• -

    اختلال اضطراب تعمیم یافته

    اختلال اضطراب تعمیم یافته

    اختلال اضطراب تعمیم یافته (Generalized Anxiety Disorder) یا “GAD” نوعی اختلال فراگیر است كه در آن، فرد به طور دائم درباره ی رویدادهای “آینده” نگران است و از آنها می ترسد، موضوعی كه به نگرانی مزمن و بیمارگون درباره ی رویدادها منجر می شود.

    اصطلاح نگرانی(worry) به تمایل شناختی(cognitive tendency)، به فكر كردن دایمی درباره ی یك موضوع و ناتوانی در كنار گذاشتن آن اشاره دارد.
    برای افراد مبتلا به GAD، نگرانی حالت فلج كنندگی پیدا می كند. و به منبع ناراحتی هیجانی شدید تبدیل می شود. برای مثال:

    ١. فرد به طور دایم و مرضی نگران است، هم در مورد مسایل عمده زندگی(مثلا ، سلامت جسمی، اوضاع مالی)، و هم در مورد بسیاری از مسایل كوچك زندگی روزمره، كه برای سایر مردم اصلا نگران كننده نیستند.

    ٢. فرد احساس می كند نمی تواند جلوی نگرانی خود را بگیرد. افراد مبتلا به GAD احساس می كنند. كه نمی توانند آغاز یا پایان دوره های نگرانی را تحت كنترل داشته باشند.

    نكته مهم: در GAD نگرانی ها رابطه ی نزدیكی با “فاجعه انگاری” دارند و معمولا باهم روی می دهند (دوستان اگر فاجعه انگاری هرجا دیدید یكی از ویژگی های اصلی اضطراب “تعمیم یافته” یا “فراگیر” یا “GAD” است.

    علل اختلال اضطراب تعمیم یافته

    نظریه ی بیولوژیك:

    شواهد نشان می دهد كه هم در اضطراب، و هم در اضطراب تعمیم یافته یك عنصر ژنتیك وجود دارد. یعنی ممكن است GAD به ارث برسد.
    كورتكس پریفرانتال می تواند واكنش آمیگدالا به محرك ها یا موقعیت های تحریك كننده را تحت تاثیر قرار دهد.
    در یك تحقیق با MRI، مشخص شد در كرتكس پریفرانتال افراد مبتلا به GAD در واكنش به چهره های عصبانی فعالیت بیشتری صورت میگیرد.

    نظریه های سایكولوژیك:

    ١. سوگیری در پردازش اطلاعات:
    افراد GAD معمولا سوگیری در پردازش اطلاعات(information processing biases) دارند.
    این سوگیری باعث می شود بیش از حد گوش به زنگ تهدیدات باشند. برای خود منابع نگرانی بیشتری تولید كنند و به اضطراب خود تداوم دهند.

    ٢.شناخت‌ها، باورها و فایده ی نگران شدن:
    بعضی از این باورهای غلط درباره ی نگران شدن عبارتند از :
    نگرانی به من انگیزه میدهد تا كارهای ضروری را انجام دهم(انگیزه)نگران شدن یك روش موثر برای حل مشكلات است(حل مشكل)
    وقتی اتفاق بدی می افتد، اگر نگران شوم، برای از بین بردن آن آمادگی بیشتری خواهم داشت(آمادگی).
    وقتی در مورد چیزی نگران میشوم، بهتر میتوانم بفهمم كه برای اجتناب یا جلوگیری از آن چه كار باید بكنم(اجتناب/پیش گیری).

    ٣. صفات شخصیتی افراد نگران:افراد نگران نمیتوانند تردید و بلاتكلیفی را تحمل كنند، كمالگرا هستند و نسبت به پیامدهای منفی كارهای خود احساس مسئولیت می كنند.

    اختلال اضطراب تعمیم یافته

    نظریه های اجتماعی و اجتماعی-فرهنگی

    شرایط پر استرس، مثل فقر، اسكان نامناسب، پیش داوری، و تبعیض نیز می تواند در ابتلا به GAD سهم داشته باشد.
    این اختلال در قشر كم درامد جامعه دو برابر شیوع دارد.
    همچنین در افرادی كه متاركه كرده اند، طلاق گرفته اند یا بیوه شده اند نیز فراوانتر است.
    مهم:این اختلال (GAD) در سیاهپوستان آمریكایی، مخصوصا زنان سیاهپوست، رایج تر است.

  • -

    اختلال اضطراب اجتماعی

    اختلال اضطراب اجتماعی

    اختلال اضطراب اجتماعی در DSM-IV نام این اختلال فوبیای اجتماعی(social phobia) و نام فرعی آن اختلال اضطراب اجتماعی در نظر گرفته شده بود اما DSM-5 نام اصلی این اختلال را “اختلال اضطراب اجتماعی” (Social Anxiety Disorder) در نظر گرفته است، زیرا مشكلات به وجود آمده در اثر آنها، در مقایسه با سایر فوبیها، معمولا فراگیرتر هستند و در فعالیت های عادی فرد نابسامانی بیشتری به وجود می آورند.

    اختلال اضطراب اجتماعی عبارت است. از ترس شدید و دائمی از موقعیت هایی كه در آن ها فرد در جمع دیگران قرار می گیرد. یا باید جلوی آنها كاری انجام دهد (مثلا، سخنرانی كند).

    افراد مبتلا به اختلال اضظراب اجتماعی از هرگونه موقعیت اجتماعی كه فكر می كنند. ممكن است در آن یك رفتار خجالت آور داشته باشند یا هرگونه وضعیتی كه فكر می كنند. در آن مورد ارزیابی منفی دیگران قرار می گیرند. می ترسند و سعی می كنند از آنها دور باشند.

    در موقعیت های اجتماعی، اضطراب آنها آنقدر فراگیر است. كه DSM-5 نام عمومی تر اختلال اضظراب اجتماعی به آن داده است. زیرا می تواند بعضی مشكلات فلج كننده ی دیگر مثل افسردگی و اعتیاد به مواد را پیش بینی كند.

    ملاک تشخیصی اختلال اضطراب اجتماعی

    معیار اول:

    ترس یا اضطراب محسوس در مورد یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آنها فرد با احتمال بررسی دقیق دیگران مواجه شود. از جمله نمونه های آن عبارتند از تعامل های اجتماعی (مثل گفتگو داشتن، ملاقات کردن با افراد ناآشنا)، مورد مشاهده قرار گرفتن (مثل خوردن یا نوشیدن) و عمل کردن جلوی دیگران (مثل ایراد سخنرانی).

    نکته: در کودکان، اضطراب باید در موقعیت های همسالان و به فقط هنگام تعامل با دیگران روی دهد.

