مشاوره پیش از ازدواج در دروس
مشاوره پیش از ازدواج در دروس
عشق ناگهانی
ميدانيم كه بسياري از محققان ، انديشه و فكر را بر هيجان عشق مقدم ميدارند. آنها معتقدند كه احساس عشق به تدريج بين دو نفري كه به ارتباط با هم ميانديشند، رشد ميكند
از سوي ديگر اكثر افرادي كه هيجان را بر فكر مقدم ميدانند، عشق را بيشتر به صورت يك برانگيختگي زيستي يا زيستي ـ اجتماعي ميشناسند. در اكثر فيلمهاي سينمايي، معمولاً عشق به صورت يك طغيان ناگهاني به نمايش در ميآيد. احتمالاً عامل مؤثر در ايجاد عشق ناگهاني، احساس ناتواني در كنترل هيجاني عشق است. اين احساس عدم كنترل و ناتواني در كنترل، احساس عشق ناگهاني را به همراه ميآورد.
البته احتمالاً عشق به هر دو صورت ناگهاني و تدريجي تجربه ميشود. چگونگي عاشق شدن شما بر فرد مقابل تأثير ميگذارد. چگونگي عاشق شدن شما ميتواند تعبيري باشد از اين كه شما چگونه آدمي هستيد. اگر شما ناگهاني عاشق شويد و فرد مقابل تدريجي، ممكن است قضاوت او دربارهي شما اين باشد كه شما يك آدم معمولي با هيجانهاي انفجاري هستيد و اگر شما به تدريج عاشق شويد و او عشقي آتشين داشته باشد احساس ميكند كه شما فردي حسابگر و بدون ثبات عاطفي هستيد.
حسادت و آرزو دو يار جدايي ناپذير عشق هستند به خصوص وقتي به اوج ناتواني در كنترل هيجاني ميرسيم. حسادت و آرزو بيانگر احساس «ناامني» عاشق است. هر چه ناامني بيشتر باشد، حسادت و آرزو نيز قويتر ميشود.
عشق آتشين
يكي از انواع عشق، عشق آتشين است. عشق آتشين عشق ديوانهوار است، همراه با اشتغال ذهني وسواسگونه، حسادت، احساس مالكيت ، ناامني، علايم جسماني و هيجانات شديداً نوساني. بسياري از روانشناسان تأكيد ميكنند كه عشّاق آتشين به لحاظ روان شناختي دچار مشكل ميشوند.
عشق آتشين اغلب در اولين عشق ديده ميشود. سؤالات زير تا حدي ميتواند ما را نسبت به عشق آتشين هشيار كند. به اين سؤالات از 5 تا 1 نمره دهيد. 1 كمترين ارزش و 5 بالاترين ارزش را دارد.
- ـ زمانيكه بين ما كارها درست پيش نميرود، دلم آشوب ميشود؛ يا اينكه احساس ميكنم حال تهوع دارم.
- ـ اگر من و او از هم جدا شويم آنقدر افسرده ميشوم كه به فكر خودكشي بيفتم.
- ـ گاهي آنقدر از عشقش به هيجان ميآيم كه خوابم نميبرد.
- ـ وقتيكه او به من توجه نميكند، احساس ميكنم كه همهي بدنم ناخوش است.
- ـ از وقتيكه عاشق او شدهام تمركزم دچار مشكل شده است.
- ـ اگر شك كنم كه او با يك نفر ديگر است، نميتوانم آرام باشم.
- ـ اگر براي مدتي به من توجه نكند، گاهي با كارهاي احمقانه تلاش ميكنم كه توجهش را به خودم جلب كنم.
نمرات را با هم جمع كنيد. هر چه نمرهي بدست آمده به عدد 35 نزديكتر باشد، عشق آتشين در شما شدت بيشتري دارد و هر چه نمره به عدد 7 نزديكتر باشد عشق آتشين خفيفتر است.
عشق يك سويه
- عشق به كسي كه هيچ احساسي در قبال ما ندارد، يا حتي از عشق ما به خودش خبر هم ندارد، عشق يكسويه است.
