-
پرسشنامه سبکهای مقابله ای لازاروس
پاسخ گوی گرامی : لطفاً هر عبارت را خوانده و لطفاً با انتخاب گزینه ای که شما تا حدی از آن در روش روبرو شدن با مشکلات و موقعیت های فشار زا ، استفاده کرده اید عدد ( 1 ) بگذارید.
ردیف عبارات ااصلاً استفاده نکرده ام بعضی اوقات استفاده کرده ام معمولا ًاز آن استفاده می کنم به میزان زیادی از آن استفاده می کنم 1 دائم نگران این هستم که باید قدم به قدم چه کاری انجام دهم. 2 من سعی کردم برای فهم بهتر مشکل آن را تجزیه وتحلیل کنم. 3 من برای آسایش خاطر از همه مشکلاتی که در ذهنم هست خود را مشغول کار یا فعالیت های دیگری کردم. 4 من تصور کردم که زمان همه چیز را تغییر خواهد داد، تنها کاری که می توان انجام داد انتظار است. 5 با استفاده از برداشت مثبت از چیزهایی که در موقعیت وجود دارند با آن کنار آمدم. 6 من کاری را انجام دادم که فکر نمی کردم مؤثر باشد، اما حداقل کاری انجام شده بود. 7 سعی کردم تا شخصی را مسئول تغییر ذهنیت او ( خودش ) بدانم. 8 با کسی برای فهم بیشتر از موقعیت مشورت کردم. 9 خودم را مورد انتقاد قراردادم یا سرزنش کردم. 10 مسایلم را از بین نبردم، بلکه با کنار گذاشتن آنها، مقداری از مشکلات را حل کرد. 11 انتظار داشتم که معجزه ای اتفاق بیافتد. 12 با سرنوشت جلو رفتم، من تنها گاهی اوقات بدشناس هستم. 13 طوری رفتار کردم که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. 14 سعی کردم احساساتم را برای خودم نگه دارم. 15 به دنبال خط مشی های روشن گشتم، شاید بتوان گفت؛ که سعی کردم بخش های روشن مسائل را ببینم. 16 بیش از حد معمول خوابیدم. 17 من خشم خود را به اشخاصی که مشکل را ایجاد کردند، نشان ندادم. 18 هم حسی همدلی را از دیگران پذیرفتم. 19 به خودم چیزهای گفتم که کمک می کردند احساس بهتری داشته باشم. 20 من برای کار خلاقانه مشکل انگیزه داشتم. 21 سعی کردم همه مشکلات را فراموش کنم. 22 من از کمک تخصصی بهره گرفتم. 23 به رشد شخصی رسیدم و به شکل خوبی تغییر کردم. 24 قبل از اینکه کاری انجام دهم، صبر کردم تا ببینم چه اتفاقی می افتد. 25 من عذر خواهی کردم یا کاری برای جبران انجام دادم. 26 من برنامه اجرایی درست کردم و آن را دنبال کردم. 27 من بهترین راه را به جای آن راهی که می خواستم انتخاب کردم. 28 من به احساساتم اجازه دادم هر جور شده خود را نشان دهد. 29 من برای فهمیدن مشکل، خود را به بررسی کردن آن وادار کردم. 30 زمانی که از این تجربه بیرون آمدم ( این تجربه تمام شد) بهتر از زمان شروع آن بودم. 31 با شخصی که توانست مشکل را به شکل مؤثری حل کند مشورت کردم. 32 برای مدتی از آن ( مشکل) فرارکردم، سعی کردم استراحت و یا تفریح کنم. 33 سعی کردم از طریق خوردن، آشامیدن، سیگار کشیدن، مصرف مواد و … در خود احساس بهتری ایجاد کنم. 34 شانس بسیار بزرگی را کسب کردم یا کار بسیار پر مخاطره ای را انجام دادم. 35 من سعی کردم خیلی با عجله یا بر اساس اولین راهی که به ذهنم رسید عمل نکنم. 36 راه جدیدی پیدا کردم. 37 اعتماد به نفس خود را حفظ کردم و صبر خود را بالا نگه داشتم. 38 مجددا بررسی کردم که چه چیزی در زندگی مهم است. 39 به منظور رسیدن به نتیجه ای خوب، بعضی چیزها را تغییر دادم. 40 به طور کلی از مردم اجتناب کردم. 41 اجازه ندادم که مشکل بر من چیره شود، از فکر کردن خیلی زیاد درباره آن خوداری کردم. 42 از خویشاوندی یا دوستی که برایش احترام قائلم درخواست راهنمایی کردم. 43 دیگران را از فهمیدن مشکلات بدی که وجود داشتند دور نگه داشتم. 44 موقعیت را کوچک شمردم، از خیلی جدی گرفتن آن خودداری کردم. 45 درباره اینکه چه احساسی داشتم با کسی صحبت کردم. 46 موضعم را حفظ کردم و برای چیزی که می خواستم پافشاری کردم. 47 آن ( حل مشکل) را به شخص دیگری محول کردم. 48 تجربه های گذشته ام را به یاد آوردم. 49 من فهمیده بودم که چه کاری باید انجام شود، بنابراین تلاش هایم را به طور مؤثری افرایش دادم. 50 از پذیرفتن اینکه آن ( مشکل) اتفاق افتاده است، خود داری کردم. 51 من به خودم قول دادم که دفعه بعد اوضاع طور دیگری خواهد بود. 52 مجموعه ای از راه حل های مختلف برای مشکل داشتم. 53 از آنجایی که نمی توانستم کاری انجام دهم، آن را پذیرفتم. 54 من سعی کردم که اجازه ندهم احساساتم خیلی در امور دیگر مداخله کنند. 55 آرزو کردم که ایکاش می توانستم اتفاقی را که رخ داده بود یا احساساتم را تغییر دهم. 56 چیزی را در مورد خودم تغییر دادم. 57 من خودم را در موقعیت یا زمانی بهتر از آنجه بودم تصور کردم یا در این باره خیالبافی کردم. 58 آروز کردم که وضعیت بهتر شود یا در هر صورت تمام شود. 59 در مورد اینکه اوضاع چطور خواهد شد رویاها و آرزوهایی داشتم. 60 من عبادت کردم. 61 خود را برای بدترین وضعیت آماده کردم. 62 من در ذهنم دنبال این گشتم که چه کاری انجام دهم یا چه بگویم. 63 من فکر می کردم شخصی که او را تحسین می کردم چگونه با این موقعیت برخورد می کرد و از آن به عنوان الگو استفاده می کردم. 64 من سعی کردم که موقعیت ها را از دیدگاه شخص دیگر ببینم. 65 من به خودم خاطر نشان کردم که اوضاع می توانست خیلی بدتر باشد. 66 من دویدم یا ورزش کردم. -
کسالت و ناراحتی های پزشکی
لطفاً در تمامی سؤالات زیر پاسخی را که فکر می کنید با وضع شما بیشتر مطابقت دارد مشخص کنید . بخاطر داشته باشید که ما می خواهیم درباره ناراحتی های اخیر شما اطلاعاتی بدست آوریم ، نه مشکلات و ناراحتی هایی که در گذشته داشته اید سعی کنید به تمامی سؤالات پاسخ دهید و جواب خود را در محل مربوط با علامت ضربدر مشخص نمائید .
باتشکر از همکاری شما.
1-آیا از یک ماه گذشته تا به امروزکاملا احساس کرده اید که خوب و سالم هستید ؟
2 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که به داروهای تقویتی نیاز دارید ؟
3- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس ضعف و سستی کرده اید ؟
4- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که بیمار هستید ؟
5 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز سر درد داشته اید ؟
6- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که سرتان را محکم با چیزی مثل دستمال بسته اند یا اینکه فشاری به سرتان وارد می شود ؟
7- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که بعضی وقتها بدنتان داغ و یا سرد است می شود ؟
8- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز اتفاق افتاده که بر اثر نگرانی دچار بی خوابی شده باشید ؟
9- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز شبها وسط خواب بیدار می شوید ؟
10- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که دائماً تحت فشار هستید ؟
11- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز عصبانی و بد خلق شده اید ؟
12- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز بدون هیچ دلیل قانع کننده ای هراسان و یا وحشت زده شده اید ؟
13 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز متوجه شده اید که انجام هر کاری از توانائی شما خارج است ؟
14- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که در تمامی مدت عصبی هستید و دلشوره دارید ؟
15- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز توانسته اید خودتان را مشغول و سرگرم نگه دارید ؟
16- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز برای انجام کارها بیش از گذشته وقت صرف کرده اید ؟
17 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز بطور کلی احساس کرده اید که کارها را بخوبی انجام می دهید ؟
18 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز از نحوه انجام کارهایتان احساس رضایت می کنید ؟
19- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که نقش مفیدی در انجام کارها به عهده دارید ؟
20- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز توانائی تصمیم گیری درباره مسائل را داشته اید ؟
21 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز قادر بوده اید از فعالیتهای روزمره زندگی لذت ببرید ؟
22- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز فکر کرده اید که شخص بی ارزشی هستید ؟
23 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که زندگی کاملاً نا امید کننده است ؟
24- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که زندگی ارزش زنده بودن را ندارد ؟
25- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز به این مسأله فکر کرده اید که ممکن است دست به خود کشی بزنید؟
26- آیا از یک ماه گذشته تا به امروز احساس کرده اید که چون اعصابتان خراب است نمی توانید کاری
انجام دهید ؟27 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز به این نتیجه رسیده اید که ای کاش مرده بودید و کلاً از شر زندگی خلاص می شدید ؟
28 – آیا از یک ماه گذشته تا به امروز این فکر به ذهنتان رسیده است که بخواهید به زندگیتان خاتمه دهید؟
پاسخنامه GHQ-28
نام نام خانوادگی……………………………………………………… سن ……………….. جنسیت………………………….. تحصیلات……………………………………
1 بیشتر از حد معمول در حد معمول کمتر از حد معمول خیلی کمتر از حد معمول 2 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 3 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 4 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 5 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 6 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 7 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 8 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 9 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 10 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 11 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 12 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 13 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 14 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 15 بیشتر از حد معمول در حد معمول کمتر از حد معمول خیلی کمتراز حد معمول 16 کمتر از حد معمول در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 17 بهتر از حد معمول در حد معمول کمتر از حد معمول خیلی کمتراز حد معمول 18 بیشتر از حد معمول در حد معمول کمتر از حد معمول خیلی کمتراز حد معمول 19 بیشتر از حد معمول در حد معمول کمتر از حد معمول خیلی کمتراز حد معمول 20 بیشتر از حد معمول در حد معمول کمتر از حد معمول خیلی کمتراز حد معمول 21 بیشتر از حد معمول در حد معمول کمتر از حد معمول خیلی کمتراز حد معمول 22 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 23 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 24 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 25 اصلاً فکر نمی کنم به ذهنم خطور کرده قطعاً بله 26 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 27 اصلاً در حد معمول بیشتر از حد معمول خیلی بیشتراز حد معمول 28 اصلاً فکر نمی کنم به ذهنم خطور کرده قطعاً بله -
آزمون شخصیتی آیزنک ویژه نوجوانان
راهنمایی
این پرسشنامه شامل شامل سؤالاتی درباره طرز رفتار ، کردار و احساسات شما است. هیچ یک از این سؤالها جواب صحیح یا غلط ندارند. منظور ما پی بردن به طرز فکر شما است و هر چه بگویید از نظر ما محترم و قابل قبول است. هر سؤال را بخوانید و تصمیم بگیرید جواب شما در مقابل سؤال مزبور بلی است یا خیر .
منظور اصلی ما پی بردن به عکس العمل طبیعی و بلافاصله شماست نه آنچه پس از مدتی تفکر وتأمل ممکن است بدست آید .بنابراین ، تمام این پرسشنامه نباید بیش از ده تا پانزده دقیقه طول بکشد. سعی کنید هیچ سؤالی را نخوانده و بی جواب ترک نکنید. اگر در مورد سؤالی واقعاً نتوانید تصمیم بگیرید که یکی از دو جواب بلی یا خیر را انتخاب کنید آن پرسش را با علامت سؤال (؟) مشخص فرمایید. علامت سؤال را بین ستون بلی و خیر در مقابل سؤال مربوطه بنویسید . سعی کنید تعداد این علامت ها زیاد نباشد. با سرعت کار کنید و فراموش نفرمایید که باید همه سؤالات راجواب بدهید . روی هر سؤال بیشتر از چند لحظه تأمل نکنید و پس از وارد کردن جوابی که بطور طبیعی و بلافاصله به ذهنتان رسیده است به سؤال بعدی بروید.
لطفاً به هر سؤال در برگه پاسخنامه درمقابل ستون آری یا خیر علامت بزنید. هیچگونه پاسخ درست یا غلط وجودندارد ونیز سؤال گمراه کننده ای وجود ندارد. سریع به سؤالات پاسخ دهید و درباره معنای دقیق سؤالات خیلی فکر نکنید.
