مقالات

زوج درمانی در اباذر

 

 

زوج درمانی در اباذر

 رضایت زناشویی

رضايتمندي زناشويي يکي از مفاهيمي است که وجود و يا عدم وجود مشکلات زناشويي به کمک آن معرفي مي‌شود. نارضايتي زناشويي مفهومي است که با ناسازگاي و تعارض زناشويي رابطه دارد. بدين معني که با افزايش تعارض در روابط همسران، ناسازگاري افزايش يافته و به دنبال آن نارضايتي بيشتري حاصل مي‌شود (بوستاني‌پورو همکاران،1386). در تلاش براي تعريف و اندازه‌گيري مشکلات ارتباطي همسران، رضايت زناشويي به عنوان معيار نهايي در نظر گرفته مي‌شود (هالفورد ، 2001؛ به نقل از تبريزي، 1384).

سيزر (1998)، رضايت از يک رابطه را ارزيابي ذهني فرد از آن رابطه مي‌داند. اسچوماچر  (2005)، مهمترين عامل در رضايت زناشويي را انطباق بين همسران معرفي مي‌کند. وينچ  (1974)، رضايت زناشويي را انطباق بين وضعيت کنوني و موجود زندگي زناشويي با وضعيت مورد انتظار همسران از زندگي زناشويي تعريف مي‌کند (ستاري، 1387). از نظر اليس، رضايت زناشويي احساس عيني خوشنودي، رضايت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر است. زماني که تمامي جنبه‌هاي زندگي مشترک خود را در نظر بگيريد. بنابراين رضايت زناشويي داشتن نگرش مثبت و لذت‌بخش از تمامي جنبه‌هاي روابط زناشويي است.

برادباري  (2000)، رضايت زناشويي را به عنوان نگرش‌ها يا احساسات کلي فرد نسبت به همسر و رابطه زناشويي تعريف مي‌کند (افخمي، 1385).گوردون  (1999)، نيز رضايت زناشويي را سازگاري دروني و بيروني زن و مرد مي‌داند، به طوري که در موقعيت‌هاي مختلف زندگي تفاهمي دوجانبه بين آنها به وجود آيد. بنابر نتيجه پژوهش‌هاي اولسون  (1989)،  ضریب همبستگی بين رضايت زناشويي و رضايت از زندگي 7/0 می باشد (همان منبع).هالفورد (2001؛ به نقل از تبريزي، کارداني و جعفري، 1384)،

دلایل بروز آشفتگی در روابط زناشویی

در يک دسته‌بندي کامل، به بيان مهمترين دلايل بروز آشفتگي در روابط زناشويي بر اساس پژوهش‌هاي انجام شده مي‌پردازد:

