• مقالات

    اختلال دوقطبی چیست

    اختلال دوقطبی چیست

    اختلال دو قطبی از اختلالات روانپزشکی است که در آن عمدتاً وجه غالب بیماری مربوط به اختلال در هیجانات و عواطف فرد می شود و سایر علائم اختلال از جمله اختلال در خواب،

    اشتها و یا تفکر در پی اختلالات هیجانی بروز می‌کند. همانطور که از نام آن پیدا است در این اختلال دو حالت، وجود دارد.

    در شرایط خلقی عادی فرد از نظر هیجانات، خواب و اشتها و نیز در تفکر خود هیچ مشکل عمده ای پیدا نمی کند و به فعالیت عادی زندگی خود ادامه میدهد.

    در قسمت بالا و پایین خط سلامت روانی دو منحنی میبینید که در هر دو مورد فرد دچار اختلال میشود. به قسمتی که بالای خط سلامت قرار دارد قطب شیدایی یا مانیا و به قسمتی

    که در پایین خط سلامت قرار دارد قطب افسردگی می‌گویند. به همین دلیل این اختلال را اختلال دو قطبی و یا اختلال مانیک-دپرسیو می نامند.

    اختلال دو قطبی یکی از اختلالات روانپزشکی است که معمولا به مدت طولانی ادامه دارد و مانند بسیاری از بیماریهای دیگر حتی بیماری های جسمانی که معمولا مزمن و طولانی مدت میباشند،

    دو قطبی نیز از اختلالات طولانی مدت انسان است.

    شیوع اختلال دوقطبی

    این اختلال در تمام جوامع و در تمام طبقات اجتماعی دیده میشود از این رو به خانواده و یا نژاد خاصی اختصاص ندارد. نوع شدید اختلال دو قطبی حدود ۱ – ۱/۵ درصد افراد جامعه
    را در طول عمر مبتلا می‌کند و انواع خفیف آن تا ۶ درصد نیز گزارش شده است. ملاحظه می‌شود که اختلال دو قطبی نادر نیست.

    این اختلال در زن و مرد به یک میزان دیده می‌شود و معمولا سن شروع بیماری بیشتر بین ۳۵-۲۵ سالگی است. این به این معنی نیست

    که فقط در این سنین دیده می‌شود بلکه در سنین کودکی و حتی سالمندی نیز ممکن است برای بار اول مشاهده شود. ولی بیشتر اوقات در محدوده سنی که در بالا ذکر شد شروع می‌گردد

    ز کجا بفهمم بیماری دو قطبی دارم؟

    در اختلال دوقطبی دست کم با یک دوره بروز افسردگی روبه‌رو هستیم. در این دوره، روحیه‌ٔ فرد پایین می‌آید، احساس بی‌میلی یا بی‌انگیزه بودن به او دست می‌دهد یا دست کم به مدت ۲ هفته دچار ناامیدی می‌شود. براساس DSM-5، حداقل پنج مورد از علائم زیر نیز در فرد دیده می‌شود:

    • فرد هر روز یا بیشتر روزهای هفته احساس ناراحتی، اضطراب یا پوچی می‌کند.
    • فرد هر روز یا بیشتر روزهای هفته احساس بی‌میلی و بی‌انگیزه بودن دارد.
    • افزایش یا کاهش بی‌رویه‌ٔ وزن
    • بی‌خوابی یا پرخوابی
    • بی‌قراری مشهود (بی‌قراری روانی-حرکتی) یا کند شدن (کندی روانی-حرکتی)
    • فرد تقریباً هر روز احساس خستگی مفرط و انرژی پایین دارد.
    • عذاب وجدان یا احساس بی‌ارزش بودن
    • فرد نمی‌تواند تمرکز کند یا تصمیم بگیرد.
    • فرد مدام به خودکشی فکر می‌کند یا اقدام به خودکشی می‌کند.

    این علائم دو قطبی باعث پریشانی یا نقص در عملکرد فرد می‌شود و ناشی از تاثیر مواد یا بیماری بالینی نیست.

    گاهی دوره‌های شدید شیدایی یا افسردگی شامل علائم روان‌پریشی می‌شود. ازجمله علائم شایع روانپریشی می‌توان به توهم (شنیدن، دیدن یا احساس حضور چیزهایی که در واقعیت وجود ندارد) و وهم (باور محکم و غلط که ربطی به دلایل یا توضیحات منطقی در باورهای فرهنگی عادی فرد ندارد) اشاره کرد.

     

    اختلال دوقطبی چیست

    علائم روانی در بیماران دوقطبی چیست؟

    معمولاً علائم روانی در اختلال دوقطبی ناشی از وضعیت روحی فرد در لحظه است. مثلاً، ممکن است فرد حین دوره‌ٔ شیدایی دچار توهم خودبزرگ‌بینی

    مثل باور به رئیس جمهور بودن یا داشتن قدرت و ثروت ویژه شود و طی دوره‌ٔ افسردگی توهم عذاب وجدان یا احساس بی‌ارزش بودن مانند پوچی و بازنده بودن را تجربه کند یا باور داشته باشد که مرتکب جرم بزرگی شده است. به‌همین دلیل، گاهی اختلال دوقطبی به اشتباه شیزوفرنی تشخیص داده می‌شود.

    البته ممکن است علائم افسردگی شیدایی در بعضی از افراد هم‌زمان رخ دهد که به آن اختلال دو قطبی با ویژگی‌های ترکیبی گفته می‌شود.

    علائم آن اغلب شامل بی‌قراری، اختلال در خواب، تغییر شدید در اشتها، روان‌پریشی و فکر به خودکشی است. ممکن است روحیه‌ٔ فرد بسیار غمگین و ناامید باشد و در عین حال احساس پرانرژی بودن کند.

    بعضی از افراد دچار اختلال دوقطبی دست به خودکشی می‌زنند. هرکس که به خودکشی فکر می‌کند باید فوراً تحت نظارت متخصص سلامت روان قرار بگیرد.

    باید حرف زدن درمورد خودکشی را جدی گرفت. به‌نظر می‌رسد خطر خودکشی طی اولین دوره از بیماری از همه بیشتر است. تشخیص زودهنگام اختلال دوقطبی

    و یادگیری بهترین روش برای کنترل آن، خطر مرگ در اثر خودکشی را کاهش می‌دهد.

    علت اختلال دوقطبی چیست؟

    علت بروز اختلال دوقطبی موضوع تحقیقات بسیار قرار گرفته و دانشمندان به این اجماع رسیده‌اند که یک دلیل واحد برای بروز اختلال دوقطبی وجود ندارد. بلکه، عوامل مختلف دست به دست هم می‌دهند تا این بیماری رخ دهد.

    ژنتیک در این زمینه نقش دارد. یکی از قوی‌ترین عوامل بروز اختلال دوقطبی سابقه‌ٔ خانوادگی است: خطر بروز اختلال دوقطبی دربین بستگان بزرگسال افراد دچار اختلال دوقطبی نوع ۱ و ۲، ۱۰ برابر بیشتر است. با این حال، هیچ ژن خاصی به این اختلال مربوط نیست. بلکه، مانند بسیاری از بیماری‌های روحی، چند ژن (که هرکدام تاثیر اندکی می‌گذارند) در احتمال بروز این اختلال دوقطبی سهم دارند.

    برخی شواهد نشان می‌دهد بسامد اختلالات روحی، اضطراب و روانی در خانواده‌هایی که دچار اختلال دوقطبی هستند نسبت به جمعیت عادی بیشتر است. تحقیق روی دوقلوهای همسان، که ژن‌های مشابه دارند، نشان می‌دهد به غیر از ژن عواملی نظیر رویدادهای پرتنش نیز در ابتلا به اختلال دوقطبی نقش دارد. احتمالا ترکیب تعدادی ژن با عوامل محیطی در بروز اختلال دوقطبی موثر است. 

    بررسی تصاویر مغزی نشان می‌دهد مغز افراد دو قطبی با مغز افراد سالم فرق می‌کند. برای مثال، در بررسی‌ها تشخیص داده شد که ضخامت قشر قسمت‌هایی از مغز بیماران دوقطبی نازک‌تر است. سایر تحقیقات نشان می‌دهد پردازش محرک حسی طی دوره‌های افسردگی و شیدایی تضعیف و منجر به بروز مشکل در ادراک می‌شود.

    درمان اختلال دوقطبی چیست؟

    اختلال دوقطبی حتی در شدیدترین حالت قابل درمان است. هرچه فرایند درمان زودتر شروع شود، احتمال کاهش شدت و بسامد دوره‌های افسردگی و شیدایی بیشتر خواهد بود.

    ازآنجاییکه اختلال دوقطبی در تمام طول عمر فرد را درگیر خود می‌سازد، درمان هم طولانی‌مدت است و نه‌تنها درجهت تسکین علائم پیش می‌رود، بلکه قصد دارد مانع از عود علائم شود. اکثر افراد دچار اختلال دوقطبی از نظر نوسانات خلقی و علائم مربوط به آن به ثبات خواهند رسید.

    ترکیب دارو و روان‌درمانی موثرترین روش درمان است. به‌علاوه، اغلب از بیماران درخواست می‌شود علائم روحی روزانه، روش‌های درمان، الگوی خواب و اتفاقات زندگی را در جدولی بنویسند. شواهد نشان داده‌اندکه نوشتن این امور در درک و مدیریت بهتر بیماری به بیمار و اعضای خانواده‌ او کمک می‌کند. می‌توان به‌موقع متوجه تغییرات خلقی شد تا از بروز اپیزود کامل جلوگیری شود. حتی زمانی‌که سدی بر سر راه درمان قرار نگیرد، باز هم ممکن است نوسانات خلقی رخ دهد و باید فوراً آن را به پزشک گزارش داد تا برنامه‌ٔ درمان را تنظیم کند.

    به بیماران دو قطبی چه بگوییم و چه نگوییم؟

    جملات و سوالاتی وجود دارند که در مواجهه با بیماران دو قطبی نباید از آنها استفاده کنیم. اگر با این بیماران زندگی می‌کنید یا معاشرت دارید، باید یاد بگیرید که رفتار هوشمندانه‌تری داشته باشید. رازی که باید بدانید این است: «کلمات باید نشان‌دهنده همدلی شما باشند نه خشم و ناراحتی شما.»

    «همه ما گاهی اوقات نوسانات خلقی داریم.»

    نوسانات خلقی با آنچه که بیماران دو قطبی تجربه می‌کنند، فرق دارد. بنابراین «همه» تجربه این بیماران را ندارند. بجای این عبارت بهتر است بگویید:‌« اشکالی نداره که احساس خوبی نداری؛ من اینجام که به تو کمک کنم.» یا « شاید دقیقا درک نکنم که چه حسی داری، ولی می‌خوام تا اونجا که می‌تونم راجع به اختلال دو قطبی یاد بگیرم.»

    «حالِت اونقدرها هم بد به نظر نمی‌رسه.»

    شما هرگز نمی‌توانید درک کنید که این بیماران چگونه در درون خود در حال مبارزه هستند. بنابراین بهتر است راجع به خوب و بد بودن حال آنها چیزی نگویید و قضاوتی نکنید. بجای آن بگویید:«می‌تونی چند تا از علائم رو به من بگی تا من هم یاد بگیرم و اینکه چطورمی‌تونم توی این شرایط کمکت کنم؟

    اختلال دوقطبی چیست

    «تو یک بیماری روانی هستی!»

    این بدترین جمله‌ایی است که می‌توانید به این بیماران بگویید. بسیاری از این بیماران انسان‌های مهربان و دوست‌داشتنی هستند که به دنبال راهی برای بهبود حال خود می‌گردنند. این جمله را هرگز بکار نبرید و در عوض بگویید: « تو دیوانه نیستی و فقط درگیر یک مشکل پزشکی شده‌ای.» یا «دوقطبی بودن بر هوش و ادراک تو تاثیری ندارد.»

    «تو نمی‌تونی یه بیمار دوقطبی باشی.»

    زمانی این جمله را استفاده می‌کنیم که می‌خواهیم آنها باور کنند که به این بیماری مبتلا نیستند. در واقع به زور می‌خواهیم به آنها بگوییم که خوب هستند و مشکلی وجود ندارد. با این جملات نمی‌توانید به آنها کمک کنید. بجای آن بگویید: « من دوست دارم بیشتر راجع به مشکلاتی که باهاش درگیر هستی بدونم تا بتونم کمکت کنم.»

    «دو قطبی بودن رو بهانه نکن که کارهای روزمره رو انجام ندی!»

    این بیماران زمانی که در حال سپری کردن فاز افسردگی هستند، دچار سرخوردگی و دلسردی می‌شوند. به همین دلیل واقعا در انجام کارهای روزمره مشکل دارند. بجای این جمله بگویید:« من می‌دونم که کنترل این بیماری گاهی اوقات خیلی سخت و طاقت‌فرساست؛ ولی کنارت هستم تا کمکت کنم.»

    ممنون که همراه ما بودین.

     

    روانشناس خوب در تهران

    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان
  • مقالات

    افسردگی پنهان

    افسردگی پنهان

    افسردگی پنهان به نوعی از افسردگی اطلاق می شود که فرد تمام تلاش خود را می کند تا علائم افسردگی را از اطرافیان خود پنهان کند. در این شرایط ممکن است فرد به قدری مشکل را پنهان کند که خود نیز قادر به تشخیص آن نباشد.

    به همین دلیل است که گاهی اوقات افسردگی پنهان را افسردگی “خندان” می نامند. فردی که افسردگی پنهان دارد ممکن است راضی، شاد و سازنده به نظر برسد. زندگی کاری و روابط آنها، از ظاهری کاملا خوب به نظر می رسد.

    اما در باطن، در فضاهای ساکتی که دیگران حضور ندارند، علائم افسردگی بر افکار، احساسات و سلامت جسمانی آنها تأثیر می گذارد و این علائم از بین نمی روند.

