مقالات

  • مقالات

    درمان اضطراب در جنت آباد

    درمان اضطراب در جنت آباد

    اضطراب چيست؟

    اضطراب احساس ناخوشي، نگراني يا تنشي است كه شما در پاسخ به شرايط تهديد كننده يا فشارزا ارائه مي دهيد. توجه به اين نكته لازم است كه برخي از افراد بيش از ديگران مضطرب اند.

    اضطراب چگونه روي مي دهد؟

    اضطراب مي تواند خفيف يا چنان شديد باشد كه شما را به هراس افكند. به طور طبيعي اضطراب گذراست، ولي هر گاه مدت زمان طولاني دوام يابد يا در غياب فشار رواني يا تهديد روي دهد، آنگاه بايد بيماري تلقي شود.
    هر گاه اضطراب آن چنان شديد باشد كه شخص ترس زيادي را در وجود خود احساس كند، اضطراب به اختلالي روان پزشكي موسوم به اختلال هراس مبدل مي شود. برخي مواد مي توانند اضطراب آفرين باشند، از جمله حشيش الكل، كوكايين، كافئين و نيز برخي از آرام بخش ها، آمفتامين ها و ساير داروهايي كه بر سيستم اعصاب تأثير ميگذارند.

    نشانه هاي اضطراب كدامند؟

    نشانه هاي اضطراب را مي توان به دو بخش طبقه بندي كرد : روان شناختي و جسماني، نشانه هاي روان شناختي اضطراب عبارتند از: دلواپسي، تحريك پذيري ، هراس، بي تابي، احساس خطر غريب الوقوع، بي قراري، ترس ، ناتواني در حفظ آرامش، دشواري در تمركز، مشكلات خواب و فقدان لذت.

    درمان اضطراب در جنت آباد

    نشانه هاي جسماني نيز مشتمل است بر : خشكي دهان، سرخ شدن، تهوع و استفراغ، غش و ضعف، اسهال، يبوست، سرگيجه، تنش عضلاني، تكرر ادرار، تحرك بيش از حد، مشكلات جنسي، لرزش، طپش قلب، افزايش ضربان قلب يا بي نظمي ضربان آن، آه كشيدن، تنفس تند و سريع، تعريق به ويژه در كف دست ها ، تنفس هاي كوتاه، رنگ پريدگي و احساس خفگي.

    چگونه مي توان اضطراب را تشخيص داد؟

    چنانچه شما احساس اضطراب مي كنيد، مي توانيد مشكل خود را با يك پزشك در ميان بگذاريد. پزشك با انجام مصاحبه، نشانه هاي همبسته با اضطراب را شناسايي ميكند. او دربارة رويدادهاي زندگي، فعاليتهاي روزانه و نظر شما نسبت به اين كه زندگيتان چگونه مي گذرد، پرسش هايي مطرح مي كند. افزون بر آن، پزشك شما را معاينه خواهد كرد. ممكن است پزشك شما را به آزمايشگاه ارجاع دهد تا احتمال وجود مشكلات جسماني و دلايل زيربنايي اضطراب شما را از آن طريق شناسايي كند. آزمايش هاي احتمالي در اين زمينه عبارتند از: آزمايش كامل خون، تجزيه و تحليل خون، آزمون هاي مربوط به عملكرد تيروئيد و آزمايش ادرار.

    چگونه مي توان اضطراب را درمان كرد؟

    شما مي توانيد با پزشكتان دربارة نشانه هاي اضطراب خود صحبت كنيد. او به شما روش هايي پيشنهاد مي كند تا بتوانيد اضطراب خود را مهار كنيد. پزشك همچنين شرايط اضطراب آفرين شما را شناسايي مي كند. او ممكن است شما را به روان پزشك يا روان شناس ارجاع دهد، تا آنها چگونگي مهار اضطراب را به شما آموزش دهند. اگر پزشكتان گمان برد كه اضطراب شما ناشي از مشكلات دارويي يا جسماني است. او براي شما آزمايش هاي جسماني و آزمايشگاهي تجويز مي كند سپس پزشك بر مبناي نتايج آزمايش ها، توصيه هاي درماني خود را ارائه خواهد كرد. در صورتي كه اضطراب شما شديد يا ناشي از هراس باشد، پزشك ممكن است داروهايي تجويز كند تا ابتدا نشانه هاي اضطراب تخفيف يابد، چنين داروهايي هر گاه بافنون درمان استرس يا مشاوره و روان درماني تلفيق شوند، كارآمدترند. به منظور كاهش اضطراب، شناسايي و استفاده از روشهاي تخفيف نشانه ها بسيار مهم است. در صورتي كه شما دچار حملات اضطرابي به همراه نشانه هاي جسماني ميشويد، به طور مرتب به پزشك مراجعه كنيد.

    چگونه مي توان از خود در برابر اضطراب مراقبت نمود؟

    با افزايش آگاهي تان از چگونگي تأثيرگذاري اضطراب و استرس، شما درخواهيد يافت كه كدام روش مقابله با اضطراب براي شما سودمند است. همچنين لازم است شما به مقدار كافي استراحت كنيد، رژيم غذايي مناسب داشته باشيد. ورزش كنيد، عصبي و درگير نشويد و بالاخره فنون آرام سازي را ياد بگيريد. با پزشك يا درمانگر خود دربارة چگونگي كنترل رويدادهاي اضطراب آفرين در زندگي تان گفتگو كنيد.

    افزون بر آن، بياموزيد كه با دوستان و همكلاسي هاي خود دربارة استرس هاي طبيعي زندگي روزمره به صحبت بنشينيد و از تجارب و دانش آنان درباره چگونگي كنترل اضطراب و استرس استفاده كنيد.

    چگونه مي توان از بروز اضطراب پيشگيري نمود؟

    گاه اضطراب زماني رخ مي دهد كه خواسته هاي زندگي بيش از توانايي و مقدورات شما باشد. در اين صورت، پيشگيري به معناي بهبود مهارتهاي سازگاري و مقابله اي شما يا تعديل خواسته هاي شما از زندگي تان خواهد بود.

    به منظور پيشگيرياز اضطراب، فنون زير را امتحان كنيد:

    • فنون آرام سازي (Relaxation (نظير خود ـ هيپنوتيزمي و مراقبه
    • فنون رفتاري معطوف به بهبود روش هاي مقابله اي (ورزش و استراحت كافي)
    • مشاوره هايي از قبيل مشاوره تحصيلي و نيز مشاوره هايي در زمينه نحوه تغيير شرايط استرس زاي زندگي.
    • برقراري ارتباطات گسترده و عميق از طريق شركت در فعاليت هاي گروهي؛ فعاليتهايي كه شما را به ارتباط و رفت و آمد سالم با ديگران ترغيب مي كند. اطلاعات بيشتر در اين موارد را مي توانيد از كتابها، روانشناسان، مشاوران وپزشكان بگيريد.

     

    اضطراب خفيف مي تواند سودمند باشد، پژوهش ها نشان داده است كه اضطراب خفيف در كلاس درس به افزايش سطح يادگيري فراگيران مي انجامد.

    با اين حال،اضطراب زيان بار است، زيرا تن و روان شما را در حالت هيجاني دائمي قرار مي دهد.چنين شرايطي برخي از كاركردهاي بدن مثل كار معده و ضربان قلب را تغيير مي دهد. اگر شما اضطرابتان را مهار نكنيد يا به حل مجدد رويدادهاي اضطراب آفرين زندگي تان نپردازيد، شما از اضطراب رهايي نخواهيد يافت. اطلاع از چگونگي تخفيف اضطراب مي تواند در شرايط شما چنان نيرويي هيجاني بنا كند كه بر رويدادهاي اضطراب آفرين زندگي تان غلبه كنيد. به منظور كاهش استرس
    مخفي كه مي تواند يكي از علل بروز اضطراب در شما باشد،

    نكات زير را به كار ببنديد:

    • حداقل سه بار در هفته به مدت بيست دقيقه ورزش كنيد.
    • عادات نوشيدن، خوردن و خواب خود را تغيير دهيد و به سمت اصلاح و بهبود
      هدايت كنيد.
    • به مدت ٦ تا ٨ ساعت در يك شبانه روز بخوابيد يا استراحت كنيد.
    • نوشيدني هاي كافئين دار كمتر بنويشيد.

    روش هاي مناسب غلبه بر استرس را پيدا كنيد.

    آنچه باعث استرس در شما مي شود را، حذف كنيد يا تغيير دهيد. از روش هاي آرام سازي مانند مثبت حرف زدن با مردم، پياده روي، شنا يا سرگرمي هاي لذت بخش استفاده كنيد.

    فنون كنترل استرس مانند تمرين آرام سازي با تجسم ذهني و تنفس هاي آرام وعميق را بياموزيد.
    روش هاي ديني و معنوي مثل دعا. نماز، روزه، يا مطالعة متون و كتابهاي مذهبي و شركت در مراسم مذهبي آرام بخش را بكار گيريد.
    با استفاده از افكار مثبت بر افكار منفي تان غلبه كنيد، مثلاً به خود بگوئيد شغل خوبي پيدا خواهم كرد.
    نگرشي را در خود بنا و حفظ كنيد كه در آن امور به خوبي پيش مي روند. هر گاه كارتان بسيار زياد است از ديگران كمك بخواهيد.
    براي مواجهه با رويدادهاي استرس زاي زندگي و بناي روشهاي مثبت مقابله با آن. در جستجوي كمك هاي حرفه اي بر آييد.
    در صورتيكه با به كار بستن فنون فوق نتوانستيد بر اضطراب خود غلبه كنيد، مطمئن باشيد كه روان پزشكان و مشاوران خواهند توانست با استفاده از روشهاي مناسب ديگر به ياري شما بشتابند.

    درمان اضطراب در جنت آباد

    روانشناس خوب در جنت آباد

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در جنت آباد می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در جنت آباد

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

     

  • مقالات

    درمان افسردگی در ونک

    درمان افسردگی در ونک

    شیوع افسردگی

    توضیح دهید افسردگی یکی از شایع ترین بیماري ها است که در تمام کشورهاست که می تواند براي هر کسی اتفاق بیفتد. اضافه کنید که حدود 350 میلیون نفر در دنیا یعنی یک نفر از هر چهار نفر از این بیماري رنج می برند و در ایران نیز

    حدود ….به آن مبتلا هستند. بنابراین، آنها تنها نیستند و افراد زیادي در دنیا مانند او از این بیماري رنج می برند.

    علل افسردگی

    توضیح دهید افسردگی یک علت واحد ندارد و یک سري عوامل مختلف با هم جمع می شوند و موجب افسردگی می شوند. این عوامل شامل ژنتیک، بیولوژیک ( کاهش برخی از مواد شیمیایی در مغز)، تجربه هاي اولیه زندگی براي مثال از

    دست دادن مادر در کودکی و استرس ها و مشکلات زندگی مانند مرگ یا بیماري سخت یک عضو خانواده، از دست دادن کار ، مشکلات ارتباطی می باشد. بنابراین، افسردگی تقصیر آنها نیست و نباید بخاطر آن احساس تقصیر و شرم کنند.

    درمان و اثربخشی آن

    توضیح دهید خوشبختانه براي افسردگی درمان هاي موثري وجود دارد و نتیجه تحقیقات مختلف نشان می دهد این بیماري می تواند در اکثر موارد با موفقیت درمان شود. سپس اضافه کنید چون هم عوامل بیولوژیک و هم روان شناختی در بروز

    این بیماري نقش دارند ، بنابراین براي درمان آن هم دارو درمانی و هم روان درمانیلازم است .در ادامه توضیح دهید داروهاي ضدافسردگی که بوسیله پزشک و یا روان پزشک تجویز می شود روي عوامل بیولوژیک اثر می گذارد و باعث می شود

    سطح مواد شیمیایی که در مغز پایین آمده، افزایش پیدا کند. البته، معمولا داروها نیاز به 6-4 هفته زمان احتیاج دارند تا اثر خود را بگذارند. بنابراین باید صبور باشند و اجازه دهند تا داروها بتدریج اثر خود را بگذارند. همچنین توضیح دهید این داروها

    اعتیاد آور نیستند و اگرچه ممکن است در ابتدا یک سري عوارض جانبی مثل سردرد، حالت تهوع، بیخوابی و یا اضطراب و بیقراري داشته باشند ولی این عوارض معمولا با گذشت زمان برطرف می شوند . البته در صورتی که تحمل این عوارض

    براي آنها دشوار بود می توانند آن را به پزشک بگویند تا یا مقدار دارو را تغییر دهد و یا آن را با داروي دیگري جایگزین کند. تاکید کنید که باید تا وقتی که دکتر توصیه می کند مصرف دارو را ادامه دهید تا بیماري عود نکند. بنابراین حتی وقتی

    احساس می کنید بهتر شده اید مصرف دارو را قطع نکنید یا مقدار آن راکاهش ندهید.

    درمان افسردگی در ونک

    براي توصیف روان درمانی توضیح دهید که

    روان درمانی هاي مختلفی براي درمان افسردگی وجود دارد و شما از نسخه مختصر درمانی به نام درمان شناختی رفتاري که اثر بخشی آن در درمان افسردگی ثابت شده استفاده می کنید. در این درمان روي شیوه تفکر افراد که ممکن است

    در بروز و تداوم افسردگی نقش داشته باشد، کار می شودچون تحقیقات نشان می دهد شیوه اي که ما در مورد اتفاقات مختلف و حوادث زندگی فکر می کنیم روي احساسات و رفتار ما اثر می گذارد. و علاوه بر آن مهارت هایی به آنها آموزش

    داده می شود تا بتوانند سطح فعالیت خود را افزایش دهند و مشکلات و استرس هاي زندگی را به صورت موثري حل کنند. در انتها تاکید کنید یکی از مهمترین عوامل در موفقیت درمان، پیروي از دستورات دارویی پزشک و مشارکت فعال در روان

    درمانی است و این درمان ها به بسیاري از افراد کمک کرده و می تواند به شما هم کمک کند.

    توصیف درمان و قرارداد درمانی

    در انتهاي جلسه، فرایند درمان را به شکل کوتاه، ساده و قابل فهم براي بیمار توصیف کنید. هدف از انجام این کـار، آشـنا شدن مراجع با طرح کلی درمان و ایجاد امید و انگیزه براي شروع و ادامه درمان است. در این توصیف روي دو نکتـه مهـم
    یعنی” بیان انتظارات مثبت از درمان” و” تمایل و توانایی براي کمک به مراجع”تاکید کنید.

    ” اگرچه این یک مداخله مختصر براي درمان افسردگی است و لی این برنامـه، واقعـا درمـان مـوث ري اسـت و تحقیقـات و تجربه من- اگر دارید- نشان میدهد که براي تعداد زیادي از افراد مثل شما موثر بوده است و دلیلی نـدارد کـه بـراي شـماموثر نباشد. “

    در ادامه، تاکید کنید ممکن است درحال حاضر فکر کنید هیچ چیز نمی تواند حال شما را بهتر کند ولی کارهایی هست که می توانید انجام دهید تا اوضاع بهتر شود. شما اولین قدم را با آمدن به اینجا برداشته اید.

    سپس اصول درمان شامل رازداري و محرمانه ماندن اطلاعات، شرایط ختم درمان و سایر موارد را توضیح دهید و در انتهـا به بیمار اجازه دهید تا سوالات خود را بپرسد و به آن پاسخ دهید. وقتی بیمار موافقت خود را بـراي ورود بـه درمـان اعـلام

    کرد، وارد مرحله قرار داد درمانی شوید. قرار داد درمانی توافق روشن بین بیمار و درمانگر براي باهم کار کردن به منظور کاهش یا حل مشکلات روانشناختی بیمار است. این قرار داد که میتواند موافقت شفاهی بیمار براي شرکت در برنامه و یا

    تنظیم یک قراداد کتبی باشد شامل توافق در مورد انجام روان درمانی و ساختار درمان شامل مکان، دوره درمان، زمان و تعداد جلسات در هفته و هزینه درمان میشود. تاکید کنید که درمان، کوتاه مدت است و بنابراین زمان محدودي براي کار کردن
     با هم دارید و بایـ د سـ عی کنیـ د حـداکثر استفاده را از این زمان ببرید. در ادامه، ساختار جلسات و سایر اطلاعات لازم را در اختیار او بگذارید و در انتها تاکید کنید که شما اینجا هستید تا به او کمک کنید و غیر از جلسات معمول، هر زمان که نیاز
    به کمک فوري داشـت مـ یتوانـد بـا شـما تماس بگیرد و یا در صورت لزوم ترتیب برگزارییک جلسه اضافی را بدهید.
    روانشناس خوب در ونک

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در ونک می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در ونک

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

    درمان افسردگی در ونک

  • مقالات

    درمان افسردگی در جنت آباد

    درمان افسردگی در جنت آباد

    علل افسردگی

    افسردگی مانند سایر بیماري هاي روان شناختی یک علت واحد ندارد و حاصل تعامل عوامل مختلف ژنتیک، زیستی ، اجتماعی و روان شناختی است. براي مثال تحقیقات نشان داده است احتمال بروز افسردگی در کسانی که در خانواده و

    اقوامشان سابقه افسردگی وجود دارد بیشتر است و این نشان می دهد که احتمالا عوامل ژنتیک در بروز این اختلالا موثرند. علاوه براین، در افسردگی سطح برخی از مواد شیمیایی در مغز که به آنها انتقال دهنده هاي عصبی می گویند و

    کارشان انتقال پیام بین سلول هاي مختلف مغز است، کاهش می یابد. مهمترین این انتقال دهنده هاي عصبی که در بروز افسردگی نقش دارند، سروتونین و نوراپی نفرین هستند.

    علاوه بر عوامل ژنتیک و بیولوژیک ، عوامل اجتماعی و روان شناختی نیز از عوامل موثر در بروز افسردگی هستند. تحقیقات نشان می دهد بسیاري از بیماران قبل از شروع افسردگی یک استرس شدید را تجربه می کنند که نقش عامل

    آشکار ساز افسردگی را بازي می کند. این استرس ها می تواند شامل مانند مرگ یک فرد نزدیک، از دست دادن یک ارتباط مهم، ازدست دادن شغل، شکست تحصیلی و ورشکستگی باشد. عوامل روان شناختی نیز شامل افکار منفی و

    غیرواقع بینانه در مورد خود، دیگران و آینده می شود که در بروز و تداوم افسردگی نقش دارند.