    معیار دوم:

    فرد می ترسد که طوری عمل کند. یا نشانه های اضطراب بروز دهد که به صورت منفی ارزیابی شوند (یعنی، خجالت آور یا تحقیرآمیز باشند. به طرد یا دلخوری دیگران منجر شوند).

    معیار سوم:

    موقعیت های اجتماعی تقریبا همیشه ترس یا اضطراب را برانگیخته می کنند.

    نکته: در کودکان، ترس یا اضطراب ممکن است. با گریه، قشقرق، میخکوب شدن، چسبیدن، جمع کردن خود، یا ناتوانی در صحبت کردن در موقعیت های اجتماعی ابراز شود.

    معیار چهارم:

    از موقعیت های اجتماعی اجتناب می شود. یا این موقعیت ها با ترس یا اضطراب شدید تحمل می شوند.

    معیار پنجم:

    ترس یا اضطراب با تهدید واقعی که توسط موقعیت اجتماعی ایجاد می شود و با زمینه اجتماعی – فرهنگی بی تناسب است.

    معیار ششم :

    ترس، اضطراب، یا اجتناب مداوم است، معمولا ٦ ماه یا بیشتر دامه می یابد.

    اختلال اضطراب اجتماعی

    معیار هفتم:

    ترس، اضطراب، یا اجتناب باعث می شود فرد به رنج شخصی یا نابسامانی شدید و از لحاظ بالینی معنادار در عملكرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.

    معیار هشتم:

    ترس، اضطراب، یا اجتناب ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو) یا بیماری جسمانی دیگر نیست.

    معیار نهم:

    ترس، اضطراب یا اجتناب با نشانه های اختلال روانی دیگر، مانند اختلال و حشتزدگی، اختلال بدشکلی بدن، یا اختلال طیف اوتیسم بهتر توجیه نمی شود.

    معیار دهم:

    اگر بیماری جسمانی دیگری (مثل بیماری پارکینسون، چاقی، بدشکلی ناشی از سوختگی ها یا جراحت) وجود داشته باشد، ترس، اضطراب، یا اجتناب آشکارا نامربوط یا بیش از حد است.

    علل اختلال اضطراب اجتماعی

    عوامل ژنتیک:

    تعداد شواهدی كه نشان دهند اختلال اضطراب اجتماعی عنصر ژنتیك دارد، رو به افزایش است.
    مثلا در مورد كودكان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، احتمال اینكه یكی از والدین یا هردوی آنها اختلال اضطراب اجتماعی داشته باشند بیشتر از كودكان سالم است، و مطالعات انجام شده روی دوقلوها نیز نشان می دهند كه در ایجاد اختلال اضطراب، عامل ژنتیك آشكار ولی خفیف وجود دارد.

    عوامل رشدی:

    چون اختلال اضطراب اجتماعی، در مقایسه با سایر اختلالات اضطرابی، در سنین نسبتا پایینتری ظاهر می شود، عوامل رشدی و تجربه های كودكی احتمالا در آن تاثیر می گذارند.

    برای مثال كودكانی كه در خود فرو رفته، گوشه گیر و ساكت هستند، بیشتر احتمال دارد، كه به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا شوند؛ اما بسیاری از كودكان بسیار گوشه گیر و غیر فعال به اختلال اضطراب اجتماعی مبتلا نمی شوند.

    سبك تعامل والدین-فرزندان در دوران اولیه كودكی نیز می تواند در ایجاد اضطراب اجتماعی نقش داشته باشد.

    والدین افراد مبتلا به اختلال اضطراب روی فرزندان خود كنترل بیشتری دارند، مهربانی كمتر، رفتار بد در جلوی دیگران، خجالت دادن به عنوان روش تربیتی از ویژگی آنهاست.

    عوامل شناختی:

    اولا، افراد مبتلا به فوبی اجتماعی در پردازش و تفسیر اطلاعات نوعی سوگیری دارند كه باعث می شود درباره ی رویدادهای اجتماعی پیش بینی های بسیار منفی داشته باشند.

    ثانیا، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی عملكرد خود در موقعیت های اجتماعی را بیش از حد بد و ناشیانه می دانند.

    ثالثا، بعضی از این افراد زمانی كه می ترسند مورد ارزیابی منفی قرار گیرند، تمایل دارند توجه خود را به سوی خود و واكنش های اضطرابی خود معطوف كنند، پدیده ای كه “توجه متمركز بر خود” (self-focused attention) نامیده می شود.

     

  • -

    اختلال فوبی خاص

    اختلال فوبی خاص

    اختلال فوبی خاص، فوبیا ریشه ی یونانی دارد و از فوبوس، یكی از خدایان یونانی كه دشمن خود را می ترساند، مشتق شده است.

    محرك های فوبی زا معمولا ترس بسیار شدیدی ایجاد می كنند، و همین دلیل افراد فوبیك، برای اجتناب از آنها استراتژی هایی به كار می برند تا احتمال مواجه شدن با محرك های به حداقل برسد(رفتارهای ایمنی).

    افراد فوبیك معمولا می دانند كه ترس آنها از یك موقعیت یا رویداد فوبی زا بیش از حد زیاد یا غیر منطقی است، اما مجموعه ای از باورهای فوبیك (phobic beliefs) ایجاد كرده اند كه ظاهرا ترس آنها را در كنترل دارد.

    این باورها در درون خود اطلاعاتی به همراه دارند، اطلاعاتی درباره ی این كه چرا فكر این یا آن محرك تهدید آمیز است و وقتی در وضعیت فوبیك قرار دارند چه واكنشی نشان دهند(مثل اجتناب از مواجهه با آن محرك)

    امروزه بسیاری از روش های درمان فوبی‌های خاص برای این طراحی شده اند كه باورهای غلط را به چالش بكشند و آنها را با افكار بهتری جایگزین كنند كه نزدیك شدن به محرك های فوبی زا و مواجه با آنها را تشویق و تقویت می كنند.

    ملاک تشخیصی فوبی خاص

    معیار اول:

    ترس یا اضطراب محسوس در مورد موضوع یا موفعیتی خاص (مثل پرواز کردن، ارتفاعات، حیوانات، تزریق شدن، دیدن خون).

    نکته: در کودکان، این ترس یا اضطراب ممکن است با گریه، قشقرق ها، میخکوب شدن، یا چسبیدن ابراز شود.

    معیار دوم:

    موضوع یا موقعیت فوبیک تقریبا همیشه ترس یا اضطراب فوری را تحریک می کند.

    معیار سوم:

    از موضوع یا موقعیت فوبیک به طور فعال با ترس یا اضطراب شدید اجتناب می شود.

    معیار چهارم:

    این ترس یا اضطراب با ایجاد خطر واقعی توسط موضوع یا موقعیت خاص و زمینه اجتماعی- فرهنگی تناسب ندارد.

    معیار پنجم:

    این ترس، اضطراب، یا اجتناب مداوم است، معمولا ٦ ماه یا بیشتر ادامه می یابد.

