• -

    ترس از قضاوت دیگران

    ترس از قضاوت دیگران مسئله‌ای است که ممکن است افراد زیادی درگیر آن باشد. اگر با راه‌های ذکر شده در زیر مشکل شما برطرف نشد می‌توانید به کلینیک ندای آرامش روان مراجعه کنید تا مشاوران ما به شما در این زمینه کمک کنند.

    4 راه برای جلوگیری از نگرانی درباره آنچه دیگران درباره شما فکر می‌کنند.

    اگر می‌بینید که از خودتان بودن جلوگیری می‌کنید، وقت تغییر است.

    مردم تمام تلاش خود را می‌کنند تا از احتمال قضاوت منفی توسط دیگران جلوگیری کنند. معمولا همه افراد از قضاوت دیگران پرهیز می‌کنند. آن‌ها در کلاس یا جلسات کاری صحبت نمی‌کنند. این افراد خواسته‌ها و نیازهای خود را مطرح نمی‌کنند زیرا از قضاوت دیگران می‌ترسند.

    انسان‌ها همیشه درمورد دیگران قضاوت می‌کنند – خوب / بد یا دوست دارند / دوست ندارند.

    به جای اینکه با گفتن چیزی در مورد خصوصیات خودتان از این مسئله جلوگیری کنید و تلاش بیهوده کنید تا افراد زندگی خود را تشکیل دهید تا آن‌ها در مورد شما قضاوت نکنند، می‌توانید در عوض این روند را پیش بگیرید و خود را تغییر دهید.

    در اینجا چهار روش برای جلوگیری از ترس از قضاوت دیگران وجود دارد:

    1. هیچ چیز برای همیشه دوام ندارد. واقعیت این است که مغز انسان دارای ذخیره داده محدود است. اگرچه ممکن است قضاوت کنیم، اما آن‌ها به اندازه کافی قابل توجه نیستند که بتوانند جاودانه در ذهن باقی بمانند. بنابراین وقتی کسی در مورد شما قضاوتی می‌کند، این احتمال وجود دارد که لحظاتی یا چند روز بعد، این قضاوت از یاد او برود. ما درک خود را از مردم ایجاد می‌کنیم، نه بر اساس اشتباهات جزئی یا عقب نشینی‌هایی که مشاهده می‌کنیم، بلکه با ایجاد یک طرح و برنامه بر اساس چیزهای بزرگی که آن‌ها انجام می‌دهند و می‌گویند و الگوهای نحوه تعامل آن‌ها با ما و احساس ما به مرور باعث می‌شود.

    کلینیک مشاوره فردی در صادقیه – مرکز مشاوره افسردگی در صادقیه

    2. قضاوت اجتناب ناپذیر است. تلاش برای کنترل قضاوت دیگران را متوقف کنید. این تقاضای دیگران شده است که دیگران در مورد ما قضاوت نکنند. به جملات معروف مانند “بدون قضاوت” و “این یک منطقه بدون قضاوت است” فکر کنید. هیچ یک از این‌ها واقعاً کمک نمی‌کند: شما نمی‌توانید نظر دیگران را کنترل کنید. شاید آن‌ها قضاوت خود را ابراز نکنند، اما این بدان معنا نیست که آن‌ها می‌توانند روند فیزیولوژیکی مغز را متوقف کنند.
    در عوض، سعی کنید زمینه آنچه را که احساس می‌کنید توضیح دهید تا کسانی که در حال قضاوت کردن هستند شما را درک کنند.

    3. بگذارید شما را قضاوت کنند! فقط اجازه دهید قضاوت‌ها وجود داشته باشد، در یک رابطه صمیمی می‌تواند قضاوت آزاد باشد. به هر حال به جای اینکه جلوی آسیب پذیر بودن خود را بگیرید یا چیزهای منفی اما مهمی راجع به خود به اشتراک بگذارید، این کار را انجام دهید.

    هنگامی که ترس را شناسایی کردید، سعی کنید به خود اطمینان دهید یا راهی پیدا کنید که در صورت بروز ترس بتوانید آن را کنترل کنید. به خود یادآوری کنید که روابط نزدیک و صمیمی هنگامی که افراد در معرض قضاوت قرار می‌گیرند تعمیق می‌یابد. اگر این گشودگی اتفاق نیفتد، لزوماً به این معنی نیست که شما اشتباهی مرتکب شده‌اید، اما ممکن است به این معنی باشد که شخصی که برای با او ارتباط برقرار می‌کنید، توانایی یک رابطه صمیمی احساسی را ندارد.

    4. به قضاوت‌های خود توجه کنید. هیچ راهی بهتر از این نیست که کمتر به قضاوت دیگران اهمیت دهید و نسبت به خود و دیگران کمتر قضاوت کنید. البته قضاوت اجتناب ناپذیر است، اما زبانی را که در ذهن خود درباره افراد و اتفاقات زندگی خود به کار می برید تماشا کنید.

  • -

    تاثیر مشکلات مالی بر روابط زوجین

    تاثیر مشکلات مالی بر روابط زوجین

     از مواردی است که این روزها بیشتر زوجین درگیر آن هستند درباره اثرات  مشکلات مالی بر روابطشان  است.
    ما در کلینیک ندای آرامش روان به شما در مدیریت این مشکل کمک خواهیم کرد.

    در شرایط اقتصادی امروز، بسیاری از خانواده‌ها برای تأمین هزینه‌های زندگی خود با مشکل روبرو می‌شوند.
     این به ویژه در مورد زوج‌های جوان که درآمدشان معمولاً در محدوده پایین‌تری است و اغلب با وام‌های سنگین مواجه‌اند، صدق می‌کند.

    همه ما می‌دانیم که پول نقشی حیاتی در کیفیت زندگی دارد.

    کسانی که وضعیت مالی خوبی دارند به طور کلی خوشحال‌تر  و سالم‌تر هستند و طول عمر بیشتری دارند.
    در روابط می‌توان از پول برای نشان دادن محبت و حمایت استفاده کرد و دلیلی برای ازدواج یا ماندن در آن ایجاد کرد.

    زوجین وقتی از نظر مالی احساس خوبی دارند، احساس خوبی نسبت به خود و ازدواج خود دارند.
    اگرچه پول شادی را تضمین نمی کند، اما به عبارت دقیق تر نداشتن پول کافی، می تواند رابطه را به نقطه بحرانی برساند.

    منظور ما از مشکلات مالی، کمبود طولانی مدت پول و بدهی‌های سنگین و بدهی طولانی مدت است.

    ما اغلب با حوادث استرس زا روبرو می شویم که دشوار است و می‌تواند باعث آشفتگی عاطفی شود، اما آنها معمولاً کوتاه مدت هستند.
    وقتی علت آشفتگی ما از بین می رود، رابطه اغلب به حالت عادی برمی گردد.
    با این وجود بتزپرداخت بدهی می‌تواند سال‌ها طولانی شود.

    ما دائماً فشار برای پرداخت را احساس می کنیم.
    بنابراین احتمالاً فشار روحی طولانی مدت را تجربه خواهیم کرد و استرس منجر به درگیری می‌شود.
    بدهی که به مدت طولانی معلق است می تواند حتی مقاوم ترین زوج ها را نیز فرسوده کند.

    تاثیر مشکلات مالی بر روابط زوجین – مشکلات مالی در زندگی زناشویی

    مقدار بدهی ها  قابل اجتناب است.
    برای مثال:
    خرید خانه ایده ای است که بسیاری از زوجین برای آن تلاش می کنند و بیشتر ما احساس می کنیم ارزش هزینه آن را دارد.
    همچنین می تواند رابطه ای را تقویت کند زیرا این نمایانگر مشارکت و تعهد است.
    با این وجود، چنین خریدی می تواند فشار اقتصادی ایجاد کند.

    ممکن است متوجه شویم که مجبوریم ساعات کار خود را افزایش دهیم،یا  از تعداد چیزهایی مه می خواهیم بخریم ازکم کنیم.
    حتی کارهایی را که از انجام آنها لذت می‌بریم مانند رفتن به شام یا یک فیلم را کاهش دهیم.

    این بدهی قابل اجتناب است که می تواند به ویژه برای یک ازدواج خسارت آور باشد.
    اشاره ما به خرید چیزی مانند خانه ای است که بیش از توان ما یا صرف هزینه بصورت یک طرفه  است.

     

    صرف نظر از خواسته ها بخاطر بی پولی

    زوجین ممکن است کمبودهایی داشته باشند که بیش از حد شدید باشد. 
    همسر ممکن است از این که بخواهد برای پرداخت بدهی برای چیزی که از آن هیچ مزیتی دریافت نمی کند، چیزی را کنار بگذارد، ناراحت شود.
    در واقع، این نوع بدهی می تواند چیزهای زیادی در مورد ازدواج آنها باشد.

    صرف نظر از اینکه بدهی چگونه رخ می دهد، ممکن است برای ازدواج بسیار خطرناک باشد.
    اجتناب از مشاجره دشوار است و غالباً مستقیماً درمورد پول است، مانند مقدار درآمد شما و چگونگی هزینه آن.

    اینها شامل اتهاماتی می شود. مانند اینكه شوهر درآمد كافی ندارد یا زن بیش از حد هزینه می كند، یا برعكس.

    زوجین به احتمال زیاد یکدیگر را بخاطر وضعیت خود مقصر می‌دانند و خریدهای یکدیگر را موشکافی می‌کنند.
    همچنین احتمالاً آنها کمتر نسبت به روابط خود احساس تعهد می کنند.
    وقتی پول کافی در خانه وجود ندارد، به نظر می رسد هزینه‌های زندگی مشترک بیشتر از مزایای آن باشد.

     

    فشار عاطفی مداوم  می توانند سایر مشکلات را نیز مورد توجه قرار دهد و منجر به بحث هایی شود که ارتباط مستقیمی با پول ندارند.

    مشکلات مالی می تواند بر نحوه تفکر، رفتار و احساس ما درمورد شریک زندگی خود تأثیر بگذارد و باعث خصومت و نارضایتی زناشویی شود.

    حوادث استرس‌زا بر روحیه ما تأثیر می‌گذارد و حساسیت ما را بیشتر می کند .
    اگر همسر ما کاری را که دوست نداریم بگوید یا انجام دهد. در زمان هایی که استرس زیادی ندارند، ممکن است اجازه دهیم آن اتفاق بیفتد.
    اما در شرایط استرس بالا، ممکن است نتوانیم.

     

    بهترین مشاوره زوج درمانی در غرب تهران – بهترین کلینیک زوج درمانی در شمال غرب تهران

     

    مشکلات اقتصادی از طرق مختلف بر زن و شوهر تأثیر می‌گذارد.

    از آنجا که یک مرد نقش خود را به عنوان نان آور خانواده می بیند. ممکن است وقتی نمی تواند به اندازه کافی برای خانواده خود تأمین کند، خود را یک شکست خورده تلقی کند.

    احساسی که او نسبت به خودش دارد می تواند باعث ایجاد یکسری مشکلات و درگیری در درون او شود.
     مانند:  خصومت و تحریک پذیری، کناره گیری و افسردگی، و این می تواند بر نحوه رفتار او با خانواده تأثیر بگذارد.

    برای زنان، پریشانی طولانی مدت مالی تأثیر می گذارد بر چگونگی نگاه آنها به ازدواج خود به طور کلی.
    بعلاوه، اگر زنی انتظار دارد از طرف شوهرش حمایت مالی شود. درصورتی که چنین اتفاقی نیفتد، یکی از مزایای اصلی ازدواج وی تحقق نمی‌یابد.

    تجربیات عاطفی که زن و شوهر با آن روبرو هستند، غیر معمول نیست که به تدریج ارتباط خود را با یکدیگر قطع کنند.

    تاثیر مشکلات مالی بر روابط زوجین موضوعی بود که در این مقاله به آن پرداخته شد.

  • -

    تاثیر روابط زوجین بر کودک

    تاثیر روابط زوجین بر کودک


    موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است و از موضوعاتی است که بسیار مهم است.
    هر زوجی که دارای فرزند هستند باید به این نکته توجه داشته باشند که روابط آن‌ها روی فرزندشان تاثیرات منفی و مثبتی را می‌گذارد. 

    شما می‌توانید با مراجعه به کلینیک ندای آرامش روان از مشاوران ما کمک‌های لازم را در این زمینه دریافت نمایید.

    تاثیر روابط زوجین بر کودک

    هماهنگی تلاش‌های والدین یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد خانواده سالم است.
    در واقع، حتی بیشتر از کیفیت عمومی زناشویی. ارتباطات مشترک والدین پیش بینی کننده سازگاری والدین و فرزندان است.

    اما چگونه فرزندپروری مشترک می‌تواند سلامت روانی و سلامتی فرزندان را تقویت یا مهار کند؟
    محققان، دکتر پل شرودت و دکتر تامارا عفیفی قصد داشتند. این رابطه را بررسی کنند و اکنون یافته‌های آن‌ها در مقاله‌ای منتشر شده است.

    شرودت و عفیفی برای بررسی رابطه بین ارتباطات بین والدین و سلامت روان فرزندان، چندین مورد ازدواج، اول (یک پدر و مادر و یک کودک) و همچنین سه خانواده طلاق گرفته را مورد بررسی قرار دادند.

    آن‌ها نظرسنجی‌هایی را انجام دادند. که ارتباطات مشترک والدین و گفتگوی منفی آن‌ها با فرزندان و همچنین درک فرزندان از اینکه آن‌ها احساس می‌کنند بین والدینشان گیر افتاده‌اند و اقدامات مربوط به سلامت روان آن‌ها را ارزیابی می‌کند.

    آن‌ها این فرضیه را مطرح کردند که ارتباطات مشترک والدین بر احساس منفی فرزندانشان  تأثیر می‌گذارد و  به نوبه خود، بر اینکه فرزندان آنها درگیر می‌شوند تأثیر می‌گذارد.
    درک احساس گرفتار شدن در نهایت بر سلامت روان کودکان آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

    کلینیک فرزندپروری در تهران – مرکز فرزندپروری در صادقیه

    آنچه که آن‌ها دریافتند:
    همانطور که محققان پیش بینی کردند، ارتباطات والدین و پشتیبانی و حمایت آن‌ها از یکدیگر  مستقیماً سلامت روان کودکان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
    این رابطه به ویژه هنگامی که صحبت از ارتباطات مشترک والدین حمایتی و خصومت آمیز مادران می‌شد بیشتر صادق بود.

    برای پدران، داستان کمی پیچیده‌تر بود.
    به طور مشخص، ارتباطات حمایتی پدران درک فرزندان از گرفتار شدن را کاهش می‌دهد اما گزارشات فرزندان در مورد افشای منفی مادر در مورد پدر و علائم بهداشت روانی آن‌ها را افزایش می‌دهد.

    محققان تصور می‌کنند که مادران و پدران ممکن است نقش‌های مختلفی در خانواده داشته باشند.
    آنها پیشنهاد می‌كنند كه این احتمال وجود دارد كه پدرانی كه از یك شیوه ارتباطی حمایت از والدین حمایت می‌كنند. بسیار متكی به همسر (سابق) خود باشند، كه به نوبه خود می‌تواند سطحی از كینه را ایجاد كند كه پدران از آن اطلاع ندارند.

    نتایج حاصل از این مطالعه همچنین چیزی به نام فرضیه سرریز را پشتیبانی می‌کند.
    همسرانی که به روش‌های حمایتی برای والدین مشترک تلاش می‌کنند، احتمالاً ناامیدی خود را با فرزندانشان تقسیم می‌کنند.
    بنابراین، یک اتحاد مشترک والدین وسوسه افشای اطلاعات ناخواسته یا نامناسب را با کودکان کاهش می‌دهد و درک کودکان از امنیت خانواده را تقویت می‌کند. (که احساس گرفتار شدن آن‌ها را کاهش می‌دهد).

    والدین چه کاری می‌توانند انجام دهند؟
    یافته‌های این مطالعه در نهایت حاکی از این است که والدینی که با هم به صورت تیمی کار می‌کنند.
    از تلاش‌های والد دیگر حمایت می‌کنند و با هماهنگی فعالیت‌های والدین، ​​از طریق روش‌های حمایتی و همکاری ارتباط برقرار می‌کنند. عملکرد خانواده و سازگاری و رفاه فرزندان را بهبود می‌بخشد.

    در واقع، همراهی موفق والدین، ​​همبستگی و هدف مشترک خانواده را به کودک منتقل می‌کند،.
    حتی اگر ازدواج دوام نداشته باشد. با توجه به این مطالعه، ارتباطات مشترک والدین حمایتی به ویژه برای والدین مطلقه بسیار مهم است.

    زیرا در مقایسه با همسران متاهل خود، آنها معمولاً از حمایت و خصومت کمتری برخوردار هستند.
    با این وجود، ارتباط مثبت والدین می‌تواند در هر خانواده‌ای مفید باشد.

  • -

    8 مهارت مذاکره برای موفقیت

    8 مهارت مذاکره برای موفقیت

    مذاکره کنندگان تجاری به طور فزاینده‌ای می‌دانند که موثرترین چانه زن‌ها هم در ایجاد ارزش و هم در ادعای ارزش مهارت دارند – یعنی هر دو همکاری می‌کنند و رقابت می‌کنند.

    8 مهارت مذاکره برای موفقیت که در زیر به آن‌ها اشاره شده است به شما کمک می‌کند:

    مهارت‌های قدرتمند مذاکره را بسازید و یک معامله‌گر و رهبر بهتر شوید.

    گزارش ویژه ما، مهارت‌های مذاکره: استراتژی‌های مذاکره و تکنیک‌های مذاکره برای کمک به شما در تبدیل شدن به یک مذاکره کننده بهتر را از برنامه مذاکره در دانشکده حقوق هاروارد بارگیری کنید.

    1. خود را تجزیه و تحلیل و پرورش دهید:
    هم در مذاکرات تلفیقی و هم در چانه‌زنی‌های خصمانه، بهترین منبع قدرت شما توانایی و تمایل شما برای کنار گذاشتن و توافق دیگری است.
    قبل از رسیدن به میز مذاکره، مذاکره کنندگان خردمند زمان قابل توجهی را صرف شناسایی بهترین گزینه خود برای توافق با مذاکره می‌کنند.
    برای بهبود آن قدم برمی‌دارند.

    2. روند مذاکره را انجام دهید:
    تصور نکنید که هر دو در هنگام تعیین زمان ملاقات، چه کسی باید حضور داشته باشد، برنامه شما چیست.
    در عوض، با دقت درباره چگونگی مذاکره خود از قبل مذاکره کنید.
    بحث درباره چنین موضوعات رویه‌ای راه را برای گفتگوهای بسیار متمرکز باز می‌کند.

    3. ایجاد رابطه:
    تحقیقات نشان می‌دهد اگر در ابتدای مذاکره انجام مکالمه‌های کوچک همیشه امکان پذیر نیست (به ویژه اگر در یک ضرب الاجل محدود باشید).
    انجام این کار می‌تواند منافع واقعی به همراه داشته باشد. اگر فقط چند دقیقه صرف شناختن یکدیگر کنید.
    ممکن است شما و طرف مقابل‌تان همکاری بیش‌تری داشته باشید و به توافق برسید.

    اگر در مورد ایمیل در حال مذاکره هستید، حتی یک تماس تلفنی مقدماتی کوتاه نیز ممکن است تفاوتی ایجاد کند.
    این یکی از با ارزش‌ترین مهارت‌های مذاکره برای تسلط است.

    4. فعالانه گوش دهید:

    هنگامی که بحث را شروع کردید، در برابر اصرار رایج درمورد اینکه در مورد صحبت‌های بعدی خود در حالی که طرف مقابل‌تان صحبت می‌کند، فکر کنید، مقاومت کنید.
    درعوض، با دقت به استدلال‌های او گوش فرا دهید، سپس آنچه را که فکر می‌کنید وی گفته است.
    برای بررسی فهم شما بیان کنید. احساسات دشوار مانند ناامیدی را در پس پیام تصدیق کنید.
    نه تنها احتمالاً اطلاعات ارزشمندی به دست می آورید، بلکه ممکن است طرف مقابل از مهارت شنیداری مثال زدنی شما تقلید کند.

    5- سوالات خوب بپرسید:
    با پرسیدن سوال‌های زیادی می‌توانید در مذاکرات تلفیقی سود بیش‌تری کسب کنید.
    از پرسیدن سوالات “بله یا خیر” و سوالات اصلی، مانند “آیا فکر نمی‌کنید ایده خوبی است؟” خودداری کنید.
    درعوض، سوالات خنثی ایجاد کنید، مانند “آیا می‌توانید در مورد چالش‌هایی که در این سه ماه با آن روبرو هستید به من بگویید؟”

    6. مبادلات هوشمند را جستجو کنید:
    در یک مذاکره توزیعی، طرفین غالباً در یک امتیاز واحد، مانند قیمت، امتیازات و خواسته‌ها را حفظ می‌کنند.
    در مذاکرات یکپارچه، می‌توانید با حضور چندین مسئله سرمایه گذاری کنید. تا هر دو طرف بیشتر از آنچه می‌خواهند بدست آورید.
    به طور خاص، سعی کنید مواردی را که همتای شما بسیار به آن‌ها اهمیت می‌دهد و ارزش کم‌تری برای آن‌ها دارید، شناسایی کنید.
    سپس پیشنهاد دهید در ازای گرفتن امتیاز از وی در مورد موضوعی که برای آن بسیار ارزش قائل هستید. در مورد آن امتیاز بدهید.

    7. قرارداد مشروط را امتحان کنید:
    مذاکره کنندگان غالباً گیر می‌کنند زیرا در مورد چگونگی اجرای یک سناریو با گذشت زمان اختلاف نظر دارند.
    در چنین مواردی، سعی کنید یک قرارداد مشروط پیشنهاد دهید – در واقع، شرط بندی در مورد چگونگی وقایع آینده است.

    به عنوان مثال، اگر در ادعای پیمانکاری مبنی بر اینکه وی می‌تواند پروژه بازسازی منزل شما را در مدت سه ماه به پایان برساند شک دارید. قرارداد مشروطی را پیشنهاد کنید که وی را به دلیل تأخیر در اتمام کار مجازات کرده و یا به او برای پایان کار زودرس پاداش دهید.

    اگر او واقعاً ادعاهای خود را باور دارد، در پذیرش چنین شرایطی مشکلی نخواهد داشت.

    8. برنامه ریزی برای مرحله اجرا:
    راه دیگر برای بهبود دوام طولانی مدت قرارداد شما قرار دادن نقاط عطف و مهلت‌های قرارداد شما برای اطمینان از انجام تعهدات است.
    همچنین ممکن است موافقت کنید که به صورت کتبی، در فواصل منظم در طول عمر قرارداد برای بررسی و در صورت لزوم، مذاکره مجدد دیدار کنید.
    علاوه بر این، افزودن بند حل اختلاف که خواستار استفاده از میانجگری یا داوری در صورت بروز درگیری است. می‌تواند اقدامی خردمندانه باشد.

  • -

    ازدواج کودکان

    ازدواج کودکان

    ازدواج کودک چیست؟

    ازدواج کودکان به ازدواجی گفته می‌شود که در آن یکی یا هر دو همسر زیر 18 سال داشته باشند. اگرچه این تعریف ساده به نظر می‌رسد، اما واقعیت‌های ازدواج کودکان می‌تواند پیچیده باشد. هر دو کلمه “کودک” و “ازدواج” گاهی اوقات متفاوت تفسیر می‌شوند.

    تعریف شناخته شده بین المللی از کودک – که توسط کنوانسیون حقوق کودک، یکی از معاهدات مورد تایید و تصویب جهانی در تاریخ – “هر انسانی زیر 18 سال” کودک شمرده می‌شود. این همچنین تعریف قانونی است که در بیشتر مناطق جهان به کار رفته است.

    اما در تعداد کمی از کشورها، بزرگسالی یا “سن بزرگسالی” ممکن است قبل از 18 سالگی به پایان برسد. (کنوانسیون حقوق کودک برای قوانین ملی که سن بلوغ زودرس را به رسمیت می‌شناسد، یک استثنا ایجاد می‌کند.) فرهنگ‌ها بزرگسالی را کشوری می‌دانند که با ازدواج حاصل شده است – به عنوان مثال، کشورهایی که سن کامل آن‌ها به معنای سن 18 سال به بالا است و هر زن متاهلی در سن کامل خود حتی اگر کمتر از 18 سال باشد در نظر گرفته می‌شود. حداقل سن ازدواج، مانند نپال، که طبق قانون مردان و زنان هنگام ازدواج حداقل 20 سال دارند.

    مفهوم ازدواج نیز متفاوت است – می‌تواند رسمی یا غیررسمی باشد، توسط قوانین مدنی، قانون عادی یا قوانین دینی اداره می‌شود یا به سادگی یک عمل عرفی است. به عنوان مثال، در بسیاری از نقاط جهان، ازدواج‌ها توسط جامعه بدون ثبت قانونی قابل شناسایی است، که به سادگی با یک مراسم مشخص شده است. در کشورهایی که ازدواج چند همسری توسط قانون مدنی مجاز نیست، ازدواج دوم و سوم اغلب بدون ثبت رسمی انجام می‌شود.

    نظرسنجی‌های عمده سعی دارند این تنوع را هنگام اندازه‌گیری ازدواج کودکان در نظر بگیرند. به عنوان مثال نظرسنجی‌های خوشه‌ای چند شاخص و نظرسنجی سلامت جمعیت شناختی، اطلاعاتی را در مورد تاریخ و سنی که زنان و مردان در آن ازدواج کرده‌اند یا برای اولین بار با همسر یا شریک زندگی خود شروع کرده‌اند، جمع آوری می‌کنند.

    بهترین مرکز مشاوره در تهران  – بهترین کلینیک روانشناسی در تهران

    صرف نظر از این تعاریف متفاوت، ازدواج کودکان یک نقض جدی حقوق بشر است که زندگی، سلامتی، ایمنی و تحصیلات دختران و پسران را به طور مستقیم تهدید می‌کند، و چشم انداز آینده آن‌ها را محدود می‌کند.

    چرا ازدواج کودکان اتفاق می‌افتد؟

    تصور اینکه چرا کسی ترجیح می‌دهد فرزندش ازدواج کند، دشوار است. اما برای میلیون‌ها نفر، ازدواج کودکان می‌تواند بهترین – یا تنها – گزینه باشد.

    به دلیل نابرابری فراگیر جنسیتی، دختران اغلب به عنوان بار یا کالا دیده می‌شوند. والدین فقیر غالباً معتقدند که ازدواج با تأمین مسئولیت مراقبت از همسر یا خانواده‌اش، آینده دختر را تأمین می‌کند. این ممکن است در مواردی باشد که والدین با مشکلات اقتصادی روبرو هستند. یا دختران به دلیل فقر یا شرایط مجبور به ترک تحصیل می‌شوند. در جاهایی که خانواده عروس به خانواده داماد جهیزیه می‌پردازند. عروس‌های کوچکتر معمولاً جهیزیه‌های کوچک‌تری را سفارش می‌دهند. و انگیزه‌ای برای والدین برای ازدواج زود هنگام دخترانشان ایجاد می‌کند.

    والدین معمولاً ازدواج را راهی برای محافظت از دختران خود در برابر خشونت جنسی می‌دانند. شناخته شده است که میزان ازدواج کودکان در هرج و مرج جنگ افزایش می‌یابد. زیرا خانواده‌ها هم بی ثباتی اقتصادی را تحمل می‌کنند و هم ترس از خشونت را تحمل می‌کنند. با این وجود ازدواج کودکان منجر به این می‌شود که دختران از طرف همسران صمیمی خود از خشونت جنسی، جسمی و عاطفی بالایی برخوردار باشند.

    اگرچه بیشتر حاملگی‌های نوجوانان در کشورهای در حال توسعه در میان دخترانی اتفاق می‌افتد که قبلاً ازدواج کرده‌اند، اما در بعضی جاها، بارداری در دوران نوجوانی والدین را وادار به ازدواج دخترانشان می‌کند. این امر در کشورهای ثروتمند و فقیر دیده می‌شود که جوامع بارداری خارج از ازدواج را شرم آور می‌دانند. دختران حتی ممکن است مجبور به ازدواج با متجاوزین شوند تا خانواده آن‌ها را از لکه ننگ حاملگی بدون ازدواج در امان نگه دارند.

    کلینیک مشاوره کودک در صادقیه – مرکز مشاوره کودک در صادقیه

    و همه ازدواج‌های کودکان نتیجه تصمیمات والدین یا سرپرستان نیستند. غالباً، نوجوانان خود تصمیم می‌گیرند که با همسرشان ازدواج کنند، چه همسن و سال و چه فرد مسن. این ازدواج‌ها ممکن است راهی برای اعمال استقلال، ترک خانه یا فرار از شرایط دشوار، از جمله فقر ناامید کننده یا خشونت خانوادگی باشد.
    محدودیت‌های جنسی نوجوان در خارج از ازدواج نیز برخی از نوجوانان را وادار می‌کند. که ازدواج را تنها راه داشتن فعالیت جنسی بدانند.

    ازدواج کودکان چقدر رایج است؟

    ازدواج کودکان در واقع بسیار رایج است.

    بیش از 650 میلیون زن و دختر که امروز زنده مانده‌اند قبل از هجده سالگی ازدواج کرده‌اند. بیست و یک درصد از زنان جوان (20 تا 24 سال) در سراسر جهان در سن کودکی ازدواج کرده‌اند. و در حالی که ازدواج کودکان در کشورهای کم درآمد و متوسط بسیار شیوع دارد، در کشورهای با درآمد بالا نیز صورت می‌گیرد.

    خبرهای خوبی وجود دارد: نرخ ازدواج جهانی کودکان به آرامی در حال سقوط است. در حدود سال 2000، از هر سه زن 20 تا 24 ساله، یكی اعلام كرد كه در كودكی ازدواج كرده‌اند. در سال 2017، این تعداد کمی بیش از یک در پنج بود. نرخ ازدواج کودکان قبل از 15 سالگی نیز کاهش یافت، از 11 درصد در سال 2000 به 5 درصد در سال 2017 کاهش یافت.

    کلینیک ندای آرامش روان دارای بهترین و مجرب‎ترین مشاوران کودک و فرزند پروری در تهران است. این کلینیک آماده ارائه خدمات مشاوره‌ای و روانشناسی به شما عزیزان می‌باشد

  • -

    با کودک بی ادب چگونه رفتار کنیم

    با کودک بی ادب چگونه رفتار کنیم ؟ این موضوع شاید یکی از دغدغه‌های شما عزیزان باشد . ما در این مقاله چند نمونه از این رفتارها را برای شما گفته‌ایم.

    برای استفاده از روش‌های دیگر تربیتی می‌توانید به کلینیک ندای آرامش روان مراجعه فرمایید.

    5 نکته برای درک اینکه با کودک بی ادب چگونه رفتار کنیم

    در برهه‌ای از زمان، هر پدر و مادری باید با رفتارهای بی احترامی فرزند خود برخورد کند. خواه این مسئله به اندازه نادیده گرفتن درخواست‌های فرزند شما باشد.

    کودک شما بعضی اوقات خود را به روش‌های غیرمولد ابراز می‌کند. وقتی این اتفاق می‌افتد، اول از همه و همه باید درک کنید که تنها نیستید و رفتار فرزندتان تقصیر شما نیست. بعلاوه، بدانید که با یک رویکرد صحیح، رفتار بی ادبانه معمولاً قابل اصلاح است.

    گرچه سرپیچی ناخوشایند است، اما معمولاً دلیلی برای هشدار نیست: کودک شما احتمالاً فقط سعی دارد احساس ناامیدی و ناتوانی را تجربه کند. کودکان هر چه بزرگتر می‌شوند، معمولاً احساس می‌کنند که درگیر قوانین و انتظارات هستند. آنها خواهان استقلال بیشتر هستند اما مطمئن نیستند که چگونه آن را بدست آورند.

    به همین ترتیب، آن‌ها به عنوان ابزاری برای کنترل وضعیت عمل می‌کنند. به عنوان مثال اگر کودک شما نمی‌خواهد تکالیف خود را انجام دهد، ممکن است سعی کند شما را به یک بحث طولانی بکشاند.

    اگر موفق شود، راه خودش را می‌گیرد (البته به طور موقت): هر دو آنقدر مشغول بحث در مورد نگرش او خواهید بود که تکالیفش به یک فکر بعدی تبدیل می‌شود.

    بهترین کلینیک مشاوره کودک در تهران – بهترین کلینیک مشاوره کودک در صادقیه

    با این حال، گرچه تشخیص و تسهیل نیاز فرزندتان به استقلال مهم است، اما هرگز نباید رفتار آزار دهنده و بی ادبانه را تأیید یا تشویق کنید. کلید مدیریت کودک بی ادب در اجازه دادن به او برای اندازه گیری استقلال و در عین حال جلوگیری از روش‌های نامناسب ابراز وجود است. پنج نکته زیر باید به شما کمک کند تا چنین تعادلی را برقرار کنید:

    1. رفتار فرزند خود را شخصی نگیرید.

    هرچه حرف و عمل فرزند خود را بیشتر درونی کنید، احتمال واکنش بیش از حد شما وجود دارد. این هم اوضاع را تشدید می‌کند و هم کودک شما را ترغیب می‌کند که به بی احترامی خود ادامه دهد. از این گذشته، با نشان دادن اینکه فرزندتان می‌تواند از شما بی بهره باشد، به او اثبات می‌کنید که تکنیک‌های او موثر است.

    در عوض، اکثر متخصصان توصیه می‌کنند که بگذارید “چیزهای کوچک” (مانند آه و چشم برگرداندن و به دنبال آن اطاعت) انجام شود. علاوه بر این، شما باید به طور عینی تجزیه و تحلیل کنید که کدام یک از رفتارهای بی ادبانه کودک شما واقعا نادرست است. بر اصلاح این رفتارها با استفاده از نظم و انضباط مداوم و آرام تمرکز کنید.

    2. رفتار محترمانه را برای فرزند خود الگوی خود قرار دهید.

    بچه‌ها از کجا این تصور را دارند که با بی ادبانه رفتار کردن مشکلات را حل می‌کند؟ معمولاً با مشاهده کسی که به آن احترام می گذارند با استفاده از روش‌های مشابه برای رفع ناراحتی استفاده می‌کنند.
    بنابراین یکی از بهترین راه‌هایی که می‌توانید رفتار بی ادبانه را مهار کنید. نشان دادن استراتژی‌های سالم مدیریت خشم است.
    از صحبت بد در مورد دیگران در پشت سرشان بپرهیزید. و حتی در مواردی که با یک فرد مشکل دارید در مقابل فرزندان خود مودب باشید.

    3- به کودک خود اجازه “بی احترامی” ندهید.

    اگرچه هیچ پدر و مادری قصد ندارد کودک خود را به بی احترامی تشویق کند، اما برخی از آنها ناخواسته این رفتار را تأیید می‌کنند – تا زمانی که این هدف در جهت آنها باشد. به عنوان مثال، به وضعیت زیر فکر کنید: یکی از معلمانش به شما مقدار زیادی تکالیف سنگین می دهد.

    طبیعتاً شما با اوضاع و احوال او همدردی می کنید.
    بنابراین، هنگامی که او شروع به شکایت از بی انصافی معلم خود می‌کند، شما (حداقل تا حدی) با او موافقید.

    فکر می‌کنید در صورت انجام این کار فرزند شما چه پیامی دریافت می‍‌کند؟ او خواهد فهمید که رفتار بدش با کسی که با او موافق نیستید قابل قبول و حتی مفید است.

    یک روش بهتر برای کنار آمدن با این نوع شرایط این است که در اولین قدم با کودک خود همدلی کنید. احساسات او را تأیید کنید، به عنوان مثال با گفتن ، “من درک می کنم که در حال حاضر احساس خستگی و ناامیدی می‌کنی. مشکلی نیست. ” هنگامی که این کار را انجام دادید، به او یادآوری کنید که گرچه احساسات او قابل قبول است، اما بی ادبانه نیست.
    در مورد روش‌های محترمانه‌ای که شما و فرزندتان می‌توانید از عهده کنترل اوضاع برآیید. مانند رفتن و بحث مودبانه با معلم در مورد سیاست‌های تکالیف خود بحث کنید.

    بهترین مشاور کودک در تهران – بهترین مرکز مشاوره کودک در تهران

    4- کارهای خوبی که انجام می دهد را به فرزند خود یادآوری کنید.

    بسیاری از والدینی که با کودکی سروکار دارند با سخت گیری روزافزون سعی در اصلاح اوضاع دارند.
    با این کار، آنها فراموش می‌کنند که بازخورد مثبت در هدایت و اصلاح رفتار چقدر مهم است: کودک شما باید بداند که چه کاری درست انجام می‌دهد در غیر اینصورت هدف رفتاری مثبتی نخواهد داشت.
    علاوه بر این، انتقاد مداوم باعث کینه فرزند شما خواهد شد.

    هنگامی که کودک شما تلاشی برای اطاعت از شما انجام داد، به او پاداش دهید.
    به همین ترتیب، شما باید به طور فعالانه بدنبال کارهای خوبی باشید که فرزندتان انجام می‌دهد.
    به عنوان مثال اگر فرزند شما در برخورد با خواهر یا برادر بدخلقی نمی‌کند. به او بگویید که متوجه عمل خویشتنداری او شده‌اید و به او افتخار می‌کنید.

    5- سعی نکنید فرزندتان را مجبور کنید که به شما احترام بگذارد.

    به همان اندازه وسوسه انگیز است که خود را با گفتن این جمله، “من پدر و مادر هستم، پس باید به من احترام بگذارید” وسوسه انگیز است. خواستار احترام از طرف فرزندتان نتیجه معکوس خواهد داد. چرا؟ به راحتی می‌توان کاری کرد که کسی به شما احترام بگذارد. بنابراین وقتی این اولتیماتوم‌ها را می دهید خود را برای شکست آماده کنید.

    به جای تلاش برای کنترل احساس کودک نسبت به خود، تمرکز خود را بر رفتار او بگذارید. به او یادآوری کنید که اگرچه ممکن است قانونی را دوست نداشته باشد، اما باید آن را رعایت کند. و با نام بردن از شما تغییری در آن ایجاد نمی‌شود. بر این واقعیت تأکید کنید که بی ادبی، صرف نظر از احساس فرد، اشتباه است.

    در صورت تشدید رفتار بی احترامی چه باید کرد
    پنج استراتژی فوق برای جلوگیری یا حداقل مدیریت اکثر موارد رفتار بی احترامی خفیف تا حد متوسط کافی است. با این حال، در برخی موارد نادر، ممکن است رفتار سرپیچی کودک بدتر شود.
    اگر این اتفاق برای شما رخ داد، مهم است که تشخیص دهید عملکرد مداوم و شدید فرزند شما ممکن است نشانه یک مسئله عمیق‌تر باشد (مانند اختلال در رفتار).
    در صورتی که رفتار کودک شما واقعاً غیرقابل کنترل شود، از والدین دیگر و از یک متخصص بهداشت روان کمک بگیرید.
    با درمان صحیح، کودک شما باید بتواند مسائل خود را با اقتدار تثبیت کند و بر آنها غلبه کند.

    ما در این مقاله درباره موضوع با کودک بی ادب چگونه رفتار کنیم صحبت کردیم. حال اگر مشکل شما برطرف نشد میتوانید به کلینیک آرامش روان مراجعه کنید و از بهترین مشاور کودک در تهران کمک‌های لازم را دریافت نمایید.

  • -

    انواع خیانت

    انواع خیانت موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. شما می‌توانید با مراجعه به کلینیک و مرکز مشاوره ندای آرامش روان در این زمینه از مشاوران باتجربه ما راهنمایی‌های لازم را دریافت نمایید.

    10 نوع خیانت

    یکی از بزرگ‌ترین دردها این است که بفهمید به شما خیانت شده است. دانستن اینکه فردی که به او اعتماد کامل دارید کاری انجام داده است که قدرت از بین بردن رابطه‌ای را دارد که سال‌ها ساخته شده است ویرانگر است. با این حال، آیا خیانت فقط درصورت رابطه جنسی با شخص دیگر است؟ جواب منفی است خیانت انواع مختلفی دارد، که فراتر از رابطه جنسی است و می‌تواند بسیار پیچیده‌تر از آنچه ما فکر می‌کنیم باشد. در این مقاله، ما در مورد 10 مورد از انواع خیانت و اینکه چگونه یک زن و شوهر می‌توانند برای غلبه بر آن صحبت کنند صحبت خواهیم کرد.

    انواع خیانت

    دکتر جان گوتمن، یکی از معتبرترین محققان دانشگاهی در زمینه ازدواج و خانواده و نویسنده کتاب آنچه عشق را دوام می آورد: چگونه اعتماد سازی کنیم و از خیانت خودداری کنیم، علاوه بر خیانت جنسی، 10 روش برای خیانت به یک شریک زندگی را توصیف کرد. وی توضیح می‌دهد که روابط بر اساس اعتماد بنا شده و فرسایش اعتماد در یک رابطه از لحظات به ظاهر ناچیز آغاز می‌شود.

    به عنوان مثال، شما می‌توانید انتخاب کنید که از شریک زندگی خود استقبال کنید. یا در مواقعی که بیشتر به او احتیاج دارد (آگاهانه یا نه) از او دور شوید. انتخاب دور شدن از شخصی در صورت نیاز به حمایت یا توجه وی باعث بی‌اعتمادی می‌شود. آنها دیگر به شما اعتماد ندارند که در کنار آنها باشید. با گذشت زمان، این کناره گیری مداوم به یک احساس خیانت و سرانجام به یک ازدواج گسسته تبدیل می‌شود که منجر به طلاق می‌شود، حتی در این رابطه در واقع خیانت وجود نداشت. در زیر رفتارهایی که انواع خیانت محسوب می‌شوند آورده شده است.

    1- صمیمیت بدون رابطه جنسی

    این یک رابطه ظاهراً افلاطونی با شخص سوم است. داشتن دوستی (در محل کار، در کافه) که جزئیات شخصی را با او در میان می گذارید و شریک زندگی فعلی شما احساس ناراحتی می‌کند.

     دروغ گفتن

    صادق نبودن باعث از بین رفتن امنیت در روابط شما می‌شود. حتی اگر اینها دروغ باشد تا از درگیری جلوگیری شود، ممکن است سمی باشد. دروغ‌هایی که برای حفظ صلح گفته می شود، باعث سلب اعتماد می‌شود. اگر فرد دروغگو باشد، روان درمانگر می‌تواند به ترک این عادت به او کمک کند.

    3- اتحاد علیه شریک

    وقتی شریک زندگی در تصمیم گیری اعضای خانواده یا دوستان را درگیر می کند. دائماً از همسر انتقاد می کند یا در برابر مشکلات با پدر و مادرش متحد می شود، رابطه می تواند از هم بپاشد.

    با تقسیم شکایات شخصی در مورد شریک زندگی خود با بستگان یا دوستان خود، می توانید ناخواسته او را بترسانید. سکوت در مورد درگیری‌های زناشویی مهم است . و درگیر کردن افرادی که ممکن است بتوانند از این اطلاعات علیه او استفاده کنند، اصلا جالب نیست.

     از دست دادن علاقه جنسی

    دیگر هیچ جذابیت جنسی وجود ندارد و همچنین علاقه ای به احیای میل بین زن و شوهر وجود ندارد. ممکن است دلایل مختلفی وجود داشته باشد که دیگر رابطه جنسی در اولویت قرار ندارد. اما اگر آنها گفته نشوند، می تواند منجر به احساس خیانت شود. این دلایل شامل شغل، استرس، تصویر منفی بدن، انتقاد، عدم احساس تغذیه، انگیزه های جنسی ناسازگار یا مشکلات جسمی است. وقتی مسائل به روشی صادقانه و عاشقانه مطرح نشوند، صدمه زدن و طرد شدن می‌تواند رابطه را از بین ببرد.

    5- بی احترامی

    رابطه عاشقانه مربوط به این نیست که شخصی از این مزیت برخوردار باشد – بلکه درمورد دست نگه داشتن است. اگر شریک زندگی باعث شود شخص دیگری احساس حقارت کند. از نفرین مکرر و کنایه استفاده کند و یا همیشه نشان دهد که آنها از این مزیت برخوردار هستند. زهر بی اعتمادی را در روابط ایجاد می‌کند.
    بی احترامی می تواند شامل اصلاح دستور زبان، انتقاد، چرخاندن چشم، نفرین، فقدان هوش و هر چیزی باشد که می گوید شما چطور از شخص مقابل بالاتر هستید. نوعی خیانت و سواستفاده عاطفی است.

    6- بی عدالتی

    زندگی می تواند ناعادلانه باشد، اما روابط طولانی مدت و دوست داشتنی باید پناهگاه بی عدالتی باشد. با این حال، رضایت متقابل در یک رابطه فقط زمانی اتفاق می افتد. که هیچ یک از دو طرف احساس نکند از او سو استفاده می‌شود و نیازها / خواسته‌های هر دو به یک اندازه برآورده می‌شود. به عنوان مثال، هزینه‌ها، تقسیم کار یا نحوه صرف وقت آزاد به راه حل‌های متقابل رضایت بخش نیاز دارند. خیانت زمانی اتفاق می‌افتد که یکی از طرفین اراده خود را تحمیل کند و دیگر گوش دادن به طرف مقابل را متوقف کند.

     خودخواهی

    زوج‌های خوشبخت می‌فهمند که گاهی اوقات هر یک از آن‌ها نیازهای خود را برای منافع عمومی رها می‌کنند. با این حال، کینه توزی زمانی اتفاق می‌افتد که نوع دوستی متقابل نباشد، وقتی شریک زندگی از فداکاری‌های لازم برای منافع رابطه یا خانواده خودداری کند (اگر فرزند دارید) رفتار خودمحوری می‌تواند بر رابطه تأثیر منفی بگذارد.

    8 – عهدشکنی

    الگویی از ناامیدی در مورد وعده‌های شکسته می‌تواند اعتماد بین زن و شوهر را تضعیف کند. افرادی که همیشه وعده می‌دهند، حتی بدون معنی، می‌توانند این پیام را ارسال کنند: “شما مهم نیستید”.

    وعده‌های تحقق نیافته ممکن است شامل، به عنوان مثال، پنهان کاری یا کنترل پول، تغییر ترکیبی نگرش در ابتدای رابطه یا اعتیاد و غیره باشد.

     داشتن تخیلات جنسی در مورد افراد دیگر

    خیال پردازی درمورد افرادی که به نظر شما جذاب می‌رسند طبیعی است، صرف نظر از اینکه در رابطه هستید یا نه. با این حال، خطر خیانت زمانی اتفاق می‌افتد که افکار در مورد فرد خاصی منجر به رفتار ” نادرست” شود.

    10- خیانت مجازی

    این یکی از انواع خیانت است که به طور فزاینده‌ای رایج شده و می‌تواند به دو نوع تقسیم شود. اولی به طور ضمنی جنسی است. به این معنی که شما وقت خود را صرف ارسال لایک در پست‌های اینستاگرامی رابطه سابق یا معاشقه با افراد در برنامه‌های دوست یابی می کنید.

    دلیل دوم را می‌توان به عنوان خیانت به شریک زندگی با تلفن هوشمند خود توصیف کرد. زیرا شما زمان بیشتری را صرف تعامل با پیروان شبکه‌های اجتماعی خود می‌کنید تا با آن‌ها.

  • -

    چه کسانی اقدام به خودکشی می کنند

    چه کسانی اقدام به خودکشی می کنند ، شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد. دراین مقاله به این موضوع پرداخته ایم.

    ما در کلینیک ندای آرامش روان آماده ارائه خدمات مشاوره‌ای در زمینه درمان آسیب های اقدام به خودکشی به شما عزیزان هستیم.

    خودکشی کردن

    هر ساله نزدیک به 800000 نفر جان خود را می‌گیرند و افراد بیشتری اقدام به خودکشی می‌کنند.

    هر خودکشی فاجعه‌ای است که خانواده‌ها، جوامع و کل کشورها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و تأثیرات طولانی مدتی روی افراد باقی مانده دارد. خودکشی در تمام طول عمر اتفاق می‌افتد و دومین علت اصلی مرگ در میان جوانان 15-29 ساله در جهان در سال 2016 بود.

    مصرف سموم دفع آفات، دار آویختن و سلاح گرم از متداول‌ترین روش‌های خودکشی در سطح جهان است.
    خودکشی فقط در کشورهایی با درآمد بالا اتفاق نمی‌افتد بلکه یک پدیده جهانی در تمام مناطق جهان است.
    در حقیقت، بیش از 79٪ از خودکشی‌های جهانی در کشورهای با درآمد کم و متوسط در سال 2016 اتفاق افتاده است.

    خودکشی یک مشکل جدی بهداشت عمومی است. با این حال، با مداخلات به موقع، مبتنی بر شواهد و غالباً کم هزینه، خودکشی قابل پیشگیری است.
    برای موثر بودن پاسخ‌های ملی، یک استراتژی جامع پیشگیری از خودکشی چند بخشی مورد نیاز است.

     

    چه کسانی اقدام به خودکشی می کنند

    در حالی که ارتباط بین خودکشی و اختلالات روانی (به ویژه افسردگی و اختلالات مصرف الکل) در کشورهای با درآمد بالا کاملاً ثابت شده است، بسیاری از خودکشی ها در لحظات بحرانی با شکست توانایی مقابله با استرس‌های زندگی مانند مشکلات مالی، قطع رابطه یا درد و بیماری مزمن است.

    علاوه بر این، تجربه درگیری، فاجعه، خشونت، سواستفاده یا از دست دادن و احساس انزوا به شدت با رفتار خودکشی در ارتباط است. میزان خودکشی نیز در میان گروه‌های آسیب پذیر که تبعیض را تجربه می‌کنند، مانند پناهندگان و مهاجران، زیاد است.

    اقدام به خودکشی مهمترین عامل خطر برای خودکشی در جمعیت عمومی است.
    در بین جامعه LGBTI و زندانیان تا حد زیادی قوی‌ترین عامل خطر برای خودکشی، اقدام به خودکشی است.

    روش های خودکشی

    تخمین زده می‌شود که حدود 20٪ از خودکشی‌های جهانی به دلیل خود مسمومیت با سموم دفع آفات باشد که بیشتر آنها در مناطق کشاورزی روستایی در کشورهای با درآمد کم و متوسط اتفاق می افتد. سایر روشهای متداول خودکشی حلق آویز و سلاح گرم است.

    آگاهی از متداولترین روشهای خودکشی برای ابداع استراتژیهای پیشگیری که موثر نشان داده شده اند، مانند محدودیت دسترسی به وسایل خودکشی، مهم است .

    پیشگیری و کنترل

    خودکشی قابل پیشگیری است. برای جلوگیری از خودکشی و اقدام به خودکشی می توان اقدامات مختلفی را در سطح جمعیت ، زیر جمعیت و افراد انجام داد.

    این شامل:
    کاهش دسترسی به وسایل خودکشی (به عنوان مثال آفت کش ها، سلاح گرم، داروهای خاص)
    گزارشگری توسط رسانه ها به روشی مسئولانه؛
    مداخلات مدرسه محور؛
    معرفی سیاست های الکل برای کاهش استفاده مضر از الکل؛
    شناسایی، درمان و مراقبت به موقع از افراد مبتلا به اختلالات روانی و مصرف مواد، درد مزمن و پریشانی حسی شدید.
    آموزش کارکنان بهداشتی غیر تخصصی در ارزیابی و مدیریت رفتار خودکشی؛
    پیگیری مراقبت از افرادی که اقدام به خودکشی کرده و حمایت جامعه را ارائه می دهند.

    خودکشی یک مسئله پیچیده است و بنابراین تلاش برای پیشگیری از خودکشی نیاز به هماهنگی و همکاری بین بخش‌های مختلف جامعه، از جمله بخش بهداشت و سایر بخش‌ها مانند آموزش، کار، کشاورزی، تجارت، دادگستری، قانون، دفاع، سیاست و رسانه‌ها دارد.
    این تلاش‌ها باید جامع و یکپارچه باشد زیرا هیچ رویکردی به تنهایی نمی‌تواند بر موضوعی به پیچیدگی خودکشی تأثیر بگذارد.
    بالا بردن سطح آگاهی جامعه و شکستن تابو برای پیشرفت کشورها در جلوگیری از خودکشی مهم است.

    چالش‌ها و موانع

    کلاله و تابو

    کلاله، به ویژه اختلالات روانی و خودکشی پیرامون، به این معنی است که بسیاری از افراد به فکر خودشان هستند یا اقدام به خودکشی نمی‌کنند و به همین دلیل کمک لازم را نمی‌کنند. پیشگیری از خودکشی به دلیل عدم آگاهی از خودکشی به عنوان یک مشکل عمده بهداشت عمومی و تابو در بسیاری از جوامع برای بحث صریح در مورد آن، به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. تاکنون، فقط چند کشور پیشگیری از خودکشی را در اولویت‌های بهداشتی خود قرار داده‌اند و تنها 38 کشور گزارش داده‌اند که یک استراتژی ملی پیشگیری از خودکشی دارند.

    فقط 80 کشور عضو دارای اطلاعات ثبت حیاتی با کیفیت خوب هستند که می‌توانند مستقیماً برای تخمین میزان خودکشی استفاده شوند.

    این مشکل داده‌های بی‌کیفیت مرگ و میر فقط به خودکشی اختصاص ندارد، اما با توجه به حساسیت به خودکشی و غیرقانونی بودن رفتار خودکشی در برخی کشورها، این احتمال وجود دارد که گزارش نکردن و طبقه بندی نادرست مشکلات بیشتری برای خودکشی نسبت به بسیاری از دلایل دیگر باشد. 

     

     

     

  • -

    درمان کم حرفی

    درمان کم حرفی موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. کلینیک ندای آرامش روان از بهترین کلینیک درمان اختلالات در تهران است و می‌تواند به شما در این زمینه کمک کند.

    5 راه درمان کم حرفی

    سکوت روشی است برای تنبیه و دستکاری روانشناختی که همه ما احتمالاً از آن استفاده کرده ایم یا تجربه کرده ایم، خواه از آن آگاه بوده ایم یا نه.
    سکوت کردن درهر رابطه ای (عاشقانه، دوستی، روابط خانوادگی، همکار و حتی تعامل با غریبه‌ها ) صدق می‌کند.

    در این مقاله، قصد داریم برای شما توضیح دهیم که چرا افراد برای نادیده گرفتن افراد موجود در روابط ، از درمان خاموش استفاده می کنند؟ پیامدهای درمان خاموش چقدر جدی است؟ چگونه می توانید با آن کنار بیایید؟

    وقتی بیشتر در مورد دلایل انجام این کار و چگونگی بد بودن آن بدانید، یاد خواهید گرفت که مشکلات رابطه خود را به روشی متفاوت و مثبت حل کنید.

    درمان خاموش چیست؟

    این نکته در مورد نادیده گرفتن آشکار کسی است.

    نادیده گرفتن آشکار نه تنها رفتاری بی ادبانه، نابالغ، بی‌ملاحظه، بیرحمانه و کوچک کننده است، بلکه از نظر روحی (و گاه از نظر جسمی) نیز صدمه آور است.
    درواقع بی توجهی به شخص، عملی عاشقانه در رابطه نیست. واجد شرایط سواستفاده کردن است.

    بی توجهی به کسی نیز یک استراتژی نیست، بلکه صرفاً بی توجهی به احساسات شخص دیگر است.
    افرادی هستند که رفتار خاموش را به افراط می‌کشانند.

    چرا مردم از درمان خاموش استفاده می‌کنند؟

    چند دلیل وجود دارد که ممکن است کسی شما را نادیده بگیرد :

    آنها شما را بخاطر مشکلی مقصر می‌دانند که واقعاً مشکل خود آنهاست .

    شخصاً فکر می‌کنم این راه ساده‌ای باشد. ممکن است کسی شما را به خاطر یک مشکل سرزنش کند و شما را نادیده بگیرد تا “مشکل” برطرف شود. یا ممکن است فقط از شما عصبانی شوند (اما خیلی نارس هستند و نمی توانند در مورد آن با شما صحبت کنند) – از قضا، این در واقع اوضاع را بدتر می‌کند.

    اما به هر حال، این فقط یک بهانه است برای کسی که از مراقبت یا برخورد با هرگونه درام یا مشکلی اجتناب کند (که باز هم کنایه آمیز است، زیرا یا مشکلی را ایجاد می‌کند که در آن نبوده است یا به درام می‌افزاید)‌.

    آن‌ها فقط می‌خواهند به شما صدمه بزنند‌.

    شاید آنها عمداً در تلاشند که شما را آزار دهند یا مجازات کنند، یا آنها بیش از حد خودخواه هستند و نمی‌توانند به احساسات شما اهمیت دهند یا به شما احترام نمی‌گذارند.

    این امر به آنها امکان کنترل اوضاع و قدرت بر شما را می‌دهد.

    آنها حتی ممکن است سعی کنند آنرا به گونه‌ای تغییر دهند که قربانی شوند یا وجود مشکلی را انکار کنند، بنابراین احساسات شما را بی‌اهمیت می‌کند.
    این یکی از رفتارهای معمول خودشیفتگی است.

    وقتی کسی شما را نادیده می‌گیرد، ممکن است متوجه صدمه ای که ایجاد می‌کند نشود‌، یا این کار را می‌کنند و فکر می‌کنند این باعث بهبود شما می‌شود . یا شاید آنها به فضا احتیاج دارند اما به زحمت نمی‌توانید این موضوع را به شما بگویند. آنها فقط می‌توانند از رویارویی اجتناب کنند و متوجه نشوند که آن را به راه اشتباه طی کرده‌اند.

    گاهی اوقات، تمام آنچه شما نیاز دارید زمان است .
    گاهی اوقات مردم به اطراف می‌آیند و روابط می‌توانند بهبود یابند .
    اما صرف نظر از دلیل، بی‌توجهی به شخصی می‌تواند عواقب جدی داشته باشد .

    چگونه رفتار خاموش روابط شما را خراب می‌کند

    در اینجا 5 روش آسیب رساندن به درمان کم حرفی بیش از آنچه شما می‌دانید آورده شده است :

    1. باعث آسیب روحی یا استرس می‌شود.
    طیف گسترده ای از احساسات طاقت فرسا وجود دارند که با نادیده گرفته شدن همراه اند.
    قربانیان ممکن است افسردگی ، عصبانیت و ناامیدی و همچنین احساس بی قراری، انزوا و طرد شدن ، احساس گناه، تنهایی و حتی احساس خیانت یا تلخی را تجربه کنند.
    وقتی وجود و احساسات کسی کنار گذاشته می‌شود و به او احترام نمی گذارند، احساس می‌کنند که بی ارزش، مورد بی مهری، بی لیاقت و ناچیز هستند .

    2. باعث استرس روانی می‌شود.

    کلمه این استرالیسم (طرد، تبعید) است. درمان خاموش برای برخی افراد می‌تواند یک بازی فکری باشد و در برخی موارد می‌تواند به عنوان نوعی دستکاری روانشناختی مورد استفاده قرار گیرد.

    همراه با غلتک ذهنی احساسی، احساس عزت نفس و احساس ارزشمندی شما را خرد می‌کند.
    همچنین میزان استرس را افزایش می‌دهد و منجر به احساس غم و اندوه، از دست دادن، جا به جایی و رها شدن بیشتر می‌شود .
    قربانی ممکن است احساس کند هیچ کنترلی ندارد. هر چه این روند طولانی‌تر و شدیدتر ادامه یابد، اثرات روانشناختی به ویژه در کودکان پایدارتر است.

    3. ممکن است دارای عوارض جانبی جدی جسمی باشد.

    بخشی از مغز ما به طور خاص برای تشخیص سطوح مختلف درد طراحی شده است. به آن قشر قدامی انقباض قدامی گفته می‌شود و هنگامی که کسی درمان خاموش را دریافت می کند فعال می‌شود.

    ((وقتی کسی نادیده گرفته می شود، مغزش به او می گوید که درد جسمی دارد.))

    علائم می تواند شامل سردرد گرفته تا اسهال یا یبوست تا دردهای معده و همچنین بی خوابی، اضطراب و خستگی باشد. حالات مختلف استرس عاطفی می تواند منجر به خطرات جدی تری در سلامتی شود، مانند اختلالات خوردن، دیابت، فشار خون بالا، بیماری های قلبی، لخته شدن خون، مشکلات ادرار و روده، اختلال نعوظ و سرطان .

    4. می تواند باعث تغییرات رفتاری شود.

    آیا مشکلی با من وجود دارد؟ آیا چیزی بود که من گفتم؟ آیا من خیلی آزار دهنده هستم؟
    نادیده گرفته شدن می تواند باعث شود شما رفتاری داشته باشید که به طور معمول ممکن نیست .
    مواردی مانند سوال کردن و حدس زدن دوم از خود و دیگران، شلاق زدن، یا تردید در خود و شرایطی که معمولاً چنین نیست .
    ممکن است احساس کنید که شخص مقابل را آزار می دهید یا بیش از حد نیازمند هستید. همه سوالات و تردیدها ممکن است باعث شود شما مانند شخصی رفتار کنید که در واقع شما نیستید .

    درک اینکه کاملاً مثل خود رفتار نمی‌کنید، می تواند احساس گناه، از دست دادن کنترل و عدم اطمینان را افزایش دهد.
    از آنجا که این احساسات باعث ایجاد تهدیدی برای بقای شما می شود، این ممکن است واکنش جنگی یا فراری را افزایش دهد.

    5. می تواند روابط را از بین ببرد.

    در اینجا اغلب مسئله ارتباط است.
    به هر یک از دلایل ذکر شده در بالا، یک شریک ممکن است از شریک دیگر خود چشم پوشی کند یا از او فاصله بگیرد.
    بدون توجه به واکنش شریک زندگی دیگر، این عمل باعث ایجاد شکاف می‌شود.
    هر یک از شرکا ممکن است احساس کند مشکل با دیگری است و به جای برقراری ارتباط با یکدیگر، منتظرمی مانند تا دیگری تصدیق کند که اشتباه کرده و عذرخواهی می‌کند.

    اما در این شرایط، هرکدام بیش از آنکه به این رابطه بپردازند، به حق داشتن اهمیت می‌دهند

    این باعث کاهش صمیمیت و اعتماد بین شرکا می‌شود و می تواند باعث اضطراب و رفتار پرخاشگرانه شود.

    درمان خاموش ممکن است به الگویی تبدیل شود که مانع توانایی برقراری ارتباط موثر شود.

    شدت همه این احساسات و عوارض جانبی به شدت درمان خاموش بستگی دارد ، اما این باعث نمی شود که آن کمتر ناسالم یا آسیب رسان باشد.

    چگونه با درمان کم حرفی مقابله کنیم :

    اول از همه، آرام باشید.
    خواه بی توجهی کنید یا مورد بی توجهی قرار بگیرید، عصبانیت را فراموش کنید، منیت خود را فراموش کنید، فقط عذرخواهی کنید.

    مثل یک بزرگسال واقعی مکالمه کنید. ارزش آن را ندارد که سکوت کنید.
    اگر کسی هستید که نادیده گرفته می‌شوید، تمام تلاش خود را بکنید تا بفهمید چه مشکلی دارید.

    در روابطتان اگر یکی یا هر دوی شما به فضا احتیاج دارید، آن را تعیین کنید سعی کنید در مورد شرایط با هم صحبت کنید و همدیگر را درک کنید.

    در اینجا درک مهم است. شما باید صبر داشته باشید، قصد دوست داشتن و مهربانی داشته باشید و تمایل به درک و فهم – در هر دو طرف داشته باشید.

    بخشی از دلایلی که ممکن است فردی که نادیده می گیرد عصبانی شود این است که به آنچه می خواهد نمی رسد و نمی داند چرا باید سازش کند.

    بسته به شرایط، آنها ممکن است نبینند که چقدر به شما آسیب می‌رسانند.
    اطمینان حاصل کنید که شخص مقابل می‌داند که شما به او اهمیت می‌دهید و وقتی آماده صحبت باشید آماده شنیدن خواهید بود.

    اگر کسی قصد دارد با درمان کم حرفی و اقدام به سوء نیت، به شما آسیب برساند، بدیهی است که ممکن است از واکنش منفی شما لذت ببرد. او می تواند خودشیفته باشد.

    درمواجه با این افراد، مدام التماس نکنید که با شما صحبت کنند چون این فقط به معنای این است که حق با آنها است.
    هرگز اجازه ندهید کسی به شما بگوید که شما اهمیتی ندارید.

    بدون توجه به شرایط، هیچ کس شایسته چنین رفتاری نیست. با نادیده گرفتن آن هیچ مشکلی حل نمی شود و افراد همچنان وجود دارند که شما آنها را نادیده بگیرید یا نه.

    به طور خلاصه :
    فقط افراد، به ویژه نزدیکان خود را نادیده نگیرید. اگر وقت بگذارید و شرایط را مرتب کنید، وضعیت همه بهتر خواهد بود.

  • -

    ترس از ازدواج

    ترس از ازدواج ممکن است در هر فردی که دارای شرایط ازدواج است پدیدار شود. ما در این مقاله به این مسئله پرداخته‌ایم تا شما بتوانید بیشتر با این فوبیا آشنا شوید. 

    کلینیک ندای آرامش روان دارای بهترین مشاور پیش از ازدواج در تهران است و بهترین روش ها را برای درمان این فوبیا به شما ارائه می‌دهد.

    ترس از ازدواج

    جای تردید نیست که بعضی از افراد ترس واقعی از ازدواج دارند. چندین چیز می‌تواند باعث ترس از ازدواج شود، اما با سخت کوشی و فداکاری در این زمینه می‌توان بر بسیاری از آن‌ها غلبه کرد. اگر در یک رابطه طولانی مدت هستید که به سمت ازدواج سوق پیدا کرده است و می‌خواهید نامزد شوید، می‌توانید درک کنید که چرا از ازدواج می‌ترسید و چگونه می‌توانید بر این ترس غلبه کنید تا بتوانید با همسرتان یک رابطه سالم داشته باشید.

    گاموفوبیا چیست؟

    گاموفوبیا ترس از ازدواج یا تعهد است. این یک هراس قانونی است که سالانه زندگی بسیاری از افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با این حال، مردان اغلب نسبت به زنان به گامو فوبیا مبتلا می‌شوند. گاموفوبیا چیزی بیش از ترس ملایم از تعهد است. با وجود این هراس، فکر در مورد ازدواج می‌تواند منجر به حمله وحشت تمام عیار شود. فقط بودن در کنار زوج‌های متاهل برای چنین شخصی دشوار است.

    علائم گاموفوبیا

    با دیدن این علائم رایج گامو فوبیا می‌توانید بفهمید که ترس غیر منطقی واقعی از ازدواج یا نگرانی‌های قانونی دارید. اگر این علائم را دارید، احتمالاً برای غلبه بر ترس خود از ازدواج نیاز به کمک دارید.

    علائمی که باید بدانید شامل موارد زیر است:

    • اضطراب هنگام فکر کردن در مورد ازدواج

    • دوری از زوج های متاهل و عروسی

    • قادر به کنار آمدن با اضطراب ناشی از تعهد نیستید

    • تنش، ضعف یا تعریق عضلانی

    • حملات هراس یا حملات اضطرابی (می‌تواند مانند حمله قلبی احساس شود)

    • ممکن است حتی فکر کردن در مورد این علائم شما را وحشت زده کند.

    اگر این علائم یا علائم دیگر گاموفوبیا را دارید، مانند قطع رابطه مکرر و عدم روابط طولانی مدت، ممکن است لازم باشد برای کشف علت اصلی ترس از ازدواج تلاش کنید تا بتوانید آن را برطرف کنید. ازدواج یا فقدان آن، اگر یکی از متداول ترین راه حل‌های معامله‌ای است که افراد در روابط خود دارند ارزش این را دارد که خود و همسرتان علل گاموفوبیا را کشف کرده و روی درمان آن کار کنید.

    بهترین مشاور پیش از ازدواج در تهران – بهترین مشاور پیش از ازدواج در صادقیه

    دلایل ترس از ازدواج

    دلایل دقیق ترس از ازدواج گاهی مشخص نیست. موارد مختلفی می‌تواند در گاموفوبیا نقش داشته باشد، از جمله محیط، تربیت و آسیب‌های دوران کودکی. با این حال، مواردی وجود دارد که شناخته شده است حداقل عامل موثر در ترس از ازدواج است. این شامل:

    • داشتن پدر و مادر مطلقه

    • سابقه خانوادگی بیماری روانی، به ویژه اضطراب

    • یک اتفاق عاطفی که در متن یک ازدواج اتفاق افتاده است

    • بیماری روانی زمینه‌ای، یا تشخیص داده شده و یا تشخیص داده نشده

    بیشتر اوقات، ترس از ازدواج ناشی از ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است. اگر کسی نشانگرهای ژنتیکی و سابقه خانوادگی اضطراب یا بیماری روانی را داشته باشد، فقط ممکن است یک اتفاق عاطفی باشد که باعث بی‌اعتمادی او به ازدواج شود.

    چگونه می‌توان بر ترس از ازدواج غلبه کرد؟

    اگر ترس خفیف تا متوسطی از ازدواج دارید و هراسی کاملاً فریفته ندارید، مواردی وجود دارد که می‌توانید برای غلبه بر ترس از ازدواج انجام دهید. این موارد همچنین ممکن است برای افرادی که از ازدواج یا تعهد نسبتاً فوبیای متوسط یا شدیدی دارند، مفید واقع شود.

    • درباره تغییرات فکر کنید
    • به مثبت‌ها نگاه کنید
    • مشخص کردن آنچه شما را می‌ترساند
    • به عروسی بروید
    درمان‌های گاموفوبیا
    وقتی ترس از ازدواج هراسی است که منجر به اضطراب زیاد و حملات وحشت می‌شود، گاهی اوقات برای غلبه بر ترس نیاز به مداخلات اضافی است. در حالی که هیچ درمانی به طور خاص برای گاموفوبیا طراحی یا تأیید نشده است، برخی از روش‌های درمانی وجود دارد که روانشناسان و روانپزشکان می‌توانند برای بهبود زندگی واقعی شما انجام دهند.

    درمان از طریق مواجهه

    قرار گرفتن در معرض رایج‌ترین روش برای کمک به افراد در غلبه بر هراس است. قرار گرفتن در معرض چیزی که شما را مضطرب می‌کند، سرانجام شما را بی حس می‌کند.

    درمان شناختی رفتاری

    رفتار درمانی شناختی یا CBT یکی از رایج‌ترین روش‌های روان درمانی است که در درمان چندین ترس از بیماری بسیار موفق بوده است. این نوع درمان بر روی آگاهی بیشتر از افکار و احساسات شما، چگونگی تأثیر آن‌ها بر رفتار شما و این که چگونه می‌توانید رفتار خود را تغییر دهید تا رابطه سالم‌تری با شریک زندگی و خود داشته باشید، متمرکز است.

    دارو درمانی

    اگرچه هیچ دارویی برای گامو فوبیا یا سایر ترس ها و ترس تجویز نمی‌شود، اما برخی از داروها می‌توانند به شما کمک کنند. مشخص شده است که برخی از داروهای ضد افسردگی به OCD یا فوبیا و اضطراب کمک می‌کنند. داروهای ضد اضطراب نیز وجود دارند که می‌توانند علائم را کاهش دهند در حالی که شما روی مشکلات کلی در درمان کار می‌کنید. برای گفتگو در مورد علائم خود به کلینیک ندای آرامش روان مراجعه کنید.

     

جهت تماس با کلینیک کلیک کنید