  1. 1- رفتار منفي: رفتارهاي روزانه افراد با رضايتمندي از رابطه‌ي زناشويي همبستگي دارد. منظور از رفتار فرايندهاي سازگارانه شناختي، رفتاري و عاطفي است که در طي تعامل همسران رخ مي‌دهد و به نظر مي‌رسد وجود نقطه ضعف‌هاي خاصي در اين فرايندها، همسران را آماده‌ي بروز مشکلات ارتباطي مي‌کند (هيمن و ويس ، 1997).
  2. 2- کمبود فعاليت مثبت مشترک: فعاليت‌هاي مشترک مثبت، عاطفه‌ي مثبت توليد مي‌کند و باعث افزايش فعاليتهاي صميمانه جديد بين همسران مي‌شود.
  3. 3- کمبود صميميت: شاخص ديگر آشفتگي در رابطه، کمبود صميميت است. صميميت به وقوع تعامل بين زوجين اشاره مي‌کند که به احساس نزديکي، عشق و توجه در ميان آنها مي‌انجامد.
  4. 4- ارتباط و حل تعارض ضعيف: رايج‌ترين مشکلي که زوجين بيان مي‌کنند ناتواني در برقراري ارتباط است.
  5. 5- ايفاي نقش نامناسب و فقدان حمايت متقابل: ايفاي نقش نامناسب يکي از عمومي‌ترين شکايت‌هاي زنان از رابطه‌شان و منبع بسياري از تعارض‌هاي زناشويي است. فقدان حمايت های عملی و عاطفی از سوي همسر يکي از مولفه‌هاي نارضايتي از روابط زناشويي است (باکستر ، 1986).
  6. 6- رابطه‌ي جنسي ضعيف: رابطه‌ي جنسي، ابزاري مهم براي تجربه صميميت است. رابطه‌ي جنسي خوب با رضايت مداوم از رابطه پيوند دارد (اسپنس، 1997).
  7. 7- شناخت‌هاي منفي: شناخت‌هاي منفي و تعصبات ادراکي يکي ديگر از دلايل بروز مشکلات زناشويي است. زوجين آشفته باورهاي غيرواقع‌بينانه‌اي را در مورد روابط و همسرشان در ذهن خود دارند (اپستين، باكوم، 1996). مشخصه‌ي شناختي ديگر این زوجین، نسبت دادن علل رفتارهاي منفي همسرشان به عوامل منفي با ثبات و دروني است که با سرزنش كردن بيشتر همسر به مشكلات ارتباطي  بیشتری منجر می شود (برادبري، 1990).
  8. 8- رويدادهاي زندگي: به احتمال زياد در دوراني كه نرخ تغيير و حوادث استرس‌آور زندگي زياد مي‌شود، مشكلات ارتباطي نيز بيشتر مي‌شود (برادبري، 1995).
  9. 9- مشخصات فردي: مشخصات فردي به پيشينه‌ي خانوادگي، عوامل شخصي و تجربي ثابتي اشاره مي‌كند كه هر يك از همسران با خود به رابطه مي‌آورد .
  10. 10- اختلال رواني(هالفورد، 1999).
  11. 11- جنسيت : بين نحوه‌ي برخورد زنان و مردان در رابطه، تفاوتهاي مهمي وجود دارد. براي مثال زنان نسبت به مردان احساس نارضايتي بيشتري دركمبودهاي عاطفي دارند (ژولين، 1997، ماركمن، 1996)، تعارض بيشتري بين كار و وظايف خانوادگي احساس مي‌كنند (تامپسون، 1997) و براي طلاق پيش‌قدم مي‌شوند (گليزر و ولكات ، 1989).

براي افزايش رضايت زناشويي بر پايه‌ي نظريه‌هاي مختلف روانشناختي و بر مبناي شناخت و چشم اندازي كه هر يك از اين نظريه‌ها به انسان داشته اند، روشهاي مختلفي به وجود آمده است و پژوهشهاي زيادي بر مبناي آنها در ايران انجام شده است. آنچه مسلم است در فهم مشكلات خانوادگي و ارزيابي و حل آنها توجه به بافت فرهنگي- اجتماعي كه فرآيند درماني در آن صورت مي‌گيرد، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است به گونه‌اي كه بي توجهي به آن مي‌تواند درمانگران را از نيل به اهداف نهايي خود باز دارد (سالاري فر، 1379).

دستیابی به رضایت زناشویی

برای رسیدن به رضایت در زندگی زناشویی عوامل مختلفی موثرند بر اساس تحقیقات نیو من و نیومن، ( 1991 ) این عوامل عبارتند از :

  • سطح تحصیلات بالا
  • موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالا
  • شباهت در علایق هش و شخصیت زوجین
  • مرحله اولیه و انتهایی چرخه زندگی خانواده
  • هماهنگی جنسی
  • برای زن، ازدواج دیرتر

البته لازم به ذکر است که ساز و کار های دقیق این عوامل کاملا شناخته شده نیستند احتمالا تحصیلات و موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر به دلیل به رضایت زناشویی بیشتر می انجامد که افراد دارای این موقعیت ها احتمالا دارای مهارت های حل مشکل بهتری هستند و استرس های مزمن کمتری (مانند زندگی محیط شلوغ) داشته اند. اگرچه اعتقاد عمومی (بخشی از فرهنگ) این است که افراد جذب ضد خود می شوند اما تحقیقات نشان می دهد که شباهت بیشتر با رضایت زناشویی بالاتر دارای ضریب همبستگی مثبت است، زیرا افراد احساس راحتی بیشتری با فرد مشابه خود دارند و می توانند با یکدیگر بهتر همدردی کرده و علایق مشترک فی ما بین را دنبال کنند (موسوی، 1382)

