-
صمیمیت ماندگار
صمیمیت ماندگار
صمیمیت ماندگار، روانشناسان تاکید می کنند که داشتن عشق و صمیمیت ماندگار به سلامت جسمانی و روانی هر دو طرف کمک زیادی می کند. تحقیقات نشان داده است مردانی که صمیمیت عاطفی بهتری دارند در کسب درآمد موفق تر هستند و طول عمر بیشتری دارند. در عین حال زنانی که عشق و صمیمیت ماندگار دارند آرامش بیشتر و سلامت جسمانی بیشتری را تجربه می کنند.
هر انسانی نیاز دارد برای تکامل خود و برای کسب آرامش درونی با شخصی از جنس مخالف شریک شود تا به این اهداف دست یابد. بر این اساس عشق به تنهایی حاصل نمی شود و عشق در گرو پیدا کردن یک شخص متناسب از جنس مخالف است. از طرف دیگر کسانی هم هستند که سال ها با هم در ارتباط عاطفی هستند ولی هیچ گونه لذت و رضایتی از این رابطه نمی برند و دائما در این رابطه آسیب می بینند. دانستن تکنیک های ایجاد و دوام یک رابطه شخص را از تنهایی بیرون می آورد و به بازسازی رابطه عاطفی او کمک می کند.
ایجاد یک عشق و صمیمیت ماندگار مستلزم دانستن موارد زیر است:
شناخت نیازهای خود و طرف مقابل و تلاش برای برآورده کردن آن ها
شناخت روانشناسی مردان و زنان و یادگیری نحوه ارتباط با جنس مخالف
دانستن فلسفه رابطه عاطفی
دانستن تکنیک های جذابیت و تاثیرگذار بر طرف مقابل
هنر گفتگو و رفع اختلافات
به کارگیری جملات تاثیرگذار برای مردان و زنان
یادگیری اصول مردان و زنان جذاباگر مایلید رابطه ای گرم و همیشگی با همسرتان داشته باشید و آن را حفظ کنید بهتر است از برخی قانون های مفید در انی جهت پیروی کنید توصیه های ما را در نظر بگیرید حتما نتیجه خواهید گرفت
حتما تا به حال این سوال برای شما پیش آمده که چرا بعضی ارتباط ها طولانی مدت و «باکیفیت» هستند، ولی بعضی دیگر کوتاه مدت و پرتنش
احتمالا شما هم با من موافق هستید؛ آن هایی که رابطه طولانی مدتی دارند. به احتمال زیاد روش های خاصی را استفاده می کنند که رابطه شان دوام پیدا می کند. اما آن هایی که رابطه کوتاه مدتی را تجربه می کنند. احتمالا یا بلد نیستند چه طور رابطه برقرار کنند. یا بنا به هر دلیل دیگری نمی توانند رابطه را ادامه دهند.
انواع قوانین صمیمیت
قانون اول؛ همسرتان را همان طور که هست بپذیرید
مطالعات نشان می دهد که یکی از لایل بروز تنش و کشمکش بین زوجین که احتمال جدایی را بالا می برد، تمایل آن ها برای تغییر دیگری است؛ آن گونه که خود دوست دارند. زوجینی که چنین تمایلی دارند، نمی توانند همسرشان را همان طوری که هست بپذیرند. شاید آن ها متوجه نیستند که بعضی ویژگی ها اساسا تغییرناپذیر هستند، حداقل می توانم بگویم که شما قادر به تغییر دادن آن نیستید. اجازه دهید توضیح بیشتری بدهم.
بعضی رفتارهایی که شما از همسرتان می بینید، «ویژگی های شخصیتی» هستند. مثلا برای یک فرد درونگرا، زندگی ذهنی جذابیت بیشتری نسبت به زندگی اجتماعی دارد، او از خلوت کردن با خودش انرژی می گیرد و در تعامل با دیگران انرژی خود را از دست می دهد. او تمایل دارد که حلقه محدودی از دوستانش را داشته باشد. ولی در همین حلقه کوچک، اعتماد بالایی برقرار باشد.
بنابراین اگر شما یک همسر درونگرا دارید، تلاش برای تغییر دادن وی به یک فرد برونگرا و اجتماعی که در جمع ها نقل محافل باشد و در مهمانی جمع را به دست بگیرد، احتمالا موجب شود که رابطه شما با همسرتان رو به وخامت بگذارد.
چرا؟! چون او نمی تواند آن چیزی باشد که شما دوست دارید و همین موجب می شود که رفته رفته بر اختلاف های تان افزوده شود. ویژگی های شخصیتی همیشه این چنین آشکار نیستند.