    آگاهی از علائم افسردگی مهم است و لازم است تفاوت افسردگی معمولی را از افسردگی پنهان بشناسیم:

    علایم افسردگی معمولی در مقابل علائم غیر معمول افسردگی

    یکی از دلایلی که تشخیص افسردگی پنهان ممکن است دشوار باشد این است که این علائم از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. علائم شناخته شده افسردگی معمولی شامل موارد زیر است:

    غم و اندوهی که بیش از 2 هفته ادامه داشته باشد
    گریه مکرر
    افت شدید عزت نفس
    از دست دادن علاقه به چیزهایی که زمانی برای فرد مهم بودند

    اما تشخیص تعدادی از علائم دیگر به عنوان افسردگی دشوارتر است، این علایم شامل:

    درد جسمی یا مشکلات گوارشی که به بیماری دیگری مرتبط نیست
    خستگی یا کمبود انرژی
    تغییرات در الگوهای خواب
    افزایش وزن، کاهش وزن یا تغییر در اشتها
    مصرف مواد مخدر
    تحریک پذیری، بدخلقی یا حساسیت مفرط
    احساس ناامیدی یا بی ارزشی
    مشکلات توجه، تمرکز یا حافظه
    از دست دادن علاقه به رابطه جنسی

    یکی از راه‌های تشخیص اینکه آیا فردی مبتلا به افسردگی است یا خیر، این است که این علایم چه مدت در فرد وجود داشته‌ است. به طور کلی، علائمی که در عرض 2 هفته از بین نمی روند احتمالا به افسردگی در ارتباط هستند و لازم است به مشاور مراجعه گردد.

    علایم افسردگی پنهان

    لازم است که مراقبت هرگونه تغییر در رفتار و خلق و خوی فرد باشید. وقتی فردی افسردگی دارد، ممکن است رفتار او نسبت به قبل متفاوت شود.

    یک یا دو تغییر رفتاری به خودی خود لزوماً نشان دهنده این نیست که فردی دچار افسردگی پنهان شده است، اما چند تغییر رفتاری که در یک زمان رخ دهند ممکن است باعث نگرانی شود.

    هنگامی که فردی علائم افسردگی را تجربه می کند اما در مورد آن صحبت نمی کند، اطرافیان او ممکن است متوجه این نوع تغییرات شوند:

    1- تفاوت های شخصیتی

    تغییر در شخصیت فرد ممکن است نشانه افسردگی پنهان باشد که در  این حالت میتوانید از یک مشاور کمک بگیرید برای مثال، فردی که با افسردگی پنهان زندگی می‌کند، ممکن است ساکت‌تر شود، یا نسبت به آینده بدبین‌تر شود.

    2-کاهش یا افزایش وزن به صورت قابل توجه

    تغییر ناگهانی عادات غذایی و عدم علاقه به خوردن یا غذا خوردن در پاسخ به موقعیت های عاطفی ممکن است نشانه افسردگی پنهان باشد.

    3-تغییر در عادات خواب

    دیرتر خوابیدن یا خوابیدن بیشتر از حد معمول، یا بیدار ماندن در ساعات غیرمعمول، همگی می توانند نشانه های افسردگی باشند.

    4- جدی تر شدن

    معمولا فردی که دچار افسردگی پنهان شده است صحبت هایی کند تر، عمیق تر، تاریک تر یا فلسفی تر از حد معمول خواهد داشت.

    5- تفاوت در تعاملات اجتماعی

    نشانه‌های افسردگی ممکن است شامل شرکت مداوم در مهمانی ها و دور همی ها یا در نقطه مقابل  شروع به کناره گیری از فعالیت های اجتماعی باشد. فرد در این شرایط بهانه های مکرری برای اینکه چرا با دوستان و خانواده خود در ارتباط نیستند بیان می کند که همگی می تواند نشانه افسردگی باشد.

    افسردگی پنهان

    6- تغییر در بهره وری

    اختصاص زمان زیادی به کار یا مشاهده کاهش عملکرد هر دو می تواند نشان دهنده افسردگی باشد. رها کردن سرگرمی ها یا دلایلی که زمانی اهمیت داشتند نیز می تواند علایم هشدار دهنده باشد.

    یک فرد مبتلا به افسردگی پنهان ممکن است از چیزهایی که زمانی برایش بسیار مهم بوده اند دست بکشد، یا ممکن است به روش های خاصی از مشارکت گروهی بپرهیزد.

    7-خودگویی منفی

    فردی که دچار افسردگی پنهان است به شوخی چیزهای منفی می گوید تا توجه را از درد اصلی خود منحرف کند. ممکن است رفتارهای پرخطر به ویژه در نوجوانان افزایش یابد. این مورد ممکن است تلاشی برای مقابله با بی حسی یا ایجاد آسیب به خود باشد.

    چه کسی در برابر افسردگی پنهان آسیب پذیر است؟

    هر کسی می تواند علائم افسردگی را پنهان کند، به خصوص اگر احساس کند چیزی برای از دست دادن در مورد آن وجود دارد. اما برخی از قشرهای مردم ممکن است بیشتر از دیگران افسردگی را پنهان کنند یا از اینکه افسردگی بر آنها تأثیر می‌گذارد بی‌اطلاع باشند.

    تحقیقات نشان می‌دهد که افسردگی پنهان بیشتر در این دسته از افراد وجود دارد:

    بزرگسالان مسن تر
    کودکان و نوجوانان
    مردان
    افراد مبتلا به بیماری های مزمن
    افرادی که از تجربیات آسیب زا بهبود می یابند
    افراد به حاشیه رانده یا سطح پایین تر

    افسردگی پنهان

    چرا برخی افراد افسردگی خود را پنهان می کنند؟

    مردم اغلب احساس می کنند که دلایل بسیار خوبی برای پنهان نگه داشتن علائم افسردگی دارند. شاید آنها پیامدهای منفی ناشی از افشای علائم افسردگی را در گذشته تجربه کرده باشند. شاید آنها از خطرات سلامتی که افسردگی درمان نشده می تواند ایجاد کند آگاه نباشند.

    فهرست زیر برخی از دلایلی را نشان می دهد که افراد احساسات خود را پنهان می کنند.

    • “آنقدر تدریجی رخ داد که من به سختی متوجه شدم.”
    • “من به پزشکان اعتماد ندارم.”
    • من از پیامد های صحبت در مورد مشکل سلامت روان می ترسم و نمی دانم که چه اتفاقی می افتد.
    • در برخی نقاط، مشکلات روانی می تواند منجر به برخورد با مجریان قانون شود که می تواند خطرناک و ترسناک باشد. بی اعتمادی به سیستم ها می تواند باعث شود افراد احساس کنند که باید علائم خود را پنهان کنند.
    • “من نمی خواهم سربار باشم.”
    • گاهی اوقات افراد زمانی که به دنبال درمان یا درخواست کمک هستند، احساس گناه می کنند. این امر ممکن است مخصوصاً برای نوجوانان و افراد مسن که نمی خواهند خانواده و دوستان خود را نگران کنند صادق باشد.
    • “من خجالت می کشم در مورد این مشکل صحبت کنم.”

    مردم ممکن است این وضعیت را اشتباه درک کنند، زیرا فکر می کنند که ناشی از نقص یا ضعف شخصیت است. این امر می تواند افراد را از صحبت در مورد علائم و جستجوی درمان باز دارد.

    • “من نمی خواهم دارو مصرف کنم.”
      برخی از افراد به دلیل خطر عوارض جانبی نگران مصرف داروهای ضد افسردگی و سایر داروها هستند.
    چگونه می توان به کسی که افسردگی پنهان دارد کمک نمود؟

    دانستن اینکه چگونه می توان به فردی که به نظر می رسد با افسردگی دست و پنجه نرم می کند، کمک کرد دشوار باشد. در اینجا چند گزینه برای بررسی وجود دارد:

    می توانید سؤالاتی بپرسید که نشان دهنده اهمیت شما به موضوع باشد و فرصتی برای صحبت کردن ایجاد کند.
    بدون قضاوت یا توصیه زیاد به صحبت های فرد گوش کنید.
    از کلیشه‌ها و صحبت‌های هیجان‌انگیز که ممکن است مفید نباشند، خودداری کنید.
    پیشنهاد کنید با هم پیاده روی کنید.
    برای فعالیت های اجتماعی کم فشار، با در نظر گرفتن علایق طرف مقابل،برنامه ریزی نمایید.

    افسردگی پنهان قابل درمان است. هنگامی که افراد درگیر کمک دریافت می کنند، علائم این مشکل بهتر می شوند، اگرچه ممکن است مدتی طول بکشد تا اثرات قابل توجه باشد. رایج ترین و مؤثرترین درمان های افسردگی، داروها، روان درمانی یا ترکیبی از این دو هستند.

    در مواردی که درمان و دارو علائم شدید را به طور کامل تسکین نداده است، درمان‌های تحریک‌کننده مغز ممکن است یک گزینه مناسب باشد.

    همچنین بهبود برخی علائم افسردگی با ورزش، بهبود خواب و رژیم غذایی که غذاهای شیرین و فرآوری شده را محدود می کند (مانند رژیم مدیترانه ای) ممکن است.

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان
  • مقالات

    عزت نفس پایین و علل آن

    عزت نفس پایین و علل آن

    13 نشانه عزت نفس پایین و علل آن کدامند؟

    عزت نفس این است که یک فرد چگونه خود را می بیند و چه احساسی در مورد اینکه چه کسی است و چه میکند، دارد.

    شخصی که عزت نفس بالایی دارد، نسبت به خود احساس مثبت دارد و خود را قبول دارد. در مقابل شخصی که عزت نفسش پایین است ممکن است

    نسبت به خود احساس منفی داشته باشد و خود را لایق عشق، احساس خوب یا داشتن یک زندگی موفق و شاد نبیند. عزت نفس پایین بر نحوه تصمیم گیری فرد در زندگی اش نیز تاثیر میگذارد و ممکن است او را در برابر مشکلات سلامت روان آسیب پذیر کند.

    تحقیقات نشان می دهند که 85% از زنان عزت نفس پایین را با اعتقاد به اینکه زیبا نیستند، ۵۰ درصد از مردان با اعتقاد به اینکه باهوش نیستند و بیش از نیمی از نوجوانان با اعتقاد به اینکه دیگران چه فکری در مورد آنها میکنند گزارش میدهند. تحقیقات در خصوص عزت نفس فراوان است و مقیاس های مختلفی برای سنجش عزت نفس استفاده میشود، اما مهمتر از همه شناخت نشانه های عزت نفس پایین به عنوان اولین قدم برای ایجاد عزت نفس مثبت است و قدم بعدی شناخت ارزش خود است.

    نشانه های عزت نفس پایین

    دشواری در پذیرش تعارف

    یکی از ظریف ترین و در عین حال رایجترین نشانه های عزت نفس پایین، عدم توانایی در پذیرش تعریف و تمجید است. افرادی که عزت نفس پایینی دارند پذیرش یک تعریف و تمجید با تمام وجودشان بسیار دشوار (یا کاملاً غیرممکن) است. این تصور که آنها کاری شایسته انجام داده اند، به چیزی ارزشمند دست یافته اند یا موفق شده اند، برای آنها غیرقابل قبول است. اکنون کاملاً طبیعی است که وقتی کسی از شما تعارف می کند فروتنی نشان دهید، اما اگر در واقع به هر تعریف و تمجید بی اعتمادی یا رد کنید، قطعاً یکی از نشانه های عزت نفس پایین است.

    همیشه با همه موافق بودن

    شما مطلقاً از داشتن و بیان کردم یک عقیده متناقض با دیگران در یک گروه خودداری می کنید. شما هرگز نظرات خود را بیان نمی کنید یا از خود دفاع نمی کنید. درعوض، شما به راحتی می توانید همیشه نسبت به دوستان، خانواده و تقریباً همه، ساکت بمانید و سرتان را تکان دهید. این ترس از بیان کردن نظرات خود به این دلیل که می ترسید مورد علاقه کسی نباشید یکی از نشانه های عزت نفس پایین است.

    داشتن مشکل در بیان واضح نیازهای خود

    یکی از نشانه های کم ارزش بودن این است که نمی توانید نیازهای خود را به درستی بیان کنید. بسیاری از افراد با عزت نفس پایین معتقدند که گاهی نمی توانند کمک بخواهند یا فکر می کنند که لیاقت آن را ندارند. آنها اغلب هنگام درخواست کمک احساس شرم و گناه می کنند.

    عادت به گفتن متاسفم در موقعیتهایی که حتی تقصیر آنها نیست

    عذرخواهی اشتباه نیست. مواردی وجود دارد که شما واقعاً اشتباه می کنید و نیاز به عذرخواهی دارید. با این حال، اگر عادت دارید از «متاسفم» به عنوان مکانیزم دفاعی استفاده کنید، این یکی از نشانه های پایین دانستن ارزش خود است. افرادی که عزت نفس پایینی دارند این ذهنیت را دارند که دائماً چیزی در اطراف آنها اشتباه می شود و همیشه آماده هستند که بگویند: هی، متاسفم، می دانستم چیزی در شرف خراب شدن است. بنابراین در اینجا یک عذرخواهی پیشاپیش می کنم برای چیزی است که ممکن است تقصیر من نباشد، اما من به هر حال مسئولیت آن را به عهده خواهم گرفت، این تقریبا مثل این است که حتی برای زنده بودن هم عذرخواهی کنید. این عمدتا به این دلیل است که عذرخواهی راحت تر است.

    رسانه های اجتماعی این قدرت را دارند که روز آنها را بسازند یا خرابش کنند

    به زبان ساده، رسانه های اجتماعی راهی برای اعتبارسنجی افکار، احساسات و محتوایی است که به اشتراک می گذاریم.بنابراین، ممکن است وقتی مردم آخرین پست شما را دوست نداشته باشند، برایتان دردسرساز باشد. اما، اگر فردی با عزت نفس بالا هستید، این اتفاق به ظاهر جزئی قدرت خراب کردن روز شما را نخواهد داشت. اما برای کسانی که عزت نفس پایینی دارند، این اتفاق نه تنها روز آنها را، بلکه تمام هفته شان را خراب می کند. بنابراین، اگر رسانه های اجتماعی می توانند روز شما را به مراتب بهتر یا بدتر کنند، قطعا یکی از نشانه های اعتماد به نفس پایین است.

    عزت نفس پایین و علل آن

    کم کاری آسیب زا

    عدم موفقیت عمدی یکی از نشانه های اولیه عزت نفس پایین است. افراد با عزت نفس پایین دائماً خود را ارزان می فروشند، فرصت های بزرگ را از دست می دهند و به کمتر از آنچه که لیاقتشان را دارند رضایت می دهند. با اعتقاد به این واقعیت که لیاقت چیزهای خوب را ندارند، خود را از شادی و موفقیت بی بهره می کنند. این کم کاری آسیب زا نه تنها یکی از نشانه های عزت نفس پایین است، بلکه در بهترین شکل خود خرابکاری نیز هست.

    شوخ طبعی خود خوار

    همه کسانی را که شوخ طبع هستند دوست دارند. اما عمیق تر به آن مواقعی فکر کنید که افراد خودشان یا کاستی هایشان را سرلوحه کارقرار می دهند، آیا اینها فقط شوخی هستند یا از کمبود ارزش خود ناشی می شوند؟ شوخ طبعی مستمراً نسبت به خود، می تواند نشانه بزرگی از کم ارزش بودن فرد باشد. مردم از توانایی جوک سازی به عنوان مکانیزم دفاعی استفاده می کنند. آنها قبل از هر کس دیگری به برجسته کردن و مسخره کردن کاستی های خود فکر میکنند.

    داشتن حالت تدافعی

    همه ما در یک مقطع زمانی تدافعی عمل کرده ایم. در حالی که معمولاً امکان واکنش عاطفی قوی به قضاوت یا انتقاد ناعادلانه وجود دارد، اما یکی از نشانه های عزت نفس پایین، دفاعی بودن است تا جایی که با تمایل به آزار دادن طرف مقابل، تلافی می کنید. برخی از افراد با عزت نفس پایین دائماً در جستجوی یافتن چیزی هستند که احساس بهتری در آنها ایجاد کند. اعمال احساسات دفاعی آنها و آسیب رساندن به طرف مقابل باعث می شود که به طور موقت احساس اعتبار و قدرت کنند.

    عدم وجود مرزهای مناسب

    بله گفتن به کارهایی که به وضوح نمی خواهید انجام دهید و اینکه به سختی می توانید خود را از مشغله های زیاد در زندگی شخصی و حرفه ای خود دور کنید، یکی از نشانه های عزت نفس پایین است. وقتی افراد اعتماد به نفس ندارند، دائماً مرزها و رفاه خود را برای راحتی دیگران به خطر می اندازند. آنها معتقدند که نمی توانند در کنار حمایت از خود، روابط خوبی را حفظ کنند.

    دشوار کردن عمل انتخاب کردن برای خود

    بلاتکلیفی یکی از رایج ترین نشانه های پایین بودن عزت نفس است. این افراد دائما نگران انتخاب های اشتباه هستند. بنابراین، آنها پیروی کردن را به انتخاب ترجیح می دهند. چنین افرادی اغلب ترجیح می دهند از قرار گرفتن در مکان ها و موقعیت هایی که مجبور به گرفتن تصمیم های خیلی زیاد یا خیلی بزرگ هستند، اجتناب کنند.

    عزت نفس پایین و علل آن

     انتقاد زیاد نسبت به دیگران

    افرادی که عزت نفس پایینی دارند بیش از حد از دیگران انتقاد می کنند تا روحیه خود را تقویت کنند. اکنون، همه ما گاهی اوقات در فرآیند فکر خود انتقادی هستیم، اما تفاوت زیادی بین انتقادی فکر کردن و انتقادی بودن واقعی وجود دارد. از آنجایی که افراد با عزت نفس پایین به سختی احساس خوبی نسبت به خود دارند، ممکن است اغلب درگیر انتقاد شدید از دیگران باشند. این به آنها یک تقویت موقت می دهد.

    داشتن نگرش منفی به زندگی

    آیا شما یک فرد منفی نگر هستید؟ این یکی دیگر از نشانه های عزت نفس پایین است. افراد با عزت نفس پایین نسبت به رویدادهای زندگی نگاه بدبینانه ای دارند. آنها معمولاً ازهمه موقعیت ها انتظار نتایج منفی را دارند. بنابراین، اگر دائماً از زندگی خود شکایت می کنید و به فرصت هایی مانند تهدید نگاه می کنید، ممکن است از کیفیت زندگی پایینی برخوردار شوید.

    گرفتن حق شاد بودن از خود

    وقتی عزت نفس پایینی دارید، این صدای درونی انتقادی را دارید که تنها هدفش پایین کشیدن شماست. این منتقد درونی به هر چیز مثبتی در زندگی شما پاسخ منفی می دهد. بنابراین حتی اگر اتفاق خوبی بیفتد، مانند دریافت یک پیشنهاد شغلی از شرکتی که در رویاهایتان به آن فکر می کنید، شما تمایل دارید به جای اینکه فقط آن را جشن بگیرید، روی اینکه چگونه ممکن است آن را خراب کنید، تمرکز کنید.بنابراین، احساس خوشبختی واقعی چالش برانگیز است.

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان
  • مقالات

    تله وابستگی و بی کفایتی

    تله وابستگی و بی کفایتی

    یکی از انواع تله های زندگی که در حوزه استقلال و عملکرد مختل شده به آن گرفتار می شویم، تله وابستگی و بی کفایتی می باشد.

    افراد گرفتار در این تله فکر می کنند که بدون کمک دیگران نمی توانند از پس خودشان و کارهایشان بربیایند و کارها را به درستی انجام دهند.

    به شدت هراسان و بیزارند، توانایی اداره زندگی را ندارند و به گونه ای کارها را انجام می دهند که برای بار دوم بر روی این افراد حساب باز نکنید و توقعات خودتان را از آن ها در پایین ترین حد ممکن قرار دهید.

    چرا به این تله دچار می شویم!

    همانطور که از اسم این تله پیداست انسان ها با وابستگی بیش از حد به بی کفایتی و بی عرضگی دچار می شوند تا حدی که نمی توانند برای زندگی خود و جامعه فرد مفیدی باشند.

    اما این مسئله بسیار مهم است که چرا  وابستگی در ما ایجاد می شود؟!

    پدر و مادر به فرزندشان اجازه نمی دهند تا کارهای خود را به تنهایی انجام دهد. به کوچکترین مسائل زندگی وی توجه می کنند و در تمام کارها پا به پای آن ها قدم برمی دارند.

    این افراد در بزرگسالی هم از نظر پدر و مادرشان بچه هستند و نمی توانند کاری را بدون آن ها و به طور مستقل انجام دهند. والدین تا حدی در این قضیه پیش می روند که حتی تکالیف مدرسه کودک را نیز خودشان انجام می دهند.

    والدینمان، انسان هایی بسیار ترسو و محافظه کارند و همیشه هراسانند که مبادا بلایی سر فرزندشان بیاید بنابراین به ما اجازه تنهایی بیرون رفتن،

    شرکت در اردوهای مدرسه و حتی بعد از ازدواج به دور از آن ها زندگی کردن را نمی دهند.

    هر زمانی که می خواستیم مستقل رفتار کنیم والدینمان عقاید و نظرات ما را مسخره می کردند و توانایی های ما را برای انجام وظایف و مسئولیت های خود نادیده می گرفتند و

    به دنبال عیب جویی بودند. قصد داشتند که به ما بگویند تنهایی از پس مشکلات خود بر نمی آییم.

    چه زمانی متوجه می شویم که گرفتار این تله شده ایم!

    از لحاظ رفتاری افراد گرفتار در تله بی کفایتی با انسان های مبتلا به تله استحقاق و تله اسیب پذیری نیز شباهت هایی دارند که در مقالات بعدی بیشتر با آن ها آشنا خواهید شد.

    هیچ تصویری از کودکی، نوجوانی و جوانی خود در ذهنمان وجود ندارد که در آن تنها بوده باشیم. همیشه یک نفر پا به پای ما در حرکت بوده است. از تنهایی و تنها ماندن به شدت می ترسیم و تنها ماندن در خانه یکی از عذاب آورترین تجربه ها برای ما می باشد.

    تله وابستگی و بی کفایتی

    به حدی والدینمان همراه و حامی همیشگی ما بوده اند که خودمان هم دیگر نمی توانیم بدون آن ها کاری کنیم و در کوچکترین مسائل زندگی خود با آن ها مشورت می کنیم و بدون نظر آن ها کاری را انجام نمی دهیم.

    احساس درماندگی و بی مهارتی می کنیم و فکر می کنیم که بی عرضه هستیم و نمی توانیم از پس کارهای خود برآییم. کوچکترین مشکلات برای ما فاجعه ای بزرگ است و تاب و تحمل سختی را نداریم.

    در برقرای روابط اجتماعی و عاطفی، افراد بزرگتر و داناتر از خود را ترجیح می دهیم تا آنها از ما حمایت کنند و بتوانند کارهای ما را انجام دهند. به اصطلاح  فردی گیرنده هستیم و نه دهنده.

    در ازدواج بیشتر به دنبال یک حامی تمام و کمال هستیم تا یک شریک زندگی. همسر ایده آل از نظر ما فردی است که تمام خواسته ها و نیازهایمان را برطرف کند و نگذارد کمترین فشار و سختی را در زندگی احساس کنیم و به عبارتی اجازه ندهد آب در دل ما تکان بخورد. افراد گرفتار در تله بی کفایتی عموما اعتماد به نفس  بسیار پایینی دارند.

    شناخت نقاط قوت و عدم سرزنش دیگران

    شما باید تمامی رفتارهایتان را مورد بررسی قرار دهید و ببینید اگر از اطرافیان مدام ایراد می گیرید حتما این رفتار را ترک کنید و دست از سرزنش کردن دیگران بردارید. چرا که لازم است رفتارهای ناسالم شخصی تان را شناسایی کنید تا بتوانید بر روی نقاط ضعف خود کار کنید.

    با این کار می توانید برای خود یک برنامه ریزی مناسب داشته باشید تا اگر مشکلی در برخی از رفتارهایتان وجود دارد را به خوبی اصلاح کنید. انجام این کار موجب می شود تا عزت نفس و اعتماد به نفس تان نیز رشد کرده و در نتیجه به احساس خود ارزشمندی دست پیدا می کنید.

     

    تله وابستگی و بی کفایتی

    برای رهایی از تله چه کنیم!

    هدف اصلی ما باید این باشد که میزان وابستگی خود را از اطرافیانمان کم کنیم و در مقابل حس کفایت و شایستگی خود را افزایش دهیم.

    بهترین فردی که می تواند به شما در این زمینه کمک کند یک مشاور کاردان و کاربلد است، اما مراقب باشیم که به مشاور خود وابسته نشویم. اعتماد به نفس را در خود افزایش دهیم و یک مهارت جدید یاد بگیریم. سعی کنیم کارهای خود را هرچند ناقص، خودمان انجام دهیم و به تدریج حس استقلال را در خود افزایش دهیم.

    در ابتدای راه این کار بسیار سخت است، اما به مرور یاد خواهیم گرفت که وظایف خود را بدون کمک دیگران و به درستی انجام دهیم.

    باید بدانیم که این طرحواره در بسیاری از افراد وجود دارد. چرا که برخی از والدین اصولی پدری و مادری را نمی دانند و با رفتارهای ناسالمی که با فرزندانشان دارند باعث ایجاد این تله در آن ها می شوند. به همین دلیل لازم است تا قبل از فرزندآوری حتما مهارت های فرزندپروری را بدانید تا در تربیت کودکان دچار لغزش نشوید.

    چرا که طرحواره بی ارزشی آسیب های زیادی به روحیه افراد می زند و در نتیجه آینده و زندگی فرد به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. بنابراین اگر شما در این زمینه دارای مشکل هستید و گمان می کنید که گرفتار تله بی ارزشی هستید حتما به یک روانشناس مراجعه نمایید تا بتوانید کنترل بهتری بر روی رفتارهایتان داشته باشید.

     

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان
  • مقالات

    اضطراب اجتماعی چیست؟

    اضطراب اجتماعی چیست؟

    اضطراب اجتماعی چیست؟

    کارشناسان انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا، اضطراب اجتماعی را به عنوان “اضطراب شدید یا ترس از قضاوت شدن، ارزیابی منفی یا طرد شدن در یک موقعیت اجتماعی” توصیف می کنند

    ترس از ناهنجار به نظر رسیدن در جامعه، سبب اضطراب شدید می شود و اغلب منجر به دوری کامل فرد از اجتماع می شود. از آنجایی که اجتناب یک پاسخ رایج است،

    در صورت عدم درمان، اضطراب اجتماعی زندگی فرد را دچار محدودیت می کند.

    تجربیات یا روابط از دست رفته باعث می شود انسان ها نسبت به همدیگر بی اعتماد شوند و

    همین حس باعث طرد شدن آنها از جامعه خواهد شد. اضطراب اجتماعی سبب می شود کودک در مدرسه به درستی عمل نکند و فرد بزرگسال در جامعه از مهارت های اجتماعی ضعیف،

    عزت نفس پایین، انزوای اجتماعی و افسردگی برخوردار شود و حتی افکار یا اقدام به خودکشی را در سر خود بپروراند.

    علائم اضطراب اجتماعی چیست؟

    معیارهای تشخیص و علائم اضطراب اجتماعی عبارتند از:

    ۱- ترس یا اضطراب مداوم و شدید در مورد موقعیت‌های اجتماعی خاص، زیرا معتقدید ممکن است مورد قضاوت های منفی، خجالت آور یا تحقیر قرار بگیرید.

    ۲- اجتناب از موقعیت‌های اجتماعی اضطراب‌زا یا تحمل آن‌ها با ترس یا اضطراب شدید.

    ۳- اضطراب بیش از حد که با موقعیت بوجود آمده نامتناسب است.

    ۴- اضطراب یا پریشانی که در زندگی روزمره شما اختلال ایجاد می کند.

    ۵-همچنین علائم فیزیکی وجود دارد که فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی می تواند آن را تجربه کند. علائم فیزیکی اضطراب اجتماعی عبارتند از «ترس شدید، تند شدن قلب، قرمز شدن یا سرخ شدن صورت، تعریق زیاد، خشکی گلو و دهان، لرزش دست، بلع غذا همراه با مشکل، انقباض عضلانی دست و پا، به ویژه در اطراف صورت و گردن.

    علت اضطراب اجتماعی

    عوامل ژنتیکی

    عوامل ژنتیکی نقش مهمی در ایجاد اضطراب اجتماعی ایفا می‌کنند. مطالعات نشان داده‌اند که افرادی که سابقه خانوادگی اختلالات اضطرابی دارند، احتمال بیشتری برای دچار شدن به اضطراب اجتماعی دارند. در واقع، تحقیقات نشان می‌دهد که تا ۳۰٪ علت اضطراب اجتماعی ممکن است به عوامل ژنتیکی مربوط باشد.

    یکی از نظریه‌ها این است که ژن‌های خاص ممکن است افراد را مستعدتر نسبت به محرک‌های محیطی کنند ، این نوع محرک ها می‌توانند منجر به اضطراب اجتماعی شوند. به عنوان مثال، اگر کسی با توجه به عوامل ژنتیکی استرس زیادی در هر مرحله از زندگی خود داشته باشد، ممکن است احتمال بیشتری برای ایجاد اضطراب اجتماعی در پاسخ به عوامل استرس اجتماعی داشته باشد.

