-
زوج درمانی
زوج درمانی
زوج درمانی چیست؟
- زوج درمانی شاخهای از روان درمانگری است که اساس آن تمرکز بر حل مشکالت و بهبود رابطه بین همسران میباشد.
- زوج درمانی راهی برای حل مشکالت و کشمکشهای زوجهایی است که خود به تنهایی قادر به حل مشکالتشان نیستند .
فرایند زوج درمانی شامل زن و شوهر و یک فرد آموزش دیده و متخصص در این زمینه است که در خصوص احساسات و افکارشان بحث میکنند. زوج درمانی فقط زن و شوهر را در برمیگیرد. بچهها به درجات مختلف در معرض
مشکلات زناشویی قرار میگیرند. آنها ممکن است سراسیمه و نگران شوند و مشکالتی از خود بروز دهند. با ادامه زوج درمانی و تمرکز بر مشکلات فی مابین و با کاستن از درد زن و شوهر، این مسئله بر رابطه ی والدین با بچه ها و رابطه
بچهها بر همدیگر هم اثر دارد. البته درمانی که در آن والدین و بچهها هر دو شرکت داشته باشند، خانواده درمانی نامیده میشود که روی روابط بین اعضای خانواده تأکید دارد.زوج درمانگر به زوجها کمک میکند که زندگی مشترکشان را مورد بررسی قرار دهند و تصمیم بگیرند چه تغییراتی الزم است. آنها سعی میکنند سوءتفاهمهای دوجانبه، انتظارات غیرمعقول، و تصورات بیاننشدهای که باعث تداوم تعارض
میان آن دو میشود را برطرف کنند. متأسفانه زوجین اغلب زمانی به زوج درمانگر مراجعه میکنند که مشکالت زیادی دامنگیر رابطهشان شده است. الگوهای ناکارآمد رابطه تثبیت شدهاند، روابط عاشقانه تضعیف شده و خشم زیادی ناشی از
تعارضات حل نشده بین آنها وجود دارد.تحقیقات نشان میدهند که مشکالت زوجین به طور میانگین، 6 سال قبل از مراجعه به درمانگر آغاز شده است. این گفته به این معنا نیست که زوج درمانی نمیتواند مشکالت پایدار را حل کند؛ بلکه
وقتی زوجین با مشکالت پایدار مراجعه میکنند، حل مشکالت آنها نیاز به زمان بیشتر و در کنار آن صرف وقت و انرژی بیشتر و تعهد درمانی باالتری از طرف هر دو نفر میباشد.زوج درمانی در مرزداران
مراحل زوج درمانی
- تمرکز روی یک مشکل خاص )مثال مشکالت جنسی، اعتیاد به اینترنت و یا حسادت
- مشارکت فعال درمانگر در روند درمان رابطهی دو نفره به جای درمان جداگانهی هر فرد
- مداخالت درمانی مبتی بر راه حل و برمحور تغییر از همان ابتدای درمان
- تعیین اهداف واضح و مشخص برای درمان
الگوهای زوج درمانی
زوج درمانی هیجان مدار (EFT (یک درمان کوتاه مدت، اصولی و مداخلهای آزمایشی برای کاهش آشفتگی در رابطه های عاشقانه بزرگساالن و ایجاد دلبستگی ایمنتر است. این رویکرد در مورد خانوادهها نیز استفاده میشود، این
عنوان نشان دهنده اهمیت هیجان به مثابه یک عامل سازماندهنده اصلی تجربیات درونی و عنصر کلیدی تعامالت در روابط عاشقانه است.در زوج درمانی مؤثر توجه ویژهای به هیجان به عنوان عنصر اساسی تغییر شده است. واژه »هیجان« از کلمهای التین به معنای »حرکت کردن« میآید. زوجدرمانی هیجان مدار/ ایی اف تی، با استفاده از قدرت هیجان، زوجین را به »حرکت« در آورده و پاسخهای جدید در تعامالت اصلی آنها ایجاد میکند که منجر به »حرکت و تغییر
ریتمیک« روابط میشود. وقتی صحبت از »حرکت« هیجانی میکنیم، معموالً منظورمان لمس کردن و جنبشی است که فرد را مجبور کند به نشانه پاسخ دهد و این امر منجر به بروز کنشی در وی شود. هیجان، فرم دهنده و سازمان دهنده
پاسخهای کلیدی در روابط نزدیک است.زوج درمانی رفتاری تلفیقی
به بررسی پریشانی های رابطه زوجین با پرورش پذیرش و تغییر رفتار هر یک از طرفین می پردازد. زوج درمانی رفتاری تلفیقی (IBCT (که در اوایل قرن 1991 توسط نیل جاکوبسن و اندرو کریستنسن مطرح شده است، خصوصیات
مداخالت اولین و سومین “موج”رفتار درمانی را با هم ترکیب می کند )کریستنسن، جاکوبسون، و بابکوک، 1991(.در حالی که IBCT شامل برخی از تکنیک هایی است که به طور مستقیم در تغییر رفتار یک شریک ارزیابی می شود که نسبت به طرف مقابل خود ناراحت است، آن در درجه اول برای افزایش توانایی افراد برای همدردی با شرکای خودتالش می کند و به یک روشمورد پذیرش تر پاسخ می دهد.
بنابراین، در حالی که سومینموج درمان های فردی بر
روی تحملو پذیرش تجربه احساسی شخص تاکید دارد )به عنوان مثال، DBT، لینهان و همکاران، 1991؛ACT ، هیز، استروساهل، و ویلسون، 1999(، چالشی برای شرکت کنندگان در IBCT جهت برداشتن گام های اضافی از پذیرش
افکار، احساسات، و رفتارات شخص دیگری می باشد. شایان ذکر است که در اینجا پذیرش ممکن است یک بخش ضروری از درمان زوج های پریشان باشد اگر فقط به این دلیل باشد که بسیاری از مسائل که زوج ها با آن مبارزه می کنند اساساً حل نشده است: یک طرف از مشاجره با صدای بلند و قاطعانه در مقابل فردی آرام و کناره گیر، اختالف نظر در مورد اینکه آیا در شهر یا روستا زندگی کنند و موارد بسیاری دیگر. به همین دلیل هدف درمان ممکن است برای از بین بردن مشکل نباشد، بلکه برای کمک به زن و شوهر است تا به آنها به روشی پاسخ دهند که به جای مشاجره بیشتر بین آن ها صمیمیت ایجاد کند.مدل پریشانی و درمان زوجین
روش IBCT بر این تصوراستوار است که ناسازگارهای بین طرفیننشانه ای از یک رابطه بدشگون نمی باشد بلکه تقریبا از مشخصه های مشترک تمام زوج ها است )جاکوبسون و کریستنسن، 1996(. برخی ناسازگاری ها بی ضرر
هستند؛
برای مثال، اگر ماری جالب توجه است، روابط هوسانه با تمام دوست پسران خود خواهد داشت در حالی که جیم به ادامه زندگی در کنار او راضی است، به این ترتیب هر دو ممکن است از زندگی اجتماعی خود راضی باشند. در واقع،
جالب توجه بودن ماری و ثبات جیم ممکن است چیزی باشد که آنها را به یکدیگر جذب می کند. با این حال، زمانی که
ناسازگارها با آسیب پذیری های موجود در یک یا هر دو طرف تطابق داده شوند، نتایج آن احتماالً پریشانی باشد.اگر جیم رابطه خیانت آمیز جنسی با دو دوست دختر سابق خود داشته باشد، در حالی که ماری از کنترل شدنتوسط
یک مرد حسودبه طریقی که مادر خودش بودمی ترسد، به احتمال زیادآنها کشمکشهایی رادر مورد مسائل مربوط به وفاداری و استقالل تجربه خواهند کرد.اختالف پیرامونی که یک زن و شوهر با بسیاری از مشکالت خود دارند به صورت “موضوع” آن در IBCT توصیف شده است.
عنوان نیروی محرکه تعامالت زن و شوهر دیده می شود، محتوای بحث آنها که به سادگی از این
مشتق شده است. موضوع اصلی برای جیم و ماری یکی نزدیکی و دیگری فاصله است. دیگر موضوعات رایج به کنترل و مسئولیت پذیری، ایین ورسوم قراردادی در مقابل عدم رعایت اداب و رسوم، و هنری، جهت گیری شهودی در مقابل استدالل،گرایش علمی
متمرکز است )جاکوبسون و کریستنسن، 1996(.گام بعدی در توسعه پریشانی زن و شوهر”قطبش” در اطراف مشکل است )جاکوبسون و کریستنسن، 1996(. در این مثال، ماری در ابتدا تنها به طور خفیفی برای مردان دیگر قابل توجه بود. وقتی جیم با نگرانی از او خواست زمان کمتری با دوستان مذکر خود صرف کند، با این حال، ماری از این ناراحت بود که تالش هایی برای کنترل رفتارش مشــــاهده کرده است.