به یاد داشته باشید که به همه سؤالات پاسخ دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- آیا دوست دارید بیشتر دریک محیط پر جنب و جوش و پر هیجان زندگی کنید؟
2- آیا زود عصبانی می شوید؟
3- آیا از ناراحت کردن اعضاء خانواده تان لذت می برید؟
4- آیا تا کنون به کسی بدی کرده اید؟
5- آیا سؤال کردن از یک شخص غریبه ( مثلاً پرسیدن یک آدرس ) برای شما مشکل است؟
6- آیا زود حوصله تان سر می رود؟
7- آیا از شوخی هایی که ممکن است گاهی دیگران را ناراحت کند لذت می برید؟
8- آیا همیشه به تمام حرفهای پدرو مادر خودگوش کرده اید؟
9- آیا دوست دارید تنها باشید و با بچه ها بازی نکنید؟
10- آیا شبها فکرهای ناراحت کننده نمی گذارد راحت بخوابید؟
11- آیا تا بحال مقررات مدرسه را زیر پا گذاشته اید ؟
12- آیا دوست دارید سایر بچه ها از شما بترسند؟
13- آیا آدم بانشاطی هستید؟
14- در مقایسه بادیگر بچه ها آیا چیزهای زیادی شما را ناراحت می کند؟
15- آیا از بریدن اندام حیوانات برای کارهای عملی لذت می برید؟
16- آیا هرگز چیزی را ( حتی یک دکمه یا سنجاق) که مال شما نبوده برای خود برداشته اید؟
17- آیا دوستان زیادی دارید؟
18- آیا تا کنون به خاطر مشکلات کوچک ، خودتان را آدم بدبخت احساس کرده اید؟
19- آیا دوست دارید گاهی حیوانات را اذیت می کنید؟
20- آیا تا کنون پیش آمده است که کسی شما را صدا کند و شما خود را به نشنیدن بزنید؟
21- آیا دوست دارید در یک ساختمان قدیمی که سالها کسی در آن زندگی نکرده ، دنبال چیزی عجیب بگردید؟
22- آیا اغلب احساس می کنید زندگی کسل کننده است؟
23- آیا زیاد با بچه ها بگو مگو می کنید؟
24- وقتی ازمدرسه به خانه برمی گردید آیا همیشه قبل از بازی کردن تکالیف مدرسه را انجام
می دهید؟25- اگر ببینید چیزی که خریده اید عیب و نقص دارد بدون اینکه خجالت بکشید ، آیا می توانید آن را به فروشنده پس بدهید؟
26- آیا نگرانید که مبادا برای شما اتفاق ناراحت کننده ای پیش آید.
27- اگر ببینید بچه ها حرف های زشت می زنند سعی می کنید جلوی کار آنها را بگیرید؟
28- آیا به آسانی می توانید دوستان خود را برای بازی جمع کنید ؟
29- وقتی دیگران از شما عیب و ایراد می گیرند ، آیا زود ناراحت می شوید؟
30- اگر ببینید ماشین گربه ای را زیر می گیرد ، آیا خیلی ناراحت می شوید ؟
31- آیا تا به حال حتی به شوخی دروغ گفته اید؟
32- آیا دوست دارید صحنه اعدام شدن کسی را تماشا کنید؟
33- آیا دوست دارید روزی رام کننده حیوانات وحشی شوید؟
34- آیا غالباً بدون دلیل خاصی احساس خستگی می کنید؟
35- آیا تا بحال به هر قولی که داده اید عمل کرده اید؟
36- آیا از اذیت کردن بچه ها کمی لذت می برید؟
37- معمولاً وقتی با کسی دوست می شوید، آیا برای دوست شدن اول شما با او حرف می زنید؟
38- آیا چیزهایی هست که ازنظر دیگران بی اهمیت است ولی شما را خیلی ناراحت می کند؟
39- آیا زیاد با دیگران دعوا می کنید؟
40- آیا تا بحال پشت سرکسی بدگویی کرده اید؟
41- آیا دوست دارید داستانهای خنده دار یا لطیفه برای دوستانتان تعریف کنید؟
42- آیا گاهی دوست دارید نظم کلاس را بهم بزنید؟
43- آیا معمولاً آشغالهایی راکه دیگران در کلاس ریخته اند بر می دارید و به سطل زباله می ریزید؟
44- آیا سرگرمی های زیادی دارید؟
45- آیا آدم زودرنجی هستید؟
46-آیا دوست دارید سر به سردیگران بگذارید؟
47- آیا همیشه قبل از غذا خوردن دستتان را می شویید؟
48- آیا در میهمانیها ترجیح می دهید بجای اینکه با بچه ها بازی کنید یکجا بنشینید و تماشاکنید؟
49- آیا اغلب احساس می کنید از زندگی کردن سیر شده اید؟
50- آیا گاهی از دیدن اینکه کسی را کتک می زنند لذت برده اید؟
51- آیا هیچوقت درکلاس شلوغ کرده اید حتی وقتی معلم از کلاس خارج شده باشد؟
52- آیا از انجام کارهایی که ترسناک است لذت می برید؟
53- آیا گاهی طوری دچار بی قراری می شوید که نتوانید برای مدت زیادی آرام بگیرید؟
54- آیا دوستانتان شما را آدم یک دنده ای می دانند؟
55- آیاتا به حال کسی از شما ناراحت شده است؟
56- آیا دلتان می خواهد زیاد با بچه ها بازی کنید ؟
57- آیا همیشه برای حفظ اموال دیگران تلاش می کنید؟
58- آیا دوست دارید با چتر نجات از هواپیما به بیرون بپرید؟
59- وقتی درکاری اشتباه کنید، آیا برای مدت طولانی به آن فکر می کنید و ناراحت می شوید؟
60- وقتی غذای تهیه شده درخانه بدمزه شده باشد بدون اینکه حرفی بزنید غذای خود را می خورید؟
61- آیا با خیال راحت می توانید دریک جشن ساده شرکت کنید و کاملاً لذت ببرید؟
62- آیا بعضی وقتها آرزو کرده اید که ای کاش بدنیا نیامده بودید؟
63- آیا برای حیواناتی که در تله افتاده اند دلسوزی می کنید؟
64- آیا هرگز نسبت به والدین خود بی ادبی کرده اید؟
65- بدون اینکه خجالت بکشید، آیا می توانید برای عده زیادی از مردم صحبت کنید؟
66- آیا هنگامی که درحال انجام کاری هستید بدون اینکه بخواهید فکرتان دنبال چیزهای دیگر
می رود؟67- آیادوست دارید روزی خلبان هواپیماهای بسیار سریع شوید؟
68- آیا هنگام خواب به دلیل نگرانی هایی که دارید نمی توانید براحتی بخوابید؟
69- آیا تا بحال هر کسی از شما هر کمکی خواسته به او کمک کرده اید؟
70- آیا دیگران شما را یک آدم شاد می دانند؟
71- آیا اغلب احساس تنهایی می کنید؟
72- آیا همیشه از خوراکی های خود به دوستانتان می دهید؟
73- آیا گردش رفتن را خیلی دوست دارید؟
74- آیا تا کنون در بازی برای اینکه برنده شوید تقلب کرده اید؟
75- آیا دوست دارید درون استخر یا دریا شیرجه بروید؟
76- آیا گاهی بدون هیچ دلیل خیلی خوشحال هستید و گاهی ناراحت؟
77- آیا هنگامی که ظرف آشغال دردسترس نباشد کاغذهای باطله را روی زمین می ریزید؟
78- آیا معتقد هستید که در زندگی باید خوش بود ونباید خیلی سخت گرفت ؟
79- آیا اغلب احساس می کنید محتاج دوستان مهربانی هستید که بتوانند شما را خوشحال کنند؟
80- آیا دلتان می خواهد با سرعت زیاد موتور سواری کنید یا پشت راننده موتور بنشینید؟
به یاد داشته باشد که به همه سؤالات پاسخ دهید.
پاسخنامه تست شخصیتی نوجوانان آیزنک
نام: نام خانوادگی: سن: جنس: —–P ——– E
محل تولد: میزان تحصیلات : شغل: تاریخ اجرا: —–L ——– N
سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر 1 21 41 61 2 22 42 62 3 23 43 63 4 24 44 64 5 25 45 65 6 26 46 66 7 27 47 67 8 28 48 68 9 29 49 69 10 30 50 70 11 31 51 71 12 32 52 72 13 33 53 73 14 34 54 74 15 35 55 75 16 36 56 76 17 37 57 77 18 38 58 78 19 39 59 79 20 40 60 80 کلید مقیاس L
سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر 1 21 41 61 2 22 42 62 3 23 43 63 4 24 44 64 5 25 45 65 6 26 46 66 7 27 47 67 8 28 48 68 9 29 49 69 10 30 50 70 11 31 51 71 12 32 52 72 13 33 53 73 14 34 54 74 15 35 55 75 16 36 56 76 17 37 57 77 18 38 58 78 19 39 59 79 20 40 60 80 کلید مقیاس E
سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر 1 21 41 61 2 22 42 62 3 23 43 63 4 24 44 64 5 25 45 65 6 26 46 66 7 27 47 67 8 28 48 68 9 29 49 69 10 30 50 70 11 31 51 71 12 32 52 72 13 33 53 73 14 34 54 74 15 35 55 75 16 36 56 76 17 37 57 77 18 38 58 78 19 39 59 79 20 40 60 80 کلید مقیاس N
سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر 1 21 41 61 2 22 42 62 3 23 43 63 4 24 44 64 5 25 45 65 6 26 46 66 7 27 47 67 8 28 48 68 9 29 49 69 10 30 50 70 11 31 51 71 12 32 52 72 13 33 53 73 14 34 54 74 15 35 55 75 16 36 56 76 17 37 57 77 18 38 58 78 19 39 59 79 20 40 60 80 کلید مقیاس P
سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر سئوال بلی خیر 1 21 41 61 2 22 42 62 3 23 43 63 4 24 44 64 5 25 45 65 6 26 46 66 7 27 47 67 8 28 48 68 9 29 49 69 10 30 50 70 11 31 51 71 12 32 52 72 13 33 53 73 14 34 54 74 15 35 55 75 16 36 56 76 17 37 57 77 18 38 58 78 19 39 59 79 20 40 60 80 میانگین و انحراف معیار چهار مقیاس شخصیت در دانش آموزان پسر تهرانی
( پرسشنامه شخصیتی نوجوانان آیزنک)
دروغ سنج (L) روان پریشی گرایی (P) روان رنجوری (N) برونگرایی (E) تعداد سن انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین 38/4 5/11 79/3 95/3 78/4 78/10 66/3 08/17 141 12 54/4 87/10 27/3 35/4 09/4 28/11 37/3 32/17 134 13 35/4 40/10 48/3 59/4 19/4 61/10 68/3 88/16 142 14 20/4 93/8 11/3 39/4 43/4 05/11 82/3 02/16 129 15 18/4 98/9 44/3 57/4 37/4 84/10 82/3 21/16 106 16 26/4 01/9 58/2 72/4 92/3 01/11 73/3 11/16 113 17 48/4 99/8 17/3 35/4 48/4 65/10 46/3 34/16 136 18 میانگین و انحراف معیار چهار مقیاس شخصیت در دانش آموزان دختر تهرانی
( پرسشنامه شخصیتی نوجوانان آیزنک)
دروغ سنج (L) روان پریشی گرایی (P) روان رنجوری (N) برونگرایی (E) تعداد سن انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین انحراف معیار میانگین 43/4 86/12 49/2 28/2 75/4 27/10 77/3 64/16 120 12 70/4 93/11 52/2 68/2 73/4 60/11 02/4 12/16 183 13 51/4 58/11 49/2 81/2 96/4 02/13 68/3 12/15 150 14 12/4 78/10 62/2 41/3 65/4 34/13 94/3 11/15 178 15 40/4 13/10 71/2 88/3 15/4 23/13 48/4 20/14 202 16 82/3 76/9 34/2 63/3 33/4 12/13 27/4 53/14 167 17 16/4 76/9 62/2 88/3 66/4 84/12 16/4 90/14 117 18 -
آزمون رورشاخ (Rorschach Test)
آزمون رورشاخ که يکي از انواع آزمونهاي فرافکن است، توسط هرمن رورشاخ روانپزشک سوئيسي در دهه ۱۹۲۰ ابداع شد….
اين آزمون شامل ده “لکه جوهر” است که برخي از آنها رنگي، برخي سياه، خاکستري و سفيد هستند و هر يک روي کارت جداگانهاي قرار دارند. دليل انتخاب لکههاي جوهر توسط رورشاخ به اين جهت بود که اين لکهها نشانگر چيز خاصي نيستند. در نتيجه اشخاص مجبور ميشوند چيزي را در آنها “ببينند” و در جريان اين ديدن، افکار و احساسات خودشان را بر روي لکههاي جوهر فرافکني نمايند. او لکههاي جوهر آزمونش را با چکاندن جوهر در وسط يک تکه کاغذ و سپس تا کردن آن کاغذ ميساخت. تا کردن کاغذ باعث پخش شدن جوهر به شکلي متقارن ميشد، اما رورشاخ شکل و رنگ و ترتيب ارايه لکهها را بر يک رشته دلايل نظري استوار کرده بود. براي مثال آزمون را با لکه تمام مشکي يا نسبتا ساده شروع ميکرد که افراد معمولا آن را شبيه خفاش يا پروانه ميديدند، سپس کارت دوم را نشان ميداد که بخشهاي قرمز رنگي داشت. فرض او بر اين بود که رنگ قرمز موجب ميشود آزمودني حالت تدافعي بگيرد و پاسخهاي هيجاني عميقي در او ايجاد شود. به نظر رورشاخ نحوه کنار آمدن آزمودني با اين فشار رواني و چگونگي ادغام بخشيدن اين لکه در ذهن وي نشاندهنده تواناييهاي مقابلهاي و ميزان يکپارچگي شخصيت او است.
