پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEOPI-R
جنسیت: سن: سطح تحصیلات: وضعیت تاهل: شغل:
در پاسخ دادن به هر سوال باید احساسات و رفتار عادی و عمومی خود را در نظر بگیرید.لطفا به تمام سوالها پاسخ دهید و وقت خود را روی سوال خاصی تلف نکنید.در این پرسشنامه پاسخ صحیح و غلط وجود ندارد بلکه پاسخ شما به هر سوال باید نماینده اولین عکس العمل شما در برابر سوال باشد.
الف = کاملا مخالفم…ب= مخالفم…ج= نظری ندارم…د= موافقم…هـ = کاملا موافقم
ردیف | عبارات | کاملا مخالفم | مخالفم | ظری دارم | موافقم | کاملا موافقم |
1 | من آدم نگرانی نیستم. | |||||
2 | من بیشتر افرادی را که می شناسم دوست دارم. | |||||
3 | من قدرت تخیل و تصور خیلی زنده و فعالی دارم. | |||||
4 | من معمولا در مورد قصد و نیت دیگران بدبین و بد گمان هستم. | |||||
5 | من به محتاط بودن و داشتن عقل سلیم، مشهورم. | |||||
6 | من از نحوه برخورد دیگران با خودم عصبانی می شوم. | |||||
7 | من معمولا از جمعیتهای بزرگ و شلوغ دوری و پرهیز می کنم. | |||||
8 | مائل و مطالب مربوط به هنر و زیبا شناسی برای من اهمیت چندانی ندارند. | |||||
9 | من آدم حیله گر و مکاری نیستم. | |||||
10 | من ترجیح می دهم با ذهن باز به استقبال اتفاقات آینده بروم تا اینکه برای هر کاری طرح و نقشه قبلی داشته باشم. | |||||
11 | من به ندرت احساس تنهایی و غمگینی می کنم. | |||||
12 | من آدمی مسلط، قوی و قاطع هستم. | |||||
13 | بدون هیجانات قوی، زندگی برای من چیز جالبی نخواهد بود. | |||||
14 | بعضی از مردم مرا آدمی خودخواه و خود محور می دانند. | |||||
15 | من سعی می کنم تا وظایف محوله به خود را با صداقت و درستی انجام دهم. | |||||
16 | من در معامله با مردم همیشه از این می ترسم که نکند مرتکب اشتباه بزرگی شوم. | |||||
17 | من در موقع کار یا تفریح عجله و شتاب به خرج نمی دهم. | |||||
18 | من در کارهای خود از روش نسبتا ثابت و جا افتاده ای پیروی می کنم. | |||||
19 | من ترجیح می دهم با دیگران همکاری کنم تا این که با آنان به رقابت بپردازم. | |||||
20 | من آدم راحت طلب و تنبلی هستم. | |||||
21 | من به ندرت در کارها زیاده روی می کنم. | |||||
22 | من اغلب تشنه هیجان و تحریک هستم. | |||||
23 | من اغلب از بازی کردن با نظریه ها و افکار انتزاعی لذت می برم. | |||||
24 | من از لاف زدن درباره استعدادها و موفقیتهای خودم بدم نمی آید. | |||||
25 | من به خوبی می توانم وقت و فعالیت خودم را طوری تنظیم کنم که کارهای محوله به موقع تمام شود. | |||||
26 | من اغلب احساس درماندگی و ناتوانی می کنم و میل دارم شخص دیگری مسائلم را حل کند. | |||||
27 | من هرگز آنقدر احساس خوشحالی نکرده ام که به اصطلاح از خوشی به هوا بپرم. | |||||
28 | من معتقدم اگر به دانشجویان اجازه داده شود تا به سخنرانی بحث انگیز و متناقض گوش دهند، فقط باعث سردرگمی و انحراف فکری بیشتر آنان خواهد شد. | |||||
29 | رهبران سیاسی باید درباره جنبه های انسانی برنامه های خود آگاهی بیشتری داشته باشند. | |||||
30 | در طی سالها، من بعضی کارهای کاملا بی ربط انجام داده ام. | |||||
31 | من به آسانی دچار ترس می شوم. | |||||
32 | من از صحبت کردن با دیگران چندان لذت نمی برم. | |||||