قانون دوم؛ فضای کافی برای رشد همسرتان فراهم کنید
زندگی مشترک شرایطی را به وجود می آورد که طرفین بیشترین زمانشان را با همدیگر صرف می کنند. حتی گاهی اوقات بعضی زوجین میل دارند که دیگری کمتر به زندگی شخصی خودش بپردازد. واقعیت این است که اگر طرفین فضای کافی را برای رشد دیگری مهیا نکنند و اگر اجازه ندهند که دیگری، به عنوان یک انسان مستقل، با توانمندی ها و علایق مستقل، به زندگی شخصی خود نیز برسد، احتمالا رابطه آن ها کم کم به سمت جدایی کشیده می شود.
هر انسانی، فارغ از رابطه عاطفی و زندگی مشترک اش، یک زندگی شخصی دارد با تمام ویژگی های یک زندگی مستقل. او علایق، توانمندی ها و آرزوهایی دارد که بعضی از آن ها مربوط به زندگی مشترک نمی شود و اگر به این امیال و علایق نپردازد، کم کم از زندگی مشترک خسته می شود، چرا که زندگی اش یک چیزی کم دارد. این خستگی را در اصطلاح «احساس گناه وجودی» می گویند. یعنی بعضی وقت ها آدم ها دچار یک احساس گناه از بابت زندگی شخصی شان می شوند. از اینکه چه پتانسیل ها و توانمندی ها و استعدادهایی داشته اند و نتوانستند به آن ها رسیدگی کنند. بنابراین تا جای ممکن فضا برای رشد شخصی بدهید.
قانون سوم؛ اتفاق های ناگوار ارتباطی را با خود حمل نکنید
در زندگی ممکن است اتفاق هایی بیافتد که شما را رنجیده خاطر کند. مثلا اتفاقی که در دروان نامزدی تان افتاده یا حرفی که سر سفره عقدتان یکی از اعضای خانواده همسرتان به شما زده است، از این دست مواردی هستند که احتمال دارند همیشه به خاطر آن رنج ببرید یا همسرتان را سرزنش کنید. اتفاق ها فراموش نمی شوند و اگر منتظرید که یک روز این خاطره ها از ذهن شما فراموش شود تا به آن فکر نکنید، سخت در اشتباه هستید. واقعیت این است که باید این اتفاق ها را بپذیرید، که بخشی از زندگی تان هستند و خواهند بود و دیگر قابل تغییر نیست.
قانون چهارم؛ از نقد مثبت شرمنده نشوید
هیچ چیز مثل یک رابطه سالم نمی تواند موجب رشد شخصی آدم ها باشد. زمان هایی که با هم هستید، بهترین فرصت برای یاد گرفتن است. بهترین فرصت برای درون نگری و یافتن ویژگی های فردی و بهترین فرصت برای یادگیری بعضی مهارت های ارتباطی است. شما یک سرمایه گرانقدر دارید که می توانید به کمک آن کیفیت زندگی شخصی تان را هم بالا ببرید.
هرچه زمان رابطه تان با کیفیت تر باشد، ارتباط هم کیفیت بیشتری پیدا می کند. این تعامل اما پیچیدگی هایی هم دارد. گاهی وقت ها شما بلد نیستید به گونه ای خاص که مناسب رابطه باشد عمل کنید. بنابراین نقدها به ما کمک می کنند که با بعضی ویژگی های خودمان که تا به حال به آن توجه نکرده بودیم. آشنا شویم. ولی توجه داشته باشید که این نقدها نباید دیگری را تخریب کنند.
قانون پنجم؛ رابطه تان را تازه نگه دارید
یکی از ویژگی های زوجینی که رابطه طولانی مدتی دارند. این است که همیشه به رابطه شان رسیدگی می کنند. آن ها همیشه رابطه را تازه نگه می دارند، انگار که تازه با هم آشنا شده اند. تصور کنید اولین روزی که قرار بود همسرتان را ببینید چه طور بودید؟! چه حرف هایی به او زدید؟! چه قدر به سر و وضع و ظاهرتان رسیده بودید؟! چه قدر نسبت به حرف هایش پذیرش داشتید.
-
انواع وابستگی کدامند؟
انواع وابستگی
انواع وابستگی عاطفی نوعی نیاز عاطفی و روانی به فرد دیگری نامیده میشود که بدون وجود او فرد وابسته، در زندگیاش به مشکل بر میخورد و در واقع فرد وابسته از آن جهت به دیگران وابسته میشود که گمان میکند بدون حضور دیگری نمیتواند تعادل روانی داشته باشد.
وابستگی، تمام زندگی فرد را تحتالشعاع قرار میدهد و مانع هویت یابیاش میشود. به طریقی که تمامی زندگی فرد منوط به حضور شخص دیگر بوده و از دست دادن اش سبب برهم خوردن تعادل روانی شده و تمامی کارهای روزانه وی را دچار اختلال میکند.
در قالب یک جمله میتوان گفت؛ ما در ارتباط با کسی یا چیزی آنچنان مجذوب شدهایم. که احساس میکنیم با نبودن آن، ما نیز نابود میشویم در این حالت، ما به شدت به نیاز عاطفی، آن عادت کردهایم.
شکستهای ما از مهمترین علل وابستگی هستند. و همه ما در ناخودآگاه مان از این که به تنهایی کافی و کامل نیستیم در عذابیم.گاهی فرد در دوران کودکی به این نتیجه میرسد که به تنهایی قادر به انجام کاری نیست و همواره به دیگران نیازمند است و چنین فردی در بزرگسالی نیز به این باور میرسد که برای بقا و ادامه زندگی وابسته به دیگران است و همواره به کمک دیگران نیازمند است.
باید بدانید؛ چنین باوری به طور معمول در نتیجه حمایتهای بیش از حد والدین در دوران کودکی ایجاد میشود و سرچشمه شکل گیری شخصیت وابسته است. و این افراد خود را بسیار آسیب پذیر میدانند. که مانند یک کودک همواره محتاج کمک و توجه دیگران هستند و به همین دلیل بسیار حساس و زودرنج اند.
وابستگی عاطفی چند نوع است
وابستگی سالم
در وابستگی عاطفی سالم، فرد در زمان مناسب و در صورت نیاز، مستقیما درخواست کمک میکند. در روابط با دیگران احساس امنیت، اعتماد و علاقه به میزان کافی وجود دارد.
روابط سالم و در حد اعتدال بوده و هر یک از طرفین در رابطه برای دیگری ارزش و اهمیت قائل هستند.
طرفین در عین حال که به نیازهای خود توجه دارند. حس محبت و همدلی را نیز از طرف مقابل خود دریغ نمیکنند. و خویشتن حقیقی خود را فراموش نمیکنند.
ویژگیهای وابستگی سالم چیست
باید بدانید که کسی در وابستگی سالم، در دیگری حل نمیشود و رابطه سرشار از اعتماد، اطمینان، انعطاف پذیری و خالی از اضطراب، ناامنی، سوءظن و رفتار خصمانه است. وابستگی سالم وابستگی است. که هیجانهایی که دو طرف نسبت به هم دارند معقول و منطقی است.
فهم یکدیگر وجود دارد، اما الزامی ندارد که دو طرف عین هم بفهمند و در وابستگی سالم احساس شایستگی در زندگی، شفافیت، تغییر و پیش بینی پذیری در طرفین وجود دارد.
وابستگی ناسالم
فرد در وابستگی عاطفی ناسالم سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد. و به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی هرگونه تحقیری را تحمل کند.
انواع عوارض وابستگی ناسالم چیست؟
یک رابطه مخرب ناشی از وابستگی سبب میشود که همیشه وحشتی در شخص وجود داشته باشد. که مبادا طرف مقابل او را تنها بگذارد یا به او دسترسی نداشته باشد.
این افراد اغلب ناامید و اندوهگین اند ، توجه به این نکته ضروری است که وابستگی عاطفی اعتماد به نفس را «تخریب میکند» و همیشه احساس خشم، تردید نسبت به خود، ترس از طردشدن، ترس از تنهایی، حس عدم امنیت، شرم، حقارت یا ترس از این که دیگران شما را دوست نداشته باشند یا از شما قدردانی نکنند وجود دارد.
فردی که از وابستگی عاطفی رنج میبرد. تنها برای دیگران زندگی میکند و خودش را نادیده میگیرد.
زمانی که با دوستانش است، خودش را فراموش میکند، زمانی که مشغول کاری میشود. خودش را تمام و کمال وقف آن کار میکند. تا مورد پسند و قبول دیگران قرار گیرد و یا ذرهای از او قدردانی کند و در وابستگی، فرد شروع میکند. به گدایی کردن توجه و در عمق وجود خود، احساس رضایت نمیکند. و نیاز به تایید و تصویب دائمی از سوی دیگران دارد.
از مطالبه حق خود خجالت میکشد و به راحتی اظهار عقیده نمیکند. به دیگران محبت میکند تا رهایش نکنند.
افراد وابسته در رابطه عاطفی اکثر مشکلات را متوجه خود میدانند و «نه» گفتن برای آنها کابوس است. چون احساس شایستگی نمیکند. روابط افراد وابسته به سمت کسانی که رابطه سالم دارند نمیرود بلکه به سوی افراد باج گیر جذب میشوند.
علائم وابستگی عاطفی
نداشتن احساس ارزشمندی
از نشانههای عمده وابستگی، نداشتن احساس ارزشمندی است.
در وابستگی، ارزش، لیاقت و شایستگی فرد وابسته را دیگران تعیین و تایید میکنند.
