مقالات

زوج درمانی در سهروردی

 

زوج درمانی در سهروردی

پیشرفت فردی در زوجین

برخی از نویسندگان معتقدند تغییراتی که در حال حاضر در اجتماع روی می دهد به دلیل تاکید بر رشد فردی و هماهنگ با رقابت در ارزش های « بازار روز » است ( 1999).

در این فرهنگ مصرف کننده حق انتخاب آزاد را دارد . در این شرایط انتخاب امری عادی تلقی می شود و عدم رضایت از تولید ممکن است به تغییر محصول بیانجامد. سیمونز( 1995 ) مطرح می سازد که فردیت بر استقلال تکیه دارد و فرد حق دارد

نیازهای خود را برتر از دیگران بداند.

جنبش فمینسیت و تجدید نظر در نقش و موقعیت زنان در جامعه اندیشه استقلال فردی زن و مرد را قدرت بخشیده است . این جنبش اندیشه های قبلی درباره زنان را به چالش کشیده است. اولین موضوع این است که آیا تنها توانایی زن بالغ
فرزند آوری است؟ آیا مادری کردن یا به معنای دیگر مسئولیت والد بودن را می توان بین دو جنس تقسیم کرد؟ در نتیجه با تغییر دنیای تحت تسلط مردان از نظر دارایی ثروت و قدرت انتظارات پیرامون زنان نیز تغییر خواهد کرد. در این جنبش تصویر
زن به عنوان موجود پرورش دهنده و مراقبت کننده از مردان و کودکان به دلیل جنبه بیولوژیکی به چالش کشیده می شود و بیشتر به عنوان ساختاری پنداشته می شود
یکی از عواملی که باعث شده است زنان بتوانند از بند نقش قبلی خود
رها شوندو به نیروی کار بپیوندند استقلال اقتصادی پیدا کنند و رفاه خود را مد نظر قرار دهند وسایل پیش گیری از باروری به ویژه قرص های ضد باروری است که به زن این اجازه را می دهد
تا زمان داشتن فرزند را تحت کنترل خود قرار دهد
استفاده از شیر خشک و بطری به جای شیر مادر زن را از نقش صرفا مراقبت کننده نوزاد رها کرد تغییر نگرش در فرزند پروری امکان استفاده از مراقب  کودک، پرستار و پرستار پاره وقت برای مراقبت اولیه کودک را فراهم کرد.
این مراقبان جدید
جای خانواده گسترده  درگذشته را پرکردند  زمانی که به پدر و مادر آزادی بیشتر برای انجام کار و فعالیت های خود و رهایی بیشتر از فرزند پروری داده می شود پدر و مادر اغلب جانشینی برای نقش خود پیدا می کنند
تا کودک به آن فرد وابسته شود .
اطلاعات کمی در مورد تاثیر این وضعیت روی کودک و زوج وجود دارد فردی ممکن است اظهار نظر کند که این وضعیت باعث می شود که کودک فکر کند که رابطه محبت آمیز برای انسان لازم نیست (موسوی، 1384).

 

نیازهای اقتصادی باعث شده است تا زن به دلیل نیاز خانوده به دو درآمد ، برای حفظ استاندارد زندگی یا نیاز کارفرما به کارگر زن وارد بازار کار می شود در عین حال این وضعیت به طور جدی بر اشتغال مردان تاثیر گذاشته است
و باعث بیکاری  بیشتری در میان آنان گردیده است بیکاری یکی از عواملی است که با طلاق ارتباط زیادی دارد (همان منبع).