33 | من سعی می کنم همه افکارم را در راستای واقعیتها هدایت کنم و از پناه بردن به عالم رویا و تخیل خود داری می نمایم. | |||||
34 | من معتقدم اکثر مردم اساسا دارای قصد و نیت خوب و دوستانه ای هستند. | |||||
35 | من مسئولیتهای اجتماعی از قبیل رای دادن را خیلی جدی نمی گیرم. | |||||
36 | خلق و روحیه من بیشتر وقتها ثابت است و زیاد بالا و پایین نمی رود. | |||||
37 | من دوست دارم همیشه افراد زیادی دوروبرم باشند. | |||||
38 | من بعضی مواقع در موسیقی ای که گوش می دهم غرق می شوم. | |||||
39 | اگر نیاز باشد حاضرم از افراد دیگر برای رسیدن به مقاصد خود سوء استفاده کنم. | |||||
40 | من اشیاء متعلق به خود را تمیز و پاکیزه نگه می دارم. | |||||
41 | من بعضی وقتها کاملا احساس بی ارزشی می کنم. | |||||
42 | من گاهی نمی توانم آن طور که باید از خود قاطعیت نشان دهم. | |||||
43 | من به ندرت دچار احساسات و عواطف قوی می شوم. | |||||
44 | من سعی می کنم با همه افرادی که ملاقات می کنم، رفتاری مودب و با نزاکت داشته باشم. | |||||
45 | گاهی من آن طور که باید صادق و قابل اعتماد نیستم. | |||||
46 | من وقتی با افراد دیگری هستم به ندرت احساس خجالت می کنم. | |||||
47 | من وقتی کاری را انجام می دهم، آن را با علاقه با تمام علاقه و سرعت انجام می دهم. | |||||
48 | من فکر می کنم یادگرفتن و تمرین سرگرمیها و کارهای ذوقی جدید جالب است. | |||||
49 | در مواردی که لازم باشد، من می توانم از دیگران ایراد بگیرم و به آنها کنایه بزنم. | |||||
50 | من دارای اهداف و روشن و مشخصی هستم و برای دستیابی به آنها طبق برنامه منظمی عمل می کنم. | |||||
51 | مقاومت در برابر خواستها و هوسهای آنی برای من آسان نیست. | |||||
52 | من از گذراندن تعطیلات خود در جاهای شلوغ و پر هیجان لذت نمی برم. | |||||
53 | من بحث و استدلال درباره مطالب فلسفی را کاری بی فایده و کسل کننده می دانم. | |||||
54 | من ترجیح می دهم که در مورد خودم و موقعیتهایم حرفی نزنم. | |||||
55 | من قبل از شروع به هر کاری مقدار زیادی وقت تلف می کنم. | |||||
56 | احساس می کنم قادر هستم با بسیاری از مشکلات خود کنار بیایم. | |||||
57 | من بعضی وقتها حالات شادی یا نشاط بسیار شدیدی را تجربه ( اخساس) کرده ام. | |||||
58 | من معتقدم که قوانین و سیاستهای اجتماعی باید تغییر کنند تا نیازهای یک دنیای در حال تغییر و تحول را به خوبی منعکس سازند | |||||
59 | من از لحاظ نگرشهای اجتماعی آدمی سختگیر و بی گذشت هستم. | |||||
60 | من قبل از این که تصمیمی بگیرم، در مورد جوانب مختلف مساله به دقت فکر می کنم. | |||||
61 | من به ندرت احساس ترس و اضطراب می کنم. | |||||
62 | من به آدمی خونگرم و خوش رو معرف هستم. | |||||
63 | من زندگی تخیلی بسیار فعالی دارم. | |||||
64 | من عقثده دارم که اکثر مردم اگر به آنها اجازه داده شود، از آدم سوء استفاده خواهند کرد. | |||||
65 | من خود را درباره حوادث جاری مطلع نگه می دارم و معمولا تصمیمات عاقلانه اتخاذ می کنم. | |||||
66 | من به آدم جوشی و عصبی معرف هستم. | |||||
67 | من معمولا ترجیح می دهم کارها را به تنهایی انجام دهم. | |||||
68 | تماشای صحنه های (رقص) باله یا رقصهای جدید مرا خسته و کسل می کند. | |||||
69 | من حتی اگر بخواهم نمی توانم کسی را گول بزنم. | |||||
