-
مقایسه ویژگهای خانواده ناسالم و خانواده سالم
مقایسه ویژگهای خانواده ناسالم و خانواده سالم
ویژگیهای خانواده سالم
در یک خانواده سالم
-
ميان اعضاي خانواده روابط سالم و تفاهم آميز وجود دارد و آنان با يکديگر در تعامل هستند.
-
اعضاي خانواده از مصاحبت يکديگر لذت ميبرند و فرصتهايي را براي با هم بودن، بحث و گفتوگوي آزاد و بدون واهمه در نظر ميگيرند و به حرفهاي يکديگر فعالانه گوش ميدهند.
-
اعضاي خانواده در بحثهاي خانوادگي مشارکت ميکنند و حضوري فعال دارند و احساسها و انديشهها و نگرانيهاي خود را به راحتي بيان ميکنند.
-
اعضای خانواده، زن، شوهر و فرزندان نسبت به رفتار يکديگر حساس هستند و به يکديگر انرژی مثبت میدهند.
-
اگر يکي از اعضاي خانواده دچار ناراحتي شود، علت را جويا ميشوند و مشکل را با کمک يکديگر حل ميکنند.
-
ميان اعضای خانواده، تقسيم کار وجود دارد و اعضاي خانواده نسبت به امور خانه و خانواده احساس مسئوليت ميکنند.
-
ميان اعضای خانواده، اعتماد، صداقت و احترام متقابل وجود دارد.
-
زن و شوهر از يک رابطة جنسي سالم، رضايت بخش و امن برخوردارند.
-
ميان اعضاي خانواده، بهويژه زن وشوهر يا پدر و مادر، همدلي، همفکري، همکاري و هماهنگي وجود دارد
-
اعضای خانواده، با يکديگر مؤدبانه، محبت آميز و با احترام صحبت و رفتار ميکنند.
-
پدر و مادر حضوري دائمي، فعال و باکيفيت دارند و فقط زير يک سقف به سر بردن مطرح نيست.
-
به نيازهاي اعضاي خانواده، به ويژه نيازهاي رواني آنان پاسخ مناسب داده ميشود و اعضا از امنيت خاطر برخوردارند.
-
فضاي خانواده گرم و صميمي است و اعضاي خانواده کنار يکديگر احساس امنيت و آرامش رواني ميکنند.
-
زن و شوهر نسبت به يکديگر و پدر و مادر نسبت به فرزندان محبت غيرمشروط ميکنند. به بيان ديگر محبت خريدني نيست و محبت پدر و مادر را با هيچ قيمتي نميتوان در جاي ديگر به دست آورد.
-
زن و شوهر از ازدواج خود ابراز خرسندی و رضايت ميکنند و راضي هستند
-
اعضاي خانواده اميدوار هستند و يکديگر را به اميد دعوت ميکنند.
-
اعضاي خانواده، آينده نگر هستند و به موفقيتها اشاره ميکنند و افقهای آينده را در نظر میگيرند.
-
اعضاي خانواده، به ارزش تلاش و سخت کوشي توجه ميکنند و اهميت ميدهند و معتقد هستند که نابرده رنج، گنج ميسر نميشود.
-
در ميان اعضای خانواده، اعتماد متقابل، امانتداري و رازداري وجود دارد.
-
زن و شوهر با عشق، زندگي ميکنند.
-
اعضای خانواده، با نشاط و با روحيه هستند.
-
پدر و مادر به وجود فرزندان خود ابراز افتخار و رضايت ميکنند و خداوند را شاکر هستند.
-
پدر و مادر در حق فرزندان خود دعا ميکنند
-
هنگام بروز بحران، مانند: بيکاري، بيماري، ورشکستگي و مرگومير اعضای خانواده به يکديگر نزديک و متحد ميشوند تا با بحران مقابله کنند.
ویژگی های خانواده ناسالم:
دریک خانواده ناسالم….
-
اعضای خانواده، با يکديگر رابطهای ندارند و هر کس سرش توی لاک خودش است و مانند چند »روبات« کنار هم زندگی میکنند!
-
اعضاي خانواده، کمتر يکديگر را مالقات میکنند و در خانواده فضای گفت وشنود وجود ندارد و اعضا، يکديگر را تحقير و سرزنش ميکنند!
-
اعضای خانواده، زن، شوهر و فرزندان از يکديگر نفرت دارند و دائما از يکديگر عيب جويي ميکنند و در حال مشاجره و بگوومگو هستند!
-
اعضاي خانواده، نسبت به رفتار يکديگر بی تفاوت هستند و در فضای خانه يأس و بدبينی حاکم است!
-
اگر يکي از اعضاي خانواده دچار ناراحتي شود، اعضاي خانواده نسبت به هم کم توجه و يا بی توجه هستند و رابطة آنها سرد و خشک است!
-
اعضاي خانواده، نسبت به امور خانه و خانواده بیتفاوت هستند و احساس مسئوليت نميکنند!
-
ميان اعضاي خانواده، پنهانکاري، فريبکاري و عدم صداقت حاکم است!
-
زن و شوهر با يکديگر رابطة جنسی ندارند و يا از رابطة جنسي خود رضايت ندارند!
-
ميان اعضای خانواد، جدايی، تفرقه و تضاد حاکم است!
-
اعضای خانواده، با يکديگر آمرانه، پرخاشگرانه و توهين آميز برخورد و رفتار میکنند!
-
پدر و مادر و يا يکی از آنها بهدلیل اشتغال بیش از حد حضور ندارند و قابل دسترس نيستند!
-
– به نيازهاي اعضاي خانواده، به ويژه نيازهاي رواني آنان، مانند محبت و احترام، توجه نميشود
-
فضای خانواده، سرد و بیروح است و اعضاي خانواده کنار يکديگر احساس ناامني و عدم آرامش ميکنند!
-
زن و شوهر نسبت به يکديگر و پدر و مادر نسبت به فرزندان محبت مشروط ميکنند و سر يکديگر منت میگذارند. به بيان ديگر، اعضای خانواده، محبت واقعی يا کاذب را در کانونهای ديگر جستوجو میکنند!
-
زن و شوهر از ازدواج با يکديگر ابراز پشيماني ميکنند و عدم رضايت خود را در رفتار و گفتارشان بروز ميدهند!
-
اعضاي خانواده مأيوس هستند و همواره آية يأس ميخوانند!
-
اعضاي خانواده، گذشته نگر هستند و شکستها را بزرگنمايی ميکنند و آينده را تيره و تار میبينند!
-
اعضاي خانواده، به شانس، اقبال، سرنوشت و بخت اعتقاد دارند وتنپروری و تنبلی حاکم است!
-
در ميان اعضاي خانواده، پنهان کاري، عدم اعتماد و عدم رازداری وجود دارد!
-
زن و شوهر با عشق، بازي ميکنند!
-
اعضای خانواده، خسته و بیحوصله هستند!
-
پدر و مادر، فرزندان را مانع خوشبختي و پيشرفت خود ميدانند و از داشتن فرزندان ابراز پشيمانی ميکنند!
-
پدر و مادر فرزندان خود را عاق و نفرين ميکنند و دشنام ميدهند!
-
اعضای خانواده، هنگام بروز مشکالت و مصيبتها، در کنار همديگر نيستند و از هم حمايت نميکنند و احساس تنهايی میکنند!
مقایسه ویژگهای خانواده ناسالم و خانواده سالم
اصول حاکم در يک خانوادة سالم
در اين بخش برای نمونه به اختصار به دو اصل مهم در زندگی خانواده های سالم اشاره و تلاش میشود برخی از ويژگیهای اينگونه خانوادهها ترسيم شود.
اصل با هم بودن و هم سرنوشتي
در خانوادة سالم به اصل با هم بودن و همسرنوشتي در خانواده و مشارکت در امور زندگی خانوادگی توجه خاصی میشود، برای مثال:
-
همراهی با همسر و فرزندان در امور زندگی و فعاليت های خانوادگی و با هم صحبت کردن، از مهمترين دغدغه های فکرياعضای خانوادة سالم است.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند دلهايشان و جسمهايشان در کنار يکديگر باشد و از بودن در کنار همسر و فرزندان لذت ببرند و آن را غنيمت بشمارند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند در بيست وچهار ساعت چند دقيقه يا چند ساعت را بهطور فعال با اعضاي خانواده خود در تعامل باشند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند با اعضای خانواده غذا بخورند، به ويژه توصيه می شود اعضای خانواده سر ساعت مشخص، در حالی که تلويزيون خاموش است با هم شام بخورند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند همسر و فرزندان را در خريد کردن همراهی کنند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند همسر و فرزندان را در پارک رفتن، کوه رفتن، سينما رفتن و ورزش کردن همراهی کنند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند با اعضاي خانواده کتاب بخوانند، مانند خواندن قرآن، ديوان حافظ و شاهنامه.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند در صورت امکان ماهي يکبار يا سالي يکبار با اعضاي خانواده در بيرون از خانه و در رستوران غذا بخورند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند با هم و فرزندان بهديدار اقوام و آشنايان بروند .
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند با هم و فرزندان به مسجد بروند و در مراسم عبادی، مانند: شرکت در دعاي کميل، زيارت عاشورا و زيارت عتبات شرکت کنند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند با هم و با فرزندان به مسافرت بروند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند همراه اعضاي خانواده در يادگيري موضوعي جديد، شرکت در کلاسي جديد، مانند زبان خارجی، موسيقي، خط، کاردستي و نظاير آن شرکت کنند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند دربارة امور مورد علاقة همسر و فرزندان صحبت کنند. همسري که براي زن يا شوهرش يا فرزندانش صحبت ميکند به اين معناست که برای آنان ارزش قائل است.
-
پدر و مادر سعی میکنند با فرزند يا فرزندان خود بازي کنند.
-
پدر و مادر سعی میکنند با مدرسة فرزندشان در تماس باشند، با معلمان يا دبيران فرزندشان ارتباط مطلوبی برقرار کنند و در جلسة انجمن اوليا و مربيان شرکت نمايند. در ضمن پدر و مادر سعی
میکنند دربارة امور مدرسه با فرزندان صحبت کنند. زن و شوهر يا پدر و مادر در خانوادة سالم سعی میکنند همراه اعضاي خانواده فضای معنوی ايجاد کنند و با هم به نيايش بپردازند.
-
زن و شوهر يا پدر و مادر سعی میکنند همراه اعضاي خانواده از شخصي که بيمار است، عيادت کنند و به خانوادههاي فقير کمک نمايند.
اصل مستقل بودن و حفظ استقلال خانواده
در خانوادة سالم به مستقل بودن و حفظ استقلال خانواده توجه خاصی میشود، برای مثال:
-
زن و شوهر و يا پدر ومادر، بيرون از خانواده هدايت يا کنترل نمیشوند و در امور خانوادگي مانند: رفتن به مهماني، خريد کردن و تفريح کردن، خود با مشورت فرزندان تصميم ميگيرند.
-
زن و شوهر و يا پدر و مادر، اجازه نميدهند برنامهها و تصميمهاي خانوادگي تحت تأثير نظرات ديگران باشد (براي مثال تهيه مسکن).
-
زن و شوهر و يا پدر و مادر، اجازه نميدهند اقوام نزديک، مانند: پدر بزرگ، مادر بزرگ، خواهر و برادر در امور زندگيشان دخالت کنند و براي آنان و به جاي آنها تصميم بگيرند.
يک تصوير از يک خانوادة ناسالم
-
بهروز در کودکي (سهسالگي) از پدرش کتک میخورد!
