دلبستگی
دلبستگی از مواردی است که باید خیلی به آن توجه داشت زیرا اگر این دلبستگی در کودکان زیاد باشد ممکن است روی زندگی آینده فرزند شما تاثیرات مخرب و ناخوشایندی را برجای بگذارد. ما در کلینیک ندای آرامش روان به شما در این زمینه کمک میکنیم.
نظریه دلبستگی
انسانها دارای سیستم رفتاری انگیزشی هستند که در کودکی ظهور میکند و برای محافظت کودکان در گذر از مراحل مشخص رشد آنها طراحی شده است.
این سیستم دلبستگی مکانیسم سازگاری است که نزدیکی فیزیکی و دسترسی کودکان به مدلهای دلبستگی حمایت کننده خود را تنظیم مینماید.
افکار و احساساتی که در نتیجه تجارب دلبستگی اولیه در کودک ایجاد میشود به صورت درونی یا نگرشهای شناختی هیجانی تبدیل و موجب میشود کودک خود را ارزشمند و دوست داشتنی (مدل خود مثبت) و دیگران را ارزشمند و قابل اعتماد (مدل دیگران مثبت) و یا «خود» دارای کفایت و حساس به طرد (مدل خود منفی) و دیگران را غیرقابل اعتماد و بیارزش (مدل دیگران منفی) تلقی مینماید (اسمیت، ۲۰۰۳).
شکلگیری دلبستگی با ظهور یک پدیده ایجاد و با یک حس عاطفی ارتباطی شروع و به مرور زندگی و یکپارچگی به مرحله نهایی خود میرسد (فابر و همکاران، ۲۰۰۳).
دلبستگی به طورکلی به پیوند عاطفی بین مردم اشاره دارد و مفهوم ذهنی آن این است که چنین پیوندی با وابستگی همراه بوده و مردم برای ارضاء به هم تکیه میکنند در روانشناسی تحولی به پیوند عاطفی که بین نوزاد و مادر با یک شخص بالغ دیگر پدید میآید، دلبستگی گفته میشود (لورابرگ، ۲۰۰۱).
دلبستگی در روانشناسی جدید ریشه درکارهای جان بالبی، روانپزشک انگلیسی دارد. بالبی اصطلاح دلبستگی را برای تشریح پیوندهای عاطفی که ما با افراد ویژه در زندگیمان احساس میکنیم به کار میبرد.
کلینیک روانشناسی کودک در تهران – کلینیک روانشناسی کودک
(شافر، ۳۰۰۰)، در واقع دلبستگی پیوند عاطفی نسبتاً پایداری است که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که کودک در تعامل عاطفی منظم و دائمی با آنها میباشد، ایجاد میشود.
تعیین کیفیت پیوند عاطفی با سه مفهوم قابل دسترسی بودن، پاسخ دهنده بودن و تصویر مادرانه نقش منحصر به فردی ایفا میکند. (مظاهری، ۱۳۷۸)
نظریه دلبستگی با هدف ایجاد یک چهار چوب نظری جهت توصیف اهمیت پیوند والد و کودک آغاز شده است.
بالبی (۱۹۶۹) اظهار کرد که پیوند دلبستگی نه تنها یک پدیده مربوط به انسان است بلکه یک پدیده مربوط به جامعه کل پستانداران هم میشود.
جان بالبی (۱۹۶۳) که اولین بازنشستگی را در مورد پیوند نوباوه و مراقبت کننده مطرح کرده از تحقیقات کنراد لورنز در مورد نقشپذیری بچه غازها الهام گرفت.
او متعقد بود که بچه انسان، مانند بچه حیوانات، از یک رشته رفتارهای فطری برخوردار است که به نگه داشتن والدین نزدیک کمک میکند.
احتمال محفوظ ماندن بچه از خطر را افزایش میدهد و تماس با والد، ضمناً تضمین میکند که بچه تغذیه خواهد شد، اما بالبی محتاطانه اشاره کرد که تغذیه مبنای دلبستگی نیست.
درعوض پیوند دلبستگی خودش مبنای زیستی قدرتمندی دارد و میتوان آن را در بستر تکاملی بهتر شناخت، بستری که بقای گونه در آن اهمیت بسیار زیاد دارد (لورای برگ، ۲۰۰۱).
