-
-
ملاک های تشخیص اسکیزوفرنی نقصانی
دست کم دو مورد از خصوصیات ششگانه زیر بایستی وجود داشته باشد و از نظر بالینی از شدت قابل وجهی برخوردار باشد:
- عاطفه محدود
- کاهش دامنهی هیجانات
- فقر کلام
- محدودیت علایق
- کاهش حس هدفمندی
- کاهش فعالیت اجتماعی
دومورد از خصوصیات فوق بایستی طی 12 ماه گذشته موجود باشند و همواره در دورههای ثبات بالینی وجود داشته باشند (از جمله طی حالات روانپریشی مزمن) این علائم در دورههای گذرای آشفتگی حاد روانپریشانه یا وخامت وضعیت روانی ممکن است موجود باشند یا نباشند.
دو یا چند مورد از خصوصیات دیرپای فوق نیز به صورت ایدیوپاتیک وجود دارند یعنی ثانویه به عواملی غیر از فرایند بیماری نیستند، به عبارت دیگر ناشی از عوامل زیر نیستند:
- اضطراب
- اثرات داروها
- شکاکیت
- اختلال تفکر صوری
- توهم یا هذیان
- کمتوانی ذهنی
- افسردگی
-
ملاکهای تحقیقاتی تشخیص اسکیزوفرنی ساده
الف) تکوین تدریجی تمام موارد زیر در طول مدت یک سال:
(1) افت قابل ملاحظه عملکرد شغلی یا تحصیلی
(2) ظهور تدریجی و تشدید علائم منفی، نظیر تخت شدن حالت عاطفی، ناگویی و بیارادگی
(3) ضعف در روابط بین فردی عمیق، انزوای اجتماعی، یا کنارهگیری از اجتماع
ب) ملاک «الف» اسکیزوفرنی هرگز وجود نداشته باشد.
پ) علائم فوق به شکل بهتری قابل انتساب به این موارد نباشند: اختلال شخصیت اسکیزوتایپی یا اسکیزوئید، اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی، دمانس، یا کمتوانی ذهنی، همچنین ناشی از اثرات فیزیولوژیک مستقیم یک ماده یا ناشی از یک بیماری طبی عمومی نباشند.
-
خصایص با اهمیت در خوب یا بد بودن پیش آگهی اسکیزوفرنی
خصایصی که در خوب یا بد بودن پیش آگهی اسکیزوفرنی اهمیت دارند
پیش آگهی خوب پیش آگهی بد شروع در سن بالا شروع در سن پایین وجود عوامل آشکارساز واضح نبود عوامل آشکار ساز شروع حاد شروع تدریجی خوب بودن سابقه پیش مرضی از نظر اجتماعی، جنسی و شغلی بد بودن سابقهی پیش مرضی از نظر اجتماعی، جنسی و شغلی وجود علائم اختلال خلقی (به ویژه اختلال افسردگی) انزوا و درخودماندگی متاهل بودن ازدواج نکرده، طلاق گرفته، یا بیوه بودن وجود سابقه اختلالات خلقی در خانواده سابقه اسکیزوفرنی در خانواده برخورداری از یک نظام حمایتی خوب ضعیف بودن نظام های حمایتی وجود علائم مثبت وجود علائم منفی داشتن نشانهها و علائم عصبی (نورولوژیک) سابقه آسیبدیدگی در حول و حوش تولد نبود هیچگونه فروکشی در عرض سه سال عودهای مکرر سابقه تهاجم -
اسکیزوفرنی باقیهای
اسکیزوفرنی باقیهای
نوعی اسکیزوفرنی است که ملاکهای زیر را دارد:
الف) فقدان موارد زیر به طور برجسته: هذیان، توهم، تکلم نابسامان و رفتاری که آشکارا نابسامان یا کاتاتونیک نباشد.
ب) شواهد وجود اختلال هیچوقت از بین نرفته باشد، مثلا علائم منفی یا حداقل دوتا از ملاکهای «الف» اسکیزوفرنی، به شکلی سبک (مثل عقاید عجیب یا تجارب ادراکی غیرمعمول) وجود داشته باشد.
-
اسکیزوفرنی نامتمایز
اسکیزوفرنی نامتمایز
نوعی اسکیزوفرنی است که علائم ملاک «الف» را دارد اما ملاکهای انواع پارانوئید، نابسامان، یا کاتاتونیک را ندارد.
-
اسکیزوفرنی کاتاتونیک
اسکیزوفرنی کاتاتونیک
نوعی اسکیزوفرنی است که در نمای بالینیش لااقل دوتا از موارد زیر به طور غالب وجود دارد:
(1) بیحرکتی به صورت جمود عضلانی (catalepsy) که انعطاف مومی شکل (waxy flexibility) را هم شامل میشود، یا به صورت حالت بهتر (stupor).
(2) فعالیت مفرط حرکتی (که به وضوح بی هدف است و تحت تاثیر محرکهای خارجی نیست).
(3)منفی کاری مفرط (یعنی مقاومت بدون انگیزه در برابر هرگونه دستوری، یا حفظ یک وضعیت سفت و سخت در برابر اقدامهایی که برای به حرکت درآوردن آن انجام میشود)، یا سکوت (mutism).
(4) انواع خاصی از حرکات ارادی، به دلیل وصعیت گیری خاص (گرفتن وصعیتهای نامناسب یا غریب به طور ارادی)، حرکات قالبی (stereotyped)، حرکات ادایی (mannerism) برجسته، یا شکلک درآوردن برجسته.
(5) پژواک کلام (echolalia) یا آینه کرداری (echopraxia).