رضایت زناشویی طی سال های فرزند پروری افت می کند و بیشترین میزان آن متعلق به قبل از تولد فرزندان و پس از ترک آنان است . علت آن که قبل و بعد از فرزندان میزان رضایت زناشویی بالاتر است ان است که در این دوران زوجین وقت و انرژی بیشتری را صرف یکدیگر می کنند و موقعیت های درگیری زای کمتری (اداره فرزندان) برای ایشان پیش می آید (همان منبع).

همچنین اغلب مطالعات زمینه یابی تفاوت های گسترده ای را در زمینه فراوانی فعالیت های جنسی مطرح کرده اند، اما همگی هماهنگی جنسی و اهمیت آن بر میزان رضایت را مهم دانسته اند. گاهی ممکن است زوجین برای کنار آمدن با نارضایتی زناشویی و مشکلات جنسی ( که اغلب ناشی از عدم هماهنگی است ) به درمانگر مراجعه کنند (همان منبع).

ایجاد رضایت زناشویی

احمد ی، (1383) در مورد ایجاد رضایت زناشویی عنوان می کند :

تحقیقات نشان داده که روابط دو تایی زن و شوهر در بین سایر ابعاد سازگاری زناشویی نقش محوری دارد. روابط متشکل از درک و فهم صمیمیت و همدلی و مراودات کلامی و غیر کلامی در بین زوجین است.

در بسیاری از موارد روابط دو تایی به عنوان عامل اصلی در رضایت زناشویی تلقی می شود روابط دوتایی زوجین بیشتر در دوره نامزدی و سال اول ازدواج شکل می گیرد و تلاش برای بهبود و ارتقای روابط دو تایی در این دوره ضروری است.

طبق نظر کاسلوو رابیسن،  (1996) مشارکت در حل تعارض و اجماع  و همفکری زوجین عوامل عمده رضایت زناشویی هستند وجود تعارض در روابط زناشویی اجتناب ناپذیر است. مهم این است که زوجین توان مواجهه با تعارض و حل آن را داشته باشند. زوجین باید از وجود تعارض نهراسند و یا تعارض را تبدیل به مشکل نکنند.
روابط جنسی نقش مهمی در افزایش صمیمیت زن و شوهر دارد و همچنین بخشی از هدف ازدواج را تامین می کند وجود مشکل در روابط جنسی هم علت و هم معلول ناسازگاری زناشویی است بهبود این روابط می تواند بخشی از رضایت زناشویی را تامین کند.
موضوعات شخصی و ارتباط با اقوام و دوستان نیز از ابعاد قابل توجه در سازگاری زناشویی است بعد موضوعات شخصی در سازگاری زناشویی، درک شخص از همسرش با توجه به رفتارها و ویژگی ها، سطح رضایت یا عدم رضایت از سلیقه ها را مطرح می کند و بعد ارتباط با اقوام و دوستان احساسات وعلایق مربوط به روابط خانواده اصلی خویشاوندان اقوام و دوستان همسر را ارزیابی می کند.

موضوعات شخصی به وسیله ها ورفتارهای فردی زوجین اطلاق می شود که ممکن است از سوی همسر قابل پذیرش نباشد و مشکل ایجاد کند همچنین برقراری مراودات برون خانوادگی و تنظیم کمی و کیفی روابط با خانواده اصلی و اقوام و دوستان و تعیین دوستان مشترک جز تکالیف زندگی زناشویی به ویژه در اویل ازدواج است.

معمولا رفتارهای فردی موجب شکل گیری قواعد در بین زوجین می شود بنابراین پذیرش سلیقه ها و رفتار همسر و یا به عبارتی دیگر بروز رفتارهای مقبول از سوی همسر می تواند روابط دوتایی را شکل دهد و زمینه ر برای برقراری تفاهم در بین زوجین ایجاد کند . اصلاح رفتارهای فردی ضمن بهبود تعاملات بین فردی موجب رضایت شخصی و بهبود روابط اجتماعی و علی الخصوص ارتباط با خانواده اصلی و اقوام و دوستان می شود.