-
چرا؟ کنجکاوي ميکرد؟! فضولي ميکرد؟! شيطانيميکرد؟!
-
بهروز، در پنج سالگي همچنان کتک ميخورد!
-
بهروز، در هفت سالگي نيز کتک ميخورد!
-
چرا؟ زيرا پدر و مادر حوصله نداشتند، پدر کارش زياد بود و شبها دير به خانه میآمد.
-
پدر و مادر از ازدواجشان راضي نبودند و رابطة خوبی با هم نداشتند.
-
پدر و مادر مرتب با هم مشاجره و ستيزه داشتند.
-
در نتيجه روابط پدر و مادر به جدايي، قهر و طالق منجر شد.
-
پدر ازدواج مجدد کرد و باز هم ازدواج آنان ناموفق و فضاي خانواده ناامن بود.
-
نامادري، بهروز را کتک ميزد!
-
پدر از ازدواج دوم هم ناراضي نبود.
-
پدر، بعد از چندی معتاد شد.
-
بهروز درس نميخواند و از مدرسه فرار میکرد.
-
و سرانجام بهروز از مدرسه اخراج شد.
-
بهروز، پس از مدتي با دوستان بد معاشرت داشت و دزدی میکرد.
-
و بالاخره بهروز از کانون اصالح و تربيت سردرآورد!
مقایسه ویژگهای خانواده ناسالم و خانواده سالم
روانشناس خوب در تهران
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
https://arameshravan.com/
درمانگر خوب در تهران
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
هستند که علم کافی ندارند.
https://arameshravan.com/
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
https://arameshravan.com/
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com
ندای آرامش روان
-
-
70 ویژگی خانواده سالم
70 ویژگی خانواده سالم
چند سؤال
- آیا شما به عنوان زن و شوهر یا مادر و پدر به نقشها،مسئولیتها و وظایف خود آشنایی دارید؟
- آیا شما به عنوان زن و شوهر یا مادر و پدر میخواهید خانواده سالم و با نشاطی داشته باشید؟
- آیا میدانید یک خانوادۀ سالم و موفق چه مشخصات و ویژگیهایی دارد؟
- آیا میخواهید فرزنــدان خود را خوب تربیت کنید و نمیدانید چگونه و چطور؟
- آیا برای تعلیم و تربیت فرزنــدان خود بهاندازه کافی وقت میگذارید و مطالعه میکنید؟
- آیا میدانید در شــرایط موجود، چطور میشــود در خانوادهتــان، فضایی صمیمــی و توام با انــس و الفت به وجود آورد؟
- آیا میدانید در شرایط موجود، چگونه میشود سلامت و استحکام خانواده را حفظ کرد؟
- آیا زندگی خانوادگی شــما با برنامه و متنوع است و اوقات فراغت خود را با همســر و فرزندان خود به طور مشترک صرف میکنید؟
خانواده، نهادی است مقدس و بی بدیل که حیات و سعادت جامعه بشری وابسته به آن است. پرورش نسل آینده، انتقال میراث فرهنگی، پاســداری از ارزشها، زبان آموزی و تأمین نیازهای جسمانی و روانی انسان از
وظایف عمده خانواده به شمار میآید. بی شک، اساس سلامت جامعه وابسته به ســامت خانواده هاست و سلامت روانی و جسمانی افراد جامعه تأمین نمیشود مگر آنکه خانواده هایی سالم، بانشاط، بالنده، متعادل و صالح داشته باشیم.
اکثر مردم جهان، زندگی خانوادگی را به شکلهای گوناگون تجربــه کردهاند و رویدادهــای خانوادگی را مهمترین و ارزشــمندترین جنبــۀ زندگی خود معرفی میکنند. اکثــر ما در خانواده بهدنیا میآییم و بیشــتر سالهای کودکی و نوجوانی خود را، چه به اختیار و چه به اجبار، در خانوادهمان سپری میکنیم و در خانواده با جهان هستی آشنا میشویم. در پاسخ به پرسشهایی که در آغاز مقاله از نظر شما گذشت، باید گفته شود که خانواده، بر حسب تصادف و خودبه خود سالم یا ناسالم نمیشود، بلکه سلامت و نشاط خانواده، مدیون و مرهون میزان آگاهی، شناخت، تعهد، عملکرد و احساس مسئولیت تک تک اعضای آن، به ویژه زن و شوهر یا مادر و پدر و اعضای آن است.
در نگاه نخست باید یادآور شد که پژوهش و مطالعۀ علمی خانــواده در ایران در حوزه های روانشناســی، جامعه شناســی، اقتصــاد و حقــوق و به بیان دیگــر خانواده شناسی بهعنوان یک رشتۀ علمی و دانشگاهی در آغاز راه خود است. بدون تردید داشتن خانوادههای سالم به مثابه دغدغه ای دائمی برای رسیدن به جامعه ای ســالم و متعالی از جمله نگرانیهای همۀ متخصصان تعلیم و تربیت، روانشناسان، مشاوران، برنامه ریزان، کارشناسان، معلمان و مربیان است. بدون تردید، الزمۀ داشــتن جامعۀ ســالم، داشتن خانواده های ســالم اســت و این خانوادههای ســالم هستند که شهروندان سالم به جامعه تحویل میدهند.70 ویژگی خانواده سالم
در این راستا باید یادآوری کرد که خانواده هم یک نهاد آموزشی اســت و هم خود بهآموزش نیاز دارد. به زبان ســاده، خانواده نهادی اســت که حداقل از یک زوج (زن و شوهر) تشکیل شده که به طور رسمی و شرعی
با یکدیگر ازدواج کردهاند و در خانهای بهطور مشترک کنار هم زندگی میکنند. در خانواده، مســئولیتها و وظایف میان اعضای آن تقسیم شده و اعضا با هم فکری و همدلی و همکاری یکدیگــر به انجام وظایف خود
میپردازند. در این شــرایط ضــرورت دارد هر یک از زوجین به نقشها و وظایف خود آگاهی داشته باشند و آموزشهای الزم را دریافت و به آنها عمل کنند. داشــتن یک خانوادۀ ســالم و موفق، خواست هر زن و شــوهر و یا هر مادر و پدر آگاه و مســئول است.
خانوادۀ سالم، خانوادهای است که به نیازهای همه جانبه اعضای خود در گستره حیات توجه دارد و سعی میکند به انتظارها و نیازهای همســر و کودکان به شیوههای درست پاسخ دهد. همچنین خانواده سالم، خانوادهای
است که به آموزش همه جانبۀ اعضای خود میپردازد و در اندیشــۀ مناسبسازی محیط خانوادگی و پرورش انســانهای رشید است. انســانهای رشید، کسانی هستند که در تمام ابعاد وجودی رشد یافتهاند و در حد وســع و توان خود بهرشد متوازن نایل شدهاند. بدیهی است برای نائل شدن بهرشد متوازن، توجه به نیازهای همه جانبــه و آموزش همه جانبه (آموزش شــناختی، آموزش اجتماعــی و آموزش هیجانی)ضرورت دارد.
بنابراین، در این مقاله تالش شده است بهاختصار هفتاد ویژگی یک خانوادۀ سالم و موفق، شناسایی، معرفی و فهرست شود.70 ویژگی خانواده سالم
هدف های شــناخت ویژگی های یک خانوادۀ سالم عبارتند از:
ارتقای سطح آگاهی و عملکرد زن و شوهر یا مادر و پدر دربارۀ نقشها و وظایف یک خانوادۀ سالم تالش برای سالمســازی و بهسازی محیط زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی تلاش بــرای آگاهــی از کم و کیــف و چگونگی
شکل گیری رفتار در یک خانوادۀ سالم تــاش بــرای آگاهــی از ریشــه ها و علت های ناهنجاری های رفتاری و عاطفی کودکان و نوجوانان تلاش برای چارهجویی، درمان، اصلاح و پیشگیری از بروز آسیبها و نابسامانیهای رفتاری، اجتماعی و
اخلاقی تلاش برای پیشــگیری از طلاق و به وجود آمدن آسیبها و مشاجره های خانوادگی اکنون توصیه میشود چند لحظه به ارزیابی خانوادۀ خود بپردازید:- اگر خانوادۀ شما دارای ویژگی موردنظر است، مقابل آن عالمت مثبت(+)بگذارید.
- اگر خانوادۀ شــما فاقد ویژگی موردنظر است، مقابل آن عالمت منفی (-) بگذارید.
- درصورتیکه خانوادۀ شما تا حدی دارای ویژگی موردنظر اســت، مقابل آن عالمت مثبت و منفی (+-)بگذارید.
هفتاد ویژگی خانواده سالم و موفق
-
زن و شــوهر از ازدواج خود ابراز خرسندی و رضایت میکننــد و از ازدواج با یکدیگر راضی هستند.
-
زن و شــوهر یکدیگر را دوست دارند و محبت خود را نسبت به یکدیگر ابراز و با عشق، زندگی میکنند.
-
زن و شــوهر از یــک رابطۀ جنســی ســالم، رضایتبخش و امن برخوردارند.
-
زن و شــوهر همواره محبتهــا و خوبیها و خاطرههای مثبت و خوشایند را مورد تأکید قرار میدهنــد و آنها را با آب و تاب تعریف میکنند و بر زبان میآورند.
-
زن و شــوهر تلاش میکنند از هرگونه حرف یا عملی که موجب رنجش یا کدورت شود و دوام و بقــای خانــواده را تهدیــد کنــد، اجتنــاب کنند و به حساسیت های مثبت و منفی یکدیگر توجه دارند.
-
زن و شــوهر، با هــم تصمیم میگیرنــد و در تصمیمگیریها بهیکدیگر کمک میکنند.
-
زن و شــوهر یا مادر و پدر در خانواده حضوری تصمیمگیریها بهیکدیگر کمک میکنند.سقف به سر بردن مطرح نیست!
-
زن و شــوهر نســبت به یکدیگر و مادر و پدر نســبت به فرزندان محبت غیرمشــروط ابراز میکنند. به بیان دیگر محبت خریدنی نیست و محبت زن و شوهر یــا مادر و پدر را با هیچ قیمتی نمیتــوان در جای دیگر بهدست آورد.
-
مادر و پدر به وجود فرزندان خود ابراز افتخار و رضایت میکنند و خداوند را شاکر هستند.
-
مادر و پدر در حق فرزندان خود دعا میکنند.
-
مادر و پدر، بر این باور هستند که همۀ رفتارها را باید به فرزندان یاد داد و یاد گرفت.
-
مادر و پدر، به فرزندان، مســئولیت میدهند و آنان مسئولیت میپذیرند.
-
مادر و پدر، برای تربیت فرزندان از انگیزههای درونی و تشویق استفاده میکنند و به آنان انگیزه میدهند.
-
مــادر و پدر بهتعلیم و تربیت فرزندان خود بها میدهند و مراقب سلامت جسمانی و روانی آنان هستند.
-
مادر و پدر سعی میکنند فرزندان خود را افرادی مســتقل تربیت کرده و از وابســته کردن آنان خودداری نمایند.
-
مادر و پدر سعی میکنند بهتفاوتهای فردی توجه کرده و فرزندان خود را با یکدیگر مقایسه نکنند.
-
مادر و پدر، نقش رهبری و راهنمایی دارند.
-
لحــن کالم مادر و پدر، دوســتانه و صمیمانه است.
-
مــادر و پدر، بــرای تربیت فرزنــدان از روش تأثیرگــذاری، اقناعــی و تفاهم آمیز اســتفاده میکنند.
-
مــادر و پدر، برای تربیت فرزنــدان فعالانه در جلســه های آموزشی شــرکت کرده، مطالعه میکنند، مشورت میکنند و به خودارزیابی میپردازند.
-
پدر و مادر، سعی میکنند همکاری فرزندان را جلب کنند.
-
مادر و پدر سعی میکنند اعتمادبهنفس فرزندان خود را تقویتکنند.
-
مادر و پدر سعی میکنند میان فرزندان عادلانه رفتار کرده و از تبعیض اجتناب نمایند.
-
میان اعضای خانواده، فضای معنوی، یاد خدا ونام خدا حاکم است.
-
اعضــای خانواده، در کنار یکدیگر احســاس امنیت و آرامش میکنند.
-
اعضای خانواده، رازنگهدار هستند و از افشای اســرار خانوادگی خود نزد دیگــران خودداری میکنند.
-
اعضای خانواده، با یکدیگر مؤدبانه، محبت آمیز و با احترام صحبت و رفتار میکنند.
-
اعضای خانــواده، به تفاوتهای فردی توجه کرده و تالش میکنند تفاوتها را بشناســند، بپذیرند و با آنها کنار بیایند.
-
میان اعضای خانواده روابط سالم و تفاهم آمیز وجود دارد و آنان با یکدیگر در تعامل هستند.
-
اعضای خانواده از مصاحبت با یکدیگر لذت میبرند و فرصتهایی را برای با هم بودن، بحث و گفتوگــوی آزاد و بدون واهمــه در نظر میگیرند و به حرفهای یکدیگر فعالانه گوش میدهند.
-
اعضــای خانــواده در بحثهــای خانوادگی احساسها و اندیشــه ها و نگرانی های خود را به راحتی برای یکدیگر بیان میکنند.
-
اعضای خانواده، نســبت بهرفتــار یکدیگر حســاس هســتند و بهیکدیگر انرژی مثبت میدهند.
-
اعضای خانواده، یار و یاور یکدیگر هستند و یکی از اعضای خانواده دچار ناراحتی شــود، اگر علت را جویا میشوند و مشکل را با کمک یکدیگر حل میکنند.
-
میان اعضای خانواده، تقسیم کار وجود دارد و اعضای خانواده نسبت بهامور خانه و خانواده احساس مسئولیت میکنند.
-
میان اعضــای خانواده، اعتمــاد، صداقت واحترام متقابل وجود دارد.
-
اعضای خانواده، بهنظم و ترتیب معتقد هستند.
-
میان اعضای خانواده، گفتوگو و گفت وشنود حاکم است.
-
بهنیازهای اعضای خانــواده، بهویژه نیازهای روانی آنان پاسخ مناسب داده میشود و اعضا از امنیت خاطر برخوردارند.
-
فضای خانواده گرم و صمیمی است و اعضای خانواده کنار یکدیگر احساس امنیت و آرامش روانی میکنند.
-
اعضای خانواده، امیدوار هستند و یکدیگر را بهامید دعوت میکنند.
-
اعضــای خانــواده، آیندهنگــر هســتند و به موفقیتها اشاره میکنند و افقهای آینده را در نظر میگیرند.
-
اعضای خانواده، بهارزش تالش و سختکوشی توجه کرده و اهمیت میدهند و معتقد هستند که نابرده رنج، گنج میسر نمیشود.
-
میان اعضــای خانــواده، اعتمــاد متقابل و امانتداری وجود دارد.
-
اعضای خانواده، با نشاط و با روحیه هستند.
-
اعضای خانــواده، هنگام بروز بحــران، مانند بیــکاری، بیماری، ورشکســتگی و مرگومیر بهیکدیگر نزدیک و متحد میشوند تا با بحران پیش آمده مقابله کنند.
-
اعضای خانواده، در غمها و شادیهای یکدیگر شرکت میکنند و سهیم هستند.
-
میان اعضای خانــواده، ارزشها، هنجارها و فضایل اخالقی حاکم اســت، مانند وفاداری،
-
میان اعضای خانواده، فضای قدردانی و تشکر و شــکرگزاری وجــود دارد و اعضای خانواده برای زحمات یکدیگر ارزش قائل هستند.
-
میان اعضای خانواده، فضای عفو و گذشــت وجود دارد.
-
میان اعضای خانواده، مثبتنگری وجود دارد و اعضای خانواده در مقام شــناخت خوبیها و زیباییهای یکدیگر هستند.
-
میان اعضای خانواده، مسئولیتها تقسیم شده اســت و هر یک از اعضا بهنوعی احســاس مســئولیت میکند و یک نفر به تنهایی بار مســئولیت خانواده را بهعهده ندارد!
-
اعضای خانواده، از زندگی کردن کنار هم لذت میبرند و ابراز شادمانی میکنند.
-
اعضای خانواده، بهرشــد همه جانبۀ یکدیگر میاندیشند و به آموزش یکدیگر کمک میکنند.
-
اعضای خانواده، بهنیازهای همه جانبه یکدیگر توجه میکنند.
-
اعضای خانواده، گاهی بهبررســی و ارزیابی رفتارهای یکدیگر میپردازند.
-
در خانــوادۀ ســالم، ناهنجاریهای رفتاری و عاطفی کمتر وجود دارد.
-
در خانــوادۀ ســالم، اعتدال وجــود دارد و از افراطوتفریط اجتناب میشود
-
در خانوادۀ ســالم، اعضای خانواده یکدیگر را دوست دارند و محبت خود را ابراز میکنند.
-
در خانوادۀ سالم، اعضای خانواده به موفقیت و ســعادت یکدیگر کمک میکنند و حســاس هستند.
-
در خانــوادۀ ســالم، مــادر و پــدر و فرزندان بهیکدیگر احترام میگذارنــد و برای یکدیگر ارزش قائل هستند.
-
در خانوادۀ ســالم، اعضای خانواده احساس هویت و اصالت میکنند.
-
در خانوادۀ سالم، اعضای خانواده، یکدیگر را تشویق میکنند و امیدواری میدهند.
-
در خانوادۀ سالم، اعضای خانواده در دسترس هســتند و از فعالیتهــا و برنامههای یکدیگر اطلاع دارند و پنهانکاری و مخفیکاری وجود ندارد!
-
میان اعضای خانواده، عشق، محبت، شفقت، احترام و دلسوزی حاکم است.
-
اعضای خانواده، سعی میکنند در امور زندگی و فعالیتهای خانوادگــی یکدیگر را همراهی کنند.
-
اعضای خانواده، سعی میکنند حضوری فعال بودن لذت ببرند و آن را غنیمت بشمارند.
-
اعضای خانواده، ســعی میکنند تا حد امکان هنگام صبحانه، ناهار و شام با هم غذا بخورند، به ویژه سر ساعت مشخص، درحالیکه تلویزیون خاموش است با هم شام میخورند.
-
اعضای خانواده، ســعی میکننــد یکدیگر را هنگام خرید کردن، مهمانی رفتن، مســافرت رفتن، پارک رفتن، سینما رفتن و ورزش کردن همراهی کنند.
-
اعضای خانواده، سعی میکنند ساعتهایی را به کتاب خواندن، مانند خواندن قرآن، خواندن دیوان حافظ و شاهنامهخوانی اختصاص دهند.
-
میان اعضای خانواده، بهویژه زن و شوهر یا مادر و پدر، همدلی، همفکری، همکاری و هماهنگی وجود دارد.
روانشناس خوب در تهران
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
https://arameshravan.com/
درمانگر خوب در تهران
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
هستند که علم کافی ندارند.
https://arameshravan.com/
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
https://arameshravan.com/
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com
ندای آرامش روان
-
وسواس فکری؛ از علل و علائم تا تشخیص
وسواس فکری؛ از علل و علائم تا تشخیص
وسواس فکری (Obsessive-compulsive disorder)
اختلال شایعی است که منجر به افکار، تصاویر، نگرانی ها و یا تردیدهایی غیر منطقیای می شود که به صورت مکرر در ذهن بیمار ایجاد شده است.
این افکار می تواند منجر به نگرانی و اضطراب شدید در بیماران شده و زندگی روزانه فرد را مختل کند. اختلال وسواس فکری گاهی اوقات موجب انجام کارهایی اجباری شده که منجر به اختلال در روند زندگی و کار روزمره شخص می شود. ما در این مقاله قصد داریم به بررسی علل، علائم و روش های درمان وسواس فکری بپردازیم، لذا تا انتها همراه ما باشید.
وسواس فکری چیست؟
همانطور که اشاره شد، اختلال وسواس فکری به افکار و نگرانی هایی گفته می شود که شخص به شکل مکرر، علی رغم بروز آن در محیط بیرون، دچار اضطراب می شود. گاهی اوقت این اضطراب موجب انجام فعالیت های تکراری جهت کاهش اضطراب ناشی از وسواس فکری می شود.
به عنوان مثال بررسی مداوم قفل بودن در، تکرار یک عبارت جهت عدم رخداد ماجرایی تلخ، ترس از آسیب به دلیل انجام ندادن کاری به شیوه ی همیشگی و موارد دیگر از رفتارهای اجباری ناشی از وسواس فکری است.
این افراد زمانی که می خواهند تغییراتی در روند زندگی، سلامتی، کار، درآمد و روابط خود ایجاد نمایند با سختی های بسیاری مواجه می شوند.
افرادی که مبتلا به اختلال وسواس فکری هستند جهت کنترل این افکار خود را ملزم به انجام فعالیت های خاصی می نمایند و زمانی که این فعالیت های را نتواند به درستی و بر طبق الگوی همیشگی اجرا نمایند دچار تشویش و اضطراب می شوند.
علت بروز اختلال وسواس فکری
دلیل ایجاد اختلال وسواس فکری به طور کامل مشخص نیست، اما به نظر می رسد که مجموعه ای از عوامل ژنتیکی، ناهنجاری های ذهنی و محیطی در ایجاد این اختلال نقش داشته باشند.
علائم این اختلال معمولاً در نوجوانی و یا اوایل جوانی شروع می شود، اما در برخی موارد ممکن است آغاز آن از سنین کودکی باشد. شیوع اختلال وسواس فکری در مردان و خانم ها به یک میزان است. بر اساس تحقیقات این بیماری معمولاً در میان اعضای خانواده به صورت ارثی دیده می شود.
علائم و نشانههای اختلال وسواس فکری
افرادی که دچار اختلال وسواس فکری هستند اغلب به دلیل رویدادی که هرگز اتفاق نمی افتد دچار ترس و اضطراب هستند. برخی از این وسواس های فکری عبارتند از:
- خطر ابتلا به بیماری
- تردید در مورد انجام دادن یا ندادن یک عمل خاص (مانند خاموش کردن اجاق گاز، قفل کردن در و …)
- نظم بخشیدن به برخی اشیاء خارج از حد معمول
- افکاری در مورد اعمال خشونت و یا آسیب رساندن به فردی خاص
- صرف مدت زمان طولانی برای شمردن و یا لمس برخی از اشیاء
- اعمال تقارن و نظم به تمام وسیله ها
- افکار جنسی وحشتناک به صورت متداوم
- افکاری بر خلاف باورهای مذهبی
- رفتارهای اجباری ناشی از وسواس فکری
با اینکه ممکن است فرد بیمار نسبت به غیرمنطقی بودن افکار خود آگاه باشد، اما نمی تواند آنها را تحت کنترل خود داشته باشد و تا زمانی که اعمال اجباری جهت کنترل آنها را انجام ندهد افکار وسواسی ذهن او آرام نمی گیرد. برخی از اعمال اجباری که فرد بیمار جهت کنترل افکار خود به کار می گیرد عبارتند از:
- شستن مکرر دست ها خارج از حد معقول
- بررسی قفل بودن در خانه یا خاموش بودن گاز بیشتر از چند ده بار در طی روز
- اجرای قوانین سخت با نظم شدید مانند پوشیدن لباس ها با یک نظم خاص در ابتدای هر روز، مرتب کردن میز با ترتیب خاص، چیدمان ادویه های آشپزخانه با ترتیب حروف الفبا و یا ترتیب رنگ
اجرای این اعمال اجباری بسیار وقت گیر و آزار دهنده می باشد و در روابط شخصی و زندگی فرد می تواند مشکلات فراوانی را ایجاد نمیاد. گاهی اوقات برخی از افراد جهت کنترل این افکار از مواد مخدر و یا الکل استفاده می نمایند.
وسواس فکری؛ از علل و علائم تا تشخیص
عوارض وسواس فکری
همان طور که اشاره شد، اختلال وسواس فکری در ذهن باعث بروز اضطراب و نگرانی هایی که هرگز رخ ندادنه است، خواهد شد.
این افکار ممکن است فرد را به انجام کارهایی غیر معقول سوق دهد که باعث اختلال در روابط، مسائل شغلی و فعالیت های روزمره شود. از دیگر عوارض و مشکلاتی که همراه با اختلال وسواس فکری ممکن است ایجاد شوند عبارتند از:
- مسائل بهداشتی، مانند درماتیت تماسی ناشی از شستن مکرر دست ها
- مشکل در حضور در محل کار، مدرسه یا فعالیت های اجتماعی
- روابط آشفته و بی سرانجام
- کیفیت پایین زندگی
- اختلال اضطراب
- افسردگی
- اختلال غذا خوردن
- اختلال مصرف مواد
- افکار و رفتار خودکشی
وسواس فکری؛ از علل و علائم تا تشخیص
تشخیص اختلال وسواس فکری
این بیماری به طور کلی از طریق مراجعه به روانپزشک و توصیف حالات و افکار روحی بیمار تشخیص داده می شود. در مواقعی که خود بیمار متوجه رفتارهای بیمارگونه ی خود نیست، اطرافیان می توانند جهت مداخلات درمانی بیمار را نزد روانپزشک ببرند. در ادامه، روشهای تشخیص اختلال وسواس فکری را شرح میدهیم:
↲ مصاحبه بالینی
روانپزشک میتواند با مصاحبه در مورد علائم، تاریخچه بیماری و عوامل تحریککننده، اطلاعات بیشتری درباره اختلال وسواس فکری بیمار بدست آورد.
↲ استفاده از مقیاسها و پرسشنامهها
روانپزشک برای تشخیص بهتر از مقیاسها و پرسشنامههایی مانند مقیاس وسواس عملکردی معیاری (Y-BOCS) استفاده خواهد کرد. این ابزارها به روانپزشک کمک میکنند تا شدت و نوع علائم وسواس فکری را ارزیابی کند.
↲ اطلاعات از خانواده و دیگران
در برخی موارد و در صورت نیاز روانپزشک با خانواده یا افراد مطمئن زندگی بیمار گفت و گویی خواهد داشت تا اطلاعات بیشتری در مورد علائم و رفتارهای بیمار بدست آورد.
↲ معاینه جسمانی
در این مرحله روانپزشک بررسی جسمانی بیمار را انجام دهد تا از وجود علل فیزیکی دیگر برای علائم بیمار مطمئن شود. این امر ممکن است شامل آزمایشهای خون و معاینات جسمانی کلی باشد.
↲ بررسی عوارض رفتاری دیگر
عوارض دیگری که ممکن است با وجود اختلال وسواس فکری همراه باشند مثلاً افسردگی، اضطراب یا اختلالات خوردن که قبلتر به آنها اشاره شد توسط روانپزشک موردبررسی قرار خواهد گرفت.
درمان اختلال وسواس فکری
روش درمان اختلال وسواس فکری با توجه به سن بیمار، سلامت کلی جسمانی بیمار، شدت بیماری، پاسخگویی به درمان های دارویی و همکاری او با روانپزشک تعیین می شود. درمان های پیشنهادی جهت مداوای بیماران اختلال وسواس فکری (OCD) به صورت ترکیبی از روشهای روان درمانی و در صورت لزوم CBT، ACT، دارودرمانی و مشاورههای گروهی پیش خواهد رفت. در ادامه بیشتر با این روش های درمان آشنا شوید:
چقدر طول میکشد تا درمان وسواس فکری جواب دهد؟
مدت زمان درمان وسواس فکری (OCD) برای هر فرد ممکن است متفاوت باشد و بستگی به عوامل مختلفی از جمله شدت علائم، تعداد و نوع وسوسهها و عملکردهای تکراری، همراهی بیماریهای دیگر و تجربیات قبلی شخص داشته باشد.
درمان OCD یک فرآیند طولانی مدت است و نیاز به صبر و پیوستگی دارد. اغلب افراد در چند هفته اول درمان تغییرات اندکی را مشاهده میکنند، اما به طور کلی بهبود قابل توجه در علائم ممکن است بعد از چند ماه تا یک سال درمان رخ دهد. مهم است در نظر داشته باشید که درمان OCD به صورت یک فرآیند تدریجی است و پیشرفت ممکن است با سختیها و پسرفتها همراه باشد.
اهمیت دارد که با تیم درمانی خود همکاری کنید، دستورات پزشک را رعایت کنید و به صورت منظم به جلسات درمانی و مشاوره بروید.
همچنین، درمان OCD ممکن است نیاز به تنظیمات و تغییر در طول زمان داشته باشد و ممکن است پزشک شما دوز داروها را تغییر دهد یا روشهای مشاوره را تطبیق دهد تا بهترین نتیجه را برای شما به دست آورید. بنابراین، تا وقتی که بهبود به شکل کامل رخ ندهد، نباید ناامید شوید و ادامه دهید. با صبر، پشتکار و همکاری با تیم درمانی خود، قطعا بهبود قابل توجهی در علائم OCD خواهید داشت پس صبور باشید و ناامید نشوید که روزهای خوشی در آینده در انتظار شماست.
در نهایت توصیه میشود…
یکی از اصول موفقیت در درمان این بیماران حمایت خانواده و اطرافیان است. در مرحله اول باید این گونه رفتارها را نه به عنوان یک ویژگی اخلاقی بلکه به عنوان یک بیماری بپذیرید و سپس کمک نمائید تا فرد بیمار بتواند با این بیماری روحی مقابله نماید. گذر از انجام تمام اعمال اجباری روزمره مستلزم روندی طولانی است و باید بدانید که پیشرفت در مسیر درمان گاهی ممکن است با کندی همراه باشد.
اما با استمرار جلسات روان درمانی و استفاده از داروهای تجویزی در نهایت منجر به بهبودی کامل بیمار می شود. در نهایت توصیه می شود در صورت مشاهده علائم وسواس فکری در نزدیکان خود به بهترین روانپزشک تهران مراجعه نمایید.
-
تاثیر بارداری در زندگی مشترک
تاثیر بارداری در زندگی مشترک
اهمیت و نقش حمایت عاطفی همسر در بارداری
بارداری تغییرات زیادی را در بدن و زندگی فرد ایجاد می کند. بارداری می تواند هم جسمی و هم ذهنی افراد را درگیر کند. به همین دلیل باید یاد بگیرید که چگونه با این دوران کنار بیایید و به استرس های ذهنی در این دوران غلبه کنید. هورمون های بارداری، تغییرات فیزیکی یا استرس های ذهنی می تواند خانم های باردار را به شدت درگیر کند. پس بسیار ضروری است که مادر از جانب دیگران، به خصوص همسرش حمایت شود.
بارداری چگونه رابطه بین زن و شوهر را تغییر می دهد ؟
نباید انتظار داشته باشید که وضعیت خانم ها قبل و بعد ازبارداری یکسان باشد.
بارداری از طریق راه های زیر روی رابطه زن و شوهر تاثیر می گذارد:
احتمال استرس و خشم بین خانم ها و آقایان در این دوران وجود دارد ، مخصوصا اگر نیازهای خانم توسط همسر برطرف نگردد. این احساسات به دلیل فاصله های احساسی و عاطفی بین افراد و کمبود صمیمیت است.
تغییرات هورمونی نیز روی احساسات فرد اثرات منفی می گذارد. مثلا ترس، اضطراب و پارانویا را به وجود می اورد. بسیاری از خانم ها در این دوران برای محبت بیشتر به همسرشان فشار وارد می کنند.
میل جنسی در دوران بارداری در نوسان است اما حالاتی مثل حالت تهوع، خستگی و .. باعث می شود که صمیمت بین زوجین کاهش پیدا کند و به همین دلیل زوجین گاهی اوقات یکدیگر را نادیده می گیرند.حالات روحی و اخلاقیات در دروان بارداری تغییر می کند. گاهی اوقات خانم ها در این دوران برون گراتر یا درون گراتر می شوند و نگاهشان نسبت به هسمر و دیگر اعضای خانواده تغییر می کند.
تغییرات جسمی در دوران بارداری کاملا مشهود است. احتمال ترک خوردگی های پوستی، ورم کردن رگ ها ، ریزش مو کم کم افراد را از نظر روحی هم درگیر می کند اما خانم ها باید مطمئن باشند که همسرانشان در این دوران ، باز هم آن ها را زیباترین زن دنیا می دانند. همسران نیز باید حس رمانتیک و عاطفه خود را مثل قبل به همسرانشان ابراز کنند تا آن ها با کمبود اعتماد بنفس مواجه نشوند.جر و بحث بین والدین روی جنین اثرگزار است ؟
بله. این جرو بحث ها هورمون ها و مواد شیمیایی را در بدن تحت تاثیر قرار می دهند و از طریق راه های زیر روی جنین اثرگزار هستند:
مدت زمان طولانی استرس، باعث ایجاد علائمی از افسردگی و اضطراب هم در کودک و هم در مادر می شود. گاهی اوقات افزایش شدت استرس عاملی برای سقط جنین هم خواهد شد.
نوزادانی که همراه با استرس متولد می شوند، با مشکلاتی مثل کمبود وزن و .. . مواجه خواهند بود.
استرس عاملی برای افزایش فشار خون و ناتعادلی هورمونی است که احتمال سقط جنین را بالا می برد.
چرا رابطه خوب بین زن و شوهر در دوران بارداری حائز اهمیت است ؟
شما و همسرتان در این دوران باید زمان بیشتری را در کنار یکدیگر سپری کنید. هر روز باید مسئولیت های خود را بسته به شرایط موجود با هم تقسیم کنید. امنیت در خانه در بهبود حال هر دو طرف بسیار مهم است.تاثیر بارداری در زندگی مشترک
راهکارهایی برای سالم نگه داشتن رابطه در دوران بارداری
در این قسمت از بارداری و نوزاد نمناک راهکارهایی برای سلامت رابطه و حمایت از همسر باردار را به شما معرفی می کنیم.
1. هر دو با هم منتظر فرزندتان باشید
بچه دار شدن کار بسیار زیادی را برای هر دو طرف ایجاد می کند. باید هردو خودتان را برای مراقبت از فرزند آماده کنید. سعی کنید که یک مکان مناسب برای نگهداری از کودک، در اتاق خودتان یا اتاق جداگانه فراهم کنید. لوازمی مثل شیشه شیر، لباس کودک، پوشک، پتو، بالش، اسباب بازی و … را با هم فراهم کنید تا کارها سریع تر انجام شوند.