- عشق يك سويه بيشتر يك عشق ناكام است، آميخته با رنج و سعادت، معجوني از سيهروزي و نعمت كه سه چهارم دانشجويان حداقل يك بار آن را تجربه ميكنند (آرون و آرون، 1991). شدت ناكامي بستگي به ميزان ايدهآلسازي از ارتباط دارد. هر چه جذابيت ارتباط در نظر آنها بيشتر باشد، طبيعتاً ناكامي آنها نيز شديدتر خواهد بود.
- عشق يك سويه در اولين عشق ميتواند به يادگيري عشق كمك كند (هارنر، 1992). آلاپاك (1984) متذكر ميشود كه اولين عشق نوجوان به طور طبيعي شامل همان عناصر و اجزاي اتحاد معنوي است، كه ما در عاشقان ناكام و عشاق عارف مسلك مييابيم. اين عناصر عبارتند از 1ـ حضور فراگير معشوق 2 ـ واژههاي مطلق و نهايي براي توصيف معشوق 3 ـ بينظير بودن 4 ـ كمال مطلوب بودن 5 ـ آرمان گرايي سرشار از رويا 6 ـ اتحاد روحاني 7 ـ معطوف به آينده بودن.
- عشق يك سويه ميتواند بر عزت نفس تأثير داشته باشد. برآورد عاشق از احتمال پذيرفته شدن توسط معشوق با عزت نفس او ارتباط دارد. افرادي كه عزت نفس پاييني دارند، از طرد شدن توسط معشوق ميهراسند ( بام اشتاير و واتمن ، 1992).
مشاوره پیش از ازدواج در دروس
آگاهي از عشق
عشق معمولاً مدتها مخفي ميماند. مانند يك راز، مانند دانهاي در خاك تا زمانيكه دانه ترك بردارد و آرام آرام سر از خاك در آورد.
تا اناري تركي برميداشت
دست فوارهي خواهش ميشد
(سهراب سپهري)
احساس اينكه «امري شگرف رخ داد است» ، «اتفاقي افتاده است» آغاز يك حس دروني است. اولين دريافت عشق، اولين نشانهها و نهايتاً اولين آگاهي سخت هيجانانگيز است و اجبار به انتخاب و پذيرفتن عواقب هر انتخاب را به همراه دارد.
مانند اولين جوانهاي كه كشاورزي بيتجربه در زمين ميبيند. بدون تجربه هرگز نميتوان در ابتدا تشخيص داد كه اين جوانهي كدامين گياه است. آيندهاي بارور دارد يا آيندهاي سترون، يكساله است يا چند ساله، يا درختي تنومند؟! اما آنچه مهم است اين است، كه ميتوان آن را ديد و شاهد روييدن آن بود و ديدن، همان آگاهي است و انتخاب در اينجا معنا ميگيرد. انتخاب اينكه آن را ناديده بگيريم يا آنكه ببينيمش؟! انتخاب اينكه از آن مراقبت كنيم يا اينكه رهايش كنيم. اگر مراقبت را پذيرفتيم نميدانيم اين جوانهي كدامين گياه است و انتظار همه چيز ميرود. انتظار اينكه طول عمر اين جوانه چند ماهي بيش نباشد و انتظار اينكه گياهي چند ساله باشد، انتظار اينكه درختي بارور باشد و يا اينكه گياهي هرز و بيهوده .
اظهار عشق
اولين اظهار عشق مانند شكستن يك سد است، چرا كه انبوه هيجانات و اميال نهفته در پشت اين سد ميتواند عواقب مختلف و ناشناختهاي به همراه داشته باشد.
عشق ميتواند «محبوب را فراري دهد» و يا «ميتواند واكنش پذيراي او را به همراه داشته باشد».
- اظهار عشق پردهها را فرو ميريزد؛ پردههايي كه فرد خود را پشت آن پنهان ميكرد.
- اظهار عشق ايمني فرد را به خطر مياندازد و به رفتار هاي خنثي معنا ميدهد و فرد، ديگر نميتواند خود را پشت انكارها و رفتارهاي خنثي پنهان كند.
