مقالات

مشاوره ازدواج در استادمعین

مشاوره ازدواج در استادمعین

سوء تفاهم زنان و مردان در آشنايي

مردان و زنان در آشنايي، يك تفاوت عمده دارند كه باعث سوء تفاهم بزرگي بين آنها مي‌شود. مردان مي‌توانند بدون اينكه به ازدواج فكر كنند، وارد ارتباط با جنس مقابل شوند؛ اما زنان معمولاً معطوف به ازدواج هستند و به ازدواج فكر مي‌كنند.

براساس اين تفاوت جنسيتي، بسيار اتفاق مي‌افتد كه در ابتداي يك ارتباط، مرد به زن مي‌گويد كه: «من قصد ازدواج ندارم» و اين جمله را با تأكيد و چند بار بيان مي‌كند. معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه او اين جمله را فعلاً مي‌گويد و بعدها نظرش

تغيير خواهد كرد. معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه با ارتباط بيشتر و با توجه و عشق، مي‌توانند نظر مرد را تغيير دهند و او را به سوي ازدواج سوق دهند. اما مردان از آن سو با بيان اين جمله، به واقع احساس گناه خود را تخفيف مي‌دهند و با خود

مي‌انديشند كه: «من از اول به او گفتم كه نمي‌خواهم ازدواج كنم» و بيان چند باره اين مطلب را نشان صداقت خود مي‌دانند و براي اتمام رابطه، كمتر احساس گناه دارند. از آن سو خانم‌ها كه سعي در جلب توجه با ابراز عشق و توجه و… داشته‌اند پس از اينكه رابطه رو به اتمام مي‌رود دچار چالش جدي مي‌شوند و معمولاً بيان مي‌كنند كه با احساسات من بازي شده است.

 

اين تفاوت نگرشي را هم زنان بايد جدي بگيرند و هم مردان. به واقع مردان بايد بدانند كه اگر هزار بار هم به يك زن بگويند كه قصد ازدواج ندارند، زنان اين جمله را نمي‌شنوند و اگر هم بشنوند، باور نمي‌كنند و اگر هم باور كنند، سعي در

تغيير آن خواهند داشت. زنان نيز بايد بدانند كه اگر مردي بيان كرد كه قصد ازدواج ندارد، به واقع قصد ازدواج ندارد و بهتر است كه آن را جدي بگيرند.

بسياري از دختران فكر مي‌كنند كه با نزديك شدن هرچه بيشتر و بر آورده ساختن هرچه بيشتر خواسته‌هاي يك مرد، مي‌توانند به او برسند؛ اما به واقع تنها راهي كه براي واداشتن يك مرد به ازدواج وجود دارد، بيش از حد نزديك نشدن

و به راحتي تن به خواسته‌هاي او ندادن است.

اين يك قاعده و اصل قديمي است كه دختران نبايد به همه‌ي خواسته‌هاي مردان پاسخ دهند. زنان بايد بدانند كه اهميت ازدواج براي بسياري از مردان، كمتر از اهميتي است كه آنها به ازدواج مي‌دهند. ازدواج براي يك زن، بيش از يك

مرد اهميت دارد. هرچند ازدواج براي مردان نیز حایز اهمیت است؛ اما نه به آن ميزاني كه براي زنان، مهم است. ازدواج براي بسياري از مردان، در حکم قید و بند و کاهش آزادی است. يك مرد وقتي حاضر است آزادي خود را محدود كند و خود را

در قيد و بند قرار دهد كه به ازاي آن نيازهاي حياتي ديگرش برآورده شود. حال اگر نيازهاي حياتي يك مرد برآورده شود بدون اينكه آزادی او محدود شود، چه نيازي به قيد و بند ازدواج هست؟!

دختراني كه دل به مرداني سپرده‌اند كه از ازدواج مي‌ترسند، در شرايطي مشابه قمار قرار مي‌گيرند كه هرچه فرد بيشتر ببازد، بيشتر قمار مي‌كند تا شايد در يك بُرد همه‌ي باخت‌ها را جبران كند. معمولاً اين دختران به انتظار

مي‌نشينند و در كنار انتظار، سعي مي‌كنند كه به خواسته‌هاي مرد پاسخ دهند، به او محبت كنند تا به آرامي راضي شود و ترس او از ازدواج بريزد.

