش دهد، که البته 28 بررسی مشابه نیز این نتیجه گیری را تأیید کرده است (اتکینسون‌، اتکینسون و همکاران، 1385)

    در ایران نیز پژوهشی با عنوان «تأثیر بازی های ویدیویی بر پرخاشگری دانش آموزان پسر سال پنجم مقطع ابتدایی شهرستان خرم آباد» ثابت کرد گروه های مورد آزمایش که پرخاشگرانه بازی کرده بودند نسبت به گروه گواه، افزایش معناداری در پرخاشگری نشان داده اند(اکبری، 1385: 200)

    * تضاد در دستورات والدین

    وقتی والدین، فرزند خود را به انجام کاری فرمان می دهند ولی بلافاصله او را از انجام آن کار باز می دارند و یا برعکس، کاری را که برای او تحریم کرده اند دوبار تجویز و باز تحریم می کنند، این بی دقتی کودک را مردد و نگران می کند و ممکن است موجب پرخاشگری کودک شود.


    * ناهماهنگی در روش تربیتی

    اگر قوانین خانه هماهنگ و ثابت نباشد، کودک متوجه می شود که گاهی اوقات می تواند قوانین را زیر پا گذاشته، نافرمانی کرده و در برابر تغییرات مقاومت کند. به همین خاطر زمانی که تصمیم بگیرد می تواند تشویق ها و تنبیه ها را که مشخص شده نادیده گرفته و پرخاشگری کند.

    گسستگی کانون خانواده، ‌فشار روانی و استرس (نساجی زواره، 1385 :50و 51)
    مقابله با تهدیدهای جسمی و روانی، نیاز شخصی نوجوان و جوان برای کسب قدرت(لطف آبادی، 1385: 175و 176)
    هیجان طلبی بالا (شمس اسفند آباد، 1384 :28)
    دوگانگی و تضادهای درونی(نجفی پور، 1388: 58)
    یادگیری اجتماعی و مشاهده وقایع و اتفاقاتی مانند: درگیری های اجتماعی، ‌محدودیت های اجتماعی، تبعیض ها و بی عدالتی ها، ‌زندگی در ارتفاعات خیلی بلند، تغذیه ناقص، جنگ (اکبری، 1385 :193-200)
    در دسترس بودن ابزارهای پرخاشگری مانند اسلحه در محیط زندگی شخص، شلوغی و سروصدا، ‌برانگیختگی جنسی تحت شرایطی خاص، مشکلات و محرومیت های اقتصادی، صدمات و آسیب های مغزی(صادقی و مشکبید حقیقی، 1385 :46-55)
    بروز مکرر اضطراب و فشارهای روانی (حیدریان، ‌1383: 72)
    حذف رقیب، ‌تشدید ناراحتی ها و تکرار آن (احمدی، 1382: 138)، تربیت نادرست، کمبود عاطفه و محبت، (برکوویتز،1388 :141)
    انتقاد تند و غیر موجه، برتری نمایی و اظهارات اهانت آمیز به خصوص نسبت به خانواده، بالا بودن دمای هوا و مصرف الکل از دیگر عوامل مؤثر در بروز پرخاشگری به شمار می روند (بارون و همکاران، 1388: 652 -628)

    آثار و پی آمدها

    آن چه که باعث توجه پژوهش گران به پرخاشگری شده است، پی آمدهای این گونه رفتارها مانند: ایجاد تصویر منفی در میان هم سالان و معلمان، طرد از سوی هم سالان، افت تحصیلی، مصرف مواد مخدر و به طور کلی بزهکاری در نوجوانان می باشد. نوجوانان پرخاشگر معمولاً توان مهار رفتار خود را ندارند و معیارها و ارزش های جامعه ای را که در آن زندگی می کنند به راحتی زیر پا می گذارند. در بیشتر موارد والدین و اولیای مدارس با آن ها درگیری پیدا می کنند و گاهی نیز از مدرسه اخراج می شوند (عاشوری و همکاران، 1387 :390)