- اظهار عشق خواستگاري نيست. اعشق بيان عشق است بيان علاقه و بيان اشتياق به نزديك شدن، سنجيدن و آشنايي است. عشق آغاز آشنايي است، در آشنايي است كه خواستگاري انجام ميشود و يا نميشود. بسياري در جامعه ما اظهار عشق را با خواستگاري يكسان ميدانند اما هنگامي كه از عشاق در اين باره ميپرسيم اين دو را از هم تفكيك ميكنند. بسياري از آنها اينگونه پاسخ ميدهند كه من هنوز او را به درستي نميشناسم اما از او خوشم ميآيد، به او علاقمند هستم اما بسياري از اطلاعات را ندارم. در صورتي كه اطلاعات بدي از او به دست نياورم به هر حال از او خوشم ميآيد و ميتوانم با او ازدواج كنم.
اظهار غيركلامي
پس از آگاهي از عشق معمولاً افراد رفتارهاي غيركلامي متفاوتي را از خود بروز ميدهند كه حاكي از توجه بيشتر به فرد مورد نظر است. رفتارهاي غيركلامي، قابل تعبير و تفسير است و فرد را در يك حاشيه امنيت قرار ميدهد و از مواجههي مستقيم با معشوق بينياز ميسازد. اولين اظهار عشقها غيركلامي است و افراد در آغاز سعي ميكنند به طور غيرمستقيم عشق خود را بيان كنند. اظهار غيركلامي، ترس از طرد را كاهش ميدهد و به فرد فرصت بررسي واكنشهاي معشوق را ميدهد. اظهار غيركلامي اولين گامي است كه مردان و زنان معمولاً بي آن كه بخواهند برميدارند و معمولاً باعث اولين واكنشهاي غيركلامي معشوق ميشود و تعبير و تفسير واكنشهاي غيركلامي معشوق، موضوع افكار و مشغوليت ذهني آنها قرار ميگيرد.
برخي از افراد در مواجهه با عشق با واكنش غيركلامي «دور شدن» پاسخ ميدهند اگر عاشق كسي باشند معمولاً از او دور ميشوند و مراقب هستند كه او متوجه نشود. به جز اين دسته از افراد كه ميتوانيم آنها را «دوري گزين» بناميم ديگران به انحاء مختلف واكنشهاي مبتني بر نزديك شدن، صميميت، دوستي، توجه، مراقبت و حمايت را با رفتارهاي غيركلامي خود القا ميكنند.
مردان و زنان در اظهار غيركلامي مشترك هستند اما معمولاً در فرهنگ ما اظهار غيركلامي عشق را از آنجا كه يك اظهار غيرمستقيم است، بيشتر خاص زنان ميدانند. در صورتي كه مردان نيز همانند زنان در ابتدا به طور غيركلامي عشق خود و محبت خود را بيان ميكنند. معمولاً زنان از حركات و رفتارهاي غيركلامي مردان متوجهي محبت و عشق آنها ميشوند و منتظر ميمانند تا مرد پيش قدم شود و به طور كلامي اظهار عشق نمايد. بنابراين اظهار غيركلامي خاص زنان نيست بلكه مردان نيز قبل از اظهار كلامي از آن بهره ميبرند. هرگاه مردي به طور بيمقدمه و به صورت ناگهاني اظهار كلامي عشق نمايد معمولاً براي زنان تعجبآور و عجيب مينمايد چرا كه اظهار غيركلامي، خانمها را آماده پذيرش عشق يا رد آن ميكند. اظهار غيركلامي عشق هم مقدمهاي است بر اظهار كلامي و هم لازمهي آن است و بدون آن احتمال طرد و رد از جانب زن بيشتر ميشود.
مردان و اظهار كلامي عشق
مردان معمولاً مدتي بدون آنكه عشق خود را بيان كنند با رفتارهاي غيركلامي، عشق خود را نشان ميدهند در اين فاصله هرچه رفتارهاي غيركلامي زن پذيراتر باشد، مرد براي بيان و اظهار كلامي آمادهتر و مهياتر ميشود و هرچه واكنشها و رفتارهاي غيركلامي او طرد كننده باشد، مرد از اظهار مستقيم و كلامي عشق دوري ميكند و آن را به تأخير مياندازد چرا كه ميترسد با بيان كلامي و مستقيم، معشقوق را از دست بدهد و باعث شود كه معشوق از او فاصله بگيرد و از او دوري گزيند.