 روابط جنسی

عسگری، (1380) این مساله را این گونه بیان می کند : برآورده شدن نیاز های جنسی توسط جنس مخالف یکی از مهمترین انگیزه های ازدواج است که امری است

طبیعی هر انسانی برای ارضای نیازهای جنسی خود در جست و جوی راههای مناسب است امیال نیازهای جنسی یکی از انگیزه های مهم ازدواج است که در زندگی زناشویی نقش اساسی دارد

و کمتر زندگی زناشویی را می توان یافت که بدون داشتن روابط جنسی قابل دوام باشد. لذتی را که زن و مرد از ارضای امیال جنسی خود می برند از بهترین  لذت هایی است که انسان کمتر ممکن است

در طول زندگی به آن دست یابد و همین لذت جنسی است که موجب می گردد بسیاری از مشکلات روزمره زندگی و اختلافات

زندگی زناشویی نادیده گرفته شود و حالات وابستگی های عاطفی بین زن و شوهر افزایش یابد.

ازدواج یکی از راههای مطمئن برای رفع نیازهای جنسی است به علاوه رابطه جنسی است که از طریق و یا بوسیله آن ارضای غریزه بقای نسل و دوست یابی به انگیزه تکامل نسل ممکن می گردد.
در ابتدای زندگی زن و شوهر تمایلات جنسی بیشتری دارند که به تدریج و با افزایش سن میل به روابط جنسی کم می شد اگر چه مواردی نیز وجود دارد که افزایش سن در تمایلات و تعداد روابط جنسی بی تاثیر است .
روابط جنسی ارتباط
عاطفی و احساسی بین زن و شوهر را پایدارتر و عدم رابطه جنسی این ارتباط عاطفی و احساسی را خدشه دار می سازد

مرد و یا زنی که بدون توجه به نیاز جنسی دیگری نسبت به مسائل جنسی بی تفاوت است و یا به ناتوانی جنسی، بی میلی جنسی و یا سرد مزاجی مبتلاست این بی توجهی به اهمیت موضوع موجب خواهد شد

که به روابط بین زن و

شوهر لطمه زیادی وارد شود و فرد مقابل را دچار حالات عصبانیت و نسبت به همسر و زندگی دلسرد سازد و به تدریج موجب بروز رفتارهای پرخاشگرانه و در نهایت افسردگی شود.

اختلافات مالی

به نظر نانسی گود منشا تمامی درگیری ها و اختلاف ها پول نیست اما این امر موضوع بیشتر مشاجره های زوجین را تشکیل می دهد به نظر می رسد که مسائل مالی با بسیاری از گفته های معمولی ما با دیگران در امیخته اند.

مانند این که چه چیزی بخریم و چقدر بابت آن بپردازیم و چگونه پول به دست بیاوریم و آن را سرمایه گذاری کنیم، بی پولی و خاصه خیال پردازی هایی که درباره به دست آوردن ناگهان پول کلان در ذهن می پرورانیم از این همه صحبت در مورد

پول منظور اصلی مان چیست؟ مهمتر آن که وقتی درباره پول مجادله می کنیم در واقع هدفمان از مجادله چیست؟

از همان روزی که به دنیا آمدیم مفهوم پول با مفاهیم نیازهای اساسی و قدرت در ذهن مان در هم تنیده اند.

در کودکی نیاز ما را به غذا لباس و مسکن والدین مان برطرف کردند که سر کیسه را در دست داشتند اگر آن ها شما را بدون شام به

رختخواب می فرستادند نمی توانستید خود را به مغازه یا رستورانی برسانید و گرسنگی تان را چاره کنید این که به صورتی بزرگ شده باشید که امکانات بسیار محدوی در اختیار داشته باشید
یا آن که در آغوش تجملات بزرگ شده باشید به

وضعیت مالی خانواده و نگرش آنها در مورد صرف کردن پول برای شما بستگی داشته است. برای دریافت حمایت مالی و عاطفی به خانواده خود متکی بودید. شاید در این زمینه ها تنها به آنها می توانستید رو کنید. بنابراین آنها بودند که پول

داشتند و قدرت زیادی داشتند تا شما را به الحاظ مالی و محبت تامین کنند در بسیاری از خانه ها پول جایگزین صمیمیت عاطفی شده است و صحبت درباره امور مالی جای گفت و گو درباره احساسات را گرفته است.