    درمان افسردگی

    افسردگی از جمله اختلالاتی است که براي آن درمان هاي موثري وجود دارد و معمولا هر چه زودتر درمان شروع شود ،اثربخشی آن هم بیشتر خواهد بود. به طور کلی می توان درمان هاي افسردگی را به دو طبقه دارودرمانی و درمان هاي

    روان شناختی تقسیم کرد. بررسی ها نشان می دهد که ترکیب این دو نوع درمان بویژه براي افسردگی هاي متوسط و شدید، بهترین نتیجه را به همراه دارد.

    الف- دارو درمانی

    داروهاي مختلف براي درمان افسردگی وجود دارد که معمولا روي انتقال دهنده هاي عصبی سروتونین و نوراپی نفرین اثرمی گذارند و با افزایش سطح آنها در مغز، موجب کاهش علائم افسردگی می شوند. نکته مهم در مورد تمام داروهاي ضد

    افسردگی این است که آنها حداقل باید بین 6-4 هفته مصرف شوند تا اثر کامل خود را بگذارند. علاوه براین تنظیم مقدار دارو و همچنین قطع دارو حتما باید توسط پزشک انجام شود. اگرچه ضدافسردگی ها اعتیاد آور نیستند ولی قطع ناگهانی

    آنها ممکن است موجب علائم محرومیت و یا عود افسردگی می شود. گاهی لازم است کسانی که افسردگی مزمن یا عود کننده دارند به مدت طولانی دارو مصرف کنند. .

    دو دسته دارویی مهم در درمان افسردگی عبارت است از:
    • داروهاي بازدارنده بازجذب سروتونین ( SSRI (و بازدارنده بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین(SNRI –(این داروها از جدید ترین داروهاي ضد افسردگی هستند که به دلیل اثربخشی بالا و عوارض جانبی کم محبوبیت زیادي دارند .

      SSRI ها با بازداري جذب مجدد سروتونین باعث افزایش میزان آن در مغز می شوند. فلوکستین ( پروزاك) ،سرترالین ( آسنترا)، پاروکستین ( پکسل)، و سیتالوپرام ازجمله مشهورترین اینداروها هستند.SNRI ها مانع جذب مجدد

      سروتونین و نوراپی نفرین شده و از این طریق میزان این دو ماده شیمیایی را در مغز افزایش می دهند.ونلافاکسین و دالوکستین از جمله این داروها محسوب می شوند. اگرچه این دو دسته دارویی عوارض جانبی کمتري نسبت به داروهاي قدیمی تر دارند ولی گاهی موجب سردرد، بیخوابی، تهوع، مشکلات گوارشی و مشکلات جنسی می شود که معمولا پس از گذشت زمان رفع می شوند.

    • داروهاي سه حلقه اي ( TCA(- داروهاي سه حلقهاي که معروف ترین آنها ایمی پرامین و نورتریپتیلین هستند در درمان افسردگی موثرند ولی امروزه به دلیل عوارض جانبی بالایی که دارند چندان مورد استفاده قرار نمی گیرند. این
      داروها براي کسانی که بیماري قلبی دارند ، مضر است و در افراد مسن نیز ممکن است باعث گیجی شود. سایر عوارض جانبی این داروها شامل خواب آلودگی، خشکی دهان و افزایش وزن است.

    درمان افسردگی در جنت آباد

    ب- روان درمانی

    انواع مختلف روان درمانی ها می تواند به درمان افسردگی کمک کند. روان درمانی براي افسردگی هاي خفیف، خط اول درمان محسوب می شود ولی در افسردگی هاي متوسط و شدید به تنهایی کافی نیست و حتما باید با دارودرمانی همراه
    باشد. روان درمانی ها روي عوامل اجتماعی و روان شناختی موثر در بروز افسردگی تاثیر می گذارند و از این طریق به بهبود افسردگی کمک می کنند. دو روان درمانی اصلی در افسردگی، درمان شناختی رفتاري ( CBT (و درمان بین فردي (
    IPT (هستند. پروتکل درمان شناختی رفتاري براي افسردگی شامل آموزش روان شناختی بیمار ، بازسازي شناختی افکار منفی و غیرواقع بینانه در مورد خود، زندگی و آینده و استفاده از تکنیک هاي رفتاري براي افزایش سطح فعالیت بیمار،
    آموزش مهارت هاي حل مساله و بهبود روابط بین فردي است. در رویکرد درمان بین فردي فرض بر این است که مشکلات ارتباطی موجب بروز و یا تشدید افسردگی می شود. بنابراین در این درمان به بیمار کمک می شود تا روابط مشکل دار خود را اصلاح کند و یا ارتباطات جدیدي را جایگزین آنها کند.

    جلسه اول- ایجاد ارتباط و آموزش بیمار

    اهداف جلسه:
    1. برقراري ارتباط درمانی
    2. ارزیابی شدت افسردگی
    3. آموزش بیمار در مورد ماهیت افسردگی و درمان هاي موجود
    4. توصیف درمان و قرداد درمانی
    وسایل مورد نیاز:
    1. راهنماي مداخله مختصر براي افسردگی
    2. تست افسردگی بک

    درمان افسردگی در جنت آباد

    مروري بر جلسه

    جلسه مقدماتی اختصاص به ایجاد ارتباط درمانی، ارزیابی و آموزش بیمار و توضیح درمان و قراداد درمانی دارد. مراجعه بـه  مرکز درمان، قدم بزرگی است که مراجع براي بهبود برداشته و شما باید هر کـار ممکـن را بـراي ایجـاد ارتبـاط درمـانی و
    تسهیل ادامه درمان انجام دهید. بنابراین تمرکز جلسه باید روي برقراري این ارتباط و نیز ارائه اطلاعات ضروري در مـورد افسردگی باشد.

    1. ایجاد ارتباط درمانی

    یکی از عوامل موثر در موفقیت درمان به ارتباط درمانگر با مراجع برمیگردد. ایجاد چنین ارتباطی یک حادثه نیسـت بلکـه فرایندي است که قاعدتا از اولین جلسه آشنایی بیمار با درمانگر شروع میشود. گوش دادن، همدلی و درك موقعیت زندگی
    بیمار از نگاه وي و قضاوتی نبودن در ایجاد چنین ارتباطی نقش اساسی را ایفا میکند. در واقع شما باید از تمامی مهـارت – هاي مشاورهاي خود بویژه همدلی، ایجاد امید، پذیرش غیرقضاوتی و انعطافپذیري براي ایجاد چنین ارتباطی استفاده کنید. جلسه اول ممکن است براي بسیاري از مراجعان، اولین تجربه درمانی آنها باشد و احساس دوگانهاي در مورد درمان داشـته باشند.در هر حال، جلسه اولیه یکی از مهمترین بخشهاي فرایند درمانی است و میتواند نقش مهمی در ادامه درمان داشته باشد. برخی افراد هم ممکن است در گذشته تجربههاي ناخوشایندي داشته باشند . شما باید به این احساسات توجه داشته و هر کاري را که میتوانید انجام دهید تا اولین جلسه، تجربه مثبتی براي مراجع باشد.

    2. ارزیابی مشکل و شدت آن

    در ادامه، پس از اشاره به منبع و دلیل ارجاع، توضیح دهید براي اینکه بهتر متوجه مشکلات بیمار شوید، ترجیح می دهید مشکل بیمار را از زبان خود وي بشنوید. این کار به شما فرصت می دهد که متوجه شوید بیمار چه نگاهی به بیماري خود
    دارد و علاوه براین می توانید اطلاعات مهمی را که در پرونده ارجاع ثبت نشده است، به دست آورید. البته مراقب باشید تاکید شما باید روي برقراري ارتباط و فهم بیمار باشد و با پرسیدن سوالات زیاد احساس مورد بازجویی قرار گرفتن را در
    بیمار ایجاد نکنید. براي این منظور تا جاي ممکن از سوالات باز استفاده کنید و سوال در مورد حوزه هاي خصوصی براي مثال روابط جنسی یا مصرف مواد را به بعد موکول کنید. در ادامه، تست افسردگی بک را به بیمار بدهید و طبق دستورالعمل از وي بخواهید تا به سوالات پاسخ دهد( پیوست را مشاهده کنید). تاکید کنید هدف از اجراي این آزمون آن است که بتوانید در انتهاي کار میزان موفقیت درمان و رسیدن به اهداف درمانی را ارزیابی کنید .

    3. آموزش بیمار

    آموزش بیمار در مورد ماهیت افسردگی و درمان هاي موجود بخش مهمی از مداخلات روانی اجتماعی براي هر بیماري است. این آموزش به بیمار کمک می کند تا علائم بیماري را به عنوان یک بخشی از بیماري ببیند کهمی تواند در مورد آن
    کاري انجام دهد. چنین نگرشی از یک طرف باعث می شود که علائم افسردگی را ناشی از ضعف یا نقص شخصیتی و یا تنبلی نبیند و از طرف دیگر نسبت به درمان آن امیدوار شود. امیدواري نسبت به درمان بویژه در افسردگی که احساس
    ناامیدي و درماندگی بخشی از تابلوي بالینی این بیماري است در ماندگاري در درمان و تبعیت درمانی نقش مهمی بازي می کند.

    مواردي که باید در آموزش روان شناختی بیمار مورد تاکید قرار گیرد در زیر آمده است:

    توصیف علائم و نشانه هاي افسردگی و تفاوت آن با غمگینی- براي بیمار توضیح دهید که همه ما مواقعی بـا یا بدون دلیل غمگین می شویم و ممکن است حوصله دیگران و یا انجام کارهاي معمول خود را نداشته باشیم. معمولا این

    علائم خفیف بوده و موقتی و زودگذر است و بعد از چند روز ازبین می رود. این “احساس افسردگی است “کـه بـا بیمـاري افسردگی فرق دارد. سپس علائم و نشانه هاي مختلف افسردگی را توضیح داده و بگویید معمولا وقتی افسرده می

    شویم معتقدیم که درمانده و تنها هستیم و اغلب خود را براي نواقصی که فکر می کنیم داریم سرزنش مـی کنـیم . بطـور کلـی،احساس ما در مورد خود، دنیا و آینده منفی است. بنابراین علاقه خود را به چیزهایی که در اطراف مان می گذرد ، از

    دست می دهیم و دیگر از انجام کارهایی که به آن علاقه داشتیم، لذت نمی بریم. تصمیم گیري براي انجام کارهاي کوچکی که یک وقتی اصلا سخت نبود، سخت می شودد تاکید کنید کههمه این موارد علائم یک بیماري واحد هستند که با

    درمان آن، این علائم هم از بین می روند. بـراي فهـم بهتر مراجع ، علائم را به چند دسته تقسیم بندي کنید و بگویید وقتی کسی افسرده می شود ،

    معمولا تغییراتی در افکـار، بدن، هیجان ها و رفتار او اتفاق می افتد:

    1. علائم هیجانی
    • احساس غمگینی، گناه و نومیدي
    •  از دست دادن علاقه/ یا لذت بردن از چیزها
    •  گریه کردن زیاد و یا گریه نکردن
    •  احساس تنهایی حتی در جمع
    2. علائم شناختی
    • کاهش اعتماد به نفس
    • انتظار اتفاق افتادن بدترین چیزها یا افکار منفی یاتیره و تار
    •  افکار خودکشی
    •  حافظه یا تمرکز ضعیف
    3.علائم جسمی
    •  خستگی و بی انرژي بودن
    •  بیقراري
    •  مشکلات خواب بویژه زود بیدارشدن و خواب منقطع
    • تغییر اشتها و وزن
    4.علائم رفتاري
    • مشکل در تصمیم گیري
    • انجام ندادن کارهایی که معمولا از انجام آن لذت می بردید
    •  کناره گیري از دیگران
    • عدم توانایی انجام کارهاي روزمره
    • به تعویق انداختن کارها
    روانشناس خوب در جنت آباد

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در جنت آباد می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در جنت آباد

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

  • مقالات

    درمان افسردگی در استادمعین

    درمان افسردگی در استادمعین

    افسردگی

    افسردگی قدمتی به اندازه تاریخ بشر دارد و کمتر کسی است که آن را احساس نکرده باشد. گاهی اوقات به دنبال اتفاق ناراحت کننده اي و گاهی نیز بدون هیچ دلیل خاصی ممکن است احساس غم و اندوه کنیم ، دنیا تیره و تار شود و خود را
    تنها و بی کس احساس کنیم. ولی در اغلب اوقات این تجربه موقتی و زودگذر بوده و بعد از مدت کوتاهی برطرف می شود و به حالت طبیعی خود باز می گردیم. اما گاهی شدت این افکار و احساسات شدت می یابد ، علائم دیگري هم به آن
    اضافه می شود و مدت زمان آن هم طولانی می شود. در این موارد با اختلال افسرگی سرو کار داریم که نیاز به درمان تخصصی دارد . بنابراین، افسردگی متفاوت از نوسان هاي خلقی معمول است که غالبا واکنش طبیعی افراد به مشکلات و
    استرس هاي زندگی محسوب می شود و موقتی و زودگذر است. در چنین شرایطی فرد افسرده علائمی مانند غمگینی ، از دست دادن علاقه و لذت، احساس گناه ، کاهش عزت نفس و مشکل در خواب و خوراك را تجربه می کند و عملکرد
    ضعیفی در خانه، محل کار و یا تحصیل دارد. افسردگی بویژه وقتی مزمن می شود و یا شدت آن متوسط تا شدید است یک مشکل جدي محسوب شده و در موارد شدید ، می تواند منجر به خودکشی شود که عامل یک میلیون مرگ و میر سالانه در دنیا محسوب می شود.

    تعریف و علائم افسردگی

    افسردگی یک حالت خلقی است که ویژگی هاي مهم آن خلق افسرده و از دست دادن علاقه و لذت است. علائم افسردگی در چهار طبقه کلی قرار می گیرند که شامل علائم هیجانی ( غمگینی، احساس گناه) شناختی ( ناامیدي، کاهش
    اعتمادبنفس ) انگیزشی( کندي روانی حرکتی) و جسمی ( مشکلات خواب و اشتها) می باشد. علاوه بر این بسیاري از افراد افسرده، اضطراب و یک سري مشکلات جسمی بدون دلیل پزشکی را هم گزارش می کنند. افسردگی در تمام طبقات اجتماعی اقتصادي دیده می شود ولی شیوع آن در زنان دو برابر مردان است. متوسط سن شروع آن حدود چهل سالگی است اگرچه آمارها حاکی از آن افزایش میزان بروز آن در سنین پایین تر است.

    مهمترین علائم ونشانه هاي افسردگی عبارت است از:

    •  احساس غمگینی ، اضطراب یا احساس پوچی
    • از دست دادن علاقه به فعالیت هاي لذت بخش شامل رابطه جنسی
    • ناامیدي و بدبینی
    •  احساس گناه، بی ارزشی یا درماندگی
    •  تحریک پذیري و بیقراري
    •  کاهش انرژي و خستگی

    راهنماي مداخله مختصر براي افسردگی

    •  دشواري در تمرکز، یادآوري جزییات مسائل و تصمیم گیري
    •  مشکلات خواب
    •  کاهش اشتها یا پرخوري
    •  افکار مرگ و خودکشی

    درمان افسردگی در استادمعین

    انواع افسردگی

    افسردگی را می توان بر اساس وجود یا عدم وجود سابقه حمله مانیک به دو نوع کلی افسردگی یک قطبی و دو قطبی تقسیم کرد. افراد افسرده اي که سابقه حمله مانیک ندارند در طبقه افسردگی یک قطبی قرار می گیرند. این نوع افسردگی را می توان براساس تعداد و شدت این علائم به افسردگی خفیف، متوسط و یا شدید تقسیم بندي کرد. در افسردگی خفیف فرد چند مورد از علائم افسردگی را تجربه کرده ولی می تواند همچنان کارهاي روزمره و فعالیت هاي اجتماعی خود را انجام دهد. در افسردگی متوسط و شدید ، شدت علائم به نحوي است که اختلال جدي در عملکرد فرد در زمینه هاي مختلف تحصیلی، شغلی، خانوادگی و اجتماعی بوجود می آورد .
    افراد افسرده اي که تاریخچه حمله مانیک دارند مبتلا به اختلال دوقطبی هستند. این اختلال معمولا شامل حملات افسردگی و مانیک است که در فاصله بین آنها ممکن است دوره هاي خلقی طبیعی وجود داشته باشد. علائم مانیا شامل
    خلق بالا یا تحریک پذیري، پرفعالیتی، پرحرفی و فشار براي حرف زدن، افزایش عزت نفس، کاهش تمرکز و کاهش نیاز به خواب است. هر دو نوع افسردگی اگر درمان نشوند می توانند مزمن و عودکننده شود. از آنجایی که اختلال دوقطبی و
    مدیریت آن در راهنماي جداگانه اي آمده است در زیر به انواع افسردگی یک قطبی اشاره شده است.

    اختلالات و بیماري هاي همراه با افسردگی

    یک سري بیماري ها و اختلالات جسمی و روانی ممکن است با بیماري افسردگی همراه باشند که در تشخیص و درمان افسردگی باید به آن توجه شود. معمولا اختلالات اضطرابی شامل اضطراب عمومی فراگیر، اضطراب اجتماعی و اختلال
    استرس پس از سانحه همبودي بالایی با افسردگی دارند. براي مثال تحقیقات نشان می دهد که 40 درصد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ، اقسردگی نیز دارند. علاوه براین، سوء مصرف الکل و مواد نیز همبودي بالایی با افسردگی
    داشته و معمولا درمان آن را پیجیده تر و دشوارتر می کند. همچنین افسردگی در برخی از بیماري هاي جسمی جدي مانند بیماري هاي قلبی ، سرطان، اچ آي وي / ایدز، دیابت و پارکینسون نیز دیده می شود. معمولا شدت بیماري در بیمارانی که افسردگی نیز دارند ، بیشتر است و سخت تر با بیماري خود سازگار می شوند. تشخیص و درمان افسردگی می تواند پیامد درمان این بیماري ها را بهتر کند.

