نظریه دانشمندان مربوط به پرخاشگری
دانشمندان در خصوص پرخاشگری نظرات مختلفی را ارایه کرده اند. به عنوان مثال گفته اند
الف- پرخاشگری یک رفتار غریزی است
کهن ترین و شاید شناخته شده ترین تبیین در مورد پرخاشگری انسان، نظریه غریزه است که بیان می کند انسان به گونه ای نامشخص برای رفتار پرخاشگرانه برنامه ریزی می کند.
مشهورترین صاحب نظران این دیدگاه زیگموند فروید است. به باور فروید، پرخاشگری عمدتاً ناشی از سرکوب غرایز است که به سوی خود و آزار به خود متوجه شده و سپس به آزار دیگران می پردازد(احمدی، 1382: 135و 136). او معتقد بود که ریشه های پرخاشگری را باید در آرزوی مرگ یا غریزه مرگ جست و جو کرد که بر همه اشخاص حاکم است(صادقی و مشکبید حقیقی، 1385 :29).
کنراد لورنز (KONRALD LORENZ-1966) نیز معتقد است که پرخاشگری اساساً از یک غریزه جنگیدن ذاتی ناشی می شود که تضمین می کند تا قوی ترین نرها جفت گیری کرده و ژن های خود را به نسل بعدی منتقل کنند(بارون و همکاران، 1388 :621). برخی از روان کاوان نیز عقیده دارند پرخاشگری غریزی است و به عنوان تلاشی برای رسیدن به تخلیه هیجانی و رهایی از تمایل های پرخاشگرایانه متراکم شده به وجود می آید.
ب- پرخاشگری یک رفتار اجتماعی است که یاد گرفته می شود
نظریه یادگیری اجتماعی بر اهمیت یادگیری رفتار پرخاشگرانه از الگوها تأکید دارد. از این نظریه بیشترین حمایت پژوهشی به عمل آمده است(ویتیگ، 1386 :189). هواداران این دیدگاه بر این واقعیت تأکید دارند که پرخاشگری پدیده ای خطرناک و بی ثبات است که می بایست به عنوان یک رفتار اجتماعی یاد گرفته شود.
در مقابل نظریه غریزی بودن پرخاشگری، این نظریه معتقد است که انسان ها با مجموعه ای از انگیزه های پرخاشگری و پاسخ های خشن پا به عرصه حیات نمی گذارند، بلکه هم چنان که اشکال پیچیده دیگر رفتار را یاد می گیرند، رفتار پرخاشگرانه را نیز باید یاد بگیرند(احمدی، 1382 :136و 137). چنان چه دیده می شود مردم فرهنگ های مختلف به شیوه های خاص خود مثل: کونگ فو، تفنگ دولول و یا سرنیزه به دیگران حمله می کنند. (صادقی و مشکبید حقیقی، 1385 :31).
پ- پرخاشگری یک سائق خارجی است
برخی از روان شناسان اجتماعی اعتقاد دارند که پرخاشگری از یک سائق خارجی برای آسیب رساندن به دیگران ناشی می شود. طبق این دیدگاه، شرایط خارجی متفاوت، انگیزه های نیرومند برای انجام رفتار خشونت آمیز ایجاد می کند و سائق پرخاشگری به تهدید علنی علیه دیگران می انجامد. این نظریه فرضیات ناکامی پرخاشگری را مورد بررسی قرار داده و اذعان می دارد که ناکامی سائق پرخاشگری را تحریک می کند و این سائق به هدف های گوناگون و به ویژه به منابع ناکامی حمله کرده و آسیب می رساند (احمدی، 1382: 136و 137).
نظریه ناکامی پرخاشگری بیانگر این مسئله است که به دنبال ناکامی، پرخاشگری بروز خواهد کرد. البته باید به خاطر داشت که پرخاشگری می تواند حالت پرخاشگری پنهان یا آشکار داشته باشد. یعنی ممکن است هدف پرخاشگری، خود فرد یا دیگری باشد. افزایش افسردگی، یأس و دلزدگی جوانان، انحراف های اجتماعی، فرار از خانه، اعتیاد، الکلیسم، خودکشی و مانند این ها جلوه هایی از پرخاشگری پنهان هستند که متأسفانه در جامعه ایران نیز رو به فزونی است (منطقی، 1383 :165). از آن جایی که موقعیت های بیرونی بیش تر از گرایش های ذاتی در شیوع پرخاشگری نقش دارند، بنابراین در خصوص احتمال پیشگیری از این رفتار شاید بتوان گفت که نظریه سائق خوش بینانه تر از نظریه غریزه است(صادقی، و مشکبید حقیقی، 1385 :30).