-
اختلال روان آشفتگی چیست؟
اختلال روان آشفتگی چیست؟
اختلال روان آشفتگی که به عنوان حالت حاد گیجی یا سندرم حاد مغزی نیز شناخته می شود. یک بیماری پزشکی است که از دلایل مختلف ناشی میشود. این شامل سردرگمی شدید و تغییرات سریع در عملکرد مغز و همچنین یک دسته خاص از علائم شامل اختلال در تواناییهای ذهنی و تغییرات ناگهانی در مغز است. اختلال روان آشفتگی میتواند در خواب، تمرکز و توجه و عملکرد شناختی تداخل ایجاد کند.
روان آشفتگی با زوال عقل تفاوت دارد به این دلیل که روانآشفتگی ناگهانی ایجاد می شود و با درمان بیماریهای زمینهای پزشکی که باعث آن شده است بالقوه قابل برگشت است. روانآشفتگی می تواند عارضه جانبی برخی از داروها، شرایط پزشکی، ترک الکل یا جراحی و یا دلایل مختلف دیگری باشد.
روان آشفتگی چیست؟
دلیریوم یک مشکل روانی و ذهنی است که باعث یک سری تغییرات ناگهانی در عملکرد ذهنی و روانی می شود. باید توجه کرد که این روان آشفتگی نوعی بیماری نیست، بلکه یک تغییر موقتی وضعیت و عملکردی می باشد. فرد در طی آن ممکن است با مشکلاتی ائم از عدم یادآوری، سطح پایین توجه و هوشیاری، محتوای فکر آشفته، اختلالات خواب و حتی اختلالات عاطفی روبرو شود. مشخصه اصلی روان آشفتگی، کاهش هوشیاری و هذیان است. بدلیل بروز این بیماری در فرد، محتوای فکر دچار مشکل می شود و دلیل ایجاد هذیان نیز همین مسئله است. هذیان به زبان ساده به معنی سخنان بی اساس و بی ربط از سوی بیمار است که تطابقی با حقیقت های موجود ندارند و البته دارای انواع مختلفی نیز می باشد که بیشتر در بیماری های روان پریشانه مورد بحث قرار می گیرند.
روان آشفتگی با سایر بیماری های روان مانند افسردگی، زوال عقل یا اسکیزوفرنی مرتبط است و ممکن است با آن ها همراه باشد. با افزایش سن و بروز افسردگی و زوال عقل، تعداد زیادی از مراجعه کنندگان به پزشک یا بستریان بیمارستانی دارای روان آشفتگی هستند. اما این در صورتی است که به طور معمول پزشک ها به خوبی آن را تشخیص نمی دهند.
این بیماری یا بهتر است بگوییم این مشکل، یک اختلال موقتی است و با تشخیص به موقع می توان به راحتی و در کوتاه ترین زمان ممکن سلامت فرد را برگرداند.
انواع روان آشفتگی
Delirium بر اساس عواملی مانند علت بروز، نوع و شدت علائم تقسیم بندی خاص خود را دارد که در پایین آن ها را بررسی می کنیم؛
دلیریوم ترمنس: نوعی از روان آشفتگی است که در افرادی بروز می کند که سالهاست به نوشیدن مشروبات الکلی عادت داشته اند و اکنون می خواهند آن را ترک کنند.
دلیریوم هایپراکتیو: با علائمی مانند آشفتگی و بی قراری، پرخاش و عدم همکاری همراه است.
دلیریوم هایپواکتیو: در این مورد افراد فعالیت کمی دارند و تمایل زیاد به خواب طولانی مدت باعث بی نظمی و عقب ماندن از کلیه فعالیت های روزمره می شود.
دلیریوم ترکیبی: زمانی که فرد هر دو نوع روان آشفتگی هایپر و هایپو اکتیو را دارد و علائم بیماری بین آن ها متناوب است، به نوع ترکیبی مبتلا می باشد.