    هم چنین پرخاشگری ممکن است موجب ایجاد خطر برای شخص پرخاشگر و دیگران شود و او را به آثار و عوارضی چون، وجود حالت نگران کننده، تنفس سریع و نبض تند، کند که بسیار خطرناک است، اختلال در دستگاه گوارشی، فشار وجدان پس از عمل خشونت بار، فرسودگی بیش از حد بدن، ‌کتک خوردن، سرزنش شدن، ‌مورد تحقیر و استهزاء قرار گرفتن وگاهی نقص عضو دچار سازد
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    مهم ترین اقدامات و راه کارهای پیشگیرانه و درمانی

    کودکان خشونت گرا سعی می کنند از طریق خشونت فیزیکی یا لفظی بر کودکان دیگر مسلط شوند. آن ها معمولاً قربانیان خود را از میان افراد منزوی و بی نشان و آسیب پذیر انتخاب می کنند. این گروه از کودکان با استفاده از خشونت احساس می کنند که فرد مهمی هستند(محمودی، 1388 :13). اما با توجه به عواقب ناگوار پرخاشگری، ‌باید از بروز آن جلوگیری کرد. البته باید توجه داشت که برای کنترل پرخاشگری نباید دست به تنبیه کودک پرخاشگر زد. بلکه هدایت مناسب تنبیه در شرایطی معین از سوی والدین، مربیان و پلیس می تواند منجر به اصلاح رفتار پرخاشگرانه شود و در این صورت است که تنبیه به شکل کنترل شده اِعمال شود. اما به نظر می رسد بهترین روش برای کنترل پرخاشگری آن باشد که کودکان بیاموزند چگونه خشم خود را کنترل کنند و با توجه به رفتارهای اجتماعی دیگران به هدایت مطلوب کنش های خویش و اداره فرصت های وقوع پرخاشگری بپردازند (برکوویتز، 1388: 142)

    در همین راستا و به منظور جلوگیری و کاهش پرخاشگری کودکان، نوجوانان و جوانان، والدین می توانند اقدام های مناسبی را انجام دهند.میگناir اطلاع از ویژگی های هر مرحله از رشد، ‌تقویت رفتارهای اجتماعی فرزندان مانند: همکاری کردن، ‌مشارکت کردن، ‌ابراز هم دردی و هم دلی، ‌گوشزد کردن عواقب احتمالی رفتار پرخاشگرانه، تنبیه ملایم فرد پرخاشگر، تنبیه الگوهای پرخاشگری، دور کردن فرد پرخاشگر از مکان پرخاشگری، تقویت رفتارهای مغایر با پرخاشگری، ‌ارایه مجموعه ای از استدلال ها در مورد خطرات و عواقب پرخاشگری با شخص پرخاشگر یا قربانیان پرخاشگری (صادقی و مشکبید حقیقی، 1385 :56-60)