    عوامل محیطی

    عوامل محیطی نیز می‌توانند در ایجاد اضطراب اجتماعی نقش داشته باشند. به عنوان مثال، فردی که در گذشته تجربه‌های اجتماعی منفی مانند زورگویی یا رد شدن داشته است، ممکن است در نتیجه آن دچار اضطراب اجتماعی شود. به همین ترتیب، بزرگ شدن در خانواده‌ای با والدین بیش از حد محافظ یا منتقد ممکن است خطر ابتلا به اضطراب اجتماعی را افزایش دهد.

    عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز می‌توانند در اضطراب اجتماعی نقش داشته باشند. به عنوان مثال، زندگی در جامعه‌ای که ارزش بالایی به موقعیت اجتماعی و ظاهر می‌دهد، ممکن است فشار برای انجام و پذیرفته شدن توسط دیگران را افزایش دهد، که منجر به اضطراب اجتماعی می‌شود.

    درمان اضطراب اجتماعی

    آیا نمی دانید چگونه بر اضطراب اجتماعی غلبه کنید؟ خبر خوب این است که اضطراب اجتماعی یک بیماری قابل درمان است.
    داروهای درمانی برای اضطراب اجتماعی

    هنگامی که فرد به روان پزشک خود مراجعه می کند، او حتما علت اضطراب اجتماعی فرد را بررسی کرده و سپس با توجه به شناخت علائم اضطراب اجتماعی در فرد برخی از داروها را برای فرد تجویز می کند.

    NIMH داروهای اضطراب اجتماعی را به سه دسته تقسیم می کند.

    • داروهای ضد افسردگی، مهارکننده‌های سروتونین (SSRIs) مانند Paxil و Zoloft، یا مهارکننده‌های سروتونین- نوراپی نفرین، (SNRIs) Effexor XR
    • مسدودکننده های بتا، گهگاه برای درمان فیزیکی اضطراب اجتماعی مانند افزایش ضربان قلب، فشار خون و لرزش تجویز می شود.
    • داروهای ضد اضطراب، مانند بنزودیازپین ها، ممکن است تجویز شوند و تحت نظارت دقیق قرار گیرند، زیرا می توانند اعتیادآور باشند.

    داروها، مانند داروهای ضد افسردگی و داروهای ضد اضطراب، می‌توانند یک درمان موثر برای اضطراب اجتماعی باشند. این داروها می‌توانند به تنظیم شیمی مغز و کاهش علائم اضطراب کمک کنند. با این حال، مهم است که توجه داشته باشید که داروها به تنهایی یک راه حل طولانی مدت نیستند و ممکن است در ترکیب با گفتار درمانی موثرتر باشند.

     

    اضطراب اجتماعی چیست؟

    گفتار درمانی

    گفتار درمانی، مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT)، یک درمان رایج برای اضطراب اجتماعی است. CBT بر تغییر الگوهای تفکر و رفتارهای منفی که به اضطراب کمک می‌کنند، تمرکز دارد. با یادگیری مهارت‌های مقابله ای جدید و تمرین تکنیک‌های آرامش، افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی می‌توانند حس کنترل و اعتماد به نفس بیشتری در موقعیت‌های اجتماعی داشته باشند.

    تغییر در سبک زندگی

    تغییرات سبک زندگی، مانند خواب کافی، ورزش منظم و اجتناب از مواد مانند کافئین و الکل، همچنین می‌تواند به کاهش علائم اضطراب اجتماعی کمک کند. این تغییرات می‌تواند سلامت روان کلی را بهبود بخشد و مقاومت در برابر استرس را افزایش دهد.

    اضطراب اجتماعی چیست؟

    اضطراب اجتماعی یک بیماری پیچیده است که می‌تواند به دلیل ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و شخصی ایجاد شود. درک علائم اضطراب اجتماعی و دلایل آن می‌تواند به افراد کمک کند تا درمان مناسب را پیدا کنند و استراتژی‌های مقابله ای موثر را توسعه دهند. صحبت کردن با درمان، دارو و تغییر شیوه زندگی همه راه‌های موثر برای مدیریت اضطراب اجتماعی و بهبود سلامت روان و رفاه کلی است.

    با توجه به آنچه در این مقاله بیان کردیم، در اصل فرد هنگامی که وارد جامعه می شود، به طور مثال در محل کار با توجه به بیماری که دارد رنگ او سرخ و یا رنگ پریده می شود و دستانش دچار لرزش شده و تعریق شدید دارد، این به صورتی است که فرد با همکاران خود هر روز مواجه می شود و نمی تواند ارتباط درستی در محل کار خود داشته باشد، بنابراین حتی ممکن است از سر کار اخراج شود.

    اضطراب اجتماعی بیماری است که دارای درمان است و افراد باید به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند.

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان
  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    وسواس فکری

    وسواس فکری

    OCD یا همان اختلال وسواس فکری یک اختلال متداول عصبی-شناختی در برخی افراد است که با دو نوع مشخص از علائم شناخته می شود: افکار وسواسی و رفتارهای اجباری. وجود هرکدام از این علائم در فرد می تواند نشان دهنده وجود اختلال وشو باشد.  افکار وسواسی افکاری ناخواسته و نگران کننده هستند که منجر به پریشانی، اضطراب و یا ترس می شوند و محتوای آن می تواند تقریبا هر چیزی باشد. ترس از آلوده شدن به میکروب ها، مرور کردن افکار خشن در ذهن و یا شک مداوم در انجام یک سری اعمال و رفتار می تواند مثال هایی از افکار وسواسی باشد. به خاطر داشته باشید این افکار گاها از نظر محتوا، منطقی نیستند و کنترل آن ها تقریبا غیر ممکن است.

    علائم اختلال وسواس فکری

    تاکنون فهمیدیم که اختلال وسواس دو دسته علامت دارد: علائم ناشی از وسواس فکری و علائمی به دنبال وسواس عملی. این علائم رنج آور هستند، وقت زیادی از فرد تلف می‌کنند و ممکن است کارکرد او را کم کنند.

    موضوع وسواس فکری در افراد بسیار متنوع است و با ترس همراه است. شایع‌ترین انواع آن به قرار زیر هستند:

    • ترس از آلودگی و کثیفی
    • ترس از تصادف و اقدامات خشن دیگران (مثل وسواس قفل بودن در خانه به دلیل ترس از دزدی)
    • ترس از اقدام خشن یا سوءرفتار جنسی خود (مثلاً مادری مهربان که می‌ترسد فرزند خودش را خفه کند.)
    • ترس از بی‌نظمی و قرینه نبودن اشیا و وسایل (مثلاً چینش نامنظم غذا در بشقاب)

     

    علائم اختلال وسواس عملی

    بیشتر مبتلایان به اختلال وسواس می‌دانند که این ترس و اضطراب آنها منطقی نیست و سعی می‌کنند آن را نادیده بگیرند و سرکوب کنند. گاهی هم برای رهایی موقت از آن، یک رفتار تکراری انجام می‌دهند.

    وسواس عملی همین رفتاری است که دائماً تکرار می‌شود تا اضطراب ناشی از وسواس فکری کاهش پیدا کند. وسواس عملی لزوماً با ریشه‌های اضطراب ارتباط منطقی ندارد. نمونه‌هایی از وسواس عملی:

    • شستن دست یا حمام زیاد و مداوم
    • پرهیز از دست دادن با دیگران یا دست زدن به دستگیره‌ی در
    • چک کردن مداوم قفل یا اجاق گاز
    • شمردن مکرر اجسام و اشیا
    • چینش بیش از حد منظم وسایل در خانه یا محل کار
    • خوردن غذاها با ترتیب بسیار خاص
    • تکرار دعایی خاص به طور مداوم

    هر کدام از ما ممکن است در لحظه‌ای احساس نیاز کنیم که قفل در را چک کنیم یا دستمان را دوباره بشوییم؛ لزوماً هر کسی این کار را کرد اختلال وسواس ندارد. کسانی که وسواس دارند وسواس فکری و عملی آنها شدیداً استرس‌زا و بیش از حد معقول است، زمان زیادی را برای رفتار وسواسی هدر می‌دهند، در خانه، محل کار یا در روابط‌شان اختلال ایجاد می‌شود و حتی ممکن است به سبب تکرار زیاد یک رفتار به خودشان آسیب بزنند.

     

    درمان اختلال وسواس

    موفق‌ترین درمان برای اختلال وسواس به کار بردن ترکیب دارودرمانی و روان‌درمانی‌ست. گاهی افسردگی یا یک بیماری دیگر علاوه بر اختلال وسواس در فرد وجود دارد

    و درمان آن بیماری، به کنترل وسواس بسیار کمک می‌کند. پیدا کردن درمان ایده‌آل برای هر فرد مبتلا به بیماری وسواس همیشه راحت نیست و گاهی باید چندین و چند بار به همان پزشک متخصص اعصاب و روان مراجعه کنیم و درمان‌های مختلف را بیازماییم تا به بهبودی دست پیدا کنیم.

    تکنیک‌های روان‌درمانی متعددی برای کمک به درمان مبتلایان به وسواس وجود دارد. مهم است در مرحله نخست، بیمار آموزش لازم را درباره ماهیت وسواس و درمان‌ها دریافت کند و حمایت لازم را از خانواده، دوستان و گروه های حمایتی بگیرد.

    وسواس فکری

    روان درمانی وسواس

    هدف روان درمانی کمک به شناسایی و تغییر احساسات، افکار و رفتارهای ناسالم است. انواع مختلفی از مشاوره وسواس وجود دارد. رایج‌ترین و مؤثرترین انواع آن برای درمان OCD عبارتند از:

      • درمان شناختی-رفتاری (CBT): درمان شناختی-رفتاری کمک می‌کند تا افکار و رفتارهای نادرست جای خود را به باورهای منطقی و واکنش‌های مثبت بدهند و عادات سالمی با انجام تمرین‌ها و یادگیری مهارت‌هایی شکل بگیرند.

     

    • پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP): مسیر این نوع درمان کاملا تعاملی است که با همراهی شما تمرین‌هایی انجام می‌شود تا زمانی که بر افکار و رفتارها تسلط پیدا کنید و بتوانید از این به بعد تصمیمات درستی گرفته و کیفیت زندگی را بهبود بخشید.
    • درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT): این نوع درمان شما را همراهی می‌کند تا یاد بگیرید که افکار وسواسی را فقط به عنوان افکار بپذیرید و قدرت را از آن‌ها سلب کنید. یک درمانگر ACT به شما کمک می‌کند تا با وجود علائم OCD یاد بگیرید که زندگی معناداری داشته باشید.
    اگر روان درمانی به درمان OCD شما کمک نکند، یا اگر OCD شما نسبتاً شدید باشد، ممکن است به دارو نیاز داشته باشید. این داروها به افزایش میزان سروتونین در بدن شما کمک می‌کنند.

    وسواس فکری

    درمان قطعی وسواس فکری چگونه صورت می گیرد؟

    اگر با مرور انواع وسواس فکری، فکر می کنید که شما و یا کودک شما دارای این اختلال است. می توانید برای درمان قطعی وسواس فکری، اقدام‌های بسیار موثر و اساسی بردارید. اصول اولیه این قدم‌ها به صورت زیر است:

    – فهمیدن و درک وسواس فکری (OCD) (شما در مرحله اول باید بدانید که وسواس فکری (OCD) چیست و چه رفتارهایی اصلا در این گروه دسته بندی نمی‌شوند. دلایل به وجودآمدن وسواس فکری (OCD) را بدانید و در این باره مطالعه داشته باشید.)

    – یافتن یک درمانگر مناسب برای انجام روند درمان در کلینیک درمان وسواس فکری

    – یادگیری نحوه تشخیص و پاسخ به علائم به این بیماری (شما باید بیاموزید که درمانگر خود باشید)

    برای رسیدن به درمان قطعی وسواس فکری دانستن و رعایت موارد زیر الزامی است :

    نکته اول : اختلال وسواس فکری (OCD) یک بیماری مزمن است.

    اختلال وسواس فکری (OCD) مانند یک بیماری مزمن است و یک درمان مقطعی و قطعی برای آن وجود ندارد و ممکن است این بیماری همیشه در پس زمینه روانی افراد وجود داشته باشد. اما با این حال اصلا جای نگرانی نیست. زیرا  درست مانند بیماری‌های دیگری مانند آسم، آلرژی و یا دیابت، افراد باید بیاموزند که چگونه می توانند وضعیت خود را با درمان مناسب مدیریت کنند. در واقع افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری (OCD)،  می‌توانند با آموزش صحیح، نحوه مدیریت علائم بیماری خود را بیاموزد و از عود مجدد آن جلوگیری کنند.

    نکته دوم : درمان شناختی رفتاری (CBT) بهترین روش درمان قطعی وسواس فکری است.

    درمان شناختی رفتاری (CBT) که گاهی اوقات با دارو نیز همراه است، کمک شایان توجهی به تسکین این اختلال می‌کند. معمولا اختلال وسواس به عنوان یک اختلال روانی دسته بنده نمی شود و بیشتر از آن به عنوان یک بیماری ژنتیکی  با مولفه های رفتاری خاص یاد می شود. بنابراین استفاده از یک درمانگر متخصص در کلینیک درمان وسواس می تواند کمک شایان توجهی به تسریع روند درمان داشته باشد. درمان شناختی رفتاری (CBT) از جمله موثرترین روش‌های درمان اختلال وسواس فکری (OCD) کودکان نیز شناخته شده است و روش مورد تایید موسسات شناخته شده‌ای مانند آکادمی روانپزشکی کودک و نوجوان آمریکا و دانشکده پزشکی هاروارد است

     

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان
  • مقالات

    طرحواره انزوای اجتماعی

    طرحواره انزوای اجتماعی

    انسان قدرتمندترین موجودی است که تاکنون در این کره خاکی زندگی کرده است. این موضوع به دلیل قدرت یا سرعت ما نیست، بلکه به دلیل توانایی ما در همکاری انعطاف‌پذیر با سایر گونه‌هایمان است. با وجود اصرار جوامع فردگرایانه برای شعار «خودت باش»، ظرفیت زندگی اجتماعی همچنان یک قدرت عظیم است. فردگرایی یک جنبه تاریک دارد. ما حساسیت بسیار زیادی پیدا کرده‌ایم نسبت به اینکه دیگران در مورد ما چه فکر می‌کنند و چگونه قضاوتمان می‌کنند. بسیاری از فرهنگ‌های سنتی از این تفکر اجتناب می‌کنند. جایی که متجاوزان یا افراد بد از گروه اجتماعی طرد می‌شوند. برای اجداد ما، این طرد اغلب کشنده بوده است

     

    اگر ۵ نشانه یا بیشتر از نشانه‌های زیر را در خود دارید، احتمالاً تله انزوای اجتماعی در شما فعال است که به اضطراب نیز می تواند منجر شود.