هدف رورشاخ سنجش ساختار شخصيتي درمانجو است .که بر2 اصل تاکيد دارد
1.سازماندهي شناختي :يعني تجارب خود را چگونه سازمان دهيم
2.تصوير سازي ذهني از موضوع :يعني اين تجارب ادراک شده برايش چه معنايي دارد .
فرضيه هاي رورشاخ :
طبق فرضيه اصلي رورشاخ ،محرک محيطي بوسيله نيازها، انگيزه ها،تعارض هاو آمايه هاي ادارکي (يعني فرد آماده چه چيزي را درک کند)مشخص و سازمان داده مي شود
اولين نظري که تفسير رورشاخ برآن مبتني ،نحوه ي پاسخ دادن افراد به رورشاخ که معرف چگونگي برخورد آنان با ساير موقعيت هاي مهم است.
اين چگونگي برخورد با ساير موقعيت ها مستلزم :
1.سازمان دادن
2.قضاوت کردن
روش اجراي آزمون
آزمون رورشاخ به صورت فردي اجرا ميشود. آزمايشکننده پس از يک توضيح کلي درباره هدف آزمون، هر يک از ده کارت را يکي پس از ديگري به دست او ميدهد و از او ميپرسد:«اين چه ميتواند باشد؟». آزمايشکننده بايد از هرگونه راهنمايي اضافي، ايجاد محدوديت در نوع پاسخ و يا القاي پاسخ خودداري کند. به عنوان مثال، اگر آزمودني پرسيد:«همه اين لکه را توصيف کنم يا قسمتي از آن را؟»، آزمايشکننده در پاسخ بايد بگويد:«هر طور مايليد». پس از دادن هر کارت به دست آزمودني با استفاده از کورنومتر، زمان شروع ثبت و پس از اتمام پاسخهاي آزمودني، زمان واکنش به هر کارت محاسبه و يادداشت ميشود. هر کارت دوبار اجرا ميشود. در مرحله اول که مرحله همخواني آزاد انديشههاست، اگر آزمودني تنها يک پاسخ به کارت بدهد، آزمايشکننده ميگويد:«بعضي اشخاص بيش از يک چيز در اينجا ميبينند». اين تذکر فقط يک بار داده ميشود. اگر آزمودني از پاسخ دادن به کارت خودداري کند و بگويد چيزي در آن نميبيند، آزمايشکننده ممکن است بگويد:«بيشتر مردم واقعا در اينجا چيزهايي ميبينند، از فرصت خود استفاده کنيد». آزمايشکننده ضمن ثبت زمان، واکنش آزمودني به هر کارت و چرخاندن کارتها از سوي آزمودني را نيز ثبت ميکند. وقتي براي يکبار پاسخ ده تصوير گرفته شد، از آزمودني خواسته ميشود تا براي بار دوم نيز آنها را وارسي کند. بدينترتيب که از او ميخواهند تا توضيحات ديگري درباره پاسخهاي داده شده بدهد و در مورد اين که چرا و چگونه اين پاسخها را داده توضيح دهد. پس از اينکه مرحله دوم انجام شد، آزمايشکننده به نمرهگذاري ميپردازد. پاسخها برحسب پنج بعد که عبارتند از نوع ادراک، تعيينکننده، کيفيت شکل، محتوا و فراواني وقوع نمرهگذاري ميشوند. نوع ادراک ممکن است کل تصوير يا اجزاي آن را دربرگيرد. پاسخ، زماني کلي خواهد بود که مجموع تصوير را دربرگيرد. مثلا«اين يک خفاش است». اما اگر پاسخ آزمودني قسمتي از تصوير را دربرگيرد، جزئي خواهد بود. اين پاسخها توسط افرادي داده ميشود که نميتوانند معناي تصاوير را در مجموع درک کنند يا به عبارت بهتر، نميتوانند به آن فکر کنند. منظور از تعيينکننده چيزي است که ادراک آزمودني و پاسخ او به لکه را موجب شده است. تعيينکننده ممکن است حرکت، رنگ يا شکل باشد. آزمودني ممکن است در تصوير، يک حرکت ببيند يا آن را به صورت يک موجود زنده تفسير کند(مثلا بگويد اين يک فرشته است) يا اساسا يک شکل ببيند(يک بادبادک) يا حتي چيزي ببيند که اصولا رنگها را در ذهن انسان زنده ميکند، مثل يک کراوات.
محتوا، چيزي است که آزمودني از مشاهده لکه ادراک کرده است. فراواني وقوع، نشانگر آن است که پاسخ آزمودني تا چه اندازه از نوع پاسخهاي عام و متداول و يا از نوع پاسخهاي ابتکاري است. به نظر اکسنر، پاسخهاي متداول معمولا شامل پاسخهايي است که دستکم در يکسوم موارد اجراي آزمون مشاهده ميشود.
مشخصات روانسنجي آزمون رورشاخ
ارزشيابي مشخصات روانسنجي آزمون رورشاخ بسيار دشوار است. روانشناسان علمي، هر از گاهي دادههاي تجربي موجود را مورد ارزشيابي قرار داده و به اين نتيجه رسيدهاند که آزمون رورشاخ در مقايسه با استانداردهاي سنتي، آزموني نادقيق است. برخلاف اين ارزشيابيهاي منفي، آزمون رورشاخ در موقعيتهاي باليني به خوبي جاي خود را باز کرده است. در ارزشيابي آزمون رورشاخ بايد توجه داشت که در مورد آن هيچ روش اجرايي استانداردي که پذيرش همگاني يافته باشد وجود ندارد. بعضي اجراکنندگان، دستورالعمل و توضيحات طولاني را بهکار ميبندند، برخي ديگر تقريبا هيچ نوع دستورالعملي ندارند. علاوه بر اجراي يکسان، روشهاي نمرهگذاري آزمون رورشاخ نيز استاندارد شده نيست. در پژوهشهايي نيز که در مورد مشخصات روانسنجي آزمون رورشاخ انجام گرفته است برخي تناقضها و نارساييها وجود دارد. در بسياري از اين پژوهشها عواملي مانند نژاد، جنس، سن، هوش و موقعيت اجتماعي – اقتصادي آزمونها به دقت کنترل نشدهاند. چنانکه اين متغيرها نتايج آزمونها را تحت تأثير قرار دهند، بدون اعمال کنترل کافي در مورد آنها، نتايج تحقيق گمراهکننده خواهد بود.
نمره گذاري رورشاخ :
شيوه نمره گذاري رورشاخ به اين صورت است که پس از آن پاسخ ها ارائه و ثبت شد پاسخ ها برحسب چهار مقوله کلي نمره گذاري مي شود :
- 1. محل ادراک:آن سطحي که آزمودني به آن توجه کرده است .
- تعيين کننده ها : خصايص معيني از لکه هستند که براي ساختن پاسخ ها توسط آزمودني مورد استفاده قرار مي گيرند .
- محتوا :طبقه کلي اشيا يا مواردي است که پاسخ به آنها تعلق مي گيرد .
- پاسخ هاي رايج : p آن دسته از پاسخ هايي است که توسط اکثر افراد به کارت داه مي شود .
استفاده از رورشاخ به آگاهي کامل از:
نظام نمره گذاري
تجربه باليني
دانش کافي
آسيب شناسي رواني
۳ نظام رايج در نمره گذاري رورشاخ شامل : 1-نظام بک،2- نظام کلاپ فر 3- نظام جامع اکسنر
نظام اکسنر دقيق ترين و جامع ترين نظام نمره گذاري رورشاخ است تا جايي که نظام جامع لقب گرفته است .و در اين نظام روايي و پايابي تجربي صورت گرفته است .
تصاويروکليات آنها
کارت شماره ۱ :
اين کارت سياه و سفيد است. اغلب شبيه ماسک يا چهره روباه يا گرگ توصيف شده است.
کارت شماره ۲ :
اين کارت تشکيل شده از مرکب سياه و قرمز است. اغلب به عنوان مردم در حال رقص و يا لمس دستان يکديگر توصيف شده است.
کارت شماره ۳ :
اين کارت با مرکب سياه و قرمز ، به کرات به عنوان دو نفر رو به يکديگر و يا گاهي اوقات يک پروانه يا يک حشره مجسم شده است.
کارت شماره ۴ :
اين کارت فقط با جوهر سياه و سفيد تشکيل شده در لکه اي مثلث شکل. ۲ گوشه هاي پايين اغلب به عنوان کفش يا چکمه توصيف شده اند. اين کارت نيز ممکن است به صورت ديدن يک فرد از پايين و يا شکل يک مرد با اندام جنسي بزرگ ديده مي شود
کارت شماره ۵ :
کارتي ديگر تنها با مرکب سياه. اکثريت قريب افراد آزمودني يک خفاش يا پرنده اي مانند شکل را مي بينند. اين بيشترين پاسخ رايج است.
کارت شماره ۶ :
يک کارت با جوهر سياه که شکل نا واضحي را نشان مي دهد. به سختي مي توان در آن چيزي ديد. گهگاهي به عنوان منظره اي از يک فردي که بازوانش را باز کرده است توصيف مي شود.
کارت شماره ۷ :
کارتي تنها با جوهر سياه. اين کارت که شکل V نا منظمي است اغلب به عنوان چهره هايي با نگاه به سوي يکديگر ، کاکتوس “باني ايرز” و يا تجسماتي مشابه توصيف شده اند.
کارت شماره 8 :
کارتي بسيار رنگارنگ با جوهر آبي ، نارنجي ، صورتي ، خاکستري. تصوير تقريبا الماس شکل با بسياري از فضاها براي ديدن چيزهايي چون ماسک ، حيوانات در حال بالا رفتن به خارج ، يک حشره يا پروانه ، شخص با دست بکمر گرفته و غيره.
کارت شماره 9 :
کارت رنگي ديگر اين بار با جوهر نارنجي، صورتي و سبز. در اين کارت تصويرسازي چيز خاصي بسيار مشکل است. اغلب آزمودني ها تلاش بسياري براي يافتن تصويري در آن کرده اند.
کارت شماره 10 :
اين آخرين کارت رورشاخ بوده و طبيعتا بيشترين رنگ آميزي را داراست متشکل از جوهر آبي ، خاکستري ، صورتي ، سبز ، نارنجي و زرد. اين شکل نامتجانس بسيار پيچيده اي به همراه بسياري فعاليت ها و فراواني فضاي ديداري اشياي گوناگون است.
تفسير لکه هاي رورشاخ
هرمان رورشاخ يک روان پزشک اهل سويس در اوايل دهه 1900 بود. وي نوعي علاقه روشنفکرانه به خيال پردازيهايي داشت که از مطالعه شکلهاي رنگي هندسي کوچکي ادراک کرده بود (زوبين ” 4 “. ، ارون ” 5 “. و شامر ” 6 “. ، 1965). او با دريافت اين مطلب که کاربرد شکلهاي هندسي به عنوان مواد محرک، محدوديتهاي بسياري دارند، تجربه خويش را با لکه هاي جوهر آغاز کرد. او در آغاز آزمايشهاي ادراکي خود، هنگامي که از بيمارانش به عنوان آزمودني استفاده مي کرد، به اين کشف اتفاقي دست يافت که بين ادراکهاي خاصي از لکه جوهر و برخي از انواع تشخيص روان پزشکي رابطه باثباتي وجود دارد. وي به پشتگرمي اين يافته ها، پژوهشهاي منظم تري را درباره پاسخهاي متنوعي از گروههاي بيمار آغاز کرد و به انديشه عميقي درباره دلايل اين روابط پرداخت.
از آنجا که رورشاخ از ابتدا به مطالعه ادراک علاقه مند بود، به جنبه هاي صوري پاسخهاي فرد توجه بيشتري داشت تا به محتواي آنها. او متغيرهايي چون تعداد پاسخها، زمان واکنش، اينکه آيا پاسخ تنها به وسيله شکل ايجاد مي شود، يا رنگ و حرکت ادراک شده را هم دربر مي گيرد يا نه، و اين قبيل موارد را مورد توجه قرار داد (رورشاخ، 1942/1951، ص19). رورشاخ به عنوان بخشي از طرز تفکرش درباره رابطه بين پاسخهاي ناشي از رنگ و حرکت، فرضيه نسبتاً پيچيده اي را در بُعد درون گرايي- برون گرايي ارايه کرد، که بر اساس بخشي از علاقه نظري يونگ به اين بُعد قرار دارد. به طور ضمني رورشاخ معتقد
بود که اين روش تا حدودي درک ناخودآگاه را مي رساند. علي رغم ترديد ” 1 “. او، اين آزمون توسط روان شناساني که گرايش روان تحليل گري داشتند، مشتاقانه پذيرفته شد و در دهه هاي 1940 و 1950 اين آزمون مبناي روشهاي ارزشيابي آنها قرار گرفت.
آزمون رورشاخ را نمي توان به سادگي بر اساس ساختار و طرز تهيه آن طبقه بندي کرد. بعضي از فرضيه هاي تفسيري اوليه اين آزمون از يک اساس تجربي برخوردارند، برخي از آنها نيز بر مبناي ملاحظات منطقي يا مبتني بر عقل سليم بوده اند و بعضي ديگر از نظريه شخصيت يونگ ناشي شده اند. در زيربناي فکري ساخت رورشاخ تلاشهاي متنوعي صورت گرفته تا از چندين چهارچوب نظري مختلف در آن استفاده شده باشد؛ اين تلاشها به وسيله زوبين، اِرون و شامر (1965) مورد ارزيابي قرار گرفته اند. هرچند آن گونه که در نوشته هاي بِک و همکاران (1961)، کلاپفر ” 2 “. ، اينسورت ” 3 “. ، کلاپفر و هالت (1945)، رورشاخ (1942/1951) و تعداد بسيار زيادي از ديگران آمده است، استفاده از آزمون رورشاخ، با وجود رويکردهاي بسيار متنوع در همان زمان بر مبناي ملاحظات منطقي صورت گرفته است. اِکسنر ” 4 “. (1974) “حداقل 5 آزمون رورشاخ را که استدلالهاي متمايزي داشتند، شناسايي کرد. اما وقتي ترکيبات بالقوه اين نظامهاي مختلف در نظر گرفته شود، احتمالات بي شماري از لحاظ تفسير به وجود مي آيد” (ص 14). از اين رو، استفاده سنتي از آزمون رورشاخ الزاماً يک امر خطير و وابسته به طرز تفکر استفاده کننده است.
در اجراي آزمون رورشاخ، آزماينده (آزمونگر) يکسري ده تايي لکه هاي جوهر متقارن را به پاسخ دهنده نشان مي دهد، که 5 تاي آنها رنگي و 5 تا سياه و سفيد هستند، و از او مي خواهد چيزي را که در اين لکه ها مي بيند، توصيف کند: “آنها چه چيزي را به ذهن شما مي آورند؟ “يا به پيروي از دستورالعمل اصلي رورشاخ” اين تصوير مي تواند چه باشد؟” ترتيب ارايه لکه هاي جوهر ثابت است، و آزمونگر پاسخهاي آزمودني را کلمه به کلمه ثبت مي کند. از جمله تفسيرهاي خود به خودي، و هر گونه رفتار غيرکلامي از قبيل گرداندن کارت. پاسخ دهنده آزاد است، به دلخواه پاسخهاي کوتاه يا بلند بدهد. به دنبال اين مرحله تداعي آزاد يک مصاحبه پرسشي ” 5 “. و پاسخ يا پس آزمون وجود دارد که طي آن آزمونگر يک جهت گيري نسبت به نمره گذاري در طبقه بنديهاي خاص رورشاخ رسمي را در ذهن مي پروراند، به اين ترتيب که پاسخها را دوباره مي خواند و از فرد مي خواهد که ويژگيهاي خاص هر لکه را که باعث هر يک از پاسخهاي او شده اند، معين کند.
همان طور که در تصوير شکل 1-4 آمده است، کارت شماره يک، يکي از ده کارت آزمون رورشاخ است. کلاپفر و ديويدسون ” 6 “. (1962، ص 9)، برخي از ويژگيهاي محرک اين کارت را به صورت زير توصيف کرده اند:کارت شماره 1. يک لکه کاملاً سياه – خاکستري نسبتاً بزرگ است که چهار فضاي سفيد يک اندازه دارد. اگر فرد با دقت نگاه کند، ممکن است در خارج از لکه هاي سياه بزرگ نقطه هاي سياه و ريزي را مشاهده کند. منطقه بزرگ سياه – خاکستري به راحتي به سه بخش تقسيم مي شود: منطقه وسط و دو منقطه در دو طرف آن. اکثر مردم در اولين واکنش به اين کارت، کل کارت را در نظر مي گيرند و در آن موجودات بالداري را تصور مي کنند. آزمودنيهايي که خيال پردازيهاي بيشتري دارند يا ذهنشان کمتر بسته است، کل لکه را به روشهاي گوناگوني به کار مي گيرند، و گاهي اوقات حرکت انسان را در آن فرافکني مي کنند. مشاهده بخشهاي کوچکتر يا به کارگيري فضاهاي سفيد توسط اولين آزمودنيها کمتر اتفاق مي افتد. با اين حال، غيرعادي نيست که لکه هاي سفيد به عنوان بخشي از مفهوم کلي به کار روند که همه لکه را در بر مي گيرد (براي مثال، “چهره يک آدم کله پوک” ” 1 “. ). علاوه بر خلق موجودات بالدار، خود لکه نوعي ادراک از انسان را نشان مي دهد، به خصوص شکلي از يک زن در منطقه مرکزي آن. اشخاصي که درباره بدن خود نگرانيهاي دارند، ممکن است کل لکه را به صورت لگن خاصره يا يک مفهوم کالبدشناسي ديگر درک کنند.
کارت شماره 4
1- انگار يک هيولا با پاهاي بزرگ است. ـــ يک چيز کوچک زيبا، در واقع يک هيولاي کوچک بي باک. مثل يک فرد کوچک دوست داشتني. اما با يک دُم بزرگ (؟) همه لکه (؟) واقعاً مثل يک هيولا به نظر مي رسد از نوع دوست داشتني.
2- وقتي آن را مي چرخانم، درست مثل حشره اي است که در حال پرواز است، بال و پر دارد- شبيه يک حشره اي که پرواز کرده، نوعي حشره زيبا، شايد يک پروانه کوچک ـــ شما آن را روي يک صفحه پخش مي کنيد. فقط به طور خاص پخش مي شود. [ انگار] شخص هنوز کارش تمام نشده. با يک رنگ کمرنگتر مي توانيد بگوييد [ نشان دهيد] که بالهايش برعکس شده (؟) خاکستري کمرنگتر (؟) دوباره همه لکه).روش سنتي را که در آن آزمون رورشاخ کاربرد باليني دارد، مي توان با بحث پيرامون پاسخهاي واقعي به کارتها به بهترين وجه نشان داد. يک زن 23 ساله که بيمار سرپايي روان درماني بود، به کارت شماره 4 از ده کارت آزمون پاسخهاي زير را ارايه کرد. علامتهاي سؤالي که در پاسخ آزمودني مي بينيد نشان دهنده مرحله پرسش و پاسخ پس از آزمون است که در آن آزمونگر از آزمودني مي خواهد تا مکان درک تصوير ” (کدام قسمت لکه مورد نظر شماست؟”) و تعيين کننده هاي آن (مثلاً، “درباره هيولا بودن لکه چطور”؟) را توضيح دهد.
توصيف کلاپفر و ديويدسون (1962، ص10) از کارت شماره 4 به شرح زير است:
مواد لکه کارت شماره 4 ظاهراً فشرده، متراکم، و در عين حال شکل درهمي است. اين کارت به طور کلي سياه- خاکستري و بسيار تيره است. به دليل ساختار فردي و تيرگي غليظ آن، براي بعضي ها شوم و بديمن به نظر مي رسد. از اين رو، به شکل هيولا، آدمهاي غول پيکر، گوريل ها يا مردمي ديده مي شوند که به شکل خاصي نشسته اند يا حمله ور شده اند، يا گاهي اين لکه شبيه جنگل انبوه با کوهها و برکه هايش به نظر مي رسد. تکرار پاسخهايي مانند غول، بوزينه، يا هيولا، بعضي از متخصصان باليني را بر آن داشته است که اين کارت را به عنوان کارت پدر ” 1 “. نامگذاري کنند. اين متخصصان معتقدند به دليل پرخاشگري مردانه و نيازهاي وابستگي مربوط به تيرگي در اين کارت، نگرشهاي مربوط به اقتدار والدين در آن آشکار مي شود. آزمودنيهايي که براي پاسخهايشان جزئيات را انتخاب مي کنند، ممکن است بخش بزرگي از يک طرف لکه را به صورت “پوتين” درک کنند، يا قسمت بالا را به صورت “مارها” يا يک “چهره زن در حال جستجو کردن” درک کنند. دو بخش ديگر لکه که به سادگي قابل تشخيص هستند، قسمت پايين بخش مرکزي کوچک بالاي تصويرند که غالباً با پاسخهاي جنسي همراه هستند.
اولين پاسخ را مي توان با فرمول (WF + (H نمره گذاري کرد، که در اين فرمول (W ” 2 “. به معني اين است که مکان ادراک شده همه لکه را در برگرفته است، F ” 3 “. تعيين کننده فُرم يا شکل لکه است. علامت + نشان دهنده تناسب يا واقعي بودن نحوه ادراک است، و (H ” 4 “. ، يعني، محتواي ادراک چيزي شبيه انسان بوده است، اما نه دقيقاً انسان. پاسخ دوم را مي توان با فرمول WFC’ + A نمره گذاري کرد، که در آن W نشانگر همه پاسخ ( + ” 5 “. FC’) نشانگر يک شکل واقعي به همراه ادراک بدون رنگ و (A ” 6 “. به معني محتواي حيواني شکل است.
در تعبير و تفسير آزمون رورشاخ، حداقل سه موضوع مهم در نظر گرفته مي شود: (الف) نمره گذاري ظاهر مقولات (يعني، نحوه توزيع ادراک روي مکانهاي مختلف شکل و مقولات تعيين کننده)، (ب) ماهيت محتواي ادراک، و (ج) زبان عمومي توصيف ادراکها. از ادراک هر فرد به تنهايي فقط مي توان فرضيه هاي کاملاً تجربي را شکل داد، و تأکيد بسياري بر الگوهاي کلي پاسخهاست.
در صورت غلبه (W ” 1 “. يا “کل” مکان به همراه سطح بالاي تناسب شکل، به عنوان نشانه اي از “توانايي فرد در سازماندهي مطالب، براي ارتباط نظري و انتزاعي جزئيات” تعبير خواهد شد (کلاپفر و ديويدسون، 1962، ص131). همچنين ميزان بالاي تناسب شکل نشانه توجه به واقعيت تلقي مي شود. ارايه پاسخهاي ناديده گرفتن رنگ به هر اندازه که باشد يا به عنوان نشانه اي از ترديد و دودلي در پاسخ دادن به محرکهاي جنسي و يا يک حالت بي قراري تعبير و تفسير مي شود. در مورد محتوي و زبان، تشخيص يک “هيولا” توسط مراجع و انکار ماهيت ترسناک بودن آن (“زيبا”، “کوچک”، “دوست داشتني”) مي تواند به عنوان نشانه اي از روش آزمودني براي سازگاري با ترس ادراک شده، به وسيله انکار و حتي “وارونه کردن” عناصر وحشت آور تعبير شود. اين واقعيت که در پايان مرحله پرسش و پاسخ مصالحه رضايت بخشي به دست آمده باشد (“يک هيولا، اما از نوع دوست داشتني آن”) مي تواند تجربه اي از فعال بودن رضايت بخش يک مکانيزم دفاعي خاص – انکار- در آزمودني باشد. اين فرض ممکن است اندکي بعد، در بررسي پاسخ بعدي شکل گيرد که در آن، ادراک نه تنها به يک حشره، بلکه به يک حشره مرده کاهش يافته، و هنوز هم آزمودني آن را “زيبا” مي نامد، شايد بدين وسيله مي خواهد بگويد، هنوز هم لازم مي داند دوباره خود را مطمئن سازد که خطري وجود ندارد. ضميمه کردن هيولا در خارج از کادر مي تواند اين گونه تعبير شود که وي هنوز تلاش مي کند خود را از خطر دور سازد. به کار بردن ضمير “او” به جاي “آن” در مرحله پرسش و پاسخ مي تواند به عنوان يک راهنماي تجربي باشد، براي اينکه وحشت آزمودني در تعاملات انساني ريشه دارد. اين موضوع به ويژه در مورد مردها صادق است. اين قبيل عبارتها ممکن است فقط به عنوان فرضهاي آزمايشي تأييدکننده يا ردکننده پاسخهاي مراجع به 9 کارت ديگر آزمون تعبير شوند.
يکي از دلايل سنتي مطرح شده درباره فقدان نسبي يک ملاک اعتبار دقيق در آزمون رورشاخ اين بود که در روش اجرا و نمره گذاري اين آزمون تنوع بسيار زيادي وجود دارد. در اوايل دهه 1970 اِکسنر (1974) چنين استدلال کرد که يک نظام واحد نمره گذاري استاندارد شده براي رورشاخ مورد نياز است. وي با در نظر گرفتن آنچه مهمترين عناصر رضايت بخش (سودمند) از نظامهاي موجود تلقي مي کرد، و با استفاده از کار اصلي رورشاخ به عنوان راهنما در حد امکان، نظامي تهيه کرد که آن را نظام جامع ناميد. وي به همراه دانشجويان و همکارانش، با متغيرهاي مختلف نمره گذاري و نسبتهاي معين، بارها و بارها اين نظام را دستکاري کرد، بدين ترتيب تا قبل از سال 1990 متغيرهاي نظام جامع نمره گذاري رورشاخ به بيش از 100 متغير افزايش يافت. امروزه نوشته هاي اکسنر درباره نظام جامع، با سه جلد کتاب درسي و کتاب راهنما، که در مجموع نزديک به 2000 صفحه مي شوند، در واقع يک اثر تاريخي محسوب مي شود (اکسنر 1990، 1991، 1993؛ اکسنر و وينر ” 1 “. ، 1982). همه متغيرها در مورد کودکان، بزرگسالان عادي و بيماران روان پزشکي به صورت هنجار شده موجود است (اکسنر، 1991)
يادگيري نمره گذاري و تفسير آزمون رورشاخ به روش نظام اکسنر کار بسيار دشواري است. با وجود حجم فراوان اطلاعات نوشتاري و پژوهشي که در کتابها گزارش شده، تفسير اين آزمون همواره به صورت يک فرايند پيچيده باقي مانده که مستلزم آموزش باليني بسيار زيادي است. جالب اينجاست که مسئله ايجاد اعتبار در فرايند تفسير، تا آن اندازه که نتيجه تفسيرها دقيق باشد، در کار اکسنر يافت نمي شود. بنابراين، هيچ دليل علمي وجود ندارد تا بتوان نتيجه گرفت که نظام جامع اعتبار بيشتري از روشهاي تفسير و نمره گذاري ساده تر قبلي داشته باشد که به منظور جايگزيني آنها طراحي شده است.
اعتبار آزمون رورشاخ محل اختلاف نظر مداوم بوده، علي رغم مجموعه آثاري که به بيش از 5000 منبع مي رسد و افزايش مطالعات تجربي اخير (اکسنر و آندرونيکوف ” 2 “. – سانگليد ” 3 “. ، 1992)، مبناي تجربي تفسير اين آزمون به طور کلي ضعيف باقي مانده است. محققاني که در زمينه روشهاي فرافکن شهرت داشته، و به نظريه روان تحليل گري گرايش دارند، اعتراف مي کنند که براي اعتبار پيش بين اين آزمون شواهد و مدارک کافي در دست نيست. اما معتقدند قدرت اين آزمون در توانايي آن براي ارزشيابي فرايندهاي شخصيت (وينر، 1986)، استفاده از آن به عنوان يک منبع کلي اطلاعات درباره بيمار (دانا ” 4 “. ، 1978)، آشکارسازي آن دسته از جنبه هاي انگيزشي و شخصيتي که ساير ابزارها قادر به اندازه گيري آنها نيستند (کلاپفر، تالبي ” 5 “. ، 1976)، يا کاربرد آن به عنوان يک مصاحبه استاندارد شده، نهفته است. با وجود اين، ملاکهاي استفاده شده در اين گونه کاربردها اکثراً ماهيت ذهني دارند.
به منظور اعتباريابي براي آزمون رورشاخ، تحليلهاي دقيقي از روشهاي مختلف توسط وينر (1986، 1977) و زوبين، ارون ” 6 “. و شامر (1965) صورت گرفته است. متداولترين رويکرد کاربردي در اين زمينه شامل تلاشهايي بوده است که به منظور نشان دادن اعتبار تجربي علايم، نمره ها و شاخصهاي مختلف، يا مجموعه نمره هاي پيش بيني کننده رفتار يا متمايزکننده گروههاي مختلف انجام شده است. در اين رويکرد هم نمره هاي صوري و همه جنبه محتوايي پاسخها مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. اين رويکرد پايايي اندک اکثر علامتها يا نمره ها را آشکار مي کند، مشکلي که مي تواند موجب محدوديت فراوان اعتباريابيها شود. هواداران سنتي رورشاخ اين رويکرد را مورد انتقاد قرار مي دهند، زيرا اين رويکرد روشي را که متخصصان باليني با تجربه براي تفسير آزمون آموخته اند، دقيقاً منعکس نمي کند؛ يعني، تأکيد بر الگوها يا وضعيت نمره ها به جاي تأکيد بر نمره هاي خام يا نشانه هاي ساده.
دومين رويکرد به اعتبار آزمون رورشاخ عبارت است از انطباق يک رشته از نتايج ” 7 “. اين آزمون با تاريخچه فردي خاص هر پاسخ دهنده. موفقيت آميز بودن اين انطباق نشان دهنده اعتبار آزمون در يک معناي کلي ” 1 “. است. با وجود اين، يک انتقاد اساسي که براي منع کاربرد بيشتر انطباق به عنوان يک روش اعتباريابي کفايت مي کند، اين است که ممکن است نتايج آزمون و تاريخچه فردي بر اساس متغيرهاي نامربوط يا جزيي بسادگي بر يکديگر منطبق شوند، از قبيل عوامل مربوط به منطقه خاص جغرافيايي، موقعيت شغلي ويژه، يا ساير اطلاعات شخصي. رويکرد سوم که به وسيله وينر (1986) برگزيده شده و رويکرد مفهومي نام گرفته، ارزيابي اعتبار سازه اين آزمون است (نگاه کنيد به فصل 7). در اين رويکرد تلاش بر اين است که “آن دسته از روابط نظري که رابطه بين ويژگيهاي شخصيتي اندازه گيري شده و موقعيت ارزيابي شده، يا رفتار پيش بيني شده را در حد مطلوب بيان مي کنند، فرمول بندي و مرتب شوند” (وينر، 1977، ص 597). همان گونه که در فصل دوم توضيح داده شد، اين يک رويکرد نظري است که در آن جنبه هاي کارکردي شخصيت به عنوان پلي بين پاسخ آزمون و پيش بيني رفتار يا علاقه شغلي افراد در نظر گرفته مي شود (اکسنر و وينر، 1982).
رويکرد چهارم، که نويسندگان معاصر آن را به عنوان ساده ترين و مستقيم ترين روش پذيرفته اند، روش کل نگر ” 2 “. است، که در آن متخصص باليني بر طبق بعضي معيارهاي ” 3 “. ساخته شده از قبيل آزمون جملات جورکردني ” 4 “. ، فهرست ” 5 “. بررسي، يا پرسشنامه از مجموعه نتايج رورشاخ درباره هر بيمار پيش بيني ها و تفسيرهايي به صورت کلي انجام مي دهد. با به کارگيري اطلاعات حاصل از منابع غيرآزموني از قبيل يادداشتهاي درماني يا اطلاعات مرکز ارزيابي، از هر بيمار توصيفهايي به همين شکل توسط يک داور مستقل انجام مي شود و به منظور دقت عمل اين دو مجموعه نتايج با هم مقايسه مي شوند. جزئيات بيشتر درباره کاربرد اين رويکرد در يک بحث گسترده از پايايي روشهاي فرافکن در فصل هفتم ارايه شده است. همان گونه که قبلاً نيز اشاره شد هيچ يک از اين رويکردها در ارايه اعتبار براي آزمون رورشاخ چندان موفق نبوده اندفن لکه هاي جوهر هولتزمن (HIT)
همان ” 6 “. طوري که قبلاً ذکر شد، برخي از جدي ترين مشکلات موجود در رابطه با کاربرد سنتي آزمون رورشاخ مشکلات مربوط به رسميت اندازه گيري آن بوده است، به ويژه، از قبيل نداشتن هنجار و پايايي. در سال 1954 به منظور ايجاد “يک رويکرد کاملاً جديد به آزمون لکه جوهر، به گونه اي که متکي به خود باشد تا در نتيجه استانداردهاي سنجش سودمندي به دست دهد، و در عين حال، کيفيت و ارزش منحصر به فرد روش فرافکن را حفظ کند، يک پروژه تحقيقي آغاز شد” (هولتزمن و همکاران، 1961، ص10). در اين پروژه مواد آزمون مخصوصاً به گونه اي طرح شده بود که همان متغيرهاي آزمون رورشاخ را استخراج کند، و در عين حال تعدادي از مشکلات جدي روان سنجي همراه با هر گونه کاربرد کمّي آزمون رورشاخ را تصحيح نمايد – مشکلاتي که از تنوع فراوان تعداد پاسخها از يک آزمودني به آزمودني ديگر ناشي مي شود.
صرف نظر از تعداد بسيار زياد لکه هاي جوهر که به روشهاي گوناگون ايجاد شده بود، هولتزمن و همکارانش دو شکل موازي تهيه کردند که هر يک از 45 کارت تشکيل شده بود. در بررسيهاي مقدماتي، کارتهاي محرک در مورد نمونه اي از افراد عادي (دانشجويان دانشگاه) و بيماران بيمارستان رواني اجرا شد. از دو ملاک عمده براي انتخاب نهايي لکه هاي محرک يکي اين بود که مي بايست حداکثر قدرت جداسازي دو گروه را داشته باشند، و ديگر اينکه در نمره گذاري مقولات مورد مطالعه داراي حداکثر پايايي باشند. اين مقوله ها بسياري از متغيرهاي رورشاخ سنتي را شامل مي شود از قبيل: (الف) مکان، (ب) تناسب شکل، (ج) رنگ، (د) تيرگي و (هـ) حرکت، که مبناي تعبير و تفسير شخصيت بر اساس زمينه هاي منطقي هستند. از اين رو، چون HIT در انتخاب نهايي محرک تا حدودي مبناي تجربي دارد، مانند رورشاخ، بهترين ابزار مبتني بر منطق شناخته شده است.
کارتهاي HIT يک به يک نشان داده مي شوند، و از فرد خواسته مي شود به هر يک از آنها يک پاسخ بدهد. بعد پاسخها بر حسب 22 متغير که براي هر يک از آنها با توجه به استقلال نسبي، پايايي نمره گذاري و قضاوت مربوط به درک شخصيت در نظر گرفته شده اند، نمره گذاري مي شوند. اين آزمون علاوه بر پنج متغير نمره گذاري ياد شده، متغيرهاي وضوح شکلي، فضا، اضطراب، تشخيص مرضي، بيان شفاهي و پنج مقوله مختلف محتوايي را نيز در بر مي گيرد. HIT مدعي امتيازات زير است:
1. ساده سازي عمل روان سنجي (تعداد پاسخهاي همه آزمودنيها يکسان است)
2. استقلال پاسخها (هر پاسخ به محرک متفاوتي داده مي شود)
3. بهره گيري از پژوهشهاي موجود رورشاخ به منظور گسترش خاصيت استنباط کنندگي ” 1 “. کارتها.
4. محاسبه پايايي از طريق همبستگي بين شکلهاي موازي آزمون.
هولتزمن و همکارانش (1961) درباره پايايي اين آزمون اطلاعات فراواني فراهم آوردند، و اين اطلاعات ثبات و پايايي رضايت بخشي را نشان داده است. در مورد پايين بودن نسبي پاياييهاي بازآزمايي يک استثنا يافت شد، به اين معني که در بعضي از آنها پايايي کمتر از 0/5 بود، حتي زماني که فاصله بين بازآزمايي يک هفته بود. از HIT اطلاعات هنجاريابي گسترده اي در مورد کودکان، بزرگسالان عادي و بيماران روان پزشکي در دسترس است (هولتزمن و همکاران، 1961). وجود همبستگي پايدار بين نمره هاي HIT و نمره هاي آزمون رورشاخ، گوياي اين است که متغيرهاي مشابهي توسط اين دو ابزار به کار گرفته شده است. از سوي ديگر، بين نمره هاي HIT و نمره پرسشنامه هاي کاغذ- مدادي يا درجه بندي رفتار آشکار همبستگي هاي اندکي گزارش شده است. اين يافته ها توسط هولتزمن و همکاران تشريح شده است، به طوري که مي توان اين واقعيت را استنباط کرد که متغيرهاي مهم شخصيتي و آسيب شناسي رواني، نه مستقيماً قابل مشاهده اند و نه به وسيله پرسشنامه ها قابل اندازه گيري.
بازنگريهاي جديدتري از کاربرد HIT با هم در آميخته اند. هيل ” 1 “. (1972) در کتابچه راهنماي مربوط به اين آزمون چنين مطرح کرده است که تعبير و تفسيري که تأکيد فراواني روي باورهاي سنتي با توجه به معني پاسخهاي فرافکن به عنوان يک فرايند خلاق داشته باشد، بهترين ديدگاه خواهد بود. بررسي آثار مربوط به اعتبار اين آزمون که توسط گمبل ” 2 “. (1972)، گونديک ” 3 “. (1985) و داش ” 4 “. (1985) صورت گرفت، درباره توانايي نسبي ارزشيابي شخصيت به وسيله اين آزمون استانداردهاي عملي بيشتري فراهم کرد. برخي از محققان در ارزيابي HIT به ويژه در مقايسه آن با رورشاخ به همين نتيجه رسيده اند. در نظر گرفتن اين آزمون به عنوان يک آزمون کاملاً متفاوتي که بايد بر حسب شايستگيهاي خودش مورد ارزيابي قرار گيرد، به نظر منطقي تر مي رسد. -
آزمون هوش هیجانی بار- آن
مشخصات پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن و اعتبار وروایی آن
آزمون هیجانی بار-آن که به آزمون هوش هیجانی بار-آن شهرت دارد، در سال1980 باطرح این سؤال که”چرا بعضی مردم نسبت به بعضی دیگر در زندگی مؤفق ترند؟” آغاز شد.در این سال، مؤلف، مفهوم تعریف واندازه ای از هوش غیر شناختی را ارائه نمود. راهبرد وی جهت ساخت آزمون، شامل چهار مرحله ی اصلی است:
1-طبقه بندی متغیر های مختلف وتشخیص اینکه این متغیر ها، تحت چه واژه های کلیدی قرار می گیرند؛ جهت تعیین عملکرد مؤثر ومؤفق وهمچنین سلامت هیجانی، براساس تجارب بالینی مؤلف ومرور پیشینه در رابطه با سلامت روان، بدست آمده است.
2- تعریف عملیاتی این عوامل.
3- ساختن طرحی از پرسشنامه، جهت آزمون این عوامل.
4- تفسیر نتایج وبه کارگیری آنها برای دسترسی به پایایی، ساختار عاملی وروایی آزمون.
مشخصات آزمون هوش هیجانی بار- آن
این آزمون دارای 117 سؤال و15 مقیاس می باشد که بار-آن، برروی 3831 نفر از 6 کشور( آرژانتین، آلمان، هند، نیجریه و آفریقای جنوبی) که8/48 درصدآنان مردو2/51 درصد زن بودند، انجام دادودر آمریکای شمالی به طور سیستماتیک، هنجاریابی شد. نتایج حاصل از هنجاریابی نشان دادکه این پرسشنامه از اعتبار وروایی مناسبی برخوردار است.
