هویت فردی
: هویت فردی شامل ان جنبه های تعریف از «خود » است که ما از ارزش ها، گرایش ها و احساسات ما نشأت میگیرد که اغلب در تجربیات شخص ما ریشه دارد. «هویت فردی هویتی است که به ویژگی های فرد اشاره دارد و فرد به وسیله آن ویژگی ها خود را معرفی می کند و همان مشخصات و ویژگی های منحصر به فردی است که فرد را غیر متمایز می کند . هویت فردی بیشتر در چارچوب روابط اشخاص جلوه می کند ، ( عیوضی ،1380 ، ص 180 )«هویت فردی ویژگی ها و خصوصیات یگانه و منحصر به فرد اشخاص را آشکار ساخته و محصول روابط او با دیگری است که اصطلاحأ روابط بین شخصی نامیده می شود »( میر محمدی ، 138 |، ص 9) هویت فردی این امکان را برای کنشگر فراهمی می کند که برای پرسش های بنیادی معطوف به کیستی و چیستی خود پاسخی مناسب و قانع کننده پیدا کند. در واقع هویت فردی معطوف است به بازشناسی مرز میان خود و دیگری ، آن چه مرا از دیگری متمایز می سازد.
هویت فردی در مرحله اول بر بعد تمایز هویت متکی است . البته در مرحله بعد ، می تواند با بعد همانندی هویت نیز مرتبط باشد اسم فرد ، مرد یا زن بودن او،سن او، میزان هوش او و رنگ پوست او مثال هایی از هویت فردی یک فردی یک نفر می باشد . یک زن یا سیاهپوست هر چنند ممکن است در برابر این هویت ود و به تعلق ویش به جماعت زنان یا سیاهپوستان ، به ویژگیهای اصلی که دارا هستند توجه می نمایند . باید توجه داشت که هر چند این ویژگی ها مرجع ، متعلق به فرد هستند اما توسط جامعه ، تعریف می شوند و در جریان کنش اجتماعی ، از وجود آنها آگاه می شود . بنابراین می توان گفت که هویت فردی نیز ، یک هویت اجتماعی است ( حسین بر ،1381 ص 30 ) جنکینز متعقد است که هویت فردی – در خویشتنی تجسم یافته – جدا از سپهر اجتماعی دیگران معنادار نیست . افراد یگانه و متفاوت هستند ، اما خویشتنی ، به طور کاملدر اجتماع ساخته می شود
هویت فردی در مرحله اول بر بعد تمایز هویت متکی است . البته در مرحله بعد ، می تواند با بعد همانندی هویت نیز مرتبط باشد اسم فرد ، مرد یا زن بودن او،سن او، میزان هوش او و رنگ پوست او مثال هایی از هویت فردی یک فردی یک نفر می باشد . یک زن یا سیاهپوست هر چنند ممکن است در برابر این هویت ود و به تعلق ویش به جماعت زنان یا سیاهپوستان ، به ویژگیهای اصلی که دارا هستند توجه می نمایند . باید توجه داشت که هر چند این ویژگی ها مرجع ، متعلق به فرد هستند اما توسط جامعه ، تعریف می شوند و در جریان کنش اجتماعی ، از وجود آنها آگاه می شود . بنابراین می توان گفت که هویت فردی نیز ، یک هویت اجتماعی است ( حسین بر ،1381 ص 30 ) جنکینز متعقد است که هویت فردی – در خویشتنی تجسم یافته – جدا از سپهر اجتماعی دیگران معنادار نیست . افراد یگانه و متفاوت هستند ، اما خویشتنی ، به طور کاملدر اجتماع ساخته می شود