    درمان افسردگی در استادمعین

    روانشناس خوب در استادمعین

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در استادمعین می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در استادمعین

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

  • مقالات

    مشاوره ازدواج در قلهک

    مشاوره ازدواج در قلهک

    افرادي که براي ازدواج مناسب نيستند.

    برخي از افراد براي ازدواج مناسب نيستند و بايد از آنها پرهيز شود. برخي از خصلت‌ها و ويژگي‌ها هست، كه ازدواج و زندگي مشترك را با مشكلات بسيار زيادي روبرو خواهد ساخت. البته هيچ كدام ما بي‌عيب نيستيم و واضح است كه هر كدام ما ضعف‌ها و كاستي‌هاي خاص خودمان را داريم. اما برخي از ويژگي‌هاي منفي هستند، كه در مقايسه با ساير خصلت‌ها خطرناك‌تر و مخرب‌تر هستند و در صورتي‌كه فردي صاحب آن ويژگي باشد، زندگي با او در واقع يك كابوس خواهد بود. در زير ويژگي‌هايي ذكر مي‌شود كه در صورت وجود آن، ازدواج با آن فرد زيان بخش و آسيب‌زننده خواهد بود و لازم است كه از چنين فردي اجتناب شود.

     

    1 ـ افرادي كه معتاد به مصرف موادمخدر، الكل يا دارو هستند
    •      اگر دست خود را در آتش ببريد، حتماً خواهيد سوخت.
    • اگر خود را جلوي ماشين بياندازيد حتماً زير گرفته خواهيد شد.
    • اگر عاشق يك الكلي يا معتاد به موادمخدر بشويد، حتماً آسيب خواهيد ديد.

    كسي كه معتاد به مصرف موادمخدر يا مصرف مشروبات الكي است، به واقع فردي است كه سعي مي‌كند تا بر مغز خود با استفاده از يك ماده شيميايي تأثير بگذارد، تا از مشكلات و دنياي واقعي دور شود.

    ما با تعداد بي‌شماري از زوجها و همسران روبرو مي‌شويم، كه در ابتداي زندگي اعتياد را يك امر عادي مي‌دانسته‌اند؛ يا فكر مي‌كرده‌اند كه موضوع چندان مهمي نيست و نامزد آنها پس از ازدواج مواد را ترك خواهد كرد و به اين اميد تن به ازدواج داده‌اند و بعد با يك زندگي بحران زده روبرو شده‌اند. زندگي پرملالتي كه در آن بسيار آسيب ديده‌اند و راه‌هاي گريز از آن بسيار محدود بوده است.

    براي آنكه به طور خيلي خلاصه با اعتياد آشنا شويم، در اينجا اطلاعات محدودي مي‌آوريم، تا تصوير صحيح‌تري از اعتياد داشته باشيم.

    76 درصد مردان و 65 درصد زناني كه معتاد به مصرف مواد هستند، يك بيماري رواني ديگر نيز دارند. (كاپلان، سادوك) علايم افسردگي بين افراد مبتلا به سوء مصرف مواد يا وابستگي به مواد شايع است (كاپلان، سادوك) و احتمال خودكشي موفق بين مبتلايان به بيماري سوء مصرف مواد تقريباً 20 برابر بيشتر از كل جمعيت است.

                از آنجا كه فرد معتاد نياز به درمان جدي دارد، بايد از ازدواج با او پرهيز كرد. اين پرهيز از ازدواج تنها به دليل خود اعتياد نيست، بلكه به دليل تأثيرات روانشناختي است كه مصرف مواد بر روي فرد بر جاي مي‌گذارد. مثلاً مصرف مواد افيوني از قبيل ترياك، ايجاد خواب آلودگي، بي‌اشتهايي، كاهش ميل جنسي، كاهش فعاليت، تغيير در شخصيت، وراجي، بيش فعالي، تحريك‌پذيري، پرخاشگري، تهييج، بدبيني، ناتواني جنسي و توهم مي‌كند. آيا با فردي كه تحت تأثير مواد داراي چنين شرايطي هست مي‌توان ارتباط صميمانه‌اي برقرار كرد؟ مسأله اعتياد يكي از جدي‌ترين مسايلي است كه قبل از ازدواج بايد به آن توجه كرد. در تحقيق قبل از ازدواج، اين مورد يكي از الزامات است. دانستن اين‌كه آيا يكي از اعضاي اصلي خانواده‌ي فرد معتاد هست يا نه؟ نيز مي‌تواند كمك كننده باشد. چرا كه يك الگوي ژنتيك در بيماري سوء مصرف مواد مشاهده مي‌شود.

    ازدواج با فرد معتاد يك خودآزاري و يك آسيب جدي است. اما اگر فردي را دوست داريد كه معتاد است، تنها مي‌توانيد از او بخواهيد كه مواد را كنار بگذارد و براي ترك مواد كمك تخصصي بگيرد در صورتي كه اين فرد موفق به ترك مواد شد، لازم است تا يك سال از ازدواج با او خودداري كنيد. چون 12 ماه اول پس از قطع وابستگي دوره‌ي پر خطري براي عود بيماري به شمار مي‌رود. اين دوره را اصطلاحاً دوره بهبود موقت اوليه ناميده‌اند. (كاپلان، سادوك) پس از آن همچنان بايد با احتياط بسيار با چنين افرادي ازدواج كرد.

    يك فرد معتاد، لازم است تا به خودش بپردازد و در ابتدا بيماري خود را درمان كند. بسياري از اين افراد براي فرار از واقعيت اعتياد، ممكن است رو به ازدواج آورند. و يا حتي خانواده‌هاي آنها تصور كنند كه ازدواج مي‌تواند درمان اعتياد آنها باشد. درمان اعتياد همانند درمان ديگر بيماري‌هاي روانشناختي، يك درمان كاملاً متمركز و تعريف شده است و ازدواج تنها مي‌تواند استرس اين افراد را اضافه كند و مصرف مواد آنها را افزايش دهد.

    تراژدي و خيمي كه در جامعه ما در اين سالها روي داد، تراژدي همسران معتادان تزريقي بود. بسياري از اين معتادان به دليل استفاده از سرنگ مشترك دچار بيماري ايدز شدند و به دليل ارتباط جنسي با همسران خود، همسران آنها نيز دچار اين بيماري مهلك شدند. آيا آنها باور مي‌كردند كه روزي دچار چنين تراژدي مهيبي شوند؟

    2 ـ افرادي كه به سرعت و به شدت خشمگين مي‌شوند.
                همه‌ي ما در زندگي خود خشمگين مي‌شويم. وقتي كه اوضاع بر وفق مراد نيست، وقتي كه ناراحت هستيم، يا در حق ما بي عدالتي شده است، خشمگين مي‌شويم. اين نوع از خشم طبيعي است و همه‌ي ما آن را احساس مي‌كنيم. اما برخي افراد به طور ناگهاني و با شدت بسيار زياد خشمگين مي‌شوند. يا به عبارت ديگر خشم آنها غير معمولي و نامتناسب است. زندگي با چنين افرادي يك تجربه‌ي بسيار وحشتناك است. اين افراد با خشم خود، همسر و فرزندانشان را كنترل مي‌كنند. وقتي با چنين افرادي روبرو مي‌شويم، براي اين‌كه مورد حمله‌ي خشم آنها واقع نشويم، رفتار خود را بسيار كنترل مي‌كنيم و در حال ترس از آنها به سر مي‌بريم. چرا كه هر لحظه احتمال آن مي‌رود كه عصباني شوند و خشم خود را با شدت هرچه تمامتر بروز دهند. كنترل رفتار در برابر اين گونه افراد براي مدتي كوتاه امكان‌پذير است، اما در زندگي مشترك حقيقتاً انرژي فراواني از انسان مي‌گيرد.

    در زير برخي از نشانه‌هاي هشدار مربوط به خشم ناگهاني و بدون كنترل آورده شده است:

    •  هنگامي كه برخي چيزهاي كوچك مطابق ميل او نيست، از كوره در رفته و خشم خود را روي كساني كه در اطراف او باشند، خالي مي‌كند.
    •  هنگامي كه با نظر او موافق نيستيد، با فرياد، بد دهني و تهديد پاسخ مي‌دهد.
    •  هنگامي كه از او مي‌خواهيد تا كار ساده‌اي را برايتان انجام دهد، حالت تدافعي گرفته و مخالفت مي‌كند.
    •  هنگامي كه به او توضيح مي‌دهيد كه رفتارش چه تأثيري بر شما مي‌گذارد، احساس مي‌كند كه به او حمله شده است و متقابلاً بي‌رحمانه به شما حمله مي‌كند.
    •  خشم خود را با كوبيدن در، قطع تلفن، ترك اتاق و… بروز مي‌دهد.
    •  خلق و خويش به ناگهان از وضعيتي مهربان، گرم و صميمي، در عرض تنها چند ثانيه به وضعيتي عصباني تغيير مي‌كند.
    •  وقتي كاري را كه مي‌خواهد برايش انجام نمي‌دهيد، يا مرتكب اشتباهي مي‌شويد، آمادگي او براي اين‌كه داد بزند و شما را تحقير كند، بالاست.
    •  به كرات در مكان‌هاي عمومي نظير رستوران‌ها، مراكز خريد، خانه‌ي دوستان و… صدايش را بلند كرده و يا عصباني مي‌شود.
    •  خشم خود را به صورت فيزيكي و با زدن و يا پرت كردن اشيا و هل دادن و يا زدن شما و يا ديگري نشان مي‌دهد.

    قبل از ازدواج لازم است كه به مسأله‌ي خشم توجه كنيم. در صورتي‌كه فرد مورد نظر شما در كنترل خشم خود مشكل دارد و به شدت خشمگين مي‌شود، ارتباط شما در آينده مخدوش خواهد بود. از ازدواج با چنين افرادي بايد پرهيز كرد. زندگي با چنين افرادي به شدت آسيب‌زننده است.

    تعدادي از اين افراد بعد از ازدواج خشم خود را با کتک‌زدن همسر خود خالي مي‌كنند. در ادبيات علمي آنها را به عنوان همسر آزار مي‌شناسيم. همسر آزاري يك مورد بسيار جدي در روابط خانوادگي به شمار مي‌رود. برخي از خانم‌ها، پس از ازدواج متوجه مي‌شوند كه همسر آنها دست بزن دارد وخشم خود را با زدن آنها كاهش مي‌دهد. بسياري از اين خانم‌ها اولين باري كه متوجه اين مسأله مي‌شوند، بهت زده مي‌شوند، و نمي‌دانند كه چه بايد بكنند. همسران آنها در عين حال كه به آنها ابراز عشق و صميميت مي‌كنند، در لحظه‌ي عصبانيت به راحتي آنها را کتک مي‌زنند و بد دهني مي‌كنند.

    زماني كه اين خانم‌ها از شوهران خود مي‌خواهند كه رفتار خود را تغيير دهند، آنها معمولاً اظهار مي‌كنند كه: «تو نبايد كاري كني كه من عصباني شوم» و به اين صورت سعي در كنترل همسر خود دارند. خانمي كه با اميد فراواني به زندگي مشترك پا گذاشته، پس از عقد ازدواج، اولين سيلي را كه از همسر خود مي‌خورد، احساس درد، تنهايي، شرم، خجالت، ناتواني، خشم و افسردگي مي‌كند. عزت نفس‌شان شديداً آسيب مي‌بيند و معمولاً ناتوان از تصميم‌گيري، به زندگي با شوهر آزارگر خود ادامه مي‌دهند. همسران آزار ديده بعضاً به قدري تحقير مي‌شوند، كه زندگي با آزار دهنده‌ي خود را توجيه مي‌كنند و براي نجات آنها از شرايط آزار نياز به روان درماني هست.

                افسانه 20 ساله دو سال بود كه با رضا 23 ساله ازدواج كرده بود. اما در اين مدت به دليل ضرب و شتم رضا، شنوائي او كاهش پيدا كرده بود. وقتي كه رضا به صورتش سيلي مي‌زده، دستش را جلوي صورتش گرفته بود؛ اما بر اثر شدت ضربه‌ي دست رضا، يكي از انگشتان دستش شكسته بود. او به مادرش گفته بود كه دستم لاي در رفته است… افسانه همه‌ي اينها را تعريف مي‌كرد و در عين حال مي‌گفت من رضا را دوست دارم!!!

     

    3 ـ افرادي كه مسؤوليت زندگي خود را بر عهده نمي‌گيرند.

    اين افراد معمولاً ديگران را به خاطر مشكلات و مسايل زندگي خود مسؤول مي‌دانند و آنها را سرزنش مي‌كنند. آنها مسؤوليت سهمي كه خود در ايجاد آن مشكلات داشته‌اند را بر عهده نمي‌گيرند. وقتي با چنين افرادي روبرو شويم، معمولاً داستان‌هاي فراواني از ظلم ديگران و مظلوميت آنها مي‌شنويم. اما بايد مراقب بود نفر بعدي خود ما خواهيم بود.

     

    برخي از ويژگي‌هاي افرادي كه مسؤوليت زندگي خود را بر عهده نمي‌گيرند عبارتند از:
    •  اين افراد به ندرت به‌صورت مستقیم و با صراحت، عصبانيت و خشم خود را بيان مي‌كنند. در عوض مدام گله و شكايت مي‌كنند و قيافه‌ي ناراحت به خود مي‌گيرند.
    •  هنگامي كه به او راه‌حلي براي مشكلاتش ارايه مي‌شود، همواره دليلي پيدا مي‌كند كه چرا اين راه حل يا اين پيشنهاد مفيد نيست. گويا همه‌ي راه حل‌ها براي آنها عاری از فایده است.
    •  هيچ‌گاه صريح و مستقيم ناراحتي خود را بيان نمي‌كنند و فرد مقابل را مجبور به حدس زدن مي‌كنند، گويا بايد با زور از آنها اطلاعات را بيرون كشيد.
    •  وقتي به آنها عشق مي‌ورزيم، احساس مي‌كنيم كه تلاش ما بي‌ثمر است. آنها نمي‌توانند به سادگي پذيراي عشق باشند.
    •  هميشه چيزي هست كه او را ناراحت كند. هميشه بد عنق است.
    •  دلش به حال خودش مي‌سوزد و اغلب به خاطر خودش تأسف مي‌خورد و آن را بيان مي‌كند.
    •  به جاي اين‌كه تصميم بگيرد و اقدام كند بيشتر وقتش را به گله و شكايت از روزگار و حوادث مي‌پردازد.
    •  هنوز ديگران را (والدين، دوستان، اقوام) به خاطر گذشته‌ي خود سرزنش مي‌كند و آنها را مسؤول زندگي خود مي‌داند.
    •  بسيار ديده مي‌شود كه احساس مي‌كنند در دام افتاده‌اند بدون اينكه هيچ راه گريزي داشته باشند.
    •  به موفقيت و خوشبختي ديگران حسادت مي‌كنند و خود را با آنها مقايسه مي‌كنند.
    اين افراد چند ويژگي اصلي دارند كه عبارتند از:
    الف ـ هرگز مسؤوليت شرايط و اتفاقات زندگي خود را بر عهده نمي‌گيرند.

    آنها به حال خود تأسف مي‌خوردند، گله و شكايت مي‌كنند و هر كار ديگري انجام مي‌دهند، بدون اين‌كه اقدامي در جهت بهبود اوضاع صورت دهند. كافي است به آنها پيشنهاد دهيد كه چگونه مي‌توانند احساس بهتري داشته باشند، يا مسأله‌ي خود را حل كنند؛ آنگاه با فهرست بلند بالايي از انواع دلايلي روبرو خواهيد شد، كه چرا آن پيشنهاد براي آنها مفيد نيست. برخي از اين افراد منتظر هستند تا شما يا ديگري نجاتشان دهد و برخي ديگر فقط احساس ترحم و همدردي ديگران و توجه آنها را مي‌طلبند.

    ب ـ ديگران را به خاطر مشكلات خود سرزنش مي‌كنند.

    از نگاه اين افراد هميشه تقصير همه چيز به گردن ديگري است. آنان دايماً والدين، بچه‌ها، همسر، دوستان، وضع سلامتي و بهداشت، اقتصاد و… را به خاطر بد بختي و عدم رضايت خود سرزنش مي‌كنند.

    ج ـ خشم خود را آشكارا بروز نمي‌دهند.

    آنان جملاتي به كار مي‌برند كه ظاهراً خصومت‌آميز نيست، اما به طرزي غيرمستقيم، خصومت و تنفر خود را نسبت به شما بيان مي‌كنند. اين جملات به آنها كمك مي‌كند تا ظاهر «غير عصباني» خود را حفظ كنند.

    د ـ فكر مي‌كنند كه ضعيف و درمانده هستند.

    «نمي‌توانم»، «نمي‌شود»، «هرگز» و… عبارتهاي رايج و متداولي است كه اين افراد به كار مي‌برند. آنها معمولاً انجام كارهاي خود را به تعويق مي‌اندازند، چرا كه به خود اعتماد كافي ندارند. آنها اميدوارند كه ديگران آنها را حمايت كنند و نجات دهند.

    همگي ما زماني ممكن است چنين احساساتي داشته باشيم، اما اين احساسات تمام زندگي اين‌گونه افراد را فرا گرفته است. در ابتدا كه با شخصي از اين دست روبرو مي‌شويم، از آنجا كه تجربه‌ي مشابه با او را داريم، با او همدردي مي‌كنيم و سعي مي‌كنيم به او كمك كنيم. اما اين افراد معمولاً ما را ناكام مي‌كنند و در نهايت نسبت به آنها احساس بي‌تفاوتي و بي‌اعتنايي پيدا مي‌كنيم. زندگي با چنين افرادي يك تجربه‌ي سخت و دشوار است. اين افراد براي زندگي مشترك مناسب نيستند و زندگي را به كام همسر و فرزندان تلخ مي‌كنند.