توجه داشته باشيد كه ترس از ازدواج يا ترس از تعهد همسري، يك ترس ساده نيست؛ بلكه يك اضطراب و ترس عميق است كه ريشه در كودكي يا نوجواني فرد دارد. كاهش اين اضطراب و ترس، يا نياز به يك درمان جدي دارد و يا نياز به يك

اضطراب بزرگتر دارد كه به واسطه‌ي آن اضطراب، فرد راضي به اضطراب و ترس كوچكتر شود. همان اصطلاح به مرگ گرفتن تا به تب راضي شود. با بالا رفتن سن و تنها شدن و از دست دادن فرصت‌ها، اضطراب بزرگتري به سراغ اين افراد مي‌آيد

كه حاضر مي‌شوند تن به اضطراب ازدواج دهند. بنابراين تن به خواسته‌هاي آنها دادن به واقع باعث مي‌شود كه بدون اضطراب به خواسته‌هاي خود برسند؛ هم بهره‌مند شوند و هم مضطرب و نگران گردند. يكي از راههايي كه شايد جواب دهد،

پاسخ ندادن به خواسته‌هاي آنهاست چرا كه فرد را تشنه نگه مي‌دارد و فرد تشنه آب جستجو مي‌كند. به نظر مي‌رسد، با پاسخ ندادن به خواسته‌هاي اينگونه مردان، حداقل سطحي از اضطراب در آنها ايجاد مي‌شود و اين اضطراب، اگر بزرگتر از

اضطراب اوليه آنها باشد، معمولاً باعث می شود که به سمت اضطراب كوچكتر يا ازدواج حركت ‌كنند؛ در غير اين صورت، وارد اين حوزه كه از نظر آنها بسيار تنگ و تاريك و ترسناك است، نخواهند شد. دختراني كه تن به خواسته‌هاي مرد مورد

علاقه‌ي خود مي‌دهند، با اين هدف ناخودآگاه اين كار را انجام مي‌دهند كه بعداً او را درگير احساس گناه كنند و به خاطر احساس گناه او را وادار به ازدواج نمایند. اما توجه داشته باشيد كه داروي اضطراب، احساس گناه نيست و كمتر مي‌توان با

احساس گناه بر اضطراب كه هيجان قدرتمندتري است، غلبه كرد. اما آنها كه به خواسته‌ي مرد پاسخ نمي‌دهند و او را به اضطراب از دست دادن دچار مي‌كنند، حداقل شانس بيشتري دارند كه بر اضطراب مرد از ازدواج، فائق آيند چرا كه براي

درمان اضطراب از خود اضطراب كمك مي‌گيرند كه قدرت هماوردي و مقابله‌ي همساني دارد. درمان اضطراب از طريق اضطراب در يك داستان قديمي كه مولوي در مثنوي بيان مي‌كند به اين ترتيب آمده است كه مردي از كشتي و سفر دريايي

مي‌ترسيد و روی کشتی داد و فرياد مي‌كرد، هرچه تلاش كردند تا او را آرام كنند، اثر نداشت تا اينكه حكيمي گفت او را به دريا اندازيد، او را به دريا انداختند و پس از دقايقي او را از دريا گرفتند، مرد آرام شد و در گوشه ی كشتي نشست و ديگر

داد و فرياد نكرد.

آیا صحبت با آن مرد، به يادآوردن خاطرات قبلي، ايجاد احساس گناه، نوازش، محبت، توجه و… هيچ امر ديگري مي‌توانست سبب شود كه او از كشتي نترسد؟! ماجراي افرادي هم كه از ازدواج مي‌ترسند به همين صورت است،‌ با هيچ

وسيله‌اي شما نمي‌توانيد آنها را راضي به ازدواج كنيد؛ جز آن كه آنها را با ترس بزرگتري كه همان از دست دادن يا تنهايي است، رو به رو سازيد و البته توجه داشته باشید که این شیوه تنها براي برخي از آنها، چاره ساز است نه براي همه آنها.

نظريه‌هاي آشنايي

دو نظريه‌ي قديمي در اين باب وجود دارد. يكي نظريه‌ي «همسان همسري»و ديگري نظريه‌ي «ناهمسان همسري>>

نظريه‌ي «همسان همسري» بر اين فرض استوار است، كه هر چه شباهت‌ها و همانندي‌ها بيشتر باشد دو طرف بيشتر مايل به آشنايي با يكديگر هستند. به عبارت ديگر

كبوتر با كبوتر، باز با باز              كند هم‌جنس با هم‌جنس پرواز

همانندي‌هاي قومي، فرهنگي، طبقه‌ي اجتماعي، مذهب مشترك، ارزش‌هاي مشترك، سن و سال نزديك به هم و سطح تحصيلاتي مشابه و علايق مشترك بنيان و پايه‌ي استواري براي ايجاد زندگي مشترك است. در مورد علاقه‌ي مشترك

منظور اين نيست كه دو نفر به همراه هم يك علاقه را دنبال كنند، بلكه ممكن است به طور فردي به آن بپردازند اما هر دو نفر به آن حوزه علاقه‌مند باشند. مثلاً علاقه‌ي مشترك به موسيقي، هنر ، صنايع دستي، طبيعت و البته همه آنچه كه

گفته شد، به اين معني نيست كه اگر در برخي حوزه‌ها با هم تفاوت داشتند؛ الزاماً روابط آنها پايدار و موفق نخواهد بود. بلكه افرادي هستند كه علي‌رغم تفاوت در برخي از زمينه‌ها، ازدواج موفقي داشته‌اند. اما به طور عام هر چه مشتركات

بيشتر باشد زندگي و ارتباط راحت‌تر و آسان‌تر خواهد بود. به همين دليل متخصصان اكثراً معتقدند كه اگر مي‌خواهيد ازدواج موفق، با ثبات و شادماني داشته باشيد، بايد به جستجوي فردي باشيد با خصوصيات و كيفياتي كه در انتخاب بهترين

دوست به دنبال آن هستيد. يا به عبارت ديگر با كسي ازدواج كنيد كه مانند صميمي‌ترين دوست شما باشد.