پاسخ های پرسشنامه برروی یک مقیاس5درجه ای درطیف لیکرت(کاملاًمؤافقم،مؤافقم،تاحدودی،مخالفم وکاملاًمخالفم) تنظیم شده است. مقیاس های پرسشنامه عبارتند از:
– خودآگاهی هیجانی(ES)[2] : توانایی آگاه بودن وفهم احساس خود.
– خودابرازی (AS)[3] :توانایی ابراز احساسات،باورها وافکار صریح ودفاع از مهارت های سازنده وبر حق خود
– احترام به خود(SR)[4] :توانایی آگاه بودن از ادراک خود،پذیرش خود واحترام به خود.
– خودشکوفایی(SA) [5]:توانایی درک ظرفیت بالقوه وانجام چیزیکه می توان انجام داد،تلاش برای انجام دادن ولذت بردن. – استقلال(IN)[6] :توانایی هدایت افکار واعمال خودوآزاد بودن از تمایلات هیجانی.
– همدلی(EM)[7] :توانایی آگاه بودن ودرک احساسات دیگران وارزش دادن به آن.
-مسئولیت پذیری اجتماعی(RE)[8] :توانایی ابراز خود به عنوان یک عضو دارای حس همکاری،مؤثر وسازنده درگروه
– رابطه بین فردی(IR)[9] :توانایی ایجادو حفظ روابط رضایت بخش متقابل که به وسیله ی نزدیکی عاطفی، صمیمیت، محبت کردن ومحبت گرفتن توصیه می شود.
– واقع گرایی(RT)[10] :توانایی سنجش هماهنگی بین چیزی که بطور هیجانی تجربه شده وچیزی که بطور واقعی وجود دارد.
– انعطاف پذیری(FL)[11] :توانایی سازگار بودن افکار ورفتار باتغییرات محیط وموقعیت ها.
– حل مسئله(PS)[12] :توانایی تشخیص و تعریف مشکلات، به همان خوبی خلق کردن وتحقق بخشیدن راه حل های مؤثر وبالقوه.
– تحمل استرس(SI)[13] :توانایی مقاومت کردندر برابر رویدادها وموقعیت های استرس زا وهیجانات قوی، بدون جا زدن ویا رویارویی فعال ومثبت با استرس.
-کنترل تکانه(IC)[14]: توانایی مقاومت در برابر یک تکانه،سائق یا فعالیت های آزمایشی ویا کاهش آنها، همچنین توانایی کنترل هیجانات خود.
– خوش بینی(OP)[15]:توانایی زیرکانه نگاه کردنبه زندگی وتقویت نگرش های مثبت، حتی درصورت بروز بدبختی واحساس منفی
– شادمانی (HA)[16]: توانایی احساس خوشبختی کردن با زندگی خود،لذت بردن از خودودیگران،داشتن احساسات مثبت، صریح، مفرح وشاد.
اعتبار روایی
در تحقیق بار-آن (1997)، ضرایب بازآزمایی بعد از یک ماه85/0 وبعد از 4 ماه 75/0 گزارش شده است. در بررسی دیگری،همسانی درونی با استفاده از روش آلفای کرونباخ در هفت نمونه از جمعیت های مختلف ، برای خرده مقیاس ها بین 69/0 (مسئولیت پذیری اجتماعی) تا 86/0 (احترام به خود) با میانگین 76/0 به دست آمد(بار-آن وپارکر،2000).
درایران، زارع (1380) میانگین کل ضریب همسانی پرسشنامه را 76/0 به دست آورد. همچنین شمس آبادی(1383)، ضریب آلفا رادر دامنه ای بین 55/0 (همدلی) تا 83/0 (کنترل تکانه)، با میانگین 70/0 گزارش کرده است.
لازم به ذکر است این پرسشنامه برروی دانشجویان ایرانی (دهشیری، 1382) فرم شده وتعداد عبارت های آن به 90 عبارت کاهش یافته است واعتبار این پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای دانشجویان پسر74/0 وبرای دانشجویان دختر 68/0 وبرای کل افراد 93/0 گزارش شده است. همچنین ضریب اعتبار به روش زوج وفرد 88/0 به دست آمد. روایی این پرسشنامه نیز باروش تحلیل عاملی اکتشافی در پژوهش دهشیری (1382) محاسبه شد که از بین 13 عامل در ساختار عاملی نمونه آمریکای شمالی ( بار-آن، 1997)، هشت عامل برای آزمودنی های ایرانی روایی داشت. همچنین بین نمره هر یک از خرده مقیاس ها، ومیانگین نمره ی کل پرسشنامه، رابطه ی مستقیم و معنادار وجود دارد یعنی تمام خرده مقیاس های موجود در پرسشنامه با متغیر هوش هیجانی دارای ارتباط مستقیم است. (آشیانی، 1388؛ 183) .
نمره گذاری و تغییر نمرات
نمره گذاری برروی یک طیف 5 درجه ای لیکرات صورت می گیرد.”کاملاً مؤافقم 5، مؤافقم4، تاحدودی3،مخالفم2 و کاملاًمخالفم 1″، نمره گذاری در برخی از سئوالات به صورت معکوس صورت می گیرد
سئوالات:]1-3-4-5-6-7-8-9-10-13-14-16-23-24-25-28-29-30-31-32-38-39-42-43-44-46-47-49-51-53-54-55-57-59-60-62-65-66-68-69-70-73-74-76-83-85-88-89[، به صورت مستقیم و بقیه ی سوالات به صورت معکوس نمره گذاری می شوند.
میانگین وانحراف معیار آزمون به ترتیب 6/313 و1/37 می باشد. نمره ی کل آزمون برابر با مجموع نمرات 15 مقیاس می باشد.کسب امتیاز بیشتر در این آزموننشانگر موفقیت برتردر مقیاس مورد نظر یا در کل پرسشنامه وبرعکس می باشد. نمرات متوسط و بالاتر در افرادی گزارش می شود که به طور بالقوه در کارکرد هیجانی و اجتماعی مؤثر هستند. نمرات بالاتر پیش بینی کننده بهتری برای کارکردمؤثردر برابر تقاضا وفشارهای محیطی است ونشان می دهد که مهارت های هیجانی اندازه گرفته شده، قوی توسعه یافته ودارای عملکرد مؤثر هستند. از سوی دیگر نمرات پایین برتوانایی در مؤفقیت در زندگی و وجود مشکلات هیجانی، اجتماعی یا رفتاری اشاره دارد( بار- آن و پارکر،2000).
روایی وپایایی پرسشنامه خودشناسی نیما قربانی ونمره گذاری آن
پرسشنامه خودشناسی شامل 12 ماده که وجوه خودشناسی رابه نحوی یکپارچه ودر قالبی واحد وبا استفاده از مقیاس 5 درجه ای لیکرت، مورد سنجش قرار می دهد. پایایی این این پرسشنامه در یک گروه 230نفری از دانشجویان دانشکاه تهران چنین بود: ضریب آلفای کرونباخ برای مؤلفه ی خودشناسی تجربه ای 90/0 (45/2-M و 72/0-SD) وبرای خودشناسی تأملی 84/0 (74/2-M و55/0-SD) بوده افزون بر این همبستگی میان دو وجه نیز برابر بود (74/0-P، 0/00r) ( قربانی و همکاران، 2003) .
پایایی باآزمایی این آزمون پس از 7 تا8 هفته فاصله ی زمانی، با یک نمونه 44 نفری سنجیده شد.این پایایی برای
[1] -Bar-On EmotionQl Questient
[2]-Emotionai Self- awareness
[3] – Assertiveness
[4] – Self- Reqard
[5] – Self- Actualization
[6] – Independence
[7] – Empath
[8] – Responsibility
[9] – Interpersonal relationship
[10] – Reeality Testing
[11] – Flexibility
[12] – Problem Solving
[13] – Stress Tolerance
[14]-Impulse control
[15] – Optimism
[16]– Happinese
-
آزمون بندر- گشتاست
به عنوان ابزار غربال گيري screening براي بررسي آسيب مغزي احتمالي به كار مي رود. شامل 9 طرح است كه بر روي كاغذ A4 بايد كشيده شود.
– ارزشيابي بر اساس ميزان دقت، صحت و يكپارچگي انجام مي شود.
– در سال 1938 توسط لورتا بندر گردآوري شد.
– هر اندازه افراد انطباق يافته و سازگارتر باشند احتمال بيشتر دارد كه به طرح ها به شيوه اي مربوط به هم و يكپارچه پاسخ دهند.
سيستم اجراي هات Hutt
هات روش اجرا را در سه مرحله پيشنهاد كرد.
1- از روي تصاوير بكشند. 2- مرحله بعد زيباتر بكشند. 3- اين تصاوير آنها را به ياد چه مي اندازد. (مارنات، 1375: 334)
راهنماي نمره گذاري لكس سه دقيقه وقت مي گيرد و به افراد 17 ساله به بالاتر محدود مي شود.
– عملكرد خوب در آزمون بندر با طراحي مكعب ها همبسته است. اما به رمزگرداني خير.
– نظام كوپيز براي كودكان طراحي شده است. زيرا بعد از 10 سالگي نمره هاي بندر با هيچكدام از ملاك هاي آزمون هوش و سن همبستگي ندارد. بعد از 10 سالگي بيشتر آنها نمره كامل مي گيرند.
نظام هين سه دقيقه وقت مي گيرد. به چرخش يا وارونه كردن نمره 4 و به حذف يك نمره داده مي شود. 80 درصد قدرت تميزدارد. داراي سطح بالايي از منفي كاذب است. دقت نمره گذاري آن از نظام هات كمتر است.
كوپيتز فهرستي از شاخص هاي تدوين كرده است اگر سه مورد يا بيشتر وجود داشته باشد نشان دهنده آسيب رواني است. آزمون بندر در مورد شناخت آسيب هاي رواني روا تشخيص داده شده است. در مورد تكانشگري و اضطراب نيز مفيد است.
محاسن : اجراي آسان 3 تا 5 دقيقه.
فرضيه اساسي آزمون بندر:
شيوه ادراك و رويكرد آزمودني ها نسبت به دنياي خود با رويكرد آنان در بازسازي 9 طرح آزمون هماهنگي دارد.
بيماران گمگشته disoriented ممكن است طرح ها را بچرخانند.
بيماران شيدا ممكن است طرح ها را با توالي نامنظم بكشند كه بازتابي از تكانشگري و نارسايي توجه آنها است.
– درجه اضطراب در اندازه نقاشي وي تأثير مي گذارد.
– افراد وسواسي ، با چهارچوب راهنمايي اوليه مفصل شروع مي كنند و براي رسم اشكال وقت زيادي صرف مي كنند.
– آزمون به آسيب هاي مغزي شديد در نيمكره راست محدود است. به ويژه در منطقه راست آهيانه parietal. ممكن است بيشتر بچه ها در رابطه با توانايي هاي ديداري – فضايي دچار خطا بشوند.
براي كسب اطلاعات دقيق تر و همينطور نيمكره چپ، بدكاري عصبي جزيي و يا ماهيت ضايعه ها به اطلاعات دقيق تري نياز است مانند آزمون هالستد – ريتان – لوريا نبراسكا Luria – Webraska
يكي از بهترين شاخص ها براي آسيب عضوي وجود چرخش است.
لرزش خطوط اغلب در نقاشي هاي الكليك هاي مزمن، به ويژه آنهايي كه داراي نشان گان كورساكف korsakoff هستند.
روش اجرا
كاغذ A4 بطور عمودي در مقابل كودك قرار مي گيرد.
– در هنگام تكميل كارت ها هيچگونه راهنمايي اضافي داده نمي شود.
– نبايد بگويد آن را طوري بكش كه هر قدر ممكن است شبيه شكل روي كارت باشد.
– اگر نقطه ها را شمرد مي توانيد بگوييد لازم نيست نقطه ها را بشماري فقط آن را مثل شكل روي كارت بكش.
– اگر شخص به شمردن نقاط اصرار داشت شايد نشان دهنده كمال گرايي و وسواس باشد.
– مجاز نيستند كارت ها را بچرخانند.
– مي تواند هر چند برگ بخواهد بردارد.
– وقت محدود نيست.
– اجراي گروهي ظاهراً با انفرادي تفاوت ندارد.
– روش BIP: Background interference Procedure (روش تداخل زمينه)
از آزمودني خواسته مي شود طرح را بر روي يك ورق كه داراي طرح هاي مبهم و خط هاي منحني مبهم هستند ترسيم كنند. در اين حالت بيماران آسيب مغزي عملكردشان نسبت به افراد سالم كاهش مي يابد.
– روش كوپيز 30 ماده نمره گذاري مي شود دامنه نمرات صفر تا 30 مي باشد.
– آزمون بندر براي بدست آورد اطلاعات در مورد باليدگي ادراكي، درجه سازگاري هيجاني، يا ميزان آسيب عصب شناختي مشخص بكار مي رود.
– سرعت كاهش خطاها حدود 8 سالگي بيشتر است. بعد از 8-10 سالگي تغيير رشدي تلقي نمي شود.
– حدود سن 5 تا 8 سالگي رخ مي دهند.
– هنگام تشخيص آسيب مغزي بايد توجه كرد كه بسياري از شاخص هاي آن و شاخص هاي هيجاني نيز هستند.
– عمومي ترين انواع خطاهاي مربوط به آسيب عضوي در كودكان و بزرگسالان عبارتند از:
– چرخش تمام يا بخشي از يك طرح
– تكرار يا تداوم در يك طرح يا از طرحي به طرح ديگر
– تحريف اشكال، چند پارگي flagmentation
– حذف قسمت هايي از يك طرح.
