طرحواره خویشتنداری ناکافی
طرحواره خویشتنداری ناکافی
افرادی که محدودیتهای غیرواقعبینانه، ناکافی یا مختل شده را تجربه میکنند، ممکن است یک یا هردوی این دو طرحوارهها را داشته باشند: استحقاق و خود انضباطی ناکافی.
همه ما ممکن است گاهی اوقات احساس کنیم که در دستیابی به اهدافمان یا انجام آنچه برای ما خوب است، نظم و انضباط کافی نداریم. اگر به طرحواره خود انضباطی ناکافی مبتلا شدهاید، ممکن است در کنترل ناامیدیها، رفتارها یا انگیزههای خود با یک مشکل اساسی روبرو شوید. این موضوع میتواند به احساس گناه، شرم و همچنین احساس تنبلی و بیلیاقتی مرتبط باشد.
هنگامی که این طرحواره فعال میشود، میتواند اجتناب از ناراحتی را بیان کند، که بیانگر عدم انگیزه برای شروع کارها یا مقابله با چالشها یا در صورت افراط، اقدام به کارهای خودتخریبی مانند مصرف موادمخدر، الکل، رابطه جنسی کنترل نشده، قمار یا اقدام به جرم میباشد. نیاز واقعی در پشت این طرحواره، ایجاد تحمل موثر در برابر پریشانی، تنظیم احساسات و اطمینان به تواناییهای خودمان است.
10 موردی که مشخص میکند به طرحواره خود انضباطی ناکافی دچارید یا خیر.
اگر ۵ مورد یا بیشتر از عبارات زیر را در خود شناسایی کنید، به احتمال زیاد این طرحواره در شما فعال است.
۱.زود خسته میشوم و حواسم پرت میشود.
۲.من اغلب احساس بیقراری و آشفتگی میکنم.
۳.برای من دشوار است که به یک کار پایبند بمانم یا اهدافم را دنبال کنم.
۴.من از برنامههای جدید بسیار هیجانزده میشوم، اما به سرعت علاقه خودم را از دست میدهم.
۵.برای من کنار گذاشتن رفتارهای خودتخریبی مانند نوشیدن مشروبات الکلی، سیگار کشیدن و خوردن افراطی و بیش از حد غذا بسیار دشوار است.
۶.تحمل احساسات ناخوشایند برای من دشوار است.
۷.من عصبی هستم و غالباً کارهایی میکنم که بعداً از انجامشان پشیمان میشوم.
۸.اغلب نمیتوانم جلوی احساساتم را بگیرم و در نهایت خیلی سریع به وقایع واکنش نشان میدهم.
۹.من فکر میکنم تمرکز و توجه برای طولانی مدت دشوار است.
۱۰.احساس میکنم بیش از حد انرژی دارم و به سختی میتوانم آن را به سمت کارهای مثبت هدایت کنم.
طرحواره خویشتنداری ناکافی
زندگی با طرحواره خود انضباطی ناکافی
اگر این طرحواره را داشته باشید، احتمالاً با انضباط شخصی یا خودکنترلگری دست و پنجه نرم خواهید کرد و این میتواند در زندگی شما به صورت رفتارهای زیر نمایان شود:
- احساس بیقراری و کسالت.
- دشواری در پیگیری برنامهها یا اهداف.
- خودتخریبی.
- تصمیمگیری فوری که بعدا باعث پشیمانی شما میشود.
- بلاتکلیف بودن نسبت به همه چیز.
- طغیانهای عاطفی
با فعال شدن این طرحواره، زندگی شما میتواند کاملا آشفته باشد.
شما یک ذهن بسیار فعال خواهید داشت که اغلب اوقات «میمونهای ذهنتان» مدام در حال فعالیت هستند. زیرا از یک ایده به ایده دیگر میروند و توانایی تمرکز را از شما سلب میکنند.
ممکن است خودتان واقعاً از یک ایده یا طرح جدید بسیار هیجانزده شوید اما به محض شروع، علاقه خود را از دست دهید. برای شما دشوار است که تمرکز و توجه خود را حفظ کنید و بنابراین بسیار مستعد تعلل خواهید بود.
فرد دارای این طرحواره، توانایی محدودی برای تحمل احساسات ناخوشایند مانند ناامیدی، استرس و اضطراب دارد. به محض اینکه هر نوع ناراحتی را تجربه میکند، سعی میکند از آن دور شود و به این ترتیب از مسوولیتها شانه خالی میکند.
برخلاف سایر طرحوارهها، این طرحواره واقعاً هیچ اعتقاد یا اندیشه اصلیای ندارد که آن را هدایت کند. دلیل این موضوع معمولاً به دلیل توسعهنیافتگی مرکز «کنترل اجرایی» مغز در کورتکس پیشپیشانی است.
این قسمت از مغز وظیفه کنترل احساسات، نظم و انضباط شخصی، پیگیری برنامهها و کنترل خود را بر عهده دارد. به آن سیستم ترمز مغزی نیز گفته میشود. چند دلیل وجود دارد که بر اساس آن، این قسمت از مغز نمیتواند به درستی کارش را انجام دهد.
پیامدهای تله خود انضباطی ناکافی
پیامدهای این طرحواره میتواند بسیار زیاد باشد. یکی از تأثیرات اصلی این است که برای به پایان رساندن هر کاری دچار مشکل میشویم. ما ممکن است صدها پروژه را با موفقیت بسیار کم به پایان برسانیم.
نیاز به احساس موفقیت، یک نیاز عاطفی اساسی است و وقتی آن را برآورده نکنیم، در نهایت احساس ناامیدی، شرم و عدمکفایت خواهیم کرد. ما بر اساس این طرحواره، به طور واقعی احساس رضایت و غرور ناشی از موفقیت انجام کار را تجربه نخواهیم کرد.
از آنجا که کنترل محدودی بر هیجانات خود داریم، گاهی اوقات بدون تفکر به موقعیتها واکنش نشان میدهیم و این باعث میشود به روابط آسیب برسانیم، شغل خود را از دست بدهیم یا در نهایت با مشکلات قانونی روبرو شویم.
ما همچنین بر اساس احساسات خود زندگی میکنیم. بنابراین سریع و به دفعات زیاد تغییر عقیده میدهیم و نمیتوانیم مسیری را در طول زندگی پیدا کنیم و به آن بچسبیم.
مدام با احساساتی دست و پنجه نرم میکنیم که نمیتوانیم از پس آنها برآییم. در این طرحواره فرد مستعد اعتیاد میشود و بسته به آنچه استفاده میکند، میتواند با انواع مشکلات بهداشتی و روانی دست و پنجه نرم کند.
سیستم ترمز داخلی وجود ندارد که به ما بگوید چه وقت باید از کاری دست کشید. در این طرحواره فرد احساس میکند که زندگیاش تحتفشار قرار گرفته و در واقع به هیچوجه مسیر معنیداری را طی نمیکند.
احساس میکنید یک شکستخورده کامل هستید و با این افکار، احساس ناکافی بودن، شرمندگی و افسردگی به وجود میآید.