70 | من آدم بسیار منظم و با برنامه ای نیستم. | |||||
71 | من به ندرت افسرده و غمگین می شوم. | |||||
72 | من غالبا در گروههایی که عضو بوده ام سمت رهبری را بر عهده داشته ام. | |||||
73 | احساس و عاطفه ای که اشیای مختلف در من ایجاد می کنند برایم مهم است. | |||||
74 | بعضی افراد فکر می کنند من آدم فاقد احساسات و حسابگری هستم. | |||||
75 | من بدهی های خود را به موقع و به طور کامل می پردازم. | |||||
76 | بعضی وقتها طوری احساس خجالت کرده ام که دلم می خواسته خودم را از دیگران مخفی کنم. | |||||
77 | ممکن است کار من کند باشد ولی با ثبات و یکنواخت است. | |||||
78 | وقتی که روش صحیح انجام دادن کار را یافتم، به همان روش می چسبم و ادامه می دهم. | |||||
79 | در نشان دادن خشم و عصبانیت درنگ و تامل می کنم، حتی اگر احساس کنم حق با من است. | |||||
80 | هرگاه برنامه ای برای اصلاح پاره ای از رفتارهای خود شروع کنم معمولا بعد از چند روز آن را کنار می گذارم. | |||||
81 | مقاومت در برابر وسوسه ها و خواهشهای نفسانی برای من مشکل نیست. | |||||
82 | من بعضی وقتها کارهایی را انجام داده ام که هدف آنها فقط هیجان و لذت بردن بوده است. | |||||
83 | من از حل مساله های مشکی یا معما لذت می برم. | |||||
84 | من از بیشتر مردم بهتر هستم و این را می دانم. | |||||
85 | آدم سازنده و مولدی هستم و همیشه مسئ.لیتهای خود را به انجام می رسانم. | |||||
86 | بعضی مواقع وقتی که تحت فشار روانی زیاد هستم، احساس می کنم که دارم از هم می پاشم. | |||||
87 | من آدم خوشحال و امیدواری نیستم. | |||||
88 | من معتقدم که برای اخذ تصمیم درباره موضوعات اخلاقی باید از رهبران مذهبی خود کسب تکلیف و تقلید کنیم. | |||||
89 | هرچه در مورد افراد فقیر و سالمند انجام دهیم باز هم کم است. | |||||
90 | گهگاه من اول عمل می کنم و بعد می اندیشم. | |||||
91 | من اغلب دچار تنش بوده و عصبی هستم. | |||||
92 | بیشتر مردم مرا فردی کم و بیش سرد و غیر اجتماعی می دانند. | |||||
93 | من دوست ندارم وقتم را با خیالبافی تلف کنم. | |||||
94 | فکر می کنم بیشتر مردمی که با آنها در تماس هستم، افرادی درستکار و قابل اطمینان هستند. | |||||
95 | من غالبا بدون آمادگی کافی در موقعیتهای مختلف حاضر می شوم. | |||||
96 | بیشتر مردم مرا آدمی زود رنج و بداخلاق نمی دانند. | |||||
97 | اگر برای مدت طولانی تنها باشم، واقعا احساس می کنم به افراد دیگر نیازمند هستم. | |||||
98 | نظم و ترتیب خاصی که در هنر و طبیعت می بینم برای من بسیار جالب و شوق انگیز است. | |||||
99 | کاملا صادق و درستکار بودن برای تجارت و کاسبی خوب نیست. | |||||
100 | دوست دارم هر چیزی را در جای مخصوص آن نگهدارم تا جای آن را به خوبی بدانم. | |||||
101 | من گاهی دچار احساس پشیمانی و گناهکاری شدید شده ام. | |||||
102 | در جلسات جمعی من می گذارم دیگران بیشتر حرف ها را بزنند. | |||||
103 | به ندرت به احساس آنی خودم توجه می کنم. | |||||
104 | من غالبا سعی می کنم نسبت به افکار و احساسات دیگران آگاهی و احترام نشان دهم. | |||||
105 | من گاهی دربازی شطرنج یا ورزش تقلب می کنم. | |||||
106 | اگر مردم مرا دست بیاندازند و مسخره کنند من زیاد احساس ناراحتی و خجالت نمی کنم. | |||||
