بهای صمیمیت
شخصی را که با او مشکل دارید در نظر آورید و ببینید کدام یک از شما دونفر در ایجاد مشکل موردنظر
تقصیربیشتری داشته اید؟ آیا شما هم مثل بیشتر مردم، طرف مقابل را مستوجب سرزنش می دانید؟ وقتی
این سئوال را در یکی از کارگاه های صمیمت خود مطرح نمودم 90 درصد از حاضرین، طرف مقابل را به
عنوان مقصر معرفی کردند.
اصال عجیب نیست که اغلب افراد در مقصر شمردن طرف مقابل احساس مشابهی دارند. مثال فکر می کنید
چون او در مقابل رفتار کامال صادقانه شما مثل یک احمق رفتار کرده است پس:
حق با شماست.
می توانید با حالتی تحقیر آمیز به او بنگرید.
می توانید احساس برتری معنوی داشته باشید.
الزم نیست احساس گناه کنید و مجبور نیست نقش خود را در ایجاد مشکل بررسی نمائید.
می توانید در نقش یک قربانی به حال خود دلسوزی کنید.
مجبور نیستید تغییر کنید.
می توانید به طرف مقابل هرچه می خواهید بگویید، با این توجیه که حقش بوده است.
می توانید عصبانی شوید و این عصبانیت در شما حس اقتدار ایجاد می نماید.
مجبور نیستید احساس شرم و گناه داشته باشید.
می توانید پشت سر او حرف بزنید و با این کار حس همدردی دوستانتان را برانگیزید.
به طور حتم موارد بسیار دیگری نیز از مزایای مقصر شمردن طرف مقابل وجود دارد که می توانید در لیست
خود بگنجانید. من مصرانه می خواهم قبل از خواندن ادامه مطالب کتاب، در مورد ضررهای احتمالی آن نیز
بیندیشید و ستون چپ جدول CBA را تکمیل نمائید:
از آنجا که ادامه دادن به سرزنش طرف مقابل هیچ تغییر مثبتی ایجاد نمی کند، احساس بی میلی و ناامیدی
می کنید.
فرد مقابل که احساس می کند مورد قضاوت قرار گرفته است به منظور تالفی کردن، بر مقصر بودن شما
اصرار می ورزد….
فایل مورد نظر را با کلیک بر روی لینک زیر دریافت کنید: