تله وابستگی و بی کفایتی
تله وابستگی و بی کفایتی
یکی از انواع تله های زندگی که در حوزه استقلال و عملکرد مختل شده به آن گرفتار می شویم، تله وابستگی و بی کفایتی می باشد.
افراد گرفتار در این تله فکر می کنند که بدون کمک دیگران نمی توانند از پس خودشان و کارهایشان بربیایند و کارها را به درستی انجام دهند.
به شدت هراسان و بیزارند، توانایی اداره زندگی را ندارند و به گونه ای کارها را انجام می دهند که برای بار دوم بر روی این افراد حساب باز نکنید و توقعات خودتان را از آن ها در پایین ترین حد ممکن قرار دهید.
چرا به این تله دچار می شویم!
همانطور که از اسم این تله پیداست انسان ها با وابستگی بیش از حد به بی کفایتی و بی عرضگی دچار می شوند تا حدی که نمی توانند برای زندگی خود و جامعه فرد مفیدی باشند.
اما این مسئله بسیار مهم است که چرا وابستگی در ما ایجاد می شود؟!
پدر و مادر به فرزندشان اجازه نمی دهند تا کارهای خود را به تنهایی انجام دهد. به کوچکترین مسائل زندگی وی توجه می کنند و در تمام کارها پا به پای آن ها قدم برمی دارند.
این افراد در بزرگسالی هم از نظر پدر و مادرشان بچه هستند و نمی توانند کاری را بدون آن ها و به طور مستقل انجام دهند. والدین تا حدی در این قضیه پیش می روند که حتی تکالیف مدرسه کودک را نیز خودشان انجام می دهند.
والدینمان، انسان هایی بسیار ترسو و محافظه کارند و همیشه هراسانند که مبادا بلایی سر فرزندشان بیاید بنابراین به ما اجازه تنهایی بیرون رفتن،
شرکت در اردوهای مدرسه و حتی بعد از ازدواج به دور از آن ها زندگی کردن را نمی دهند.
هر زمانی که می خواستیم مستقل رفتار کنیم والدینمان عقاید و نظرات ما را مسخره می کردند و توانایی های ما را برای انجام وظایف و مسئولیت های خود نادیده می گرفتند و
به دنبال عیب جویی بودند. قصد داشتند که به ما بگویند تنهایی از پس مشکلات خود بر نمی آییم.
چه زمانی متوجه می شویم که گرفتار این تله شده ایم!
از لحاظ رفتاری افراد گرفتار در تله بی کفایتی با انسان های مبتلا به تله استحقاق و تله اسیب پذیری نیز شباهت هایی دارند که در مقالات بعدی بیشتر با آن ها آشنا خواهید شد.
هیچ تصویری از کودکی، نوجوانی و جوانی خود در ذهنمان وجود ندارد که در آن تنها بوده باشیم. همیشه یک نفر پا به پای ما در حرکت بوده است. از تنهایی و تنها ماندن به شدت می ترسیم و تنها ماندن در خانه یکی از عذاب آورترین تجربه ها برای ما می باشد.
تله وابستگی و بی کفایتی
به حدی والدینمان همراه و حامی همیشگی ما بوده اند که خودمان هم دیگر نمی توانیم بدون آن ها کاری کنیم و در کوچکترین مسائل زندگی خود با آن ها مشورت می کنیم و بدون نظر آن ها کاری را انجام نمی دهیم.
احساس درماندگی و بی مهارتی می کنیم و فکر می کنیم که بی عرضه هستیم و نمی توانیم از پس کارهای خود برآییم. کوچکترین مشکلات برای ما فاجعه ای بزرگ است و تاب و تحمل سختی را نداریم.
در برقرای روابط اجتماعی و عاطفی، افراد بزرگتر و داناتر از خود را ترجیح می دهیم تا آنها از ما حمایت کنند و بتوانند کارهای ما را انجام دهند. به اصطلاح فردی گیرنده هستیم و نه دهنده.
در ازدواج بیشتر به دنبال یک حامی تمام و کمال هستیم تا یک شریک زندگی. همسر ایده آل از نظر ما فردی است که تمام خواسته ها و نیازهایمان را برطرف کند و نگذارد کمترین فشار و سختی را در زندگی احساس کنیم و به عبارتی اجازه ندهد آب در دل ما تکان بخورد. افراد گرفتار در تله بی کفایتی عموما اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند.
شناخت نقاط قوت و عدم سرزنش دیگران
شما باید تمامی رفتارهایتان را مورد بررسی قرار دهید و ببینید اگر از اطرافیان مدام ایراد می گیرید حتما این رفتار را ترک کنید و دست از سرزنش کردن دیگران بردارید. چرا که لازم است رفتارهای ناسالم شخصی تان را شناسایی کنید تا بتوانید بر روی نقاط ضعف خود کار کنید.
با این کار می توانید برای خود یک برنامه ریزی مناسب داشته باشید تا اگر مشکلی در برخی از رفتارهایتان وجود دارد را به خوبی اصلاح کنید. انجام این کار موجب می شود تا عزت نفس و اعتماد به نفس تان نیز رشد کرده و در نتیجه به احساس خود ارزشمندی دست پیدا می کنید.
تله وابستگی و بی کفایتی
برای رهایی از تله چه کنیم!
هدف اصلی ما باید این باشد که میزان وابستگی خود را از اطرافیانمان کم کنیم و در مقابل حس کفایت و شایستگی خود را افزایش دهیم.
بهترین فردی که می تواند به شما در این زمینه کمک کند یک مشاور کاردان و کاربلد است، اما مراقب باشیم که به مشاور خود وابسته نشویم. اعتماد به نفس را در خود افزایش دهیم و یک مهارت جدید یاد بگیریم. سعی کنیم کارهای خود را هرچند ناقص، خودمان انجام دهیم و به تدریج حس استقلال را در خود افزایش دهیم.
در ابتدای راه این کار بسیار سخت است، اما به مرور یاد خواهیم گرفت که وظایف خود را بدون کمک دیگران و به درستی انجام دهیم.
باید بدانیم که این طرحواره در بسیاری از افراد وجود دارد. چرا که برخی از والدین اصولی پدری و مادری را نمی دانند و با رفتارهای ناسالمی که با فرزندانشان دارند باعث ایجاد این تله در آن ها می شوند. به همین دلیل لازم است تا قبل از فرزندآوری حتما مهارت های فرزندپروری را بدانید تا در تربیت کودکان دچار لغزش نشوید.
چرا که طرحواره بی ارزشی آسیب های زیادی به روحیه افراد می زند و در نتیجه آینده و زندگی فرد به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. بنابراین اگر شما در این زمینه دارای مشکل هستید و گمان می کنید که گرفتار تله بی ارزشی هستید حتما به یک روانشناس مراجعه نمایید تا بتوانید کنترل بهتری بر روی رفتارهایتان داشته باشید.