– استفاده از خط به جاي نقطه
– اشكال در بستن اشكال
از موارد زير 4 يا مورد بيشتر ديده شود احتمال ضايعه مغزي وجود دارد.
– ساده سازي simplification دو تصوير يا بيشتر.
– تصادم يا برخورد يك تصوير به اشكال ديگر و يا از حاشيه كاغذ فراتر رفتن
– چند پارگي يك تصوير و يا بيشتر
– چرخش يك تصوير يا بيشتر به اندازه 90 درجه يا بيشتر
– اشتباه در تعداد واحدها در سه تصوير يا بيشتر
– تكرار يا تداوم تصويري به تصوير ديگر كه از يك نوع يا واحد باشند.
– لرزش خط ها
– كشيدن خط مستقيم در جايي كه خط منحني نشان داده شده است.
شاخص هاي اساسي آسيب درون جمجمه اي
– متوسط زمان كامل كردن طرح هاي بندرحدود 15 دقيقه است.
اگر بيش از اين وقت صرف شود يك خطا براي بدكاركردي مغزي محسوب مي شود
– رفتارهاي عجيب و غريب و سمبوليك مانند كشيدن ستاره يا رقم 8 به جاي دايره ها معمولاً شاخص روان پريشي است تا اختلال عضوي. يا رقم 8 به جاي دايره ها معمولاً شاخص روان پريشي است تا احتمال عضوي.
– اگر نشانه اي يك و يا 5 بار مشاهده شود همواره به عنوان يك خطا محسوب مي گردد.
– حداكثر خطاها 12 تا مي باشد.
مشكلات ادارك ديداري – حركتي
وارونه سازي آيينه اي در خواندن mirror – reversal ممكن است ناشي از چرخش باشد. موارد زير ملاك هايي است براي شناسايي آسيب مغزي كه ممكن است افراد جبران كرده باشند.
– صرف وقت زياد.
– ايجاد تكيه گاه anchoring براي طرح ها با گذاشتن انگشتان خود روي آنها
– از حفظ كشيدن طرح پس از اولين نگاه
– بررسي مكرر نقطه ها
– چرخاندن كاغذ
– كشيدن طرح ها با سرعت و از روي تكانشگري و داشتن دشواري فوق العاده براي اصلاح آنها
– نشان دادن نارضايي در مورد طرح هايي كه به خوبي كشيده شده اند همراه با تلاش هاي مكرر.
شاخص هاي هيجاني
– كودكاني كه مشكل سازگاري دارند اغلب داراي دو تا سه شاخص بوده و سه شاخص يا بيشتر معمولاً در بين كودكان دچار اختلال رفتاري ديده مي شود.
1- اغتشاش در نظم ¬ ضعف برنامه ريزي – اشكال در سازمان دادن به اطلاعات اغتشاش ذهني احتمالي. در كودكان 8- 10 ساله با ناتواني يادگيري و رفتار حاكي از برون ريزي ارتباط دارد.
2- اندازه بزرگ ¬ گرايش به رفتار حاكي از برون ريزي
3- قاب كردن طرح ها ¬ گرايش هاي تكانشگري همراه با ضعف كنترل دروني كه نيازمند محدوديت هاي خارجي براي كنترل رفتار است.
4- بسط و توسعه ¬ رفتار تكانشي و برون ريزي به ويژه در مورد كودكان مسن تر كه ضايعه مغزي دارد.
5- خطوط نازك ¬ كمرويي، ترس و گوشه گيري
6- كارهاي اضافي بدون دقت يا خطوط دوباره كاري شده ¬رفتار تكانشگري و پرخاشگرانه كه با رفتار برون ريزي كودكان همساني دارد. خصومت بيش از اندازه.
ممكن است نشان دهنده بيانگر هوش و پيشرفت سطح بالا باشد.
7- ترسيم مجدد (بدون اصلاح تصوير قبلي) ¬ پرخاشگري – تكانشگري – اضطراب نشانگر آگاهي آزمودني ازنادرست بودن طرح اوليه است اما به دليل فقدان كنترل دروني كافي طرح اوليه را اصلاح نمي كند.
8- اندازه كوچك ¬ تحت فشار بودن، گوشه گيري، اضطراب و يا ترسويي
9- خطوط موج دارد ¬ بي ثبات هيجاني
10- خط تيره به جاي دايره: تكانشگري – پرخاشگري در مورد كودكان خردسال بي توجهي – اشتغال ذهني
11- افزايش اندازه ها ¬ توانايي كم براي تحمل ناكامي – انفجار – از كوره در رفتن احتمالي ، گرايش به رفتار حاكي از برون ريزي
12- طرح هاي اضافي و خود ساخته elaboration
ترس هاي شديد – اضطراب ها – اشتغال ذهني با افكار دروني
تفسير بزرگسالان
– كسي كه فاقد هر گونه ضايعه عضوي است و براي تكميل نقاشي بيش از حد متوسط صرف وقت كرده ( 5 دقيقه و بيشتر) در تعداد زيادي از موارد به پاك كردن اقدام نموده است و خطوط را از روي شتاب و به طور سطحي كشيده است احتمالاً ممكن است صفت كلي تأمل و دو دلي و ترديد درباره خود را در نقاشي نشان داده است.
– هرگاه آزمودني علاوه بر محدود ساختن محل قرار گرفتن طرح ها و كشيدن آنها با خطوط ترديد آميز در كشيدن تصوير شماره 2 به صورت افقي اشكال داشته و طرح شماره 6 را به گونه اي بكشد كه به فضاي باز نيمدايره اي طرح 5 نفوذ كند احتمال گرايش به خودكشي افزايش مي يابد.
تكانشگري شاخص: 5 مورد
علايم: – صرف وقت كم براي تكميل طرح ها
– كيفيت كلي ضعيف
– دست كشيدن از انجام تكليف
– حذفها
– تصادم يا برخورد
– تبديل ها
– افزايش اندازه ها
– تغيير در زاويه ها
– برنامه ريزي ضعيف
– تكرار يا تداوم
– خط خطي كردن يا كشيدن از روي بي دقتي
– پرخاشگري
* در آزمون بندر گشتاست شخصيتي ترسيم قابل قبول كارت A نشان گر كدام يك از ويژگي هاي فرد مي باشد؟
– رعايت نظم و ترتيب و توجه به جزئيات – عكس العمل نسبت به احساسها و نيازها
– هماهنگي و بهنجاري شخصيت – همگوني يا دو سوگرايي عاطفي *
* آزمون ديداري – حركتي بندر، ترسيم اشكال به گونه بسيار متفرق در چند برگ كاغذ نشانگر كدام يك از مسايل است؟
– روان پريشي هاي ناشي از پيري، ضايعات مغزي
– اغتشاش در برنامه ريزي و كنترل نيروهاي شناختي
– تحريف در واكنش هاي عاطفي و داشتن مشكلات عاطفي
– خودخواهي ، گرايش به شيدايي يا رفتار سايكوپاتي *
* كدام يك از ملاك هاي نمره گذاري زير در تست بندر – گشتاست با اختلال هاي هيجاني آزمودني ارتباط بيشتري دارد؟
– اشتباه در تعداد واحدهاي طرح – اغتشاش در نظم و ترتيب طرح ها
– چرخش طرح ها به اندازه 45 درجه يا بيشتر – كشيدن خطوط مستقيم به جاي خطوط منحني *
* نمره يك آزمودني در آزمون هماهنگي ديداري – حركتي بندر – گشتالت بايد درچه حدود باشد تا از نظر رشد ديداري – حركتي عقب مانده تشخيص داده شود؟
– يك انحراف معيار زير ميانگين – دو انحراف معيار زير ميانگين *
– يك معيار بالاي ميانگين – دو انحراف معيار بالاي ميانگين
* در تست بندر گشتالت، كشيدن طرح ها، با اندازه هاي بزرگتر يا كوچكتر از طرح هاي اصلي، كشيدن طرح هاي اضافي و خودساخته و اغتشاش در نظم، نشانه احتمالي كدام يك از اختلالات زير است؟
– اختلال هيجاني * – اختلال ناشي از آسيب مغزي
– اختلال در تفكر – اختلال در هماهنگي ديداري – حركتي
-
آزمون اندريافت موضوع (TAT (Thematic Apperception Test
اندريافت، عبارت است از نوعي آمادگي براي ادراک وقايع به گونهاي خاص بر اساس تجارب قبلي.
آزمون T.A.T در سال 1935 توسط کريستينا مرگان (Christina Morgan) و هنري موراي (Henry Murray) روانپزشکان آمريکايي تهيه شده است. مواد اين آزمون شامل 30 تصوير است که به گروههاي دهتايي تقسيم ميشوند. معنا و مفهوم اين تصاوير مبهم بوده، با شرايطي به آزمايش شونده معرفي ميشوند و از او ميخواهند تا داستاني درباره هر يک از آنها بيان کند. بعضي از کارتها به کودکان، برخي به زنان و پارهاي ديگر به مردان اختصاص دارد.
آزمون اندريافت موضوع، بر اين فرضيه مبتني است که آزمودني خود را با قهرمان اصلي داستاني که ميسازد همانند ميکند…
آزمون اندريافت موضوع (TAT) يک روش فرافکني است که شامل تعدادي تصوير است و در آن از آزمودني خواسته مي شود درباره آنچه که فکر مي کند در هر تصوير رخ مي دهد داستاني بسازد. موري آزمون TAT را به صورت زير توصيف مي کند: روشي که برخي از سايق ها، هيجان ها، احساسات، عقده ها و تعارض هاي بارز شخصيت را براي تفسيرکننده تعليم ديده آشکار مي سازد. ارزش اين آزمون به ويژه در اين است که گرايش هاي اساسي و بازداري شده اي را منعکس مي کند که آزمودني به دليل عدم تمايل به افشاي آنها يا به سبب ناهشياري نسبت به اين گرايش ها نمي تواند به آنها اعتراف کند. اين آزمون با نقاشي هاي فرافکني يا آزمون هاي از نوع لکه جوهر مانند آزمون رورشاخ يا هولترمن تفاوت دارد. زيرا کارت هاي TATمحرک ساخت دارتري ارائه مي دهند و مستلزم پاسخ هاي کلامي سازمان يافته تر و پيچيده تري هستند علاوه بر اين TAT بيشتر به روش هاي تفسير کيفي استوار است و به جاي ساخت زيربنايي اساسي شخصيت، ويژگي هاي اينجا و اکنون موقعيت هاي زندگي فرد را مورد سنجش قرار مي دهد. TAT از ابتداي تدوين تاکنون يکي از آزمون هاي رواني بوده است که در بررسي هاي باليني به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته و براي تدوين بسياري از متون مشابه الگو واقع شده است. آزمون TAT از 20 کارت با تصويرهاي مبهم تشکيل شده است به آزمودني راهنمايي مي شود که درباره هر تصوير داستاني بسازد و در اين داستان درباره آنچه که هم اکنون مي گذرد افکار و احساسات قهرمانان آنان، رويدادهايي که وضعيت فعلي را موجب شده اند و نتايج پاياني داستان توضيح دهد. کوشش براي شناخت افراد بر اساس تفسيرهايي که از جهان خود به عمل مي آورند تاريخي طولاني و اغلب قابل احترام دارد تفسير نقاشي ها (و به طور کلي آزمون فرافکني) عمدتا به نظريه روان تحليل گري مبتني است. يکي از فرض هاي اساسي اين شيوه آن است که بسياري از جنبه هاي مهم شخصيت از طريق خودسنجي هوشيارانه به دست نمي آيد و لذا پرسشنامه ها براي اين منظور ارزش محدودي دارند. براي به دست آوردن تصوير دقيق از جهان دروني شخص بايد راهي انتخاب شود که از تفاوت ها و دفاع هاي ناهشيار پيشگيري شود. بنابراين از ديدگاه روان تحليل گري يک رويکرد غيرمستقيم مانند استفاده از نقاشي هاي فرافکني امري اساسي است. نقاشي هاي فرافکني فنون بياني هستند زيرا جنبه هايي از خصايص شخص را هنگامي که به گونه اي از فعاليت مي پردازند نشان مي دهند. نمونه هاي ديگري از متون بياني عبارتند از تفسير بازي نقش، نمايش، بازي کودکان يا فهم معناي پنهان لطيفه گويي ها. به طور کلي در کاربرد فنون بياني فرافکني، رويکردهاي بسيار گوناگوني وجود دارند که نقاشي هاي فرافکني از آن جمله اند. بعضي از متخصصان باليني از آزمودني مي خواهند که صرفا تصوير يک آدم بکشد در صورتي که ديگر متخصصان باليني ممکن است از او بخواهند که تصويري از جنس مخالف، يک خانه و يک درخت را نيز ترسيم کند و درباره آنچه که کشيده است داستاني بسازد و يا از رنگ يا مداد رنگي استفاده کند.
روش اجرا و تفسير آزمون
در اجراي آزمون، به آزمودني ميگويند «من چند تصوير به شما نشان ميدهم. ميخواهم درباره هر تصوير داستاني برايم بگويي. به من بگو چه رويدادهايي اين داستان را به وجود آورده، هم اکنون چه چيزي در داستان اتفاق افتاده است، قهرمانان داستان چه فکر ميکنند و چه احساسي دارند و سرانجام داستان چه خواهد شد؟». نيز به آزمودني گفته ميشود که براي گفتن داستان هر کارت تقريبا 5 دقيقه فرصت دارد. در طرح اوليه آزمون، 20 کارت در دو جلسه يک ساعتي(در هر جلسه 10 کارت) اجرا ميشد. اما در عمل، معمولا در مورد هر آزمودني 10 تا 12 کارت اجرا ميشود.