او با برنامه ریزی های مکرر بدون جیم مبـادرت می کرد و صحبت های او را در مورد فعالیت هایش رد می کرد.جیم با این رفتــار خشمگـین شد، و بیشتر ماری را مجــازات می کرد، ماری بیشتر زندگی خود را او جیم مخفی می کرد که پس از آن بی اعتمادی و سوء ظن جیم افزایش یافت. به این ترتیب، زن و شوهرهایی که تفاوت هایشان در ابتدا بسیار کوچک است ممکن است به طور فزاینده ای دچار اختالفــات شدید شوند به طوری که آن ها فردی نسبت به رفتار دیگری واکنش منفی نشان میدهند.
زوج درمانی در مرزداران
روانشناس خوب در تهران
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
https://arameshravan.com/
درمانگر خوب در تهران
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
هستند که علم کافی ندارند.
https://arameshravan.com/
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
https://arameshravan.com/
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com
ندای آرامش روان
-
اختلال هویت جنسی
اختلال هویت جنسی
اختلال هویت جنسی به معنای احساس عدم رضایت مستمر فرد از جنسیت خود و احساس تعلق به جنس مخالف بوده و ” ترانس سکسوالیزم” نیز به معنای تمایل فرد دارای اختلال هویت جنسی به تغییر جنسیت خود است.
اختلال هویت جنسی به معنای احساس عدم رضایت مستمر فرد از جنسیت خود و احساس تعلق به جنس مخالف بوده و ” ترانس سکسوالیزم” نیز به معنای تمایل فرد دارای اختلال هویت جنسی به تغییر جنسیت خود است.
ملاک های تشخیصی برای اختلال هویت جنسی
الف) همانندسازی قوی و مداوم با جنس مقابل، در کودکان این اختلال با چهار مورد یا بیشتر از خصوصیات زیر تظاهر می کند :
۱) فرد تمایل یا اصرار دارد که تعلق به جنس مقابل دارد و این تمایل خود را به طور ابراز میکند.
۲) در پسرها ترجیح لباس دخترانه یا تقلید ظاهر دخترانه، در دخترها اصرار بر پوشیدن لباس های قالبی مردانه.
۳) رجحان مداوم و قوی برای نقشهای جنس مقابل در بازیهای تخیلی یا تخیلات مداوم در مورد تعلق به جنس مقابل.
۴) میل شدید به شرکت در بازیهای قالبی و تفریحات جنس مقابل.
۵) رجحان قوی هم بازی های جنس مقابل.ب) ناراحتی مداوم در مورد جنسیت خویشتن یا احساس نامتناسب بودن در نقش جنس خودی.
در کودکان این اختلال با هر یک از موارد زیر ظهور میکند، در پسرها تاکید روی اینکه آلت یا بیضه ها چیزی نفرت آور هستند. یا از بین خواهند رفت یا تاکید در مورد اینکه بهتر بود که آلت را نداشت یا بیزاری نسبت به بازیهای خشن پسرانه، رد اسباب بازی ها، بازی ها و فعالیت های قالبی پسرانه؛ در دخترها امتناع از ادرار کردن در حالت نشسته و تاکید بر اینکه واجد احلیل است یا در آینده واجد آن خواهد شد.
تاکید بر اینکه شخص نمی خواهد پستانهایش رشد کند یا دچار قاعدگی شود. بیزاری بارز نسبت به لباس های معمولی زنانه. در نوجوانان و بزرگسالان این اختلافات با علائمی نظیر موارد زیر بروز میکند؛ اشتغال ذهنی با خلاصی از خصوصیات جنسی ثانویه و اولیه مثل درخواست تجویز هورمون ها، جراحی یا سایر روش های تغییر جسمانی خصوصیات جنسی به منظور مشابهت با جنس مقابل. اعتقاد بر اینکه شخص باجنسیت عوضی زاده شده است.
ت) اختلال سبب ناراحتی چشمگیر بالینی با تخریب در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای کارکردی میشود.
اکثر بزرگسالان دچار اختلال هویت جنسی اظهار میدارند در کودکی احساس میکرده اند با سایر کودکان همجنس خود تفاوت دارند. بسیاری از آنها میگویند. از همان سالهای اولیه زندگی به نحو گستردهای با جنس مقابل همانند سازی کرده اند. و این همانندسازی در نوجوانی و بزرگسالی بارزتر شده است.
تعداد زیادی از بزرگسالان دچار اختلال هویت جنسی در دوران کودکی واجد ملاکهای این اختلال بوده اند. این تفاوت ممکن است نشاندهنده آسیب پذیری بیشتر پسرها برای ابتلا به اختلالات هویت جنسی دخترانه در مقایسه با دختران دارای این صفت باشد. مطالعات مربوط به پسر هایی که برای درمان روانپزشکی سرپایی ارجاع شده اند نشان میدهد. که تا حدود ۵۰% آنها به میزان قابل ملاحظهای رفتار دخترانه داشته اند. این پسرها در وهله اول به دلیل مشکلات هویت جنسی ارجاع شده بودند. و معلوم نیست چه تعداد از آنها واجد ملاکهای اختلالات هویت جنسی بوده اند.
اهمیت باورهای والدین در شکلگیری هویت جنسی کودک
همه این باورها و رفتارها یعنی اینکه ما هستیم که هویت جنسی بچهها را میسازیم. ما هستیم که با رفتارهای درست میتوانیم به پسرمان بیاموزیم درست مانند یک مرد سالم و خوشحال زندگی کند، هیجانات خود را بروز دهد.
احساسات خود را به روش صحیح ابراز کند و در برقراری رابطه با دوستان، همسر و اجتماع موفق شود. این قضیه که میگویند مرد نباید گریه کند مختص ما نیست. در تمام دنیا به جنس مذکر میگویند که در عصبانیتها حق ندارد گریه کند و فقط میتواند خشم خود را با فریاد زدن تخلیه کند. البته نه فریاد زدن بر سر کسی! این نکته مهم است که اگر با یک دختر مثل پسر رفتار شود. یا برعکس با یک پسر همانند دختر رفتار شود هویت جنسی جنس مخالف خود را یاد میگیرد.
-
اختلالات تجزیه ای
اختلالات تجزیه ای
اختلالات تجزیه ای یا اختلال تجزیه هویت یا هویتپریشی یا فرد مبتلا به اختلال چند شخصیتی از واقعیتهایی فرار می کند. که در مسیری ناسالم و غیرارادی هستند. این فرد قطع ارتباط و عدم تداوم میان افکار، خاطرات، محیط اطراف، عملکردها و هویت را تجربه میکند.
علائم اختلالات تجزیه ای اعم از فراموشی تا هویتهای جایگزین، بستگی به بخش در نوعی که مبتلا هستید دارد. علائم معمولا به عنوان واکنشی به تروما و کمک به حفظ خاطرات مشکل در مغز گسترش میابد. زمان های پر فشار میتواند بطور موقتی علائم را بدتر کند و آنها را بیشتر آشکار سازد. اختلالات تجزیه ای باعث ایجاد مشکلانی با عملکرد در زندگی روزمره میشود.
درمان اختلالات تجزیه ای میتواند شامل گفتاردرمانی (روان درمانی) و دارو باشد. اگرچه درمان اختلالات تجزیه ای میتواند دشوار باشد. ولی بسیاری از افراد روشهای جدیدی را برای مقابله با بیماری میاموزند که منجر به یک زندگی سالم و سازنده میشود.