زماني كه رفتارهاي غيركلامي و واكنشهاي غيرمستقيم پذيرا باشد، مرد احساس امنيت ميكند و معمولاً پيش قدم ميشود و عشق خود را به طور كلامي بيان ميكند. اما مرداني كه علايم غيركلامي طرد كننده دريافت كردهاند معمولاً به رفتارهاي خود ادامه ميدهند به اين اميد كه شاهد تغيير رفتارهاي غيركلامي زن و پذيراتر شدن رفتارهاي او شوند. برخي از مردان نيز به صرف مشاهدهي رفتارهاي غيركلامي طرد كننده، دور ميشوند و هرگز عشق خود را بيان نميكنند و در عوض سعي ميكنند كه خودشان را از پاسخ منفي معشوق مطمئن كنند. اما برخي ديگر از مردان كه شجاعت بيشتري دارند و از طرد نميترسند، جسارت به خرج ميدهند و عليرغم مشاهدهي واكنشهاي غيركلامي منفي، عشق و علاقهي خود را به صورت كلامي بيان ميكنند تا اطمينان پيدا كنند و مطمئن شوند. اين دسته از مردان معمولاً بر اين اعتقادند كه شايد «دچار سوء تفاهم شده باشيم»، «شايد درست متوجه معنا و مفهوم رفتارهاي او نشده باشم»، «شايد منظور او چيز ديگري بوده است» و… بنابراين لازم ميدانند كه مطمئن شوند و به همين دليل عليرغم همهي نشانههاي منفي، عشق خود را به صورت كلامي هم بيان ميكنند تا از نخواستن او و بيميلي او اطمينان حاصل كنند. معمولاً خانمها فكر ميكنند كه مردان در صورتي كه عاشق باشند حتماً عشق خود را به طور كلامي بيان ميكنند در صورتي كه بسياري از مردان به خصوص آنها كه روحيهي ملايمتري دارند از بيان كلامي پرهيز ميكنند و تا آنجا كه مقدور باشد، بيان كلامي را به تأخير مياندازند. بيان كلامي براي مردان نيز به همان اندازه سخت است كه براي زنان سخت است اما معمولاً خانمها فكر ميكنند كه بيان كلامي براي مردان سخت نيست.
اگر مردي عشق خود را به طور كلامي بيان نكند معمولاً خانمها فكر ميكنند كه عاشق نيست در صورتي كه بسياري از مردان، قدرت اظهار كلامي عشق را ندارند در حالي كه سخت عاشقند. معمولاً مردان زير فشار فرهنگ مجبور به اظهار كلامي هستند همان گونه كه زنان مجبور به اظهار نكردن آن هستند.
بسيار شاهد هستيم كه مردي به طور غيركلامي ابراز عشق ميكند اما به طور كلامي، هيچ بيان و واكنش خاصي ندارد. بنابراين به نظر ميرسد در اين مقوله نبايد همهي مردان را با يك چشم نگريست. تفاوتهاي فردي بسياري باعث ميشود كه همهي آنها قادر به ابراز كلامي عشق نباشند. هرچند كه ابراز كلامي عشق يك رفتار مردانه است اما آيا همهي رفتار مردان، مردانه است؟!
رويارويي با عشق
رويارويي با عشق از آنجا كه هيجان زيادي را در انسان بهوجود ميآورد، امر آساني نيست. براي اينكه رويارويي و برخورد با عشق را بهتر تصويرسازي كنيم، از يك استعاره كمك ميگيريم. «گاو بازي» يك سنت قديمي اسپانيايي است، كه هنوز
دوام دارد. برخورد با هيجان عشق همانند بازي با گاو است. در گاو بازي ما شاهد يك گاو وحشي هستيم كه پردهاي صورتي رنگ يا قرمز رنگ او را تحريك ميكند. گاو باز سعي ميكند با تحريك گاو، در ابتدا او را خسته كند و بعد به قتل برساند.
نمادي است از رويارويي عقل با نفس، نمادي است از رويارويي انديشه با هيجان و كشتن است از پيروزي عقل بر نفس و پيروزي انديشه بر هيجان. گاو باز يك قهرمان است، چرا كه توانسته است بر نفس غلبه كند و هيجان
خود را مهار كند. گاو باز يادآور مهر در آيين ميترائيسم است، كه گاو را كشت و به جاودانگي دست پيدا كرد.