    معیار ششم:

    این ترس، اضطراب، یا اجتناب ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کند.

    معیار هفتم:

    این اختلال با نشانه های اختلال روانی دیگر، ازجمله ترس، اضطراب، و اجتناب از موقعیت های مرتبط با نشانه های شبه وحشتزدگی یا نشانه های ناتوان کننده دیگر (مثلا در آگورافوبی)؛ موضوعات یا موقعیت های مرتبط با وسواس های فکری (مثلاً در اختلال وسواس فکری – عملی)؛ یادآورهای وقایع آسیب زا (مثلا در اختلال استرس پس از آسیب)؛ جدایی از خانه یا اشخاص دلبسته (مثلا در اختلال اضطراب جدایی)؛ یا موقعیت های اجتماعی (مثلا در اختلال اضطراب اجتماعی) بهتر توجیه نمی شود.

    علل اختلال فوبی خاص :

    تحقیقات جدید نشان می دهد كه حداقل بعضی فوبی‌ها با احساس “بیزاری” (disgust، نفرت، اشمئزاز، یا چندش) ارتباط نزدیكی دارند و شواهد نشان می دهد كه بیزاری شدید با فوبیای حیوانات كوچك، به طور عام، و فوبیای عنكبوت، به طور خاص ارتباط دارد و به نظر می رسد كه در ابتلا به فوبیای خون-زخم-آمپول نیز سهم دارد.

    بیزاری، چندش، یا نفرت، هیجانی است كه معمولا با چیزهایی كه كثیف، غیر قابل خوردن، فاسد، و حتی اهانت آمیز هستند ارتباط دارد.

    بیزاری نوعی هیجان “رد غذا” است كه هدف آن جلوگیری از انتقال بیماری از طریق جذب دهانی مواد آلوده است و بیزاری شدید نشان دهنده ی اجتناب از چیزهای مشمئز كننده(مثل مدفوع یا خلط) است.

    همچنین شواهد نشان می دهند. كه وحشت زدگی(panic) و اختلال وحشت زدگی نیز با تعدادی فوبیهای خاص ارتباط دارد.

    اولا، بین اختلال وحشت زدگی و بعضی فوبیهای خاص، میزان كاموربیدیتی بسیار بالاست.

    ثانیا بعضی طبقات فوبیهای خاص، مخصوصا فوبیهای موقعیتی، با اختلال وحشتزدگی خصوصیات مشترك مهمی دارند.

    برای مثال اكثر فوبیهای موقعیتی شروع خودكار دارند كه ویژگی اصلی اختلال وحشتزدگی است. میزان كاموربیدیتی آنها با اختلال وحشت زدگی بسیار بیشتر از سایر انواع فوبی هاست، مثل فوبیای سگ؛ و یكی از علایم واكنش فوبیك در آنها حملات وحشتزدگی غیر قابل كنترل و فراوان است (مثل فوبیای ارتفاع، فوبیای هواپیما…)

    علل فوبی خاص در رویکرد های روانشناسی:

    ١.نظریه ی روانكاوی:

    در این رویكرد كه فروید بنیانگذار آن است. فوبیا را نوعی دفاع در مقابل اضطراب ناشی از تمایلات غریزی و سركوب شده ی نهاد (id) می دانست و معتقد بود رویدادها یا موقعیت هایی كه با غریزه ی سركوب شده ارتباط نمادین دارند باعث ترس می شوند.

    یك مورد كلاسیك، “هانس كوچولو” است. كه نسبت به اسب فوبیای شدید داشت. طبق نظریه ی روانكاوی فروید، وظیفه ی (function) فوبیا اجتناب از رویارویی با مشكلات واقعی و سببی است(در مورد هانس كوچولو مشكل عبارت بود از كشمكش های سركوب شده كودكی).

    ٢.شرطی سازی كلاسیك فوبی‌ها:

    تلاش برای توضیح فوبیها با فرآیند شرطی سازی كلاسیك به داستان معروف “آلبرت كوچولو” بر میگردد كه در سال ١٩٢٠ واتسون و رینر با او یك آزمایش انجام دادند.
    اما توضیح همه ی فوبیها با نظریه ها ی شرطی سازی دشوار است. بعضی انتقادها عبارتند از:

    ١. برای شرطی سازی، حضور تجربه های تروماتیك الزامی است. اما بسیاری از افراد فوبیك هیچ تجربه ی تروماتیكی به یاد نمی آورند.
    ٢.بسیاری از كسانی كه همراه با یك موقعیت خاص، به درد یا وحشت دچار می شوند، از فوبیا رنج نمی برند.
    ٣. شرطی سازی معتقد است همه ی محرك ها برای شرطی شدن از شانس برابری برخوردارند. اما در فوبیا همه ی محرك ها به طور یكسان موجب فوبی فرد نمیشوند.
    ٤. رویكردهای نظری ساده در مورد شرطی سازی نمی توانند یك پدیده ی رایج در روانشناسی به نام “اینكیوبیشن(incubatiob) را توضیح دهند). (در پزشكی، اینكیوبیشن عبارت است از فاصله ی زمانی بین وارد شدن میكروب به بدن تا ظهور اولین سمپتوم ها یا علایم بیماری(

    ٣.نظریه ی تكامل:

    اولین نظریه در این موضوع از سلیگمن است كه اعتقاد داشت انتخاب طبیعی، برای تداعی ترس با بعضی محرك ها ، محرك هایی كه برای اجداد ما خطرناك بوده اند، نوعی آمادگی بیولوژیك به وجود آورده است. (مثل ترس از مار، عنكبوت، ارتفاع و آبهای عمیق، كه در اكثر ما وجود دارند.) این نوع نظریه به نظریه ی “آمادگی بیولوژیك”(biological preparedness) معروف شدت است.

     

  • -

    آگورافوبيا

    شرح مقدماتی اختلال آگورافوبیا:

    حدود بیست درصد افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی، آگورافوبیا نیز دارند.

    افراد مبتلا به آگورافوبیا(agoraphobia) همیشه می ترسند، كه مبادا در جایی گیر بیافتند و در صورت نیاز فوری (معمولا به علت وحشتزدگی) نتوانند به موقع كمك دریافت كنند.

    یعنی افراد می ترسند در جایی یا در مكانی دچار حمله ی وحشتزدگی بشوند و كسی نتواند به آنها كمك كند یا خودشان نتوانند از آن فرار كنند.
    اصطلاح آگورافوبیا از كلمه ی یونانی آگورا به معنای “بازار” ریشه گرفته است.

    افراد مبتلا به آگورافوبیا از ترس به مراكز خرید نمی روند، از مكان های پر ازدحام دوری می كنند، و تلاش می كنند در جایی قرار نگیرند كه در صورت بروز سمپتوم های اضطراب، فرار از آنجا دشوار باشد. آنها ممكن است خانه نشین شوند.