علائم اختلالات تجزیه ای
نشانه ها و علائم اختلالات تجزیه ای شامل:
افت حافظه (فراموشی) در زمانهای مشخص، رویدادها و افراد
مشکلات سلامت روانی مانند افسردگی، اضطراب و افکار و اقدام به خودکشی
احساس جدایی از خود
یک درک غیر واقعی و تحریف شده ازمردم و موارد اطراف
احساس مبهمی از هویت
فشار یا مشکلات قابل توجهی در ارتباطات، کار یا سایر زمینه های مهم در زندگیوقتی فردی یک آسیب و رویداد غیرمنتظره را تجربه میکند. مثلاً شاهد مرگ یا آسیب جدی به بستگان و حتی یک غریبه است، ناگهان ذهنش با میزان اطلاعات پراسترسی مواجه شود که توانایی درک آن را ندارد. در چنین حالتی ممکن است سازوکار دفاعی تجزیه به کمک او بیاید و وجوه یا بخشهایی از این حادثه را از خاطر ببرد. اما اگر میزان استفاده از این مکانیسم دفاعی یا شدت آن، چنان زیاد باشد. که فرد دچار ناراحتی یا افت عملکرد شود، دیگر کاربرد این مکانیسم دفاعی، سازگارانه نیست و باعث بروز اختلال در فرد میشود.
ریشه در کودکی
احتمال بروز این اختلالها در افرادی که در دوره کودکی در معرض آزار و بدرفتاری عاطفی، جسمی یا جنسی بودهاند، بیشتر است. زیرا ذهن کودک، قدرت تحلیل و درک اتفاقات استرسزای شدید یا تجربههایی که با سن او متناسب نیستند را ندارد و در واقع از همان ابتدا با استفاده از مکانیسم دفاعی تجزیه یا گسست، سعی میکند با ناملایمات کنار بیاید و با تجزیهکردن تجربهها در ذهن خود، شرایط پیشآمده را پشتسر بگذارد. این کودکان در بزرگسالی بیش از دیگران ممکن است. دچار اختلالهای تجزیهای شوند. اختلالهای روانپزشکی دیگر مانند افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) هم ممکن است علایم تجزیهای را ایجاد کنند یا به صورت اختلالی همراه با این اختلالهای تجزیهای وجود داشته باشند.
انواع اختلالات تجزیهای
اختلالهای تجزیهای در طبقهبندیهای کلاسیک اختلالات روانی به گروههای مختلف تقسیمبندی میشوند: فراموشی تجزیهای، فرار تجزیهای، مسخ شخصیت و اختلال هویت تجزیهای.
فراموشی تجزیهای
در این اختلال، فرد خاطرههای مربوط به بخشی از زندگی خود یا اتفاقی که برایش رخ داده را فراموش میکند. همانطور که گفته شد. بخش فراموششده، ممکن است حادثهای ناخوشایند باشد. که پذیرش آن برای بیمار دشوار است و ذهن تلاش میکند تا آن بخش از آگاهی را کنار بگذارد. حوادثی که زمینهساز این اختلال هستند، میتوانند مواردی مانند تصادف، بدرفتاریهای جنسی و تجاوز باشند. گاهی فراموشیها، محدود به یک حادثه خاص در دورهای مشخص و کوتاه است و گاهی هم ممکن است بخشهایی وسیعتر از خاطرههای فرد را دربرگیرد.
فرار یا گریز تجزیهای
در این اختلال، بیمار بهصورت ناگهانی مکان خود را تغییر میدهد و به نقطهای نامعلوم میرود که خودش هم نمیداند برای چه به آنجا رفته است. افرادی که دوره فرار تجزیهای را تجربه میکنند، ممکن است دچار فراموشی تجزیهای هم شوند و بعدها خاطرههای مربوط به این دوره را به یاد نیاورند. ممکن است بیماران در این دوره، هویتی متفاوت و مشخصات شخصی جدید را برای خود برگزینند. مثلاً خود را با نامی دیگر و شغل و سابقه خانوادگی متفاوت معرفی کنند. دورههای گریز یا فرار تجزیهای ممکن است چند ساعت تا چند روز طول بکشد.
اختلال مسخ شخصیت
بیماران دچار این اختلال، احساس گسست و جدایی نسبت به خود یا محیط اطراف پیدا میکنند و احساسشان ممکن است جدید و متفاوت باشد. مثلاً ممکن است تجربه خود را با این جملهها بیان کنند: «انگار واقعی نبودم و داشتم از بیرون به خودم نگاه میکردم. هم خودم و هم محیط اطراف تغییر پیدا کرده بود و شکلی غیرواقعی یا کارتونی داشت. انگار همه چیز از مقوا بود، هم آدمها، هم درختها و همهچیز.» افراد سالم هم ممکن است. در بعضی شرایط خاص، مانند محرومیت طولانیمدت از خواب، اضطراب شدید، کمبود محرکهای محیطی یا ارتباط با افراد دیگر و در مواقعی مانند حملات پانیک، این تجربه را داشته باشند و الزاماً هم به آن اختلال مسخ شخصیت نمیگوییم. اما اگر این حالتها در دوره زمانی قابلتوجه در فردی تکرار و باعث ناراحتی یا افت عملکرد در او شود، تشخیص این اختلال برایشان مطرح میشود.
اختلال هویت تجزیهای
این گروه از اختلالهای تجزیهای، شکلی پرسروصدا و دراماتیکتر دارد و برای داستاننویسان، فیلمنامهنویسان و کارگردانها، جذابتر بوده و به همیندلیل شاید بین مردم هم شناختهشدهتر باشد. آثاری مانند فیلم سیبل (دنیل پتری، ۱۹۷۶)، فیلم روانی (آلفرد هیچکاک، ۱۹۶۰)، فیلم هویت (جیمز منگولد، ۲۰۰۳) و امثال آن این اختلال را به تصویر کشیدهاند. در این اختلال که قبلاً به آن «اختلال چندشخصیتی» هم گفته میشد. فرد در دورههای مختلف زمانی شخصیتهای متفاوتی از خود نشان میدهد. این شخصیتها ممکن است حتی از وجود یکدیگر خبر نداشته باشند و ویژگیهای فردی متفاوتی داشته باشند؛ مثلاً ممکن است از نظر دیدگاه، منش، نوع برخورد و رفتار، نوع راه رفتن، لهجه و نوع حرف زدن کاملاً با هم متفاوت باشند.
درمان اختلالات تجزیهای
درمان این گروه از اختلالها عمدتاً مبتنی بر رواندرمانی است.
رواندرمانیهای تحلیلی یا پویشی
به بخشهای ناخودآگاه ذهن و نیز تجربههای قدیمی فرد میپردازد که ممکن است در ایجاد این اختلالها تأثیر داشته باشند. بسیاری از افرادی که در کودکی مورد بدرفتاری جنسی قرار گرفتهاند ممکن است. تا بزرگسالی این موضوع را پنهان کنند و در همه این سالها باری سنگین را بر دوش بکشند و روشهایی را برای کنارآمدن با آن تجربهها به کار برده باشند. رواندرمانی تحلیلی یا پویشی به فرد کمک میکند. تا جنبههای ناخودآگاه و ریشههای قدیمیتر این اختلالها را بشناسد. و با کسب بصیرت نسبت به مشکل، بر آن مسلط شود. در واقع روشهایی دیگر را برای کنارآمدن با آن عوامل به کار گیرد تا کمتر از مکانیسم دفاعی گسست یا تجزیه برای رویارویی با مشکلات استفاده کند.
درمانهای شناختی- رفتاری
درمان شناختیـ رفتاری به بیمار کمک میکند. تا رابطه بین افکار و احساسات خود را در موقعیتهای مختلف بشناسد. و خطاهای شناختی که بهصورت غالب در رویارویی با شرایط دچارش میشود را تشخیص دهد. و از روشهای رفتاری متفاوت و جدیدی برای رویارویی با شرایط استرسزا استفاده کند. افرادی که تجربههای ناخوشایند شدیدی مانند بدرفتاری جنسی، عاطفی یا جسمی را در کودکی تجربه کردهاند. اغلب تصویر و شناختی از خود و محیط اطراف به دست میآورند. که به رویارویی سازگارانه با شرایط زندگیشان کمک نمیکند.
هیپنوتیزم
هیپنوتیزم میتواند به فرد کمک کند تا تجربهها یا خاطرههایی را به یاد بیاورد که در حالت هوشیاری معمولی فکرکردن به آنها برایش سخت است. و درمانگر میتواند با کاربرد تکنیک هیپنوتیزم در چارچوب رویکردهای درمانی مانند درمان تحلیلی یا شناختیـ رفتاری به فرد کمک کند. علاوه بر این، باید توجه داشت در تعداد زیادی از این بیماران، اختلالهای دیگری مانند اضطراب یا افسردگی به طور توأم وجود دارد. که هم میتواند در ایجاد اختلالهای تجزیهای و هم در کندی روند درمانی نقش داشته باشد. بنابراین درمان همراه با روشهای دارویی و رواندرمانی، میتواند به بهبود این بیماران کمک کند.