1-5- زوج خوشبخت و کامل

نانسی گود، به نقل از داورپناه ( 1384)  زوج کامل و خوشبخت را این گونه تعریف می کند :

زوج کامل، مسالمت جو است. ممکن است زن و شوهر در مواردی اختلاف نظر پیدا کنند و حتی با یکدیگر به مشاجره بپردازند اما می توانند هم چنان به شیوه ای عاشقانه به زندگی مشترک خود ادامه دهند. زوج کامل خود انگیخته است . چنین زن وشوهری می توانند توافق کنند که جایگاه خاصی را برای تغییر قایل شوند حال چه تغییر در مسیر زندگی شان باشد و چه تغییر در دیدگاهشان نسبت به خلق و خو یا تصمیماتی که می گیرند، چنین زوجی می توانند چه در خلوت و چه در حضور دیگران با یکدیگر صمیمی باشند .

هر یک از آن ها برای رشد و تعالی همسر خود حمایتی اساسی فراهم می کند چنین همسرانی می توانند وضعیت عاطفی همدیگر را درک کنند و بپذیرند اما نه تا حدی که لازم شود تفاوت های موجود را بپوشاند زوج خوشبخت سعی می کنند تا احساسات خود را به زبان بیاورند و سپس بدون آن که از این ابراز احساسات دلسرد یا پشیمان شوند ، آن ها را به دست فراموشی می سپارند و کلام آخر آن که هر یک از دو همسر علی رغم آن که به وجود تفاوت میان خود با همسر خویش اذعان دارد به شدت مراقب و دوستدار دیگری است.

1-6- علل مشکلات و تعارضات در میان زوجین

تبریزی، (1379) در این مورد عنوان می کند :
خانواده های مشکل دار تعادل خاصی را بارها و بارها تکرار می کنند انگار آنها رقص جمعی می کنند و هروقت فرصتی به چنگ آورند رقص خودشان را می کنند در گذر زمان آنها برای هر مشکل راه خاصی را برای رفتار با یکدیگر توسعه می دهند هر کدام نقش خاص خودشان را ایفا می کنند پس هر گاه توالی ها آغاز می شوند هر فردی نقش خاص خود را به کمال ایفا خواهد کرد. چون مشکل خانواده از طریق یک الگوی ناسازگار بیان شده است.تجربه خانواده از این الگو تجربه، محرومیت، عصبانیت، اضطراب و معمولا برخی از عناصر تسلیم، خواهد بود.
اعضای خانواده از این که تعاملات پیرامون این الگو  یاری دهنده نیستند آگاهند اما هر فردی رفتار اعضای دیگر را یاری دهنده نخواهد یافت  در حالی که رفتار خود را کوششی برای حل مشکل تلقی خواهد کرد.

ذهن خانواده های مشکل دار غالبا آن قدر بر مشکلات کنونی و یا به آنچه گذشته متمرکز است که به گونه ای عمل می کند که انگار آینده ای وجود ندارد فردا تکرار امروز است این جهت گیری منجر به توقف استراتژی های حل مشکل می شود زیرا که راه های جایگزین رفتار مورد ملاحظه قرار نگرفته اند از طرف دیگر خانواده هایی وجود  دارند که آن قدر از حوادث ویژه ای که در آینده رخ خواهد داد هراسناکنند که زندگی امروز را به منزله وظیفه ای بی پایان برای پیش گیری از وقوع آن رویدادها می نگرند به همین نحو است تمرکز بیش از حد بر یک مقطع زمانی ویژه که از توسعه دامنه ای از رفتار کنونی امروز ممانعت می کند.رضایت زناشویی

رضايتمندي زناشويي يکي از مفاهيمي است که وجود و يا عدم وجود مشکلات زناشويي به کمک آن معرفي مي‌شود. نارضايتي زناشويي مفهومي است که با ناسازگاي و تعارض زناشويي رابطه دارد. بدين معني که با افزايش تعارض در روابط همسران، ناسازگاري افزايش يافته و به دنبال آن نارضايتي بيشتري حاصل مي‌شود (بوستاني‌پورو همکاران،1386). در تلاش براي تعريف و اندازه‌گيري مشکلات ارتباطي همسران، رضايت زناشويي به عنوان معيار نهايي در نظر گرفته مي‌شود (هالفورد ، 2001؛ به نقل از تبريزي، 1384).