    ملاک تشخیصی آگورافوبیا:

    معیار اول:

    ترس یا اضطراب محسوس در مورد دو یا تعداد بیشتری) از پنج موقعیت زیر:
    ١.استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی (مثل اتومبیل‌ها اتوبوس‌ها، قطارها، کشتی‌ها، هواپیماها)
    ٢.بودن در مکان‌های باز ( مثل پارکینگ‌های بی سقف، بازارها، پل‌ها)
    ٣.بودن در مکان‌های بسته (مثل فروشگاه‌ها، تئاترها، سینماها)
    ٤. ایستادن در صف یا بودن در جمعیت
    ٥.تنها بیرون از خانه بودن

    معیار دوم:

    فرد به علت اینکه فکر میکند در صورت وقوع نشانه های شبه وحشتزدگی یا نشانه های ناتوان کننده یا خجالت آور دیگر (مثل ترس از زمین خوردن در سالخوردگان؛ ترس از بی اختیاری ادرار یا مدفوع) گریختن ممکن است دشوار باشد یا امکان کمک ممکن است وجود نداشته باشد، از این موقعیتها می ترسد یا اجتناب میکند.

    معیار سوم:

    موقعیتهای آگورافوبیک تقریبا همیشه ترس یا اضطراب را تحریک می کنند.

    معیار چهارم:

    از موقعیت های آگورافوبیک به طور فعال اجتناب می شود، این موقعیت ها به حضور یک همراه نیاز دارند،یا با ترس یا اضطراب شدید تحمل می شوند.

    معیار پنجم:

    ترس یا اضطراب با خطر واقعی که توسط موقعیتهای آگورافوبیای ایجاد میشوند و با مرقعیت اجتماعی – فرهنگی، متناسب نیست.

    معیار ششم:

    ترس، اضطراب، یا اجتناب مداوم است، معمولا به مدت ۶ ماه یا بیشتر ادامه مییابد.

    معیار هفتم:

    ترس، اضطراب ، یا اجتناب ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا زمینه های مهم دیگر اختلال ایجاد می کند.

    معیار هشتم:

    اگر بیماری جسمانی دیگر (مثل بیماری روده ملتهب، بیماری پارکینسون) وجود داشته باشد، ترس، اضطراب، یا اجتناب آشکارا بیش از حد است.

    معیار نهم:

    ترس، اضطراب، یا اجتناب با نشانه های اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود – برای مثال، نشانه ها به فوبی خاص، از نوع موقعیتی، محدود نمی شوند: فقط موقعیتهای اجتماعی (همچون در اختلال اضطراب اجتماعی )، نقایصی یا عیب هایی در ظاهر جسمانی (همچون در اختلال بدشکلی بدن)، یادآورهای وقایع آسیب زا (همچون در اختلال استرس پس از آسیب) یا ترس از جدایی (همچون در اختلال اضطراب جدایی) را شامل نمی شوند.

    نکته:آگورافوبی صرف نظر از وجود اختلال وحشتزدگی تشخیص داده می شود. اگر جلوه نشانه فرد ملاک‌های اختلال وحشتزدگی و آگورافوبی را برآورده کند، هر دو تشخیصی باید داده شوند.

     

  • -

    اختلال وحشتزدگی

    اختلال ترس و اضطراب در وحشتزدگی

    ترس در حضور یك تهدید كه به آسانی قابلِ شناسایی است روی می‌دهد.

    اضطراب یك احساسِ هراس یا خوفِ مبهم است كه حتی به هنگام عدم حضور هرگونه تهدیدِ به-آسانی-قابل شناسایی روی می‌دهد.

    وجه تشابه این دو، نشانه‌های فیزیولوژیك مشترك است.

    اضطراب را می توان اینگونه تعریف كرد: یك احساس پیچیده تر از ترس، خوف، تنش، یا بی تاب و قراری كه دلیل آن این است كه فرد احساس خطر میكند، یا یك رویداد خطرناك را پیش بینی میكند، و انتظارِ آن را دارد.

    وحشتزدگی عبارت است از افزایشِ ناگهانی و سریع یك اضطراب شدید و متمركز كه در عرض چند ثانیه به اوج خود میرسد، و خودجوش است.

    شرح مقدماتی اختلال وحشتزدگی:

    اختلال وحشتزدگی(panic disorder) یعنی حملات مكرر و وحشت یا اضطراب.

    این حملات با بعضی سمپتوم های فیزیكی همراه هستند، از جمله تپش قلب، تنفس سریع، سرگیجه، تعریق زیاد، تهوع و لرزش.
    علاوه بر آن فرد ممكن است شدت رعب و دیپرسونالیزشین احساس كند.

    دیپرسونالیزیشن حالتی است كه در آن فرد احساس میكند خودش نیست، اعمال خود را از نگاه فرد دیگری تماشا میكند و هیچ كنترلی روی شرایط محیطی ندارد.

    اكثر مردم در زندگی خود، حداقل یكبار به حمله ی وحشتزدگی دچار می شوند، اما اختلال وحشتزدگی زمانی دیاگنوز میشود كه حملات وحشتزدگی به طور دایم و غیر منتظره روی بدهند و تا یك ماه بعد.

    ملاک های تشخیصی اختلال وحشتزدگی:

    معیار اول:

    حملات وحشتزدگی غیر منتظره عودکننده، حمله وحشتزدگی، هجوم ناگهانی ترس شدید یا ناراحتی شدید است که ظرف چند دقیقه به اوج می رسد و در طول این مدت چهار (یا تعداد بیشتری) از نشانه های زیر روی می دهند:

    توجه: هجوم ناگهانی می تواند از حالت آرامش یا حالت مضطرب روی دهد.

    ١. تپش های قلب، کوبش قلب، یا شتاب سرعت قلب
    ٢. عرق کردن
    ٣.لرزیدن یا تكان خوردن
    ٤.احساس کمبود نفس یا خفه شدن
    ٥.احساسات خفگی
    ٦. درد یا ناراحتی قفسه سینه
    ٧.. تهوع یا ناراحتی شکمی
    ٨. احساس گیجی، بی ثباتی، منگی، یا ضعف
    ٩.احساس سرما یا گرما
    ١٠.اختلالات بساوشی (احساسات کرختی یا مور مور)
    ١١. مسخ واقعیت (احساس عدم واقعیت) یا مسخ شخصیت (جدا بودن از خویشتن)
    ١٢.حساس از دست دادن کنترل یا «دیوانه شدن»
    ١٣. ترس از مردن

    نکته: نشانه های خاص فرهنگ (مثل زنگ زدن گوش، سفتی گردن، سردرد جیغ کشیدن یا گریه کردن غیر قابل کنترل) ممکن است دیده شوند. چنین نشانه هایی نباید به عنوان یکی از چهار نشانه لازم به حساب آیند.