107 | من اغلب احساس می کنم که سرشار از نیرو و توان هستم. | |||||
108 | من اغلب غذاهای جدید و نا آشنا را امتحان می کنم. | |||||
109 | من اگر اشخاصی را دوست نداشته باشم آن را از آنها مخفی می کنم. | |||||
110 | من برای دستیابی به اهداف خود سخت تلاش می کنم. | |||||
111 | وقتی به غذای مورد علاقه ام دسترسی پیدا کنم غالبا بیش از حد معمول می خورم. | |||||
112 | من معمولا از تماشای فیلمهای منزجر کننده یا وحشتناک خودداری می کنم. | |||||
113 | بعضی مواقع که مردم در مورد مسائل خیلی انتزاعی و نظری صحبت می کنند من علاقه ام را از دست می دهم. | |||||
114 | من سعی می کنم آدم افتاده و فروتنی باشم. | |||||
115 | من به زحمت می توانم خود را وادار به کاری کنم که باید انجام دهم. | |||||
116 | من در مواقع اضطراری می توانم خونسردی خودم را حفظ کنم. | |||||
117 | من گاهی بیش از اندازه احساس خوشبختی می کنم. | |||||
118 | من معتقدم که عقاید متفاوت افراد جوامع دیگر در مورد حق و ناحق از نظر خود آنها معتبر است. | |||||
119 | من در مورد آدمهایی که در خیابانها گدایی می کنند هیچ گونه اخساس همدردی نمی کنم. | |||||
120 | من همیشه قبل از اینکه دست به عملی بزنم پیامدهای آن را مورد توجه قرار می دهم. | |||||
121 | من به ندرت درباره آینده احساس ترس و نگرانی می کنم. | |||||
122 | من واقعا از صحبت کردن با دیگران لذت می برم. | |||||
123 | من از تمرکز حواس روی یک موضوع خیالی یا ” رویا در بیداری” و بررسی امکانات مختلف ناشی از آن لذت می برم و به این رویاها اجازه می دهم رشد کرده و شاخ و برگ پیدا کنند. | |||||
124 | هرگاه شخصی در مورد من کار خوبی انجام می دهد نسبت به او احساس بدگمانی و سوء ظن می کنم. | |||||
125 | من به خاطر درستی قضاوتم به خود می بالم. | |||||
126 | من اغلب نسبت به افرادی که با آنها سروکار دارم احساس تنفر و بیزاری می کنم. | |||||
127 | من کارهایی را ترجیح می دهم که بتوانم به تنهایی و بدون تحمل مزاحمت دیگران انجام دهم. | |||||
128 | شعر تاثیر چندانی روی من ندارد. | |||||
129 | از این که به عنوان آدم ریاکاری شناخته شوم متنفرم. | |||||
130 | به نظر نمی رسد که هرگز بتوانم کارهای خود را نظم و ترتیب بدهم. | |||||
131 | هرگاه اشتباهی رخ دهد یا عیب و ایرادی پیش بیاید من خودم را سرزنش می کنم. | |||||
132 | افراد دیگر اغلب در تصمیم گیری خود از من کسب تکلیف (یا به عنوان الگو) استفاده می کنند. | |||||
133 | هیجانات و احساسات گوناگونی به من دست می دهد. | |||||
134 | من به سخاوت و دست و دلبازی مشهور نیستم. | |||||
135 | همیشه وقتی قول انجام دادن کاری را می دهم مردم می توانند به انجام گرفتن آن کار اطمینان کنند. | |||||
136 | من اغلب نسبت به دیگران احساس حقارت می کنم. | |||||
137 | من به اندازه دیگران چابک و سرزنده نیستم. | |||||
138 | ترجیح می دهم وقتم را در محیط های مانوس و آشنا بگذرانم. | |||||
139 | وقتی شخصی به من توهین کند من فقط سعی می کنم او را ببخشم و فراموش کنم. | |||||
140 | من احساس نمی کنم که مجبورم با دیگران رقابت نموده و از آنان بهتر باشم. | |||||
141 | من به ندرت در مقابل خواستهای آنی خود تسلیم می شوم. | |||||
142 | من ترجیح می دهم در جاهایی باشم که کانون فعالیت و عمل است. | |||||