2. برای خودتان زمان جداگانه اختصاص دهید.
بارداری یعنی ملاقات های زیاد با پزشک، استرس، خستگی و فاصله های احساسی با همسر. اما این موارد نباید اجازه دهد که روابط شما خدشه دار شوند. ممطئن شوید که هردو زمان کافی را در کنار یکدیگر می پردازید و به اندازه کافی به یکدیگر محبت و توجه دارید تا صمیمیت بین شما کم نشود و رابطه تان قوی و محکم باقی بماند
3. صمیمیت را حفظ کنید.
اجازه ندهید که لحظات رمانتیک در رابطه شما از بین بروند. درست است که شرایط خانم باردار در این دوران سخت است، اما باید زمانی را با یکدیگر بیرون بروید و قرار ملاقات های عاشقانه بگذارید. حتی می توانید در همان منزل تنوع ایجاد کنید. مثلا غذا سفارش دهید و با هم یک فیلم زیبا تماشا کنید.
4. نام کودک را انتخاب کنید.
نام باید توسط مادر و پدر انتخاب شود. سعی کنید در کنار هم به دنبال یک نام زیبا بگردید که هردو آن را دوست داشته باشید و این کار را فقط به سلیقه یک نفر انجام ندهید.
5. با یکدیگر پزشک را ملاقات کنید.
زمانی که همسرتان وقت ملاقات با پزشک دارد، حتما شما هم با او بروید. بعد از به دنیا امدن فرزند نیز برای بررسی سلامت رشدی کودک، حتما هر دو نفرتان حضور داشته باشید.
برخی از دلایلی که در دوران بارداری باعث ایجاد جر و بحث می شود:
1. کمبود توجه از سمت همسر
مشکل :
تغییرات روحی و عاطفی و افزایش حس ناامنی در خانم. در این دوران خانم ها حس می کنند که همسرشان به اندازه کافی به آن ها توجه نمی کنند.راه حل :
از همسرتان در مورد جزئیات قرار ملاقات با پزشک سوال کنید و مشتاقانه به حرف هایش گوش کنید. اگر خودتان نمی توانستید با همسرتان همراه باشید، از شخصی بخواهید که با او برود.2. خانواده
مشکل:
در دوران بارداری خانواده خانم ها و آقایان بیشتر در جریان زندگی زوجین قرار می گیرند و هرکدام می خواهند به روش خودشان زندگی این دو نفر را کنترل کنند. این تفاوت ها نیز باعث ایجاد درگیری می شود.راه حل:
بسیار مهم است که حتما با همسر خود صحبت کنید. هردو باید تصمیم بگیرید که فقط با یکدیگر مشورت کنید. درست است که حمایت خانواده مهم و ضروری است، اما این دخالت ها نباید روی زندگی و رابطه شما تاثیر بگذارد.3. مشکلات مالی
مشکل:
کودک خرج دارد که یکی از آن ها پول جلسات ملاقات با پزشک است. در نتیجه ممکن است این فشارهای مالی باعث ایجاد جر و بحث و اختلاف شود.راه حل:
با یکدیگر کار کنید. یک برنامه بودجه تهیه کنید تا از هزینه های اضافی خودداری کنید. از الان برای بعد از به دنیا آمدن فرزند نیز برنامه ریزی کنید.4. کمبود صمیمیت جنسی
مشکل:
همان طور که قبلا هم گفتیم، تغییرات جسمی در دوران بارداری باعث می شود آخرین چیزی که به ذهن خانم ها برسد، رابطه جنسی باشد اما مردان معمولا در این زمینه مثل خانم ها فکر نمی کنند، زیرا تغییرات هورمونی در آن ها رخ نداده است.راه حل:
به جای این که سر این موضوع با هم بجنگید، سعی کنید به جنبه مثبت قضیه فکر کنید. خانم ها در این دوران نباید بیش از حد وضعیت جسمانی و تغییرات بدن خود را جدی بگیرند. حتی اگر رابطه جنسی هم ندارید، باید با هم آغوشی و معاشقه، صمیمیت خود را حفظ کنید.5. نام کودک
مشکل:
انتخاب نام کودک می تواند زوجین را به یکدیگر نزدیک کند اما زمانی که سر این موضوع اختلاف پیدا کنند، قضیه عکس می شود.راه حل:
شاید از ایده ای که همسرتان برای نام داده، متنفر هم باشید اما نباید جر و بحث راه بیاندازید. راه حل کاملا ساده است:کمی کنار بیایید و با آرامش نظرات خود را بیان کنید. نام ها بی نهایت هستند ، بالاخره به یک سلیقه مشترک خواهید رسید. -
تاثیر افسردگی مادر بر کودک
تاثیر افسردگی مادر بر کودک
افسردگی مادر زمینه ساز مشکلات رفتاری کودک
افسردگی مادر در زمان کودکی فرزندش روی رفتارهای اجتماعی زمان بزرگسالی وی تاثیر میگذارد. یک موضوع مهم که نیازمند بررسی بیشتر می باشد، تأثیر افسردگی مادر بر رابطه وی با فرزند انش است. ماد ران افسرده حالات منفی بیشتری د ارند و تعاملات مثبت کمتری با فرزند شان برقرار می کنند . همچنین در هنگام تعامل با فرزند شان حساسیت کمتری دارند .
بین افسردگی مادران و دلبستگی مضطربانه فرزند ان از جمله دلبستگی بی نظم و سرد رگم رابطه ای هست. افسردگی مادر به پرخاشگری و گوشه گیری بعدی طفل هم منجر می شود .اطفال مادران افسرده ممکن است حالت مادرشان را تقلید کنند . آنها غمگین تر، افسرد ه تر و عصبانی تر هستند و کمتر ابراز علاقه می کنند . علاوه بر این، ترتیب غیراستاندارد می تواند به طور مستقیم بر رشد کودکان تأثیر بگذارد . کـود کان مادران افسرده مـجبورنـد برای دوره های طولانی غم، د رماند گی، ناامیدی، تحریک پذیری و آشفتگی مادرشان را تحمل کنند و همین قضیه بر رشد شان تأثیر می گذارد . مادران افسرده انرژی کافی برای مراقبت از فرزندشان ندارند .
یک روانشناس گفت :افسردگی مادران تاثیر منفی زیادی روی فرزندان دارد و ناخودآگاه موجب افسردگی و بروز اختلالاتی در آنها میشود.
محققان معتقدند کودکانی که مادران افسرده دارند، توجه کمتری به اطرافشان می کنند و هرچه افسردگی شدیدتر و تعداد عوامل استرس زا در زندگی مادر بیشتر باشد، رابطه والد و فرزند صدمه بیشتری می بیند؛ در واقع اختلاف زناشویی، فقدان حمایت اجتماعی و فقر، نه تنها مادران را به چالش افسردگی می کشاند، بلکه فرزندان آن ها را در مرز سلامت و بیماری روانی قرار می دهد و حتی می تواند لطمات جبران ناپذیری بر روح آن ها وارد کند.
افسردگی مادران بر فرزندانشان تاثیر منفی میگذارد
این روان شناس با تاکید بر این که استمرار افسردگی مادر، رابطه والد و فرزند را وخیم تر می کند، ادامه داد:مادران افسرده، فرزندان خود را منفی تر از مشاهده گران عادی تصور می کنند. این مشکلات تا سال های پیش از دبستان ادامه پیدا می کند و مشکلاتی از جمله بیش فعالی، سرپیچی و پرخاشگری علی الخصوص در پسربچه ها به ارمغان می آورد. از این رو، قبل از درمان مشکلات فرزندان، باید از افسرده نبودن مادر مطمئن شویم.
وی افزود:مادران افسرده حالات منفی بیشتری دارند و تعاملات مثبت کمتری با فرزندانشان برقرار می کنند. همچنین هنگام تعامل با فرزندشان، حساسیت کمتری دارند. در همین راستا، اطفال مادران افسرده نیز ممکن است حالات مادرشان را تقلید کنند و به عبارتی، افسردگی را بیاموزند. علاوه بر این، مادرانشان را برای دوره های طولانی غم، درماندگی، ناامیدی، تحریک پذیری و آشفتگی تحمل کنند. به همین خاطر، بدون شک نمی توانند مولفه های کافی برای رشد سالم جسمی و روانی را از محیط خانه دریافت کنند.
وی تصریح کرد:مادران افسرده ممکن است خیلی اهل تلاش برای رفع نیازهای کودکشان نباشند. در چنین وضعیتی، کودک به این نتیجه می رسد که رفتارش تاثیری بر رفتارهای مادر ندارد و ممکن است در ناخودآگاه خود، احساس کند که نمی تواند روی مادرش حساب باز کند؛ در واقع افسردگی مادر، زمینه ساز مشکلات رفتاری کودک است و ممکن است به رشد روانی کندتر نسبت به همسالان منتج شود. البته شناخت افسردگی در سنین کودکی تا حدودی دشوار است . از این رو، پزشکان به والدین جوان توصیه می کنند که قبل از اقدام برای بارداری، از مشاوران خانواده جهت تثبیت وضعیت روحی خود کمک بگیرند و از بهداشت روانی خود مطمئن شوند.
تاثیر افسردگی مادر بر کودک
این روان شناس خاطرنشان کرد:متاسفانه مادران افسرده توجه چندانی به نیازهای نوزاد خود ندارند و در مقایسه با مادران سالم، به شیوه متفاوتی به گریه کودک خود واکنش نشان می دهند که ممکن است چندان اصولی نباشد. به همین خاطر، ممکن است روی رشد فرزندان خود تاثیر منفی بگذارند و بدون این که بخواهند، فرزندانی با اختلالات روانی تحویل جامعه بدهند.
وی یادآور شد:در واقع فرزندان مادران افسرده در معرض خطر بالای بروز اضطراب هستند و پژوهشگران دریافته اند کودکانی که در پنج سال اول زندگی در معرض افسردگی مزمن مادران خود قرار می گیرند، تا زمانی که به سن مدرسه برسند، به احتمال بیشتری دچار اختلالات روانپزشکی می شوند.
تاثیر افسردگی مادر بر کودک
-
آسیبها و چالشهای کودکان در طلاق والدین
آسیبها و چالشهای کودکان در طلاق والدین
آشنایی با آسیب های کودکان طلاق
این وضعیت باعث میشود که کودکان در اثر تصمیمات پدر و مادر خود قربانی شوند. طلاق والدین، بدون توجه به اراده کودکان، بر زندگی آنها تأثیر میگذارد. کودکان در این دوران، شرایط سخت و فشارهای زیادی را تجربه میکنند. پدر و مادر نیاز دارند تا در این فرآیند، به ویژه در مورد وضعیت کودکان خود، مراقبت کنند و تصمیمهای مناسبی اتخاذ کنند تا از آسیبهای ناشی از طلاق جلوگیری کنند.
پس از طلاق، کودکان با تغییرات زندگی جدید و متفاوتی مواجه میشوند. در خانوادههایی که طلاق با دعوا، تنش، و نزاع همراه باشد، کودکان این وقایع را شاهد میشوند و برای مدتی در محیطی پر از تعارض و تنش زندگی میکنند. این تجربه میتواند بر تواناییهای رفتاری و روحی کودکان تأثیر بگذارد.در ادامه به مشکلات رفتاری و روحی کودکان پس از طلاق میپردازیم.