آزمايشکننده بايد تمام گفتههاي آزمودني را کلمه به کلمه يادداشت کند. آزمايشکننده لازم است زمان واکنش آزمودني(فاصله زماني بين ارايه کارت به آزمودني و نخستين پاسخ وي) را نيز اندازهگيري و ثبت کند. از روي زمان واکنش ميتوان مشخص کرد که آزمودني در کدام يک از کارتها مشکل داشته است. چون هر کارت براي فراخواني موضوعها، نيازها و تعارضهاي خاص خود طراحي شده است. زمان واکنش طولاني و غيرعادي ممکن است بيانگر مساله خاصي باشد. آزمايشکننده ماهر، از داستانها، نيازها، هيجانها، احساسات، عقدهها، تعارضها و فشارهاي بيروني آزمودني که او را آزار ميدهند، اطلاعاتي به دست ميآورد.
در مورد آزمون T.A.T نظامهاي نمرهگذاري و تفاسير گوناگوني وجود دارد که ميتوان آنها را به دو گروه تفسير کمي و کيفي طبقهبندي کرد. تفسير کمي آزمون، کمتر مورد پذيرش عام قرار گرفته است. به سبب پيچيدگي و وقتگير بودن روشهاي کمي تفسير آزمون، اغلب روانشناساني که T.A.T را به کار ميبرند روش تفسير کيفي را ترجيح ميدهند. تقريبا در همه روشهاي تفسير آزمون، قهرمانان، نيازها، فشارهاي محيطي، موضوعها و نتايج مورد توجه قرار ميگيرند.
قهرمان، چهرهاي در داستان است که ظاهرا آزمودني با وي همانندسازي ميکند. چهرهاي که به گوينده داستان شباهت بيشتري دارد، به عنوان قهرمان در نظر گرفته ميشود. انگيزهها و نيازهاي قهرمان اهميت خاصي دارند. در بيشتر روشهاي تفسير از جمله در تفسير ارايه شده توسط موري، شدت، تداوم و فراواني هر يک از نيازها به عنوان شاخصهايي براي اهميت داشتن و مربوط بودن نيازها در نظر گرفته ميشوند. اصطلاح “فشار خارجي” در تفسير T.A.T، به نيروهاي محيطي که در ارضاي نيازها مشکل ايجاد ميکنند يا ارضاي نيازها را تسهيل ميکنند گفته ميشود. براي تعيين اهميت نسبي اين نيروها بايد به عواملي مانند فراواني، شدت و تداوم توجه شود. به نظر بعضي از متخصصان، قسمتي از پاسخها يا نشانهها در آزمون T.A.T نشانگر برخي اختلالهاي رواني است. به عنوان مثال؛ کندي يا درنگ طولاني در پاسخ دادن به تصاوير ممکن است نشانه افسردگي باشد.
اينکه آزمودنيهاي مختلف به يک تصوير پاسخهاي متفاوت ميدهند نشانه ارزش بالقوه آزمون T.A.T براي شناخت خصايص شخصيتي است.
P عدد هايي که تنها هستند به اين معني هستند که براي هر دو جنس بکار مي روند.
P عددهايي که به همراه B و يا M هستند تنها براي به ترتيب پسران و مردان بکار مي روند.
Pعددهايي نيز که همراه با G يا F هستند تنها براي به ترتيب دختران و زنان بکار مي روند.
Pکارت شماره 16 کارتي خاليست که مراجع مي تواند از خود داستاني بر روي آن بنويسد.
-
مقیاس سنجش کانرز
فرم والدین
هرگز فقط کمی زیاد خیلی زیاد اگر کودک رفتار توصیف شده را همیشه از خود نشان می دهد در ستون خیلی زیاد علامت بزنید. اگر رفتار را غالبا از خود نشان می دهد، علامت را در ستون سوم بزنید. اگر رفتار را کم و گاهی اوقات بروز می دهد در ستون دوم علامت بزنید. اگر رفتار را هرگز نشان نمی دهد در ستون یک علامت بزنید. لطفا بر اساس رفتار کودک در چند ماه گذشته فهرست را تکمیل کنید.
- با چیزی (ناخن، انگشت، مو، لباس) ور می رود
- نسبت به بزرگترها بی ادب است
- در پیدا کردن دوست و یا نگه داشتن دوستی ها مشکل دارد
- تحریک پذیر است و بدون فکر رفتار می کند
- می خواهد خودش فرمانده باشد ( همه کارها را انجام دهد)
- انگشت شست، البسه و یا وسایل خوابش را می مکد و یا موجود
- اغلب اوقات به راحتی گریه می کند
- احساس طلبکاری دارد
- خیال باف است
- در یادگیری مشکل دارد
- بی قرار و نا آرام است
- نسبت به موقعیت ها، افراد، مکان های جدید و یا رفتن به مدرسه ترسو است
- بی قرار است و سریع اقدام به عمل می کند
- خرابکار است
- دروغگو است و یا داستان هایی که راست نیست را تعریف می کند
- خجالتی است
- نسبت به بچ های همسن خود مشکلات بیشتری دارد
هرگز فقط کمی زیاد خیلی زیاد - متفاوت از بچه ها همسن خود صحبت می کند
- اشتباهاتش را انکار می کند و یا دیگران را مقصر میداند
- ستیزه جو ( دعوایی) است
- اخمو و عبوس است
- دزدی می کند
- حرف نشنو است یا با دلخوری گوش می کند
- بیش از دیگران نگران است (نگران بیماری یا مرگ)
- کارها را نمی تواند تمام کند
- زور ناراحت می شود
- دیگران را آزار می دهد
- نمی تواند یک کار تکراری را متوقف کند
- بی رحم است
- چه گانه و خام رفتار می کند
- حواس پرتی یا عدم اطمینان دارد
- سردرد دارد
- خلق و خوی او سریع تغییر می کند
- قوانین و محدودیت ها را دوست نداردو یا از آنها پیروی نمی کند
- دعوا می کند
- با برادر و خواهرش جور نیست
- در تلاش هایش به راحتی مایوس می شود
- مزاحم بقیه بچه هاست
- معمولا بچه غمگینی است
هرگز فقط کمی زیاد خیلی زیاد - اشکال در غذا خوردن دارد
- دل درد دارد
- اشکال در خواب دارد
- شکایات جسمانی دارد
- حالت تهوع دارد و یا استفراغ می کند
- در میان خانواده احساس ضرر می کند
- از خودش تعریف می کند و به خودش مغرور است
- امر و نهی دیگران را می پذیرد
- مشکلات دغع دارد (ادرار و یا مدفوع خود را کنترل نمی کند)
-
مقياس نشخوار ذهني- تامل
نسخه فارسي
Rumination- Reflection Scale
نيما قرباني
دانشیار دانشگاه تهران
منابع مقياس نشخوار ذهني- تامل:
Ghorbani, N., Watson, P. J., & Hargis, M. B. (2008). Integrative self-knowledge: Correlations and incremental validity of a cross-cultural measure developed in Iran and the United States. The Journal of Psychology: Interdisciplinary and Applied. 142, 395-412.
عبارتهاي 1-24: هريك از عبارتهاي زير را بخوانيد و با انتخاب يكي از گزينه هاي زير در پاسخنامه نشان دهيد عبارت مورد نظر تاچه حدي در مورد شما صدق مي كند
الف) بسيار مخالف
ب) تا حدودي مخالف
ج) نه مخالف و نه موافق
د) تا حدودي موافق
ه) بسيار موافق
- توجهم اغلب متمركز بر جنبههايي از خودم است كه كاش مي شد درباره آنها فكر نمي كردم.
- تفكر فلسفي يا نظري چندان برايم جذاب نيست.
- به نظر مي رسد چيزهايي را كه اخيرا گفتهام و انجام دادهام، دائما در ذهنم تكرار مي شود.
- واقعا آدم اهل تأمل و تفكري نيستم.
- گاهي اوقات برايم مشكل است فكر كردن درباره خودم راكنار بگذارم.
- عاشق كاوش در جنبه هاي دروني خودم هستم.
- مدت ها پس از اين كه بحث و جدلي تمام مي شود فكرم دائما به آن باز ميگردد.
- مجذوب نگرش و احساسم درباره امور مختلف هستم.
- وقتي چيزي برايم رخ مي دهد، تا مدتها پس از وقوع آن دربارهاش فكر ميكنم و به آن متمركز مي شوم.
- به تعمق و تفكر عميق درباره خودم خيلي اهميت نمي دهم.
- وقتم را با فكر كردن درباره چيزهايي كه اتفاق افتاده و تمام شده، تلف نمي كنم.
- عاشق تحليل اين هستم كه چرا كاري را انجام مي دهم.
- اغلب ذهنم مشغول اين مي شود كه در گذشته چطور در موقعيتي رفتار كرده ام.
- اغلب افراد مي گويند من ادمي «عميق» و اهل كاوش درون خودم هستم.
- اغلب مشغول ارزيابي مجدد آنچه انجام دادهام هستم.
- تحليل كردن خود چندان برايم اهميت ندارد.
- هيچگاه براي مدتي طولاني به فكر كردن و مشغوليت ذهني خودم نمي پردازم.
- ذاتا آدم خيلي كنجكاوي در مورد خودم هستم و دوست دارم خودم را بشناسم.
- برايم خيلي راحت است افكار ناخواسته را از ذهنم خارج كنم.
- عاشق تفكر و تأمل درباره ماهيت و معناي امور مختلف هستم.
- اغلب به رويدادهايي از زندگيم فكر مي كنم كه ديگر نبايد خودم را با آنها مشغول كنم.
- اغلب عاشق نگاه فلسفي به زندگيم هستم.
- وقت زيادي را به فكر كردن در خصوص لحظه هايي كه مأيوس و شرمنده شدهام صرف مي كنم.
- تأمل كردن درباره خود برايم جالب نيست.
مواد وارونه: 2، 4، 10، 11، 16، 17، 19، 24
زير مقياس نشخوار ذهني: 1، 3، 5، 7، 9، 11، 13، 15، 17، 19، 21، 23
زيرمقياس تامل: 2، 4، 6، 8، 10، 12، 14، 16، 18، 20، 22، 24
-
12-1 : عبارتهاي زير را با دقت بخوانيد و نشان دهيد هر يك تا چه حدي در مورد شما درست و يا نادرست است. پاسخهاي خود را با انتخاب يكي از گزينههاي زير در پاسخنامه علامت بزنيد. اگر يك عبارت اصلاً مشخصة شما نيست گزينه عمدتا ًنادرست، و اگر بسيار مشخصة شما است، گزينة عمدتاً درست را انتخاب كنيد. گزينههاي ديگر امكان انتخاب ميان اين دو حد را فراهم ميكنند.
الف ـ عمدتاً نادرست
ب ـ تا حدودي نادرست
ج ـ نه درست و نه نادرست
د ـ تا حدودي درست
هـ ـ عمدتاً درست
1- هنگامي كه وسط يك مشكل شخصي هستم، چنان درگير آن ميشوم كه قادر به ديدن مسأله از بالا و بررسي واضح افكار و احساساتم در همان حال نيستم.
2 – هرگاه سعي ميكنم نقش خودم را در يك مشكل تحليل كنم، گيج مي شوم.
3- با تفكرعميق درباره خودم، كشف كردهام واقعاً در زندگي چه ميخواهم و چطور ممكن است به آن برسم.
4- اغلب، احساساتم درباره يك تجربه چنان پيچيده و متضاد است كه سعي نميكنم آنها را در همان لحظه كه در درونم جاري ميشوند درك نمايم.
5- زمانيكه افكار و احساسات در درونم جاري ميشوند، اغلب به آنها آگاهي ندارم و صرفاً بعداً متوجه ميشوم احتمالاً در حال تجربه چه حالتي بودهام.
6- آنچه درباره خودم از گذشته يادگرفتهام به من كمك كرده است تا در موقعيتهاي سخت واكنش بهتري نشان دهم.
7- وقتي ناراحت ميشوم بلافاصله واكنشي نشان ميدهم كه معمولاً آگاهي روشني نسبت به آن
ندارم.
8- اغلب اوقات با آنچه در حال رُخ دادن است چنان درگير ميشوم كه واقعاً نميتوانم ببينم چطور دارم در آن موقعيت رفتار ميكنم.
9- اگر لازم باشد، ميتوانم با تأمل و تفكر درباره خودم بوضوح احساسات و عقايدي را كه زيربناي رفتارهاي گذشتهام بودهاند درك نمايم.
10- در برخي موقعيتها، تقريباً هرگز نميتوانم بفهمم چرا به شكل خاصي رفتار كردهام و به همين دليل معمولاً براي اين كار تلاشي هم نميكنم.
11- وقت گذاشتن براي شناخت و درك افكار و احساساتم تقريباً هيچوقت كمكم نكرده است كه خودم را بهتر بشناسم.
12- هنگام يك تجربه دشوار هيچوقت سعي نميكنم افكار و احساساتي را كه درونم جاري ميشوند واقعاً درك كنم، چون اين كار برايم خيلي گيج كننده است.
نمره گذاری مقياس خودشناسی انسجامی
( – ) 1
( – ) 2
( – ) 4
( – ) 5
( – ) 7
( – ) 8
( – ) 10
( – ) 11
( – ) 12
( – ) : مواد وارونه