    دست زدن به پرخاشگری در تخیل، ‌از بین بردن قرینه های محیطی مؤثر در فراخونی پرخاشگری، منزوی کردن پرخاشگری و ممانعت از کامیابی آن(بیابانگرد، 1387: 239و 240)، ایجاد فرصت های مناسب و کانال های صحیح و مورد قبول اجتماع مانند: فعالیت ها و مسابقات ورزشی یا نقاشی و انواع هنرهای دراماتیک(نوابی نژاد، 1381 :79)، فراهم کردن امکان تخلیه هیجانی، ‌جلوگیری از تماشای فیلم های خشن، آموزش مهارت های اجتماعی (احمدی، 1382 :142و 143)، شناسایی نقاط قوت و ضعف فرزندان، تکیه بر نقاط مثبت و تقویت روحیه آن ها‌، کمک به مسئولیت پذیر شدن فرزندان، توجه به علاقه ها و سرگرمی های آن ها به منظور پرورش استعدادهایشان، ‌تقسیم کارها در خانه میان همه اعضاء، کمک به فرزندان برای تطبیق آن ها با شرایط و برقراری ارتباط مؤثر و بهتر با دیگران(فریور، 1387: 9)، ‌کنترل خشم به شیوه شناختی رفتاری (آذریان، ‌احمدی و فاتحی زاده، 1386 :70)، فراهم ساختن شرایط تفریح سالم، ‌استراحت کافی و به موقع، ورزش مناسب (زرگری مرندی، 1385 :69)، ‌افزایش مهارت هم دلی و افزایش آگاهی فرزندان نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری آن ها در افراد یا حیوانات به وجود می آید، ‌توجه بیش تر به فرزندانی که پرخاشگری نمی کنند به جای فرزند پرخاشگر و ملزم کردن او به یافتن الگویی مطلوب برای خود و اجرایی کردن رفتارهای الگوی انتخاب شده از مهم ترین اقداماتی هستند که والدین باید به آن ها توجه داشته باشند )نجفی پور، 1388 :59(
    ۱- محدویت‌هائی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را با کودک در میان بگذارید.
    ۲-مدل‌های پرخاشگری را به حداقل برسانید. می‌توانید از راه‌کارهای زیر استفاده کنید:
    الف) ساعاتی را که کودک فیلم‌های خشونت‌آمیز تلویزیونی می‌بیند، محدود کنید.
    ب) فیلم‌ها، تصاویر و روزنامه‌های موردنیاز کودک را به دقت انتخاب کنید.
    ج) الگوهائی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.
    د) همکاری، مسئولیت و پی‌گیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
    ح) همراه کودک برنامه‌ای تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.
    ۳-همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به‌وجود می‌آید، افزایش دهید.
    ۴- رفتارهائی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.
    ۵-به‌جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
    ۶- نحوه ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می‌کنند، مورد بررسی قرار دهید.
    ۷- اگر قرار است کودک به‌دلیل رفتار خشونت‌آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی‌جویانه از طرف کودک نشد.
    ۸- فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.
    ۹- مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به‌کار گیرید.
    ۱0- همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
    ۱۱- برای مهار رفتار کودکان، فنون محروم‌سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش‌ها و کیفرهای آنها را بیان نمائید.
    ۱۲- فعالیت‌های ساعتی او را در صورت امکان با همراهی کودک دیگر طراحی کنید.
    ۱۳- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.
    ۱۴- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
    ۱۵- ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی‌های جالب، جمله‌سازی و گوش‌دادن فعال ممکن است به‌عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به‌کار گرفته شود.
    ۱۶- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت‌آمیز، خود را از شما بیشتر دور می‌کند.
    ۱۷- از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه‌مدت اجرا
    نماید.
    ۱۸- برای رفتارهای مطلوبش جایزه‌ای به او بدهید و برای اعمال نامطلوبش ممنوعاتی به‌کار ببرید مثل ندیدن برنامه کودک اما تنبیه هرگز.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    تکنیک هایی لازم برای کنترل پرخاشگری در محیط خانواده