علائم روان آشفتگی:انواع دلیریوم ها می توانند علائم متفاوتی با هم داشته باشند و البته چندین علامت مشترک نیز دارند. به صورت کلی می توان برای درک بهتر وضعیت، فردی را تصور کرد که در حالت مستی زندگی می کند.
علائم مشترک
گیجی و سردرگمی
کاهش توان حافظه و یادآوری
تکلم نامفهوم یا ناتوانی در منسجم صحبت کردن
مشکل در تمرکز
ایجاد تغییر در الگوی خواب
تغییر خلق و خو
علائم روان آشفتگی هایپراکتیو:اضطراب
انواع توهم ها
علاقه به قمار
تغییرات سریع در احساسات
بی قراریعلائم روان آشفتگی هایپواکتیو
بی علاقگی و بی انگیزگی
کاهش سطح واکنش و پاسخگویی
عاطفه در سطح flat
تنبلیعلت بروز روان آشفتگی
گاهی نمی توان تعیین کرد که دلیریوم به چه دلیلی در فرد ایجاد شده است، اما به طور کلی برخی از علل مهم و موثر بر آن مطرح شده اند، از جمله:
برخی از عفونت های دستگاه تنفسی و ادراری
اختلال در سطح دوپامین یا استیل کولین
مصرف بیش از حد یا ترک الکل و مواد مخدر
ضربه به سر
تومورهای مغزی
بستری شدن یا عمل جراحی
مشکلات کلیه و کبد
کمبود خواب شدید
عوارض ناشی از برخی داروهای خاصچه کسانی بیشتر در معرض ابتلا قرار دارند؟
علاوه بر دلایلی که ذکر کردیم، برخی از شرایط شخصی یا محیطی نیز می توانند افراد را مستعدتر کنند. در پایین به برخی از آن ها اشاره کرده ایم؛
سالمندان بالای ۷۵ سال (بخصوص کسانی که در خانه سالمندان هستند).
بیماران بستری در بیمارستان یا کسانی که تحت عمل جراحی قرار گرفته اند.
کسانی که در طول شبانه روز، ساعت خواب بسیار کمی دارند.
کسانی که مبتلا به ویروس HIV، سرطان و عفونت های تنفسی هستند.
کسانی که بیماری های مزمن دارند و چندین نوع دارو مصرف می کنند.
کسانی که سابقه سکته مغزی، زوال عقل یا اختلالات شناختی دارند.
این مشکل در مردان بیشتر شایع است.روان آشفتگی برحسب علت، شدت و ويژگي هايش اينگونه طبقه بندي ميگردد:
روان آشفتگي الكلي، روان آشفتگي رعشه اي يا هذيان خمري كه شديدترين نوع اين مشكل تلقي ميشود و در افرادي رخ ميدهد كه در حال ترك الكل هستند. اينگونه افراد معمولا سالها به مصرف الكل در حجم بالا پرداخته اند.
روان آشفتگي پر كار كه بصورت آني و بدون علامت و هماهنگي رخ ميدهد.
روان آشفتگي كم كار كه شايع ترين نوع روان آشفتگي محسوب ميگردد. افراد مبتلا به اين مشكل تمايل به خواب بيشتري دارند و نسبت به امور روزمره بي توجه و بي تفاوت هستند. اين افراد ممكن است وعده غذايي يا قرار ملاقاتشان را فراموش كنند.بهترین راه پیشگیری از روانآشفتگی آگاهی از عوامل خطر و کاهش آنها از طریق اقدامات پیشگیرانه مانند موارد زیر است:
با کاهش صدا و حواس پرتی خواب خوب را تقویت کنید.
به بیماران بیمارستان کمک کنید تا نسبت به زمان و مکان خود آگاهی داشته باشند.
از اقدامات پزشکی غیرضروری خودداری کنید
از مصرف داروهای آرامبخش خودداری کنید. -
حملات پانیک
حملات پانیک – حقایقی درباره ی حملات پانیک
حمله پانیک یا وحشت زدگی یا اختلال وحشت زدگی (پانیک اتک)، عبارت است از وقوع عودکننده و غیرقابل پیشبینی حملات وحشت.
برای آنکه حمله وحشت زدگی، اختلال وحشتزدگی یا پانیک اتک تشخیص داده شود. لازم است تا فرد در قبال این حملات واکنشهای خاصی از جمله نگرانی دائم درباره وقوع دوباره حملات یا نگرانی درباره عواقب حملات، اجتناب از فعالیتهایی که ممکن است سبب بروز احساسات فیزیولوژیکی مرتبط با وحشت باشند. یا مشارکت در رفتارهای مرتبط با امنیت، از قبیل بههمراه داشتن موبایل یا دارو را از خود نشان دهد. نگرانی درباره عواقب حملات ممکن است شامل ترس از حمله قلبی مرگبار یا بیهوش شدن جلوی دیگران شود.
بررسی مدلهای شناختی موقعیت حمله پانیک
حمله پانیک یا اختلال وحشتزدگی بهعنوان ترس اکتسابی از احساسات بدنی (ضربان قلب، سرگیجه، تهوع و …)، بهویژه احساساتی که با انگیختگی خودکار مرتبط هستند، تصور شده است. بهعبارت ساده، افراد پس از آنکه دچار حملات پانیک شدند، نسبت به احساسات بدنی خود بیش از اندازه حساس میشوند. و از هر احساس بدنی جزیی احساس خطر کرده و آن را بهمعنای احتمال شروع حمله پانیک میدانند. بنابراین کسانی که اختلال وحشتزدگی دارند. پس از تجربه حمله پانیک غیرمنتظره، نسبت به تجربه چنین حملاتی در آینده دچار اضطراب میشوند. و همواره نگران هستند که دوباره به این حملات دچار نشوند. بنابراین آنها برای جلوگیری از حملات پانیک به کوچکترین تغییرات در بدن خود بشدت حساس می شوند.
چرا دچار حمله پانیک میشویم
از نقطهنظر تکاملی، واکنش ترس یا وحشتزدگی (پانیک اتک) در حضور موقعیت تهدیدآمیز، انطباقی است. فرض میشود وحشتزدگی یا وحشتزدگی غیرمنتظره (پانیک اتک) در غیاب محرک تهدیدآمیز، در اثر تعامل رویدادهای استرسزای زندگی و آسیبپذیریهای روانی و بیولوژیکی بهوجود میآید. تمایل به تجربه احساسات منفی که اغلب برچسب روانرنجورخویی یا احساس منفی به آن میزنند. تا حد زیادی به ارث برده میشود و ثابت شده است که پیشبینی کننده حمله پانیک یا حمله وحشتزدگی هستند. این خلق و خوی به ارث برده شده احتمالاً بهعنوان یک آسیبپذیری بیولوژیکی برای هم تجربه ترس – واکنش هشداری سریعی که شاخصه آن برانگیختگی قوی سیستم عصبی است – و هم تجربه اضطراب – یک حالت خلقی منفی که خصیصه آن، نگرانی درباره رویدادهای آینده و نشانههای تنش جسمی است، عمل میکند.
عوامل محیطی در کودکی میتوانند در شکلگیری اعتماد به نفس افراد به خودشان و تواناییهایشان در کنترل رویدادهای آتی زندگی نقش بازی کنند. چنین حس کنترل یا عدمکنترلی میتواند در تجربه ترس و اضطراب بهعنوان یک آسیبپذیری روانی عمل کند. رویدادهای استرسزای زندگی از قبیل شغل جدید یا مرگ اعضای خانواده، ممکن است با آسیبپذیریهای بیولوژیکی و روانی دست به دست هم داده و واکنش ترس احساسی یا حمله وحشتزدگی را تحریک کنند. استرسهای متراکم شده در فرد که در طول زمان بهواسطه رویدادهای استرسزای زندگی ایجاد شدهاند. میتوانند باعث بروز یک حمله وحشتزدگی (پانیک) شوند. اگرچه فرد بهدلیل آنکه محرک تهدیدکننده آنی برای آنها وجود ندارد، آن را «غیرمنتظره» تلقی میکند.