در عشق ما شاهد يك قسمت هيجاني شديد هستيم. بنابراين برخورد با هيجان عشق ميتواند همانند برخورد با يك گاو باشد. گاو باز از رويارويي با گاو نميهراسد. او وارد ميدان ميشود تا گاو را مهار كند. انسان عاشق در صورتي كه از
عشق نهراسد، وارد ميدان عشق ميشود و آنگاه است كه با هجوم وحشيانهي هيجان عشق رو در رو خواهد شد. هيجاني كه به رنگ قرمز و صورتي كه همان رنگ تمايلات جنسي است، حساس است. گاو باز در عين حال كه گاو را به خود
ميخواند، از دست گاو ميگريزد و مراقب است كه آسيب نبيند و در عين حال به آرامي سعي ميكند كه گاو را خسته كند و نهايتاً گاو را ميكشد. وقتي كه سعي كنيم هيجان عشق در عين حال كه بروز پيدا ميكند، كنترل شود؛ باعث
ميشويم كه هيجان عشق آرام بگيرد. تيرهاي منطق و استدلال كه بر پيكرهي هيجان عشق وارد ميشود، هيجان را آرامتر و سر به زيرتر ميكند و نهايتاً آنچنان هيجان را از پا مياندازد كه بتوان بر آن فائق آمد. انساني كه عاشق شده باشد و
از پس هيجان آن بر آمده باشد بي آنكه آسيب ببيند، به حقيقت يك قهرمان است.
جدايي در عشق يكسويه و فرود عاطفي
عشق هميشه به سرانجام نميرسد. بسيار اتفاق ميافتد كه عشق به جدايي منجر شود. معمولاً جدايي از عشق تأثيرات هيجاني شديدي را باعث ميشود كه چه بسا سالها بر زندگي فرد سايه افكند.
معمولاً در ايران توصيه ميشود كه جدايي بايد ناگهاني، قاطع و محكم باشد. «هيچ پاسخي به فرد نده»، «تلفنهايش را پاسخ نده»، «او را نبين تا فراموشت كند». زماني كه يك رابطه به طور ناگهاني قطع ميشود فرد مقابل به شدت هيجان زده ميشود و فردي كه رابطه را قطع كرده است دچار احساس گناه ميشود چرا كه شرايط عاشق بيچاره را ميداند و از شرايط و وضع و حال فعلي او نيز نميتواند با خبر شود و در عين حال باعث اين وضعيت نيز خود او بوده است. بنابراين جدايي ناگهاني، آن گونه كه عموم توصيه ميكنند يكي را ميشكند و ديگري را دچار احساس گناه و عذاب وجدان ميكند.
سعدي ميفرمايد:
سعدي به روزگاران مهري نشسته بر دل بيرون نميتوان كرد الا به روزگاران
به نظر ميرسد جدايي در عشق برخلاف آنچه عموم توصيه ميكنند، همانگونه كه سعدي ميفرمايد لازم است تدريجي باشد. جدايي تدريجي هر دو نفر را آماده ميكند و آسيبهاي جدايي را كاهش ميدهد. همانگونه كه هواپيما اوج ميگيرد يك رابطه عاطفي نيز اوج ميگيرد و همانگونه كه هواپيما فرود ميآيد يك رابطه عاطفي نيز فرود ميآيد. براي فرود آمدن ابتدا نياز به تصميم قاطع خلبان داريم، در صورتيكه خلبان در فرود آمدن تصميم قاطعي نداشته باشد ممكن است هواپيما ارتفاع كم كند و مجدداً اوج بگيرد. خلبان براي فرود در آغاز به طور نامحسوس ارتفاع كم ميكند به گونهاي كه مسافران متوجه نميشوند كه هواپيما در حال كاهش ارتفاع است و پس از مدتي كه به اين ترتيب گذشت به طور محسوس ارتفاع را كاهش ميدهد و به مسافران اعلام ميكند كه براي فرود آماده باشند. هرچه ارتفاع كاهش پيدا ميكند علايم فرود و نشستن محسوستر ميشود تا اينكه چرخها باز ميشود و هواپيما روي باند فرود ميآيد. لحظه تماس چرخها با زمين بالاترين فشار را براي مسافران دارد و تا مدتي هواپيما با شتاب و سرعت روي باند به طور مستقيم حركت ميكند تا سرعت كاهش بيابد. در صورتيكه يك هواپيما به طور ناگهاني فرود بيابد ما معمولاً شاهد سقوط آن هستيم. قطع ارتباط عاطفي با يك نفر نياز به تصميم قاطع و كم كردن ارتباط به آهستگي و پيوستگي همانند فرود يك هواپيما دارد. اگر بخواهيم سريعتر فرود بياييم خطر سقوط وجود دارد اگر هم ارتفاع را كاهش دهيم و دوباره اوج بگيريم بيثباتي براي فرود را خاطر نشان خواهيم كرد. قاطعيتي كه عموم مردم در جدايي توصيه ميكنند بايد در سطح تصميمگيري باشد اما در انجام جدايي و به فعل آوردن آن، لازم است به تدريج عمل شود.