    معیار دوم:

    حداقل یکی از حملات،١ ماه (یا بیشتر) یکی یا هر دو مورد زیر را در پی داشته است:

    ١.نگرانی مداوم در مورد حملات وحشتزدگی دیگر یا پیامدهای آنها (مثل از دست دادن کنترل، دچار حمله قلبی شدن، «دیوانه شدن»)
    ٢.تغییر ناسازگارانه قابل توجه در رفتار مرتبط با حملات (مثل رفتارهایی که برای اجتناب کردن از دچار حملات وحشتزدگی شدن ترتیب یافته باشند، مانند اجتناب از ورزش یا موقعیت های ناآشنا).

    معیار سوم:

    این اختلال ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد (مثل سوء مصرف مواد مخدر، دارو) یا بیماری جسمانی دیگر (مثل پرکاری تیروئید، اختلالات قلبی – ریوی) نیست.

    معیار چهارم:

    این اختلال با اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود (مثلا حملات وحشتزدگی فقط در پاسخ به موقعیت های اجتماعی ترسناک، نظیر آنچه در اختلال اضطراب اجتماعی مشاهده می شود؛ در پاسخ به موضوعات یا موقعیت های فوبیک محدود، نظیر آنچه در فوبی خاص دیده می شود؛ در پاسخ به وسواس فکری، نظیر آنچه در اختلال وسواس فکری – عملی مشاهده می شود؛ در پاسخ به یادآوریهای وقایع آسیب زا، نظیر آنچه در اختلال استرس پس از آسیب دیده می شود؛ یا در پاسخ به جدایی از اشخاص دلبسته، نظیر آنچه در اختلال اضطراب جدایی مشاهده می شود؛ روی نمی دهند.

    علل پسیکولوژیک اختلال وحشتزدگی:

    به علت شدت سمپتوم های فیزیكی اختلال وحشت زدگی، بسیاری از محققان به دنبال علل بیولوژیك گشته اند. اما معلوم شده است كه عوامل پسیكولوژیك و كاگنیتیو مهمی نیز وجود دارند كه به ایجاد و تداوم اختلال وحشتزدگی كمك می كنند.

    ١. شرطی سازی كلاسیك:
    روان شناسانی كه برای توضیح اختلال وحشتزدگی از شرطی سازی كلاسیك استفاده میكنند، معتقدند كه محركهای درونی(مثلا تپش قلب) و محرك های بیرونی(مثلا آسانسور پر ازدحام، پل هوایی)، كه در اولین حملات وحشتزدگی روی میدهند(حملات وحشتزدگی محرك های غیر شرطی هستند)، می توانند به محرك هایی شرطی تبدیل شوند كه قادر هستند اضطراب پیش بین(anticipatory anxiety) (پاسخ شرطی) یا حملات وحشتزدگی را آغاز كنند.

    ٢.حساسیت به اضطراب:
    منظور از حساسیت به اضطراب(anxiety sensitivity)، تمایل فرد به ترسیدن از سمپتوم های مربوط به اضطراب (مثلا، افزایش ضربان قلب، عرق ریختن، گرفتگی عضلات، و سردرد) است، زیرا این باور در او نهفته است كه این گونه سمپتوم ها پیامدهای منفی به دنبال خواهند داشت(مثلا حمله ی قلبی).

    ٣. فاجعه انگاری:
    بعضی از روانشناسان معتقدند كه حملات وحشتزدگی به این علت روی می دهند كه افراد احساس های فیزیكی خود را به طور فاجعه آمیز تهدیدكننده تفسیر میكنند(از كاه كوه میسازند). بسیاری از حس های بدنی ابهام آمیز هستند. مثلا، تپش نامنظم قلب می تواند به معنای حمله ی قلبی قریب الوقوع باشد(تفسیر منفی)، یا می تواند به این معنا باشد كه یكی از كسانی كه فرد به شدت او را دوست دارد همین حالا وارد اتاق او شده است(تفسیر مثبت)

    نکته: افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگی نسبت به افراد مبتلا به سایر اختلالات اضطرابی یا نسبت به افراد گروه كنترل، در آزمون ASI نمرات بالاتری كسب میكنند.

     

  • درمانگران مرکز

    فرزانه کریمی روانشناس

    فرزانه کریمی

    – کارشناسی روانشناسی کودک از دانشگاه الزهرا
    – کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی

    – دارای گواهی‌های مهارت‌های زندگی و درمان شناختی رفتاری از مرکز مشاوره دانشگاه تهران
    – گواهی کلیه دوره های مربوط به درمان اعتیاد و خانواده
    – گواهی دوره های زوج درمانی و مهارت های ارتباطی
    – گواهی دوره مشاوره تحصیلی و فنون آموزش و یادگیری
    – با سابقه فعالیت تخصصی در زمینه های اعتیاد ،خانواده و زوج درمانی و مشاوره تحصیلی

    اگر از طریق وبسایت با ما آشنا شدید لطفا در هنگام تماس با کلینیک

    کد درمانگر را اعلام نمایید : 127

    اگر نیازمند مشاوره اورژانسی به صورت تلفنی و حضوری هستید می توانید

    با شماره 09924793881

    هفت روز هفته 24 ساع شبانه روز در تماس با شید

  • درمانگران مرکز

    الهام بارسلطان روانشناس

    الهام بارسلطان

    روان درمانگر و مشاور

    خدمات:

    • – بحران‌های عاطفی (عشق و جدایی)
    • – سستی و اهمالکاری
    • – کمرویی و خجولی
    • – شناخت فردیت خود، افزایش توانمندی‌های روانی – اجتماعی
    • – مهارت‌های ارتباطی، مدیریت خشم، استرس و ترس
    • – افسردگی، اضطراب
    • – بلوغ و نوجوانی
    • – حل تعارض زوجین، خانواده
    • – مشاوره پیش از ازدواج

    سوابق تحصیلی و حرفه‌ای :

    • – دارای پروانه اشتغال تخصصی از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره
    • – سابقه فعالیت از سال ۱۳۸۶ تاکنون

    دارای گواهینامه دوره‌های آموزشی :

    • – رفتاردرمانی شناختی
    • – اختلالات شایع اضطرابی
    • – رفتاردرمانی شناختی اختلالات خلقی
    • – درمان شناختی رفتاری اختلالات کودکان و نوجوانان
    • – زوج درمانی شناختی رفتاری براساس فرهنگ ایران
    • – طرحواره درمانی
    • – حل تعارض زوجین
    • – بهداشت روان
    • – درمان مبتنی بر ACT

    عضویت در انجمن‌ها:

    عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور عضو انجمن روانشناسی ایران