     

    4 ـ افرادي كه ديگران را كنترل مي‌كنند.

    افرادي كه ديگران را كنترل مي‌كنند، درست مقابل افرادي هستند كه مسؤوليت زندگي خود را بر عهده نمي‌گيرند. فردي كه مسؤوليت زندگي خود را بر عهده نمي‌گيرد، اغلب از تصميم گرفتن دوري مي‌كند. اما افرادي كه ديگران را كنترل مي‌كنند، مي‌بايد همه تصميم‌ها را خودشان بگيرند. افرادي كه مسؤوليت زندگي خود را بر عهده نمي‌گيرند، هميشه چشم به كمك و ياري ديگران دوخته‌اند، اما افراد كنترل كننده هرگز درخواست كمك نمي‌كنند. افرادي كه مسؤوليت زندگي خود را بر عهده نمي‌گيرند، منتظر هستند كه به آنها بگوييم چه كار كنند، اما افراد كنترل كننده به ديگران مي‌گويند كه چه كار بايد بكنند و براي ديگران تعيين تكليف مي‌كنند. آنها مي‌خواهند كنترل همه چيز در دست خودشان باشد و هر كاري خواهند كرد تا مبادا احساس كنند كه چيزي تحت تسلط و كنترل آنها نيست.

    افرادي كه ديگران را كنترل مي‌كنند داراي ويژگي‌هاي زير هستند:
    •  از لحاظ عاطفي محدود و بسته هستند. آنها به سادگي احساسات و عواطف خود را بروز نمي‌دهند.
    •  حس مالكيت زيادي دارند.
    •  بسيار حسود هستند.
    •  به راحتي وقتي چيزي مطابق ميل آنها نيست و يا هنگامي كه احساس مي‌كنند روي اوضاع كنترل كافي ندارند، عصباني مي‌شوند.
    •  معمولاً داراي عادت‌هاي وسواسي هستند.
    •  اصلاً خوش ندارند كه كسي به آنها بگويد چه كار كنند، چرا كه احساس مي‌كنند كنترل در دستشان نيست.
    • اين افراد معمولاً والديني سلطه‌جو و انتقادگر مي‌شوند. چرا كه كنترل كمي مي‌توان بر كودكان اعمال كرد.

    افراد كنترل كننده معمولاً كمتر به درمان خود مي‌پردازند، زيرا در درمان، احساس عدم كنترل و احساس تسلط درمانگر، آنها را رنج مي‌دهد و نمي‌توانند كنترل درمانگر را بر زندگي خود بپذيرند. چنين افرادي مطمئناً تسلط و كنترل همسر را در زندگي نمي‌پذيرند. لازم است كه همه چيز در كنترل آنها باشد. اين افراد معمولاً بر همسر و فرزندان بيشترين كنترل را اعمال مي‌كنند و خشم زيادي را در آنها ايجاد مي‌كنند. ازدواج با چنين افرادي، به معناي پذيرش سلطه و كنترل آنها بر زندگي خودمان است.

     

    5 ـ افرادي كه اختلال جنسي دارند.

    اختلالات جنسي حوزه‌ي وسيعي از رفتارها را در برمي‌گيرد. از آنجا كه ارتباط جنسي يكي از حوزه‌هاي با اهميت در زندگي مشترك است، فردي كه داراي اختلال جنسي است براي ازدواج مناسب نيست. در اينجا اختلالات جنسي را در سه گروه به ترتيب زير مي‌آوريم.

    الف ـ اعتياد جنسي و فقدان عزت نفس جنسي

    علايم و نشانه‌هاي زير را مي‌توان در افرادي كه اعتياد جنسي يا فقدان عزت نفس جنسي دارند، مشاهده كرد.

    •  فردي كه تشنه فيلم‌ها و تصاوير مستهجن است.
    •  فردي كه دايماً استمنا مي‌كند، حتي اگر امكان رابطه جنسي سالم را هم داشته باشد.
    •  لاس زدن با ديگران
    •  چشم چراني و خيره شدن به بدن ديگران
    •  اظهار نظرهاي جنسي به شما درباره بدن دوستانتان، غريبه‌ها و…
    •  اظهار نظرهاي جنسي به دوستان شما،‌ غريبه‌ها و…
    •  لمس كردن و تماسهاي بدني بي جا، نامناسب و ناشايست
    • رابطه‌ي نامشروع

    شناسائي اين مشكل معمولاً در همان چند ديدار اول امكان‌پذير نيست. گذشت زمان و صحبت در مورد تمايلات جنسي، مي‌تواند به شناسايي اين مسأله كمك كند. ضروري است كه هركسي آنچه را كه به لحاظ جنسي مي‌پذيرد و آنچه را كه در رابطه جنسي نمي‌پذيرد و غيرقابل قبول مي‌داند، براي ديگري تعريف كند.

    وقتي كه با فردي رابطه داريم كه اعتياد جنسي دارد، يا عزت نفس جنسي اندكي دارد، معمولاً در ابتداي رابطه، خود را توجيه مي‌كنيم. لازم است در اين مورد به حس خود و احساسات غريزي خود اعتماد كنيم. اگر رفتارهاي فرد مورد نظرتان شما را آزار مي‌دهد، اجازه ندهيد كه با منطق تراشي‌هاي مختلف شما را توجيه كند و ساكتتان كند.

    اعتياد جنسي و فقدان عزت نفس جنسي با روان درماني و يا روانكاري مي‌تواند بر طرف شود. بنابراين اگر فردي اعتياد جنسي دارد، لازم است كه براي روان درماني مراجعه كند.

    هنگامي كه با فردي رابطه برقرار مي‌كنيم كه اعتياد جنسي دارد معمولاً در برخورد با او اشتباهات زير را مرتكب مي‌شويم.

    •  اعتياد جنسي را با توانمندي جنسي و تمايل جنسي اشتباه مي‌گيريم.
    •  مشكل او باعث مي‌شود كه فكر كنيم مشكل از ماست.
    •  از برخورد با او اجتناب مي‌كنيم، چرا كه نمي‌خواهيم تنش ايجاد كنيم.
    •  خود را بد گمان و حسود تلقي مي‌كنيم و اعتياد جنسي او و عدم عزت نفس جنسي او را ناديده مي‌گيريم.
    •  رفتار او را توجيه مي‌كنيم.
    •  فكر مي‌كنيم با گذشت زمان مشكل او حل خواهد شد و رفتارهاي خود را كنار خواهد گذاشت.

    وقتي با كسي كه اعتياد جنسي دارد يا عزت نفس جنسي ندارد رابطه داريد، صميميت و امنيت را تجربه نخواهيد كرد، بلكه موارد زير را تجربه خواهيد كرد.

    •  احساس خواهيد كرد كه همسرتان به شما خيانت مي‌كند.
    •  اعتماد به نفس خود را در رابطه با بدن و تمايلات جنسي خود از دست خواهيد داد.
    •  احساس مي‌كنيد كه همسرتان با شما نيست، بلكه هوش و حواسش جاي ديگري است و به فردي ديگر فكر مي‌كند.
    •  احساس مي‌كنيد كه از شما سوء استفاده جنسي مي‌شود.
    •  از همسر خود به دليل اين‌كه براي شما ارزش و احترام قايل نيست، عصباني و منزجر خواهيد شد.
    • هرگونه علاقه و جاذبه‌ي خود را نسبت به روابط جنسي از دست خواهيد داد، چرا كه در ذهن خود رابطه‌ي جنسي را با تحقير، كنترل شدن واحساس بي‌كفايتي تداعي خواهيد كرد.

    ب ـ اختلالات كنشي جنسي

    اختلالات عمل جنسي يا  كنشي جنسي، شامل چند اختلال مي‌شود كه فعاليت جنسي را با مشكل مواجه مي‌سازد.  كنشي جنسي شامل موارد زير مي‌شود.

    • ـ افرادي كه ميل به فعاليت جنسي ندارند.
    • ـ افرادي كه از روابط جنسي نفرت و انزجار دارند.
    • ـ افرادي كه تحريك نمي‌شوند.
    • ـ افرادي كه به سرعت ارضا مي‌شوند.
    • ـ افرادي كه در زمان ارتباط جنسي درد زيادي دارند.

    اختلالات كنشي جنسي نياز به درمان روانشناختي ـ روانپزشكي دارد. معمولاً اين اختلال با درمان بر طرف مي‌شوند. اما اگر فردي دچار باشد و حاضر نباشد كه براي درمان مراجعه كند، طبيعي است كه زندگي مشترك را با مشكل روبرو سازد.

    ج ـ انحرافات جنسي

    انحرافات جنسي شامل موارد زير مي‌شود.

    •  نمايشگري: به ميل شديد عود كننده براي نمايش آلت تناسلي به يك بيگانه يا كسي كه انتظار چنين اقدامي را از جانب فرد ندارد، اطلاق مي‌شود.
    •  بچه بازي: به ميل شديد جنسي يا تحريك جنسي در ارتباط با اطفال 13 سال به پايين، اطلاق مي‌شود.
    •  يادگار خواهي: در يادگار خواهي كانون ميل جنسي بر اشيائي نظير كفش، دستكش و لباس زير است كه ارتباط نزديك با تن آدمي دارند.
    •  خود آزاري جنسي: اشتغال ذهني با اميال جنسي و خيالات تحقير شدن، كتك خوردن، به بند كشيده شدن يا هر نوع رنج تحميلي از مشخصات اين اختلال است.
    •  آزارگري جنسي: اشتغال ذهني با اميال جنسي و خيالات تحقير كردن، كتك زدن، به بند كشيدن يا ايجاد هر نوع رنج جسمي يا روان شناختي، براي شريك جنسي يا براي قرباني از مشخصات اين اختلالات است.
    • نظر بازي: به اشتغال ذهني تكراري با خيالات يا اعمال مربوط به جستجو يا ديد زدن كساني كه برهنه هستند، يا در حال تعويض لباس يا فعاليت جنسي هستند، اطلاق مي‌شود.

    انحرافات جنسي به نسبت ديگر اختلالات جنسي، مشكلات بسيار بيشتري براي همسران ايجاد مي‌كند. وقتي اعتياد جنسي و نبود عزت نفس جنسي، مشكلات زيادي را ايجاد مي‌كند؛ كاملاً مشخص است كه وجود انحرافات جنسي چه‌قدر مي‌تواند مشكل ساز باشد. لازم است كه چنين افرادي براي درمان مراجعه كنند، اما اگر براي درمان خود اهميتي قائل نباشند، بهترين كار دوري و پرهيز از چنين افرادي است.

     

    6 ـ افرادي كه «كودك» مانده‌اند و «بالغ» آنها شكل نگرفته است.

    اين افراد از رفتار مسؤولانه و سنجيده طفره مي‌روند. چند صفت ويژه، براي شناسايي اين افراد در زير فهرست مي‌شود.

    الف ـ عدم مسؤوليت‌پذيري مالي و اقتصادي

    اين افراد نسبت به بخش اقتصادي زندگي خود بي‌توجه هستند و در رابطه با آن كوتاهي مي‌كنند، به اين دليل كه نمي‌خواهند بزرگ شوند و مسؤوليت زندگي را برعهده بگیرند. نشانه‌هاي زير را مي‌توان در اين افراد مشاهده كرد.

    •  افرادي كه چك‌هاي برگشتي دارند.
    •  افرادي كه حساب دخل و خرج خود را ندارند.
    •  افرادي كه مكرراً از ديگران پول قرض مي‌كنند.
    •  افرادي كه به لحاظ اقتصادي هيچ برنامه‌اي ندارند و تمام پول خود را خرج خريد اجناس لوكس و غيرضروري مي‌كنند.
    •  افرادي كه اعتبار مالي مناسبي ندارند.
    •  افرادي كه هيچ شغلي را براي مدت قابل ملاحظه‌اي نمي‌توانند حفظ كنند و مدام بيكار مي‌شوند.
    •  افرادي كه وقتي قرض مي‌گيرند، به فكر پس دادن پول مردم نيستند.
    • افرادي كه وقتي پول دارند، صبر مي‌كنند تا تمام شود و بعد به فكر كار و تلاش دوباره مي‌افتند.

    برخورد فرد با مسايل اقتصادي و مالي يكي از بهترين نشانه‌هاي «بلوغ» است. چرا كه كودكان نه مي‌توانند پول بدست آورند و نه مي‌دانند كه چگونه خرج كنند.

    ب ـ غير قابل اعتماد بودن

    از يك كودك انتظار نمي‌رود كه به حرف‌هايش عمل كند و از رسم و رسومات اجتماعي به طور كامل با خبر باشد. كودك براي ياد گرفتن مفهوم «مسؤوليت‌پذيري» احتياج به زمان دارد. آموختن «وظيفه‌شناسي» براي كودكان هرگز به سرعت حاصل نمي‌شود. اما وقتي يك فرد مي‌خواهد ازدواج كند، از او انتظار مي‌رود كه مسؤوليت‌پذير و وظيفه‌شناس باشد؛ تا بتوانيم به او اعتماد كنيم. نشانه‌هاي زير را مي‌توان در افراد غيرقابل اعتماد مشاهده كرد.

    •  افرادي كه قول مي‌دهند و به آن عمل نمي‌كنند.
    •  افراد فراموشكار.
    •  افراد مسامحه كار كه دايماً كارها را به تعويق مي‌اندازند.
    •  افرادي كه نمي‌توان روي آنها حساب كرد چرا كه در گذشته به دفعات ما را مأيوس كرده‌اند.
    •  افراد غير قابل اتكا.

    وقتي با چنين فردي سر و كار داشته باشيم، دايماً بايد كارهايش را به او يادآوري كنيم، كارهاي او را برايش انجام دهيم و مدام به خاطر «ندانم كاري‌هاي او» از ديگران عذرخواهي كنيم و كارهاي او را توجيه كنيم. در چنين شرايطي نه اعتماد به‌وجود مي‌آيد و نه احترام.

    ج ـ عدم هدفمندي و بي‌انگيزگي

    فردي كه بالغ او شكل نگرفته است براي زندگي نه هدف خاصي دارد و نه انگيزه‌ي ويژه‌اي. او باري به هر جهت زندگي را خواهد گذراند. نشانه‌هاي زير مي‌توانند روشن كننده‌ي مطلب باشند.

    •  منتظر است كسي از راه برسد و به او انگيزه بدهد تا اين‌كه بتواند كاري انجام دهد.
    •  هيچ هدف و سمت و سوي خاصي را در زندگي دنبال نمي‌كند.
    •  به سختي براي آينده برنامه‌ريزي مي‌كند.
    •  تصميم‌گيري در مورد همه چيز را به بعد موكول مي‌كند.
    •  از روبرو شدن با مشكلات و حل آنها سرباز مي‌زند.
    •  هميشه منتظر است تا شانس به او رو كند.

     

    7 ـ افرادي كه عواطف و احساسات خود را بيان نمي‌كنند.

    افرادي كه نمي‌توانند احساسات خود را بروز دهند، افرادي كه هرگونه عواطف و احساسات را مسخره مي‌كنند و بيان آنها را كاري عبث و بيهوده مي‌دانند، در واقع از هيجانات و احساسات مي‌ترسند. اين افراد به راحتي مي‌توانند زندگي مشترك را با مشكل مواجه سازند. يك قسمت عمده‌ي ازدواج، ارتباط عاطفي است و افرادي كه نمي‌توانند عواطف خود را بروز دهند، در زندگي مشترك ايجاد اختلال مي‌كنند. موارد زير را مي‌توان در افرادي كه عواطف و احساسات خود را بيان نمي‌كنند، مشاهده كرد.

    الف ـ نمي‌توانند احساسات و عواطف خود را نشان دهند.

    چنانچه فردي نتواند احساسات خود را با شما در ميان گذارد، رابطه‌ي با او سطحي و در نهايت مأيوس كننده خواهد شد و همواره مجبور خواهيد بود تا احساسات او را حدس بزنيد. اين حق مسلم ماست كه از همسر خود انتظار داشته باشيم كه احساسات و عواطف اصلي و بنيادينی نظير شادي، غم، يأس و عشق خود را بروز دهد. چنانچه او اين توانمندي را نداشته باشد، زندگي را به مسير دشواري هدايت خواهد كرد. همه‌ي ما داراي عواطف و هيجانات هستيم. فقط برخي از افراد از عواطف مي‌ترسند و سعي مي‌كنند آنها را ناديده بگيرند.

    ب ـ نمي‌توانند يا نمي‌خواهند درباره احساسات خود صحبت كنند.

    وقتي همسر ما از احساسات خود گفتگو نمي‌كند، به اين معني است كه رابطه‌اي وجود ندارد. تنها چيزي كه در زندگي با اين افراد وجود دارد يك قرارداد زندگي مشترك است، نه يك ارتباط.

     

    8 ـ افرادي كه از روابط قبلي خود هنوز التيام نيافته‌اند.

    ازدواج با فردي كه هنوز از روابط قبلي خود التيام نيافته است، ازدواجي يأس‌آور و موجب دلشكستگي خواهد بود. افرادي كه هنوز از روابط قبلي خود التيام نيافته‌اند را مي‌توان با ويژگي‌هاي زير شناخت.

    الف ـ هنوز خشم و انزجار شديدي نسبت به معشوق قبلي خود در دل دارند.

    هرچه خشم و عصبانيت بيشتري از گذشته در دل مانده باشد، به همان ميزان توانايي فرد براي عشق ورزيدن در روابط فعلي كاهش پيدا مي‌كند.

    ب ـ هنوز به خاطر ارتباط پيشين خود احساس گناه مي‌كند و خود را مسؤول مي‌داند.

    چنانچه نامزد شما نسبت به نامزد قبلي خود احساس گناه مي‌كند و تأسف مي‌خورد، آن احساس او حتماً با قابليت و توانمندي او در ورود به رابطه جديد تداخل مي‌كند.

    ج ـ هنوز رنجش خاطر و آزار و اذيتي را كه از رابطه‌ي قبلي ديده است فراموش نكرده و در شوك روحي به سر مي‌برد.