    1- صمیمت، صمیمیت در خانواده امری لازم و ضروری است زیرا هم مهمی در کاهش خشونت در خانواده دارد بسیاری از رفتارهای خشونت آمیز به این دلیل است که صمیمیت بین طرفین وجود ندارد. صمیمیت هنگامی افزایش می یابد که افراد مهانواده درامور زندگی با یکدیگر مشارکت داشته باشند. همچنین اعتماد و اطمینان در مشارکت بین افضای خانواده باعث صمیمیت می شود. 2- تامل و سکوت، یکی از بهترین راههای کنترل خشونت در خانواده کنترل رفتار خویشتن در مواقعی است که یکی از اعضای خانواده به تحریک دیگری بپردازد. بهترین شکرد در این هنگام آن است که دیگران سکونت اختیار کنند تا آن فرد هم آرامش پیدا کند سپس در یک فرصت مناسب با هم به بحث و بررسی بپردازند. 3- تخلیه یعنی اینکه به طور مستقیم جواب خشونت را ندهیم. تحقیقات جدید نشان میدهد که پرخاشگری حلاکی و حتی فیزیکی علاوه بر اینکه خشم را کاهش نمی دهد بلکه باعث افزایش آن نیز می شود. 4- مدل پرخاشگری غیر پرخاشگرانه (قدم زدن و…) تحقیقات نشان داده که افرادی عادی که پرخاشگری خود بدون رفتار پرخاشگرانه بروز دادند بعد از این کار سطح کمتری از پرخاشگری را داشته اند ولی به طور کل این روش هم زیاد موثر نیست. 5- تنبیه، درطول تاریخ یکی از وسایل اجتماعی برای کم کردن میزان خشونت تنیه بوده است که توسط آن جلوی تجاوز خشونت و دیگر رفتارهای پرخاشگرانه را می گرفتند ولی در حال حاضر علما معتقدند که تنبیه به طور موقت جلوی خشونت حاضر را می گیرد و برعکس در طولانی مدت به طور مستقیم باعث تقویت آن می شود درحال حاضر تنبیه بدنی از طرف سازمان بهداشت جهانی ممنوع شده است. 6- صحبت کردن در مورد مشکل، بهترین روش برای کاهش پرخاشگری صحبت کردن در مورد آن است این تکنیک به طور عملی به دو صورت عملی است ولی اینکه در لحظه ای که پرخاشگری به حد اعلای خود می رسد یکی از طرفین سکوت اختیار کند و سعی کند قائله را ختم کند ولی بعد از اینکه طرفین آرام شدند و مدتی نیز گذشت با خونسردی مطالب را با یکدیگر در میان می گذارند و آن را حل و فصل می کنند.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    درمان پرخاشگری

    برای درمان پرخاشگری گام اول شناخت و ریشه یابی علت یا علل پرخاشگری است با شناخت این عوامل می توان همکاری های لازم را برای کاستن از میزان و شدت پرخاشگری ارائه نمود مانند سرگرم نمودن فرد مهر و محبت و دلجویی آموزش تنهایی فکرکردن صبرو متانت نشان دادن در مواقع پرخاشگری تشویق جهت استحمام وروش گرفتن اجرای عدالت در منزل برآورده کردن نیازهای کودکان و نوجوانان مساعد ساختن جو آزادی های کنترل شده جلوگیری از توهین و ناسزا گفتن به آنها ویا مقابله به مثل نکردن با آنها جلوگیری از تهدید و ترساندن الگوهای خوب را به آنها نشان دادن رهنمودهایی در مورد سازش و جوشش با دیگران تشویق به بازیهای گروهی و رعایت بتراکت و قوانین در زندگی با دیگران عادت دادن به آنا به گذشت یاد دادن انتقاد صحیح به آنها جهت تخلیه و سبک شدن و آرامش یافتن و درپایان چنانچه رعایت عوامل فوق تاثیری نداشت می توان از عوامل دیگری مانند توبیخ اخطار تحکم علامت مقابله به مثل تنبیه و قهرو… استفاده نمود.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    مدیریت پرخاشگری