    ۱.احساس می‌کنم متناسب نیستم.

    ۲.من همیشه احساس می‌کنم از گروه بیرون هستم.

    ۳.تا بزرگسالی، خانواده‌ام با خانواده‌های دیگر اطرافمان متفاوت بودند.

    ۴.در زمان کودکی و نوجوانی خانواده‌ام بسیار جابجا شدند.

    ۵.احساس می‌کنم هیچ کس واقعاً مرا درک نمی‌کند.

    ۶.برای من خیلی سخت است که با دیگران ارتباط برقرار کنم.

    ۷.مردم فکر می‌کنند من عجیب و غریب هستم .

    ۸.من تنها هستم.

    ۹.من اساساً با بقیه فرق دارم.

    ۱۰.من باید خیلی تلاش کنم تا مورد قبول دیگران قرار بگیرم.

     

    تله انزوای اجتماعی چگونه بر زندگی ما تأثیر می‌گذارد؟

    انزوای اجتماعی یک طرحواره بسیار دردناک است، زیرا ما را در تأمین اساسی‌ترین نیازهای خود متوقف می‌کند. احساساتی نظیر احساس تعلق خاطر داشتن، احساس عضویت در یک «قبیله»، احساس پذیرفته‌شدن از سوی دیگران.

    مغز ما اندامی اجتماعی است. بدین معنی که مغز برای زندگی به عنوان بخشی از یک قبیله تکامل یافته و حتی اگر از زمان اتمام دوره شکار و شروع کشاورزی، سبک زندگی ما به طرز چشمگیری تغییر کرده باشد، مغز ما هنوز اساساً همان ساختار و همان نیازها را دارد.

    اگر تله انزوای اجتماعی در زندگی شما پر رنگ باشد، ممکن است در کودکی شرایطی را تجربه کرده باشید که حتی وقتی با دیگران بوده‌اید، احساس تنهایی زیادی داشتید. شاید بچه‌های دیگر شما را هنگام بازی کنار گذاشته باشند و شما به شکلی منفی در یک لحظه باور کرده‌اید که با دیگران متفاوت هستید و مطمئن بودید که نمی‌توانید این برداشت را جبران کنید.

    وقتی احساس می‌کنیم با دیگران متفاوت هستیم، با آنها غریبه هستیم، عجیب هستیم و تن به عضویت در گروه‌های اطرافمان ندهیم، احساس عمیق تنهایی پیدا خواهیم کرد. این احساس تنهایی راهی است که مغزمان به ما علامت می‌دهد که باید به هم متصل شویم.

    اما متأسفانه، با وجود تله انزوای اجتماعی اتصال به جمع بسیار دشوار است. زیرا وقتی در کنار دیگران هستیم، خودآگاهی و اضطراب زیادی را احساس می‌کنیم. در نهایت احساس می‌کنیم که در یک بحران سخت، گیر افتاده‌ایم. ما وقتی با مردم هستیم، درد می‌کشیم و وقتی نیستیم هم درد می‌کشیم. این جمله توصیف چگونگی تلاش و کنار آمدن با این احساسات است که مشکلات زیادی را نیز برای ما ایجاد می‌کند. ممکن است یاد بگیریم برای سهولت حضور در گروه‌ها و تأمین نیازهای ارتباطی، اغلب می‌توانیم از الکل یا موادمخدر استفاده کنیم. این امر ما را در برابر اعتیاد آسیب‌پذیر می‌کند، زیرا به مواد اعتماد می‌کنیم تا احساس «طبیعی بودن» کنیم.

     

     

    طرحواره انزوای اجتماعی

    اگر تله انزوای اجتماعی در زندگی شما پر رنگ باشد، ممکن است در کودکی شرایطی را تجربه کرده باشید که حتی وقتی با دیگران بوده‌اید، احساس تنهایی زیادی داشتید. شاید بچه‌های دیگر شما را هنگام بازی کنار گذاشته باشند و شما به شکلی منفی در یک لحظه باور کرده‌اید که با دیگران متفاوت هستید و مطمئن بودید که نمی‌توانید این برداشت را جبران کنید.

    وقتی احساس می‌کنیم با دیگران متفاوت هستیم، با آنها غریبه هستیم، عجیب هستیم و تن به عضویت در گروه‌های اطرافمان ندهیم، احساس عمیق تنهایی پیدا خواهیم کرد. این احساس تنهایی راهی است که مغزمان به ما علامت می‌دهد که باید به هم متصل شویم.

    اما متأسفانه، با وجود تله انزوای اجتماعی اتصال به جمع بسیار دشوار است. زیرا وقتی در کنار دیگران هستیم، خودآگاهی و اضطراب زیادی را احساس می‌کنیم. در نهایت احساس می‌کنیم که در یک بحران سخت، گیر افتاده‌ایم. ما وقتی با مردم هستیم، درد می‌کشیم و وقتی نیستیم هم درد می‌کشیم. این جمله توصیف چگونگی تلاش و کنار آمدن با این احساسات است که مشکلات زیادی را نیز برای ما ایجاد می‌کند. ممکن است یاد بگیریم برای سهولت حضور در گروه‌ها و تأمین نیازهای ارتباطی، اغلب می‌توانیم از الکل یا موادمخدر استفاده کنیم. این امر ما را در برابر اعتیاد آسیب‌پذیر می‌کند، زیرا به مواد اعتماد می‌کنیم تا احساس «طبیعی بودن» کنیم.

    روش‌هایی که به این طرحواره واکنش نشان می‌دهید:

    هنگام فعال‌سازی طرحواره انزوای اجتماعی، سه روش وجود دارد که شما اغلب با یکی از آنها واکنش نشان می‌دهید.

    تسلیم شدن: هنگامی که در کنار افراد دیگر هستید، بر تفاوت بین خود و اطرافیان تمرکز می‌کنید. این احساس به شما دست می‌دهد که هیچ‌وقت نمی‌توانید مانند بقیه شوید.

    اجتناب: از بودن در کنار افراد دیگر خودداری می‌کنید. هنگامی که افراد شما را به مهمانی یا فعالیت‌های اجتماعی دیگر دعوت می‌کنند، شما وانمود می‌کنید که مشغول هستید یا برنامه‌های دیگری دارید. ممکن است پس از مدتی متوجه شوید که مردم دیگر برای بودن در کنارشان به شما درخواستی نمی‌دهند و شما عملا طرد شده‌اید. این رفتارها بتدریج ممکن است نشانه های اضطراب اجتماعی را ایجاد کند.

    جبران افراطی: اینجا جایی است که آفتاب‌پرست وجود شما ظاهر می‌شود. هنگامی که در کنار دیگران هستید، تمام رنگ‌های افراد دیگر را به خود خواهید گرفت. اینجا جایی است که ممکن است بیشترین بیگانگی را مشاهده کنید: با احساس غرق شدن در تمام رنگ‌هایی که دیگران به شما نشان می‌دهند، رنگ واقعی خود را فراموش خواهید کرد. این طرحواره یکی از طرحواره‌های اصلی خودکشی است.

     

    طرحواره انزوای اجتماعی

     

    چگونه تله انزوای اجتماعی در ما شکل می‌گیرد؟

    طرحواره انزوای اجتماعی به چند دلیل ایجاد می‌شود: یکی از دلایل اصلی این است که خانواده اصلی شما تفاوت فاحشی با خانواده‌های اطراف شما داشته است. این تفاوت ممکن است به دلیل قومیت، مذهب یا وضعیت مالی باشد. اگر خانواده شما زیاد جابجا شده‌اند، بنابراین شما فرصتی برای ایجاد دوستی و روابط عمیق‌تر پیدا نکرده‌اید و همیشه بچه جدید محله بوده‌اید. گاهی اوقات نیز در صورت بروز ناتوانی، بدشکلی یا سبک شخصیتی که شما را از سایر کودکان متمایز می‌کند یا به دلیل متفاوت بودن، مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اید.

    اگر این طرحواره را دارید، این را بدانید که شما عجیب و غریب یا اساساً متفاوت نیستید. فقط طرحواره‌ای دارید که می‌تواند تغییر کند. در اضطراب اجتماعی  به شما کمک می‌شود تا نیازهای اساسی کودک درونتان را توسط افراد مهم در زندگی خود تأمین کنید. شما می‌آموزید که همه ما به نوعی متفاوت هستیم و این اختلافات، ما را منحصر به فرد می‌کند. هنگامی‌که شما تجربه‌های منفی مانند آزار و اذیت یا کنار گذاشته شدن را تجربه کرده‌اید، درمانگر به شما کمک می‌کند تا با مواجه شدن با آن خاطرات، احساس بهتری داشته باشید. احساس بهتر در مورد خویشتن می‌تواند به شما کمک کند تا بیشتر با خود و سایر افراد پیرامون خود در ارتباط باشید و این باعث می‌شود در زندگی خود احساس آرامش بیشتری کنید

     

     

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان

  • دسته‌بندی نشده,  مقالات

    طرحواره محرومیت هیجانی

    طرحواره محرومیت هیجانی

    شما هم ممکن است زمانی در زندگی خود احساس بی ارزشی، عدم درک و همدلی توسط دیگران را داشته باشید. داشتن چنین احساسات و افکاری تا زمانی که از حالت طبیعی خارج نشود مشکل ساز نیست؛ اما چنانچه احساس دوست نداشتنی بودن و عدم ارزش به شکلی افراطی و آزار دهنده وجود داشته باشد، درگیر طرحواره محرومیت هیجانی شده اید. برای آشنایی با طرحواره محرومیت هیجانی، نشانه ها، علت و راهکارهای درمانی آن مطلب زیر را مطالعه کنید

     

    طرحواره محرومیت هیجانی (Emotional Deprivation Schema) یا تله محرومیت احساسی و عاطفی، یک طرحواره ناسازگار اولیه ناشی از تجربیات ابتدایی دوران کودکی است که در آن نیازهای عاطفی و هیجانی نادیده گرفته شده یا برآورده نشده اند. چنین شرایطی این باور عمیق را در افراد تشکیل می دهد که فرد شایسته عشق و مراقبت نیست. در نتیجه، افرادی که با این طرحواره دست و پنجه نرم می کنند اغلب احساس پوچی، تنهایی و ترس فراگیر از رها شدن را تجربه می کنند.

     

    • سردی در رفتار با دیگرانرومیت هیجانی، یا طرحواره محرومیت عاطفی یکی از ۱۸  طرحواره اصلی مطرح شده در رویکرد درمانی طرحواره درمانی  است. علائم زیادی برای تله محرومیت هیجانی وجود دارد، اما یکی از شایع ترین آن ها عزت نفس پایین است که به دلیل احساس دوست نداشتنی بودن یا ناخواستنی بودن ایجاد می شود.کسانی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند، با این باور درگیر اند که نیازهای عاطفی اولیه آن ها توسط افراد مهم زندگی شان برآورده نمی شود. این نیاز ها عبارت اند از: احساس مورد علاقه بودن، عشق، دریافت محبت عاطفی، احساس درک شدن و  حمایت. 
    • نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی

      محرومیت هیجانی به شکل علائمی از احساس دوست نداشتنی بودن، رفتا های طرد کننده و احساس زیاد تنهایی مشخص می شود. که شناخت آن ها می تواند به شناسایی طرحواره محرومیت عاطفی در افراد کمک کند. نشانه های محرومیت هیجانی در افراد عبارت است از :

      • احساس حمایت عاطفی ناکافی
      • انتظار غیرواقع بینانه ارضای نیازهای عاطفی در روابط
      • احساس نداشتن یک راهنما یا مشاور در زندگی
      • احساس تنهایی عمیق
      • احساس دوست نداشتنی بودن
      • احساس خلاء در زندگی
      • اشتراک احساسات محدود با دیگران
      • احساس نداشتن حمایت در زندگی
      • احساس عدم ارضای نیاز های عاطفی
      • احساس عصبانیت و پرخاشگری
    چنانچه شما هم نشانه های گفته شده بالا را داراید برای رفع مشکل خود از مشاورین مرکز مشاوره ندای ارامش کمک بگیرید.

     

    محرومیت هیجانی که عامل اصلی ایجاد کننده طرحواره محرومیت هیجانی است، انواع مختلفی دارد که عبارت اند از:

    • محرومیت عاطفی: در این شکل از محرومیت که می تواند ایجاد کننده طرحواره محرومیت هیجانی باشد، افراد به خصوص در دوران کودکی از محبت و حمایت عاطفی به اندازه کافی برخوردار نبوده اند.
    • محرومیت از همدلی: افرادی که احساس کنند کسی آن ها را درک نمی کند، کسی نیست که بتوانند با او صحبت کرده یا درد و دل کنند و همدلی کافی را دریافت نکرده باشند از احساس همدلی محروم شده و زمینه شکل گیری طرحواره محرومیت هیجانی در آن ها شکل می گیرد.
    • محرومیت از حمایت: این افراد احساس بی کسی دارند، فکر می کنند که کسی را ندارند تا مواظب آن ها باشد. در مواقع نیاز احساس بی پشت و پناهی داشته و فکر می کنند هیچ کس به فکر آن ها نیست.
    محرومیت هیجانی به دلایل متفاوتی می تواند ایجاد شود که ریشه اکثر آن ها در دوران کودکی افراد و شیوه ای که با والدین خود یا مراقبین رابطه برقرار کرده اند. مراقبینی که به اندازه کافی حمایت گر نبوده و نیاز های کودکان را برآورده نکرده اند می توانند زمینه را برای بروز محرومیت عاطفی فراهم کنند. ریشه های تحولی طرحواره محرومیت هیجانی عبارت است از:
    • فقدان محبت: مادر یا پدری که به اندازه کافی نیاز به محبت و عشق کودک خود را برآورده نکرده اند. کودک خود را در آغوش نکشیده و احساس دوست داشتنی بودن به او نمی دهند.
    • عزت نفس آسیب دیده: افراد در دوران کودکی، ممکن است احساس کنند که کسی آن ها را دوست نداشته و برایش ارزش قائل نیستند. در چنین شرایطی احساس بی ارزشی کرده و عزت نفس آن ها ضعیف می شود. در چنین شرایطی و به دلیل عزت نفس آسیب دیده احتمال بروز طرحواره محرومیت عاطفی در فرد بالا می رود.
    • صرف زمان ناکافی: پدر یا مادر افراد ممکن است در کودکی به دلیل مشغله های کاری یا بیماری، نتوانند زمان کافی را با کودک خود بگذرانند. این احساس تنهایی باعث می شود کودک فکر کند که کسی را ندارد تا مرراقب او بوده و از او حمایت کند.
    • عدم توجه به مشکلات: در شرایطی که کودک به دلایلی نیاز به حمایت و دریافت راهنمایی از والدین خود دارد، چنانچه آن ها نسبت به انجام رفتار حمایتگرایانه منفعل بوده و یا کودک را بیشتر سرزنش کنند به جای حمایت، طرحواره محرومیت عاطفی در کودک تقویت می شود.
    • رفتار پرخاشگرایانه: والدینی که با کودکان خود با پرخاشگری رفتار کرده و آن ها را به شکل کلامی یا فیزیکی تنبیه کرده یا کودک را مورد سو استفاده جنسی و جسمی قرار می دهند، نیاز کودک به عشق، توجه و دوست داشتنی بودن را برآورده نمی کنند و باعث ایجاد تله محرومیت هیجانی در کودک می شوند.

