انواع اختلالات کودکان استثنایی
اختلالات کودکان استثنایی
اختلالات کودکان استثنایی مبحثی است که در این مقاله از ندای آرامش روان سعی داریم به آن بپردازیم پس با ما همراه باشید:
کودک استثنایی اول یک کودک است و بعد کودکی است با خصوصیات و تفاوتهای استثنایی نسبت به سایر کودکان. و همین ویژگیها و خصوصیات است که معلمان و اولیا باید خودشان را با آن سازگار کنند.
کودک استثنایی به آن دسته از کودکانی گفته میشود که در مقایسه با اکثریت همسالان تفاوتهایی را در یک یا چند زمینه حسی، حرکتی، رفتاری و هوشی دارند.
دسته بندی کودکان استثنایی
معمولاً کودکان استثنایی را برحسب نوع تفاوتی که با سایرین دارند در دستهبندیهای مشخصی قرار میدهند که معروفترین این طبقه بندیها به صورت زیر است.
توانایی هوشی
کودکان استثنایی بر اساس میزان بهره هوشی به دو گروه آهسته گام یا عقب مانده ذهنی و تیزهوش تقسیم میشوند. البته هر کدام از این دو گروه نیز با توجه به میزان بهره هوشی در دستههای مختلفی قرار میگیرند. این طبقه بندی به معلمان و سایر افرادی که با این گروه از کودکان در ارتباط هستند کمک میکند تا بدانند که این کودکان چه نیازهایی دارند و چه انتظاراتی میتوان از آنها داشت.
ناتوانیهای حسی
این گروه از کودکان استثنایی در یکی از حواس بینایی و شنوایی و یا هر دوی آنها دچار مشکل هستند. آنها ممکن است دچار ضعفهای شدید در حواس خود باشند و یا به طور کلی از یک حس محروم شوند. با توجه به اینکه ناتوانی در صحبت کردن ارتباط چندانی با حواس فرد ندارد معمولاً این آسیب در این طبقه بندی قرار نمیگیرد.
ناتوانیهای حرکتی
همانطور که از نام این طبقه پیداست کودکان استثنایی که در این گروه قرار میگیرند به لحاظ توانایی حرکت و فعالیت در محیط با محدودیتهایی مواجه هستند. یکی از اصلیترین دلایلی که برای ناتوانیهای حرکتی بیان میشود فلج مغزی است. البته فلج مغزی شرایطی نیست که صرفاً توانایی حرکتی فرد را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه میتواند سایر تواناییهای کودک از جمله بهره هوشی را نیز تحت الشعاع قرار دهد؛ اما جدیترین آسیب و ناتوانی که برای کودک به همراه خواهد داشت ناتوانی حرکتی است.
مشکلات رفتاری
کودکان این گروه به طور کلی با نام کودکان ناسازگار شناخته میشوند. و اختلالات رفتاری مانند بیش فعالی، نقص توجه و اختلالات طیف اوتیسم در این گروه قرار میگیرند. اگرچه هنوز دلیل قطعی ابتلا به این اختلالات مشخص نشده با این حال متخصصان معتقدند وجود نارساییهای جدی در مغز این کودکان باعث ایجاد تفاوتهای رفتاری میشود.
آموزش کودکان استثنایی
نحوه آموزش کودکان استثنایی یکی از موضوعاتی است که برای سالها در روانشناسی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در حال حاضر دو دیدگاه در زمینه آموزش این کودکان مطرح است. و هریک از آنها دلایلی برای تأیید خود و رد دیگری دارند.
دیدگاه طرفدار جداسازی کودکان استثنایی از سایر کودکان
طرفداران این دیدگاه معتقدند با توجه به نیازهای خاص این گروه از کودکان بهتر است. آنها در شرایطی مجزا از سایرین و با کمک گرفتن از معلمانی که در زمینه آموزش کودکان استثنایی تخصص دارند تحصیل کنند. یکی از مزایای این دیدگاه این است که کودکان با گروه بزرگی از همسالانشان آشنا میشوند. که مشکلاتی مشابه آنها دارند و این موضوع به لحاظ روابط اجتماعی و پذیرش ناتوانیها برای آنها مطلوب خواهد بود.
دیدگاه طرفدار ادغام کودکان استثنایی با سایر کودکان
طرفداران این شیوه معتقدند که نباید کودکان استثنایی را از سایر اعضای جامعه جدا کرد. آنها میبایست از همان کودکی ارتباط برقرار کردن و تعامل درمیان سایر اعضای جامعه را یاد بگیرند. از نظر معتقدین به این شیوه آموزشی جدا کردن کودکان استثنایی از سایر دانش آموزان به معنای دامن زدن به ناتوانیهای این گروه از کودکان است.
مشکلات کودکان استثنایی
افرادی که در گروه استثنایی قرار میگیرند معمولاً از کودکی تا بزرگسالی آسیبهای بسیاری را تجربه میکنند. این آسیبها میتواند به دلیل درک نامناسب مردم و جامعه، نبود خدمات رفاهی و یا زمینه بیماریهای روحی به وجود بیاید.
به همین خاطر بهتر است استفاده از نظرات مشاورین و روانشناسان برای این گروه از کودکان جدیتر گرفته شود تا آنها بتوانند علی رغم وجود ناتوانی از سایر توانمندیهای خود به خوبی استفاده کنند. از جمله دشواریهای کودکان استثنایی میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم.
ناتوانی در دوست یابی
معمولاً با توجه به نوع نگاهی که به این کودکان میشود آنها امکان پیدا کردن دوست در مدرسه یا محله را ندارند. حتی در شرایطی که سایر کودکان تمایل به دوستی و آشنایی با آنها را دارند. ممکن است برخی محدودیتها از جانب والدین برای کودکان وضع شود.
علاوه بر این با توجه به نبود آگاهی راجع به آنها و نیازهای آنها معمولاً ارتباط دیگران با این کودکان نه تنها کمک کننده نیست. بلکه آسیبهایی را نیز به همراه خواهد داشت. ناتوانی در برقراری روابط اجتماعی باعث آسیب روحی در این کودکان و احساس تنهایی میشود.
احساس ضعف و کمبود
این کودکان با مشاهده سایر همسالان از ضعف خود احساس ناراحتی کرده و نسبت به سایرین خود را ضعیفتر میبینند. البته نوع برخورد اطرافیان و به خصوص بزرگترها تأثیر بسیاری در شکل گیری چنین باوری در کودک دارد. به همین خاطر آگاهی و آموزش بزرگسالانی که با این کودکان در ارتباط هستند نکته حائز اهمیتی است که معمولاً به آن بیتوجهی میشود.
نبود خدمات اجتماعی مناسب
فقدان امکانات رفاهی مناسب برای بهره مندی این گروه از خدمات اجتماعی، از جمله دشواریهایی است. که باعث محرومیت آنها از تجربه مسائل بسیاری شده و به مشکلات روحی آنها دامن میزند.
در واقع بین تمام خصوصیات روانی و جسمانی و تمام استعدادهای مختلف هر فرد تفاوتهای مشهودی موجود است. پس می توان گفت که هر فرد نسبت به افراد دیگر استثنایی است. و کلمه استثنایی بطور اعم و به معنای دقیق علمی خود نمی تواند فقط به گروههای خاصی از افراد جامعه اطلاق شود.
بنابراین آنچه که ما اصطلاحاً « کودک استثنایی » می گوئیم. بدین معناست که کودک از نظر هوشی و جسمی و روانی و اجتماعی بمیزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد. و نمی تواند بنحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامه های آموزش و پرورش عادی ببرد.
در اینگونه کودکان واکنشها، ویژگیهای خاص دارد بدلیل اینکه کودک رشد فکری کامل ندارد. و بدلیل اینکه نمی تواند بر رفتارهای خود کنترل داشته باشد و یا اگر عمل خلافی از او سر زد احساس گناه و تقصیر کند. چون از نظر شخصیتی نارس و نابالغ است، ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوق العاده ای است.
در حوزه ی اختلال رفتاری کودکان چند اختلال قابل بررسی است. که از جمله شامل: اختلال تخریبی، اختلال کنترل تکانه و اختلال سلوک می باشد.
به عبارتی این طبقه شامل:
• اختلال نافرمانی مقابله ای
• اختلال انفجاری دوره ای
• اختلال سلوک
• اختلال شخصیت ضد اجتماعی
• جنون آتش افروزی
• دزدی اجباری