سيزر (1998)، رضايت از يک رابطه را ارزيابي ذهني فرد از آن رابطه مي‌داند. اسچوماچر  (2005)، مهمترين عامل در رضايت زناشويي را انطباق بين همسران معرفي مي‌کند. وينچ  (1974)، رضايت زناشويي را انطباق بين وضعيت کنوني و موجود زندگي زناشويي با وضعيت مورد انتظار همسران از زندگي زناشويي تعريف مي‌کند (ستاري، 1387). از نظر اليس، رضايت زناشويي احساس عيني خوشنودي، رضايت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر است. زماني که تمامي جنبه‌هاي زندگي مشترک خود را در نظر بگيريد.

بنابراين رضايت زناشويي داشتن نگرش مثبت و لذت‌بخش از تمامي جنبه‌هاي روابط زناشويي است. برادباري  (2000)، رضايت زناشويي را به عنوان نگرش‌ها يا احساسات کلي فرد نسبت به همسر و رابطه زناشويي تعريف مي‌کند (افخمي، 1385).گوردون  (1999)، نيز رضايت زناشويي را سازگاري دروني و بيروني زن و مرد مي‌داند، به طوري که در موقعيت‌هاي مختلف زندگي تفاهمي دوجانبه بين آنها به وجود آيد. بنابر نتيجه پژوهش‌هاي اولسون  (1989)،  ضریب همبستگی بين رضايت زناشويي و رضايت از زندگي 7/0 می باشد (همان منبع).هالفورد (2001؛ به نقل از تبريزي، کارداني و جعفري، 1384)،

دلایل بروز آشفتگی در روابط زناشویی

در يک دسته‌بندي کامل، به بيان مهمترين دلايل بروز آشفتگي در روابط زناشويي بر اساس پژوهش‌هاي انجام شده مي‌پردازد:

  1. رفتار منفي: رفتارهاي روزانه افراد با رضايتمندي از رابطه‌ي زناشويي همبستگي دارد. منظور از رفتار فرايندهاي سازگارانه شناختي، رفتاري و عاطفي است که در طي تعامل همسران رخ مي‌دهد و به نظر مي‌رسد وجود نقطه ضعف‌هاي خاصي در اين فرايندها، همسران را آماده‌ي بروز مشکلات ارتباطي مي‌کند (هيمن و ويس ، 1997).
  2. کمبود فعاليت مثبت مشترک: فعاليت‌هاي مشترک مثبت، عاطفه‌ي مثبت توليد مي‌کند و باعث افزايش فعاليتهاي صميمانه جديد بين همسران مي‌شود.
  3. کمبود صميميت: شاخص ديگر آشفتگي در رابطه، کمبود صميميت است. صميميت به وقوع تعامل بين زوجين اشاره مي‌کند که به احساس نزديکي، عشق و توجه در ميان آنها مي‌انجامد.
  4. ارتباط و حل تعارض ضعيف: رايج‌ترين مشکلي که زوجين بيان مي‌کنند ناتواني در برقراري ارتباط است.
  5. ايفاي نقش نامناسب و فقدان حمايت متقابل: ايفاي نقش نامناسب يکي از عمومي‌ترين شکايت‌هاي زنان از رابطه‌شان و منبع بسياري از تعارض‌هاي زناشويي است. فقدان حمايت های عملی و عاطفی از سوي همسر يکي از مولفه‌هاي نارضايتي از روابط زناشويي است (باکستر ، 1986).
  6. رابطه‌ي جنسي ضعيف: رابطه‌ي جنسي، ابزاري مهم براي تجربه صميميت است. رابطه‌ي جنسي خوب با رضايت مداوم از رابطه پيوند دارد (اسپنس، 1997).
  7. شناخت‌هاي منفي: شناخت‌هاي منفي و تعصبات ادراکي يکي ديگر از دلايل بروز مشکلات زناشويي است. زوجين آشفته باورهاي غيرواقع‌بينانه‌اي را در مورد روابط و همسرشان در ذهن خود دارند (اپستين، باكوم، 1996). مشخصه‌ي شناختي ديگر این زوجین، نسبت دادن علل رفتارهاي منفي همسرشان به عوامل منفي با ثبات و دروني است که با سرزنش كردن بيشتر همسر به مشكلات ارتباطي  بیشتری منجر می شود (برادبري، 1990).
  8. رويدادهاي زندگي: به احتمال زياد در دوراني كه نرخ تغيير و حوادث استرس‌آور زندگي زياد مي‌شود، مشكلات ارتباطي نيز بيشتر مي‌شود (برادبري، 1995).
  9.  مشخصات فردي: مشخصات فردي به پيشينه‌ي خانوادگي، عوامل شخصي و تجربي ثابتي اشاره مي‌كند كه هر يك از همسران با خود به رابطه مي‌آورد .
  10. اختلال رواني(هالفورد، 1999).
  11.  جنسيت : بين نحوه‌ي برخورد زنان و مردان در رابطه، تفاوتهاي مهمي وجود دارد. براي مثال زنان نسبت به مردان احساس نارضايتي بيشتري دركمبودهاي عاطفي دارند (ژولين، 1997، ماركمن، 1996)، تعارض بيشتري بين كار و وظايف خانوادگي احساس مي‌كنند (تامپسون، 1997) و براي طلاق پيش‌قدم مي‌شوند (گليزر و ولكات ، 1989).
براي افزايش رضايت زناشويي بر پايه‌ي نظريه‌هاي مختلف روانشناختي و بر مبناي شناخت و چشم اندازي كه هر يك از اين نظريه‌ها به انسان داشته اند، روشهاي مختلفي به وجود آمده است و پژوهشهاي زيادي بر مبناي آنها در ايران انجام شده است. آنچه مسلم است در فهم مشكلات خانوادگي و ارزيابي و حل آنها توجه به بافت فرهنگي- اجتماعي كه فرآيند درماني در آن صورت مي‌گيرد، از اهميت ويژه‌اي برخوردار است به گونه‌اي كه بي توجهي به آن مي‌تواند درمانگران را از نيل به اهداف نهايي خود باز دارد (سالاري فر، 1379).

دستیابی به رضایت زناشویی

برای رسیدن به رضایت در زندگی زناشویی عوامل مختلفی موثرند بر اساس تحقیقات نیو من  و نیومن، ( 1991 ) این عوامل عبارتند از :

  • سطح تحصیلات بالا
  • موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالا
  • شباهت در علایق هش و شخصیت زوجین
  • مرحله اولیه و انتهایی چرخه زندگی خانواده
  • هماهنگی جنسی
  • برای زن، ازدواج دیرتر

زوج درمانی در اباذر

البته لازم به ذکر است که ساز و کار های دقیق این عوامل کاملا شناخته شده نیستند احتمالا تحصیلات و موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر به دلیل به رضایت زناشویی بیشتر می انجامد که افراد دارای این موقعیت ها احتمالا دارای مهارت های حل مشکل بهتری هستند و استرس های مزمن کمتری (مانند زندگی محیط شلوغ) داشته اند. اگرچه اعتقاد عمومی (بخشی از فرهنگ) این است که افراد جذب ضد خود می شوند اما تحقیقات نشان می دهد که شباهت بیشتر با رضایت زناشویی بالاتر دارای ضریب همبستگی مثبت است، زیرا افراد احساس راحتی بیشتری با فرد مشابه خود دارند و می توانند با یکدیگر بهتر همدردی کرده و علایق مشترک فی ما بین را دنبال کنند (موسوی، 1382)
رضایت زناشویی طی سال های فرزند پروری افت می کند و بیشترین میزان آن متعلق به قبل از تولد فرزندان و پس از ترک آنان است . علت آن که قبل و بعد از فرزندان میزان رضایت زناشویی بالاتر است ان است که در این دوران زوجین وقت و انرژی بیشتری را صرف یکدیگر می کنند و موقعیت های درگیری زای کمتری (اداره فرزندان) برای ایشان پیش می آید (همان منبع).