مثلا شاید پدرتان که عمیقا دوست داشتید به شما توجه کند و شما را تحسین کند تنها با دادن پول یا ندادن آن توجه خود را به شما ابراز می کرد و به دلیل شرطی شدن در کودکی امکان دارد چنین تصور کنید که به  فردی نیاز دارید که پولش از
شما بیشتر باشد تا بتواند از شما مراقبت کند. حتی ممکن است چنین احساس کنید که بدون چنین فردی نمی توانید از خود مراقبت کنید و به این ترتیب قدرت و کنترل را حق کسی بدانید که پول را در اختیار دارد.
اما وقتی هم که پول به اندازه کافی موجود باشد زن و شوهر ها درباره آن مشاجره می کنند مثلا می توانند دائما از نحوه خرج کردن همدیگر یا پنهان کردن درآمد خود انتقاد کنند.

و اخرین مشکلی که در زمینه مسائل مالی روی می دهد این است که ممکن است مرد شما چنان درگیر پول در آوردن باشد که از ارتباط مشترک تان غافل شود امکان دارد از آن رو با همسرش نزاع  کند که احساس می کند شوهرش او را به

خاطر کار یا پول که رقبای نا پیدای اویند مورد غفلت و بی توجهی قرار داده حتی در مواردی امکان دارد زن خود را سرزنش کند و مقصر بشمارد زیرا تصور می کند که به قدر کافی جاذبه نداشته یا تلاش لازم را به خرج نداده مرد را در خانه نگهدارد

در سایر موارد او از همسرش گله می کند یا از او می خواهد تا در ساعتی حاضر منزل باشد گاهی این شیوه در حل مشکل موثر واقع می شود.

اما معمولا چنین نیست . اما مطلع شدن از این که دل مشغولی های مرد در زمینه های مسائل مالی احتمالا از چیزهای بسیاری از جمله ترس از صمیمیت و نزدیک شدن به همسرش ناشی می شود، ممکن است مفید وقع شود.

هم چنین امکان دارد در صورتی که زمان بیشتری را با همسرش سپری کند از احساسات عاشقانه  خشمگینانه ای که نسبت به او پید می کند  نیز به هراس بیفتد. در عین حال ممکن است مرد که در محیط کار خود هویت روشنی دارد و به

درستی موقعیت خود را می شناسد به خاطر از دست دادن هویت خود از درآمیختن با همسرش به هراس بیافتد احتمالا او در عین حال که از فقر فاصله زیادی گرفته است ، به دلیل سابقه خانوادگی خود همواره احساس می کند که خطر بی

پولی او را تهدید می کند زن  نیز در پس احساس خشم و رنجشی که از این طرد شدن پیدا می کند از چیزی می ترسد می ترسد که عشق و لذت از ارتباطشان رخت بر بسته باشد و این که همسرش به او توجهی نکند.

روابط والدین و کودک

به اعتقاد بهشتی،  (1377) یکی از عوامل اصلی و تعیین کننده در رفتار کودک محیط خانواده می باشد و در رشد شخصیت کودک اثری تعیین کننده دارد . نفوذ والدین در کودک  به غیر از جنبه ارثی و وراثتی در آشنایی کودک با زندگی و جامعه نیز نقش اساسی دارد.

موقعیت اجتماعی خانواده، تعداد افراد خانواده، وضعیت اقتصادی افکار  وعقاید، آداب و رسوم، پای بندی به مذهب، میزان ادب و احترام و قانون مندی حاکم بر خانواده همه در سازندگی(انسان متعادل) و یا تخریب (اختلالات رفتاری و بیماریهای جسمی و روحی) تاثیر می گذارد.