    اولین گام به منظور اداره و کنترل خشم این است که باور کنید می‌توانید این کار را انجام دهید. با اینکه همه ما خشم را در زندگی روزمره خود داریم، ولی سعی می‌کنیم آن را با شیوه‌ای سازنده ابراز کنیم. برخی افراد تا زمانی که فشار ناکامی و خشم درونی ، زندگی روزانه آنان را طاقت فرسا نکرده است، خشم را در خود نگه می‌دارند. برخی دیگر ظاهرا در عصبی شدن ، فریاد کشیدن ، زدن و پرتاب کردن و در کل رفتارهایی که قلبها را می‌شکند، به اموال آسیب می‌رساند و گاهی بدتر از این اعمال ، متخصص و خبره هستند.
    کدام؟ کنترل یا حذف پرخاشگری؟ خشم مخرب از لحاظ فردی و اجتماعی به ما آسیب می‌زند. اداره و کنترل خشم لزوما به معنی ابراز کمتر خشم نیست، بلکه به معنی فراگیری شیوه‌ای از ابراز خشم است که برای ما و کسانی که پیرامون ما هستند، مفید باشد. هرچند ممکن است تصور ابراز خشم به شیوه‌ای سازنده ، تازه و غریب به نظر رسد، ولی باید گفت که چنین امری ممکن است. برای مثال ، برخی افراد وقتی درباره خشم خود می‌نویسند، یا آن را نقاشی می‌کنند، با دوستان و یا اعضای خانواده صحبت می‌کنند، قدم می‌زنند، ورزش می‌کنند و یا آمیزه‌ای از این رفتارها و سایر فعالیتها را انجام می‌دهند، به آرامش دست می‌یابند. تشخیص خشم نخست نشانه‌های اولیه و هشدار دهنده خشم بروز می‌کند. بیشتر ما انسانها از نشانه‌ها و سرنخ‌های موقعیتی ، بدنی و شناختی که بر پاسخهای خشم ما مقدم هستند، ناآگاه هستیم. آگاهی از این نشانه‌ها گامی بسیار اساسی در اداره خشم می‌باشد، زیرا این آگاهی خواهد توانست قبل از آنکه کنترل خشم دشوار شود، وقت زیادی را برای مداخله در اختیار ما قرار دهد. کنترل اولیه پرخاشگری برای کنترل اولیه توجه زیادی به حالات زیر بکنید: موقعیت‌هایی ( افراد و مکانهایی ) که شما را خشمگین می‌کنند. تغییرات بدنی که قبل و در حین خشم شما رخ می‌دهند. برای مثال ، افزایش ضربان قلب ، احساس فشار در سر ، احساس داغ شدن ، مشت شدن دستها ، دندان به هم فشردن ، احساس گرفتگی و سفتی عضله در ناحیه شکم ، سینه و غیره. نشانه‌های شناختی یعنی افکاری که شما درباره گذشته ، حال و آینده دارید و قبل از احساسات خشم و ناکامی پیدا می‌شود. داشتن فهرستی از این نشانه‌ها در مدیریت خشم بسیار مفید است. یک نفر ممکن است قبل از خشمگین شدن فکر کند که دیگران به او و حرفهایش توجهی نمی‌کنند. دیگری فکر کند، دیگران قصد توهین یا بی‌توجهی عمدی را دارند و پدری فکر کند که آینده فرزند او با این کارهایش تباه خواهد شد. همین شناسایی علائم هشدار دهنده ، موجب کاهش شدت ، مدت و یا فراوانی خشم شما می‌شود. مهار خشم با وقفه اندازی حال که شما نشانه‌ها و سرنخهای خشم خود را شناخته‌اید، هرگاه متوجه این علائم شدید، مکثی کنید و نفس عمیقی بکشید. یک وقفه چند ثانیه‌ای و نفس عمیق می‌تواند اثر پایداری بر شما بگذارد. خشمی که احساس می‌کنید، آنچه که به خود می‌گویید و آنچه در اثر این خشم انجام خواهید داد، تحت تاثیر این وقفه شما قرار خواهد گرفت. تغییر اندیشه خشم آمیز شیوه اندیشه ما با شیوه احساس ما مرتبط است. برخی اندیشه‌ها ما را مستعد خشم و ناکامی می‌کنند. شیوه‌های رایجی که مردم قبل از بروز خشم آن را بکار می‌گیرند، عبارتند از: توقف کردن روی مساله مشکل آفرین ، تمرکز روی جنبه‌های منفی ، ناچیز شمردن وجوه