    برخي از افراد وسوسه مي‌شوند كه با اين افراد ازدواج كنند، تا آنها را نجات دهند. غافل از اين‌كه التيام اين افراد نياز به زمان و كمك تخصصي دارد. اگر كسي تا به اين حد آسيب ديده است، بايد به او وقت داد تا خود را به كمك افراد متخصص التيام دهد.

    مشاوره ازدواج در قلهک

    9 ـ افرادي که خانواده‌ي آزار دهنده دارند و نمي‌توانند در مقابل آزار آنها از همسر خود حمايت کنند.

    در ازدواج، ما نه تنها با همسر خود ازدواج مي‌كنيم، بلكه به طور استعاري با خانواده‌ي او نيز ازدواج مي‌كنيم. بنابراین خانواده‌ي همسر مي‌تواند نقش مثبت يا منفي در ازدواج ايفا كند. برخي از خانواده‌ها به طور خيلي جدي در زندگي مداخله مي‌كنند و تأثير منفي قابل ملاحظه‌اي مي‌گذارند. تأثير خانواده‌ي همسر بستگي به نحوه‌ي برخورد همسر دارد. چنانچه همسري رفتار غيرمحبت آميز و مخرب خانواده‌ي خود را تحمل نكند و در برابر آنها ايستادگي كند، خطر زيادي رابطه‌ي همسران را تهديد نمي‌كند، اما اگر همسر نتواند رفتار مخرب و آزار دهنده‌ي خويشاوندان خود را كنترل كند، روابط همسران رو به وخامت مي‌گذارد.

    خانواده‌ي آزار دهنده‌ي همسر ، معمولاً به سرعت قابل شناسايي نيست و معمولاً پس از گذشت زمان قابل ملاحظه و با ارتباط زياد است كه مي‌توان آزار دهنده بودن آنها را تشخيص داد.

    خانواده‌ي آزار دهنده، حريم ازدواج را به رسميت نمي‌شناسد و هيچ حد و مرزي را بين خود و فرزند خود رعايت نمي‌كند. در زير برخي از نشانه‌ها و رفتارهاي اين گونه خانواده‌ها آورده شده است:

    الف ـ انرژي، توجه و وقت همسران را براي خود مي‌خواهند. اينگونه خانواده‌ها مي‌پندارند كه هدف و مقصود از ازدواج اين است كه عروس يا داماد در خدمت آنها باشند. آنها توقع دارند كه عروس يا داماد بطور پیوسته آنها را ببيند و براي آنها كارهايي را انجام دهد كه وظيفه‌ي آنها نيست.
    ب ـ سعي مي‌كنند در زندگي همسران دخالت كنند. خانواده‌ي آزار دهنده بدون اين‌كه از آنها درخواستي شود، در مورد همه چيز زندگي همسران اظهار نظر مي‌كنند. از بزرگ كردن فرزندان گرفته تا نوع غذايي كه مي‌خورند. آنها معني عبارت «زندگي خصوصي» را درك نمي‌كنند.
    ج ـ رابطه‌ي همسران را به رسميت نمي‌شناسند. آنها دايماً عروس يا داماد را به خاطر اين‌كه باعث جدايي فرزندشان از آنها شده است، تنبيه مي‌كنند. به عروس يا داماد خود احترام نمي‌گذارند، گويي كه انگار اصلاً وجود ندارند و يا اين‌كه افراد پست و مزاحمي هستند. آنها اين كار را به روش‌هاي زير ممكن است انجام دهند.

     

    •  كارت‌هاي دعوت را خطاب به فرزند خود مي‌نويسند.
    •  وقتي تلفن مي‌كنند، بدون اين‌كه با عروس يا داماد خود صحبت كنند، مي‌خواهند كه گوشي را به فرزندشان بدهند.
    •  با عروس يا داماد خانواده مثل كلفت يا نوكر رفتار مي‌كنند.
    •  در حضور هر دو نفر به گونه‌اي صحبت مي‌كنند كه گويي فقط فرزند آنها حضور دارد.
    •  وقتي كه فرزند خود را مي‌بينند از او احوالپرسي مي‌كنند و به او احترام مي‌گذارند و به عروس يا داماد توجه نمي‌كنند.
    •  با بچه‌ها به گونه‌اي برخورد مي‌كنند كه گويي آنها تنها بچه‌هاي فرزندشان هستند.
    •  فرزند خود را به تنهايي به ميهماني‌ها، جشن‌ها و مراسم دعوت مي‌كنند.

    افرادي كه رفتار آزار دهنده و زيان بخش خانواده‌ي خود را نسبت به همسرشان تحمل مي‌كنند، كودكاني هستند كه هنوز بالغ نشده‌اند. آنها هنوز به خانواده‌ي خود وابسته هستند. افرادي كه خانواده‌ي آزار دهنده دارند و نمي‌توانند آزار خانواده خود را از همسرشان دور كنند، براي زندگي مشترك و ازدواج مناسب نيستند.

     

    مشاوره ازدواج در قلهک

    روانشناس خوب در قلهک

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در قلهک می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در قلهک

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

  • مقالات

    مشاوره ازدواج در ونک

    مشاوره ازدواج در ونک

    آيا ازدواج ساده است؟

    بسياري معتقدند كه ازدواج كار ساده‌اي است، اما تداوم زندگي و رضايت‌مندي از ازدواج امر سختي است و سهل نيست. برخي معتقدند كه اگر ازدواج ساده است، بايد طلاق و جدايي سخت و دشوار باشد، تا زندگي‌ها به سرعت به سوي فروپاشي نرود. به واقع هم طلاق كار ساده‌اي نيست، به ويژه زماني كه فرزند يا فرزنداني در بين باشند. طلاق گاهي يك ضرورت غم‌انگيز و ناراحت‌كننده است. به‌خصوص در ازدواج‌هايي كه همسران يا خانواده‌ها از آزارهاي جسماني و آزارهاي عاطفي و هيجاني يا سؤ مصرف مواد و الكل ويران و تباه شده باشند و خانواده از اين آزارها شخم خورده باشد و هيچ راه ديگري وجود نداشته باشد.

    ما معتقديم كه ديد پيشگيرانه به طلاق بسيار حايز اهميت است. ما بايد به جاي سخت كردن طلاق به هر شيوه‌اي، تلاش كنيم تا نياز به طلاق به‌وجود نيايد. به نظر مي‌رسد، مشكل عمده اين است كه ازدواج ساده است و حتي بسيار ساده‌تر از طلاق.

     

    آيا عشق كافي است؟

    پاسخ اين سؤال هم پيچيده است و هم كاملاً ساده. دو نفر كه عاشق يكديگر هستند، هر كدام ديگري را ايده‌ال مي‌داند. مانند دو نوازنده كه هر كدام از ديد ديگري بسيار زيبا و دلنشين مي‌نوازد. اما بعد از ازدواج اين دو نفر بايد با هم يك آهنگ و يك موسيقي را ارايه كنند و اين غير از هنر نوازندگي به تنهايي، نياز به هماهنگي دارد و عنصر هماهنگي آن چيزي است كه فراتر از عشق است. ما معتقديم كه هماهنگي در زندگي مشترك، تا حد زيادي قابل ياد گرفتن است و با آموختن مهارت‌هاي ارتباطي، موفقيت ازدواج افزايش مي‌يابد.

    ارتباط نزديك و صميمانه در ازدواج مانند قايق‌راني در ميان امواج خروشان است، كه تنها با عشق به قايق‌راني نمي‌توان از خطرات آن به سلامت گذشت. ما نياز به لنگري از عشق داريم، تا پيوندمان را محكم كند نياز به سازگاري و توافق داريم تا جليقه‌ي نجات ما باشد و نياز به يك قطب‌نما داريم، تا بدانيم كه دو نفري به چه سمتي بايد پارو بزنيم، تا از حوادث به سلامتي عبور كنيم.

    هيچ فردي بدون مطالعه، در زمينه‌ي «ارتباط» متخصص نيست. همان‌طور كه در هيچ زمينه‌ي ديگري هم بدون يادگيري و دانستن و مطالعه، تخصص كسب نمي‌شود. افزايش دانش درباره‌ي «ارتباط»، «خانواده» و «ازدواج» به ما كمك مي‌كند تا انتخاب بهتري داشته باشيم و كيفيت ارتباط با همسرمان را بهبود بخشيم.كيفيت ارتباط در زمان نامزدي و قبل از ازدواج معيار بسيار مناسبي است براي آنچه كه بعد از ازدواج پيش خواهد آمد. بنابراين اگر بتوانيم كيفيت ارتباط را در زمان نامزدي و قبل از ازدواج بهبود ببخشيم مي‌توانيم كيفيت ارتباط بعد از ازدواج را نيز ارتقا دهيم.

    مشاوره ازدواج در ونک

    دلايل درست و نادرست ازدواج

    براي ازدواج كردن دلايل بسياري وجود دارد، اما براي ازدواج نكردن دليل آوردن اغلب سخت ومشكل است. در اين قسمت دلايل درست ازدواج را كه مي‌تواند به ازدواج موفق منتهي شود، فهرست مي‌كنيم و در آخر دلايل منفي و استدلال‌هايي كه مي‌تواند به يك ازدواج نافرجام منتهي شود را خواهيم آورد.

     

    دلايل درست ازدواج

    1 ـ مصاحبت و همراه:

    شريك شدن با ديگري در زندگي دليل رايج و مناسبي براي ازدواج است. مصاحبت و همراهي به اين معني است، كه در سفر زندگي شريك و همراهي داشته باشيم. هر چند برخي از مردم به اشتباه تصور مي‌كنند كه ازدواج به تنهايي آنها خاتمه خواهد داد. مطلب مهم اينجاست كه چه كسي پيشقراول اين سفر خواهد بود. آيا هر دو در يك راه مي‌خواهند بروند، يا اين‌كه يكي از همسران (معمولاً آقايان) ديگري را در سفر خود شريك مي‌كند. اگر زن براي خود مقصدي نداشته باشد، شايد بتوان او را به همراهي فرا خواند. اما همراهي با فردي كه قصد معيني ندارد، چندان رضايت بخش نيست و اگر ديگري را با اجبار همراه خود كنيم، باز هم سفر دلنشين نخواهد بود و تعارض و دلزدگي را در خود نهفته دارد.

    2 ـ عشق و صميميـّت:

    نياز به عشق و صميميـّت، با نياز به مصاحبت و همراهي رابطه دارد. محبت اصيل و حقيقي براي فرد فرد آدميان هديه‌اي فوق العاده است.

    3 ـ شريك حمايت‌كننده:

    دليل مناسب ديگر، فرصتي است كه ازدواج براي رشد فرد به عنوان يك انسان فراهم مي‌كند. اگر يكي از دو نفر فقط به فكر رشد خود و علايق حرفه‌اي و نياز خود به شهرت و موفقيت باشد، ازدواج نمي‌تواند بقا داشته باشد؛ يا حداقل بقاي رضايت‌بخشي نخواهد داشت. اما شريك شدن در موفقيت‌هاي يكديگر و حمايت اصيل و صميمانه مي‌تواند ارتباط را تقويت كند و به آن ثبات بدهد. ازدواج مناسب مي‌تواند بهترين فرصت براي موفقيت هر دو نفر باشد.

    4 ـ شريك جنسي:

    ازدواج منبع با ثباتي براي ارضاي جنسي هر دو نفر است و راهي است مشروع و مجاز براي بروز هيجانات و رفتار‌هاي جنسي. اما اگر ارتباط جنسي دليل اصلي ازدواج باشد، معمولاً با ازدواج موفقي روبرو نخواهيم شد.

    5 ـ والد شدن :

    دليل رايج ديگر جهت ازدواج صاحب فرزند شدن است. والد شدن البته موهبتي آميخته با تضاد است. از يك‌سو تربيت فرزند وظيفه‌اي سخت و اغلب حتي دلسرد كننده است اما از طرف ديگر كاري بسيار رضايت‌آور است. وقتي فرزندان بزرگ مي‌شوند و به حد كافي مستقل مي‌شوند، اكثر والدين بيان مي‌كنند كه اين تجربه براي همه‌ي عمر آنها كافي بوده است و ديگر نمي‌خواهند كه صاحب فرزند شوند؛ اما اغلب خواهند گفت، كه اگر يك‌بار ديگربه دنيا بيايند باز هم تصميم به داشتن فرزند خواهند گرفت. هر فردي نمي‌تواند پدر يا مادرخوبي باشد و اين البته وظيفه‌اي دشوار است. آمدن فرزند مي‌تواند بر ازدواج تأثير مثبت و يا به عكس تأثير منفي و مخرب داشته باشد. زوج‌هايي كه با موفقيت فرزندان خود را بزرگ كرده‌اند، انسجام با اهميتي بين خود ايجاد مي‌كنند و از آنچه كه با هم انجام داده‌اند، احساس افتخار و غرور مي‌كنند.

     

    دلايل نادرست ازدواج

    دلايلي هست كه فرد به خاطر آنها ازدواج مي‌كند، ولي همان دلايل مي‌تواند ازدواج را با مشكلات و تضاد‌هاي قابل توجهي رو يا روي كند. دلايل نادرست ازدواج در زير فهرست شده‌اند.

    1 ـ شورش بر عليه والدين:

    براي بسياري از ما راحت نيست، اقرار كنيم كه با والدين خود تعارض داريم. تعارض با والدين، مي‌تواند يكي از دلايلي باشد كه فرد جوان را به سوي ازدواج سوق دهد. وقتي كه فردي در خانواده‌اي زندگي مي‌كند كه والدينش به اهانت و تحقير او می‌پردازند، به نظر مي‌رسد كه ازدواج انتخاب موجهي باشد. آنهايي كه در آتش تعارض‌هاي طولاني مدت والدين سوخته‌اند،

    آنهايي كه قرباني پدر و مادري معتاد بوده‌اند و آنهايي كه قرباني آزارهاي جسماني، هيجاني و جنسي در خانواده بوده‌اند، دلايل موجهي دارند تا از خانواده به نحوي بگريزند و از آن دور شوند. اما آيا داشتن دليل موجه براي «ترك خانواده» ضرورتاً دليل موجهي براي «ازدواج» است؟! در اين‌گونه موارد بهتر است كه افراد استقلال شخصي خود را بسط دهند و با خانواده‌ي خود رو در رو شوند به روابط خود و خانواده‌ي خود بيانديشند و براي مشكلات و مسايل راه حلي بيابند، تا اين‌كه درگير ازدواج شوند و يا به فكر ازدواج بیافتند. با ازدواج مي‌توان از يك شرايط فاجعه‌بار گريخت اما با چه بهايي؟ آيا به بهاي وارد شدن در يك شرايط فجيع ديگر؟ تحقيقات نشان مي‌دهد كه بسياري از افرادي كه از آزار والدين به ازدواج پناه برده‌اند، ازدواج آنها نيز آزار‌دهنده بوده است.

    2 ـ جستجوي استقلال:

    جوانان كشش زيادي براي ایستادن روی پای خود و مستقل شدن، دارند. اما استقلال امري است كه فرد فقط به تنهايي مي‌تواند به آن برسد. با اتكاي به همسر، فرد به استقلال نخواهد رسيد. بسياري هستند كه ازدواج مي‌كنند تا مستقل شوند، اما مستقل شدن سالها وقت مي‌برد و امري است وابسته به خود فرد تا هر چه بيشتر، روي پاي خود بايستد.

    3 ـ التيام يك ارتباط شكست خورده:

    اليتام رنج‌ها و دردهاي يك ارتباط شكست خورده‌ي اخير، دليل منفي ديگري براي ازدواج است. اين از جمله موضوعاتي است كه شناسايي آن در ديگران راحتتر از شناسايي آن در خودمان است. پاسخ رايج به هشدارهاي ديگران معمولاً اين است كه ”نه ! من مي‌فهمم كه شما چه مي گوييد، اما اين مورد فرق دارد“ . ما تمايل داريم كه ارتباط جديد و آميخته با عشق را تنها از منظر وجوه مثبت بنگريم و از اين‌كه ممكن است اين ارتباط واكنش به يك ارتباط قبلي باشد مي‌پرهيزيم و غفلت مي‌كنيم. فردي كه در موقعيت التيام است، ممكن است براي حمايت هيجاني نياز به يك ارتباط ديگر داشته باشد. ازدواج زماني موفق‌تر خواهد بود كه دو نفر«بخواهند» ازدواج كنند؛ تا اين‌كه «نياز» به ازدواج داشته باشند. ارتباطي كه بر اساس التيام يكي از دو نفر شكل بگيرد، از همان آغاز در معرض خطر است. چرا كه عاطفه‌ي بين آن دو نه تنها به دليل دوستي و عشق، نيست بلكه به خاطر شفابخشي و التيام زخمها و جراحات ارتباط ديگري است كه قبلاً رخ داده است.

    4 ـ فشار خانواده و يا اجتماع:

    برخي از خانواده‌ها مطابق آداب و فرهنگ و عرف خود براي ازدواج به جوانان فشار مي‌آورند. در يك جامعه‌ي شهري و تحصيل كرده، اين فشار مي‌تواند نامحسوس و ظريف باشد. اما در جامعه‌اي ديگر با صراحت به طور مستقيم از جوان مي‌خواهند كه ازدواج كند. خانم‌ها بيشتر در معرض اين استرس هستند. بسياري از دانشجويان وقتي كه شهر خود را ترك مي‌كنند و به دانشگاه مي‌روند، پس از مدتي شاهد ازدواج هم كلاسي‌هاي دوره‌ي دبيرستان خود خواهند بود؛ كه حتي بچه‌دار نيز شده‌اند و همين مي‌تواند بر آنها فشار رواني و استرس وارد كند. در ازدواج نبايد عجله كرد. شتاب در ازدواج، بعيد است كه به ارتباط شاد و سالمي منجر شود. افرادي كه با دلايل درست سعي در انتخاب همسر دارند، نبايد تسليم اين فشار‌ها شوند.