     

    طرحواره محرومیت هیجانی در زمینه های متفاوتی از زندگی افراد می تواند تاثیر گذار باشد که یکی از مهمترین آن ها حوزه ازدواج است. طرحواره محرومیت هیجانی به شکل های زیر می تواند در روابط عاشقانه و ازدواج موثر باشد:
    • ابراز انتظارات: فرد بدون ابراز نیاز های خود انتظار دارد تا دیگران از جمله شریک عاطفی او خواسته هایش را درک کنند. این انتظار غیر واقع بینانه باعث می شود تا افراد از شریک عاطفی خود توقعات غیر منطقی داشته باشند و در زندگی ایجاد مشک می کند. در این حالت افراد فکر می کنند که کسی برایشان ارزش قائل نیست.
    • احساس تنهایی: افراد با طرحواره محرومیت هیجانی، از شریک زندگی خود انتظار دارند تا قبل از آن که به او بگویند چه احساسی دارند، احساسات آن ها توسط شریک عاطفی شان درک شود. و اگر توسط شریک زندگی شان درک نشوند، احساس تنهایی و طرد شدگی می کنند.
    • رفتار خصمانه: اتهام زدن و واکنش منفی به شریک زندگی توسط افراد به دلیل احساس دوست نداشتنی بودنی که غیر واقع بینانه است. در این شرایط افراد فکر می کنند شریک عاطفی شان آن ها دوست ندارد.
    • مشکلات جسمی: نیازهای عاطفی که نمی توانید برآورده نمی شوند می توانند به شکل شکایات جسمی از درد، کسالت و غیره تبدیل شوند. از این طریق افراد تلاش می کنند تا توجه دیگران به خصوص شریک عاطفی را به خود جلب نمایند. این اتفاق امری آگاهانه نبوده بلکه ذهنی و ناخودآگاه است.

     

    طرحواره محرومیت هیجانی

    هدف اصلی درمان طرحواره محرومیت عاطفی این است که به افراد کمک کند تا نیازهای عاطفی خود را شناسایی و به شکل سالم و بدون آسیبی آن ها را ارضا کنند. همچنین درمان کمک می کند تا عزت نفس ضعیف را بهبود بخشیده و خاطرات آسیب رسان ناشی از کمبود ها و عدم ارضای به موقع نیاز ها را در فضایی امن مورد بازنگری قرار داد.  گزینه های روان درمانی  طرحواره هیجانی عبارت اند از:

    • طرحواره درمانی: اصلی ترین گزینه برای درمان طرحواره محرومیت هیجانی، طرحواره درمانی (ST) است. این رویکرد درمانی که توسط جفری یانگ ابداع شده و برای درمان طرحواره های ناسازگار کاربرد دارد. هدف طرحواره درمانی در درمان طرحواره محرومیت هیجانی و عاطفی شناسایی الگو های اولیه و ناسازگار روابط و هیجانات اولیه و تلاش برای بهبود تجارب بد و آسیب رسان است.
    • درمان شناختی رفتاری: یکی دیگر از گزینه های درمانی طرحواره محرومیت هیانی درمان شناختی رفتاری (CBT) است، که به عنوان یک روش درمانی قدرتمند برای درمان طرحواره محرومیت عاطفی شناخته می شود. در درمان شناختی رفتاری الگو های ناسالم و باور های بنیادینی که فرد را اذیت می کنند شناسایی می کنند. در این درمان فرض می شود که شیوه های تفکر و باور ها در چگونگی رفتار افراد موثر هستند.

    مقابله با تله محرومیت هیجانی 

    این موضوع که افراد چگونه با طرحواره محرومیت عاطفی و هیجانی کنار می آیند، بستگی به این دارد که از کدام یک از سبک های مقابله با طرحواره محرومیت هیجانی که در زیر آورده ایم استفاده می کنند. راهکارهای مقابله و کنار آمدن با تله محرومیت هیجانی عبار اند از:

    • اجتناب
    • جبران بیش از حد
    • تسلیم

    اجتناب: برخی از افراد با تله محرومیت عاطفی ممکن است سعی کنند از موقعیت هایی که در آن طرحواره محرومیت هیجانی تداعی می شود اجتناب کنند. به عنوان مثال، آن ها ممکن است از روابط عاطفی اجتناب کنند، زیرا معتقدند که کسی آن ها را آنطور که شایسته آن هستند دوست ندارد. یا ممکن است از صحبت در مورد نیازهای خود صرف نظر کنند چرا که فکر می کند کسی آن ها را درک نمی کند.

    جبران بیش از حد: از طرف دیگر، برخی از افراد دارای طرحواره محرومیت هیجانی و عاطفی ممکن است با رفتار کردن بر خلاف باورهای خود، سعی کنند تا احساسات منفی خود را بهبود ببخشند. برای مثال، چنین افرادی ممکن است نیازهای خود را با صدای بلندتر و قاطعانه‌تر بیان کنند و دیگران را به خاطر احساسات منفی خود سرزنش کنند.جبران بیش از حد ممکن است باعث شود فرد احساس ناخوشایندی و آسیب پذیری کند زیرا برخلاف باورهای طرحواره او است.

    تسلیم شدن: افراد دارای طرحواره محرومیت هیجانی ممکن است در برابر باورها و افکار ناسازگار طرحواره خود تسلیم شوند. زمانی که فرد تسلیم طرحواره محرومیت عاطفی می شود، به این باور بها می دهند که عزیزانشان نیاز آنها به عشق، همدلی یا امنیت را برآورده نمی کنند. این افراد ممکن است جذب افرادی شوند که قادر به برآوردن نیازهای عاطفی آن ها نیستند

    ردر کنار سه راه اصلی کنار آمدن و مقابله با طرحواره محرمیت هیجانی راهکارهای زیر نیز می توانند کمک کننده باشند:

    • با طرحواره ناسازگار و ناسالم خود آشنا شوید
    • با گذشته نه چندان خوب زندگی خود کنار بیایید
    • نیازهای عاطفی خود و شیوه های رفع آن را شناسایی کنید
    • انتظارات عاطفی غیر منطقی خود را اصلاح کنید
    • در دایره افراد کنار خود بازنگری کنید
    • از یک روانشناس کمک بگیرید
    • به روی آسیب پذیری خود کار کنید

    در کنار سه راه اصلی کنار آمدن و مقابله با طرحواره محرمیت هیجانی راهکارهای زیر نیز می توانند کمک کننده باشند:

    • با طرحواره ناسازگار و ناسالم خود آشنا شوید
    • با گذشته نه چندان خوب زندگی خود کنار بیایید
    • نیازهای عاطفی خود و شیوه های رفع آن را شناسایی کنید
    • انتظارات عاطفی غیر منطقی خود را اصلاح کنید
    • در دایره افراد کنار خود بازنگری کنید
    • از یک روانشناس کمک بگیرید
    • به روی آسیب پذیری خود کار کنید

     

    سوالات متداول

    در این بخش سعی کرده ایم تا به سوالات شما درباره طرحواره محرومیت هیجانی پاسخ دهیم.

    آیا طرحواره محرومیت هیجانی درمان می شود؟

    بله، طرحواره محرومیت هیجانی و عاطفی می تواند با استفاده از راهکار های درمانی طرحواره درمانی یا درمان شناختی-رفتاری درمان شود. این درمان ها با شناسایی افکار و طرحواره های ناسازگار در جهت درمان آن ها اقدام می کنند.

    آیا طرحواره محرومیت هیجانی یک اختلال است؟

    خیر، تله محرومیت هیجانی یک اختلال نیست، بلکه یکی از انواع ۱۸ طرحواره مطرح شده توسط جفری یانگ است که بر اساس تجارب و هیجانات ناسازگار اولیه معرفی شده است.

    آیا طرحواره محرومیت هیجانی در کودکان هم وجود دارد؟

    بله، کودکان هم می توانند دارای طرحواره محرومیت عاطفی باشند که نشانه های آن کمی متفاوت از بزرگسالان است. کودکان دارای محرومیت هیجانی علام افسردگی و اضطراب نشان داده و ممکن است رشد آنان دچار اختلال شود.

    آیا طرحواره محرومیت هیجانی قابل تشخیص است؟

    بله، با شناسایی نشانه های طرحواره هیجانی و استفاده از پرسشنامه طرحواره یانگ می توان طرحواره محرومیت هیجانی و عاطفی را شناسایی کرد.

     

     

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان

  • مقالات

    عدم مسئولیت پذیری کودکان چه باید کرد؟

    عدم مسئولیت پذیری کودکان، چه باید کرد؟

    یک ضرب المثل قدیمی می گوید: “ثروتی که از طریق غرور به دست می آید، کاهش می یابد، اما ثروتی که از طریق کار جمع می شود، افزایش می یابد.” این توصیه خوبی است. اکثر افراد این روش را در زندگی خود اعمال کرده اند. ما معتقدیم که هر چیز خوب یا ارزشمند، به آسانی به دست نمی آید، بنابراین به سختی کار می کنیم تا آنچه را که می خواهیم کسب کنیم. متأسفانه، امروزه بچه ها این پیام را فراموش کرده اند. آن ها در عین بزرگ شدن، احساس می کنند و عمل می کنند و تنها حقوق خود را، پول، جدید ترین تلفن همراه های هوشمند، تلوزیون، لباس های مارک دار و … می دانند. اما نگرش های حقوقی در فرهنگ ما فراگیر است و با آنچه به فرزندان تدریس می کنیم شروع می شود.
    از حدود ۲۰ سال پیش تا الان، شما دیگر تمایل ندارید که یک فرزند حدود ۳۰ ساله در خانه داشته باشید که از کارت بانکی شما استفاده می کند و میلی به سر کار رفتن برای دخل و خرج خود ندارد.
    این حقوق ها از کجا شروع شدند
    هیچ کدام از ما نمی خواهیم که فرزندمان احساس بی مسئولیتی کند، اما در اکثر خانواده ها به خصوص خانواده های خوب این اتفاق می افتد. والدینی که تلاش می کنند دوران کودکی فرزندشان سرشار از شادی و خوشحالی باشد و کودک ازهمه چیز بی نیاز باشد، در اصل در یک دام می افتند. بدین منظور که والدین تمایل دارند کودک هر آنچه که می خواهد را فراهم کنند. و فرزند بدون درخواستِ هیچ خواسته ایی بزرگ می شود، او می داند که نیاز ها و تمایلاتش توسط والدینش برآورده می شود و والدینش همیشه برای فراهم کردن خواسته هایش حضور دارند. پس هیچ تلاشی برای رسیدن به خواسته هایش نمی کند
    نیاز های ضروری فرزندان باید توسط والدین مورد بررسی قرار گیرد. آیا کودک شما به آن تلفن نیاز دارد یا فقط آن را می خواهد؟؟ از لباس هایی که دارد کدام یک را می خواهد و به کدام یک احتیاج دارد؟؟ شما به عنوان پدر و مادر باید شروع به تمایز بین نیازها و خواسته ها کنید.
    ما می خواهیم که فرزندانمان احساس خوشی و عشق داشته باشند، اما تقلا کردن ما می تواند آن ها را از لحاظ ذهنی تضغیف کند. ما با انجام دادن بیش از حد بعضی از کار ها سبب توسعه- ی بی مسئولیتی آن ها می شویم. امروزه روانشناسان، احساسات و شرایط کودکان را بررسی می کند.
    با این حال، هنگامی که بچه ها هر آنچه که می خواهند را فورا دریافت میکنند، به طور غیر مستقیم احساس مسئولیت و تشکر درون آن ها از بین می رود. امی McCreay، بنیانگذار راه حل های مثبت والدین، معتقد است که این یک بیماری به نام “من، من، من” است، که در آن والدین می خواهند هر کاری انجام دهند تا مطمئن شوند که کودکان آن ها خوشحال هستند.
    والدین خوب متاسفانه کسانی هستند که به فرزندان خود هر آنچه که می خواهند می دهند و سبب اپیدمی حقوقی در فرزندانشان می شوند. این که بخواهید فرزندتان شاد باشد بسیار عالی است، اما راه های زیادی وجود دارد که شخصیت فرزنداتان را رشد دهید بدون این که این بی مسئولیتی فرزند در خانواده شما وارد شود.
    چگونه متوجه شویم که کودکمان بی مسئولیت است؟
    برخی از شاخص ها در رفتار کودک شما وجود دارد که به شما نشان می دهد که آیا آن ها بی مسئولیت و خودخواه هستند یا خیر.
    این فقط چند نمونه است:
    – با از دست دادن چیزی به خوبی کنار نمی آیند.
    – آن ها با برد رقیب خود (چه در ورزش، یک بازی روی تخته یا در یک مسابقه در زمین بازی) به او تبریک نمی گویند.
    – با شنیدن کلمه “نه” عکس العمل خوبی نشان نمی دهند.
    – برای کار های خانه کمک نمی کنند.
    – هنگامی که از آنها خواسته می شود کمک کنند، گلایه و شکایت می کنند، و آن طور که از آنها انتظار می رود به خانواده کمک نمی کنند.
    – آنها اغلب فکر می کنند که قوانین فقط برای افراد دیگر اعمال می شود و نه برای آن ها.
    – اگر در مدرسه یا محل زندگی خود دچار مشکلی شوند، از والدین خود توقع کمک و حل مشکل را دارند.
    – آن ها توقع دارند بخاطر رفتار خوبی که با عروسک ها و اسباب بازی ها دارند تشویق شوند و فکر می کنند بخاطر رفتار خوبی که با والدین دارند نیازی به تشویق ندارند. این موضوع اغلب در مکان های عمومی مخصوصا بازار اتفاق می افتد.
    – آنها به احساسات، نیازها یا خواسته های دیگران اهمیت نمی دهند.به عبارتی، شخصیت آن ها حول محور قانون خودخواهی و خودگرایی میچرخد.
    – آنها مسئولیت رفتار ها و اشتباهات خود را نمی پذیرند. یا بهانه می آوردند و یا به گردن دیگران می اندازند.
    – هرگز از آنچه که دارند راضی نیستند. همیشه بهتر، بزرگتر و بیشتر از آنچه که دارند یا می خواهند انجام دهند را طلب می کنند.
    – در مواقع لازم مانند هنگام دریافت هدیه، تشکر و قدردانی نمی کنند و شما همیشه به عنوان والدین باید او را مجبور به استفاده از کلمه ” متشکرم” بکنید.
    – اگر دوستشان چیزی داشته باشد انتظار دارند که آن ها نیز باید آن را داشته باشند.
    – اگر آن ها لیستی از اقلام برای یک روز تولد یا تعطیلات را تهیه کنند، انتظار دارند که تمام اقلام موجود در فهرست خود را دریافت کنند. اگر آن ها تمام اقلام مورد درخواست را دریافت نکنند، به جای آن که از آنچه دریافت کرده اند راضی باشند، نا امید می شوند.
    – آنها همیشه به دنبال اول شدن هستند و زمانی که اولین نیستند، ناراحت می شوند و یا بسیار نا امید می شوند (برای مثال اولین نفر در صف، اولین نفر برای تکمیل یک کار، اولین نفر برای انجام تمرین).