همچنین اغلب مطالعات زمینه یابی تفاوت های گسترده ای را در زمینه فراوانی فعالیت های جنسی مطرح کرده اند، اما همگی هماهنگی جنسی و اهمیت آن بر میزان رضایت را مهم دانسته اند. گاهی ممکن است زوجین برای کنار آمدن با نارضایتی زناشویی و مشکلات جنسی ( که اغلب ناشی از عدم هماهنگی است ) به درمانگر مراجعه کنند (همان منبع).

   ایجاد رضایت زناشویی

احمد ی، (1383) در مورد ایجاد رضایت زناشویی عنوان می کند :

تحقیقات نشان داده که روابط دو تایی زن و شوهر در بین سایر ابعاد سازگاری زناشویی نقش محوری دارد. روابط متشکل از درک و فهم صمیمیت و همدلی و مراودات کلامی و غیر کلامی در بین زوجین است.

در بسیاری از موارد روابط دو تایی به عنوان عامل اصلی در رضایت زناشویی تلقی می شود روابط دوتایی زوجین بیشتر در دوره نامزدی و سال اول ازدواج شکل می گیرد و تلاش برای بهبود و ارتقای روابط دو تایی در این دوره ضروری است.

طبق نظر کاسلوو رابیسن،  (1996) مشارکت در حل تعارض و اجماع  و همفکری زوجین عوامل عمده رضایت زناشویی هستند وجود تعارض در روابط زناشویی اجتناب ناپذیر است. مهم این است که زوجین توان مواجهه با تعارض و حل آن را داشته باشند. زوجین باید از وجود تعارض نهراسند و یا تعارض را تبدیل به مشکل نکنند.

روابط جنسی نقش مهمی در افزایش صمیمیت زن و شوهر دارد و همچنین بخشی از هدف ازدواج را تامین می کند وجود مشکل در روابط جنسی هم علت و هم معلول ناسازگاری زناشویی است بهبود این روابط می تواند بخشی از رضایت زناشویی را تامین کند.

موضوعات شخصی و ارتباط با اقوام و دوستان نیز از ابعاد قابل توجه در سازگاری زناشویی است بعد موضوعات شخصی در سازگاری زناشویی، درک شخص از همسرش با توجه به رفتارها و ویژگی ها، سطح رضایت یا عدم رضایت از سلیقه ها را مطرح می کند و بعد ارتباط با اقوام و دوستان احساسات وعلایق مربوط به روابط خانواده اصلی خویشاوندان اقوام و دوستان همسر را ارزیابی می کند.

موضوعات شخصی به وسیله ها ورفتارهای فردی زوجین اطلاق می شود که ممکن است از سوی همسر قابل پذیرش نباشد و مشکل ایجاد کند همچنین برقراری مراودات برون خانوادگی و تنظیم کمی و کیفی روابط با خانواده اصلی و اقوام و دوستان و تعیین دوستان مشترک جز تکالیف زندگی زناشویی به ویژه در اویل ازدواج است.

معمولا رفتارهای فردی موجب شکل گیری قواعد در بین زوجین می شود بنابراین پذیرش سلیقه ها و رفتار همسر و یا به عبارتی دیگر بروز رفتارهای مقبول از سوی همسر می تواند روابط دوتایی را شکل دهد و زمینه ر برای برقراری تفاهم در بین زوجین ایجاد کند .

اصلاح رفتارهای فردی ضمن بهبود تعاملات بین فردی موجب رضایت شخصی و بهبود روابط اجتماعی و علی الخصوص ارتباط با خانواده اصلی و اقوام و دوستان می شود.

زوج خوشبخت و کامل

نانسی گود به نقل از داورپناه ( 1384)  زوج کامل و خوشبخت را این گونه تعریف می کند :

زوج کامل، مسالمت جو است.