    5 ـ ازدواج اجباري:

    برخي افراد تحت فشار خانواده يا دوستان به يك ازدواج از قبل ترتيب داده شده تن مي‌دهند. گاهي اوقات از زمان كودكي در مورد ازدواج دو نفر صحبت شده است. همه‌ي خانواده بر اين اعتقاد بوده‌اند، كه اين دو نفر باهم ازدواج خواهند كرد و حالا كه اين افراد بزرگ شده‌اند، احساس فشار و اجبار مي‌كنند كه بايد باهم ازدواج كنند. ازدواج اجباري در ايران با بالاترين آمار طلاق و مشكلات بعدي همراه است.

    6 ـ نياز جنسي:

    ازدواج فقط براي رفع نياز جنسي احتمالاً نمي‌تواند به ازدواج موفقي منجر شود. چرا كه ديگر عوامل مرتبط با ازدواج، معمولاً از چشم دور مي‌ماند. در اين گونه ازدواج زيبايي‌هاي ظاهري همسر بيشتر مد نظر قرار مي‌گيرد و شتاب و تعجيل نيز عامل تأثير‌گذار منفي ديگري است. اين مسأله بيشتر در مردان مشاهده مي‌شود، يا افرادي كه بسيار مذهبي هستند. در فرهنگ عامه، عدم ارضاي نياز جنسي سبب برخي بيماري‌هاي رواني دانسته مي‌شود. مثلاً براي بهبود حال بيماران رواني برخي توصيه به ازدواج مي‌كنند، كه نه تنها حال بيمار را بهبود نخواهد بخشيد، بلكه استرس و فشار رواني بيشتري را ايجاد خواهد كرد؛ كه مي‌تواند بيماري را تشديد كند.

    7 ـ دلايل اقتصادي:

    امنيت اقتصادي و نيز تغيير طبقه‌ي اجتماعي كه با وضعيت اقتصاد ارتباط دارد، همواره يكي از دلايل سنتي ازدواج بوده است. البته در دوره‌‌هايي كه امنيت اقتصادي كم است، طبيعتاً در نطر گرفتن اقتصاد و مسايل حاشيه‌اي آن دليل موجهي براي مردم به نظر مي‌رسد و در بسياري از ازدواج‌ها اين مسأله پررنگ‌تر مي‌شود. به نظر مي‌رسد در خانم‌ها اين مسأله رايج‌تر باشد. تكيه بر وضعيت مالي شوهر و يا وضعيت مالي خانواده‌ي او براي آنها ايجاد امنيت مي‌كند. هر چند كه در آقايان نيز اين تمايل وجود دارد، اما آنها سعي مي‌كنند كه اين تمايل را صراحتاً ابراز نكنند. يكي از موارد ديگري كه ايجاد امنيت اقتصادي مي‌كند، شاغل بودن هر دو نفر است. چرا كه در ص

    ورتي‌كه يكي از آنها بيكار شود، ديگري درآمد خواهد داشت و دوره‌ي بيكاري با امنيت بيشتري سپري خواهد شد. البته ازدواج، خود به خود امنيت اقتصادي ايجاد نمي‌كند. اما در اكثر فرهنگها اين امر از اهميت زيادي برخوردار است. در بسياري از كشورها رايج‌ترين مشكل همسران، مشكل اقتصادي و مالي است.

    8 ـ تنهايي و استيصال:

    همه ما گاهي در زندگي احساس تنهايي مي‌كنيم. اما ازدواج به اين دليل كه احساس تنهايي مي‌كنيم و براي فرار از تنهايي يك دليل نادرست است. بهتر است تنهايي خود را از راه‌هاي ديگري بر طرف كنيم، تا اين‌كه بخواهيم با ازدواج آن را رفع كنيم.

    9 ـ احساس گناه:

    گاهي در رابطه با يك نفر احساس گناه مي‌كنيم و به دليل احساس گناه يا احساس ترحم با او ازدواج مي‌كنيم. احساس گناه يا احساس ترحم به هر دليلي كه ايجاد شده باشد، يك دليل نادرست براي ازدواج است.

    10 ـ احساس كمبود و تهي بودن:

    گاهي افرادي كه هدفي را در زندگي دنبال نمي‌كنند، نمي‌دانند كه از زندگي چه مي‌خواهند، احساس ناكامي مي‌كنند و از زندگي خود راضي نيستند، براي حل اين مشكلات به ازدواج روي مي‌آورند، كه قطعاً دليل نادرستي براي ازدواج است. مشكلات ذكر شده بايد از راه‌هايي غير از ازدواج حل شود. ازدواج يك رابطه‌ي درماني نيست، بلكه يك رابطه‌ي صميمانه است.

    اغلب ازدواج‌ها با دلايل درست و نادرست آميخته با هم شكل مي‌گيرند. هر چه كه دلايل درست ازدواج بيشتر باشد، احتمال موفقيت و پايداري ازدواج افزايش مي‌يابد.

    مشاوره ازدواج در ونک

    روانشناس خوب در ونک

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در  اختیاریه طمی تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در ونک

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

  • مقالات

    مشاوره پیش از ازدواج در دروس

    مشاوره پیش از ازدواج در دروس

    عشق ناگهانی

    مي‌دانيم كه بسياري از محققان ، انديشه و فكر را بر هيجان عشق مقدم مي‌دارند. آنها معتقدند كه احساس عشق به تدريج بين دو نفري كه به ارتباط با هم مي‌انديشند، رشد مي‌كند

    از سوي ديگر اكثر افرادي كه هيجان را بر فكر مقدم مي‌دانند، عشق را بيشتر به صورت يك برانگيختگي زيستي يا زيستي ـ اجتماعي مي‌شناسند. در اكثر فيلم‌هاي سينمايي، معمولاً عشق به صورت يك طغيان ناگهاني به نمايش در مي‌آيد. احتمالاً عامل مؤثر در ايجاد عشق ناگهاني، احساس ناتواني در كنترل هيجاني عشق است. اين احساس عدم كنترل و ناتواني در كنترل، احساس عشق ناگهاني را به همراه مي‌آورد.

    البته احتمالاً عشق به هر دو صورت ناگهاني و تدريجي تجربه مي‌شود. چگونگي عاشق شدن شما بر فرد مقابل تأثير مي‌گذارد. چگونگي عاشق شدن شما مي‌تواند تعبيري باشد از اين كه شما چگونه آدمي هستيد. اگر شما ناگهاني عاشق شويد و فرد مقابل تدريجي، ممكن است قضاوت او درباره‌ي شما اين باشد كه شما يك آدم معمولي با هيجان‌هاي انفجاري هستيد و اگر شما به تدريج عاشق شويد و او عشقي آتشين داشته باشد احساس مي‌كند كه شما فردي حسابگر و بدون ثبات عاطفي هستيد.

    حسادت و آرزو دو يار جدايي ناپذير عشق هستند به خصوص وقتي به اوج ناتواني در كنترل هيجاني مي‌رسيم. حسادت و آرزو بيانگر احساس «ناامني» عاشق است. هر چه ناامني بيشتر باشد، حسادت و آرزو نيز قويتر مي‌شود.

    عشق آتشين

    يكي از انواع عشق، عشق آتشين است. عشق آتشين عشق ديوانه‌وار است، همراه با اشتغال ذهني وسواس‌گونه، حسادت، احساس مالكيت ، ناامني، علايم جسماني و هيجانات شديداً نوساني. بسياري از روانشناسان تأكيد مي‌كنند كه عشّاق آتشين به لحاظ روان ‌شناختي دچار مشكل مي‌شوند.

    عشق آتشين اغلب در اولين عشق ديده مي‌شود. سؤالات زير تا حدي مي‌تواند ما را نسبت به عشق آتشين هشيار كند. به اين سؤالات از 5 تا 1 نمره دهيد. 1 كمترين ارزش و 5 بالاترين ارزش را دارد.

    1. ـ زماني‌كه بين ما كارها درست پيش نمي‌رود، دلم آشوب مي‌شود؛ يا اين‌كه احساس مي‌كنم حال تهوع دارم.
    2. ـ اگر من و او از هم جدا شويم آن‌قدر افسرده مي‌شوم كه به فكر خودكشي بيفتم.
    3. ـ گاهي آن‌قدر از عشقش به هيجان مي‌آيم كه خوابم نمي‌برد.
    4. ـ وقتي‌كه او به من توجه نمي‌كند، احساس مي‌كنم كه همه‌ي بدنم ناخوش است.
    5. ـ از وقتي‌كه عاشق او شده‌ام تمركزم دچار مشكل شده است.
    6. ـ اگر شك كنم كه او با يك نفر ديگر است، نمي‌توانم آرام باشم.
    7. ـ اگر براي مدتي به من توجه نكند، گاهي با كارهاي احمقانه تلاش مي‌كنم كه توجهش را به خودم جلب كنم.

    نمرات را با هم جمع كنيد. هر چه نمره‌ي بدست آمده به عدد 35 نزديكتر باشد، عشق آتشين در شما شدت بيشتري دارد و هر چه نمره به عدد 7 نزديكتر باشد عشق آتشين خفيف‌تر است.

    عشق يك ‌سويه

    • عشق به كسي كه هيچ احساسي در قبال ما ندارد، يا حتي از عشق ما به خودش خبر هم ندارد، عشق يك‌سويه است.
    • عشق يك ‌سويه بيشتر يك عشق ناكام است، آميخته با رنج و سعادت، معجوني از سيه‌روزي و نعمت كه سه چهارم دانشجويان حداقل يك ‌بار آن را تجربه مي‌كنند (آرون و آرون، 1991). شدت ناكامي بستگي به ميزان ايده‌آل‌سازي از ارتباط دارد. هر چه جذابيت ارتباط در نظر آنها بيشتر باشد، طبيعتاً ناكامي آنها نيز شديدتر خواهد بود.
    • عشق يك ‌سويه در اولين عشق مي‌تواند به يادگيري عشق كمك كند (هارنر، 1992). آلاپاك (1984) متذكر مي‌شود كه اولين عشق نوجوان به طور طبيعي شامل همان عناصر و اجزاي اتحاد معنوي است، كه ما در عاشقان ناكام و عشاق عارف مسلك مي‌يابيم. اين عناصر عبارتند از 1ـ حضور فراگير معشوق 2 ـ واژه‌هاي مطلق و نهايي براي توصيف معشوق 3 ـ بي‌نظير بودن 4 ـ كمال مطلوب بودن 5 ـ آرمان ‌گرايي سرشار از رويا 6 ـ اتحاد روحاني 7 ـ معطوف به آينده بودن.
    • عشق يك ‌سويه مي‌تواند بر عزت نفس تأثير داشته باشد. برآورد عاشق از احتمال پذيرفته شدن توسط معشوق با عزت نفس او ارتباط دارد. افرادي كه عزت نفس پاييني دارند، از طرد شدن توسط معشوق مي‌هراسند ( بام اشتاير و واتمن ، 1992).

    مشاوره پیش از ازدواج در دروس

     

    آگاهي از عشق

    عشق معمولاً مدتها مخفي مي‌ماند. مانند يك راز، مانند دانه‌اي در خاك تا زماني‌كه دانه ترك بردارد و آرام آرام سر از خاك در آورد.

    تا اناري تركي بر‌مي‌داشت

    دست فواره‌ي خواهش مي‌شد

    (سهراب سپهري)

    احساس اين‌كه «امري شگرف رخ داد است» ، «اتفاقي افتاده است» آغاز يك حس دروني است. اولين دريافت عشق، اولين نشانه‌ها و نهايتاً اولين آگاهي سخت هيجان‌انگيز است و اجبار به انتخاب و پذيرفتن عواقب هر انتخاب را به همراه دارد.

    مانند اولين جوانه‌اي كه كشاورزي بي‌تجربه در زمين مي‌بيند. بدون تجربه هرگز نمي‌توان در ابتدا تشخيص داد كه اين جوانه‌ي كدامين گياه است. آينده‌اي بارور دارد يا آينده‌اي سترون، يكساله ‌است يا چند ساله، يا درختي تنومند؟! اما آنچه مهم است اين است، كه مي‌توان آن را ديد و شاهد روييدن آن بود و ديدن، همان آگاهي است و انتخاب در اينجا معنا مي‌گيرد. انتخاب اين‌كه آن را ناديده بگيريم يا آنكه ببينيمش؟! انتخاب اين‌كه از آن مراقبت كنيم يا اين‌كه رهايش كنيم. اگر مراقبت را پذيرفتيم نمي‌دانيم اين جوانه‌ي كدامين گياه است و انتظار همه چيز مي‌رود. انتظار اين‌كه طول عمر اين جوانه چند ماهي بيش نباشد و انتظار اين‌كه گياهي چند ساله باشد، انتظار اين‌كه درختي بارور باشد و يا اين‌كه گياهي هرز و بيهوده .

     

    اظهار عشق

    اولين اظهار عشق مانند شكستن يك سد است، چرا كه انبوه هيجانات و اميال نهفته در پشت اين سد مي‌تواند عواقب مختلف و ناشناخته‌اي به همراه داشته باشد.

    عشق مي‌تواند «محبوب را فراري دهد» و يا «مي‌تواند واكنش‌ پذيراي او را به همراه داشته باشد».

    • اظهار عشق پرده‌ها را فرو مي‌ريزد؛ پرده‌هايي كه فرد خود را پشت آن پنهان مي‌كرد.
    • اظهار عشق ايمني فرد را به خطر مي‌اندازد و به رفتار هاي خنثي معنا مي‌دهد و فرد، ديگر نمي‌تواند خود را پشت انكارها و رفتار‌هاي خنثي پنهان كند.
    • اظهار عشق خواستگاري نيست. اعشق بيان عشق است بيان علاقه و بيان اشتياق به نزديك شدن، سنجيدن و آشنايي است. عشق آغاز آشنايي است، در آشنايي است كه خواستگاري انجام مي‌شود و يا نمي‌شود. بسياري در جامعه ما اظهار عشق را با خواستگاري يكسان مي‌دانند اما هنگامي كه از عشاق در اين باره مي‌پرسيم اين دو را از هم تفكيك مي‌كنند. بسياري از آنها اين‌گونه پاسخ مي‌دهند كه من هنوز او را به درستي نمي‌شناسم اما از او خوشم مي‌آيد، به او علاقمند هستم اما بسياري از اطلاعات را ندارم. در صورتي كه اطلاعات بدي از او به دست نياورم به هر حال از او خوشم مي‌آيد و مي‌توانم با او ازدواج كنم.

     

    اظهار غيركلامي

    پس از آگاهي از عشق معمولاً افراد رفتارهاي غيركلامي متفاوتي را از خود بروز مي‌دهند كه حاكي از توجه بيشتر به فرد مورد نظر است. رفتارهاي غيركلامي، قابل تعبير و تفسير است و فرد را در يك حاشيه امنيت قرار مي‌دهد و از مواجهه‌ي مستقيم با معشوق بي‌نياز مي‌سازد. اولين اظهار عشق‌ها غيركلامي است و افراد در آغاز سعي مي‌كنند به طور غيرمستقيم عشق خود را بيان كنند. اظهار غيركلامي، ترس از طرد را كاهش مي‌دهد و به فرد فرصت بررسي واكنش‌هاي معشوق را مي‌دهد. اظهار غيركلامي اولين گامي است كه مردان و زنان معمولاً بي آن كه بخواهند برمي‌دارند و معمولاً باعث اولين واكنش‌هاي غيركلامي معشوق مي‌شود و تعبير و تفسير واكنش‌هاي غيركلامي معشوق، موضوع افكار و مشغوليت ذهني آنها قرار مي‌گيرد.

    برخي از افراد در مواجهه با عشق با واكنش غيركلامي «دور شدن» پاسخ مي‌دهند اگر عاشق كسي باشند معمولاً از او دور مي‌شوند و مراقب هستند كه او متوجه نشود. به جز اين دسته از افراد كه مي‌توانيم آنها را «دوري گزين» بناميم ديگران به انحاء مختلف واكنش‌هاي مبتني بر نزديك شدن،‌ صميميت، دوستي، توجه، مراقبت و حمايت را با رفتارهاي غيركلامي خود القا مي‌كنند.

    مردان و زنان در اظهار غيركلامي مشترك هستند اما معمولاً در فرهنگ ما اظهار غيركلامي عشق را از آنجا كه يك اظهار غيرمستقيم است، بيشتر خاص زنان مي‌دانند. در صورتي كه مردان نيز همانند زنان در ابتدا به طور غيركلامي عشق خود و محبت خود را بيان مي‌كنند. معمولاً زنان از حركات و رفتارهاي غيركلامي مردان متوجه‌ي محبت و عشق آنها مي‌شوند و منتظر مي‌مانند تا مرد پيش قدم شود و به طور كلامي اظهار عشق نمايد. بنابراين اظهار غيركلامي خاص زنان نيست بلكه مردان نيز قبل از اظهار كلامي از آن بهره مي‌برند. هرگاه مردي به طور بي‌مقدمه و به صورت ناگهاني اظهار كلامي عشق نمايد معمولاً براي زنان تعجب‌آور و عجيب مي‌نمايد چرا كه اظهار غيركلامي، خانم‌ها را آماده پذيرش عشق يا رد آن مي‌كند. اظهار غيركلامي عشق هم مقدمه‌اي است بر اظهار كلامي و هم لازمه‌ي آن است و بدون آن احتمال طرد و رد از جانب زن بيشتر مي‌شود.

     

    مردان و اظهار كلامي عشق

    مردان معمولاً مدتي بدون آنكه عشق خود را بيان كنند با رفتارهاي غيركلامي، عشق خود را نشان مي‌دهند در اين فاصله هرچه رفتارهاي غيركلامي زن پذيراتر باشد، مرد براي بيان و اظهار كلامي آماده‌تر و مهياتر مي‌شود و هرچه واكنش‌ها و رفتارهاي غيركلامي او طرد كننده باشد، مرد از اظهار مستقيم و كلامي عشق دوري مي‌كند و آن را به تأخير مي‌اندازد چرا كه مي‌ترسد با بيان كلامي و مستقيم، معشقوق را از دست بدهد و باعث شود كه معشوق از او فاصله بگيرد و از او دوري گزيند.