-
پاراسومنیا چیست؟
پاراسومنیا
پاراسومنیا گروهی از اختلالات خواب هستند که درآنها رفتارها و عملکردهای فیزیکی یا گفتاری ناخوشایند و غیرمطلوبی درهنگام خواب رخ می دهند. این گروه از اختلالات خواب می توانند در مراحل گذر از خواب به بیداری و یا بیداری به خواب، درخواب REM و در خواب non-REM رخ دهند.
تکرار پاراسومنیا طی شب های متوالی ممکن است تداوم خواب را بر هم زده و کودکان سنین مدرسه را در معرض کم خوابی و خستگی روزانه قرار دهد. مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی می باشد. که به منظور تعیین پاراسومنیا در کودکان 6 تا 11 ساله ساکن در منطقه غرب تهران بر روی 900 کودک (450دختر و450پسر) در سطح مدارس ابتدایی انجام گرفت.
نمونه گیری با روش چند مرحله ایی انجام شد و ابزار مطالعه پرسشنامه خود گزارش دهی بود. و از طریق مصاحبه با مادران نمونه ها جمع آوری گردید و نتایج نشان داد. بی قراری (7/36%)، صحبت در خواب (9/27%) و دندان سایی (9/26%) به عنوان رایج ترین رفتارهای پاراسومنیایی در کودکان مورد مطالعه، وجود داشتند.
ضمناً ارتباط معنی داری میان برخی رفتارهای پاراسومنیایی و سن و جنس کودکان وجود داشت. همچنین ارتباط معنی داری میان برخی رفتارهای پاراسومنیایی و سطح تحصیلات والدین و روابط میان آن ها دیده شد.
پاراسومنیاها را می توان به 2 دسته تقسیم کرد:
1 – پاراسومنیاهای اولیه که اختلالات مربوط به مراحل خواب بوده و ناشی از نقص عملکرد سیستم های تنظیم کننده ی خواب و بیداری می باشند.
2- پاراسومنیاهای ثانویه که در آنها اختلالات سیستم ها و ارگان های دیگر بدن در خواب بروز پیدا می کنند.
الف) پاراسومنیاهای اولیه (Primary Parasomnia)
پاراسومنیاهای اولیه تعدادی از اختلالات خواب را در بر می گیرند که در اینجا به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1- کابوس شبانه (Nightmare)
کابوس های شبانه، رویاهای ترسناکی هستند که در خواب REM رخ داده و منجر به احساس ترس، وحشت و اضطراب درفرد می شوند. فردی که یک کابوس شبانه را تجربه می کند ضربان قلب و ریتم تنفسی او افزایش یافته، شدیدا عرق کرده و ناگهان از خواب REM بیدار می شود.
در این حالت فرد قادر به توصیف جزئیات رویای ترسناکی که درخواب دیده است، می باشد. فرد پس از تجربه یک کابوس شبانه به سختی دوباره به خواب خواهد رفت. این اختلال می تواند در اثرعواملی همچون اضطراب، از دست دادن یک فرد نزدیک و یا اثرات منفی بعضی از داروها ایجاد شود. این اختلال معمولا در نیمه دوم خواب رخ می دهد و در کودکان شایع تر است.
2- وحشت شبانه (Night terrors)
فردی که یک وحشت شبانه را تجربه می کند ناگهان با یک حالت وحشت زده ازخواب می پرد. این فرد ممکن است بیدار به نظر برسد ولی درحقیقت گیج و منگ بوده و قادر به برقراری ارتباط با دنیای بیرون نیست.
فرد دراین حالت به محرک های محیطی نظیر صدای افراد دیگر پاسخی نشان نمی دهد و بیدارکردن کامل او کارسختی است. این حالت در حدود 15 دقیقه طول می کشد و بعد از آن فرد دوباره به خواب می رود. هنگامی که صبح روز بعد فرد از خواب بیدار می شود معمولا وقایع شب گذشته را به خاطر نمی آورد. این اختلال در مراحل سوم و چهارم خواب non-REM صورت می گیرد و غالبا در نیمه اول خواب بروز می کند.
3- پیاده روی درخواب (Sleep walking)
دراین اختلال ممکن است به نظر برسد فردی که درحال راه رفتن است بیدار می باشد ولی درحقیقت او خواب است.
افراد مبتلا به این اختلال ممکن است رفتارهای اتوماتیک پیچیده ای از جمله قدم زدن به آهستگی، حمل اشیا به بیرون رفتن ازاتاق و یا هرفعالیت دیگری با پیچیدگی ها و مدت های زمانی متغیر انجام دهد حتی رانندگی کردن. معمولا چشمان این افراد درهنگام انجام دادن این اعمال باز می باشد و امکان دارد. در زیر لب زمزمه نیز بکنند ولی ارتباط برقرارکردن با آنها مشکل است.
برخلاف آنچه که اکثر افراد فکر می کنند، بیدارکردن فردی که درحال پیاده روی درخواب است. خطرناک نمی باشد. فرد ممکن است پس از بیدارشدن گیج بوده و نسبت به محیط اطراف آگاهی نداشته باشد. ولی اگر فرد را بیدار نکنید خطر آن بیشتر است.
زیرا فرد نسبت به محیط اطرافش هیچ گونه آگاهی و ذهنیتی نداشته و ممکن است به زمین بخورد. ازجایی پرت شود و یا هرحادثه دیگری برای او پیش آید.
4- صحبت کردن درخواب (Sleep Talking)
صحبت کردن درخواب اختلالی است که درگذر از مراحل خواب به بیداری بروز می یابد. اگرچه این اختلال معمولا بی ضرر است. و آسیبی به فرد وارد نمی کند ولی ممکن است درخواب افراد دیگر ایجاد اختلال کند.
صحبت کردن درهنگام خواب هم می تواند شامل صداهای ساده و بی مفهوم باشد. و هم می تواند مکالمه های طولانی را دربرگیرد. فردی که شب گذشته درخواب صحبت کرده است. هیچ گونه خاطره ای از آن ندارد و آن را به یاد نمی آورد.
صحبت کردن درخواب می تواند به وسیله عوامل و فاکتورهای خارجی مانند تب، تنش های عاطفی و یا دیگراختلالات خواب ایجاد شود.
5- مستی خواب (Sleep Drunkenness)
مستی خواب معمولا هنگامی رخ می دهد که فرد در اوائل شب ازخواب Non-REM به طورناگهانی بیدار شود. این حالت با هیچ گونه وحشتی همراه نیست. افرادی که این حالت را تجربه می کنند به کندی به محرک ها پاسخ می دهند. و در فهمیدن و درک وقایع بیرونی مشکل دارند. این افراد نیز صبح روز بعد هیچ گونه خاطره ای از وقایع شب گذشته ندارند و این حالت را به یاد نمی آورند.
6- اختلال رفتار در مرحله خواب RBD)-REM sleep Behavior Disorder)
افراد مبتلا به این اختلال در هنگام دیدن رویا درخواب REM ، حرکات مربوط به رویا را در دنیای بیرون نیز انجام می دهند (Dream Enactment). درحالت طبیعی تون عضلات درخواب REM از بین می رود (Atonia). و عضلات هیچ گونه انقباض و عملکردی از خود نشان نمی دهند.
ولی درافراد مبتلا این واقعه رخ نداده و تون عضلات حفظ می شود. این نقص موجب می شود وقتی که فرد درحال دیدن رویا است. حرکاتی که به طور خیالی در رویا انجام می دهد را درمحیط خارج به طورواقعی اجرا کند.
این حرکات هم می توانند ساده و آرام باشند. و هم می توانند حرکات شدیدی از جمله مشت زدن، چنگ انداختن، لگد زدن، بیرون پریدن از رختخواب و یا فریاد زدن و نعره کشیدن را نیز دربرگیرند. این حرکات شدید می توانند موجبات صدمه به همسر فرد را فراهم آورند.
ب) پاراسومنیاهای ثانویه (Secondary Parasomnia)
این گروه از پاراسومنیاها اختلالاتی از جمله تشنج، آریتمی های قلبی، ریتلاکس معده، دیس کینزی تنفسی (نقص در انجام حرکات ارادی تنفسی)، اسپاسم مری، دندان قروچه درخواب و… را در بر می گیرند.
برای درمان پاراسومنیا که یکی از انواع اختلالات خواب می باشد. به کلینیک مشاوره ندای آرامش روان مراجعه نموده و یا از طریق مشاوره تلفنی ارتباط برقرار نمایید.
-
روانشناسی درمانی چیست؟
روانشناسی درمانی با استفاده از شیوه های گفت و گو، تفسیر، گوش دادن، پاداش دادن و الگو برداری برای درمان طیف وسیعی از مشکلات روانی کمک می کند. درمانگر به افراد کمک می کند تا مشکلات روانی خود را بشناسند. و آن ها را تعریف کنند تا که بتوانند بر آن ها غلبه کرده و سطح سازگاری خود را افزایش دهند.
روانشناسی درمانی و انواع روش های آن
هنگام تصمیم گیری در مورد مشاور یا درمانگر مناسب، درک روشهای درمانی مختلف می تواند مفید باشد. در حالی که همه ی درمانها می توانند مؤثر باشند. ممکن است شما یک رویکرد جذاب تر پیدا کنید، یا بفهمید که برخی رویکردها برای یک حوزه خاص از بهتر از بقیه ی رویکردها است. انتخاب رویکرد به شما، وضعیت تان و درمانگر بستگی دارد.
روشهای درمانی روانشناختی عبارتند از: درمانهای رفتاری متمرکز بر شناخت و رفتارها، درمانهای روانکاوی و روان پویشی متمرکز بر الگوهای روابط ناخودآگاه ناشی از دوران کودکی، درمان انسان گرایانه، توسعه فردی در هنردرمانی، استفاده از هنرهای خلاقانه در روند درمانی و مشاوره زوجین. روانشناسان، معمولاً بعضی از این تکنیک ها را استفاده می کنند.
برخی از روانشناسان یا روان درمانگران نوعی مشاوره ی یکپارچه را تمرین و انواع خاصی از تکنیک ها را ترسیم و ترکیب می کنند. متخصصان دیگر به روش التقاطی کار می کنند، یعنی از روشهای مختلف برای درمان استفاده می کنند. تعدادی روش درمانی دیگر هم وجود دارد که ممکن است مورد استفاده قرارگیرد.
درمانهای مبتنی بر شناخت و رفتار
روشهای درمانی شناختی و رفتاری، مبتنی بر نحوه ی تفکر شما و یا نحوه رفتارتان است. این روشهای درمانی، بریا غلبه بر مشکات خاص، تغییر افکار و رفتار به کار می رود.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
طرحواره درمانی یا (Schema Therapy)
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
رفتار درمانی یا (Behavioural therapy)
درمان شناختی تحلیلی (CAT)
درمان رفتاری دیالکتیکی (DBT)
حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد EMDR
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی MBCT
روشهای روانکاوی و روان درمانی
روشهای روانکاوی و روان درمانی مبتنی بر افکار و برداشتهای ناخودآگاه فرد است که در دوران کودکی رشد کرده و نحوه ی تاثیر این روشها بر رفتار و افکار آنها است.
درمانهای انسان گرایانه بر توسعه ی فردی، رشد و مسئولیت پذیری متمرکز هستند. این درمان ها به افراد در شناخت نقاط قوت و خلاقیت کمک می کنند.
انواع روان درمانی
روانپزشک کلینیک آرامش روان و دیگر متخصصان سلامت روان از انواع مختلف تراپی استفاده می کنند. انتخاب نوع تراپی به اختلال خاص بیمار و شرایط و اولویت او بستگی دارد. ممکن است تراپیست برای اینکه نیاز های درمان فرد بیمار به بهترین نحو برطرف شود. عناصر مختلف چند رویکرد را با هم ترکیب کند.
درمان شناختی-رفتاری (CBT) به افراد کمک می کند الگو های فکری و رفتاری را که مخرب و زیانبار است بشناسد و تغییر دهد. و به جای آن افکار و رفتار صحیح و مناسب تری داشته باشد. فرد با استفاده از این روش میتواند روی مشکل فعلی و راه حل آن تمرکز کند. در این روش اغلب مهارت های جدید در «دنیای واقعی» تمرین می شود.
درمان شناختی-رفتاری
درمان شناختی-رفتاری در معالجه ی انواع مختلفی از اختلالات مانند افسردگی، اضطراب، اختلالات مربوط به سانحه و اختلال خوردن موثر واقع می شود. مثلا، CBT به فرد دچار افسردگی کمک می کند. تا الگوی فکری و رفتاری منفی را که باعث افسردگی شده بشناسد و تغییر دهد.
تراپی میانفردی (IPT) روش درمان کوتاه مدت است و به بیمار کمک میکند. تا مشکلات میانفردی بنیادین مانند اندوه، تغییر در نقش اجتماعی یا کار، تعارض با افراد خاص و مشکلات مربوط به دیگران را که دردسرساز است درک کند. فرد در این روش، راهکار های سالم برای بروز عواطف و بهبود برقراری ارتباط را یاد میگیرد. معمولا از این تراپی برای درمان افسردگی استفاده میشود.
رفتار درمانی دیالکتیکی
رفتار درمانی دیالکتیکی نوع خاصی از CBT است که به تعدیل عواطف کمک میکند. اغلب از آن برای معالجه ی کسانی استفاده میشود که فکر مزمن خودکشی دارند. یا دچار اختلال شخصیت مرزی، اختلال خوردن و PTSD هستند. در این روش مهارت های جدید ارائه میشود. تا فرد برای تغییر رفتار مخرب یا ناسالم احساس مسوولیت کند. رفتاردرمانی دیالکتیکی هم به صورت فردی و هم گروهی انجام میشود.
روان درمانی پویا
رواندرمانی پویا ناشی از این نظریه است که سلامت روانی و رفتاری تحت تاثیر تجارب کودکی و افکار و احساسات نامناسب قرار دارد که مدام در ناخودآگاه تکرار میشود. فرد برای تقویت خودآگاهی و تغییر الگو های قدیمی با تراپیست همکاری میکند تا او بتواند بهتر زندگی او را تحت کنترل بگیرد.
روانکاوی شیوه ی متمرکز تر رواندرمانی پویا است. معمولا جلسات روانکاوی سه یا بار در هفته یا بیشتر برگزار میشود.
حمایت درمانی از راهنمایی و تشویق استفاده میکند تا به بیمار در خلق منابع خود کمک کند. در این روش به ایجاد عزت نفس، کاهش اضطراب، تقویت مکانیزم کنار آمدن و بهبود عملکرد اجتماعی کمک میشود. رواندرمانی حمایتی در مواجهه ی فرد با مشکلات روانی موثر است که درمقابل ادامه ی زندگی فرد را تحت الشعاع قرار میدهد.روش های روان درمانی
سایر روش ها که گاهی از آن درکنار رواندرمانی استفاده میشود عبارت است.
درمان به کمک حیوان. کار کردن با سگ، اسب یا سایر حیوانات برای ایجاد احساس آرامش به مهارت برقراری ارتباط و کنار آمدن با آسیب روحی کمک میکند.
هنردرمانی خلاق. استفاده از هنر، رقص، نمایش، موسیقی و شعر درمانی
بازی درمانی. تا به کودک کمک شود عواطف و احساسات خود را بشناسد و درمورد آن حرف بزند.
روش های روان درمانی ، مشاوره
مشاوره نوعی روان درمانی است که در آن شما با اعتماد به نفس با یک مشاور صحبت می کنید. آن ها به شما کمک می کنند راه هایی برای کنار آمدن با مشکلات زندگی خود پیدا کنید.
مشاوره برای درمان افسردگی
مشاوره برای درمان افسردگی به ویژه برای کمک به مردم در درک دلایل اصلی افسردگی ایجاد شده است. مشاوره برای افسردگی از طریق خدمات درمانی روانشناختی در دسترس است.
این روش درمانی معمولاً به افرادی که افسردگی خفیف تا متوسط دارند و قبلاً درمان های دیگری مانند کمک به خود هدایت شده را نیز انجام داده اند، ارائه می شود.
فعال سازی رفتاری | روش های روان درمانی
فعال سازی رفتاری یکی از روش های روان درمانی است که هدف آن کمک به افراد مبتلا به افسردگی است. تا گام های ساده و عملی در جهت لذت بردن از زندگی دوباره بردارند. هدف این است که به شما انگیزه ایجاد تغییرات کوچک و مثبت در زندگی خود را بدهیم.
شما همچنین مهارت های حل مسئله را یاد خواهید گرفت تا به شما کمک کند. تا با مشکلاتی که در روحیه شما تأثیر می گذارد مقابله کنید. معمولاً حدود 16 تا 20 جلسه به شما پیشنهاد می شود.
درمان بین فردی (IPT)
IPT یک روش روان درمانی است که به افراد مبتلا به افسردگی کمک می کند مشکلات روابط خود با خانواده ، شرکا و دوستانشان را شناسایی و برطرف کنند.
ایده این روش از روان درمانی این است که روابط ضعیف با افراد زندگی شما می تواند احساس افسردگی در شما ایجاد کند.
افسردگی می تواند به نوبه خود روابط شما با دیگران را بدتر کند.
اگر مبتلا به افسردگی شدید یا هر نوع افسردگی هستید که به درمان های دیگر ، مانند CBT پاسخ نداده است، ممکن است. IPT به شما پیشنهاد شود.
جهت مشاوره روانشناسی درمانی بصورت تلفنی و حضوری با کلینیک مشاوره آرامش روان بصورت ذیل در ارتباط باشید:
شماره تماس: 02144297670 – 02144244916
آدرس: تهران، فلکه دوم صادقیه، خیابان ستارخان، بلوار صادقیه شمالی، پلاک 4، واحد 7
-
درمان اختلالات شخصیت
درمان اختلالات شخصیت در زمان مناسب و سریع میتواند از وقوع اتفاقات ناگوار پیشگیری کند، بنابراین اگر ویژگی هایی که در این مقاله از آرامش روان برایتان بازگو میکنیم در خود و یا یکی از اعضای خانواده تان مشاهده کردید بهتر است زودتر برای بررسی اقدام کنید، مرکز ندای آرامش روان یکی از بهترین کلینیک روانپزشکی در تهران است که با بهترین درمانگران و مشاورین آماده ارائه خدمت به شما عزیزان می باشد.
درمان اختلالات شخصیت در تهران
شخصیت، روش تفکر، احساس و رفتار است که باعث می شود انسان ها با یکدیگر متفاوت شوند. شخصیت فرد تحت تأثیر تجربیات، محیط زندگی، محیط کار و ویژگی های ارثی قرار می گیرد. شخصیت یک شخص به طور معمول با گذشت زمان یکسان است. اختلال شخصیت روشی برای تفکر، احساس و رفتاری است که از انتظارات فرهنگ منحرف می شود، باعث پریشانی یا کارکرد مشکلات می شود و به مرور زمان دوام می آورد. انواع مختلفی از اختلالات شخصیت وجود دارد. اختلالات شخصیتی الگوهای طولانی مدت رفتار و تجربیات درونی است که با آن چه انتظار می رود تفاوت زیادی دارد. الگوی تجربه و رفتار از اواخر بزرگسالی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود و باعث پریشانی یا مشکلاتی در عملکرد می شود.
هنگامی که در خود نشانه هایی از اختلالات شخصیت مشاهده کردید حتما باید نزد درمانگر اختلالات شخصیت در تهران بروید و آن را درمان کنید.
علل دچار شدن به اختلالات شخصیت
بر اساس پژوهشهایی که در زمینه آسیب شناسی و علت یابی اختلالات شخصیتی انجام شده میتوان گفت که علت واحدی برای بروز این اختلالات وجود ندارد. بلکه فرض میشود مجموعه علل و عوامل مختلفی در تعامل با یکدیگر در این زمینه نقش دارند. از جمله عللی که تاکنون به عنوان عوامل تاثیرگذار در ایجاد اختلالات شخصیتی شناخته شده میتوان به عوامل زیستی نظیر وجود تفاوتهایی در ساختمان مغزی، عوامل ژنتیکی، تجربه رویدادهای ناخوشایند در دوران کودکی نظیر خشونت خانگی، مواجهه با سبکهای فرزندپروری نامناسب والدین و الگوبرداری از سبک رفتاری والدینی که خود به اختلالات شخصیت مبتلا هستند، اشاره کرد.
علائم اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت و بیماریهای روانی انواع مختلفی دارند که بعضی از آنها در جامعه شایعتر بوده و فراوانی بیشتری دارند. در اینجا به نشانه های اختلالات شخصیت اشاره می کنیم:
انواع مختلفی از اختلالات شخصیتی وجود دارد. آن ها براساس خصوصیات و علائم مشابه در سه گروه قرار می گیرند. برخی از افراد ممکن است علائم و نشانه هایی از اختلالات شخصیتی متعدد داشته باشند.
گروه اول:
اختلال شخصیت پارانوئید:
افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید نسبت به دیگران بسیار بی اعتماد هستند و به انگیزه های آن ها مشکوک هستند. آن ها همچنین تمایل درونی به کینه توزی دارند.اختلال شخصیت اسکیزوئید:
افراد مبتلا به این نوع اختلال، علاقه چندانی به ایجاد روابط شخصی یا شرکت در تعاملات اجتماعی ندارند. آن ها معمولاً نشانه های اجتماعی معمولی را انتخاب نمی کنند، بنابراین می توانند از نظر عاطفی سرد به نظر برسند. این گروه از اختلال نیز، نیاز به درمان اختلال شخصیت دارند.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال:
در اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، افراد معتقدند که می توانند با افکار خود بر افراد یا رویدادهای دیگر تأثیر بگذارند. آن ها غالباً رفتارهای نادرست را تفسیر می کنند. این باعث می شود که آن ها از واکنش های احساسی نامناسب برخوردار شوند. آن ها ممكن است به طور مداوم از روابط صمیمی خودداری كنند.گروه دوم:
اختلال شخصیت ضد اجتماعی:
بیمار مبتلا به این نوع از اختلال توانایی مطابقت دادن خود با موازین اجتماعی را ندارد، به حقوق دیگران تجاوز کرده و مرتکب رفتارهای مجرمانه می گردد، توانایی برنامه ریزی برای آینده را ندارد، فریبکار، دروغگو، پرخاشگر و بی احتیاط است.
اختلال شخصیت مرزی:
ویژگی اصلی این نوع اختلال ناپایداری و بی ثباتی در خلق و خو و روابط با دیگران است. فرد دچار اختلال شخصیت مرزی درک ثابتی از هویت خود ندارد، احساس پوچی مزمن می کند، دست به اقداماتی می زند که برای وی آسیب هایی در بر دارد، اقدام به خودکشی و یا تهدید به آن می کند و حالت های عاطفی ناپایدار و متغیر دارد.اختلال شخصیت نمایشی:
شخص مبتلا به این بیماری تمایل شدیدی به جلب توجه دیگران دارد، در موقعیت هایی که در کانون توجه قرار ندارد ناراحت است، ظاهر متفاوتی دارد، گفتارش سرشار از اغراق در مورد هیجانات شخصی است، روابط را از آنچه هست صمیمانه تر تلقی می کند و به شدت تلقین پذیر است.اختلال شخصیت خودشیفته:
خصوصیت اصلی این اختلال خودمحوری، کمبود احساس همدلی با دیگران و خود مهم پنداری است. فرد خودشیفته از بالا به بقیه نگاه می کند، در مورد موفقیت ها، زیبایی، قدرت، زیرکی و سایر ویژگی های مثبت خود به گونه اغراق آمیزی خیالبافی می کند، استثمارگر و نیازمند تحسین افراطی است و معتقد است دیگران به حال او غبطه می خورند.
گروه سوم:
اختلال شخصیت اجتنابی:
افراد مبتلا به این بیماری نسبت به طرد شدن بسیار حساسند، علاقه شدیدی به برقراری ارتباط با دیگران دارند ولی از بیم پذیرفته نشدن از این روابط دوری می کنند.
به دلیل ترس از انتقاد، مورد تمسخر قرار گرفتن و یا خرابکاری کمتر در روابط کاری و یا روابط صمیمانه درگیر می شوند کم رو هستند و خود را از بقیه پایین تر می دانند.اختلال شخصیت وابسته:
این اختلال با نیاز به حمایت از سوی اطرافیان، وابستگی و پذیرش سلطه دیگران همراه است و فرد مبتلا به آن بدون راهنمایی دیگران قادر به تصمیم گیری و برنامه ریزی برای کارهای روزمره نیست، از رفتار نادرست دیگران انتقاد نمی کند تا مبادا حمایت آن ها را از دست بدهد و برای جلب محبت و حمایت دیگران دست به کارهایی می زند که برای وی ناخوشایند است.
اختلال شخصیت وسواسی:
در این اختلال کمال طلبی همراه با انعطاف ناپذیری بر فرد تسلط دارد. بیمار مبتلا به این اختلال به حدی دارای کمال طلبی است که خود را در تکمیل تمام امور دخالت می دهد، در واگذاری امور به دیگران اکراه دارد، علاقه بیش از حد به کار داشته و تفریحات و روابط اجتماعی را قربانی کار می کند، بیش از حد منظم بوده و روی جزئیات امور حساسیت زیادی دارد، لجباز، انعطاف ناپذیر، خونسرد و خسیس است.کلینیک درمان اختلالات شخصیت در تهران
درمان دارویی اختلال شخصیت و یا کم کردن میزان استرس و اضطراب افراد، می تواند به کاهش علائمی از جمله اضطراب و یا افسردگی کمک کند. درمان این اختلال در هر فردی متفاوت است، اما یک سری از موارد برای تمامی شیوه های درمانی اعمال می شود. زیرا اغلب این افراد متوجه اشتباه و رفتار نادرست خود نمى باشند، پس بهتر است که با جوانب منفی این نوع اختلال روبرو شوند. از این رو، روان پزشک بایستی مدام به اثرات منفی و ناخوشایند الگوهای رفتاری فرد اشاره کند.
کلینیک ندای آرامش روان به درمان اختلالات شخصیت شما کمک بسیاری می کند.
برای دریافت مشاوره در زمینه اختلالات شخصیت می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی ندای آرامش روان از طریق تلفن 44244916-021 و 44297670-021 و همین طور اگر به مشاوره تلفنی نیاز دارید میتوانید در هر ساعت از شبانه روز از طریق تلفن همراه خود با شماره 021-7447-1234 تماس بگیرید.
همچنین برای شارژ حساب کاربری خود برای استفاده از خدمات روانشناختی کد 25#*500* را شماره گیری نمایید.
خدمات قابل ارائه در مرکز خدمات مشاوره و روانشناختی ندای آرامش روان
• استعدادیابی
• روان تحلیلی
• روانکاوی
• هیپنوتیزم
• درمان تخصصی وسواس
• نوروفیدبک
• اختلالات جنسی
• مشاوره تخصصی اضطراب
• مشاوره ازدواج
• مشاوره شغلی
• مشاوره تحصیلی
• اختلال شخصیت
• مشاوره زناشویی
• گروه درمانی
• روابط بین فردی
• مشاوره کنکور و انتخاب رشته
• درمان اختلالات خواب
• بازی درمانی
• مشاوره کودک و نوجوان
• اجرای انواع تستهای روانشناسی
• مشاوره پیش از ازدواج -
اختلال اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدايی نوعی اختلال روانی است كه در آن فرد به علت جدا شدن از خانه يا از افرادی كه به آنها وابستگی عاطفی زيادی دارد (پدر، مادر، پدربزرگ، و…) به شدت مضطرب میشود.
اضطراب جدايی میتواند در جنبههای مختلف زندگی (مثلا، در عملكرد تحصيلی يا اجتماعی) نابسامانی شديدی به وجود آورد.
توجه داشته باشيد كه “اختلال اضطراب جدايی” را نبايد با “اضطراب جدايی” اشتباه گرفت.
اضطراب جدايی يك مرحلهی رشدی طبيعی است كه در نوزادان سالم با “دلبستگی از نوع امن” روی میدهد.
كودكان مبتلا به اختلال اضطراب جدايی، بعدها، با احتمال بيشتر به بیش فعالی، اختلال دوقطبی، اختلال وحشتزدگی، و ساير اختلالات مبتلا میشوند.
اضطراب جدايی معمولا در ١٢ تا ١٨ ماهگی روی میدهد. اما اختلال اضطراب جدايی برای اولين بار معمولا در سالهای پيش دبستانی مشاهده میشود.
ملاک تشخیصی اختلال اضطرابی جدایی
معيار A:
ترس یا اضطراب نامتناسب با رشد و بیش از اندازه درباره جدایی از کسانی که فرد به آنها دلبسته است. بصورتی که توسط حداقل سه مورد زیر مشخص میشود:
١. ناراحتی بیش از حد مکرر هنگام پیش بینی یا تجربه کردن جدایی از خانه یا از اشخاص دلبسته اصلی.
٢. نگرانی دائم و بیش از حد در مورد از دست دادن اشخاصی دلبسته اصلی یا درباره وارد شدن صدمه احتمالی به آنها مانند بیماری جراحت بلایای مرگ.
٣. نگرانی دائم و بیش از حد در مورد واقعه ناگوار (مثل گم شدن، مورد آدم ربایی قرار گرفتن، تصادف کردن، مرگ) که موجب جدایی از شخص دلبستهٔ اصلی شود.
٤. اکراه یا امتناع مداوم از بیرون رفتن، دور شدن از خانه رفتن به مدرسه رفتن به محل کار، یا جای دیگر به علت ترس از جدایی.
٥. ترس یا بی میلی مداوم و بیش از حد در مورد تنها یا بدون اشخاصی دلبسته اصلی بودن در خانه یا محیطهای دیگر.
٦. بی میلی یا امتناع مداوم در خوابیدن دور از خانه یا به خواب رفتن بدون نزدیک بودن به شخص دلبستهٔ اصلی.
٧. کابوسهای مکرر که موضوعات جدایی را در بر دارند.
٨. شکایتهای مکرر نشانه های جسمانی (مثل سردرد، دل دارد، تهوع، استفراغ) وقتی جدایی از اشخاصی دلبسته اصلی روی میدهد یا انتظار میرود.
معيار B:
این ترس یا اضطراب یا اجتناب مداوم است، حداقل ۴ هفته در کودکان و نوجوانان و معمولاً ۶ ماه یا بیشتر در بزرگسالان ادامه می یابد.
معيارC:
این اختلال، ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی تحصیلی شغلی، یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کند.
معيار D:
این اختلال با اختلال روانی دیگر بهتر توجیه نمی شود. مانند امتناع از ترک کردن خانه به علت مقاومت بیش از حد در برابر تغییر در اختلال طیف اوتیسم؛ هذیان ها یا توهمات مربوط به جدایی در اختلالات روان پریشی؛ امتناع از بیرون رفتن بدون همراه قابل اعتماد در آگورافوبی؛ نگرانی ها دربارهٔ بیماری یا صدمه دیگر که برای افراد مهم دیگر روی دهند. در اختلال اضطراب فراگیر، نگرانیها درباره مبتلا بودن به یک بیماری در اختلال اضطراب بیماری.
-
کلینیک اختلالات اضطرابی
کلینیک اختلالات اضطرابی ، در این بخش سعی دارد که توضیحاتی در مورد اختلالات اضطرابی و انواع آن را به شما ارائه دهد.
اختلالات اضطرابی
اختلال اضطرابی: عبارت است از يك حالت روانی يا بر انگيختگی شديد كه ويژگیهای اصلی آن عبارتند از ترس، ترديد و نگرانی مفرط.
در افرادی كه به اختلال اضطرابی مبتلا هستند:
١. ميزان ترس بسيار بيشتر از ميزان تهديد يا خطر است.
٢. افراد دايما خود را در حالت ترس و نگرانی ميبيند بدون آنكه علت آن مشخص باشد(مثلا، در اختلال اضطراب تعميم يافته يا بعضی اختلالات وحشت زدگی).
٣. ترس و نگرانی به طور مزمن وجود دارند و دايما فرد را رنج میدهند، تا جايی كه نمیتواند زندگی روزمرهی خود را با حالت عادی پيش ببرد.
اگر چنین نشانههایی دارید میتوانید از خدمات تخصصی مرکز مشاوره ندای آرامش روان بهرهمند شوید.انواع اختلالات اضطرابی
١. اختلال اضطراب جدايی
٢. اختلال وحشت زدگی
٣. آگورافوبيا
٤.فوبیهای خاص
٥. لالی انتخابی
٦. اختلال اضطراب فراگير
٧. اختلال اضطراب اجتماعی
٨. اختلال اضطراب ناشی از ماده/دارورویکردهای مختلف در مورد اضطراب
نوروز و سایکوز کوششی است برای رها کردن فرد از تمام محدودیت های جامعه.