    عدم مسئولیت پذیری کودکان، چه باید کرد؟

    دیگر به جای فرزندتان وظایف آن ها را انجام ندهید:
    برای فرزندتان همه کار انجام ندهید، بس کنید. بذارید آن ها خودشان کار های خود را انجام دهند. اگر فرزندتان توانایی کنترل یک بازی ویدیویی را دارد، پس قادر به شستن ظرف ها، جمع آوری برگ درختان، مرتب کردن تخت و دیگر کار ها نیز می باشد.
    کودکان خیلی بیشتر از آن چه که ما فکر می کنیم توانایی انجام کار ها را دارند. در جهان سوم، کودکان ۵ ساله در کنار خیابان آب نبات می فروشند، با خریداران ارتباط بر قرار می کنند و تمام روز را برای کمک کردن به خانواده خود کار می کنند. بنابراین ما هم می توانیم از کودک ۵ساله خود برای مرتب کردن تخت، گذاشتن ظرف ها در ماشین ظرف شویی، و تمیز کردن اسباب بازی هایشان درخواست کمک کنیم.
    بچه ها هنگامی که یک انگیزه درست داشته باشند، باهوش، توانا و کارآمد هستتند. اگر انتظار داشته باشید که آن ها می توانند یک کار را انجام دهند، پس قادر به انجام آن خواهند بود. اگر انتظار داشته باشید که آن ها نمیتوانند کاری انجام دهند، پس قادر نخواهند بود که آن کار را انجام دهند. والدین می توانند با فراهم کردن مسیر درست و تعیین انتظاراتی که از فرزندشان دارند به آن ها قدرت بدهند تا بتوانند کار های خود را در دست بگیرند.

    به آن ها آموزش دهید که باخت را بپذیرند:

    فرزندان شما همیشه و در همه جا برنده نخواهند شد.بنابراین، آن ها باید هنر پذیرش باخت را یاد بگیرند. از همان کودکی، باید به آنها آموزش داده شود که به برنده تبریک بگویند و با حریف خود دست بدهند. در مورد برنده شدن و باختن با فرزنداتان صحبت کنید. به آن ها بگویید گاهی بهتر است ببازند. این یک فرصت برای یادگیری و تبدیل شدن به انسانی بهتر و کامل تر است. آنها باید به برنده تبریک بگویند چرا که بعضی اوقات ممکن است آن ها برنده شوند و این امر باید برای دیگران هم خوش آیند باشد که به یک شخص فروتن تبریک بگویند.
    جهان جای بهتری خواهد شد اگر بتوانیم از موفقیت دیگران خوشحال شویم. به خصوص اگر آن ها، اعضای خانواده و دوستان ما باشند. مثلا هنگام بازی کردن با خانواده و دوستان به آن ها هم آموزش دهید.
    به بازنده، بگویید “بار دیگر موفق می شوی” و به او یک لبخند واقعی بزنید. فرزندتان را آموزش دهید که این ها راه کار هایی برای مهربانی است. برای بچه هایی با سن کم تر درک این موضوع می تواند سخت تر باشد، اما با رفتار ها و اصرار های شما در این زمینه که حتی اگر فرزندتان برنده هم نباشد باید در آن زمان نیز رفتار مشابه ایی از خود نشان دهد آن ها را با محیط سازگار کنید.در نهایت شما مزد زحمات خود را خواهید گرفت و کودکی تربیت خواهید کرد که واقعا یاد گرفته است برای دیگران خوشحال باشد. زیرا آن ها می فهمند که همیشه نمی توانند برند باشند.
    برای فرزند خود توضیح دهید که بسیاری از بزرگان جهان در ابتدا-ی راه خود دچار شکست و باخت شدند. اوپرا در اولین مصاحبه شغلی خود در رابطه با “شو” و تلوزیون رد شد. تام هنکس از کالج اخراج شد و قبل از آن که مشهور شود، مسئول تلفن یک مهمان خانه بود. شما همچنین می توانید از این فرصت برای توصیف برد و باخت برای فرزندانتان در بازی هایشان استفاده کنید. موارد خوب را بیان کنید و سپس از آن ها بپرسید آیا آن ها می توانند پیشرفت کنند؟؟ بذارید خودشان به این موضوع فکر کنند به جای آن که شما جواب را به آن ها بگویید. در غیر این صورت، شما فقط به عنوان پدر و مادر انتقاد خواهید کرد

    درمورد پذیرش مسئولیت ها با آن ها صحبت کنید:

    همه ما یک شخص در زندگی خود داریم که به طور مداوم دیگران را به خاطر چیزهای بدی که در زندگی آن ها اتفاق می افتد، سرزنش می کند. فکر می کند هرگز خودش مقصر نیست و همیشه دیگران مسئول سقوط و شکست او هستند. همه آن ها روزی کودک بودند، و همه آن رفتار ها احتمالا در زمان کودکی آغاز شده و دیگر نتوانستند جلوی آن را بگیرند و این نگرش را برطرف کنند. آن ها نمی دانند چگونه مسئولیت اقدامات خود را بپذیرند.
    والدین باید به فرزندان خود از سن نوجوانی آموزش دهند تا مسئولیت کارهای اشتباه خود را بر عهده بگیرند. اگر آن ها مرتکب اشتباهی شوند، مسئول آن خودشان هستند. به جای آن که فرزند خود را برای انجام آن اشتباه سرزنش کنید، به آن ها یاد دهید از اشتباهات خود درس عبرت بگیرند. با آن ها در مورد این که چرا و چگونه این اتفاق افتاد بحث کنید. به آن ها یاد دهید در آن شرایط مسئولیت پذیر باشند و احساس مالکیت داشته باشند. با این روش آن های یاد خواهند گرفت که اگر بار دیگر در چنین شرایطی قرار بگیرند، چگونه عمل کنند. به آن ها کمک کنید تا روش های بهتری برای رسیدگی به وضعیت را تعیین کنند، به طوری که اگر بار دیگر این اتفاق افتاد، آن ها به لحاظ ذهنی و احساسی بهتر در آن رویداد، با فرد یا شرایط برخورد می کنند.
    “متاسفم” یک عبارت قدرتمند است. افراد بالغی که از این عبارت استفاده نمی کنند در اصل در دوران کودکی به درستی آموزش ندیده اند که عذر خواهی کنند. کودکان خود را برای استفاده از آن آموزش دهید و خود نیز گاهی از آن استفاده کنید.چه برای اشتباهات بزرگ و چه اشتباهات کوچک. آن ها باید یاد بگیرند هنگامی که معذرت خواهی می کنند از عبارت خاصِ ” من معذرت می خواهم که …” استفاده کنند. مسئولیت پذیری به معنای یک عذرخواهی دلسوزانه است. آن ها باید بدانند که چه کار هایی سبب صدمه به دیگران می شود تا بتوانند از صمیم قلب عذر خواهی کنند. اگر آن ها احساسات دیگران را درک نکنند، بسیار سخت خواهد شد که برای اقدامات اشتباه خود ابراز تاسف کنند. بنابراین والدینی که وقت خود را صرف این می کنند که به کودک خود معنی درد را آموزش دهند، کودکی خواهند داشت که احساس همدلی و همدردی را درک می کند.
    به عنوان مثال، اگر فرزند شما کلاه بهترین دوست خود را دزدیده است، قبل از آن که کلاه را به خانه دوستش ببرید و عذر خواهی کنید، با کودکتان صحبت کنید. از کودک خود بپرسید: “اگر خود تو یک کلاه داشتی که دزدیده شده بود و تو برای خرید آن تلاش و کار بسیار کرده بودی و یا این کلاه یه هدیه ارزشمند از نسل قبل به تو رسیده بود چه حسی داشتی؟؟” کاری کنید که با دوست خود احساس همدردی کند. و به جای فریاد زدن بخاطر کار اشتباه او، به او یک فرصت برای درس عبرت گرفتن از اشتباهش بدهید. همچنین به او یاد دهید کلاه را به دوستش بازگرداند و عذر خواهی کند، این بهترین روش تنبیه است.

    درمورد ارزش پول با او صحبت کنید:

    این موضوع مهم است که در مورد پول از سنین نوجوانی با فرزند خود صحبت کنید. کودکان باید در مورد ارزش پول و ماهیت ضروری آن در زندگی ما آموزش ببینند. صحبت کردن در مورد پول و هزینه زندگی باید یک مکالمه در خانه شما باشد. آن ها باید بدانند که غذا، خانه، حمل و نقل و لباس همه نیاز به پول دارند. پول از کار کردن به دست می آید، آن ها همچنین باید ببینند که زمان هایی وجود دارد که حتی شما هم نمی توانید چیزی را که می خواهید داشته باشید. به طور واضح درمورد بودجه با آن ها صحبت کنید، تا اگر زمانی مجبور شدید به آن ها بگویید ” بودجه ما کافی نیست” معنی حرف شما را درک کنند.
    اگر یک کودک هرگز مجبور به کسب پول نباشد برای او دشوار است که ارزش آن را درک کند. یکی از بهترین راه های یادگیری کودک برای ارزش گذاری پول، فراهم کردن روش های. کسب درآمد برای آن هاست. اگر آنها خیلی جوان هستند که نمی توانند جایی استخدام شوند، با این حال هنوز هم می توانند با رانندگی برای همسایه ها، پرستار بچه شدن، پرستار حیوانات شدن، و کار کردن برای دوستان و همسایه ها کسب درآمد کنند. آن ها همچنین می توانند کار های خانه برای دیگران انجام دهند و در قبال کار هایی که انجام می دهند پول بگیرند. اگر شما در حال حاظر سر کار هستید، به عنوان یک عضو خانواده می توانید برای آن ها نیز مقداری کار فراهم کنید تا آن ها نیز بتوانند درآمدی داشته باشند. نکته اصلی این است که آن ها در قبال کاری که انجام می دهند و زحمتی که می کشند این پول را دریافت می کنند.
    بی حوصله نباشید و برای کار های کودکانتان بیش از حد به آن ها دستمزد ندهید، تا زمانی که کار خود را تکمیل نکرده اند و آن را درست انجام نداده اند به آن ها پول ندهید، تا این گونه ارزش پول را درک کنند. لیستی از کار ها و دستمزد هایی که بابت آن دریافت می کنند را برای آن ها تهیه کنید. این به آن ها نشان می دهد که دقیقا چه می خواهند و چه مقدار پول می توانند کسب کنند. پس از آن هنگامی که یک وسیله الکترونیکی یا یک اسباب بازی می خواهند، ابتدا از شما می خواهند که چگونه آن را به دست آورند؟ به جای آن که چگونه آن را از شما بگیرند

    فقط بگویید نه و آن ها را مجبور به انجام آن کار کنید:

    شما والدین آن ها هستید، شما می توانید از کلمه “نه” استفاده کنید. آیا تا به حال کودکی را دیده اید که هرگز توسط والدین خود کلمه “نه” را نشنیده باشد؟؟ اگر دیده اید پس این کودک خرابکار ترین کودکی است که نیاز به یک تحول کلی دارد. وقتی والدین خیلی سریع در برابر خواسته های فرزند پاسخ مثبت می دهند، پس از آن کودک بزرگ می شود و فکر می کند که هنوز هم جهان باید در برابر خواسته های او پاسخ مثبت دهد. و چنین دنیایی وجود ندارد.
    بجه های ما در آینده طرد شدن، شکسته شدن قلب، و بار ها و بار ها کلمه “نه” را در تمام بخش های زندگیشان تجربه خواهند کرد. اگر آن ها بتوانند این تجربه را در خانه خود کسب کنند و بتوانند با کلمه “نه” به راحتی کنار بیایند، در دراز مدت برای آن ها بهتر خواهد بود. آن ها در دنیای واقعی بهتر با پاسخ های منفی کنار می آیند چون تعداد دفعات بیشتری این پاسخ های منفی را از دهان شما شنیده اند و می توانند احساسات خود را کنترل کنند. به عنوان مثال اگر آن ها یک بازی ویدیویی را می خواند و شما به آن ها بگویید نه، تو برای به دست آوردن آن باید تلاش کنی، آن ها به سراغ لیست خود می روند و محاسبه می کنند که چه مقدار کار باید انجام دهند تا بتوانند آن بازی ویدیویی را به دست آورند. آن ها همچنین مهارت های ارزشمند دیگری نیز در این راه یاد خواهند گرفت، مانند مدیریت زمان، زیرا در این راه چندین روز و هفته را باید برای به دست آوردن خواسته خود و انجام کار ها صرف کنند.
    استفاده از کلمه “نه” فرزند شما را برای کسب آن چه که می خواهد توانمند می سازد.”شما آن ها را برای ماهیگیری آموزش می دهید”. این یک ضرب المثل است.
    “اگر شما به یه انسان یک ماهی بدهید، آن را در یک وعده خواهد خورد، اما اگر به او ماهیگیری یاد بدهید، او تمام عمر ماهی خواهد خورد”

    عدم مسئولیت پذیری کودکان، چه باید کرد؟

    به فرزندان خود چگونگی روش کسب درآمد را یاد دهید تا یک عمر بتوانند از پس خود برآیند.
    وقتی فرزندان شما یاد میگیرند که می تواند چیزی را که واقعا می خواهند به دست بیاورند، پس از آن که نهایتا آن را به دست آورند احساس قدرت می کنند. آن ها به سختی کار می کنند و سپس به هدف خود می رسند. خودشان آن را به دست آورده اند. این یک عامل قدرتمند برای افزایش عزت نفس است. فهرست کار ها را نگه دارید تا فرزندتان فرصت رشد با تکمیل وظایف خود و به دست آوردن چیز هایی که در زندگی می خواهد را افزایش دهد.