هرگاه بخواهيم يك رابطه عاطفي را قطع كنيم ابتدا لازم است در تصميم به جدايي تاحدودي به قطعيت برسيم و مطمئن شويم كه ميخواهيم از رابطه خارج شويم. سپس روابط را به طور نامحسوس و به تدريج كاهش دهيم و آن گاه به طور محسوس كاهش ميدهيم سپس به فرد مقابل اعلام ميكنيم كه براي جدايي آماده باشد و پس از آن باز رابطه را كاهش ميدهيم تا اينكه به نقطه جدايي برسيم و از آنجا به بعد رابطه قطع ميشود. در اين زمان بر طرفين فشار زيادي وارد ميشود اما لازم است استرس را تحمل كنند تا نهايتاً همه چيز به كنترل آنها درآيد و امور به حالت عادي باز گردد. چنين فرود عاطفي خسارتها و آسيبهاي كمتري را به دو طرف تحميل ميكند. پايان يك رابطه همانند آغاز آن بايد به تدريج باشد. زمان دشمن ما نيست با زمان همراه شويد و به تدريج امور را به جلو ببريد چه آغاز يك رابطه باشد و چه پايان آن.
جدايي در عشق دو سويه و گروگان گيري عاطفي
گاهي دو نفر به يكديگر عشق ميورزند و يك رابطه دو سويه بين آنها وجود دارد. اما به دلايلي مجبور به جدايي ميشوند. اينگونه جداييها بسيار غمانگيز است. چرا كه يك فرد ثالث باعث جدايي اين دو نفر برخلاف ميل و اشتياق آنهاست. معمولاً اين فرد ثالث والد يكي از آن دو نفر است كه با پافشاري و مخالفت خود آنها را مجبور به جدايي ميكند. اين وضعيت بيشتر شبيه به وضعيتي است كه دو نفر خلبان در حال هدايت يك هواپيما هستند، همه چيز به طور طبيعي پيش ميرود كه ناگهان شخص سومي از خلبانها ميخواهد كه هواپيما را فرود آورند. ميدانيد كه در هواپيما ربايي حفظ خونسردي، پرهيز از تنش، كوتاه آمدن در عين كوتاه نيامدن، تماس با برج مراقبت در اولين فرصت، كمك گيري و از همه مهمتر هوشمندي و مراقب فرصتها بودن بدون تعجيل؛ به خروج از بحران كمك ميكند. هواپيما ربايي يك بحران است و گروگان گيري عاطفي نيز يك بحران است.
هرگاه با گروگان گيري عاطفي رو به رو شديد، علي رغم وفاداري به آرمان مشترك لازم است گاهي كوتاه بياييد، عقب نشيني كنيد، جلب اعتماد كنيد، از متخصصين (برج مراقبت) و خويشاوندان (مسافران هواپيما) كمك بگيريد؛ هوشمندانه رفتار كنيد و مراقب فرصتها باشيد بيآنكه براي به هم رسيدن تعجيل كنيد. در عين حال توجه داشته باشيد كه گروگان گير والد شماست و شايد او چيزي را ميداند كه شما نميدانيد و به امري توجه دارد كه شما به آن كمتر توجه داريد. اين شرايط، يك شرايط واقعاً استثنايي است كمك گرفتن از افراد متخصص و مورد اعتماد ميتواند راهگشا باشد.
مشاوره پیش از ازدواج در دروس
روانشناس خوب در دروس
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در دروس می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
درمانگر خوب در دروس
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com