علت اختلال پانیک چیست
طبق نظر مشاوران کلینیک روانشناسی ندای آرامش روان علت دقیق ابتلا به اختلال پانیک، هنوز مشخص نیست. نتایج تحقیقات نشان می دهد که این اختلال می تواند پایه ی ژنتیک داشته باشد. اما این که چقدر از این اختلال به عوامل ژنتیک و چقدر به عوامل محیطی وابسته است، هنوز مشخص نشده است.
درمان اختلال پانیک
تحقیقات درمان استرس نشان می دهد که مغز افراد مبتلا به اختلال پانیک در پاسخ به ترس بسیار حساس تر از مغز دیگران است. اما این اختلال قابل درمان است و با درمان مناسب می توان علایم پانیک را از بین برد یا به حداقل رساند. شیوع این اختلال در زنان دو برابر مردان است. و بهترین راه درمان این اختلال، شناخت کامل فرد از اختلال است.
اگر فرد به خوبی از ماهیت حملات پانیک مطلع شود و این نکته را متوجه شود. که این حملات نوعی حملات عصبی هستند. که به مرگ او منجر نخواهند شد و تنها بعد از چند دقیقه از بین خواهند رفت. خیلی راحت تر می تواند با علایم این اختلال کنار بیاید. مصاحبه با مبتلایان نشان می دهد که یکی از نگرانی های اصلی افراد در طی حملات ، ترس از مردن است. اگر آن ها اطمینان یابند که این حملات باعث مرگ آن ها نخواهد شد و بدون این که باعث ایجاد عارضه خاصی شوند. بعد از چند دقیقه از بین خواهد رفت. ترس و وحشت کمتری را تجربه خواهند کرد و علایم را بهتر مدیریت خواهند کرد. درمان وسواس، افسردگی و انواع اضطراب بسیار مهم هستند. و کیفیت زندگی افراد را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.
-
اختلالات خلقی چیست؟
اختلالات خلقی گروه وسیعی از اختلالاتی را شامل می شوند که خلق مرضی و آشفتگی های مرتبط با آن، نمای بالینی غالب آن ها را تشکیل می دهد.
زندگی روزانه بسیاری از ما سرشار از عواطف و احساسات است. گاهی ممکن است یک روز احساس شادی و انرژی زیادی داشته باشیم، در حالی که یک روز حوصله هیچ چیز را نداشته باشید. این قبیل تغییرات خلق و خو کاملا طبیعی است و همیشگی نخواهد بود.
زمانی که تغییرات خلق و خو بر کیفیت زندگی و روابط اجتماعی تاثیر بگذارد، گفته می شود که فرد از اختلال خلقی رنج می برد.
اختلالات خلقی
اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین اختلالات روانی و از جمله ناتوان کننده ترین مشکلات بهداشتی-روانی در جوامع مختلف است.
امروزه نرخ شیوع این بیماری در حال افزایش است. و متاسفانه گریبان گیر بسیاری از افراد میشود. لذت نبردن از زندگی، بی علاقه شدن به امور مختلف، کاهش تمایل به برقراری روابط با دیگران، افت تحصیلی و شغلی و… از پیامدهای منفی ابتلا به اختلال افسردگی اساسی است. با توجه به درد و رنج زیادی که این اختلال برایتان به همراه دارد، تشخیص و درمان به موقع در افسردگی ماژور حائز اهمیت است.
با دریافت مشاوره روانشناسی میتوانید از دنیای افسردگی رهایی پیدا کنید و شانس تجربه یک زندگی زیبا را به دست آورید.
در این مقاله در مورد نشانهها، علائم، علل و روش بهبود افسردگی اساسی توضیح داده شده است.