    زماني كه رفتارهاي غيركلامي و واكنش‌هاي غيرمستقيم پذيرا باشد، مرد احساس امنيت مي‌كند و معمولاً پيش قدم مي‌شود و عشق خود را به طور كلامي بيان مي‌كند. اما مرداني كه علايم غيركلامي طرد كننده دريافت كرده‌اند معمولاً به رفتارهاي خود ادامه مي‌دهند به اين اميد كه شاهد تغيير رفتارهاي غيركلامي زن و پذيراتر شدن رفتارهاي او شوند. برخي از مردان نيز به صرف مشاهده‌ي رفتارهاي غيركلامي طرد كننده، دور مي‌شوند و هرگز عشق خود را بيان نمي‌كنند و در عوض سعي مي‌كنند كه خودشان را از پاسخ منفي معشوق مطمئن كنند. اما برخي ديگر از مردان كه شجاعت بيشتري دارند و از طرد نمي‌ترسند، جسارت به خرج مي‌دهند و علي‌رغم مشاهده‌ي واكنش‌هاي غيركلامي منفي، عشق و علاقه‌ي خود را به صورت كلامي بيان مي‌كنند تا اطمينان پيدا كنند و مطمئن شوند. اين دسته از مردان معمولاً بر اين اعتقادند كه شايد «دچار سوء تفاهم شده باشيم»، «شايد درست متوجه معنا و مفهوم رفتارهاي او نشده باشم»، «شايد منظور او چيز ديگري بوده است» و… بنابراين لازم مي‌دانند كه مطمئن شوند و به همين دليل علي‌رغم همه‌ي نشانه‌هاي منفي، عشق خود را به صورت كلامي هم بيان مي‌كنند تا از نخواستن او و بي‌ميلي او اطمينان حاصل كنند. معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه مردان در صورتي كه عاشق باشند حتماً عشق خود را به طور كلامي بيان مي‌كنند در صورتي كه بسياري از مردان به خصوص آنها كه روحيه‌ي ملايم‌تري دارند از بيان كلامي پرهيز مي‌كنند و تا آنجا كه مقدور باشد، بيان كلامي را به تأخير مي‌اندازند. بيان كلامي براي مردان نيز به همان اندازه سخت است كه براي زنان سخت است اما معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه بيان كلامي براي مردان سخت نيست.

    اگر مردي عشق خود را به طور كلامي بيان نكند معمولاً خانم‌ها فكر مي‌كنند كه عاشق نيست در صورتي كه بسياري از مردان، قدرت اظهار كلامي عشق را ندارند در حالي كه سخت عاشقند. معمولاً مردان زير فشار فرهنگ مجبور به اظهار كلامي هستند همان گونه كه زنان مجبور به اظهار نكردن آن هستند.

    بسيار شاهد هستيم كه مردي به طور غيركلامي ابراز عشق مي‌كند اما به طور كلامي، هيچ بيان و واكنش خاصي ندارد. بنابراين به نظر مي‌رسد در اين مقوله نبايد همه‌ي مردان را با يك چشم نگريست. تفاوت‌هاي فردي بسياري باعث مي‌شود كه همه‌ي آنها قادر به ابراز كلامي عشق نباشند. هرچند كه ابراز كلامي عشق يك رفتار مردانه است اما آيا همه‌ي رفتار مردان، مردانه است؟!

     

    رويارويي با عشق

    رويارويي با عشق از آنجا كه هيجان زيادي را در انسان به‌وجود مي‌آورد، امر آساني نيست. براي اين‌كه رويارويي و برخورد با عشق را بهتر تصويرسازي كنيم، از يك استعاره كمك مي‌گيريم. «گاو بازي» يك سنت قديمي اسپانيايي است، كه هنوز

    دوام دارد. برخورد با هيجان عشق همانند بازي با گاو است. در گاو بازي ما شاهد يك گاو وحشي هستيم كه پرده‌اي صورتي رنگ يا قرمز رنگ او را تحريك مي‌كند. گاو باز سعي مي‌كند با تحريك گاو، در ابتدا او را خسته كند و بعد به قتل برساند.

    نمادي است از رويارويي عقل با نفس، نمادي است از رويارويي انديشه با هيجان و كشتن  است از پيروزي عقل بر نفس و پيروزي انديشه بر هيجان. گاو باز يك قهرمان است، چرا كه توانسته است بر نفس غلبه كند و هيجان

    خود را مهار كند. گاو باز يادآور مهر در آيين ميترائيسم است، كه گاو را كشت و به جاودانگي دست پيدا كرد.

    در عشق ما شاهد يك قسمت هيجاني شديد هستيم. بنابراين برخورد با هيجان عشق مي‌تواند همانند برخورد با يك گاو باشد. گاو باز از رويارويي با گاو نمي‌هراسد. او وارد ميدان مي‌شود تا گاو را مهار كند. انسان عاشق در صورتي كه از
    عشق نهراسد، وارد ميدان عشق مي‌شود و آنگاه است كه با هجوم وحشيانه‌ي هيجان عشق رو در رو خواهد شد. هيجاني كه به رنگ قرمز و صورتي كه همان رنگ تمايلات جنسي است، حساس است. گاو باز در عين حال كه گاو را به خود
    مي‌خواند، از دست گاو مي‌گريزد و مراقب است كه آسيب نبيند و در عين حال به آرامي سعي مي‌كند كه گاو را خسته كند و نهايتاً گاو را مي‌كشد. وقتي كه سعي كنيم هيجان عشق در عين حال كه بروز پيدا مي‌كند، كنترل شود؛ باعث
    مي‌شويم كه هيجان عشق آرام بگيرد. تيرهاي منطق و استدلال كه بر پيكره‌ي هيجان عشق وارد مي‌شود، هيجان را آرامتر و سر به زيرتر مي‌كند و نهايتاً آنچنان هيجان را از پا مي‌اندازد كه بتوان بر آن فائق آمد. انساني كه عاشق شده باشد و
    از پس هيجان آن بر آمده باشد بي آنكه آسيب ببيند، به حقيقت يك قهرمان است.

     

    جدايي در عشق يك‌سويه و فرود عاطفي

    عشق هميشه به سرانجام نمي‌رسد. بسيار اتفاق مي‌افتد كه عشق به جدايي منجر شود. معمولاً جدايي از عشق تأثيرات هيجاني شديدي را باعث مي‌شود كه چه بسا سال‌ها بر زندگي فرد سايه افكند.

    معمولاً در ايران توصيه مي‌شود كه جدايي بايد ناگهاني، قاطع و محكم باشد. «هيچ پاسخي به فرد نده»، «تلفن‌هايش را پاسخ نده»، «او را نبين تا فراموشت كند». زماني كه يك رابطه به طور ناگهاني قطع مي‌شود فرد مقابل به شدت هيجان زده مي‌شود و فردي كه رابطه را قطع كرده است دچار احساس گناه مي‌شود چرا كه شرايط عاشق بيچاره را مي‌داند و از شرايط و وضع و حال فعلي او نيز نمي‌تواند با خبر شود و در عين حال باعث اين وضعيت نيز خود او بوده است. بنابراين جدايي ناگهاني، آن گونه كه عموم توصيه مي‌كنند يكي را مي‌شكند و ديگري را دچار احساس گناه و عذاب وجدان مي‌كند.

    سعدي مي‌فرمايد:

    سعدي به روزگاران مهري نشسته بر دل                     بيرون نمي‌توان كرد الا به روزگاران
    به نظر مي‌رسد جدايي در عشق برخلاف آنچه عموم توصيه مي‌كنند، همان‌گونه كه سعدي مي‌فرمايد لازم است تدريجي باشد. جدايي تدريجي هر دو نفر را آماده مي‌كند و آسيب‌هاي جدايي را كاهش مي‌دهد. همان‌گونه كه هواپيما اوج مي‌گيرد يك رابطه عاطفي نيز اوج مي‌گيرد و همان‌گونه كه هواپيما فرود مي‌آيد يك رابطه عاطفي نيز فرود مي‌آيد. براي فرود آمدن ابتدا نياز به تصميم قاطع خلبان داريم، در صورتي‌كه خلبان در فرود آمدن تصميم قاطعي نداشته باشد ممكن است هواپيما ارتفاع كم كند و مجدداً اوج بگيرد. خلبان براي فرود در آغاز به طور نامحسوس ارتفاع كم مي‌كند به گونه‌اي كه مسافران متوجه نمي‌شوند كه هواپيما در حال كاهش ارتفاع است و پس از مدتي كه به اين ترتيب گذشت به طور محسوس ارتفاع را كاهش مي‌دهد و به مسافران اعلام مي‌كند كه براي فرود آماده باشند. هرچه ارتفاع كاهش پيدا مي‌كند علايم فرود و نشستن محسوس‌تر مي‌شود تا اينكه چرخ‌ها باز مي‌شود و هواپيما روي باند فرود مي‌آيد. لحظه تماس چرخ‌ها با زمين بالاترين فشار را براي مسافران دارد و تا مدتي هواپيما با شتاب و سرعت روي باند به طور مستقيم حركت مي‌كند تا سرعت كاهش بيابد. در صورتي‌كه يك هواپيما به طور ناگهاني فرود بيابد ما معمولاً شاهد سقوط آن هستيم. قطع ارتباط عاطفي با يك نفر نياز به تصميم قاطع و كم كردن ارتباط به آهستگي و پيوستگي همانند فرود يك هواپيما دارد. اگر بخواهيم سريع‌تر فرود بياييم خطر سقوط وجود دارد اگر هم ارتفاع را كاهش دهيم و دوباره اوج بگيريم بي‌ثباتي براي فرود را خاطر نشان خواهيم كرد. قاطعيتي كه عموم مردم در جدايي توصيه مي‌كنند بايد در سطح تصميم‌گيري باشد اما در انجام جدايي و به فعل آوردن آن، لازم است به تدريج عمل شود.
    هرگاه بخواهيم يك رابطه عاطفي را قطع كنيم ابتدا لازم است در تصميم به جدايي تاحدودي به قطعيت برسيم و مطمئن شويم كه مي‌خواهيم از رابطه خارج شويم. سپس روابط را به طور نامحسوس و به تدريج كاهش دهيم و آن گاه به طور محسوس كاهش مي‌دهيم سپس به فرد مقابل اعلام مي‌كنيم كه براي جدايي آماده باشد و پس از آن باز رابطه را كاهش مي‌دهيم تا اينكه به نقطه جدايي برسيم و از آنجا به بعد رابطه قطع مي‌شود. در اين زمان بر طرفين فشار زيادي وارد مي‌شود اما لازم است استرس را تحمل كنند تا نهايتاً همه چيز به كنترل آنها درآيد و امور به حالت عادي باز گردد. چنين فرود عاطفي خسارت‌ها و آسيب‌هاي كمتري را به دو طرف تحميل مي‌كند. پايان يك رابطه همانند آغاز آن بايد به تدريج باشد. زمان دشمن ما نيست با زمان همراه شويد و به تدريج امور را به جلو ببريد چه آغاز يك رابطه باشد و چه پايان آن.

     

    جدايي در عشق دو سويه و گروگان گيري عاطفي
    گاهي دو نفر به يكديگر عشق مي‌ورزند و يك رابطه دو سويه بين آنها وجود دارد. اما به دلايلي مجبور به جدايي مي‌شوند. اين‌گونه جدايي‌ها بسيار غم‌انگيز است. چرا كه يك فرد ثالث باعث جدايي اين دو نفر برخلاف ميل و اشتياق آنهاست. معمولاً اين فرد ثالث والد يكي از آن دو نفر است كه با پافشاري و مخالفت خود آنها را مجبور به جدايي مي‌كند. اين وضعيت بيشتر شبيه به وضعيتي است كه دو نفر خلبان در حال هدايت يك هواپيما هستند، همه چيز به طور طبيعي پيش مي‌رود كه ناگهان شخص سومي از خلبان‌ها مي‌خواهد كه هواپيما را فرود آورند. مي‌دانيد كه در هواپيما ربايي حفظ خونسردي، پرهيز از تنش، كوتاه آمدن در عين كوتاه نيامدن، تماس با برج مراقبت در اولين فرصت، كمك گيري و از همه مهم‌تر هوشمندي و مراقب فرصت‌ها بودن بدون تعجيل؛ به خروج از بحران كمك مي‌كند. هواپيما ربايي يك بحران است و گروگان گيري عاطفي نيز يك بحران است.

    هرگاه با گروگان گيري عاطفي رو به رو شديد، علي رغم وفاداري به آرمان مشترك لازم است گاهي كوتاه بياييد، عقب نشيني كنيد، جلب اعتماد كنيد، از متخصصين (برج مراقبت) و خويشاوندان (مسافران هواپيما) كمك بگيريد؛ هوشمندانه رفتار كنيد و مراقب فرصت‌ها باشيد بي‌آنكه براي به هم رسيدن تعجيل كنيد. در عين حال توجه داشته باشيد كه گروگان گير والد شماست و شايد او چيزي را مي‌داند كه شما نمي‌دانيد و به امري توجه دارد كه شما به آن كمتر توجه داريد. اين شرايط، يك شرايط واقعاً استثنايي است كمك گرفتن از افراد متخصص و مورد اعتماد مي‌تواند راهگشا باشد.

    مشاوره پیش از ازدواج در دروس

    روانشناس خوب در دروس

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در  دروس می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در دروس

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

  • مقالات

    مشاوره پیش از ازدواج در اختیاریه

    مشاوره پیش از ازدواج در اختیاریه

    تسهیل کننده های عشق

    عشق در برخي از زمان‌ها،موقعيت‌ها و شرايط راحت‌تر به سراغ آدمي مي‌آيد و گو اين‌كه آدمي آماده پذيرش عشق است. اين عوامل تحت سه عنوان عوامل عمومي، عوامل موقعيتي و عوامل فردي در زير به صورت خلاصه آمده است.

    الف ـ عوامل عمومي

    1 ـ آشنايي: گذران وقت با هم، نزديك يكديگر زندگي كردن، با هم مواجه شدن، به هم انديشيدن و انتظار تعامل با هم را داشتن

    2 ـ خصوصيات مثبت: ظاهر، ويژگي‌هاي فيزيكي، خصوصيات شخصيتي مانند مهرباني، هوش، بذله‌گويي و غيره

    3 ـ شباهت‌ها: نگرش‌هاي مشابه، ويژگي‌هاي شخصيتي و روش‌هاي فكري مشابه

    4 ـ دوستي متقابل: فهميدن اين‌كه ديگري ما را دوست دارد.

    5 ـ هنجار‌هاي اجتماعي: هنجارهاي جذابيت اجتماعي، مانند موقعيت، شيوه‌ي زندگي، اهداف مورد تأييد جامعه، تأييد ديگران و مقبوليت اجتماعي

    6 ـ برآوردن نياز: برآوردن نياز‌هايي همچون عاطفه، دوستي، عزت نفس، امنيت، حمايت و كمك.

    ب ـ عوامل موقعيتي

    7 ـ غيرمعمول بودن موقعيت: مكان ويژه يا ناآشنا، تجربه‌ي داستان‌گونه، فعاليت‌هاي غير تكراري و غير روزمره مانند سفر.

    8 ـ راز‌آلودگي و ابهام: چه در موقعيت و چه در خود فرد يا در آينده‌ي ارتباط .

    9 ـ برانگيختگي فيزيولوژيك : برانگيختگي ناشي از هيجان يا فعاليت جسماني همچون تهييج ، اضطراب، تعارض، خنده، فعاليت‌ ماهيچه‌اي و غيره.

    10 ـ انزوا از ديگران و تنها بودن.

    ج ـ عوامل فردي

    11 ـ خصوصيات فردي: برخي از خصوصيات فرد مانند صدا، چشم‌ها، حالت چهره ، قيافه يا حركاتي كه به شخص جذابيت مي‌دهد.

    12 ـ آمادگي فردي: براي ورود به يك ارتباط، دلبستگي‌هاي قبلي، هنجارهاي جامعه درباره‌ي زمان همسر گزيني و عوامل موقعيتي، شخصي و روانشناختي.

    مشاوره پیش از ازدواج در اختیاریه

    خصوصيات فرد عاشق:

    فرد عاشق ويژگي‌هاي خاصي دارد. و كسي كه عاشق شده باشد اين ويژگي‌ها را مي‌فهمد. حتماً اين جملات را شنيده‌ايد: ”عاشقي؟!“ يا ”عاشق شده‌اي!“. اينها همه اشاره به ويژگي‌هاي فرد عاشق دارد. در زير به طور خلاصه خصوصيات رواني ـ جسماني فرد عاشق آمده است.

    1. تمركز عشق بر يك نفر و احساس ناتواني در عشق ورزيدن به فردي ديگر در همان زمان.
    2. افكار ناخوانده، وسواس فكري و اشتغال ذهني دايم.
    3. ايده‌آل ساختن، پافشاري بر وجوه مثبت فرد و پوشاندن وجوه منفي او و يا تعبير نادرست اشتباهات او.
    4. پاسخهاي رواني ـ جسماني بي‌ثبات مثل شعف، سرخوشي، وجد، شرم، افزايش انرژي، بي‌خوابي، اضطراب و غيره.
    5. آرزوي محبت از جانب او و آرزوي يكي شدن و پيوند با او.
    6. وابستگي هيجاني، اميد، حساسيت بيش از حد به علامت‌ها و اشاره‌ها، حسادت، ترس از طرد، نوسان خلق همراه با كيفيت ارتباط.
    7. همدلي، احساس مسؤوليت و ميل به فداكاري براي او.
    8. تغيير اولويت هاي روزانه، براي در دسترس او بودن و تغيير عادت‌ها و ارزش‌ها براي تحت تأثير قرار دادن معشوق.
    9. ناملايمات و سختي‌ها، شور و شوق به ارتباط را تشديد مي‌كند.
    10. ميل جنسي با ميل به انحصار و مالكيت جنسي همراه مي‌شود.
    11. ارتباط عاطفي بر ارتباط جنسي ترجيح داده مي‌شود.
    12. تجربه‌ي اوج به صورت غير عمد و خارج از كنترل.