یکی از عوامل اختلالات رفتاری در کودک مشکلات رفتاری والدین با یکدیگر می باشد. امنیت خانواده، قانون مندی، ادب، احترام متقابل، عشق و محبت، گذشت، تفریح، خوا ب و خوراک، اداب و رسوم، معاشرت، تغذیه و همه عواملی که حاکم بر زندگی خانوادگی است که اگر در جواب صواب و صحت و با علم باشد کودکی متعادل از نظر جسمی و روحی خواهد ساخت . اما اگر عکس آن باشد کودک دچار کشمکش روانی و فشار های عصبی روانی خواهد شد و نتیجه آن اختلافات رفتاری و بیماریهای روان تنی خواهد بود.

اگر بخواهیم کودک قانون را رعایت کند باید خود به قانون عمل کنیم ، اگر بخواهیم با محبت باشد باید ما به او محبت کنیم و بالاخره همه چیز را او در محیط خانه می آموزد.

عوامل شخصی

واضح است که عوامل شخص فراوانی وجود دارند که  می توانند در نارضایتی زناشویی دخیل بوده و آن را تشدید نمایند ادراک های غلط و انتظارهای غیر واقع بینانه ای که به درون ازدواج رسوخ می کنند نمونه های اصلی عوامل شخصی اند .

تا زمانی که جامعه به پروردن آرمان های رومانتیک و انتظار های خیالی ادامه دهد و افراد نیز آنها را بپذیرد سرخوردگی زناشویی ادامه خواهد یافت.

نمونه ای از برخی امیدهای شایع اشتباه را در این جا مطرح می کنیم که می توان آن ها را دوازده انتظار مخرب نامید .

  • عشق ما ( یعنی احساسات عاشقانه و هیجانی ) با گذشت زمان کاهش  نخواهد یافت.
  • همسرم باید بتواند افکار ، احساسات و نیازهای مرا پیش بینی کند.
  • همسرم هرگز مرا نخواهد رنجاند و یا با خشم در مقابل من قرار نخواهد گرفت.
  • اگر تو واقعا عاشق من هستی باید همیشه سعی کنی که مرا خوشحال کنی (یعنی هر نیاز و خواسته مرا برآورده کنی).
  • عشق یعنی که هرگز نسبت به همسرت خشمگین و یا عصبانی نشوی.
  • عشق یعنی این که بخواهید همیشه با هم باشید.
  • علایق، اهداف و ارزش های شخصی ما همیشه مانند هم خواهد بود.
  • همسرم همیشه نسبت به من رک ، صادق و صریح است.
  • چون، ما عاشق هم هستیم پس همسرم همیشه به من احترام خواهد گذارد مرا درک خواهد کرد و با من موافق خواهد بود . بدون اینکه توجه کند من چه رفتاری دارم.
  • بسیار ناگوار خواهد بود که همسرم مرا شرمنده و تحقیر کند یا از من انتقاد کند.
  • سطح رابطه جنسی، علاقه مندی و وفاداری ما به هم هرگز نباید کاهش یابد.
  • ما باید همیشه در مورد مسائل مهم با یکدیگر توافق داشته باشیم.

هرکدام از موارد فوق همانند امیدهای اشتباه و اهداف غیر واقع بینانه، فقط زوج ها را به سمت یاس، دلسردی، ناکامی و خشم سوق می دهد بنابراین باید یکی از اهداف درمان زناشویی به زیر سوال بردن، روشن ساختن و به مبارزه طلبیدن

این عقاید غیر واقع بینانه و خود ناکام ساز باشد همچنین باید پذیرفت که افراد تغییر می کنند زمانی که مساله از دواج برای اولین بار مطرح      می شود ممکن است علایق و فعالیت های زوج بسیار هماهنگ باشد. با وجود این، علایق همسران

خیلی زود در مسیرهای بسیار متفاوتی جریاد می یابد و در نتیجه همانطور که افراد تغییر می کنند رابطه نیز تغییر می نماید هنگامی که همسران علایق فعالیتها و ارزش های همپوش یا مشترک را مشاهده نمی کنند فرایند نمادین کناره گیری

را آغاز خواهند کرد.