مشکلات روانی کودکان طلاق
پس از طلاق والدین، بسیاری از کودکان رفتارهای خاصی را نشان میدهند.
پرخاشگری
کودکانی که در دعواهای فیزیکی و لفظی والدین خود شاهد بودند، پس از طلاق به تنهایی رفتارهایی که نشاندهنده خشونت و تجاوز است، از خود نشان میدهند. این تجربههای ناگوار در دوران کودکی میتواند منجر به ظاهر شدن رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز در آینده شود.
اختلالات روانی
در فرآیند جدایی والدین، بسیاری از کودکان با مشکلات روحی و روانی متعددی روبهرو میشوند. این مشکلات شامل افسردگی، اضطراب، ترس از تنهایی، بیقراری و احساس عدم امنیت میشوند. برخی از این کودکان ممکن است به سوی مصرف مواد مخدر و حتی خودکشی روانی رفته و رفتارهای ناسالمی را انجام دهند.
احساس گناه
بعضی از کودکان خود را به عنوان عاملی مقصر در طلاق والدین میبینند و احساس میکنند که آنها باعث جدایی والدین شدهاند. در این مواقع، والدین باید قبل از اقدام به طلاق، به کودکان خود دلایل و علتهای جدایی را با توجه به درک و شناخت کودکان توضیح دهند تا از ایجاد احساس گناه در کودکان جلوگیری کنند.
منزوی شدن
اغلب کودکان پس از وقوع جدایی و طلاق والدین، تحت تأثیر افسردگی قرار میگیرند و به تدریج به فرآیند انزوا و منزویی میپردازند. برای آنها، احساس میشود که والدینشان آنها را ترک کردهاند و به همین دلیل از شرکت در جوامع و اعتماد به دیگران پرهیز میکنند. این احساسات و تجربیات ممکن است تأثیرات مخربی بر روی رفتارها و روابط اجتماعی آنها بگذارد.
خلاء عاطفی
کودکان پس از تجربه طلاق والدین معمولاً با خلاء عاطفی روبرو میشوند. یکی از نیازهای اساسی کودکان، نیاز به محبت و عشق همزیستی و همدلی والدینشان است. زندگی با یکی از والدین به تنهایی نمیتواند نیازهای عاطفی کودک را بهطور کامل پاسخ دهد. این ارتباطات عاطفی با والدین از اهمیت بسیاری برای سلامت روحی و عاطفی کودکان برخوردارند.
دوگانگی ناراحتی و خوشحالی
پس از تجربه طلاق والدین، کودکان ممکن است به سردرگمی بیفتند و در دوگانگی عاطفی قرار گیرند. آنها ممکن است نتوانند تمایز بیان دهند که آیا باید از جدایی مادر و پدر ناراحت باشند یا از پایان دادن به دعوا و تنشهایی که قبل از جدایی وجود داشته خوشحال شوند. این نوع تضادها ممکن است برای کودکان یک فرآیند پیچیده باشد و نیاز به پشتیبانی و توجه والدین داشته باشد تا بتوانند با این وضعیت مختلف به خوبی سازگاری پیدا کنند.
مشکلات کودکان طلاق در مدرسه و جامعه
کودکان در پی طلاق والدین، نه تنها در داخل خانواده بلکه در جامعه و محیط مدرسه نیز با مشکلاتی روبرو میشوند. وقتی که یک کودک باید وضعیت زندگی پدر و مادر خود را با دیگر همسنها در طول روز مقایسه کند و همچنین با شرایط همکلاسیها و دوستان خود را مقایسه کند، ممکن است احساس کمبود و افسردگی نماید. همچنین، مشکلات پس از جدایی والدین میتواند به افت تحصیلی کودک منجر شود. مقایسه شدن کودک با دیگران از لحاظ تحصیلی ممکن است به او آسیبهایی وارد کند. بنابراین، نحوه برخورد معلمان و والدین با این مسائل باید با آگاهی و در نظر گرفتن شرایط خاص کودک انجام شود.
آشنایی با آسیب های طلاق
طلاق یک واقعیتی است که میتواند آسیبهای زیادی به زنان، مردان، و کودکان وارد کند و در این میان باید به تاثیر دیگران بر طلاق زوجین نیز اشاره کنیم. دلایل طلاق میتوانند متنوع باشند و به طور مستقیم به خانوادهها آسیب برسانند. با این حال، عوارض و مشکلاتی دیگر نیز پس از طلاق وجود دارند. انجام مشاوره قبل از طلاق میتواند کمک کند تا آسیبها و عوارض به حداقل برسند. همچنین، مدیریت و پشتیبانی از فرزندان پس از طلاق از اهمیت بسیاری برخوردار است و والدین باید با دقت به این موضوع نگاه کنند. آسیبهای احتمالی طلاق میتواند مشکلات اجتماعی و روانی را برای کودکان ایجاد کند و بنابراین، مراقبت و پشتیبانی از آنها بسیار حیاتی است.
نحوه رفتار کردن با کودکان طلاق
کودکان به مهر و محبت والدین خود بیش از هر چیز دیگری نیاز دارند. طلاق والدین نباید باعث شود که کودک احساس کند که ارزش و اهمیتی در نظر والدین ندارد. آنها در طی این فرآیند، تجربهی مشکلات و سختیها را کردهاند و وظیفه والدین این است که با عشق و محبت به آنها پاسخ دهند. اگر والدین پس از طلاق جدا از کودکان زندگی میکنند، این نباید به معنای این باشد که کودکان دیگر به محبت و اعتنا نیاز ندارند، بلکه نیاز آنها به مهر و محبت بیشتر از پیش است و والدین باید این نیاز را تأمین کنند.
-
تاثیر افسردگی والدین در فرزندان
تاثیر افسردگی والدین در فرزندان
آیا میدانید افسردگی والدین سبب افسردگی کودک میشود؟
- آیا شما والدین افسردهای هستید؟
- آیا نیاز است از کودک خود در مورد افسردگی مراقبت کنید؟
- آیا میان افسردگی والدین و کودک ارتباط وجود دارد؟به گزارش ایسنا، بنابر اعلام مشاورانه، در برخی مواقع، تنهایی میتواند علامتی از یک چیز دیگری باشد که در زندگی ما وجود دارد، مواردی از قبیل بیماری یا ناتوانی. همچنین یک سری از شواهد موجود نشان میدهند که تنهایی میتواند یک علامتی از بیماری روانی باشد.
چرا من احساس غمگینی و تنهایی دارم؟
تعدادی از بیماریهای روانی، همانند:
- · دو قطبی
- · اضطراب
- · افسردگی
- میتوانند منجر به ایجاد احساس تنهایی در اکثر افراد شوند.
پدر و مادر افسرده
پدر یا مادر بودن، یکی از چالشبرانگیزترین مسوولیتهاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبهرو میکند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش میدهند.
در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله افسردگیتان کمک بگیرید.
علایم افسردگی والدین
در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که میتوانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.
- · عصبانیت و بدخلقی
- · خود انتقادی
- · ناامیدی
- · از دست دادن علاقه به فعالیتهای قبلی
- · عدم توانایی در لذت بردن از زندگی
- · تغییرات فاحش وزن
- · تغییر عادات خواب
- · خستگی
- · کندی روانی و حرکتی
- · دردهای بی دلیل
- · مشکلات توجه و تمرکز
- · کاهش یا افزیش میل جنسی
- · افکار خودکشی گرا
عوامل تشدیدکننده افسردگی پدر و مادر
علایم زیر میتواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:
مصرف بیش از حد مشروب، دخانیات و یا اختلال در انجام فعالیتهای روزمره شود که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.
باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید
تاثیر افسردگی والدین در فرزندان
علائم افسردگی در مردان چگونه است؟
افراد مختلف علائم مختلفی از افسردگی را تجربه میکنند و همچنین علائم موجود در مردان نسبت به علائم موجود در زنان متفاوت میباشد. مردان به احتمال زیاد احساس خستگی و بیقراری میکنند، علاقهشان نسبت به کار، خانواده و یا سرگرمیها کاهش پیدا میکند و با مشکلات خوابی مواجه میشوند.
مردها معمولا در جلسه مشاوره افسردگی علائم را بیان کرده و در بسیاری موارد بیان آن برایشان سخت است.
بهترین روشهای درمان افسردگی شدید در زنان کدامند؟
درمان افسردگی بسته به میزان، شدت و طول مدتش نیازمند روشهای درمان متفاوتی است.
در بسیاری از موارد ترکیبی از روشهای دارویی و روان درمانی در کنار یکدیگر مفید واقع میشود.
باتوجه به نوع مشکل، روان درمانی ممکن است به صورت فردی و یا خانوادگی انجام شود.
همچنین مجموعهای از روشهای خودیاری که متمرکز بر اصلاح سبک زندگی فرد هستند نیز میتوانند به عنوان روشی برای درمان افسردگی در نظر گرفته شوند.
در گروهی از بیماران که امکان استفاده از داروهای ضد افسردگی را ندارند، عوارض جانبی داروها دردسر آفرین است و یا درمان سریع مد نظر است ممکن است از روشهای تحریک مغزی نیز استفاده شود.
من به چه نحوی میتوانم از غمگین شدن خودم پیشگیری کنم؟
یک سری روشهای مثبتی برای مقابله با احساسات غمگینی و درمان سندرم افسردگی وجود دارد:
- به احساسی که دارید و دلیل آن توجه کنید.
- شناخت احساستان به شما کمک میکند تا خودتان را بشناسید و بپذیرید.
- از حالت ناامیدی یا شکست خارج شوید.
- زمانی که کارها طبق تمایل شما پیش نروند، تسلیم نشوید!
- تفکر مثبتی داشته باشید.
- نسبت به راهحلهای موجود فکر کنید.
- حمایت دریافت کنید.
- خودتان را در وضعیت روانی مثبت قرار دهید.
تاثیر افسردگی والدین در فرزندان
روانشناس خوب در تهران
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
https://arameshravan.com/
درمانگر خوب در تهران
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
هستند که علم کافی ندارند.
https://arameshravan.com/
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
https://arameshravan.com/
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com
ندای آرامش روان
-
اولین واکنش فرزندان نسبت به طلاق چیست؟
اولین واکنش فرزندان نسبت به طلاق چیست؟
تاثیر طلاق بر کودکان
واکنش فرزندان به طلاق والدین بر اساس سن آنها (قبل از بلوغ یا بعد از بلوغ) تا حدودی متفاوت می باشد. تفاوت واکنش ها را میتوان اینگونه خلاصه کرد که طلاق وابستگی کودک به والدین را در فرزندان زیر ۹ سال و استقلال خواهی را در فرزندان نوجوان تشدید میکند. در کودکان زیر ۹ سال معمولا رفتارهای خردسالانه همانند نیاز به کمک و همراهی در خوابیدن، لباس پوشیدن و… وجود دارد، برعکس فرزندان بزرگتر که از والدین خود فاصله میگیرند و رفتارهای مستقلانه از خود نشان میدهند. پس از سپری شدن زمانی کوتاه، اکثر بچهها دوباره به جریان زندگی بر میگردند و آرامش خود را باز مییابند.
آنها به تغییرات پیش آمده در زندگی خود عادت میکنند و دوباره مثل قبل زندگی روزمره خود را ادامه میدهند. با این حال به نظر میرسد که برخی از بچهها هم هرگز به حالت عادی خود باز نمیگردند. این درصد کم از کودکان ممکن است پس از طلاق والدینشان، مشکلاتی مستمر یا حتی همیشگی را تجربه کنند که عواقب جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت.
تأثیرات طلاق بر کودکان، تاثیرات مخرب طلاق
1. احساس ناامنی و هراس از آینده
طلاق غالباً احساس امنیت کودکان را کاهش داده و آن ها را نسبت به آینده نگران میکند. به عنوان مثال: «آیا ما فقیر میشویم؟»، «آیا به حد کافی غذا خواهیم داشت؟» «آیا باید به یک مدرسه جدید برویم؟»، «آیا میتوانم دوستانم را ببینم؟»
2. ترس از ترک شدن
پس از طلاق کودک متوجه میشود که یکی از والدین دیگر در خانه نیست و از این میترسد که دیگری نیز «ناپدید» شود و او را تنها بگذارد.
3. احساس گناه
کودکان ممکن است به این نتیجه برسند که در طلاق والدین مقصر هستند و به خاطر حرفی که زده اند یا کاری که انجام داده اند این اتفاق روی داده است و بنابراین احساس گناه و شرمندگی میکنند. حتی نوجوانان پرخاشگر نیز ممکن است به این باور برسند که رفتار آنها در طلاق والدین نقش داشته است.
4. ناتوانی و نا امیدی
کودکانی که خود را در اختلاف میان والدین مسئول میدانند فکر میکنند میتوانند به اوضاع سروسامان بدهند و سعی میکنند «بچه بهتری» باشند. آنها تصور میکنند میتوانند کاری انجام دهند که والدین مجدداً در کنار یکدیگر زندگی کنند. وقتی این اتفاق نمیافتد و نقشههای کودکان با شکست مواجه میشود آن ها احساس ناتوانی و نا امیدی میکنند.
5. بلاتکلیفی
مخربترین تأثیر طلاق بر روی کودکان زمانی روی میدهد که والدین در حضور آن ها به تحقیر یکدیگر میپردازند. در این مواقع کودکان احساس میکنند که باید جانب یکی از والدین را بگیرند و این کار برای آنها بسیار دشوار است. از سوی دیگر کودکان تصور میکنند اگر از هیچکدام از والدین پشتیبانی نکنند از سوی هر دو رانده میشوند. کودکان در واقع در شرایط بغرنجی قرار میگیرند که در آن دوست داشتن پدر و مادر «کار اشتباهی» است.
6. اندوه از اصلی ترین تاثیرات طلاق بر کودکان
کودکان طلاق به شدت احساس اندوه و استیصال میکنند و اعتقاد دارند که دیگر عضوی از یک خانواده نیستند. در واقع احساس کودکان طلاق مشابه احساس کودکانی است که والدین خود را بر اثر بیماری یا تصادف از دست دادهاند ولی به اندازه آنها مورد حمایت قرار نمیگیرند و ممکن است به شدت دچار افسردگی شوند.
7. اضطراب
کودکان طلاق ممکن است احساس اضطراب کنند و خود را تحت فشار ببینند. به عنوان مثال احتمال دارد آن ها وظایف بیشتری را در خانه برعهده بگیرند. در ضمن ممکن است یکی از والدین یا هر دو آنها از کودکان به عنوان مشاور استفاده کنند. در این مواقع کودکان که احساس میکنند بزرگ شدهاند و دوست دارند کمک کنند اضطراب خود را پنهان مینمایند.
8. خشم
خشم احساسی متداول در میان کودکان طلاق است که در اثر عدم درک یا پذیرش این مسئله روی میدهد. کودکان گاهی خشم خود را نشان نمیدهند. خشم کودکان زمانی رواج پیدا میکند که دلایل طلاق روشن نباشد. در این مواقع کودکان به خاطر آنچه از نظر آن ها «غیرضروری» است از والدین خود میرنجند.
9. افسردگی
تأثیرات مستقیم طلاق محسوب میشود و در واقع یک تأثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی و طردشدگی به وجود میآید. افسردگی نشانه آن است که کودکان حمایت کافی برای رویارویی با مسئله طلاق دریافت نکردهاند.
اولین واکنش فرزندان نسبت به طلاق چیست؟
راهکار های کنار آمدن کودکان با طلاق والدین
1.والدین با آرامش با یکدیگر برخورد کنند
درگیری شدید بین والدین باعث افزایش میزان بروز مشکلات روانی در کودکان میشود. خصومت آشکار، مانند فریاد زدن و تهدید کردن یکدیگر با بروز مشکلات رفتاری در کودکان ارتباط مستقیم دارد. اما تنش جزئی هم میتواند ناراحتی کودک را افزایش دهد. اگر بعد از طلاق در ارتباط با همسر سابق خود مشکل دارید، بهتر است برای کاهش آسیب به فرزندان خود، آن ها را در مشکلات دخیل نکنید.
2. بچهها را واسطه نکنید
پرسیدن این سؤال از بچهها که کدام یک از والدین را بیشتر دوست دارند یا استفاده از آنها برای انتقال پیام بین یکدیگر، رفتار مناسبی نیست. کودکانی که خود را در این وسط گرفتار میبینند بیشتر دچار افسردگی و اضطراب میشوند.
3. روابط سالم را حفظ کنید
ارتباط مثبت، محبت والدین و میزان درگیری پایین بین والدین میتواند به کودکان کمک کند تا بهتر با طلاق سازگار شوند. تحقیقات نشان داده که رابطهی سالم بین والد و کودکان به بچهها کمک میکند تا از عزت نفس بالا تر و عملکرد تحصیلی بهتری بعد از طلاق برخوردار شوند.
4.به رفتار نوجوانان با دقت توجه کنید
هنگامی که والدین با دقت به آنچه فرزند نوجوانشان انجام میدهد توجه میکنند و روابط فرزندشان با دیگران را بررسی میکنند، نوجوانان پس از طلاق کمتر دچار مشکلات رفتاری میشوند. این مسأله به معنای کاهش احتمال استفاده از مواد مخدر و افت تحصیلی کمتر است.
5. روی توانمندیهای فرزندان خود کار کنید
کودکانی که به توانایی خود برای کنار آمدن با تغییرات شک دارند و فرزندانی که پس از طلاق خود را قربانیانی درمانده میدانند، بیشتر دچار مشکلات روحی میشوند. به فرزند خود بیاموزید که اگرچه کنار آمدن با مساله طلاق دشوار است، اما او از نظر ذهنی توانایی پذیرش این مسأله را دارد.
6. به فرزندتان احساس امنیت بدهید
ترس از طرد شدن و نگرانی دربارهی آینده میتواند اضطراب زیادی ایجاد کند. اما مهیا کردن شرایطی که در آن کودک احساس محبت و امنیت خاطر بکند نه تنها میتواند وابستگی او را به شما کاهش دهد بلکه خطر بروز مشکلات روانی را هم به مقدار قابل توجهی کاهش میدهد.
7. از متخصصان کمک بگیرید
کاهش سطح استرس خودتان میتواند نقش اساسی در کمک به کودکتان داشته باشد. رسیدگی به اوضاع روحی و روانی خودتان یا حتی مراجعه به یک رواندرمانگر میتواند به شما کمک کند تا بهتر و سریعتر با تغییرات پیش آمده در وضعیت خانواده سازگار شوید.
اولین واکنش فرزندان نسبت به طلاق چیست؟
روانشناس خوب در تهران
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
https://arameshravan.com/
درمانگر خوب در تهران
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
هستند که علم کافی ندارند.
https://arameshravan.com/
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
https://arameshravan.com/
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com
ندای آرامش روان
-
چگونه یک ازدواج موفق داشته باشیم؟
چگونه یک ازدواج موفق داشته باشیم؟
تعریف ازدواج و نقش تیپ شخصیتی در انتخاب همسر
ازدواج و زندگی زناشویی به انگلیسی Marriage یک قرارداد رسمی، شرعی، اجتماعی و حقوقی است. در زندگی مشترک دو فرد از نظر قانونی، اقتصادی و احساسی با هم متحد میشوند که در طول زندگی به تعهدات قانونی خود پایبند باشند. در کنار این تعریف و بررسی ابعاد قانونی، ازدواج برای بسیاری از افراد شادی زیادی به همراه دارد. اما در کنار آن با چالشهایی هم روبرو میشوند. نحوه مدیریت زندگی توسط زن و شوهر تعیین میکند که رابطه محکم باقی میماند یا از بین میرود.
نکات قبل از ازدواج
بسیاری از افراد به دنبال این هستند که بدانند قبل از ازدواج به چه نکاتی باید توجه کرد؟ انتخاب همسر یکی از مهمترین تصمیماتی است که فرد در زندگی میگیرد. البته این انتخاب هیچ تضمینی برای خوشبختی طولانیمدت نیست. علم روابط در مورد چگونگی تمایل شریکهای موفق برای پیداکردن یکدیگر بینشهایی را ارائه میدهد. اما اینکه زندگی مشترک دوام بیاورد یا نه به ویژگیهای خاص افراد و تصمیمات آنها بستگی دارد.
برای دوام و آرامش در زندگی زناشویی، تنها عشق و رابطه جنسی کافی نیست. روانشناسان از ظریق مشاوره قبل از ازدواج از زوجها میخواهند تا درباره ارزشها و اولویتهای یکدیگر اطلاعات کسب کنند. بهعنوانمثال راز خوشبختی در زندگی زناشویی این است که باید در مورد نحوه تقسیمکار در خانه، برخورد با مسائل مالی و شغلی، آسیبهای گذشته و تصورات سنتی در مورد نقشهای جنسیتیتان گفتگو کنید.
آشنایی قبل از ازدواج
بسیاری از افراد هنگامی که تصمیم به ازدواج میگیرند، غرق برنامهریزیهای عروسی شده و از نکات مهم قبل از ازدواج غافل میشوند. روانشناسان به زوجهای جوان پیشنهاد میکنند، قبل از ازدواج توصیهها برای همسریابی و شروع یک زندگی مشترک پایدار و شاد را جدی بگیرند.
امروزه برخی از جوانان از طریق سایت ازدواج به دنبال همسریابی هستند. این افراد باید به آشنایی پیش از ازدواج دقت بیشتری داشته باشند و بلافاصله پس از آشنایی مقدمات ازدواج را آماده نکنند. در دوره آشنایی قبل از ازدواج در مورد این مسائل صحبت کنید:
۱. در مورد ارزش هایتان با یکدیگر صحبت کنید
مهم است که با ارزشها و اعتقادات فردی مانند دین، آدابورسوم خانواده و عقیده سیاسی یکدیگر آشنا شوید و در مورد آنها بحث کنید. ممکن است در مواردی با هم توافق نداشته باشید. اما باید به دیدگاه یکدیگر احترام بگذارید.
شناخت بهتر مردان و زنان در زندگی زناشویی
چگونه یک ازدواج موفق داشته باشیم؟
۲. در مورد مسائل مالی صحبت کنید
شما باید در مورد مسائل مالی با هم به توافق برسید. شاید در سن ۲۰ سالگی این مسائل برای شما مهم نباشد. اما باید در مورد آن بحث کنید تا در آینده ازدواج شما آسیب نبیند. مسائلی مانند نحوه تقسیم هزینههای زندگی، نحوه برنامهریزی برای زندگی و کارکردن تا زمان بازنشستگی موضوعات مهمی است.
۳. در مورد فرزندان آینده تان صحبت کنید
همانند مسائل مالی بحث در مورد فرزندان هم مهم است. آیا هر دو تمایل به بچهدار شدن دارید؟ چند بچه میخواهید؟ این موضوع را در نظر داشته باشید که داشتن فرزند یک تعهد بزرگ است. پس از بچهدار شدن باقی عمر شما از نظر شخصی، مالی و رابطه با همسرتان تغییر میکند. برخی از زوجها با این تصور ازدواج میکنند که بعداً میتوانند به نتیجه برسند یا نظر طرف مقابل را تغییر دهند.