    کلینیک و مرکز مشاوره و روانشناسی و روانشناختی ندای آرامش روان

    آدرس: تهران، فلکه دوم صادقیه، ابتدای خیابان ستارخان، بلوار شهدای صادقیه شمالی، نبش کوچه مرودشت، پلاک 4، واحد 7 تلفن نوبت دهی و رزور ۴۴۲۴۴۹۱۶-۰۲۱ تلفن نوبت دهی و رزور ۴۴۲۹۷۶۷۰-۰۲۱ اگر به مشاوره تلفنی نیاز دارید می‌توانید در هر ساعت از شبانه روز از طریق تلفن همراه خود با این شماره تماس بگیرید ۰۲۱-۷۴۴۷-۱۲۳۴ همچنین برای شارژ حساب کاربری خود برای استفاده از خدمات روانشناختی کد ۲۵#*۵۰۰* را شماره گیری نمایید http://aramesheravan.com خدمات قابل ارائه در مرکز خدمات مشاوره و روانشناختی ندای آرامش روان
    • استعداد‌یابی
    •  روان تحلیلی
    •  روانکاوی
    •  هیپنوتیزم
    •  درمان تخصصی وسواس
    •  نوروفیدبک
    •  اختلالات جنسی
    •  مشاوره تخصصی اضطراب
    •  مشاوره ازدواج
    •  مشاوره شغلی
    •  مشاوره تحصیلی
    •  اختلال شخصیت
    •  مشاوره زناشویی
    •  گروه درمانی
    •  روابط بین فردی
    •  مشاوره کنکور و انتخاب رشته
    •  درمان اختلالات خواب
    •  بازی درمانی
    •  مشاوره کودک و نوجوان
    •  اجرای انواع تست‌های روانشناسی
    •  مشاوره پیش از ازدواج امیر پیرایش دکترای روانشناسی زوج و پیش از ازدواج و به همراه بیش از ۲۰۰ متخصص دیگردر کلینیک مشاوره و روانشناسی ندای آرامش روان مشغول به فعالیت می‌باشند.
    اگر از طریق وبسایت با ما آشنا شدید لطفا در هنگام تماس با کلینیک

    کد درمانگر را اعلام نمایید : 128

    اگر نیازمند مشاوره اورژانسی به صورت تلفنی و حضوری هستید می توانید با شماره 09924793881 هفت روز هفته 24 ساع شبانه روز در تماس با شید
  • -

    اختلال اضطراب جدایی

    اختلال اضطراب جدایی

    اختلال اضطراب جدايی نوعی اختلال روانی است كه در آن فرد به علت جدا شدن از خانه يا از افرادی كه به آن‌ها وابستگی عاطفی زيادی دارد (پدر، مادر، پدربزرگ، و…) به شدت مضطرب می‌شود.

    اضطراب جدايی می‌تواند در جنبه‌های مختلف زندگی (مثلا، در عملكرد تحصيلی يا اجتماعی) نابسامانی شديدی به وجود آورد.

    توجه داشته باشيد كه “اختلال اضطراب جدايی” را نبايد با “اضطراب جدايی” اشتباه گرفت.

    اضطراب جدايی يك مرحله‌ی‌ رشدی طبيعی است كه در نوزادان سالم با “دلبستگی از نوع امن” روی می‌دهد.

    كودكان مبتلا به اختلال اضطراب جدايی، بعدها، با احتمال بيشتر به بیش فعالی، اختلال دوقطبی، اختلال وحشتزدگی، و ساير اختلالات مبتلا می‌شوند.

    اضطراب جدايی معمولا در ١٢ تا ١٨ ماهگی روی می‌دهد. اما اختلال اضطراب جدايی برای اولين بار معمولا در سال‌های پيش دبستانی مشاهده می‌شود.

    ملاک تشخیصی اختلال اضطرابی جدایی

    معيار A:

    ترس یا اضطراب نامتناسب با رشد و بیش از اندازه درباره جدایی از کسانی که فرد به آنها دلبسته است. بصورتی که توسط حداقل سه مورد زیر مشخص می‌شود:

    ١. ناراحتی بیش از حد مکرر هنگام پیش بینی یا تجربه کردن جدایی از خانه یا از اشخاص دلبسته اصلی.

    ٢. نگرانی دائم و بیش از حد در مورد از دست دادن اشخاصی دلبسته اصلی یا درباره وارد شدن صدمه احتمالی به آنها مانند بیماری جراحت بلایای مرگ.

    ٣. نگرانی دائم و بیش از حد در مورد واقعه ناگوار (مثل گم شدن، مورد آدم ربایی قرار گرفتن، تصادف کردن، مرگ) که موجب جدایی از شخص دلبستهٔ اصلی شود.

    ٤. اکراه یا امتناع مداوم از بیرون رفتن، دور شدن از خانه رفتن به مدرسه رفتن به محل کار، یا جای دیگر به علت ترس از جدایی.

    ٥. ترس یا بی میلی مداوم و بیش از حد در مورد تنها یا بدون اشخاصی دلبسته اصلی بودن در خانه یا محیط‌های دیگر.

    ٦. بی میلی یا امتناع مداوم در خوابیدن دور از خانه یا به خواب رفتن بدون نزدیک بودن به شخص دلبستهٔ اصلی.

    ٧. کابوسهای مکرر که موضوعات جدایی را در بر دارند.

    ٨. شکایتهای مکرر نشانه های جسمانی (مثل سردرد، دل دارد، تهوع، استفراغ) وقتی جدایی از اشخاصی دلبسته اصلی روی میدهد یا انتظار میرود.

    معيار B:

    این ترس یا اضطراب یا اجتناب مداوم است، حداقل ۴ هفته در کودکان و نوجوانان و معمولاً ۶ ماه یا بیشتر در بزرگسالان ادامه می یابد.

    معيارC:

    این اختلال، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی تحصیلی شغلی، یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کند.

    معيار D:

    این اختلال با اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود. مانند امتناع از ترک کردن خانه به علت مقاومت بیش از حد در برابر تغییر در اختلال طیف اوتیسم؛ هذیان ها یا توهمات مربوط به جدایی در اختلالات روان پریشی؛ امتناع از بیرون رفتن بدون همراه قابل اعتماد در آگورافوبی؛ نگرانی ها دربارهٔ بیماری یا صدمه دیگر که برای افراد مهم دیگر روی دهند. در اختلال اضطراب فراگیر، نگرانی‌ها درباره مبتلا بودن به یک بیماری در اختلال اضطراب بیماری.

    اختلال اضطراب

  • -

    کلینیک اختلالات اضطرابی

    کلینیک اختلالات اضطرابی ، در این بخش سعی دارد که توضیحاتی در مورد اختلالات اضطرابی و انواع آن را به شما ارائه دهد.

    اختلالات اضطرابی

    اختلال اضطرابی: عبارت است از يك حالت روانی يا بر انگيختگی شديد كه ويژگی‌های اصلی آن عبارتند از ترس، ترديد و نگرانی مفرط.