حسادت

به بیان داور پناه، (1384) حسادت همان حسی است که هرگه احساس کنید دیگری رقیب شما در جلب عشق ومحبت دیگران است .

پیدا می کنید عشق و حسادت همچون دو قلوهای به هم چسبیده ای در قلب آن ها همواره با همند و هیچ

کدام بدون دیگری وجود ندارد. ارتباطات جنسی تنها بر شدت حسادت می افزایند  از آن جا که در دیدگاه فروید، تمامی کودکان به والد غیره هم جنس خود علاقه دارند پس حسادت هم پدیده ای همگانی و بخشی از تجربه انسانی است . اما

بیشتر ما در عین اطلاع از این امر ، هم چنان احساسات حسادت ورزانه خود را انکار می کنیم ما حسادت را از خشم  هم ترسناک تر و مخرب تر می پنداریم. تصور می کنیم که اگر دیگران ما را حسود بدانند. مورد ذهن و تحقیر آن ها قرار می

گیریم به همین دلیل سعی می کنیم  تا به جای احساس حسادت از ان جا اجتناب کنیم . مثلا ممکن است تلاش کنیم تا با محبت افراطی به زنی که به او حسادت می ورزیم یا با آرایش غلیظ و تمرین های ورزشی هر روزه برای جلب محبت

موردی که دوستش داریم وربودن او از چنگ رقیب با حسادت خود مقابله کنیم.

تردیدی نیست که احساسات  حسادت مندانه از جمله دردناک ترین احساس ها هستند اما با به زبان آوردن این احساسات  زن و مرد به یکدیگر می گویند که هر یک برای دیگری ارزش منحصر به فرددارد به عبارتی با این کار خود هدیه
ای گران بها به یکدیگر می دهند اگر چه ممکن است در آغاز کنترل این احساسات دشوار به نظر برسد ،
اما وقتی که توانستند در یکدیگر احساس ایمنی به وجود بیاورند ابراز احساسات به صورتی ملایم و آرام تظاهری از عشق
محسوب می شود.

 خشونت زناشویی

یک همه پرسی در آمریکای شمالی که توسط گلز، ( 1981 )  انجام شده است نشان می دهد که سالانه 6% زوجین خشونت جدی را تجربه می کنند.

خشونت زناشویی پدیده ای است که به وسیله تلفیق عوامل زیر ایجاد می شود .
  • سوء استفاده کننده
  • قربانی رابطه زناشویی
  • ساختار اجتماعی فراگیری که به تشدید خشونت کمک می کند.
  • رویداد خشونت پدیده ای است که در بروز آن این سه عامل مشارکت دارند
می توان ویژگی های شخصیتی سوء استفاده کننده را چنین برشمرد :

گذشته فردی سوء استفاده ویژگی پرخاشگرانه بالا وجود نگرش محتاطانه زیاد، اعتقاد به نقش های جنسی سنتی اعتماد به نفس پایین و حسادت  مرضی.

البته قربانی هم در رویداد خشونت منفعل نمی ماند و مقابله به مثل می کند و در زمان اختلاف سو استفاده فیزیکی و کلامی می نماید ازدواجی که در آن خشونت خانگی رخ می دهد دارای تاریخچه مکرر جدایی و تعهد در رضایت زناشویی

پایین است معمولا موضوع اختلاف صمیمیت است و زن تقاضای صمیمت روانی بیشتر و مرد تقاضای صمیمیت جنسی بیشتر دارد. بیشتر مشاجراتی که از طرف زن صورت می گیرد درباره گفت و گو و همدردی ناکافی و از طرف مرد درباره رابطه

ی جنسی ناکافی است و در خانواده درگیر خشونت درگیری قدرت نیز وجود دارد زن نسبت به مرد دارای موقعیت بالاتری است ولی مرد به مدلی اعتقاد دارد که در آن جنس مذکر دارای  قدرت بیشتری است.