۴. با نزدیک ترین افراد به او آشنا شوید
آشنایی با مهمترین افراد زندگی شخص میتواند به شما در شناخت بیشتر او کمک کند. فرقی ندارد دوستان صمیمی او باشند یا اعضای خانواده. درهرصورت دید کلی از شخصیت اصلی طرف مقابل به شما میدهد. اگر امکان دیدار با آنها وجود ندارد، از طریق فضای مجازی با آنها آشنا شوید.
۵. زمان لازم برای آشنایی قبل از ازدواج چقدر است؟
برای آشنایی قبل از ازدواج چقدر زمان لازم است؟ یک سال؟ دو سال؟ آیا دلیلی برای صبر کردن وجود دارد؟ محققان بیش از ۳ هزار نفر در ایالات متحده آمریکا را مورد ارزیابی قرار دادند. در این آزمایش موارد مختلف مربوط به زندگی زناشویی و زندگی زناشویی مورد بررسی قرار گرفت.
در این آزمایش آمار طلاق در افرادی که حدود یک تا دو سال را به آشنایی اختصاص داده بودند، کمتر از افرادی بود که زیر یک سال باهم آشنا شده بودند. میزان کاهش طلاق در این گروه قابلتوجه بود و حدود ۲۰% کاهش داشت. این نتایج نشان میدهد، برای آشنایی قبل از ازدواج حداقل یک سال زمان لازم است. البته این بازههای زمانی را نمیتوان به همه افراد جامعه تعمیم داد. در شرایطی که زن و مرد در سن ۲۰ سالگی یکدیگر را ملاقات میکنند، با ملاقات در ۳۰ سالگی متفاوت است.
۶. اختلاف سنی در ازدواج بهتر است چقدر باشد؟ (سن ازدواج افراد موفق چقدر است؟)
در نظرسنجیها مردان و زنان ترجیح میدهند، روابطی برقرار کنند که مردان ۲ تا ۳ سال از زنها بزرگتر هستند. اما برخلاف کلیشهها، بسیاری از زوجها با تفاوت سنی بیشتر از این هم در روابط خود موفق بودهاند. در ازدواج مسئله سن برای افراد متفاوت است. برخی افراد بر اساس عواملی غیر از سن، شریک زندگی خود را انتخاب میکنند.
چگونه یک ازدواج موفق داشته باشیم؟
روانشناس خوب در تهران
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
https://arameshravan.com/
درمانگر خوب در تهران
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
هستند که علم کافی ندارند.
https://arameshravan.com/
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
https://arameshravan.com/
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com
ندای آرامش روان
-
چگونه زندگی زناشویی شادی داشته باشیم
چگونه زندگی زناشویی شادی داشته باشیم
1- به همسرتان احترام بگذارید.
اگر می خواهید ازدواج سالمی داشته باشید، باید کاری کنید که همسرتان احساس کند با شما برابر است و در هر زمان که تصمیمی میگیرید احساسات او را در نظر بگیرید و از او نیز نظرخواهی کنید.
اگر با همسرتان جوری رفتار کنید که عقاید و نظرات او اصلا اهمیتی نداشته باشد مطمئن باشید در زندگی زناشویی خود دچار مشکل خواهید شد.
به رفتارتان نگاه کنید و اطمینان حاصل کنید که نظرات همسرتان را می بینید و آن ها را اجرا می کنید.
به صحبت های همسرتان جوری گوش کنید که او دقیقا احساس اهمیت صحبت هایش را متوجه شود.
سعی کنید همیشه با همسرتان مهربان باشید.
اگر با همسر خود بحث کردید حتما عذر خواهی کنید و این را بدانید شما نمی توانید هر طور که می خواهید با همسرتان رفتار کنید و احترامات اولیه و مهربان بودن برای یک زندگی زناشویی شاد، لازم و ضروری است.
به حریم خصوصی همسرتان احترام بگذارید. اگر انتظار دارید آنها احساس امنیت، احترام و آرامش کنند هیچ وقت تلفن همراه آنها را جستجو نکنید زیرا این کار نشان از بی اعتمادی بین زوجین است.
2- برای حفظ رابطه خود همین الان تلاش کنید
اگر به همسرتان اهمیت می دهید و می خواهید رابطه ای سالم و سازنده داشته باشید، باید اشتباهات گذشته خود را فراموش کنید و دائما شکست های همسرتان را یاد آوری نکنید.
در عوض، روی تقویت رفتار مثبت، لذت بردن از زمان حال و فکر کردن به آینده ای روشن که در انتظارش هستید، کارکنید.
اگر واقعا به همسرتان اهمیت می دهید، به احساسات او توجه میکنید و دائما شکست های گذشته را یاد آور نمیشوید تبریک می گویم شما در زندگی شادی قرار دارید. اگرچه همیشه رها کردن گذشته کار آسانی نیست، اما نباید آن را از روی کینه به زبان بیاورید و باعث رنج طرف مقابل شوید.
3- برای گوش دادن وقت بگذارید
گوش دادن به حرف هایش یکی از بهترین راه ها برای توجه به همسرتان است.
زمانی که همسرتان در مورد روز خود صحبت می کند، منتظر نمانید که صحبت هایش تمام شود. واقعا آن ها گوش دهید و نسبت به اتفاقات افتاده عکس العمل نشان دهید و برای آنچه که می گوید اهمیت قائل شوید.
هنگامی که درحال صحبت کردن هستید تلفن خود را کنار بگذارید و سعی کنید ارتباط چشمی برقرار کنید او را نگاه کنید و تمام توجه خود را به او بدهید.
البته همه ما ممکن گاهی حواسمان پرت شود اما ایرادی ندارد، این کار فقط نباید به تعداد دفعات زیاد انجام شود و می توانید هنگام حواس پرتی از او عذرخواهی کنید.
از همسرتان سوال بپرسید تا نشان دهید واقعا به او اهمیت می دهید گاهی اوقات، تنها چیزی که همسر شما بعد از یک روز سخت نیاز دارد این است که کسی به او گوش دهد.
چگونه زندگی زناشویی شادی داشته باشیم
4- اولویت را به همسرتان بدهید.
اگرچه لازم نیست زندگی خود را کاملا حول محور همسرتان بچرخانید اما باید به خاطر داشته باشید زمانی که شما و همسرتان تصمیم به ازدواج گرفتید میخواستید اولویت زندگی یک دیگر باشید.
مطمئن شوید به تصمیم اولیه زندگی یعنی اولویت داشتن همسر احترام میگذارید و تمام تصمیمات کوچک و بزرگ زندگی را با درنظر گرفتن همسرتان بگیرید.
مطمعن شوید بهترین تصمیمات را بگیرید که هم برای شما خوب باشد و هم برای همسری که با آن ازدواج کرده اید.
اگر خانواده یا دوستانتان با همسرتان سازگاری ندارند در مقابل همسرتان طرف خانواده یا دوستان را نگیرید حتی اگر همسرتان منطقی نباشد و در اشتباه باشد.
به همسرتان اهمیت می دهید و تمام محبت و حمایتی که او سزاوار آن است ارائه می دهید.
5- ارتباط قوی را حفظ کنید
اگر می خواهید زندگی زناشویی شادی داشته باشید ارتباط مهم ترین نکته است.
شما و همسرتان باید بتوانید با مهربانی و صبر به صحبت های یک دیگر گوش دهید و در مورد افکارتان باهم صحبت کنید به خصوص در مورد چیزهایی که نیاز دارد دو نفری در مورد آن ها توافق کنید.
انجام روزانه این کار به شدت با دوام زندگی و شاد بودن زندگی زناشویی ارتباط دارد و باعث اعتماد بیشتر بین زوجین میشود و شما زندگی زناشویی شاد تر و سالم تری را تجربه می کنید.
هرگز در هنگان عصبانیت چیزهایی را به عمد برای صدمه زدن به شریک زندگی خود نگویید.
ممکن است فراموش کردن کلمات ظالمانه که گفته اید برای همسرتان سخت باشد، درست است که شما منظوری نداشته اید اما همین موضوع باعث از دست رفتن شادی در زندگی زناشویی می شود. بازهم ممکن است در زندگی صحبت هایی گفته شود که باعث رنج طرف مقابل شود اما حتما بعد از گفتن این کلمات حتما عذرخواهی کنید.
برای برقراری ارتباط قوی، باید از افکار و حالات شریک زندگی خود حتی قبل از شروع ارتباط و صحبت کردن آگاه شوید.
شما باید بتوانید زبان بدن همسرتان بفهمید، باید متوجه شوید که چه زمانی همسر شما ناراحت است و چه زمانی خوشحال است.
6- اعتماد زناشویی را از بین نبرید
اگر همسرتان در بحث بسیار مهمی به شما اعتماد کرده نباید این اعتماد را با گزارش دادن آن به شخصی دیگر از بین ببرید.
اگر چیزی دردناک یا بسیار شخصی بود در حین مشاجره و دعوا از آن به عنوان مهمات و سلاح استفاده نکنید اگر این کار را کردید شما به همسرتان و رازی که با شما در میان گذاشته خیانت کرده اید.
بله این یک واقعیت است که شریک زندگی شما اطلاعات مهمی از زندگی شخصی خودش را با شما درمیان میگذارد سعی کنید همیشه از این اطلاعات حفاظت کنید و راز دار خوبی باشید.
باید فردی باشید که هسرتان بیش از هرکسی در دنیا به شما اعتماد داشته باشد کاری نکنید این اعتماد به خطر بیفتد. اگر اشتباهی مرتکب شدید حتما عذرخواهی کنید.
7 – با روحیات شریک زندگی خود هماهنگ باشید
اگر احساس میکنید شریک زندگی شما مشکلی دارد و احساس ناراحتی میکنی با او صحبت کنید او را در آغوش بگیرید و سعی کنید شخصی باشید که احساس ناراحتی را از او دور میکند. از او سوال کنید، بپرسید مشکل چیست؟ چرا ناراحتی؟ او را در هنگام ناراحتی وادار به صحبت کردن کنید زیرا در این زمان او بیش از هر شخص دیگری به شما نیاز دارد.
اگر واقعا شرایط صحبت کردن را ندارد لازم نیست پافشاری کنید فقط جوری باشید که متوجه توجه شما به خودش شود که وقتی آماده صحبت شد شما را آنجا احساس کند و بداند همیشه شما هستید که به حرف هایش گوش می دهید.
اگر در محیط اجتماعی دیگری مثل خانواده یا دوستانتان هستید و متوجه موضوع شدید در جمع مطرح نکنید و در خلوت از او در مورد مسئله ای باعث ناراحتیش شده سوال کنید او را کنار بکشید تا نشان دهید واقعا به او توجه می کنید.
چگونه زندگی زناشویی شادی داشته باشیم
روانشناس خوب در تهران
ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
https://arameshravan.com/
درمانگر خوب در تهران
روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت میکنند. روانشناسان میتوانند در حوزههای مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
هستند که علم کافی ندارند.
https://arameshravan.com/
دکتر روانپزشک خوب در تهران
روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
https://arameshravan.com/
ارتباط با ما
Call: 02144246886
Instagram:nedaye-aramesh-ravan
09924793881:eitaa
www.arameshravan.com
ندای آرامش روان