نظريه‌ي ناهمسان همسري بيان مي‌كند كه ما بيشتر به افرادي علاقمند مي‌شويم، كه ما را كامل مي‌كنند. مثلاً فرد خجالتي از فرد جسور خوشش مي‌آيد، يا يك فرد اجتماعي و اهل رفت و آمد يك فرد منزوي و اهل مطالعه را جذاب

مي‌داند. فرض اصلي اين نظريه اين است، كه ما تمايل داريم كسي را جستجو كنيم كه داراي آن چيزي است

كه ما نداريم و مايل به داشتن آن هستيم. بسياري از مردم اين نظريه را مي‌پذيرند، چرا كه به نظر مي‌رسد منبعي براي شهود و احساس در آن نهفته است. اما اگر آشنايي را از انتخاب همسر جدا كنيم، واقعيت آشكار مي‌شود. تحقيقات نشان مي‌دهد كه در اكثر ازدواج‌هاي موفق دو طرف معمولاً از بسياري جهات به هم شبيه هستند.

نظريه‌ي ديگري كه براي توضيح فرايند آشنايي تا انتخاب همسر مفيد است، نظريه‌ي صافي است. اين نظريه بيان مي‌كند كه مردم براي آشنايي و نهايتاً انتخاب همسر از صافي‌هاي پيچيده‌اي عبور مي‌كنند كه به تدريج دامنه‌ي مخروطي آن تنگ‌تر مي‌شود و انتخاب محدود‌تر مي‌شود تا اين‌كه نهايتاً به يك انتخاب مي‌رسند.

همان‌طور كه در شكل مي‌بينيد تعداد افراد بالقوه به مرور كاهش مي‌يابد.

اولين صافي يا اولين عامل تأثير‌گذار آشنايان هستند. منظور از آشنايان، اقوام، خويشان، دوستان، همسايگان، همكاران، هم كلاسي‌ها و هستند كه با آنها مواجه مي‌شويم، آنها را مي‌بينيم و با آنها آشنا مي‌شويم. مكان جغرافيايي و زمان آشنايي عوامل مؤثري هستند كه در اين مرحله تأثير‌گذارند. البته رسانه‌هاي جديد از قبيل اينترنت، فضا و زمان مجازي براي ارتباط ايجاد كرده‌اند، كه آنها را نيز مي‌توان در اين صافي مؤثر دانست.

منظور از صافي پيشينه‌ي اجتماعي گروه قومي و نژادي، طبقه‌ي اجتماعي ـ اقتصادي و سن است كه در اين مرحله افراد به طور هشيار يا ناهشيار آن را لحاظ مي‌كنند.

جذابيت در مرحله‌ي بعد به صورت يك صافي عمل مي‌كند و در تصميم‌گيري افراد مؤثر است.

همساني و هماهنگي، بيشتر معطوف به شخصيت، علايق، باور‌ها و ارزش‌هاست، هر چه افراد به لحاظ اين چند عامل با هم هماهنگي بيشتري داشته باشند، احتمال اين‌كه با هم ازدواج كنند بيشتر است.

مشاوره ازدواج در استادمعین

مشاوره تلفنی در شمال تهران

روانشناس آنلاین و مشاوره تلفنی در شمال تهران یک روش موثر برای ارائه خدمات روانشناسی به افراد در دسترسی به مشاوره روانشناسی است. این روش امکان ارتباط با روانشناسان آنلاین و تعامل با آن‌ها را فراهم می‌کند و به افراد کمک می‌کند تا با مشکلات روانی و اجتماعی خود برخورد کنند. برخورد با مشکلات روانی و پیشگیری از تدهور وضعیت روانی به وسیله این خدمات آسان‌تر و دسترسی‌پذیرتر می‌شود.

https://arameshravan.com/

ارتباط با ما

Call: 02144246886

Instagram:nedaye-aramesh-ravan

09924793881:eitaa

www.arameshravan.com

ندای آرامش روان

 

مشاوره روانشناسی حضوری | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره آنلاین ۲۴ ساعته | مرکز مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی آنلاین | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره روانشناسی

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جهت تماس با کلینیک کلیک کنید