مثبت ، انتظار داشتن کمال از خود و دیگران ، نتایج دلخواهی گرفتن ، داشتن نگرش انعطاف ناپذیر و تفکر دو قطبی ( خوب _ بد ، سیاه _ سفید ). شیوه‌های درمانی که می‌توانند به ما کمک کنند، عبارتند از: از چشم دیگران به موقعیت و مشکل نگریستن ، تامل در باب آنچه مایلید انجام دهید، تامل درباره پیامدهای احتمالی اعمال خود ، قبول این نکته که همه خطاپذیرند و جستجوی شیوه‌هایی که به کمک آنها می‌توان یک موقعیت مشکل‌زا را به نحو مثبت کنترل و اداره کرد. ایجاد بینش و آگاهی نسبت به توان کنترل خود هرگاه متوجه شدید که توانسته‌اید با یک موقعیت برانگیزنده خشم به خوبی مقابله کنید، یا خشم خود را به شیوه مناسب ابراز دارید، از خود بپرسید چگونه من آن را انجام دادم؟ هر فردی نوعی توان و استعداد برای کنترل خشم دارد. توان شما چگونه است؟ روی این مساله بسیار تمرکز و تمرین کنید و آن را تقویت کنید. عفو هدیه‌ای است که شما می‌توانید به خود بدهید. افراد خوب هم می‌توانند تجارب منفی و بد داشته باشند. سو استفاده ، بی اعتنایی ، بی توجهی و تنگ نظری ، همه و همه واقعیتهای جهانی هستند که در آن زندگی می‌کنیم. گاهی اوقات عفو کسانی که موجب درد و رنج ما شده‌اند، غیرقابل تصور است. هراس ما ممکن است این باشد که گذشت موجب می‌شود، رفتار شخص موجه شمرده شود. چرا من کسی را عفو کنم که موجب خشم یا رنج شدیدی در من شده است؟ پاسخ این است که ما دیگران را به خاطر خودمان می‌بخشیم. وقتی ما کسی را می‌بخشیم، به کنترل او روی چگونگی احساس خود پایان می‌دهیم. ما به خودمان شانس یک زندگی تازه را می‌دهیم، زندگی‌ای که در آن تنفرهای کهنه و مزمن جایی ندارند. بنابراین ، عفو هدیه به دیگران نیست، بلکه هدیه به خودمان است. تنفر وقت و انرژی زیادی می‌گیرد. وقت و نیرویی که تنفر از شما می‌گیرد، می‌تواند به مردم و فعالیتهایی اختصاص یابد که برای شما شادی و رضایت و برای آنها خدمت و محبت به دنبال دارد. انتخاب عفو برای کنترل خشم به تدریج حاصل می‌شود. شما نباید مادامی که احساس آمادگی در این زمینه نکرده‌اید، آن را انتخاب کنید. اگر موارد کوچک را عفو کنید، به تدریج یاد خواهید گرفت که چگونه خطاهای بزرگ دیگران را عفو کنید. راجع به عفو بزرگان دینی و اجتماعی فکر و تحقیق کنید و از آنها پیروی نمایید. خودتان را بیان کنید. پس از آنکه خشم خود را وارسی کردید و احساس نمودید که خشم شما موجه است، درباره نوع رفتاری که می‌خواهید انجام دهید فکر کنید، صبر کنید و بعد تصمیمی عقلانی بگیرید. وقتی خشم شما موجه است، صادقانه مشخص کنید که چه احساسی دارید. احساس کینه ، عصبانیت ، نفرت ، انتقام ، لذت یا چیز دیگری. هرچه خود و احساس خود را بیشتر بشناسید، بهتر عمل خواهید کرد. انتخابهای سالم برای پیشگیری از خشم خشم فرصت طلب است و در بدنی که خسته ، فرسوده و بیمار است به آسانی جان می‌گیرد. در نتیجه به منظور اداره و کنترل خشم به خواب منظم ، غذای خوب ، لذت از اوقات فراغت ، تفریح و عبادت و معنویت نیاز دارید. روان درمانی پرخاشگری اگر کنترل خشم مشکل جدی شماست و با این آموزشها بهبودی نداشتید، ممکن است افسردگی و اضطراب و وسواس زیربنای آن باشد. انتخاب مناسب و مفید در چنین مواردی مشاوره با روانپزشک ، روان شناس یا پزشک است.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان


    1ـ محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.
    2ـ مدل های پرخاشگری را به حداقل برسانید.
    می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
    الف) ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی  می بیند، محدود کنید.
    ب) فیلم  ها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.
    ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.
     همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
    ح)همراه کودک برنامه ای تلویزیونی  را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.
    3ـ همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید.
    4ـ رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.
    5ـ به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
    6ـ نحوه ی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می کنند، مورد بررسی قرار دهید.
    7ـ اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.
    8ـ فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.
    9ـ مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید.
    10ـ همکاری، مسئولیت  و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
    11ـ برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش ها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.
    12ـ فعالیت های ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.
    13ـ از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.
    14ـ علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
    15ـ ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی های جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
    16ـ به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت  آمیز، خود را از شما بیشتر دور می کند.
    17ـ از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.
    18ـ با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند.
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    خشونت هاي تلويزيوني

     تلويزيون ، آموزگار قدرتمندي است و اگر بينندگان شخصيتهاي مورد علاقه خود را ببينند که اعمال خشن و پرخاشگرانه انجام ميدهند تا به خواست خود برسند ، آنها نيز همان کار را انجام خواهند داد . به نظر مي رسد تلويزيون از افرادي که مرتکب جنايت مي شوند قهرمان مي سازد , بينندگان فکر مي کنند اگر آنها نيز مانند شخصيت هاي جنايتکار تلويزيون رفتار کنند آنها هم قهرمان مي شوند .
    به اعتقاد کارشناسان،  تلويزيون و برخي برنامه هاي آن ارزش هاي زندگي را تنزل مي دهند. تلويزيون خشونت و حتي مرگ را خنده دار و غير واقعي جلوه مي دهد . بينندگان نمي آموزند که براي زندگي احترام قائل باشند ، زيرا خشونت تلويزيون آنها را مسحور خود کرده است . آنان تفاوت بين واقعيت و غيرواقعيت را در بين برنامه هاي تلويزوني نمي توانند بيان کنند . تلويزيون باور پذير است . شخصيت هاي داستان باور پذير هستند . اما باور اينكه آنها هنر پيشه هستند و اين داستان ها غير واقعي كمي مشكل است .
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    اثر بازی های رایانه ای بر كودكان و نوجوانان

    این پدیده جدید دانش بشری كه تقریباً درهمه شئون زندگی انسان راه یافته است ، همچون دیگر ساخته های دست بشر دو رو دارد كه یك روی آن استفاده صحیح در كارها و كمك به رشد و سعادت بشراست. و روی دیگرآن استفاده غلط است كه معمولاً جز در موارد علمی وشغلی ازآن استفاده می شود.
    آنچه بیشتر كودكان  و نوجوانان را شیفته خود می كند بازی های رایانه ای است. پیشرفت كیفیتی این بازی ها به فاصله كوتاهی در ایران رواج یافته و بازار اسباب بازی و لوازم سمعی و بصری را به تسخیر خود درآورده است .
    این بازی ها كه دارای تصاویر دو بعدی است تا 50 درصد با تصاویر واقعی انطباق دارد و همچنین دارای موسیقی متن هست . چیزی كه اخیراً بر تعداد طرفداران این بازی ها افزوده ، قیمت مناسب آنها برای مصرف كننده است. علاوه بر این چون كودك و نوجوان خود اجرا كننده و در بطن بازی است و همراه با سایر شخصیت های بازی درگیر ماجراهایی می شود كه طراح بازی برای او تدارك دیده است ، برای او بسیار جذاب است .
    این بازی ها با استفاده از تصاویر پرتحرك و صداهای مهیج ، دنیایی از هیجان را به این انسانهای تشنه جنب وجوش ارزانی می كند و همین جذبه ، روح و جسم آنان را مطیع خود می سازد و به عالمی از تخیلات می برد كه خود را محور و قهرمان اصلی ماجرا می پندارند.
جهت تماس با کلینیک کلیک کنید