خیلی از مشاجراتی هم که درباره پول است معمولا به عدم توافق درباره توزیع قدرت در خانه برمی گردد . ضعف ارتباط و مهارت های گفت و گو از خصوصیات این زوج هاست به همین دلیل هم آنها نمی توانند اختلافات خود را درباره
صمیمیت و قدرت حل کنند زیرا نمی توانند برای درخواست چیزی که از طرف مقابل می خواهند یک ارتباط درست برقرار کنند و پیام خود را به درستی به وی منتقل سازند .
این زوج درباره نیت و پاسخ زوج خود استنباط و فرضیات منفی دارند و چنان بر این برداشت های خود پا می فشارند که گویی استنباط آنها کاملا صحیح است. غایت مساله بیش از آن که به موضوع درک ختم شود . به موضع سرزنش
می انجامد

آنها همچنین معتقدند که بحث باید برنده و بازنده داشته باشد بنابراین در تمام  درگیری ها آنها به طور روز افزونی تبادلات خشن خود را افزایش می دهند تا بتوانند برنده شوند .

آنها به جای آن که معتقد به مدل برنده – برنده باشند به یک مدل برنده – بازنده  برای حل اختلاف باور دارند نظام حل اختلاف آنها پیش از آن که بر اساس حسن تفاهم مستمر مبتنی باشد، بر سوء تعبیر مبتنی است و در ضمن اصرار دارند

اختلاف را در کوتاه ترین زمان به نتیجه برسانند (گود، 1384).

زوج درمانی در سهروردی

رضایت زناشویی و عقاید مذهبی

به اعتقاد قلی زاده ، (1385)یکی از اساسی ترین عواملی که به هنگام انتخاب همسر بر تصمیم افراد در جامعه به ویژه در جوامع حافظ ارزش های مذهبی اثر می گذارد همگونی اعتقادات مذهبی است. مذهب،  جلوه معنوی – الهی است که

در اندیشه، باور، اعتقاد و شیوه زندگی افراد تاثیر همه جانبه دارد.

علی رقم دگرگونی های جدید که گاه مسیر حرکت آنها به سوی ماده گرایی افراطی جدایی پدیده های اجتماعی از حیات دینی و استقرار گونه ای از خرد گرایی و تضعیف حس مذهبی در جوانان است. در جامعه ما تاثیر  اعتقاد مذهبی بر رفتار

و کردار زندگی زناشویی جوانان  شایان توجه است.

زناشویی میان زن و مردی که وابسته به مذاهب  گوناگون هستند و یا در صورت تعلق به یک مذهب از درجه ایمان و اعتقادات مذهبی مختلف برخوردارند  چندان استوار و محکم نیست، لوگان معتقد است که ناباوری دینی یکی از
طرفین ازدواج دشواری های فراوانی برای آن ها فراهم  می کند و باعث بگو مگوهای دائمی می وشد. جالب این جاست که این ناهمگونی در اعتقادات مذهبی یا پیشرفت زندگی زناشویی افزایش یافته و تبدیل به عاملی مخرب در
عشق و علاقه و سعادت زوجین می گردد.

هانت سازگاری زناشویی 64 زوج را مورد بررسی قرار داد و نشان داد که مذهب به طور مثبت با سازگاری زناشویی خوشحالی و رضایت زناشویی بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.

تاثیر شگرف مذهبی بر گزینش همسر مخصوصا از آن جهت اهمیت پیدا می کند که اعتقاد مذهبی فقط منحصر به تنظیم روابط انسان با خدا نیست بلکه باورهای مذهبی منشاء بنیادین تلقیات جمعی، شخصیت اساسی و نوع جهان بینی افراد

است که این عوامل به نوبه خود می توانند بر تکوین تداوم روابط اجتماعی همه افراد خصوصا زن و شوهر بسیار اثر گذار باشند . در نتیجه استدلال این  است که آنهایی که با هم دعا می کنند با هم زندگی می کنند زیرا بنا بر گزارش های

تحقیقاتی در صورت ناهمسوگرایی مذهبی حفظ اعتماد و اطمینان زن و شوهر نسبت به هم غیر محتمل به نظر می رسد.