    در افرادی كه به اختلال اضطرابی مبتلا هستند:

    ١. ميزان ترس بسيار بيشتر از ميزان تهديد يا خطر است.
    ٢. افراد دايما خود را در حالت ترس و نگرانی ميبيند بدون آنكه علت آن مشخص باشد(مثلا، در اختلال اضطراب تعميم يافته يا بعضی اختلالات وحشت زدگی).
    ٣. ترس و نگرانی به طور مزمن وجود دارند و دايما فرد را رنج می‌دهند، تا جايی كه نمی‌تواند زندگی روزمره‌ی خود را با حالت عادی پيش ببرد.
    اگر چنین نشانه‌هایی دارید می‌توانید از خدمات تخصصی مرکز مشاوره ندای آرامش روان بهره‌مند شوید.

    انواع اختلالات اضطرابی

    ١. اختلال اضطراب جدايی
    ٢. اختلال وحشت زدگی
    ٣. آگورافوبيا
    ٤.فوبی‌های خاص
    ٥. لالی انتخابی
    ٦. اختلال اضطراب فراگير
    ٧. اختلال اضطراب اجتماعی
    ٨. اختلال اضطراب ناشی از ماده/دارو

    رویکردهای مختلف در مورد اضطراب

    نوروز و سایکوز کوششی است برای رها کردن فرد از تمام محدودیت های جامعه.

    اضطراب بیانگر حالت هیجانی نامطلوبی است که محصول فشار و کشمش‌های روانی افراد می‌باشد و مشخصه بارز آن ترس و بیم از وقوع حوادث آینده است.

    چناچه این ترس و تشویش مبهم و پراکنده بوده و وابسته به چیز معینی نباشد و یا به صورت افراطی درآید آن را نورتیک گویند اضطراب بخش غیر قابل اجتناب شخصیت انسان است.

    کلینیک اختلالات اضطرابی

    1-رویکرد روانکاوی فروید

    فروید معنقد است هسته مرکزی حالات روانژندی یا نورتیک اضطراب است و اضطرایب مرحله اول نورور به شمار می‌رود نوروزها کوششی برای تسکین اضطراب‌هایی هستند که بر اثر تعارض‌های ایجاد شدند در مکتب فروید اضطراب یک ترس درونی شده است ترس از این که مبادا تجارب درد آور گذشته یادآوری شوند. اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشا خارجی دارد ولی اضطراب منشا درونی دارد.

    فروید اضطراب را به سه دسته تقسیم میکند، اول اضطراب ناشی از واقعیت دنیای خارج یا اضطراب عینی که در آن منشا خطر در دنیای خارج قرار دارد و ادراک این خطر موجب حالت رنج آور عاطفی می‌شود. دوم اضطراب روان نژندی است که منشا آن اداراک ظاهری است که از غرایز ناشی می‌شود. سوم اضطراب اخلاقی است که در آن منشا تهدید وجدان اخلاقی دستگاه فراخود است.

     

    2- رویکرد روانشناسی فردی آدلر

    به عقیده آدلر نوروز نتیجه قصور در یادگیری و نیز نتیجه ادارک‌ها و تصورات معیوب. منحرف است نوروز و سایکوز کوششی است برای رها کردن فرد از تمام محدودیت‌های جامعه در میان افراد مضطرب همیشه فردی را می‌یابیم که بیشتر به خود فکر می‌کند او همیشه از تغییر موقعیت و شروع هر کاری احساس اضطراب و هراس می‌کند پایه و اساس نوروز یاس است.

    از نظر آدلر اضطراب فراگیر و تنش، عرق کردن، تپش قلب و دیگر نشانه‌های بدنی معرف ناتوانی بیمار در کنار آمدن با مشکلات هستند. چنین بیمارانی در زندگی شکست خورده اند و در تصمیم گیری‌های مهم تردید دارند.

    نشانه های بالینی

    سطوح اضطراب

    1.خشم

    2.تخریب گری

    3.فزون کنشی و اختلال توجه

    1. اضطراب در سطح رفتار

    1.شاخص های فیزیولوژیکی : تغییر ضربان قلب ، افزایش فشار خون ، بحران های تنفسی ، خشک شدن دهان ، پریدگی رنگ ، انقباض های مری ، فزون تنودی مثانه

    2.تظاهرات جسمانی : سردرد و دل درد ، اختلال هاضمه ،بی اختیاری ادرار یا مدفوع ، بی اشتهایی روانی ، اختلال های خواب ، وحشت زدگی

    2. اضطراب در سطح بدنی

    1.بازداری ارتباطی

    2.اجتناب

    3.وابستگی اضطراب آمیز

    3. اضطراب در سطح ارتباطی

    1.ختلال تمرکز و حافظه

    2.بازداری عقلی

    4. اضطراب در سطح شناختی

     

    3-رویکرد عقلانی – عاطفی الیس

    آلبرت الیس اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجه طرز تفکر غیرمنطقی و غیر عقلانی می داند. الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زاده طرز تفکر خیالی و بی معنی انسان می داند.

    مرکز اختلال درمانی در تهران

    4-رویکرد مراجع محور راجرز

    به نظر راجرز هر موقع که ادراک یک فرد از تجربه خودش تحربف و یا انکار شود تا حدودی حالت ناهماهنگی میان خود و تجربیات فرد، یا حالت ناسازگاری روانی و آسیب پذیری به وجود می آید و موجب پیدایش مکانیزم‌های دفاعی می‌شود.

    در حقیقت فرد در مقابل تهدید‌های حاصل از ناهماهنگی میان تجربه و خویشتن، احساس اضطراب می‌کند و سپس با استفاده از یکی از مانیزن‌های دفاعی در مقابل تهدید و اضطراب حادث به دفاع از خود می پردازد.

     

    5- رویکرد گشتالت پرلز

    اضطراب فاصله و شکاف میان حال و آینده است انسان بدان دلیل مضطرب می شود که وضعیت موجود را رها می کند و درباره ی آینده و نقش های احتمالی که ایفا خواهد کرد به تفکر می پردازد دلهره و مشغولیت در زمینه فعالیت های آینده باعث ترس صحنه ای می شود نوروز توقف یا رکود رشد است. واکنش فرد روان نژند، به جای آن که تعامل با محیط و جذب آن باشد، کنترل محیط و ایفای نقش های معین است.

     

    6- رویکرد تحلیل ارتباط برن

    براساس نظریه تحلیل ارتباط محاوره های، فرد سعادتمند و شاد کسی است که در او سه ساخت شخصیت یعنی حالت های من کودکی، من بالغ، من والد همگی با یکدیگر هماهنگ و دمساز باشد به عبارت دیگر شخص بهنجار شخصی است که به خوبی سازمان یافته باشد و مرزهای شخصیتش مشخص و نفوذپذیر باشد
    حالت طرد و تثبیت در یکی از حالالت من و عدم قبول دو حالت دیگر من است که این موجب اختلالاتی در محاوره و تعامل می شود.