رشد وابستگی کودکان
نظریه دلبستگی از مشاهدات بالبی دراین باره سرچشمه گرفت که بچههای انسان و نخستیها، وقتی از مراقبت کننده اصلیشان جدا می شوند، یک رشته واکنشهای روشنی را نشان میدهند.
بالبی سه مرحله را در این اضطراب جدایی مشاهده کرد.
بچهها ابتدا زمانی که مراقب آنها دور از دید قرار دارد گریه میکنند، در برابر آرام شدن توسط دیگران مقاومت میکنند و به جستجوی مراقبشان بر میآیند این مرحله اعتراض است در صورت ادامه یافتن جدایی، کودکان ساکت، غمگین، منفعل، بی حال و بی تفاوت می شوند.
این مرحله، ناامیدی نامیده می شود آخرین مرحله تنها مرحلهای که منحصر به انسان است گسلش نامیده دارد. کودکان در این مرحله از لحاظ عاطفی از سایر افراد، از جمله مراقبانشان گسلیده می شوند. اگر مراقب (مادر) آنها برگردد به او توجهی نمیکنند و از وی اجتناب میکنند.
کودکانی که گسلیده میشوند، وقتی مادرشان آنها را ترک میکند دیگر ناراحت نمیشوند. زمانی که آنها بزرگتر شوند، با دیگران با هیجان کمی تعامل میکنند، اما معاشرتی به نظر میرسند. با این حال روابط میان فردی آنها سطحی و فاقد صمیمیت است. نظریه بالبی بر این دو فرض استوار است.
اولاً، مراقب پذیرا و قابل دسترس (معمولاً مادر) باید پایگاه امنی برای کودک به وجود آورد. کودک نیاز دارد که بداند که این مراقب در دسترس و قابل اعتماد است.
مرکز تخصصی روانشناسی کودک و نوجوان – مرکز تخصصی روانشناسی کودک و نوجوان در تهران
اگر این قابل اعتماد بودن وجود داشته باشد، کودک بهتر میتواند هنگام کاوش کردن محیط، احساس اطمینان و امنیت کند و این رابطه پیوند دهنده در دلبسته شدن مراقب به کودک نقش مهمی دارد و به بقای کودک کمک شایانی میکند.
فرض دوم نظریه دلبستگی این است که رابطه پیوند دهنده (با فقدان آن) درونی میشود و به عنوان یک مدل روانی عمل میکند که روابط دوستی و عاشقانه بر آن استوار میشوند. بنابراین، اولین پیوند دلبستگی اهمیت زیادی دارد.
با این حال، برای این که این پیوند برقرار شود، کودک نباید فقط گیرنده منفعل رفتار مادر باشد حتی اگر این رفتار از در دسترس بودن و قابل اعتماد بودن خبر دهد.
سبک دلبستگی، ارتباط بین دو نفر است نه صفتی که مادر به کودک اعطا کرده باشد. این یک خیابان دو طرفه است. کودک و مراقب باید نسبت به هم پاسخ دهنده باشند و باید بر رفتار یکدیگر تأثیر بگذارند (فیست، ۲۰۰۲، ترجمه: سید محمدی، ۱۳۸۱).
کلینیک و مرکز مشاوره و روانشناسی و روانشناختی ندای آرامش روان
آدرس: تهران، فلکه دوم صادقیه، ابتدای خیابان ستارخان، بلوار شهدای صادقیه شمالی، نبش کوچه مرودشت، پلاک ۴ ، واحد ۷
تلفن نوبت دهی و رزور ۴۴۲۴۴۹۱۶-۰۲۱
تلفن نوبت دهی و رزور ۴۴۲۹۷۶۷۰-۰۲۱
اگر به مشاوره تلفنی نیاز دارید میتوانید در هر ساعت از شبانه روز از طریق تلفن همراه خود با این شماره تماس بگیرید
۰۲۱-۷۴۴۷-۱۲۳۴
همچنین برای شارژ حساب کاربری خود برای استفاده از خدمات روانشناختی کد
۲۵#*۵۰۰* را شماره گیری نمایید.