 توصیه های تربیتی برای بحران زدایی

شرفی، (1374) در این مورد عنوان می کند :

شخصیت همسرتان هر چه باشد شما هم نیاز به دوباره سنجی معتقدات خود در مورد زندگی دارید این باور که شما هم بی عیب و نقص نیستید یک نوع آمادگی  و انعطاف روحی ایجاد می کند که برای دست یابی به تفاهم ضرورت زیادی دارد

. مشکلات زندگی همه یک جور نیستند و از لحاظ موضوعیت عمق و پیچیدگی با هم فرق دارند از این رو زمانی متناسب با هر کدام برای بحران زدایی مورد نیاز می باشد هرگز عجولانه و شتابزده با مشکلات ژرف برخورد نکنید. بلکه اعتقاد

داشته باشید که مشکلات به تدریج و به مرور زمان شکل می گیرند بر همین اساس به صورت تدریجی نیز باید حل شوند.

بحران ها و مشکلات زندگی محک لیاقت و شایستگی شما به شمار می روند سعی کنید با عبور از این بحران لیاقت ، جدیت و توان خود را به اثبات رسانید اجازه ندهید حوادث و افراد شما را بکوبد روحیه خود را دستخوش ناملایمات نکنید و

قدرت خود را از دست ندهید.

دوباره سنجی انتظارات و توقعات شما از همسرتان در برخی از موارد به کاهش بحران منجر می شود این عمل در بررسی
امکانات همسرتان و ارزیابی قدرت واکنش او به خواسته های شما سودمند است.

برای تغییر در روحیه همسرتان و در نتیجه  مشکل زدایی از زندگی برخی شرایط حاکم بر خانواده را تغییر دهید

مثلا پیشنهاد یک مسافرت، افزودن برخی برنامه های متنوع بر زندگی و در صورت امکان تغییر در شرایط و ساعات کار و بازگشت به

منزل و تغییر الگوهای ارتباطی با همسر از این قبیل موارد محسوب می شود.

قوای حیاتی خودتان را درست مثل پول تان صرفه جویی کنید و این حق را نیز برای همسرتان قایل باشید که او هم انرژی روانی خود را ذخیره کند و با برخوردهای شکننده دچار افسردگی و پیری زود رس نشود. یک فلسفه زندگی را که مبتنی بر

خوش بینی باشد اتخاذ کنید چنین امری به مهار کردن عواطف و حفظ قوای حیاتی شما کمک خواهد کرد.

سازمان عاطفی خود را به گونه ای منظم  و مرتب کنید که مانع از انتقال کلیه نگرانی ها و افکار منفی مربوط به کارتان به محیط منزل و بالعکس گردد . هرگاه در اتاق گفت  و گو با همسرتان احساس کنید که به حالت عصبی نزدیک می شوید از

ادامه بحث خودداری نموده در زمان مناسب به بیان بقیه مطالب خود بپردازید برای حوادثی که شاید هرگز روی ندهد خودتان و همسرتان را آزار ندهید.

زوج درمانی در سهروردی

روانشناس خوب در تهران

ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.

مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

https://arameshravan.com/

درمانگر خوب در تهران

روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی

هستند که علم کافی ندارند

https://arameshravan.com/

دکتر روانپزشک خوب در تهران

روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

https://arameshravan.com/

ارتباط با ما

Call: 02144246886

Instagram:nedaye-aramesh-ravan

09924793881:eitaa

www.arameshravan.com

ندای آرامش روان

مشاوره روانشناسی حضوری | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره آنلاین ۲۴ ساعته | مرکز مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی آنلاین | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره روانشناسی

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


جهت تماس با کلینیک کلیک کنید