143 | من از سرو کله زدن با مسائل و معماهایی که ذهن آدم را به کوشش و چالش وادار می کند لذت می برم. | |||||
144 | من در مورد خودم نظر بسیار مثبتی دارم. | |||||
145 | وقتی کاری را شروع می کنم معمولا کعمولا همیشه آن را به اتمام می رسانم. | |||||
146 | غالبا تصمیم گرفتن و اتخاذ یک روش قطعی برای من مشکل است. | |||||
147 | من خودم را آدم خیلی شنگول و سرزنده ای نمی دانم. | |||||
148 | من معتقدم که وفاداری به آرمان ها و اصول مورد قبول خودم، بیش از “آزادمنشی” و ” بی تعصب بودن” اهمیت دارد. | |||||
149 | نیازهای انسانی افراد همیشه باید بر ملاحظات اقتصادی دولت اولویت داده شود. | |||||
150 | من غالبا کارها را بدون تامل قبلی و به خاطر یک انگیزه آنی انجام می دهم. | |||||
151 | من اغلب نگران این هستم که مبادا کارها طبق نقشه و به درستی پیش نروند. | |||||
152 | لبخند زدن به افراد غریبه و برقراری ارتباط با آنها برای من آسان است. | |||||
153 | هر وقت احساس کنم ذهنم در جهت خیال پردازی می رود معمولا خودم را به کاری مشغول می کنم و به جای خیال پردازی، حواسم را روی آن کار متمرکز می سازم. | |||||
154 | واکنش اولیه من به مردم آن است که به آنها اعتماد کنم. | |||||
155 | من ظاهرا در هیچ کاری موفق نمی شوم. | |||||
156 | من خیلی به ندرت واقعا عصبانی می شوم. | |||||
157 | ترجیح می دهم تعطیلات خود را در یک ساحل عمومی شلوغ بگذرانم تا در سک کلبه جنگلی دور افتاده. | |||||
158 | انواع خاصی از موسیقی بیش از اندازه برای من شورانگیز هستند. | |||||
159 | بعضی وقتها مردم را با چرب زبانی و تقلب به انجام دادن کارهای مورد نظر خودم وادار می کنم. | |||||
160 | من معمولا آدمی کم رو و زیاد سختگیر و پرتوقع هستم. | |||||
161 | من نسبت به خودم نظری منفی دارم. | |||||
162 | ترجیح می دهم دنبال کارهای خودم را بگیرم تا این که رهبر گروه بشوم. | |||||
163 | به ندرت متوجه خلق و عواطفی می شوم که محیط های مختلف به وجود می آورند. | |||||
164 | بیشتر مردمی که می شناسم مرا دوست دارند. | |||||
165 | من دقیقا از اصول اخلاقی پیروی می کنم. | |||||
166 | من در حضور روسای خود و دیگر افراد مهم و صاحب قدرت احساس آرامش و راحتی می کنم. | |||||
167 | من معمولا در حال عجله به نظر می رسم. | |||||
168 | بعضی مواقع تنها برای این که کار تازه ای انجام داده باشم محل اثاثیه خانه را تغییر می دهم. | |||||
169 | اگر کسی با من شروع به دعوا و مرافعه کند من آماده ام جواب او را با دعوا بدهم. | |||||
170 | من تلاش می کنم تمام چیزهایی را که می توانم، به دست آورم ( کسب کنم). | |||||
171 | من گاهی آنقدر غذا می خورم که بالا می آورم. | |||||
172 | من عاشق ترس هیجانی هستم که معمولا سوار شدن در چرخ و فلک یا کارهای خطرناک دیگر ایجاد می کند. | |||||
173 | من علاقه ای به تامل و تفکر جدی درباره سرنوشت جهان یا انسان ندارم. | |||||
174 | من احساس می کنم که مزیتی یر افراد دیگر ندارم ( صرف نظر از موقعیت و وضع افراد). | |||||
175 | وقتی در اجرای یک طرح یا نقشه با مشکل روبه رو می شوم تمایل پیدا می کنم طرح دیگری را شروع کنم. | |||||
176 | در یک موقعیت بحرانی به خوبی می توانم خودم را کنترل و اداره کنم. | |||||