علائم اختلالات خلقی
اكثر روان شناسان معتقدند كه اختلالات خلقي اساسا در كودكان و بزرگسالان مشابه هستند به همين دليل، DSM-5 هيچگونه اختلال خلقي مختص به “كودكي” را مشخص نكرده است(به استثناي اختلال نامنظمي خلقي اخلال گرانه كه فقط كودكان زير ١٢ سال را مي توان مبتلا به آن دياگنوز كرد).
اين موضوع بر خلاف اختلالات اضطرابي است كه در آنها تعدادي از عارضه ها فقط در كودكي و در دوران رشد روي مي دهند. با اين حال يك موضوع كاملا مشخص است : با افزايش سن “قيافه” افسردگي تغيير مي كند. براي مثال كودكان زير ٣ سال ممكن است. افسردگي را با حالات غمگين چهره ، زودخشمي، خستگي مفرط، بدقلقي، و قشقرق راه انداختن نشان دهند و در خوردن و خوابيدن مشكلاتي داشته باشند. در افراطي ترين حالت، اين وضعيت ممكن است به اختلال نامنظمي خلقي اخلالگرانه منجر شود.
تحقيقات فراوان نشان مي دهند كه حضور اضطراب در كنار افسردگي مي تواند فرد را بي ثبات كند و ممكن است ريسك خود كشي را افزايش دهد ، باعث شود بيماري مدت بيشتري طول بكشد، يا بيمار به درمان پاسخ مناسب ندهد.
بنابراين اسپسيفاير ديسترس اضطرابي بايد به طور دقيق و صحيح سنجيده شود و همچنين ريسك فاكتورها( عوامل خطر) خودكشي ، از جمله برنامه هاي بالقوه براي خودكشي ، افكار انتحاري، يا سابقه خودكشي در افرادي كه سطوح متوسط تا خفيف ديسترس اضطرابي نشان مي دهند ، بايد مورد ارزيابي قرار گيرد.دو مثال معروف از مشكلات قابل دياگنوز كه افسردگي عنصر اصلي آنهاست اما در DSM-5 به عنوان يك اختلال مستقل گنجانده نشده اند عبارتند از : اختلال عاطفي فصلي ، و سندروم خستگي مزمن يا درد عضلاني ناشي از التهاب مخ و نخاع(ME)
اختلال عاطفی فصلی (SAD)
اختلال عاطفی فصلی سمپتومی است كه در طول زمستان پيش مي آيد ، در بهار يا تابستان سال بعد بهبود مي يابد و به همين دليل افسردگي زمستاني نيز ناميده مي شود.سمپتوم هاي اصلي آن عبارتند از غمگيني، بي رمقي، پرخوابي، اشتها و هوس شديد به هيدرات هاي كربن، پرخوري و افزايش وزن. علت اين نوع افسردگي مي تواند دوره هاي طولاني تاريكي در زمستان و افزايش ترشح هورمون ملاتونين باشد. بهترين روش درمان براي اين نوع افسردگي نور درماني است.
سندروم خستگي مزمن (CFS): هم افسردگي و نوسانات خلقي ، و هم سمپتوم ها فيزيكي مثل خستگي شديد ، درد عضلات ، درد سينه، سر درد، حساسيت به نور و صدا ديده مي شود. در حال حاضر علت يا علت هاي اين اختلال هنوز مشخص نيست و شايد به همين دليل انواع نام ها را به خود گرفته است از جمله “آنفولانزاي ياپي ها” يا آنفولانزاي جوانان پر درامد.
