دسته‌بندی نشده

هویت یابی و شخصیت

رشد شخصیت و هویت یابی انسان حاصل یک روند همیشگی و دائماً متحول در حیات فرد و در بر گیرنده تلاش انسان برای کنار آمدن با مسائل مربوط به مراحل مختلف رشد اوست،مستقل از این شخصیت را چگونه تعریف می کنیم، درک این نکته بسیار مهم است که این ها مقولاتی ایستا و ناب نیستند.بلکه در حوزه فرهنگی که فرد در آن زندگی می کند شکل گرفته و دائماً تحول می یابند.از سوی دیگر باید در نظر داشت که هر نوع تلاش انسان برای پیمودن این روند در واقع به معنای ایجاد تغییر در توابع فرهنگی جامعه نیز هست.بنا بر نظریات اریکسون (1978) انسان از بد و تولد تا رسین به سن پیری هشت مرحله مختلف رشد هویت را پشت سرمی گذارد و در هر مرحله ملزم به پاسخ گویی به نیاز ها جریان اصلی و بحران های خاص هر دوره است.تا در کنار آمدن با این ها بتواند هر مرحله را باسلامت و بشاشیت پشت سر بگذارد و به مرحله بعدی برسد.چگونگی پاسخ به مسائل هر دوره تعین کننده ی آن است که انسان با مسائل دوره بعدی چه طور روبرو شود.بنابراین یکی از راه های شناختن هر فردی،برسی این موضوع است که در هر کدام از مراحل رشد تاکنوش چگونه با مسائل و بحران های آن دوره روبرو شده وچه طور با آن ها نار آمده است؟آیا قادر به حل کامل مسائل هر دوره بوده است؟هر فردی برای کنار آمدن با مسائل خاص هر دوره از رشد هویت فرداش تحت تأثیرات روابط متقابل «عوامل زیستی »،«عوامل روانی »و «توابع اجتماعی –فرهنگی»جامعه ای که در آن پرورش می یابد هدایت می شود .عوامل زیستی در بر گیرندۀ مجموع غرایز و انگیزه های ارگانیس انسان است که به طور اکتسابی به او می رسند در حالی که عوامل روانی و اجتماعی ،فرهنگی تحت تأثیر مجموعه ای از روابط کودک با محیط شکل گرفته و پرورش می یابند.به این معنا هر انسانی روند هویت یابی فردی خود را تحت تأثیر سه جهان زیستی،روانی و فرهنگی ساخته و می پرورد.اریکسون(1978)در تحقیقات خود پیرامون چگونگی رشد هویت انسان در مراحل سنی مختلف از این هشت مرحله نام می بردو برای هر کدام اصلی ترین جریان رشد حاکم در هر مرحله را که باید به هر کدام جوابی در خور آن ها داد،به این شرح ارائه می دهد:در مرحله اول که از بد و تولد تا یک سالگی را شامل می شود،کودک نیاز به کسب امنیت خاطر و اعتماد اولیه در برابر احساس ناامنی و عدم اعتماد را دارد.
در مرحله دوم که در بر گیرنده ای سنین یک الی سه سالگی است کودک را در جریانی قرار می دهد که نیازمندی اصلی رشد سالم آن عبارت خواهند بود از کسب احساس تکیه دادن به خود در برابر احساس خجالت و تردید.
مرحله سوم شامل سنین سه تا پنج سالگی می شود در این سنین کودک باید بتواند توانایی ابتکار فردی را در برابر گناه تجربه کند.
مرحله چهارم در بر گیرنده سنین ششتا یازده سالگی است اصلی ترین جریانی که کودک باید بتواند در این مرحله با آن کنار بیاید کسب کارآئی در برابر ناتوانی و حقارت است.
در مرحله پنجم در سنین 12تا18سالگی نوجوان رفته رفته نسبت به هویت خود آگاهی کسب می کند و باید بتواند در مقابل بی هویتی و سر گردانی به احساس هویت فردی دست بیابد.
مرحله ششم سنین 19تا35سالگی می باشد.این مرحله شروع دوره ای است که جریان رشد روانی و مشارکت با دیگران در برابر احساس انزوا است.
مرحله هفتم:در بر گیرنده سنین 35سالگی الی 60سالگی است که در این دوره بار آوری انسان آغاز می شود و جریان اصلی رشد روانی این دوره رسیدن به احساس بار آوری در برابر بی حاصلی است.
در مرحله هشتم که از سن شصت سالگی به بعد شروع می شود،انسان باید بتواند به احساس کمال در برابر احساس سر خوردگی و یاس ناشی از ناکامی ددست بیابد.
هویت ها و من ها،در داجل خانواده رشد و پرورش می یابند.بر اساس تحقیقات انجام شده،خانواده هایی هستند که بر تحقیق و اکتشاف تأکید دارند،بافت ایمنی که محدود کننده،نباشد به وجود می آورند،فرصت هایی برای برقراری ارتباط ایجاد می کنند و خود مختاری و استقلال را مجاز می دادندو تشویق می کنند

مشاوره روانشناسی حضوری | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره آنلاین ۲۴ ساعته | مرکز مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی | مشاوره روانشناسی آنلاین | مشاوره روانشناسی تلفنی | مشاوره روانشناسی

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جهت تماس با کلینیک کلیک کنید