177 | من آدم خوش مشرب شاد و با روحیه ای هستم. | |||||
178 | من خود را آدمی با سعه صدر می دانم که می تواند راه و رسم زندگی و طرز تفکر دیگران را به خوبی قبول نماید. | |||||
179 | من معتقدم که همه انسانها با ارزش و قابل احترام اند. | |||||
180 | من به ندرت تصمیمی عجولانه می گیرم. | |||||
181 | در مقایسه با بیشتر مردم من از چیزهای کمتری می ترسم. | |||||
182 | من به دوستان خود وابستگی عاطفی زیادی دارم. | |||||
183 | بچه که بودم هرگز از بازیهایی که مستلزم تقلید نقش دیگران باشد لذت نمی بردم. | |||||
184 | من معمولا در مورد افراد دیگر خوشبین هستم. | |||||
185 | من فرد بسیار شایسته و کارایی هستم. | |||||
186 | بعضی وقتها نسبت به دیگران احساس خصومت و آزردگی کرده ام. | |||||
187 | معمولا معاشرت و گردهمایی های اجتماعی برای من ناخوشایند و کسل کننده هستند. | |||||
188 | بعضی مواقع که شعری را می خوانم یا به یک اثر هنری نگاه می کنم موجی از احساس افسردگی یا هیجان مرا دربر می گیرد. | |||||
189 | من بعضی وقتها با اعمال زور یا تملق و خوش آمدگویی مردم را به انجام دادن کارهای مورد نظرم وادار می کنم. | |||||
190 | من در مورد تمیز کردن چیزها وسواس ندارم. | |||||
191 | بعضی وقتها زندگی به نظرم تیره و نومید کننده می آید. | |||||
192 | در موقع صحبت کردن با دیگران من غالبا بیشتر از دیگران حرف می زنم. | |||||
193 | هم حس شدن با دیگران یعنی داشتن همان احساسی که دیگران دارند، برای من آسان است. | |||||
194 | من خودم را آدم خیّر و نیکوکاری می دانم. | |||||
195 | من سعی می کنم کارهای خودم را با دقت انجام دهم تا الزامی برای انجام دادن مجدد آنها پیش نیاید. | |||||
196 | اگر در مورد فردی حرف بدی زده یا کار غلطی انجام داده باشم به سختی می توانم بار دیگر به روی او نگاه کنم. | |||||
197 | همه زندگی و کارهای من با سرعت انجام می شود. | |||||
198 | در موقع استفاده از تعطیلات ترجیح می دهم که به جاهایی بروم که قبلا آن محل ها را امتحان کرده و به درستی شناخته ام. | |||||
199 | من آدم کله شق و سرسختی هستم. | |||||
200 | سعی می کنم همه کارهای خودم را به بهترین نحو انجام دهم. | |||||
201 | من بعضی مواقع کارهایی را بدون تامل انجام می دهم و بعدا پشیمان می شوم. | |||||
202 | من از رنگهای روشن و لباسهای پر زرق و برق خوشم می آید. | |||||
203 | من کنجکاوی فکری زیادی دارم. | |||||
204 | من ترجیح می دهم از دیگران تمجید تا این که خودم مورد تمجید قرار گیرم. | |||||
205 | آنقدر خرده کاری برای انجام دادن کارها وجود دارد که گاهی همه آنها را نادیده می گیرم. | |||||
206 | در شرایطی که به نظر می رسد همه چیز به طور غلط پیش می رود، من بازهم می توانم تصمیمات خوبی اتخاذ کنم. | |||||
207 | من به ندرت برای توصیف تجارب خود از کلماتی چون “فوق العاده” یا “جنجالی” استفاده می کنم. | |||||
208 | فکر می کنم اگر شخصی در سن 25 سالگی هنوز نداند به چه چیزهایی اعتقاد دارد باید در سلامت او شک کرد. | |||||
209 | نسبت به افرادی که کمتر از من خوشبخت هستند احساس همدردی می کنم. | |||||
210 | من قبل از رفتن به یک مسافرت به دقت برنامه ریزی می کنم. | |||||
211 | بعضی مواقع افکار ترسناکی به ذهن من م% جهت تماس با کلینیک کلیک کنید |