حل مسأله چیست
حل مسأله عبارتست از پردازش شناختي براي تبديل موقعيت مفروض به موقعيت مفروض به موقعيت مطلوب در حاليكه شخص حل كننده ، براي حل آن به طور آماده روشن واضحي ندارد . اين تعريف شامل چهار ايده اساسي است . نخست اينكه حل مسأله يك امر شناختي است يعني در درون ذهن يا دستگاه شناختي حل كننده روي مي دهد. پس وجود آن را مي توان تنها به طور غير مستقيم از رفتار حل كننده استنباط كرد.
دوم آنكه حل مساله يك فرايند است . يعني متضمن دستكاري معلومات در دستگاه شناختني يا ذهن حل كننده است ( يعني اجراي عمليات شناختي روي باز نماييهاي نمادي دروني ).
سوم اينكه حل مساله جهت دار است . يعني غرض از آن حل كردن يك مساله است.
چهارم آنكه حل مساله امري شخصي است يعني دشواري تبديل يك حالت مفروض از يك مساله به حالت مطلوب بستگي به دانش كنوني حل كننده مساله دارد.
دوم آنكه حل مساله يك فرايند است . يعني متضمن دستكاري معلومات در دستگاه شناختني يا ذهن حل كننده است ( يعني اجراي عمليات شناختي روي باز نماييهاي نمادي دروني ).
سوم اينكه حل مساله جهت دار است . يعني غرض از آن حل كردن يك مساله است.
چهارم آنكه حل مساله امري شخصي است يعني دشواري تبديل يك حالت مفروض از يك مساله به حالت مطلوب بستگي به دانش كنوني حل كننده مساله دارد.