ممکن است زن و شوهر در مواردی اختلاف نظر پیدا کنند و حتی با یکدیگر به مشاجره بپردازند اما می توانند هم چنان به شیوه ای عاشقانه به زندگی مشترک خود ادامه دهند.

زوج کامل خود انگیخته است . چنین زن وشوهری می توانند توافق کنند که جایگاه خاصی را برای تغییر قایل شوند حال چه تغییر در مسیر زندگی شان باشد و چه تغییر در دیدگاهشان نسبت به خلق و خو یا تصمیماتی که می گیرند، چنین زوجی می توانند چه در خلوت و چه در حضور دیگران با یکدیگر صمیمی باشند .

هر یک از آن ها برای رشد و تعالی همسر خود حمایتی اساسی فراهم می کند چنین همسرانی می توانند وضعیت عاطفی همدیگر را درک کنند و بپذیرند اما نه تا حدی که لازم شود تفاوت های موجود را بپوشاند زوج خوشبخت سعی می کنند تا احساسات خود را به زبان بیاورند و سپس بدون آن که از این ابراز احساسات دلسرد یا پشیمان شوند ، آن ها را به دست فراموشی می سپارند و کلام آخر آن که هر یک از دو همسر علی رغم آن که به وجود تفاوت میان خود با همسر خویش اذعان دارد به شدت مراقب و دوستدار دیگری است.

 علل مشکلات و تعارضات در میان زوجین

تبریزی، (1379) در این مورد عنوان می کند :

خانواده های مشکل دار تعادل خاصی را بارها و بارها تکرار می کنند انگار آنها رقص جمعی می کنند و هروقت فرصتی به چنگ آورند رقص خودشان را می کنند در گذر زمان آنها برای هر مشکل راه خاصی را برای رفتار با یکدیگر توسعه می دهند هر کدام نقش خاص خودشان را ایفا می کنند پس هر گاه توالی ها آغاز می شوند هر فردی نقش خاص خود را به کمال ایفا خواهد کرد. چون مشکل خانواده از طریق یک الگوی ناسازگار بیان شده است.تجربه خانواده از این الگو تجربه، محرومیت، عصبانیت، اضطراب و معمولا برخی از عناصر تسلیم، خواهد بود.

اعضای خانواده از این که تعاملات پیرامون این الگو  یاری دهنده نیستند آگاهند اما هر فردی رفتار اعضای دیگر را یاری دهنده نخواهد یافت  در حالی که رفتار خود را کوششی برای حل مشکل تلقی خواهد کرد.

ذهن خانواده های مشکل دار غالبا آن قدر بر مشکلات کنونی و یا به آنچه گذشته متمرکز است که به گونه ای عمل می کند که انگار آینده ای وجود ندارد فردا تکرار امروز است این جهت گیری منجر به توقف استراتژی های حل مشکل می شود زیرا که راه های جایگزین رفتار مورد ملاحظه قرار نگرفته اند از طرف دیگر خانواده هایی وجود  دارند که آن قدر از حوادث ویژه ای که در آینده رخ خواهد داد هراسناکنند که زندگی امروز را به منزله وظیفه ای بی پایان برای پیش گیری از وقوع آن رویدادها می نگرند به همین نحو است تمرکز بیش از حد بر یک مقطع زمانی ویژه که از توسعه دامنه ای از رفتار کنونی امروز ممانعت می کند.

زوج درمانی در اباذر

روانشناس خوب در اباذر

ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد. مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در محله

اباذرمی تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.

https://arameshravan.com/

درمانگر خوب در اباذر

روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی

هستند که علم کافی ندارند

https://arameshravan.com/

دکتر روانپزشک خوب در تهران

روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.

در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.

اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.

https://arameshravan.com/

ارتباط با ما

Call: 02144246886

Instagram:nedaye-aramesh-ravan

09924793881:eitaa

www.arameshravan.com

ندای آرامش روان

مشاوره روانشناسی حضوری | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره آنلاین ۲۴ ساعته | مرکز مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی آنلاین | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره روانشناسی

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


جهت تماس با کلینیک کلیک کنید