    به آن ها کمک کنید تا قدردانی کنند:

    هم مانند آموزش به فرزندان در مورد عذرخواهی و باخت، قدردانی کردن هم یک درس می باشد. یک سخن است که می گوید:
    “قدردانی زمانی شروع می شود که احساس حق به جانب بودن به پایان می رسد”
    فرزندانتان یاد می گیرند زمانی که چیزی می خواهند اول سپاس گذار باشند. از شما انتظار می رود گاهی با گفتن کلمه “بله” انتظارات فرزندتان را متناسب کنید، به آن ها اجازه خواستن بدهید. البته نه برای نیاز های اولیه ی زندگی بلکه برای نیاز های ضرروی.
    به آن ها یاد بدهید که از عبارت “سپاسگزارم” استفاده کنند. با آن ها در مورد این که زمانی که شخصی به آن ها کادو می دهد (یا مثلا پدر یا مادرش) چقدر باید کار کند تا بتواند پول لازم برای خرید آن هدیه را به دست آورد. با آن ها در مورد این که چقدردر زندگی داشتن دوستان و خانواده سخاوتمند مهم است، زیرا همه از این نعمت برخوردار نیستند. به آن ها سپاسگزاری از دیگران را چه به صورت شفایی و چه به صورت کتبی آموزش دهید. هنگامی که فرزند شما یک هدیه را دریافت می کند، آنها را به یاد می آورد. لازم نیست طولانی و فصیح باشد. تنها یادگیری این که زمانی که هدیه ایی دریافت می کنند تشکر کنند احساس قدردانی را درون آن ها زنده می کند. آن ها می توانند این مهارت ارزشمند را تا بزرگسالی هم حفظ کنند.
    افراد قدردان نیز افراد شادتری هستند، بنابراین به فرزند خود کمک کنید تا متوجه شود که آن ها باید در بزرگسالی و در کودکی، در زندگی خود همواره سپاسگزاری کنند.

    به آن ها کمک کنید تا کمک کردن به دیگران را تمرین کنند:

    فرصت هایی را پیدا کنید که خودتان و فرزندتان با هم به دیگران کمک کنید. این می تواند اهدا کردن چیز های مادی باشد اما هنگامی که وقت خود را در اختیار دیگران قرار می دهید بسیار ارزشمند است. صرف کردن وقت خود و فرزندتان برای کمک به دیگران، یک ارزش والا دارد و یک درس بسیار مهم در زندگی است.
    ما به شدت بر این باوریم که وقتی جوانان به طور داوطلبانه، احترام، انعطاف پذیری، و مهارت های رهبری خود را افزایش می دهند، توانایی ها و فرصت ها به طور مثبت در جامعه گسترده تر می شود. فلسفه ما، داوطلب شدن را به عنوان یک خیابان دو طرفه می پذیرد و به کودکان و خانواده هایشان فرصت می دهد که زندگی همه افراد از جمله خودشان را تغییر دهند.
    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان

  • مقالات

    نوجوان لجباز

    نوجوان لجباز

    نوجوان لجباز را چگونه می توان آرام کرد؟ در برخورد با نوجوان لجباز نباید عصبانی شد بلکه باید با قاطعانه به آن ها نشان داد که چگونه باید به اعضای خانواده و محیط آن احترام بگذارند. عصبانیت شما تنها باعث لجبازی بیش تر آن ها می شود. در ادامه راهکارهایی بیان شده است اما اگر از پرخاشگری و لجبازی نوجوان یا کودک خود شاکی هستید می توانید از مشاوران کلینیک ارامش روان کمک بگیرید. مشاوران ما به طور تخصصی لجبازی و پرخاشگری نوجوان را در کوتاه ترین مدت بهبود می بخشند.

    علت لجبازی جوانان چیست؟ نوجوانان و جوانان در دوره ای زندگی قرار دارند که ممکن است تناقض های زیادی داشته باشند، علاوه بر این، آن ها برای فردیت و استقلال خود هر روز در حال تلاش هستند و از طرفی دیگر می خواهند در مدرسه و بین دوستان خود محبوب باشند. استقلال آن ها باعث می شود که اجازه ندهند به آن ها کمک کنید در حالی که به کمک شما احتیاج دارند. از طرف دیگر مشکلات هورمونی و رشد باعث می شود دمدمی مزاج شده و نتوانند احساسات خود را به درستی کنترل کنند.
    خلق و خوی نوجوان به دلیل رشد مغز او مدام در حال تغییر است و همین باعث می شود که در کنترل احساسات خود احساس ناتوانی داشته باشد. در این دوره توصیه های زیادی به والدین می شود که به بهبود ارتباط آن ها با نوجوان و کاهش علاقه نوجوان به استفاده از مواد مخدر یا خودکشی منجر می شود.
    با دختر نوجوان لجباز چگونه رفتار کنیم
    رفتار با نوجوان ۱۳ ساله دختر باید چگونه باشد؟ بلوغ تاثیر بسیار قابل توجهی بر زندگی  دختران دارد زیرا هم تغییرات خلقی هم جسمانی شدیدی را ایجاد می کند. بلوغ دختران حدود ۱۱ سالگی شروع و بین ۱۴ تا ۱۶ سالگی دختران بالغ می شوند. یکی از مشکلات اصلی که دختران تجربه می کنند مشکلات و نگرانی های مربوط به شکل ظاهری خود است که بر اعتماد به نفس آن ها تاثیر زیادی می گذارد.
    در این سن حساس والدین به خصوص مادران باید تا جایی که می توانند با دختران نوجوان خود ارتباط برقرار کنند. ارتباط مداوم میان والدین و دختران باعث می شود که احتمال رابطه جنسی خطرناک، مصرف مواد و خودکشی به شدت کاهش یابد.

    همواره نکات مثبت رفتاری و شخصیتی فرزند خود را به یاد داشته باشید و روی آن ها تاکید کنید، با نوجوان خود مهربان بوده و سعی کنید آن ها را درک کرده و وقت کافی برای ارتباط با آن ها بگذارید. به یاد داشته باشید که عبور از این مرحله باعث افزایش سلامت روانی نوجوان شما می شود.

     

    رفتار موثر با نوجوان

    در ادامه رفتار با 8 روش مفید و موثر برای کاهش لجبازی نوجوان آمده است، این موارد به شما کمک می کند تا تنش را به حداقل رسانده و به بهترین شکل با نوجوان خود تعامل برقرار کنید.

     

    نوجوان لجباز

    ۱.اجازه ندهید شما را عصبانی کند

    نوجوانان عاشق این هستند که کنترل شما را در دست بگیرند بنابراین تلاش می کنند که با تحریک یا تغییر شرایط شما را مجبور کنند که کنترل خود را از دست داده و به درجه ای برسید که او شرایط را در دست بگیرد. در حقیقت وقتی شما عصبانی میشوید جای والد و فرزند تغییر می کند.

    بنابراین خونسردی خود را حفظ کنید. هرچه واکنش کم تری نشان دهید، با منطق بهتر و صحیح تر می توانید تصمیم بگیرید. همیشه می توانید پاسخ بهتری به شرایط پیدا کنید تنها کافی است برای چند ثانیه تا ۱۰ شمرده و منطقی شرایط را ارزیابی کنید. پاسخ های احساسی باعث می شود که فرزندتان متوجه بشود کنترل شرایط را از دست داده اید.

     

    ۲. تعیین مرزهای مشخص

    مرزها باید بسیار مشخص باشد. نباید آن ها را خودتان یا فرزندتان بشکنید، نوجوان دنبال استقلال است بنابراین شما را آزمایش می کند تا متوجه شود که چقدر حاضر هستید قوانین خود را زیر پا بگذارید.  تمام قوانین باید توضیح داده شوند و علت آن بیان شود تا نوجوان ضرورت آن را درک کند، به او توضیح دهید که در صورتی که قوانین را زیر پا بگذارد با چه عواقب و نتایجی روبرو خواهد شد و در همان ابتدا تمام این مسائل را واضح و بدون عصبانیت برای او توضیح بدهید.

     

    ۳. به آن ها گوش دهید

    هنگام جلسات مشاوره بسیاری از نوجوانان بیان می کنند که والدین به آن ها گوش نمی دهند. اغلب نوجوانان بیان می کنند که والدین اغلب حرف های خود را می زنند و به احساسات آن ها توجهی ندارند. هنگامی که نوجوانتان با شما حرف می زند کار خود را متوقف کنید و به حرف های آن ها گوش کنید، خود را جای آن ها قرار دهید و دست از قضاوت بکشید.  والدین اغلب نگران نوجوان لجباز خود هستند و برای همین بجای گوش دادن به صحبت های نوجوان اغلب سعی دارند آن ها را نقد یا تصمیم های آن ها را تصحیح می کنند

     

    ۴.  به آن ها فرصت دهید تا مشکلات را حل کنند

    وقتی نوجوان لجباز خود را ناراحت یا تحت فشار می بینید، به او پیشنهاد دهید که با شما صحبت کند. مثلاً بگویید: «اگر می‌خواهید صحبت کنید، من اینجا هستم تا گوش کنم، باشه؟» خود را در دسترس قرار دهید و هر از گاهی این را به نوجوان یادآوری کنید، اما اصرار نکنید. به آن ها اجازه دهید تا خودشان تصمیم بگیرند که با شما حرف بزنند. علاوه بر این هنگام بروز مشکلات به نوجوان اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد ولی به آن ها بگویید که هر وقت خواستند شما آماده هستید تا به آن ها کمک کنید.

    نوجوان لجباز

    ۵. از دید نوجوان به مسائل نگاه کنید

    آیا دوران نوجوانی خود را به یاد دارید؟ به آن دوره فکر کنید، استرس های مدرسه، خانواده و دوستان را به یاد آورید، مشکلاتی که برای کسب استقلال داشتید. نوجوان شما با تمام این مسائل رو بروست بنابراین بهترین کار به عنوان والد این است که او را درک کنید. نگاه کردن به موضوعات از دید نوجوان کمک می کند تا علاوه بر درک به آن ها نزدیک تر شوید. با این کار نوجوان لجباز متوجه می شود که تلاش می کنید تا آن ها را درک کنید و حتی اگر نشان ندهد خوشحال می شود که می تواند در مواقع سختی روی شما حساب کند.

     

    ۶. رفتار خوب را تشویق کنید

    همیشه از خوبی های نوجوان خود قدردانی کنید و برای هر دستاورد نوجوان او را تشویق کنید. به خاطر داشته باشید که ممکن است رفتارهای بد نوجوان زیاد باشد اما نباید تصور کنید که به دلیل این رفتار های بد نباید رفتار های خوب نوجوان خود را تشویق کنید. تشویق به جای تنبیه نیز می تواند عملکرد موثری برای والدین باشد

     

    ۷. به نوجوان خود انگیزه درونی بدهید

    انگیزه درونی به این معنی است که نوجوان شما می خواهد فعالیتی را انجام دهد زیرا از آن لذت می برد، نه به این دلیل که پاداش یا تنبیه می شود. این انگیزه بهترین چیز برای دوری از مواد مخدر و خودکشی است. با ایجاد این انگیزه در نوجوان خود مطمئن می شوید که با علاقه به کار می پردازد نه از روی اجبار و تنبیه. برای پیدا کردن این انگیزه نوجوان خود را در کلاس های ورزشی و هنری مختلف ثبت نام کنید و اجازه دهید تا استعداد خود را کشف کنند.

    اگر در کشف استعداد آن ها ناتوان بودید می توانید از مرکز مشاوره ندای ارامش روان کمک بگیرید. تنها با انجام چند تست می توانید استعداد نوجوان خود را در زمینه های مختلف کشف کرده و به آن ها کمک کنید تا در آن ها پیشرفت لازم را کسب کنند.

     

    ۸. از مشاور کمک بگیرید

    اگر والدین با وجود نکاتی که گفته شد باز هم در ارتباط با نوجوان خود مشکل دارند باید به دنبال کمک حرفه ای باشند. مشاور به والدین کمک می کند تا نوجوان خود را بهتر درک کرده و استراتژی هایی را برای مدیریت مؤثر رفتار نوجوان یاد بگیرند. علاوه بر این مشاور به نوجوان دختر یا پسر کمک می کند تا عزت نفس بالاتری داشته، احساسات خود را بهتر کنترل کرده و موفقیت بیش تری در مدرسه یا خانه کسب کند. کمک مشاور احتمال علاقه و تمایل نوجوان به مصرف نوشیدنی های الکلی، مواد مخدر و خودکشی را بسیار کاهش می دهد و به نوجوان کمک می کند تا این دوره را به بهترین شکل با سلامت روان کامل پشت سر بگذارد.

     

    روانشناس خوب در تهران
    ازدواج چیزی فراتر از داشتن خانه و داشتن فرزند است. ازدواج به این معناست که کسی در کنار شما باشد که عمیقاً شما را دوست داشته حتی اگر شما را در بدترین حالتتان دیده باشد.
    مشاوره پیش از ازدواج با یک روانشناس خوب در تهران می تواند به شما کمک کند تا درک عمیق تری از هدف ازدواج خود ایجاد کنید.
    https://arameshravan.com/
    درمانگر خوب در تهران
    روانشناسان افرادی هستند که تحصیلات روانشناسی دارند و در زمینه درمان روان بدون دارو و با صحبت کردن فعالیت می‌کنند. روانشناسان می‌توانند در حوزه‌های مختلف روان درمانی فردی، خانواده، زوج، کودک و … فعالیت کنند. افراد زیادی
    هستند که علم کافی ندارند.
    https://arameshravan.com/
    دکتر روانپزشک خوب در تهران
    روانپزشکان به درمان اختلالاتی مانند انواع فوبیا ، اختلالات خلقی و به طور کلی اختلالات روانی می پردازند.دکتر روانپزشک تهران بیماران را با استفاده از روش ها و داروهای روان درمانی درمان می کنند.
    در صورت داشتن علائم بیماری های اعصاب و روان باید به یک دکتر روانپزشک خوب در تهران مراجعه کرد.
    اگر ساکن شهر تهران هستید و به دنبال دکتر روانپزشک خوب در تهران هستید پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
    https://arameshravan.com/
    ارتباط با ما
    Call: 02144246886
    Instagram:nedaye-aramesh-ravan
    09924793881:eitaa
    www.arameshravan.com
    ندای آرامش روان
جهت تماس با کلینیک کلیک کنید