روانكاوي افراد افسرده
ركن اصلي همه نظريه هاي روان كاوي درباره افسردگي اين است كه افسردگي يعني واكنش در مقابل فقدان يا از دست دادن(مثلا ار دست دادن يكي از بستگان نزديك) و ممكن است به صورت از دست دادن سمبوليك نشان داده شود كه در آن، ساير انواع فقدان ها (مثلا از دست دادن شغل) معادل از دست دادن يكي از عزيزان به حساب مي آيد. نظريه هاي روانكاوي معتقدند كه فرد با درون ريزي خشم ناشي از اين فقدان به آن واكنش نشان مي دهد. اين كار باعث مي شود كه از خودش متنفر شود و در نتيجه عزت نفسش پايين بيايد.
بنابراين هدف از روانكاوي اين است كه به فرد كمك كند تا از كشمكش هاي سركوب شده آگاه شود و خشمي را كه درون ريزي كرده است بيرون بريزد. براي نيل به اين هدف روانكاوي به روش هاي مختلف به فرد كمك مي كند تا به كندوكاو در ريشه هاي افسردگي خود بپردازد. مثلا روانكاو با استفاده از تداعي آزاد و تحليل رويا به درمانجو كمك مي كند تا خاطرات كودكي درباره بعضي فقدان ها را به ياد بياورد . بنايراين درمان سايكو ديناميك سعي مي كند ريشه هاي سمپتوم هاي افسردگي را بيابد و به درمانجويان كمك مي كند. تا متوجه شوند كه تجربه هاي كودكي چگونه مي توانند در ايجاد سمپتوم ها موثر واقع شوند. و بر روابط ميان فردي كنوني آنها تاثير بگذارند.
افسردگی ماژور
یکی از شایعترین اختلالات روانی، اختلال افسردگی اساسی یا ماژور است. دوره افسردگی ماژور از دیگر انواع افسردگی شدیدتر است. در این اختلال خلق فرد به مدت حداقل 2 هفته به شدت افسرده است که با نشانههای شناختی مانند احساس ناامیدی یا بلاتکلیفی همراه است. همچنین کارکردهای جسمی و اجتماعی فرد به شدت مختل میشوند. در واقع به دلیل کاهش شدید انرژی و تغییر کارکردهای مغز بیمار، در تعاملات اجتماعی، کار و تحصیل فرد مبتلا افت قابل ملاحظهای مشاهده میشود.
دیدگاه زیستی اختلالات افسردگی
کورتکس پیش پیشانی: در ایجاد و نگهداری تصاویر ذهنی یا کدگذاری ذهنی از اهداف و روش های رسیدن به آنها اهمیت دارد. کاهش فعالیت در این ناحیه می تواند باعث نابسامانی در اعمال زیر شود: تمیز بین افکار متضاد، تفکیک خوب از بد، بهتر از بهترین، یکسان از نایکسان، پیش بینی پیامدهای آتی رفتارهای کنونی، تلاش برای رسیدن به اهداف مشخص، پیش بینی محرکها و ناتوانی در آماده سازی خود برای آنها.
کورتکس سینگولیت: جهت انجام تکالیف مثل یادگیری به شیوه مطلوب یا حل مسأله اهمیت دارد. فعالیت کم آن نشان دهنده عدم آرزو جهت تغییر است.
هیپوکامپ: هورمون آدرنوکورتیکوتروپین(کورتیزول) تولید کرده و در آگاه شدن درباره شرایط محیطی واکنش های عاطفی نقش دارد. نابسامانی در عملکرد هیپوکامپ باعث می شود فرد واکنش های عاطفی را جدا از شرایط محیطی بدانند، یعنی در تمام…
سندرم خستگی مزمن یا آنفولانزای یاپی ها CFS
این اختلال معمولا در جوانان شاغل در مشاغل پردرآمد و ساکن شهرها مخصوصا زنان که با استرس های مسئولیت های شغلی و خانگی دست و پنجه نرم می کنند دیده می شود. در این اختلال هم افسردگی و هم نوسانات خلقی و هم نشانه های فیزیکی مثل خستگی شدید، درد عضلات، درد سینه، سردرد و حساسیت به نور و صدا هم دیده می شود.