    1ـ لحظه‌اي شگفت يا خلسه‌آور كه همه‌ي افراد تجربه مي‌كنند اما احتمالاً بيشتر در افراد خودشكوفا تجربه مي‌شود. به گفته‌ي آبراهام مزلو، تجربه‌ي اوج، بصيرتي ناگهاني نسبت به زندگي به عنوان هماهنگي قدرتمندي وراي فضا، زمان و خود است. همانند تجربه‌ي تولد فرزند يا رسيدن يك كوهنورد به قله‌ي كوهي كه براي رسيدن به آن راه درازي را طي كرده است. اين تجربه مي‌تواند با تجربه‌هاي عرفاني، عاشقانه و هنري همراه بوده يا فراخوانده شود (كورسيني، 1999).

    مشاوره پیش از ازدواج در اختیاریه

    روانشناس خوب در اختیاریه

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در  اختیاریه می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در اختیاریه

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

  • مقالات

    مشاوره پیش از ازدواج در سیدخندان

    مشاوره پیش از ازدواج در سیدخندان

    انتخاب عشقی و تکمیل کار ناتمام کودکی

    هركودك دو خواسته اصلي دارد:

    1 ـ عشق پدر و مادر را دريافت كند. 2 ـ پدر و مادرش به يكديگر عشق بورزند.

    بسياري از ما در كودكي خود نتوانسته‌ايم به اين دو خواسته‌ي اصلي خود برسيم و در اين باره ناكام شده‌ايم. بنابراين هميشه اين دو خواسته در بزرگسالي هم ما را همراهي مي‌كند و مثل اين است كه ما يك كار ناتمام داريم كه بايد تمام شود.

    به ويژه در انتخاب‌هاي عشقي خود سعي مي‌كنيم به اين دو خواسته اصلي خود پاسخ دهيم و ناكامي خود را از بين ببريم. بنابراين در بزرگسالاي به طور ناخودآگاه ابتدا خود را در شرايط كودكي و شرايط خانه دوران كودكي با همان موضوع

    اصلي (پدر، مادر، برادر و خواهر) قرار مي‌دهيم و سپس تلاش مي‌كنيم ناكامي‌هاي دوره كودكي را در اين زمان جبران كنيم. اگر ارتباط با پدر به هم ريخته بوده است و تصوير پدر براي من مخدودش است احتمالاً وارد ارتباط مجدد با او مي‌شوم تا

    اين رابطه اصلي را اصلاح و بازسازي كنم. وارد رابطه با فردي شبيه به پدر مي‌شوم تا هم با او صحبت كنم و هم از او محبت دريافت كنم. آنچه را كه در كودكي ناتوان از انجامش بوده‌ام يا در انجام آن ناكام شده‌ام. كه به ما براي به اتمام رساندن

    اين دو هدف ناخودآگاه و ناتمام كمك كند.

    اصولاً به يكي از چند روش زير الگوهاي كودكي را تكرار مي‌كنيم.

    1 ـ اگر عشق يا توجه زيادي از يكي از والدين دريافت نكرده‌ايم، ممكن است به كسي علاقه‌مند شويم كه او نيز به مانند همان والد، عشق و توجه كافي به ما نداشته باشد و به اين طريق باعث شود تا ما بيشتر تلاش كنيم تا عشق و توجه او را بدست آوريم.

    مثال:

    سارا زني سي ساله است كه به‌طور ناخود آگاه از مردان انتقادگر و كنترل كننده خوشش مي‌آيد. او با مردي ازدواج كرده كه مدام از او انتقاد مي‌كند و با انتقادهاي خود به او اين احساس را مي‌دهد كه همسر خوبي نيست، باهوش نيست و لازم است خودش را تغيير دهد. او حتي، تنها به خاطر خواسته‌ي شوهرش، بيني‌اش را هم جراحي كرده است.

    از سارا خواسته شد تا فهرستي از ويژگي‌هاي پدر و مادرش تهيه كند. ويژگي‌هاي مادر سارا عبارت بودند از: انتقادگر، سخت‌گير، طعنه‌زن، دمدمي‌مزاج، كمال‌گرا و عصباني.

    سارا پس از تهيه فهرست متوجه شد كه هميشه به طور ناخود آگاه به مرداني علاقه‌مند مي‌شده كه داراي ويژگي‌هاي مادرش بوده‌اند. مادر او زني سرزنش كننده و انتقادگر بوده است. سارا با علاقمند شدن به مرداني با ويژگي‌هاي مادرش، سعي در بازسازي رابطه‌ي خود با مادر داشته است. رابطه‌اي كه در آن سخت تلاش كند تا باهوش، زيبا و خوب باشد. گويي هنوز با خود مي‌انديشد كه شايد اين بار بتوانم كاري كنم كه مادرم سرزنشم نكند. ممكن است بتوانم كاري كنم كه او فكر كند خوب هستم. سارا هنوز نياز به تأييد مادر دارد و چون در كودكي هرگز نتوانسته اين تأييد را به دست آورد، سعي مي‌كند در رابطه با همسرش اين كار ناتمام دوران كودكي را به پايان برساند.

    2 ـ اگر از يكي از والدين عصباني و خشمگين باشيم، اين امكان وجود دارد كه جذب كسي شويم كه برخلاف آن «والد» به ما عشق بورزد، اما ما او را طرد كنيم يا دلش را بشكنيم، تا هم خشم خود را نشان داده باشيم و هم او را مجبور كنيم تا تلاش كند كه «عشق و توجه ما» را بدست آورد.

    مثال:

    پدر و مادر سحر وقتي كه او پنج ساله بوده از هم جدا شده‌اند. سحر تحت نظارت مادرش بزرگ شده است. در اين مدت پدرش بسيار به ندرت به ديدن او رفته و تماس چنداني با او نداشته است. پدرش تقريباً او را فراموش كرده است و بيشتر به زندگي شخصي خود و فرزندان ازدواج دومش توجه دارد.

    اكنون كه سحر مي‌خواهد ازدواج كند، وقتي برايش خواستگار مي‌آيد، تا آنجا با او پيش مي‌رود كه مطمئن شود كه پسر واقعاً خواهان ازدواج با اوست؛ سپس به او جواب رد مي‌دهد و با او به تندي و خشونت برخورد مي‌كند.

    سحر با طرد خواستگارهايش، در واقع پدر خودش را به خاطر اين‌كه او را ترك كرده تنبيه مي‌كند. او با اين كار خود گويي به آنها مي‌گويد: فهميديد كه طرد شدن چه احساس بدي است؟! حالا مي‌فهميد كه من چه احساسي داشتم.

     

    3 ـ به كسي علاقه‌مند مي‌شويم كه شبيه يكي از والدينمان باشد و سعي مي‌كنيم تا زندگي او را نجات دهيم تا بدين وسيله آن «والد» را خوشحال كرده باشيم.

    مثال:

    ظاهراً شيرين از مردان معتاد خوشش مي‌آيد. او اكنون در آستانه‌ي ازدواج با يك معتاد است. در جلسات مشاوره معلوم شد كه پدر او مرد كاري، سخت كوش و مهرباني بوده است، كه به ترياك اعتياد داشته است. شيرين مانند ديگر اعضاي خانواده، اعتياد پدر را پذيرفته بود؛ اما در عين حال هميشه سعي مي‌كرد به نحوي اعتياد پدر را از ديگران پنهان كند. او پدرش را خيلي دوست داشت، اما در عين حال هرگز موفق نشد كاري كند كه پدرش اعتياد خود را كنار بگذارد. شيرين 11 ساله بود كه پدرش به دليل سكته‌ي قلبي فوت كرد.

    شيرين پايان زود هنگام زندگي پدر خود را با اعتياد او ارتباط داده بود. او مي‌خواهد اين پايان غم‌انگيز را به گونه‌اي تغيير دهد. او مي‌خواهد با ازدواج با يك معتاد او را نجات دهد و باعث شود كه آن پايان غم‌انگيز ديگر تكرار نشود.

    4 ـ اگر يكي از والدين ما شاد نبوده و يا مورد محبت و توجه واقع نمي‌شده، ممكن است جذب فردي شبيه به او شويم؛ تا با عشق خود به او و ديگران ثابت كنيم كه آن والد دوست داشتني بوده و بايد مورد محبت و توجه واقع مي‌شده است.

    مثال:

    احمد از شيوا خوشش مي‌آيد و مي‌خواهد با او ازدواج كند. شيوا دختري است كه احساس ناامني دارد، آسيب‌پذير است و از مردم مي‌ترسد. احمد نسبت به شيوا احساس حمايت قدرتمندي دارد و مي‌خواهد به او احساس دوست داشتني بودن، بدهد.

    گذشته‌ي احمد روشن كننده است. پدر احمد پانزده سال پيش همسر و فرزندانش را ترك و با منشي خود ازدواج كرد. مادر احمد بعد از اين واقعه از لحاظ روحي بسيار آسيب ديده و احساس بي‌كفايتي مي‌كرد. او ديگر ازدواج نكرد. احمد در آن زمان يازده ساله بود. او احساس نااميدي و ترك شدگي مادر را به خوبي درك مي‌كرد. در آن زمان او به طور ناخود آگاه تصميم گرفت تا به مادرش ثابت كند كه دوست داشتني است. گويا او با عشق ورزيدن و ازدواج با دختري شبيه به مادرش مي‌خواهد به مادرش بگويد كه دوست داشتني است و به پدرش هم ثابت كند كه در ترك مادرش اشتباه كرده است.

    مشاوره پیش از ازدواج در سیدخندان

    5 ـ ممكن است به رابطه‌اي وارد شويم كه از ازدواج پدر و مادرمان بهتر نباشد، تا از پدر و مادر خود خوشبخت‌تر نباشيم.

    مثال:

    سعيد 27 ساله در يك خانواده‌ي پرتشنج بزرگ شده است. پدر و مادر سعيد با هم تفاهم ندارند. بارها شاهد دعوا و مرافعه‌ي آنها بوده است. سعيد مي‌خواهد با مريم ازدواج كند.مي‌داند كه مريم زود عصباني مي‌شود اما با اين حال مي‌خواهد با او ازدواج كند. هنگامي كه از او پرسيده شد كه آينده‌ي ازدواج خود را چگونه مي‌بيني؟ در پاسخ گفت: «چيزي شبيه به زندگي پدر و مادرم». از او پرسيده شد كه آيا فكر نمي‌كني حق تو از زندگي بيشتر از يك زندگي همراه با مرافعه باشد؟ پاسخ داد: «حق من از زندگي بيشتر از حق پدر و مادرم از زندگي نيست».

    توجه:

    شناختن تأثير ناخود آگاه بر انتخاب‌هاي عشقي ما نياز به بررسي تخصصي دارد. در صورتي‌كه احساس مي‌كنيد يكي از اين الگوها در شما تكرار مي‌شود، لازم است كه براي روان درماني يا روانكاري اقدام كنيد. معمولاً شناخت صحيح اين الگوها به دقت و تخصص فراواني نياز دارد. هرگز از كمك تخصصي براي درك تأثيرات ناخود آگاه بر انتخاب‌هاي عشقي، پرهيز نكنيد.

    براي شناخت بهتر تأثير ناخودآگاه بر انتخاب عشقي كتاب «بازگشت به عشق» نوشته هندریکس ترجمه آقاي هادي ابراهيمي را به شما توصيه مي‌كنيم. اين كتاب با عنوان « عشق مورد نظر شما» با ترجمه آقاي مهدي قراچه‌داغي نيز در بازار موجود است.

    مشاوره پیش از ازدواج در سیدخندان

    روانشناس خوب در سیدخندان

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در سیدخندان می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در سیدخندان

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

  • مقالات

    مرکز مشاوره در شهرک ولیعصر

    مرکز مشاوره در شهرک ولیعصر

    نظريه‌ي مثلثي عشق

    اشترنبرگ (1987) در نظريه‌ي مثلثي عشق خود، عشق را به سه بخش قسمت مي‌كند الف ـ اشتياق ب ـ صميميت و ج ـ تعهد

    « اشتياق » به انگيزه‌هايي اشاره دارد كه به عشق رهنمون مي‌شوند (انگيزه‌هايي مانند جذابيت و تمايلات جنسي). اما از طرف ديگر به نياز‌هايي از قبيل عزت‌نفس، نزديك بود و خود شكوفايي هم اشاره دارد. « اشتياق » در عين حال بسياري از هيجان‌ها را نيز در برمي‌گيرد. (هيجاناتي از قبيل آرزو، شرم، آسيب‌پذيري، تحسين و اشتياق.) پس اشتياق دو مؤلفه‌ي هيجاني و انگيزشي عشق را در برمي گيرد.

    «صميميـّت»به رفتارهايي اطلاق مي‌شود، كه نزديكي عاطفي را افزايش مي‌دهد. نزديك بودن عاطفي شامل حمايت و درك متقابل، ارتباط برقرار كردن و سهيم كردن خود، فعاليت‌ها و دارايي‌هايمان با ديگري است.

    «تعهد» به دو گونه تصميم باز مي‌گردد. ابتدا تصميم كوتاه مدتي مبني بر اين‌كه آيا آنچه كه هست را عشق بناميم يا نه و دوم تصميم بر اين‌كه آيا براي حفظ آن عشق به سوي آينده‌اي قابل پيش‌بيني تلاش كنيم يا نه. تعهد بيشتر كاركرد شناختي دارد تا كاركرد هيجاني و شامل قصد هشيارانه و اراده مي‌شود.

    در روانشناسي سه مؤلفه‌ي رفتار، شناخت و هيجان در دهه‌هاي اخير، اساس و بنيان پديده‌هاي رواني شناخته شده است و عشق نيز به عنوان يك پديده‌ي رواني از اين موضوع مستثني نيست. بنابراين مي‌توانيم بگوييم كه « اشتياق » مؤلفه‌ي هيجاني عشق، «صميميت» مؤ‌لفه‌ي «رفتاري» و «تعهد» قسمت شناختي آن است.

    هشت نوع عشق از نظر اشترنبرگ

    اشترنبرگ براساس سه مؤلفه‌ي تشكيل دهنده‌ي عشق، هشت نوع عشق را تعريف كرده است كه به ترتيب عبارتند از:

    مرکز مشاوره در شهرک ولیعصر

    فقدان عشق:

    در اين رابطه هيچ يك از عناصر عشق حضور ندارد. اين رابطه را در زندگي روزانه با مردم عادي داريم.

     

    عشق دوستانه:

    اين احساس زماني دست مي‌دهد كه اشتياق و تعهد كمتر است اما صميميـّت در حد بالايي حضور دارد. اين احساس را معمولاً در رابطه با دوستان صميمي داريم.

     

    عشق شهواني:

    اشتياق در اين عشق بيشتر حضور دارد. هيجانات و اشتياق زيادي در اين رابطه وجود دارد، اما صميميـّت و تعهد در سطح ضعيفي قرار دارد.

     

    عشق پوچ:

    اين عشق زماني احساس مي‌شود كه تعهد قوي باشد، اما ميل و صميميـّت در سطح پاييني قرار داشته باشد يا اصلاً وجود نداشته باشد. اين ويژگي اغلب در زوج‌هايي ديده مي‌شود، به خاطر بچه‌ها در كنار يكديگر زندگي مي‌كنند.

     

    عشق خيال‌انگيز:

    اين عشق در بين زوج‌هايي مشاهده مي‌شود كه رابطه‌ي آنها تا اندازه‌اي تازه است همانند دوران نامزدي. اشتياق و صميميـّت شديد است، اما زوج‌ها به اندازه‌ي كافي، تجربه‌هاي مشترك ندارند كه متقابلاً احساس تعهد كنند.

     

    عشق مشفقانه:

    در اين عشق صميميـّت و تعهد شديد است اما اشتياق ضعيف است. عشق مشفقانه در بين زوج‌هايي ديده مي‌شود كه به مدت تقريباً طولاني با هم هستند و از يكديگر رضايت دارند، اما جاذبه جنسي آنها از بين رفته است.

     

     

    عشق ابلهانه:

    در اين عشق اشتياق و تعهد بالاست اما صميميـّت ضعيف است. رابطه‌ي زوجي كه مرد دست بزن دارد اما به همسرش وفادار است و جاذبه جنسي بين آن دو زياد است، از اين گونه عشق مي‌باشد.

     

    عشق كامل:

    اين عشق سه عنصر را به طور سخاوتمند در خود جاي داده است. همان‌طور كه اشترنبرگ مي‌گويد، رسيدن به اين مرحله خيلي آسان‌تر از حفظ آن است.

    جدول زير آنچه را كه درباره‌ي روابط دو نفر، يا هشت شيوه‌ي دوست داشتن گفتيم، به طور خلاصه نشان مي‌دهد.

     

     

    مشاوره پیش از ازدواج در شهرک ولیعصر

    مشاوره پیش از ازدواج درشهرک ولیعصر فرصتی عالی برای عمیق‌تر کردن درک شما از سبک ارتباطی و نیازهای شریک زندگیتان است، از جمله اینکه چگونگی عشق ورزیدن و دریافت آن، مدیریت استرس و غیره.

    https://arameshravan.com/

    مشاوره خوب درشهرک ولیعصر

    برای موفقیت، نیاز به توانایی کار با هم به عنوان یک تیم در طول زندگی وجود دارد. مشاوره پیش از ازدواج می تواند به شما کمک کند تا مهارت ها و مکالماتی را داشته باشید که برای ایجاد پایه ای قوی برای تیمتان ضروری است. مشاوره خوب در شهرک ولیعصر و تهران به شما کمک میکند تا رابطه ی درستی با همسرتان داشته باشید.

    https://arameshravan.com/

    روانشناس خوب در شهرک ولیعصر

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در شهرک ولیعصر می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

    https://arameshravan.com/

    درمانگر خوب در شهرک ولیعصر

    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی هستند که علم کافی ندارند و

    https://arameshravan.com/

    دکتر روانپزشک خوب در تهران

    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

    https://arameshravan.com/

    ارتباط با ما

    Call: 02144246886

    Instagram:nedaye-aramesh-ravan

    09924793881:eitaa

    www.arameshravan.com

    ندای آرامش روان

جهت تماس با کلینیک کلیک کنید