    آلودگی، از طرفی به وسیله تعصبات و از سوی دیگر به وسیله توهمات و خیال های باطل به وجود می آید بنابراین اضطراب انسان زاده محاوره های متقاطع و حالت های طرد و آلودگی است.

     

    7- رویکرد واقعیت درمانی گلاسر

    در واقعیت درمانی واژه بیماری روانی اصولا به کار نمی رود کسی بیمار به حساب می آید که نتواند نیازهای اساسی خود را در حیطه واقعیت و پذیرش مسئولیت و تشخیص موارد درست و نادرست ارضا کند . رفتار غیر مسئولانه افراد باعث بروز اضطراب و ناراحتی روانی است ، نه اینکه اضطراب و ناراحتی روانی باعث غیر مسئول بودن فرد شود.

     

    8-رویکرد رفتاردرمانی

    رفتار درمانگران اضطراب را واکنشی می دانند که براساس قوانین با دیگری قابل توجیه است در این شیوه اعتقاد بر آن است که علائم معمولا نوذاتیک هستند . اضطراب جزء معمولی و یا هسته ای رفتار روان نژندی به شمار نی آید . اضطراب یا ترس ، نامطبوع است و فرد را از انجام فعالیت های روزمره باز می دارد و یا او را به سوی رفتاری محدودتر و ناسازگارتر سوق می دهد . علاوه بر آن اضطراب و رفتار روان نژندی ممکن است زاده قصور فرد در یادگیری طرح های رفتاری مناسب نیز باشد و فرد اصولا پاسخ خای لازم را نیاموخته باشد.

     

    9-رویکرد وجودی

    برای رولومی و دیگر وجود گرایان، اضطراب مفهوم گسترده های دارد و می دو نوع اضطراب را مطرح می کند اضطراب بهنجار و اضطراب روان رنجورانه.

    یکی از زیر مجموعه های مهم اضطراب بهنجار که بسیار مورد توجه روان درمانگران وجودی است. اضطراب وجودی می باشد. با اینکه اضطراب دارای تظاهرات جسمی است ولی از وجود ریشه میگیرد.

    انسان ها باید با دنیای اطراف خویش مواجه شوند، نیروهای پیش بینی نشده را تحمل کنند و به طور کلی جای خود را در دنیا بیابند. اضطراب روان رنجورانه یک واکنش نامتناسب و نا به جا است. این اضطراب نا متناسب و مخرب و بی ارزش است. وانگهی ریشه این اضطراب بیماری، ترس هایی است که آنها را واپس رونده است.

     

    10-دیدگاه فرهنگی – اجتماعی

    از دیدگاه نظریه پردازان فرهنگی – اجتماعی، اختلال های هراسی و اضطراب بیشتر در کسانی مشاهده می‌شود که با فشار‌ها و موقعیت های خطرناک اجتماعی مواجه هستند. آنها ثابت کرده اند که در اغلب موارد در خلال تغییرات اجتماعی ناشی از جنگ، اختناق سیاسی، دگرگونی های صنعتی و رویداد های ملی مرتبط با آنها، نشانه های اضطرابی افزایش می یابند.

  • -

    مدل‌های ارزيابی خانواده

    مدل‌های ارزيابی خانواده موضوعی است که ما در این مقاله به آن پرداخته‌ایم. ما در کلینیک ندای آرامش روان در تمام زمینه‌های خانواده می‌توانیم به شما کمک کنیم.

    در اين قسمت با عنايت به موارد فوق به تعدادی از مدل‌های ارزيابی خانواده مانند؛

    1-مدل مك مستر

    2-مدل ساختی (ساختاری )

    3-مدل چند مختصاتی السون 

    4-مدل بيورز نيز مبتنی بر تحقيق پيرامون ارزيابی خانواده می‌باشد

    اشاره می‌شود.

    1-مدل مك مستر

    اين مدل ساخت، سازمان و الگوی تعاملی خانواده و زوج‌های دو نفری را توصيف می‌كند.

    2-مدل ساختاری ارزيابی خانواده

    رويكرد ساختاری در ارزيابی و درمان خانواده‌ها اساساً توسط سالوادر ميتوچين و همكارانش در كلينيك راهنمايی كودك واقع در فيلادلفيا در دهه 1980 شكل گرفت.

    اين رويكرد در كتبی مثل خانواده و خانواده‌ درمانی (ميتوچين، 2001) و فنون خانواده درمانی (ميتوچين و فيشمن ، 2009) و خانواده درمانی (گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2004) توضيح داده شده است.

    متخصصان اين رويكرد با در نظر گرفتن 6 جنبه فوق سعی می‌كنند با ورود به تعاملات خانواده ساختار آن را تجزيه نمايند و به ارزيابی عملكرد خانواده بپردازند.

    براي ارزيابی عملكرد خانواده‌ توجه به 6 جنبه؛ 1-ساختار خانواده 2-انعطاف‌پذيری 3-همسازی  4-حل مسئله  5-مراحل رشد خانواده  6-روش‌هايی كه از طرف خانواده برای تعيين علايم بيماری مورد استفاده قرار می‌گيرد.

     

    3-مدل چند وجهی السون

    السون و همكارانش در 1979 و 1983 يك الگوی چند مختصاتی برای فهم سنجش خانواده توصيف كردند. اين الگو بر اساس مختصات ميان فردي كه به نوعی طبقه‌بندی مدور از ويژگی عمومی شخصيت كه از طريق مطالعات تحليلی بدست آمده بنا شده است.

    السون و همكارانش پس از مرور فشرده متون دو جنبه رفتار خانواده يعنی انسجام و انطباق‌پذيری را كه به عنوان پايه‌ای برای فهم فرايند خانواده می‌دانستند تشخيص داده (اسپرالكل – السن، 2003 به نقل از كارلسن، 2009، ص 84).

    4-مدل بيورز

    اين الگو در مقايسه و انتقاد به مدل چند مختصاتی السن در سال 1981 توسط بيورز ارائه شده مدل مورد نظر دارای دو محور است كه يكی مربوط به كيفيت سبك تعامل خانواده است و تحت عنوان گرايش به مركز و سازمان يافتگی از آن نام برده می‌شود و ديگری با عنوان گريز از مركز طبقه‌بندی می‌شود.

    اعضای خانواده‌های گريزان از مركز با فاصله گرفتن از درون خانواده به رضايت خاطر می‌رسند و اعضای خانواده متمايل به مركز يا به هم پيوسته چنين فرض می‌كنند كه بيرون خانواده نمی‌تواند منجر به رضايت خاطر آنان شود (كارلسن و همكاران، 2009).

جهت تماس با کلینیک کلیک کنید