یاپی به کارمندان یا افراد جوان شاغل که در شهر زندگی می کنند. درآمد زیادی دارند، پول خود را صرف چیزهای گران می کنند. و تا اندازه ای مغرور و دماغ سربالا هستند، گفته می شود. بخاطر همین مسأله به این اختلال، سندرم دماغ سربالا ها یا سندرم جوانان پر درآمد نیز گفته می شود.این اختلال معمولا به علت استرس های محیطی ست، افسردگی یک عامل خطر برای این اختلال محسوب می شود.
درمان شناختی رفتاری CBT در کاهش شدت خستگی و بهبود عملکرد افراد مبتلا به این اختلال تاثیر مثبت دارد.
ناقل های عصبی اختلالات افسردگی
فرضیه ایندول آمین: طبق این فرضیه، علت افسردگی، کاهش یکی از ایندول آمین ها به نام سروتونین است. سروتونین ناقل اصلی اختلالات افسردگی است.
فرضیه کته کولامین: طبق این فرضیه، علت افسردگی، کاهش یکی از کته کولامین ها به نام نورآدرنالین(نوراپی نفرین) است.
نوراپی نفرین بعد از سروتونین، ناقل دوم اختلالات افسردگی ست، در حالی که ناقل اول اختلالات دوقطبی محسوب می شود.
در افراد افسرده، دوپامین نیز پایین است، چون از زندگی خود لذت نمی برند.
انواع اختلالات خلقی
الف) اختلالات افسردگي:
اختلال افسردگي عمده
اختلال ديس تايمي(افسردگي دائم و پايدار)،
اختلال خلق نامنظم اخلال گرانه،
اختلال ملال قبل از قاعدگي.
ب) اختلالات دو قطبي:
دوقطبي نوع I
دوقطبي نوع II
اختلال سيكلوتايمي(ادواري خويي)
اسپسيفايرها:
الف) با ويژگي هاي اضطراب،
ب) با ويژگي هاي روان پريشي،
ج) با ويژگي هاي پس از زايمان،
د) با ويژگي هاي كاتاتونيك،
ه) با ويژگي هاي ملانكوليك(ماليخوليا يا درون زاد)،
ر) با ويژگي هاي آتيپيكال(غيرمعمولي)،
ز) با ويژگي هاي مختلط.
نشانه هاي افسردگی
شناختي: باروهاي غيرمنطقي مثل احساس بي فايدگي، تهي بودن، ناتواني در تمركز و تصميم گيري، احساس گناه، نا اميدي.
فيزيويوژيكي: تغيير اشتها و خواب، يبوست، اختلال در سيكل عادت ماهانه، بيزاري جنسي.
رفتاري: كندي گفتار و حركات، بي رمقي، خستگي، كمبود انرژي، به بهداشت شخصي و بدن اهميت ندادن، ساعت ها در رختخواب ماندن.
هيجاني و انگيزشي: غمگين، پريشان، دلسرد و محزون بودن+ منفعل بودن و فلج اراده جهت پيگيري كارها.
دوره های افسردگی
افسردگی عمده: حداقل ٢ هفته طول مي كشد، بيمار از زندگي لذت نمي برد و احساس غمگيني مي كند، در خوردن و خوابيدن مشكل دارد، احساس گناه دارد، بي حال و بي حوصله است. در تمركز حواس مشكل دارد و درباره خودكشي فكر مي كند.
مانيا: حداقل ١ هفته طول مي كشد، بيمار احساس مي كند خيلي شاد است، پر حرف است. بيش فعال است و حواس پرت، احساس خودبزرگ بيني دارد. گاهي اين بيماران نياز به بستري شدن دارند.
هيپومانيا: عمدتا شبيه دوره مانيا است، دوره آن كوتاه تر است(٤ روز پشت سر هم گاهي)، شدت آن كمتر است و نياز به بستري شدن نيست.
جهت تماس با مشاورین ما و بازگو نمودن مشکلاتتان به وبسایت مشاوره تلفنی مراجعه نمایید.