اضطراب بیانگر حالت هیجانی نامطلوبی است که محصول فشار و کشمشهای روانی افراد میباشد و مشخصه بارز آن ترس و بیم از وقوع حوادث آینده است.
چناچه این ترس و تشویش مبهم و پراکنده بوده و وابسته به چیز معینی نباشد و یا به صورت افراطی درآید آن را نورتیک گویند اضطراب بخش غیر قابل اجتناب شخصیت انسان است.
1-رویکرد روانکاوی فروید
فروید معنقد است هسته مرکزی حالات روانژندی یا نورتیک اضطراب است و اضطرایب مرحله اول نورور به شمار میرود نوروزها کوششی برای تسکین اضطرابهایی هستند که بر اثر تعارضهای ایجاد شدند در مکتب فروید اضطراب یک ترس درونی شده است ترس از این که مبادا تجارب درد آور گذشته یادآوری شوند. اضطراب با احساس ترس مترادف است با این تفاوت که ترس منشا خارجی دارد ولی اضطراب منشا درونی دارد.
فروید اضطراب را به سه دسته تقسیم میکند، اول اضطراب ناشی از واقعیت دنیای خارج یا اضطراب عینی که در آن منشا خطر در دنیای خارج قرار دارد و ادراک این خطر موجب حالت رنج آور عاطفی میشود. دوم اضطراب روان نژندی است که منشا آن اداراک ظاهری است که از غرایز ناشی میشود. سوم اضطراب اخلاقی است که در آن منشا تهدید وجدان اخلاقی دستگاه فراخود است.
2- رویکرد روانشناسی فردی آدلر
به عقیده آدلر نوروز نتیجه قصور در یادگیری و نیز نتیجه ادارکها و تصورات معیوب. منحرف است نوروز و سایکوز کوششی است برای رها کردن فرد از تمام محدودیتهای جامعه در میان افراد مضطرب همیشه فردی را مییابیم که بیشتر به خود فکر میکند او همیشه از تغییر موقعیت و شروع هر کاری احساس اضطراب و هراس میکند پایه و اساس نوروز یاس است.
از نظر آدلر اضطراب فراگیر و تنش، عرق کردن، تپش قلب و دیگر نشانههای بدنی معرف ناتوانی بیمار در کنار آمدن با مشکلات هستند. چنین بیمارانی در زندگی شکست خورده اند و در تصمیم گیریهای مهم تردید دارند.
نشانه های بالینی
سطوح اضطراب 1.خشم
2.تخریب گری
3.فزون کنشی و اختلال توجه
1. اضطراب در سطح رفتار
1.شاخص های فیزیولوژیکی : تغییر ضربان قلب ، افزایش فشار خون ، بحران های تنفسی ، خشک شدن دهان ، پریدگی رنگ ، انقباض های مری ، فزون تنودی مثانه
2.تظاهرات جسمانی : سردرد و دل درد ، اختلال هاضمه ،بی اختیاری ادرار یا مدفوع ، بی اشتهایی روانی ، اختلال های خواب ، وحشت زدگی
2. اضطراب در سطح بدنی
1.بازداری ارتباطی
2.اجتناب
3.وابستگی اضطراب آمیز
3. اضطراب در سطح ارتباطی
1.ختلال تمرکز و حافظه 2.بازداری عقلی
4. اضطراب در سطح شناختی
3-رویکرد عقلانی – عاطفی الیس
آلبرت الیس اضطراب و اختلالات عاطفی را نتیجه طرز تفکر غیرمنطقی و غیر عقلانی می داند. الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زاده طرز تفکر خیالی و بی معنی انسان می داند.
4-رویکرد مراجع محور راجرز
به نظر راجرز هر موقع که ادراک یک فرد از تجربه خودش تحربف و یا انکار شود تا حدودی حالت ناهماهنگی میان خود و تجربیات فرد، یا حالت ناسازگاری روانی و آسیب پذیری به وجود می آید و موجب پیدایش مکانیزمهای دفاعی میشود.
در حقیقت فرد در مقابل تهدیدهای حاصل از ناهماهنگی میان تجربه و خویشتن، احساس اضطراب میکند و سپس با استفاده از یکی از مانیزنهای دفاعی در مقابل تهدید و اضطراب حادث به دفاع از خود می پردازد.
5- رویکرد گشتالت پرلز
اضطراب فاصله و شکاف میان حال و آینده است انسان بدان دلیل مضطرب می شود که وضعیت موجود را رها می کند و درباره ی آینده و نقش های احتمالی که ایفا خواهد کرد به تفکر می پردازد دلهره و مشغولیت در زمینه فعالیت های آینده باعث ترس صحنه ای می شود نوروز توقف یا رکود رشد است. واکنش فرد روان نژند، به جای آن که تعامل با محیط و جذب آن باشد، کنترل محیط و ایفای نقش های معین است.
6- رویکرد تحلیل ارتباط برن
براساس نظریه تحلیل ارتباط محاوره های، فرد سعادتمند و شاد کسی است که در او سه ساخت شخصیت یعنی حالت های من کودکی، من بالغ، من والد همگی با یکدیگر هماهنگ و دمساز باشد به عبارت دیگر شخص بهنجار شخصی است که به خوبی سازمان یافته باشد و مرزهای شخصیتش مشخص و نفوذپذیر باشد
حالت طرد و تثبیت در یکی از حالالت من و عدم قبول دو حالت دیگر من است که این موجب اختلالاتی در محاوره و تعامل می شود.آلودگی، از طرفی به وسیله تعصبات و از سوی دیگر به وسیله توهمات و خیال های باطل به وجود می آید بنابراین اضطراب انسان زاده محاوره های متقاطع و حالت های طرد و آلودگی است.
7- رویکرد واقعیت درمانی گلاسر
در واقعیت درمانی واژه بیماری روانی اصولا به کار نمی رود کسی بیمار به حساب می آید که نتواند نیازهای اساسی خود را در حیطه واقعیت و پذیرش مسئولیت و تشخیص موارد درست و نادرست ارضا کند . رفتار غیر مسئولانه افراد باعث بروز اضطراب و ناراحتی روانی است ، نه اینکه اضطراب و ناراحتی روانی باعث غیر مسئول بودن فرد شود.
8-رویکرد رفتاردرمانی
رفتار درمانگران اضطراب را واکنشی می دانند که براساس قوانین با دیگری قابل توجیه است در این شیوه اعتقاد بر آن است که علائم معمولا نوذاتیک هستند . اضطراب جزء معمولی و یا هسته ای رفتار روان نژندی به شمار نی آید . اضطراب یا ترس ، نامطبوع است و فرد را از انجام فعالیت های روزمره باز می دارد و یا او را به سوی رفتاری محدودتر و ناسازگارتر سوق می دهد . علاوه بر آن اضطراب و رفتار روان نژندی ممکن است زاده قصور فرد در یادگیری طرح های رفتاری مناسب نیز باشد و فرد اصولا پاسخ خای لازم را نیاموخته باشد.
9-رویکرد وجودی
برای رولومی و دیگر وجود گرایان، اضطراب مفهوم گسترده های دارد و می دو نوع اضطراب را مطرح می کند اضطراب بهنجار و اضطراب روان رنجورانه.
یکی از زیر مجموعه های مهم اضطراب بهنجار که بسیار مورد توجه روان درمانگران وجودی است. اضطراب وجودی می باشد. با اینکه اضطراب دارای تظاهرات جسمی است ولی از وجود ریشه میگیرد.
انسان ها باید با دنیای اطراف خویش مواجه شوند، نیروهای پیش بینی نشده را تحمل کنند و به طور کلی جای خود را در دنیا بیابند. اضطراب روان رنجورانه یک واکنش نامتناسب و نا به جا است. این اضطراب نا متناسب و مخرب و بی ارزش است. وانگهی ریشه این اضطراب بیماری، ترس هایی است که آنها را واپس رونده است.
10-دیدگاه فرهنگی – اجتماعی
از دیدگاه نظریه پردازان فرهنگی – اجتماعی، اختلال های هراسی و اضطراب بیشتر در کسانی مشاهده میشود که با فشارها و موقعیت های خطرناک اجتماعی مواجه هستند. آنها ثابت کرده اند که در اغلب موارد در خلال تغییرات اجتماعی ناشی از جنگ، اختناق سیاسی، دگرگونی های صنعتی و رویداد های ملی مرتبط با آنها، نشانه های اضطرابی افزایش می یابند.