-
اسکیزوفرنی نابسامان
اسکیزوفرنی نابسامان
نوعی اسکیزوفرنی است که در آن ملاکهای زیر حاکم است:
الف) هرسه مورد زیر به نحو برجستهای وجود داشته باشد:
1) تکلم نابسامان
2) رفتار نابسامان
3) حالت عاطفی تخت یا نامتناسب
ب)ملاکهای نوع کاتاتونیک در کار نباشد.
-
اسکیزوفرنی پارانوئید
نوعی اسکیزوفرنی است که در آن ملاکهای زیر حاکم است:
الف) اشتغال ذهنی یا حداقل یک هذیان یا توهمهای مکرر شنوایی.
ب) هیچیک از این موارد وجود نداشته باشد: تکلم نابسامان، رفتار نابسامان یا کاتاتونیک، حالت عاطفی تخت یا نامتناسب.
-
ملاکهای تشخیصی انواع فرعی اسکیزوفرنی
نوع پارانویید (paranoid)
نوع نابسامان (disorganized)
نوع کاتاتونیک (catatonic)
نوع نامتمایز(undifferentiated)
نوع باقیهای(residual)
-
ملاکهای تشخیص اسکیزوفرنی
الف) علائم مشخصه: حداقل دو تا از علائم زیر که طی یک دورهی یک ماهه (یا در صورت درمان موفق، کمتر) به مدت چشمگیری وجود داشته باشد:
(1) هذیان
(2) توهم
(3) تکلم نابسامان (مثلا از خط خارج شدنهای (derailment) مکرر یا بیارتباطی مکرر (incoherence)
(4) رفتاری که به وضوح، نابسامان یا کاتاتونیک باشد.
(5) علائم منفی یعنی تختشدگی حالت عاطفی، ناگویی (alogia)، یا بیارادگی (avoltion).
نکته: اگر هذیانهای فرد، غریب باشد یا توهمهایش به صورت صدایی باشد که در مورد رفتار یا افکار فرد اظهار نظر میکند یا حداقل دو صدا باشند که با هم مکالمه میکنند، همان یک علامت برای ملاک «الف» کافی است.
ب) کژکاری اجتماعی/ شغلی: از زمان شروع اختلال به مدت قابل توجهی، حداقل یکی از حوزههای اصلی کارکرد از قبیل شغل، روابط بین فردی، یا مراقبت از خود، به نحو چشمگیری کمتر از سطحی باشد که فرد تا پیش از شروع بیماری بدان دستیافته بود (یا اگر بیماری در کودکی یا نوجوانی شروع شده، بیمار از نظر بین فردی، تحصیلی، یا شغلی قادر به رسیدن به سطح قابل انتظار نبوده باشد).
پ) مدت: نشانههای اختلال، به مدت حداقل شش ماه دائما وجود داشته و این دورهی شش ماهه شامل حداقل یک ماه (یا کمتر در صورت درمان موفق) باید باشد که علائم ملاک «الف» وجود دارد (یعنی علائم مرحله فعال) و ممکن است دورههایی شامل علائم پیش درآمدی(prodromal) یا باقیهای (residual) را هم در بر بگیرد. طی این دورههای پیش درآمدی یا باقیهای، اختلال ممکن است خود را فقط به صورت علائم منفی یا دو سه تا از علائم فهرست شده در ملاک الف منتها به شکلی سبک (مثلا عقاید عجیب یا تجارب ادراکی غیرمعمول) نشان دهد.
ت) رد کردن اختلال اسکیزوافکتیو و اختلال خلقی: به یکی از دو دلیل زیر، اختلال اسکیزوافکتیو و اختلال خلقی با خصایص روانپریشی کنار گذاشته شده باشند: 1)همزمان با علائم مرحله فعال هیچ دوره خلقی اعم از افسردگی اساسی، مانیا، یا مختلط روی نداده باشد؛ 2)در صورت وقوع دورههای خلقی همراه با علائم مرحله فعال، کل مدتشان در مقایسه با مدت دورههای فعال و باقیهای گذرا بوده باشد.
ث) رد کردن سوء مصرف مواد/ بیماری طبی عمومی: اختلال از اثرات جسمی مستقیم یک ماده (مثلا از داروهای مورد سوء مصرف یا یکی از داروهای طبی) یا یک بیماری طبی عمومی ناشی نشده باشد.
ج) ارتباط با اختلالات نافذ رشدی: در صورتی که سابقه اختلال در خودماندگی یا یکی دیگر از اخلالات نافذ رشدی در کار باشد، تشخیص اسکیزوفرنی را تنها در صورتی میشود اضافه کرد که به مدت لااقل یک ماه (یا کمتر در صورت درمان موفق) هذیانها یا توهمهای برجستهای نیز وجود داشته باشد.
طبقهبندی سیر طولی (بعد از اینکه حداقل یک سال از شروع اولیه علائم مرحله فعال گذشت میتوان اعمال کرد):
دورهای با علائم باقیهای در بین دورهها (دوره بنا به تعریف، ظهور مجدد علائم برجسته روانپریشی است)؛ مشخص کنید که آیا این مختصه هم وجود دارد یا نه: با علائم برجیته منفی
دورهای بدون علائم باقیهای در بین دورهها
دائمی (در تمام دورهای که بیمار تحت نظر بوده، علائم برجسته روانپریشی وجود داشتهاند)؛
مشخص کنید که آیا این مختصه هم وجود دارد یا نه: با علائم برجسته منفی
دوره منفرد در فروکش کامل
الگویی دیگر یا الگویی نامشخص