یعنی، فرد در صورت از دست دادن آن عامل یا آن رابطه، و عدم تایید، تحسین و تصدیق از سوی مقابل، احساس ناتوانی، حقارت و عدم ارزشمندی میکند.
ترس و ناامنی
ترس و ناامنی از دیگر نشانهها است.
حسادت، کنترل افراطی و محدود کردن آزادی نیز از دیگر نشانههای وابستگی هستند.
وابستگی یک رابطه عاطفی را به ناکامی میکشاند. زیرا انسان وابسته همواره فرد مقابل را وادار میکند. به خاطر او، افکار و عقاید و نوع زندگی خودش را عوض کرده و بهطور کلی طبق نظر او زندگی کند.
مسلما چنین فردی هرگز نمیتواند عشق خود را همانطور که هست بپذیرد و او را دوست داشته باشد.
فرد وابسته به دیگران تکیه کرده و از توانایی فکر و اندیشه خود استفاده نمیکند.
در روابط با دیگران احساس امنیت، اعتماد و علاقه به میزان کافی وجود دارد. روابط سالم و در حد اعتدال بوده و هر یک از طرفین در رابطه برای دیگری ارزش و اهمیت قایل هستند.
وابستگی ناسالم
در این نوع از انواع وابستگی میتوان گفت که در وابستگی ناسالم فرد سعی دارد طرف مقابل را تحت کنترل و نفوذ خود قرار دهد و به دلیل ترس از طرد شدن مانند یک قربانی هرگونه تحقیری را تحمل کند.
بیماری وابستگی چه علامت هایی دارد
زمانی که ما آنچنان مجذوب کسی شده ایم که احساس می کنیم با نبودن او، ما نیز نابود می شویم. در این حالت دچار وابستگی بیمارگونه شده ایم.
برای تجربه این وضعیت می توانیم به شخصی فکر کنیم که ما را اذیت می کند. ولی نمی توانیم آن را رها کنیم یا ارتباطی را تصور کنیم که ما را ناراحت می کند و عذاب می کشیم.
افراد وابسته تنهایی برایشان غیرقابل تحمل و ناامیدکننده است. اغلب این افراد در زندگیشان مسوولیت های اصلی را به دیگران می سپارند.
این افراد به تصمیم ها و اعمال خود اعتماد ندارند و نیازمندند دایما در طول زندگی و کاردرستی اعمالشان از سوی دیگران تایید شود.
از ویژگی انواع وابستگی این است که فرد وابسته برای حفظ کردن افراد در کنار خود از هیچ کاری دریغ نمی کنند. و حتی به اعمالی تحقیرآمیز و ناخوشایند دست می زنند.
افراد وابسته به محض جدایی از کسی که آن ها را حمایت کرده و تکیه گاه آن ها بوده است. یا دچار افسردگی شده یا فورا خود را وارد رابطه دیگری می کنند. تا حمایت های لازم را از طریق او کسب کنند و در چنین شرایطی احتمال ارتکاب اشتباه بسیار بالاست.
فرد وابسته هنگام صحبت و بحث با دیگران حتی اگر با نظر طرف مقابل مخالف باشند او را تایید می کنند. تا مبادا با ابراز مخالفت موجب ناراحتی و از دست دادن طرف مقابل شوند.
افراد وابسته به شدت احساس نیاز به مراقبت دارند و از فرمانبربودن هراسی ندارند.
وابستگی بیمارگونه رو چطور بشناسیم
برای درک موضوع وابستگی بیمارگونه میتونیم این فکر رو همین حالا در ذهنمون بیاریم که به شخصی فکر کنیم که اون شخص مارو اذیت میکنه اما ما نمیتونیم اون شخص رو رها کنیم یا ارتباطی که در اون ما ناراحت میشیم و اذیت میشیم اما نمیتونیم این رابطه رو تموم کنیم،
وقتی به این موضوعات نگاه میکنیم میبینم که این موارد در خیلی از رابطه ها مشاهده میشه رابطه ای که سالم باشه، و ارزش های درستی داشته باشه اصلا این موارد داخل اون وجود ندارد. افرادی که دچار این نوع بیماری در روابط میشن،
تنهایی رو نمیتونن تحمل کنن و این رو یه موضوع غیرقابل تصور میدونن و اغلب این افراد مسئولیت های زندگیشون رو به بقیه میدن برای همین مورده که در مورد قبول کردن مسئولیت همه جانبه زندگی تاکید زیادی داریم.
وقتی که فردی از تصمیم های خودش و کارهایی که میخواد انجام بده اعتماد کاملی نداشته باشه این رفتار رو در زندگیش قرار میده، فرد وابسته در این مورد برای حفظ کردن افراد کنار خودش از هیچ کاری دریغ نمیکنه و حتی کارهای نا خوشایندی رو انجام میدهد.