نقش خانواده ها در اعتياد
نقش خانواده ها در اعتياد
نقش خانواده ها در اعتياد بسیار موثر است که در این مقاله مفصل راجعبه آن صحبت خواهیم کرد. با کلینیک آرامش روان همراه باشید.
اگر خانواده ای كاركرد گرا باشد، افرادي سالم پرورش خواهد داد. در تعريف خانوادة سالم و كارآمد گفته ميشود كه آن، سيستمي باز است كه اعضاي آن در عين حالي كه از روابط عاطفي گرمي با هم برخوردارند، هويت فردي خود را حفظ ميكنند.
در اين گونه خانوادهها، عشق به صورت نامشروط است و اعضاپذيراي يكديگر هستند. آستانة تحمل افراد در مقابل كشمكش و اضطراب بالاست و به هنگام نياز داوطلبانه در صدد ياري و خواهان ان هستند (والش ، 1988؛ نقل از مرادي، 1379).
درمانگران منظومههاي خانواده بوئن بر اين باورند كه تمام اختلالاتي كه در كاركرد خانواده وجود دارد. از جمله سوء مصرف مواد از مديريت ناكاراي اضطراب در سيستم خانواده ناشي ميشود و اعتياد براي افراد و خانوادهها به عنوان راهي براي كنترل اضطراب نگريسته ميشود (بوئن، 1981).
از اين رو هدف اصلي درمان بوئني، كاهش اضطراب مزمن به وسيله؛ 1-آگاه كردن از سيستم عاطفي خانواده و 2-افزايش سطح تمايز و تمركز بر تغيير خود به جاي سعي در تغيير دادن ديگران است (نقل از مؤسسه نظام خانواده بوئن، 2009).
انواع خانواده هايی كه در اعتياد نقش دارند؟
انواع خانواده هایی که در ایجاد اعتیاد و گسترش آن نقش دارند در ذیل آورده شده است:
– نقش خانواده های از هم گسيخته در اعتیاد
خانوادههاي از هم گسيخته خانوادههايياند كه پدر يا مادر يا هر دوي آنها به علت غيبت طولاني، طلاق يا مرگ نزد فرزندان خود نباشند و يا كودكان شاهد مشاجرات، منازعات و هتك حرمت والدين خود باشند. پژوهشهاي مختلف نشان ميدهد. كه افراد معتاد بيشتر از ميان خانوادههاي از هم گسيختهاند.
جدايي و طلاق بيشترين صدمه را به افراد ميزند. تعداد زيادي از معتادان نداشتن پدر يا مادر يا هر دو و يا وجود ناپدري و نامادري را عامل اعتياد خود ذكر ميكنند. و ميگويند: «براي گريز از حساس كمبود محبت و احساس بي پناهي و ناامني، فراموش كردن غمها و رنجهاي خود به دامن مواد مخدر پناه بردهاند.
خانوادههاي سختگير و مستبد:
در اين خانوادهها معمولاً والدين حالات رواني و عاطفي مطلوبي ندارند و به نيازهاي طبيعي و ضروري فرزندان خود بي اعتنا هستند و كوچكترين توجهي به خواستها، نظرها، ايدهآلها و عقايد آنان ندارند. روابط اين گونه والدين با فرزندان خود بسيار نامطلوب و دور از مهر و محبت است.
– نقش خانواده های سهل انگار در اعتیاد
در اين خانواده ها والدين به كودك و نوجوان خود آزادي كامل ميدهند و هيچ نظارت و نفوذي بر او ندارند. فرزندان آنان آزادند كه هر عملي دلشان ميخواهد انجام دهند بدون آنكه مانعي پيش رو داشته باشند. اتخاذ چنين روشي ممكن است يا به علّت مشغله و گرفتاريهاي والدين باشد يا ناآگاهي و بي تفاوتي و ضعف شخصيت آنان با چنين شيوه تربيتي فرزندان كمتر با مفاهيم خوب و بد، زشت و زيبا، پسنديده و ناپسند آشنا ميشوند و در نتيجه رشد شخصيت آنان دچار اختلال ميشود.
اين گونه افراد چون در زمان كودكي و نوجواني اميال و خواستههايشان بي چون و چرا ارضا شده است و كمتر مزه تلخيها و محروميتها را چشيدهاند و ورزيدگي لازم را براي مواجهه با مسائل و مشكلات زندگي ندارند، بهترين راه را براي گريز از مشكلات پناه بردن به مواد مخدر ميدانند.
– نقش خانواده های معتاد در اعتیاد
در خانوادههايي كه پدر، مادر يا هر دوي آنها معتاد باشند و كودكان هر روز شاهد كشيدن ترياك و مصرف مواد مخدر والدين خود باشند. زمينه مناسبي براي ابتداي فرزندان فراهم ميشود.
چون واكنشهاي اجتماعي هر فرد خانواده در اثر تكرار تثبيت و براي ديگر اعضاي خانوادة معتاد عادي ميشود و عادي شدن مصرف مواد مخدر به آساني در گرايش اعضاي ديگر خانواده به اعتياد كمك ميكند؛ البته گاهي والدين معتاد به مواد مخدر در فرزندان تأثير منفي ميگذارند. و ممكن است آنان را براي هميشه از مصرف مواد مخدر بيزار و گريزان كند.
– نقش خانواده های منفعل در اعتیاد
جامعه شناساني كه به مطالعه تغييرات شرايط زندگي اجتماعي- اقتصادي معاصر پرداختهاند. بر اين باورند كه تحول ساختار خانواده به سمت خانوادة مشهور به همه سالار پيش ميرود. خانواده همه سالار خانوادهاي است. كه در آن پدر و مادر متفقاً به حل مشكلات خانوادگي ميپردازند. بدون اينگه هيچ كدام بخواهد بر ديگري تسلط يابد.
در خانوادههاي همه سالار، از نوع فعال، زن و شوهر عملاً مسئوليتهاي مختلف خود را با يكديگر تقسيم ميكنند. و در خانوادههاي منفعل زن و شوهر براي اجتناب از حل مشكلات و فرار از مسئوليت با يكديگر توافق ميكنند. چنين خانوادههايي اجباراً در زندگي به راهحلهاي خارجي و سحرآميز وابسته ميشوند. و در نتيجه نوعي آمادگي قبلي براي انواع مختلف وابستگي، در كودكي كه در اين محيط پرورش يافته است. پديد می آيد نخستين برخورد با يك دوست وابسته به دارو به احتمال زياد جرقهاي براي آغاز وابستگي دارويي است. كه در تجربههاي باليني نيز به كرات با آن برخورد شده است.